صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۵  ، 
کد خبر : ۳۶۳۸۹۹

یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳

ناتوان از جنگ، به آقای پزشکیان حق و فرصت دهید!، جهش تکفیری‌ها پس از ترور شهید هنیه؛ تیتر برخی از یادداشت روزنامه‌های امروز می‌باشد.

یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳

 ناتوان از جنگ

سید محمدعماد اعرابی
 «ما را تهدید [به جنگ] می‌کنند. به آنها می‌گوییم که بفرمایید خوش آمدید!» این قسمتی از سخنرانی سید حسن نصرالله خطاب به رژیم صهیونیستی در 24 دی 1402 به مناسبت بزرگداشت شهید راه قدس «وسام طویل» بود. صد روز از عملیات طوفان ‌الاقصی می‌گذشت و سید مقاومت می‌گفت در این صد روز آمریکا و اسرائیل ما را بارها تهدید به جنگ کرده‌اند اما خبری از حمله آنها نیست. سید این بار با زبان طعنه به تهدید حمله آنها به جنوب لبنان پاسخ می‌داد: «بفرمایید؛ خوش‌ آمدید! هزار بار خوش آمدید!... کسی که باید از جنگ بترسد و از آن هم می‌ترسد، اسرائیل و کابینه و شهرک‌نشینان این رژیم هستند. ما از ۹۹ روز قبل وارد جنگ شدیم و همواره آماده‌ایم و از هیچ چیز نمی‌ترسیم و بدون سقف و قواعد و به شکل نامحدود خواهیم جنگید.»
از آن روز دقیقا 7 ماه (بیش از 200 روز) می‌گذرد و حزب‌الله لبنان سطح حملات و درگیری‌اش را به‌مراتب افزایش داده است اما همچنان خبری از حمله اسرائیل به جنوب لبنان نیست. در ماه می‌2024 مرکز پژوهش‌های «ألما» اسرائیل اعلام کرد فقط در این ماه حزب‌الله 325 حمله به مواضع رژیم صهیونیستی ترتیب داده (بیش از 10 حمله در روز) که افزایش چشمگیری نسبت به قبل داشته است. همان زمان روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» نیز نوشت: «حملات حزب‌الله به شهرک‌های شمالی در حال افزایش است و موشک‌هایی سنگین‌تر شلیک می‌شود.» مدیرکل شهرک «کریات شمونا» طی مصاحبه‌ای گفت: «تنها چند موشک بُرکان [یکی از موشک‌های کوتاه‌برد مورد استفاده توسط حزب‌الله لبنان] دیگر لازم است تا دیگر هیچ چیزی از این شهرک باقی نماند.» به گزارش «یدیعوت آحارونوت» حملات موشکی و پهپادی حزب‌الله لبنان در بیش از 130 شهرک در شمال اراضی اشغالی ویرانی به‌جای گذاشته و بیش از 1023 مورد خسارت در ساختمان‌ها و زیرساخت‌ها به ثبت رسیده است.
پنج شهرک صهیونیست‌نشین «کریات شمونا» (۱۴۷ اصابت)، «المناره»
(۱۳۰ اصابت)، «المطله» (۱۲۱ اصابت)، «شلومی» (۱۱۵ اصابت) و«عرب العرامشه» (۸۸ اصابت) بیشترین خسارت را دیده‌اند. «گیورا زیلتس» رئیس شورای منطقه‌ای «الجلیل علیا» به «یدیعوت آحارونوت» گفت: «دسترسی به اکثر شهرک‌های تخلیه شده و تعیین میزان آسیب به زیرساخت‌ها، ساختمان‌ها و خانه‌های ساکنان غیرممکن است... به‌ویژه در شهرک‌های واقع در دامنه کوه‌ها مانند «یارون»، «یفتاح»، «مسگاو عام» و شهرک‌های دیگر، خسارات وارده به خانه‌های شهرک‌نشینان را نمی‌توان تخمین زد.»
17 ژوئن 2024 (28 خرداد 1403) خبرنگار نشریه انگلیسی «اکونومیست» پس از بازدید خود از شمال اراضی اشغالی نوشت: «بنرهای قرمزی که بر روی پل‌های بالای جاده‌های شمال اسرائیل آویزان شده‌اند، واژه‌ «متروکه» را نشان می‌دهند؛ واژه‌ای که تقریبا در گفت‌وگو میان معدود ساکنان باقی‌مانده در شهرها و روستاهای اطراف تکرار می‌شود.» با مشاهده این وضعیت بود که «یفتاح رون تال» فرمانده سابق نیروی زمینی ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی گفت: «حزب‌الله لبنان هیچ اهمیتی به ما نمی‌دهد. کریات شمونا به شهر ارواح و یک منطقه جنگی متروکه تبدیل شده است... ما الجلیل را از دست می‌دهیم و حزب‌الله لبنان یک منطقه امنیتی [حائل] را در داخل اسرائیل ایجاد کرده به جای اینکه اسرائیل بتواند چنین منطقه‌ای را در جنوب لبنان ایجاد کند. قدرت بازدارندگی ما به‌شدت آسیب دیده است.»
اما حتی چنین وضعیتی هم باعث نشد رژیم صهیونیستی تصمیم به جنگ و حمله به جنوب لبنان بگیرد. «اسحاق بریک» ژنرال ارتش رژیم صهیونیستی گفته بود: «هرگونه تصمیمی از سوی بنیامین نتانیاهو برای حمله به حزب‌الله لبنان هولوکاستی برای اسرائیل خواهد بود. ما نمی‌توانیم موشک‌ها و پهپادهای حزب‌الله لبنان را متوقف کنیم. هرگونه جنگی علیه لبنان منجر به یک جنگ منطقه‌ای می‌شود.» خبرنگار «اکونومیست» گزارش بازدید خود از شمال اراضی اشغالی را با یک جمله از یکی از فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی در جبهه شمالی به پایان رسانده بود: «آنچه پس از هفتم اکتبر [طوفان ‌الاقصی] یاد گرفتیم، این است که ما نباید وارد جنگ با نصرالله شویم.»
با این حساب و پس از رویدادهای اخیر که مهم‌ترین آن ترور شهید «اسماعیل هنیه» در تهران بود؛ تحلیل‌هایی مبنی بر اینکه «اسرائیل به دنبال جنگ فراگیر است» اگر قسمتی از کارزار تبلیغاتی رژیم صهیونیستی برای ایجاد هراس و تردید در پاسخ ایران نباشد؛ یک «توهم بزدلانه» بیشتر نیست. صاحبان این تحلیل که تجربه تاریخی نشان داده با گفتار و رفتار خود غالبا منافع غرب را در ایران تأمین کرده‌اند؛ در همین زمینه گزاره‌ دیگری تحت عنوان «تله جنگ» عرضه می‌کنند و مدعی‌اند اسرائیل با این ترورها و سپس واکنش ایران، به دنبال کشاندن پای آمریکا به جنگ است. فارغ از اینکه پای آمریکا از همان هفتم اکتبر به جنگ باز شده و رژیم صهیونیستی بدون پشتیبