صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۸  ، 
شناسه خبر : ۳۶۳۹۴۵
انتقام با پیوست رسانه، برای مردم، برای خراسان، مرز‌های شش‌گانه ایران در امنیت کامل هستند؛و... برخی از تیتر یادداشت روزنامه‌های امروز می‌باشد.

انتقام با پیوست رسانه

جعفر بلوری
1- همیشه موازی با هر «جنگ سخت»ی، یک «جنگ نرم» و «جنگ روانی» به راه می‌افتد. فهم این جنگ نرم و روانی که عموما با هدف تغییر در محاسبات حریف، ایجاد خدشه و شکاف در افکار عمومی و متزلزل ساختن آن صورت می‌گیرد، بی‌نهایت مهم است. اصولا نتیجه جنگ‌های سخت ارتباط مستقیمی با میزان موفقیتِ این جنگ نرم دارد و رسانه‌ها در این بین، نقشی «تعیین‌کننده» و «اساسی» دارند.
۲- یورگن‌ هابرماس، جامعه‌شناس و فیلسوف آلمانی اصطلاحی دارد با عنوان Validity Claim که ترجمه فارسی آن می‌شود «اعتبار ادعا». خلاصه آن به زبان خیلی ساده این می‌شود که، در هر جامعه‌ای ارزش‌های معتبر شده‌ای وجود دارند که بنا به دلایلی برای مردم «معتبر» شده‌اند. در این بین شاید افرادی از آن جامعه هم باشند که اعتقادی به این «ارزش معتبر» نداشته باشند اما چون فضا برایشان مناسب نیست، کاری با آن ندارند و مخالفت علنی هم نمی‌کنند اما همواره زمینه لازم برای مخالفت علنی را دارند. مثلا «روزه» یا «حجاب» در یک جامعه دینی را در نظر بگیرید. فردی مخالف و دشمن دین با استفاده از تریبون رسانه، اعلام می‌کند، روزه گرفتن باعث ایجاد سنگ کلیه و بیماری می‌شود! اصلا نیازی به توضیح علمی هم نمی‌بیند. با یک‌سری کلیات ابوالبقا و طی حکمی عمومی و کلی مدعی ضرر داشتن روزه می‌شود.‌ هابرماس می‌گوید، این‌جا همین یک موضعِ خلاف، به «اعتبار ادعا» خدشه وارد می‌کند. یعنی آن افرادی که به هر دلیلی مخالف روزه بودند اما فرصت و امکان مخالفت علنی با آن را نداشتند، فرصت را مغتنم شمرده و از سکوت خارج می‌شوند آن ادعا را می‌پذیرند و تا بدین ترتیب به آن ارزش و اعتبار، خدشه وارد شود. خدشه وارد شدن به این اعتبارها یعنی، بروز شکاف و شکسته شدن آن انسجام اجتماعی. نظام سلطه تا دلتان بخواهد از این ترفندهای شیطانی، برای به هم ریختن جوامع، راه انداختن انقلاب‌های رنگی و...استفاده کرده است. حال تصور کنید روی 
یک مسئله مهم در یک جامعه، اتفاق نظر وجود دارد و این انسجام و اتحاد هم به شدت ضروری است منتهی یک رسانه، فرد یا دشمن، با هدف شکستن این اتحاد و اعتبار، نظری خلاف آن مسئله معتبر شده برای مردم می‌دهد و رسانه‌ها نیز آن را پمپاژ می‌کنند. این‌جا به آن Validity Claim خدشه واد می‌شود. خدشه وارد شدن به اعتبار ادعا همان، و بروز شکاف و اختلاف همان. 
۳- کشورها در «شرایط ویژه» برای حفظ آن «انسجام اجتماعی» و «اعتبار ادعا»ها راهکارهایی دارند. مثلا با شروع جنگ غزه، برخی کشورهای غربی برای این که به «احترام به اسرائیل به هر قیمتی» به عنوان یک «اعتبار ادعا» خدشه وارد نشود، فورا قوانینی تصویب کردند. در کشورهایی که دهه‌هاست پُزِ آزادی بیان و آزادی گردش اطلاعات را می‌دهند، کوچک‌ترین انتقادی از اسرائیل جُرم تلقی شد. در آمریکا شمار زیادی دانشجو و استاد دانشگاه فقط به دلیل اینکه خواستند نسل‌کشی در غزه متوقف شود، تعلیق، اخراج و محاکمه شدند. سال‌هاست در بسیاری از کشورهای غربی، تحقیق و مطالعه درباره هولوکاست، ممنوع و جُرم است و نقدهای لطیف به رژیم صهیونیستی را هم معادل، یهودی‌ستیزی گرفته و بدترین برخوردها با منتقد می‌شود تا به آن «اعتبار ادعا» یا خدشه وارد نشود یا کمترین خدشه وارد شود.
۴- جنگی کنترل شده، غیرمستقیم اما بزرگ، بین ایران و متحدانش در یک طرف و رژیم صهیونیستی، آمریکا و متحدانشان در طرف دیگر جریان دارد. این جنگ نه مال یک سال و دو سال پیش که، از بدو وقوع انقلاب اسلامی جریان داشته و بسته به تحولات، شدت و ضعف داشته اما هرگز متوقف نشده است. در تمام این سال‌ها رژیم تروریست صهیونیستی سیاست «ترور» را در دستور کار قرار داده و در این بین تمام قوانین بین‌المللی را نیز زیر پا گذاشته است. با تکیه بر همین سیاست، دو هفته‌ای می‌شود که «اسماعیل هنیه» رهبر حماس را که با گذرنامه دیپلماتیک وارد تهران شده بود، ترور کرده است و بهتر از هر کسی می‌داند، ایران و دوستانش انتقام او را خواهند گرفت. محور مقاومت نیز با اتخاذ سیاست «ابهام»، در حال زجرکُش کردن صهیونیست‌هاست طوری که کارشناس شبکه تلویزیونی این رژیم می‌گوید: «انتظار مرگ دردناک‌تر از خود مرگ شده است.» وقتی وارد کشورت می‌شوند و در روز روشن میهمان عزیزی را ترور می‌کنند، طبیعی است که، غیرت مردمان آن کشور به جوش آید. در ساعات نخست خبری شدن این ترور، دوستان زیادی تماس گرفتند و ضمن بروز خشم و نفرت، می‌پرسیدند: «کِی جواب اسرائیل را می‌دهیم؟» آن‌قدر این خشمِ مقدس زیاد شد که طی همان چند روز نخست، انتقام از رژیم صهیونیستی بین افکار عمومی ایران- و احتمالا منطقه- تبدیل به یک Validity Claim شد. یعنی همه خواستار انتقام شدند و انتقام معتبر شد. معمولا هم همین‌طور است. در آغاز حوادث اینچنینی‌، به دلیل «معتبر شدن»، فضا به شدت مستعد پاسخ است. هرچه از این زمان بیشتر بگذرد، به دلیل فعال شدن برخی چهره‌ها و رسانه‌های خاص، به این اعتبار ادعا، خدشه وارد می‌شود. رفته رفته آنهائی که شیمون پرز «بزرگ‌ترین سرمایه‌های اسرائیل در ایران» می‌نامد، تلاش می‌کنند، این اعتبار و انسجام اجتماعی را بشکنند. یا مردم را از بحرانی شدن اقتصاد می‌ترسانند، یا رو به شایعه‌سازی می‌آورند. یا اصل واقعه را چنان وارونه روایت می‌کنند که، در نهایت آن انسجام شکسته شود. شاید باورش سخت باشد اما برخی در همان روزهای نخست ترور اسماعیل هنیه گفتند: «کار خودشونه»(!)
۵- ایران عزیز و متحدانش، صد در صد پاسخ این تجاوز آشکار و میهمان‌کُشی صهیونیست‌ها را خواهند داد چرا که در غیر این صورت، بازهم این ترورها به شکلی بدتر تکرار خواهند شد این یک. دو: طبیعی است، هرچه پاسخ قوی‌تر باشد، زمان برای بررسی جوانب هم بیشتر خواهد بود. راز طولانی شدن زمان برای انتقام، می‌تواند بزرگ بودن انتقام هم باشد. سه: این هم طبیعی است که، مسئولینِ امر در همه جبهه‌های مقاومت، بهتر از امثال من و شما، به جزئیات و مسائل ورود دارند و بهتر از همه ما می‌دانند، انتقام باید کِی و چگونه گرفته شود. اما این‌جا زمان هم بی‌نهایت مهم است. دشمن و تریبون‌های جنگِ نرمش، به شدت فعالند. رهبران و متحدان رژیم صهیونیستی، مدام با واسطه و بی‌واسطه با هدف خدشه واردکردن به همین «اعتبار انتقام» و «انسجام» با مسئولین کشورمان تماس می‌گیرند تا شاید بتوانند، ضمن ایجاد تردید یا ترس، محاسبات را به هم بریزند. از آن سو رهبران 4 کشور اروپایی با بیانیه‌نویسی، تلاش می‌کنند ضمن بزرگ‌نمایی از توانایی‌های جبهه خود، ملت و مسئولین را بترسانند و از سوی دیگر، طرح آتش‌بس و مذاکره برای روز پنجشنبه (امروز) را هم روی میز می‌گذارند تا شاید، بتوانند جلوی انتقام را بگیرند و ایران را -در صورت گرفتن انتقام- متهم به شکست طرح مذاکرات آتش معرفی کنند. یک جنگ روانی ترکیبی و بزرگ برای ترساندن. به قول رهبر انقلاب «یکی از پایه‌های اصلی جنگ روانی علیه ملت عزیز و ایران اسلامی، بزرگ‌نمایی توانایی‌های دشمنان است... از ابتدای پیروزی انقلاب آنها به شیوه‌های مختلف به ملت ما تفهیم و القاء می‌کردند که باید از آمریکا، انگلیس و صهیونیست‌ها بترسید.» (همین دیروز در دیدار خانواده شهدا)
۶- راه‌حل چیست؟ یکی از مهم‌ترین ابزارهای مهم این جنگ نرم، رسانه است. هر تحلیلی طی این دو هفته راجع به انتقام منتشر شده، ناظر به تحولات رخ داده است. باید ضمن ادامه این روند، و حفظ آن انسجام و اعتبار، یک «پیوست رسانه‌ای قوی» برای آینده و بعد از انتقام هم آماده کرد. همیشه پس از هر اتفاق مهمی مثل همین انتقام، سیلی از شایعات و اخبار جهت دار، برای پیروزی در میدان جنگ نرم به راه می‌افتد. مثلا در عملیات وعده صادق صهیونیست‌ها فورا مدعی شدند 95 درصد موشک‌ها و پهپادهای شلیک شده از سوی ایران را رهگیری کرده‌اند. یا با انتشار تصاویر یک ساختمان مخروبه، مدعی شدند یک کودک در این حملات مثلا زخمی شده است! همه این خبرسازی‌ها با هدف به بار ننشستن، عملیات بزرگ وعده صادق بود. باید یک پیوست رسانه‌ای برای بعد از انتقام تهیه و «روایِ اول» بود. این روایت اول است که در شرایط حساس، در ذهن‌ها نفوذ می‌کند. بدون داشتن این آمادگی رسانه‌ای تاثیر این انتقام می‌تواند به حداقل کاهش یابد. ضمن این که تا می‌توان باید، هزینه را برای افراد و رسانه‌نماهایی که به دنبال شکستن این اعتبار و انسجام هستند، بالا بُرد. در غیر این صورت، رسانه با آن قدرت جادویی که دارد، پیروز را مغلوب و مغلوب را پیروز جلوه داده و زمینه تکرار این جنایات و ترورها را برای همیشه، فعال نگه خواهند داشت. 

برای مردم، برای خراسان

دکترسیدعلی علوی
در سال های حضورم در روزنامه خراسان بارها از جایگاه خراسان به عنوان یکی از مواریث هویتی  مردمان شرق کشور نوشته ام. این اهمیت برای نگارنده آنگاه جایگاهی دو چندان پیدا می‌کند که قریب به ۱۹ سال از عمر خود را در این رسانه مردمی گذرانده ام.
حضور در رسانه ای با قدمت ۱۱۶ سال و  ۷۶ سال انتشار مستمر افتخار بزرگی است؛ حضور در رسانه ای که در آن بهارها، عمیدها، شریعتی ها، شفیعی کدکنی ها و...  قلم زده اند
حضور در رسانه ای که مردم آن را از آن خود می دانند؛ حضور در رسانه ای که مردم آن را شناسنامه فرهنگی خود می‌دانند و نسبت به آن حس تملک دارند مسئولیتی بس سنگین در این سال ها برای نگارنده بوده است اما اینک که بار این مسئولیت را پس از ۱۰ سال سردبیری بر زمین می نهم، ذکر چند نکته را به عنوان گزارشی مختصر به مردم لازم می دانم.

1.در تمامی سال های حضور در تحریریه خراسان بر اساس این باور مشی کرده ام که روزنامه منتسب به رهبر معظم انقلاب، روزنامه ای مردمی، انقلابی، مطالبه گر،پاک،مستقل، ارزشی و متعادل در آرمان خواهی و واقع بینی باشد.
2. در این سال ها توجه به خواست و ارتقای نیاز مخاطب، مردمی ماندن و مستقل بودن در برابر قبیله گرایی های سیاسی را با همه برچسب ها و هزینه هایش مد نظر داشته ایم تا «خراسان،خراسان بماند».
3.از طرفی تطابق پذیری با تغییر و تحولات رسانه ای در فرم و محتوا و قالب و بسترهای ارائه، مورد اهتمام بوده، به گونه ا ی که روزنامه خراسان در رقابت با رسانه های نوین همچنان نفوذ ۸۶ درصدی خود را در بین روزنامه خوان های خراسانی و اثر گذاری خود را میان گروه های مرجع حفظ کرده است.
4.همچنین آینده نگری رسانه ای در این سال ها مورد توجه جدی بوده، به گونه ای که رسانه آخرین خبر به عنوان پرمخاطب ترین رسانه فضای مجازی کشور از دل تجربه انباشته تحریریه خراسان متولد شد تا علاوه برایجاد پرمخاطب ترین ظرفیت رسانه ای در فضای مجازی برای جبهه رسانه ای انقلاب، متضمن ادامه حیات و اثرگذاری رسانه ای موسسه خراسان در سپهر رسانه ای کشور باشد.
5.در این سال ها سیاست‌گذاری برای توسعه مخاطبان رسانه خراسان به لحاظ سنی، موضوعی و پلتفرمی نیز به گونه ای ترسیم شد که خراسان تبدیل به رسانه ای برای همه اعضای خانواده، مورد پسند عموم و در عین حال مورد تایید نخبگان باشد.
6.تقویت نگاه انقلابی و بهره مندی از نیروهای جوان، متخصص و نخبه در تحریریه خراسان در عین توجه به سلایق مختلف سیاسی متعهد به انقلاب اسلامی یکی از ویژگی های تحریریه خراسان  در این سال ها بوده است، به گونه ای که تحریریه خراسان در این دوره با رویکردی تحولی تبدیل به تحریریه ای انقلابی، متعهد به آرمان های امام(ره) و رهبری، جوان، متخصص و با انگیزه شد.
مجموعه این اقدامات و مراقبت ها در حوزه محتوا، مخاطبان و سرمایه انسانی ‌و همگامی با تغییرات رسانه ای چنان بوده که علی رغم وجود رقبا و ظهور رسانه های نوین در فضای مجازی، نه تنها موسسه و روزنامه خراسان در تمامی سال‌های دو دهه گذشته، پرنفوذ، مردمی و انقلابی باقی مانده است بلکه موسسه خراسان از پر نفوذترین رسانه های شرق کشور تبدیل به پر مخاطب ترین بنگاه رسانه ای کشور با «آخرین خبر»  شده است.
اینک پس از ۱۹ سال حضور در روزنامه خراسان، از این که توفیق خدمت در رسانه وزین خراسان را داشته ام خداوند متعال را شاکرم و او را شاهد می گیرم که در تمامی این سال ها ذیل عنایات امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا(ع) به عنوان عضوی کوچک از خانواده بزرگ خراسان آن چه را در توان داشته ام، برای  ارتقا و ماندگاری روزنامه خراسان، این میراث هویتی خراسان بزرگ و توسعه رسانه موسسه فرهنگی هنری خراسان به کار بسته ام که البته در این مسیر همکاران بسیاری در موسسه و تحریریه خراسان خالصانه و حرفه ای مشارکت داشته اند که به نوبه خود از همه آنان سپاس گزارم و از ایشان بابت قصور ها و تقصیرهای احتمالی عذرخواهم.
این سپاس گزاری صمیمانه به ویژه ناظر به استادان و پیش کسوتان در این روزنامه دیرپاست؛ مگر می توان خراسان را ستود و احدیان، شجاعی، حسینی، ولی زاده، علیزاده، امامی، بنی اسدی، عظیمی، سجادپور، حیدری و ده ها استاد مسلم روزنامه نگاری و اخلاق را در نظر نیاورد.
هر آغازی را پایانی است و چه خوش آن که انسان در برابر درگاه الهی و وجدان خود خاطری آسوده داشته باشد.
وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقینَ
سیدعلی علوی

مرز‌های شش‌گانه ایران در امنیت کامل هستند

حوریه ملکی

 تردد در مرز‌های شش‌گانه روان و به صورت مستمر در جریان است. به رغم هوای گرم مهران، حضور زائران در این مرز به صورت ۲۴ساعته پرشور و پررنگ است و آن‌ها بدون هیچ معطلی و در کمترین زمان ممکن از گیت‌ها عبور می‌کنند. بر اساس آمار‌ها از اول ماه صفر تا کنون آمار تردد در این مرز از ۵۰۰ هزار نفر فراتر رفته و پیش‌بینی می‌شود این آمار طی روز‌های آینده افزایش یابد. امسال نظم و انضباط خاصی در مرز‌های مختلف، مسیر‌های پایانه مرزی، گیت‌ها و پارکینگ‌ها حاکم است و همه امکانات و تجهیزات لازم برای سهولت در تردد زوار پیش‌بینی شده است. مهم‌تر از همه اینکه مرز‌های شش‌گانه ایران در امنیت کامل بوده و زائران با خیال راحت مسیر کربلا را در پیش می‌گیرند. 
 از تمام مرز‌های ایران خبر می‌رسد امنیت پایدار در مرز‌های شش‌گانه زمینی برقرار است و زائران با خیال آسوده در حال تردد از این نقاط هستند. روز گذشته، جانشین فرمانده انتظامی کل کشور در سفر به استان ایلام و بازدید از مناطق مختلف پایانه مرزی مهران و زرباطیه عراق گفت: «همه امکانات و تمهیدات لازم در مرز‌های شش‌گانه برای تسهیل تردد زوار اربعین حسینی اندیشیده شده و امنیت پایدار برقرار است.»
سردار قاسم رضایی، با سفر به پایانه زرباطیه عراق از مواکب و امکانات خدماتی زئران در این منطقه بازدید کرده و با همتای عراقی خود درخصوص آخرین وضعیت خدمات‌رسانی در مرز‌های دو کشور به بحث و تبادل نظر پرداختند. 

 تأمین آب سالم در هوای گرم
تأمین نیاز‌های زائران و به خصوص رساندن آب‌و‌یخ در این هوای گرم به مرز‌ها در دستور کار قرار دارد. 
محمد محمدی، مدیرعامل شرکت آب‌و‌فاضلاب استان ایلام با بیان اینکه به منظور حصول اطمینان از تأمین و توزیع آب آشامیدنی سالم و بهداشتی در ایام اربعین حسینی (ع)، روزانه و به‌صورت مستمر، آزمون کلرسنجی از مخازن ثابت موکب‌ها، شبکه توزیع و ناوگان آبرسانی سیار در مهران، انجام و آموزش‌ها و اقدامات لازم به‌منظور گندزدایی مؤثر آب مصرفی عزاداران حسینی صورت می‌گیرد، می‌گوید: «روزانه ۵۰مورد سنجش در محل از جمله «کلر آزاد باقی‌مانده و کدورت»، پنج‌مورد نمونه‌برداری از «آب‌های بسته‌بندی»، پنج‌مورد نمونه‌برداری از «شبکه توزیع»، پنج‌مورد نمونه‌برداری از «مخازن ثابت موکب‌ها» برای آزمایشات میکروبیولوژی انجام می‌شود.»
فاطمه رستگار، مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان ایلام هم با بیان اینکه موکب حضرت قاسم (ع) (نوجوانان حسینی) و ایستگاه میهمانان کوچک امام حسین (ع) در پایانه مرزی مهران راه اندازی می‌شود، می‌گوید: «اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان ایلام در راستای ارادت به سید و سالار شهیدان و یاران با وفایشان و تعظیم شعائر اسلامی و انجام خدمات فرهنگی به زائران، حضوری فعال در راهپیمایی عظیم اربعین دارد.»

 حرکت تهرانی‌ها به سمت مرز‌ها
حرکت زائران به سمت مرز‌ها کم کم به اوج خود می‌رسد و از تهران هم ۱۵۰هزار زائر اربعین حسینی (ع) با قطار به سمت مرز‌ها عزیمت کردند. 
دبیر ستاد اربعین استان تهران با بیان اینکه پیش فروش بلیط‌های اربعین حسینی (ع) از ۱۵مرداد سال‌جاری آغاز شده می‌گوید: «ارائه خدمات رفاهی به زائران اربعین حسینی (ع) آغاز و این خدمات دهی تا روز چهارشنبه ۳۱ شهریورماه ۱۴۰۳ ادامه خواهد داشت.»
به گفته سیدکمال سادات تا کنون هر روز سه قطار به سمت مرز‌ها اعزام می‌شد که از ۲۳مردادماه تعداد این قطار‌ها افزایش یافته و روزانه چهارقطار به مرز تردد می‌کند. 
مدیرکل امنیتی استانداری تهران با اشاره به اینکه در راستای ارائه بهترین خدمات به زوار اربعین حسینی (ع) اقدامات بسیار مناسبی انجام شده است، ادامه می‌دهد: «زائران عزیزی که در ایستگاه راه‌آهن حاضر می‌شوند، می‌توانند از برنامه‌های متنوعی که در راستای این ایام تدارک دیده شده نیز بهره‌مند شوند. قطار‌های اعزامی در مسیر‌های اندیمشک، اهواز و خرمشهر توقف خواهند داشت و عمده این قطار‌ها به سمت خرمشهر در حرکت هستند و عزیزان از خرمشهر به‌وسیله ریل باس به مرز جابه‌جا می‌شوند.»
مدیرکل امنیتی استانداری تهران در ادامه از ارائه خدمات راه‌آهن به جاماندگان اربعین حسینی (ع) خبر داده و می‌گوید: «مردم شریف پیشوا، ورامین و قرچک می‌توانند از این خدمات در روز اربعین به سمت حرم عبدالعظیم حسنی (ع) و بالعکس بهره‌مند شوند.»

 عبور از شلمچه بدون معطلی 
مرز شلمچه همانند سال‌های گذشته به نظر می‌رسد آماده‌ترین مرز کشور برای عبور و مرور زائران اربعین حسینی است. با وجود آغاز حضور پر تعداد مردم در شلمچه به منظور شرکت در حماسه بزرگ اربعین حسینی، مرز شلمچه این روز‌ها در آمادگی کامل پذیرایی زائران اربعین است و زائران اربعین حسینی بدون معطلی و با شرایط مناسب در حال ورود به کشور عراق هستند. این نقطه به واسطه در دسترس‌بودن شرایط مسافرت، مثل فرودگاه آبادان، قطار‌های خرمشهر، ورود اتوبوس و ریل‌باس‌ها به پایانه، جاده‌های چهار بانده و... از آمادگی کاملی برای پذیرش زائران اربعین حسینی برخوردار است و زائرانی که شلمچه را برای تردد خود انتخاب می‌کنند، معمولاً بدون کمترین معطلی وارد گیت‌ها می‌شوند. 
به دلیل هوای گرم این روز‌های استان خوزستان که در سایر مرز‌های اربعین کشور نیز چنین شرایطی حاکم است، زائران امسال همانند دو سال گذشته ترجیح می‌دهند که شبانه اقدام به حضور در مرز کنند به همین دلیل موکب‌های خدمات‌رسان شبانه‌روز در حال خدمت‌رسانی به مردم در این مرز هستند. 
فرمانده قرارگاه اربعین شلمچه در تشریح خدمات این گذرگاه مرزی برای زائران با بیان اینکه ۳۵هزار‌متر‌مربع سایه‌بان و مه‌پاش در پایانه مرزی شلمچه نصب شده است، می‌گوید: «بالغ بر ۲۵۰موکب و ایستگاه صلواتی در مسیر منتهی به پایانه مرزی شلمچه مستقر شده است و به زائران خدمت‌رسانی می‌کند.»
ولی الله حیاتی، با تأکید بر اینکه ۴۸گیت ورود و خروج در پایانه مرزی شلمچه نصب شده است تا ورود و خروج زائران در کمترین زمان ممکن از این مرز صورت پذیرد، ادامه می‌دهد: «۱۲۰هکتار پارکینگ در مسیر منتهی به مرز شلمچه تسطیح و محصور شده که این حجم قابلیت پذیرش ۸۰هزار خودرو را دارد.»
وی با اشاره به استقرار بیمارستان ۶۴تختخوابی و سه‌درمانگاه در پایانه مرزی شلمچه، یادآور می‌شود که بالغ بر ۱۵اتاق سرد، ۷۵۰سرویس بهداشتی و ۲۷۰حمام در این پایانه مرزی احداث شده است. 
حیاتی می‌گوید: «۱۵۰ دستگاه اتوبوس واحد در سه شیفت، عهده‌دار انتقال زائران از خرمشهر به نقطه صفر مرزی و بالعکس هستند. همچنین ۴۰ قطار از عمق کشور تا نقطه صفر مرزی شلمچه وظیفه انتقال زائران را بر عهده دارد و دو عدد «ریل باس» زائران را از خرمشهر به شلمچه منتقل می‌کنند. این خدمات به صورت رایگان انجام خواهد شد.»
به گفته این مسئول، ۲۰هزار نفر ظرفیت استراحت ایمن و خنک در مسیر منتهی به شلمچه برای استقرار و استراحت زائران وجود دارد و زائران می‌توانند از این خدمات استفاده کنند.

کابینه آقای پزشکیان

مسعود رضایی

با مشخص‌شدن اعضای کابینه پیشنهادی آقای پزشکیان، نکات و مسائل دیگری هم مشخص شد که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می‌شود.

یکی از اولین نکات، نحوه واکنش کسانی به این فهرست اسامی بود که خود را از یاران وفادار آقای پزشکیان می‌خواندند و بر بی‌مزد و منت بودن این یاری خود تأکید داشتند. آنها مدعی بودند نظرات‌شان مشورتی است و تصمیم‌گیری نهایی با خود آقای پزشکیان خواهد بود، اما هنگامی که با تصمیم آقای پزشکیان در انتخاب اعضای کابینه مواجه شدند، رفتار دیگری را در پیش گرفتند و مشخص شد بین ذهن و زبان‌شان تفاوت وجود داشته است.
نکته دیگری که مشخص شد مبتنی‌بودن خط سیر و حرکت آقای پزشکیان بر یکسری اصول و مبانی است. در واقع آقای پزشکیان نشان داد در همان خط و مسیری حرکت می‌کند که از ابتدای ورود خود در صحنه انتخابات ریاست‌جمهوری اعلام کرده بود. تأکیدات مکرر و چه‌بسا بی‌سابقه ایشان به‌عنوان یک کاندیدای ریاست‌جمهوری بر لزوم رعایت چارچوب‌های قانون اساسی و نیز سیاست‌های کلان مقام معظم رهبری، کاملا در حافظه مردم ایران ثبت و ضبط شده است. همه مردم ایران و همه اصحاب احزاب و جناح‌ها و جمعیت‌ها هم به‌وضوح این نکات را از زبان ایشان، از همان روز اول حضور در وزارت کشور برای ثبت‌نام در انتخابات شنیده‌اند؛ بنابراین پرواضح است و بسیار بدیهی است و کاملا منطقی است که آقای پزشکیان کسانی را به‌عنوان هیأت دولت خود انتخاب و معرفی کند که قابلیت‌های لازم را در آنها برای گام‌برداشتن در مسیر قانون اساسی و سیاست‌های کلان مقام معظم رهبری ببیند.
همچنین این نکته مشخص شد که بسیاری از نیرو‌های سیاسی، بیش از آن‌که برای شایستگی و لیاقت و کارآمدی اعضای هیأت دولت اهمیت قائل باشند، وزن و سهم جناح‌ها و گروه‌ها در کابینه برای آنها اهمیت دارد. به همین دلیل بلافاصله به سراغ تعیین سهم و درصد هر یک از گروه‌ها و جناح‌ها در این کابینه رفتند و حتی کار درصدبندی را به رده‌های معاونت و مدیرکلی و ... هم کشاندند. بعضی اظهار خوشحالی کردند از این‌که مثلا ۶۰ درصد کابینه از فلان جناح است. بعضی‌ها اظهار ناراحتی کردند که چرا ۱۰۰ درصد کابینه از فلان جناح نیست، بعضی خشنود بودند از این‌که درصدی از کابینه به فلان جناح تعلق ندارد و در این میان شایستگی و لیاقت وزرای پیشنهادی از نگاه آنان، در محاق قرار گرفت.
در کنار این نکات، همچنین مشخص شد که در عرصه سیاسی کشور، افراد تند و افراطی و شلوغ‌کن و شهرت‌طلب، همواره بوده‌اند و هستند و خواهند بود که تنها یک اصل برایشان مهم است؛ جنجال به پا کن تا دیده شوی! برای اینان، هیچ چیز و هیچ‌کس مهم‌تر از خودشان نیست. اینان تشنه دیده‌شدن هستند و برای این منظور، هرکاری می‌کنند. موافقت یا مخالفت با اعضای کابینه صرفا یک وسیله و ابزار و در واقع یک بهانه است. اصل، «من» است که باید به هر طریق ممکن دیده شود و بر سر زبان‌ها بیفتد.
و، اما آنچه از این پس مشخص خواهد شد این‌که در تعامل میان آقای پزشکیان به‌عنوان رئیس قوه مجریه و نمایندگان مجلس به‌عنوان قوه مقننه، با مسئولیت‌های مشخص هر یک از این قوا درقانون اساسی، تاچه حد اصول محترمی مانند منطق و حق و عدالت و درایت و هوشمندی حاکم خواهدبود. شکی نیست که بررسی موشکافانه میزان شایستگی هر یک از وزرای پیشنهادی در عرصه تخصصی وزارتخانه خود، نه‌تن‌ها یک حق، بلکه مسئولیت شرعی و قانونی نمایندگان مجلس است که تخطی از آن به نفع هیچ‌کس نیست. 
از سوی دیگر، برحذر بودن از نگاه‌ها و قضاوت‌های خطی و جناحی در موافقت یا مخالفت با وزرای پیشنهادی نیز باید دقیقا از زاویه همان مسئولیت شرعی و قانونی مورد لحاظ قرار داشته باشد ودرکنار این دو، باید خاطرنشان ساخت که مصالح عالیه کشور و نظام و مردم نیز قابل کتمان و چشم‌پوشی نیست. امید آن‌که در پایان این بحث‌ها و بررسی‌ها، مشخص شود همگان به مسئولیت‌های قانونی و شرعی خود عمل کرده‌اند و با تشکیل یک دولت وفاق ملی و کارآمد، مسیر کشور برای اعتلا و سربلندی و سعادت، بیش از پیش هموار شده است. 

کابینه ۱۴ و درس های بزرگ «پزشکیان»

هوشمند سفیدی

معرفی کابینه ۱۴، برای بعضی ها، شگفت انگیز، برای بعضی بهت انگیز و برای بسیاری سئوال برانگیز شد و از طیف ها و گروه های مختلف، بازخورد سریع، حجیم و بسیاری را شکل داد.
به نظر می رسد که همه این ابراز نظرات و مواضع را باید گرامی داشت و با سعه صدر و مدارا، جملگی را به رسمیت شناخت و همه آنها را فرصتی دانست که لازم است بهره برداری خردمندانه ای از آن ها بشود.
در رمز گشایی از ترکیب ۱۹ نفره کابینه ۱۴، می توان به ابعاد و رموزی دست یافت که شایسته است از آن ها به عنوان “درس های بزرگ پزشکیان” و از خود گذشتگی وی برای دستیابی به اتحاد، انسجام و وحدت ملی یاد کرد؛ اقدامی بی نظیر در سپهر سیاسی ایران که علی رغم امکان درک سخت آن در کوتاه مدت، می تواند میوه شیرین و ثمره ارزشمندی را در دراز مدت به بار بنشاند.
درس اول پزشکیان، “پذیرش مخالف و منتقد” خود تا جایی است که جریان مقابل افرادی را که جهت گیری میانه و متعادل دارند، به درون کابینه خود فرا می خواند و از آنان برای رسیدن به موفقیت کمک می گیرد؛ این در حالی است که او خود، افراد شایسته ای را در درون گرایش سیاسی خود می بیند که از منظر عدالت سیاسی، باید این مناصب را در اختیار گیرند، اقدامی که اگر در این ۴۵ سال به آن توجه می شد بسیاری از شایستگان به گوشه انزوا و انفعال سیاسی نمی رفتند و می توانستند گره های بسیار نظام سیاسی را باز کنند، چنین اقدامی، آسان نیست و به تصمیمی بزرگ و ایثارگونه نیاز داشت که پزشکیان به آن تن داد.
درس دوم، “از خود گذشتگی” ایشان است که با انجام اقدام اول، انبوهی از هجمه ها را به سمت خود سرازیر کرد و با اینکه بسیاری با احتیاط حرف زدند، برخی نیز واکنش تند و شتابزده ای داشتند. دلیل این اقدام پزشکیان، همان “وحدت ملی” است که از نظر ایشان کلید اول موفقیت دولت اول مسعود پزشکیان خواهد بود و حتی در پیروزی استراتژی بزرگ دیگر وی، یعنی تعامل سازنده با جهان، نقش آفرینی داشته و اثربخش خواهد بود.
اگر ما تصور کنیم فرمول یاد شده پزشکیان، پیروزی آفرین و نتیجه بخش خواهد بود، آیا باز هم در مقابل کابینه ۱۴ و بازیگران اصلی، آن یعنی وزرا مقاومت کرده و ناملایمتی نشان می دهیم.
ضمن اینکه این فرصت برای رئیس جمهور باقی است تا سایر شایستگان را در مناصب مختلف به کار گیرد و خدای ناکرده، آنان در گوشه ای رها نشوند.
بی تردید، یک بازی خوب تیمی، صرفاً به داشتن ستاره ها وابسته نیست، بلکه بازی خوانی مناسب از بازیگران نه چندان ستاره است که می تواند یک تیم را به نتیجه مطلوب برساند. باید به سر تیم دولت فرصت دهیم تا تیم خود را نهایتاً خود انتخاب کند و مسئول و پاسخگوی نتایج تیم خود باشد.
پس صبور و امیدوار باشیم و به جای نقد ستاره ها، برنامه ها را نقد کنیم و به انتخاب دکتر پزشکیان احترام قائل شویم.

مصائب یا خوش‌اقبالی دانشگاه تهران؟

ترانه یلدا

رسیدن دو خبر پشت سر هم درباره طرح توسعه دانشگاه تهران، حسن اتفاقی شد تا دوباره توجه جامعه شهری و به‌ویژه جامعه معمار و شهرساز دلسوز تهران به این یگانه جواهر میراثی تهران جلب شود. خبر اول نامه‌ای از طرف مؤسسه مطالعات کلان‌شهری تهران بود که در انتهایش می‌گفت: «امروز بافت شهری ارزشمند معاصر شهر تهران در با‌کیفیت‌ترین بخش آن در حال تغییر، تخریب و دگرگونی است. متأسفانه این بار باید با دانشگاه تهران مخالفت کرد. از دانشکده‌های معماری و شهرسازی دانشگاه تهران و از جامعه حرفه‌ای معماران و شهرسازان، از شورای عالی شهرسازی و معماری ایران و از وزارت میراث فرهنگی و گردشگری می‌توان انتظار داشت که با این تخریب گسترده در بافت ارزشمند شهری معاصر تهران همراه نشوند و خواستار توقف آن گردند. گرچه این تخریب گسترده توسط دانشگاه تهران در حال وقوع است، اما جامعه حرفه‌ای نباید در مقابل آن سکوت کند و به نظر می‌رسد این بار دانشگاه تهران نیازمند آموزش است»؛ و ‌خبر دوم که به اختصار اعلام می‌کرد «شورای‌ عالی شهرسازی و معماری، نقشه‌ها و مدارک طرح تفصیلی بافت اطراف دانشگاه تهران را تصویب و به شهرداری تهران و شورای شهر ابلاغ نمود».‌ واقعیت آن است که داستان طرح توسعه دانشگاه تهران -‌و چند دانشگاه دیگر به همراه آن-‌ ذکر مصیبتی بی‌پایان است که 20 سال پیش از این آغاز شد و در این مختصر نمی‌گنجد. همه می‌دانیم دانشگاه تهران سمبل و گرانیگاه شهرمان است. نشان شهر امروزی ماست و از روزی که آن را در شمال لبه تهران قدیم ساختند، تمام وزن فعالیت‌های آموزش عالی بزرگان علم، هنر و ادب به آن طرف کشیده شد. فضای بی‌نظیر آن با معماری متشخص اوایل قرن، همیشه محبوب خاص و عام بوده است و چون انقلاب سال 57 از کانون آن برخاست، هنوز بعد از 46 سال نماز‌جمعه‌ نه در مصلای فراخ و باشکوه تهران، بلکه در دانشگاه تهران برگزار می‌شود. به‌هرحال، گویا ایده اولیه طرح گسترش دانشگاه را اول بار دکتر حسن حبیبی و برخی بزرگان حکومتی تأیید کردند که دیده بودند به بافت اطراف دانشگاه‌های قدیمی اروپا اهمیت داده می‌شود و گاهی خانه‌ای قدیمی یا محوطه‌ای در مجاورت پارک وسیع دانشگاه، به کاری همخوان واگذار می‌شود. یا مثلا خانه فلان استاد مهم در همان حوالی به کانونی ادبی یا فرهنگی بدل می‌شود و به اهمیت آن ناحیه شهری می‌افزاید. اما طرح توسعه سه بلوک اطراف دانشگاه تهران درست برعکس عمل کرد. اولا وجود هیچ طرحی از ابتدا به روشنی اعلام نشد و سال‌ها خرید خانه‌های اطراف دانشگاه از سوی دفتر عمرانی دانشگاه تقریبا بی‌سر‌و‌صدا اتفاق افتاد، بدون آنکه جامعه حرفه‌ای خبری درست از آن داشته باشد. درثانی طرحی که توسط یکی از معماران خوش‌نام شهرمان تهیه شده بود، به سفارش کارفرما، دورتا‌دور لبه بیرونی سه بلوک شهری به مساحت 30 هکتار (‌یعنی برِ خیابان‌های وصال، کارگر و بلوار کشاورز) را برج‌های بلند 15‌‌طبقه چیده بود؛ به‌طوری‌ که وقتی نقشه طرح بعد از سال‌ها برملا شد، به‌شدت مورد اعتراض اعضای شورای شهر پنجم، دانشجویان دانشگاه تهران‌ و ‌‌کثیری از گروه‌های مردمی مختلف قرار گرفت‌ و همه تعجب کردیم و معترض شدیم که چطور ممکن است دانشگاه و شهرداری تهران بخواهند ترکیب آن بافت ارزشمند اطراف دانشگاه تهران را در‌هم بریزند و به‌ نوعی ساخت‌وساز بزرگ‌مقیاس دست بزنند، گویی همه چیز قرار است در زمینی بکر و خارج از شهر اتفاق بیفتد. این اعتراض‌ها‌ باعث شد خانم دکتر فرزانه صادق در وزارت راه و شهرسازی با قدرت جلوی کار را بگیرد و خواستار تجدید‌نظر و ارائه طرح تفصیلی مناسب برای آن قلمرو شهر بشود. یکی از دلایل‌ حمایت عده زیادی از حرفه‌مندان از ایشان به‌عنوان وزیر راه و شهرسازی، سابقه خوب‌شان در توجه به خواسته‌های مردم و همراهی‌شان با متخصصان شهرسازی‌ است. در واقع به قول بیانیه مؤسسه تهران مطالعات کلان‌شهر، آنها تصمیم گرفته بودند با رویکرد‌ «توسعه اقتدارگرا در برابر توسعه پایدار»، بخشی از شهر قدیم را صاف کرده دوباره بسازند. اما خوشبختانه این کار تحقق نیافت و اکنون طرح تفصیلی جدید با موافقت سازمان میراث‌ فرهنگی، حریم ارتفاعی ساخت‌وساز برای همه مالکان اعم از دانشگاه تهران را ۱۵ متر تعیین کرده و با لغو طرح توسعه دانشگاه تهران طبق مصوبه سال ۱۳۹۸ شورای‌ عالی، طرح تفصیلی جدید در دستور کار قرار گرفت و با تأخیر، بالاخره در سال جاری به تصویب رسید. بیانیه مؤسسه تهران به امضای دکتر گیتی اعتماد، شهرساز معتبر شهرمان و به قلم دکتر اسکندر مختاری‌، پاسدار همیشگی و بیدار میراث شهر تهران، این‌گونه طرح‌های توسعه اقتدارگرا و نافی حقوق شهروندی را محکوم می‌کند: «با مصادیق این نوع نگاه و رویکردهایی که مخرب شهر قدیم هستند، در طرح توسعه حرم شاهچراغ‌(ع) یا طرح توسعه حرم حضرت رضا‌(ع) که 350 هکتار بافت شهری را در‌بر گرفت و بر جای آن ساختمان‌های دیگری روییدند، آشنایی داریم. از این مثال‌ها بسیار می‌توان گفت، اما امیدواریم این‌گونه طرح‌های توسعه از این پس با احترام به بافت‌های موجود ارائه شوند و با همان دانه‌بندی موجود، مانند آنچه در مورد دانشکده محیط زیست یا دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران هم‌اکنون جاری است، کار کنند».‌ اکنون دانشگاه تهران لازم است با تهیه طرح‌های معماری جدید برای زمین‌های تخریب‌شده و تسطیح‌شده در سه بلوک اطراف خود، به‌خصوص در شمال و غرب آن که ‌مانند یک سرزمین سوخته شده است و یک شهر بعد از بمباران را در ذهن تداعی می‌کند‌، به احداث بناهایی معقول دست زند تا این مصائب بی‌شمار بالاخره روی آرامش ببینند.

پروژه نجات صهیونیست‌ها توسط کاخ سفید

حنیف غفاری 
هراندازه به ماه نوامبر، زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک‌تر می‌شویم، جنگ غزه موضوعیت و محوریت بیشتری در میان رأی‌دهندگان پیدا می‌کند. اکثر طرفداران حزب دموکرات و رأی‌دهندگان مستقل، خواستار رسیدن به یک راه‌حل پایدار یا حتی مقطعی در قبال  جنگ غزه و گذار از بن‌بست میدانی ( متنی) و فرامتنی ایجادشده در سیاست خارجی آمریکا هستند. فرسایشی شدن دو جنگ غزه و اوکراین، انتقادات زیادی را روانه کاخ سفید و شخص جوبایدن، رئیس‌جمهور این کشور ساخته است. از سوی دیگر، پس از ا انتخاب کامالا هریس به‌عنوان نامزد نهایی حزب دموکرات،بسیاری از مشاوران و استراتژیست های وزارت خارجه آمریکا پایان دادن به جنگ غزه را کلید جذب آرای سرنوشت‌ساز در ایالات خاکستری مانند پنسیلوانیا، میشیگان، ویسکانسین و نوادا دانسته‌اند.رأی بالقوه مسلمانان و رنگین‌پوستان، همان هدفی است که هریس به دنبال آن بوده و قطعا با استمرار جنگ غزه ( آن‌هم به سبک و سیاق کنونی) چنین هدفی حاصل نمی‌شود. 
ملت‌های دنیا و نهادهای مستقل حقوق بشری  در سایه سکوت وقیحانه سازمان ملل متحد و انفعال دولت‌های عربی به پاخاسته و حس صهیونیسم‌ستیزی در جهان به نقطه اوج خود رسیده است. در این میان، برخی استراتژیست های  غربی و صهیونیستی فارغ ازآنچه در میدان می‌گذرد،آینده‌پژوهی جنگ غزه و مختصات ژئو پلیتیک و ژئو استراتژیک منطقه در دوران پساجنگ را در دستور کار قرار داده‌اند. سؤال اصلی اینجاست که این آینده‌پژوهی یا آینده‌نگاری، تا چه اندازه‌ای با پیش‌فرض‌ها و گزاره‌های انتزاعی اولیه و ثوابت محاسباتی دستگاه‌های فکری و امنیتی دشمن انطباق داشته است؟ فرسایشی شدن نبرد غزه برخلاف آنچه نتانیاهو و بایدن تصور کرده بودند، به جای نقطه پیونددهنده صهیونیست‌ها، به نقطه واگرایی و اختلاف آن‌ها تبدیل‌شده است. این اختلافات در روزهای ابتدایی نبرد  در مناسبات و لایه‌های پنهان قدرت در تل آویو-واشنگتن  تبلور پیدا کرد و اکنون خود را به مناسبات آشکار طرفین  تسری داده است.
پیش‌فرض ابطال‌شده مشترک آمریکا و رژیم اشغالگر قدس، پایان یافتن جنگ غزه در یک بستر زمانی محدود و مدیریت هزینه‌های جنگ بود. بااین‌حال، فرسایشی شدن جنگ و عدم تحقق سه هدف تعیین‌شده از سوی نتانیاهو ( نابودی حماس، اشغال کامل نوار غزه و  آزادی اسرا بدون توافق با حماس) ، طرفین را وارد منازعات تاکتیکی کرده است. این منازعات واقعی، اما معطوف به روش‌ها و ابزارهای مدیریت منازعه در بحران کنونی است.در تفسیر این منازعه تاکتیکی ، همین بس که نتانیاهو بقای خود را در گروی ادامه جنگ می‌بیند و پایان دادن به جنگ غزه بدون تحقق اهداف سه‌گانه را مترادف با انحلال کنست ، برگزاری انتخابات زودهنگام و حذف از صحنه قدرت می‌داند. در مقابل، دموکرات‌ها قصد دارند با تغییر معادلات میدانی ( از طریق اصرار بر آتش‌بسی که خود طی ماه‌های سپری‌شده از جنگ مانع اصلی انعقاد آن بوده‌اند )، گردش آرای مخالفان جنگ غزه  در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر را تضمین کرده و سبد رأی خود را فربه‌تر سازند. بنابراین، اختلاف نه بر سر ماهیت جنگ است و نه بر سر استراتژی حمایت از صهیونیست‌ها! تنها اختلاف، بر سر تاکتیک‌های گذار از شرایط کنونی و حفظ ثبات سیاسی در دولت بایدن و کابینه نتانیاهو است. معادله  جنگ غزه به‌گونه‌ای شکل‌گرفته که بازی تاکتیکی برد-برد را   برای کاخ سفید و نتانیاهو غیرممکن می‌سازد. به عبارت بهتر، در این معادله یکی از طرفین به‌صورت جبری قربانی می‌شود
 
انتظار کابوس‌وار صهیونیست‌ها!
 شهاب خادم 
ترور مجاهد شهید «اسماعیل هنیه» رهبر جنبش مقاومت حماس شاید خوشحالی موقت را در کوتاه‌مدت برای صهیونیست‌ها در پی داشت اما قطعا این اقدام تروریستی در میان‌مدت و درازمدت تبعات سنگینی برای رژیم صهیونیستی به ارمغان خواهد آورد. هدف صهیونیست‌ها از این ترور ایجاد خلل در سطح رهبری جنبش حماس در داخل و بیرون غزه بود اما انتخاب فوری شهید زنده «یحیی سنوار» به عنوان رهبر جدید این جنبش همه را غافلگیر کرد و نشان داد قدرت حماس نه‌تنها تضعیف نخواهد شد بلکه تقویت نیز می‌شود.  
اما فارغ از اثرات سیاسی این ترور بر تحولات داخلی حماس و به طور کلی مقاومت در منطقه، صهیونیست‌ها ساعاتی پس از ترور که رهبر اندیشمند انقلاب فرمودند قاطعانه به این اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی پاسخ خواهیم داد، خواب و خوراک ندارند و در سایه‌ ترس و هراس به سر می‌برند.  
1- حملات موشکی و پهپادی ایران در بامداد ۲۶ فروردین که در پاسخ به حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق در ۱۳ فروردین انجام شده از یک سو طعم قدرت موشکی و پهپادی ایران را به صهیونیست‌ها چشاند و از سوی دیگر پرده جنگ نیابتی را برانداخت. تجربه این اقدام نظامی مستقیم ایران علیه صهیونیست‌ها نشان داد جمهوری اسلامی ایران زین پس هر وقت اراده کند دیگر نه از طریق متحدان خود در جبهه مقاومت بلکه به طور مستقیم به اقدامات رژیم صهیونیستی قاطعانه پاسخ خواهد داد. این در حالی است که به گفته تحلیلگران نظامی، قصد ایران در حملات ۲۶ فروردین تحمیل تلفات به صهیونیست‌ها نبود و جمهوری اسلامی ایران با حملات هدفمند از جمله به پایگاه استراتژیک نواتیم تنها به دنبال اثبات توان نظامی خود و آشکار کردن ضعف دفاعی رژیم صهیونیستی در برابر قدرت نظامی ایران بود.   
2- تجربه حملات موشکی ـ پهپادی ایران در فروردین‌ اکنون مقامات رژیم صهیونیستی و شهرک‌نشینان را بیش از پیش در ترس و وحشت فرو برده است. روزنامه عبری‌زبان اسرائیل هیوم با اشاره به این موضوع که حمله بعدی ایران بزرگ‌تر و پیچیده‌تر است نوشته: ایران دارای موشک‌های بالستیک بسیار پیشرفته‌ از جمله شهاب 3 و خیبرشکن است که ممکن است با آن به اسرائیل حمله کند. اسرائیل هیوم و دیگر رسانه‌های صهیونیستی همچنین از آماده‌سازی پناهگاه‌های زیرزمینی برای در امان نگه داشتن سران این رژیم در برابر حملات ایران خبر داده‌اند.  
3- کابوس پاسخ مستقیم نظامی ایران، خواب را هم از مقامات رژیم صهیونیستی و هم از شهرک‌‌نشینان گرفته است. بسیاری از شهرک‌نشینان برای نجات خود به دنبال خارج شدن از اراضی اشغالی هستند و فرودگاه‌های اصلی اسرائیل روزهای بسیار شلوغی را سپری می‌کنند. مقامات شهری و خدماتی اسرائیل در حال آماده‌سازی برای حملات ایران هستند و روزانه به شهرک‌نشینان در این زمینه توصیه‌ها و هشدارهایی می‌دهند. شهردار کریات شمونه در حیفا گفته ۹ میلیون اسرائیلی در ترس و وحشت به سر می‌برند و از مقامات این رژیم خواسته برای جلوگیری از حملات ایران دست به حملات پیش‌دستانه بزند! 
4- بی‌اطلاعی از نحوه و زمان پاسخ ایران بر ترس و وحشت صهیونیست‌ها افزوده است! صهیونیست‌ها طی ۲ هفته گذشته از ترس پاسخ ایران در وضعیت انتظار و وحشت به سر می‌برند و به‌رغم تلاش‌های فراوان و حمایت‌های نامحدود سرویس‌های اطلاعاتی غرب و آمریکا، هنوز نتوانسته‌اند بفهمند زمان و نوع این پاسخ چگونه خواهد بود. «اسرائیل زیو» فرمانده سابق شعبه عملیاتی ارتش رژیم اشغالگر و ژنرال ذخیره در این ارتش با اشاره به همین مساله می‌گوید اسرائیل در سایه انتظار برای پاسخ ایران، روزهای بسیار پرتنشی را می‌گذراند.
5- غیر از جمهوری اسلامی ایران، حزب‌الله لبنان به خاطر ترور شهید سیدفؤاد شکر و انصارالله یمن در پاسخ به حمله جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به بندر الحدیده در صف انتقام از اسرائیل قرار دارند. با توجه به همزمانی این رویدادها، برخی تحلیلگران نظامی می‌گویند ایران، حزب‌الله و انصارالله قصد دارند حملات هماهنگ‌شده‌ای را علیه رژیم صهیونیستی انجام دهند و یکی از دلایل طولانی شدن پاسخ ایران به اسرائیل همین است، چرا که برنامه‌ریزی برای حملات گسترده هماهنگ به زمان بیشتری نیاز دارد. ضربات جداگانه انصارالله و حزب‌الله به رژیم صهیونیستی از زمان جنگ غزه وحشت صهیونیست‌ها را دوچندان کرده است و چگونگی تقابل با این حملات یکپارچه چندجانبه خواب را از مقامات اسرائیلی و آمریکایی ربوده است. در همین راستا آمریکا طی چند روز گذشته تجهیزات پیشرفته‌ای را به فلسطین اشغالی اعزام کرده است، از جمله ۲ جنگنده اف ۲۲، یک ناوگروه ضربتی به رهبری ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن و یک زیردریایی مجهز به موشک‌های کروز به نام یو اس اس جرجیا. به‌رغم همه اینها صهیونیست‌ها از قدرت موشکی ایران برای عبور از پدافند این رژیم و متحدانش آگاه هستند و همین باعث شده است روزهای کابوس‌واری را از سر بگذرانند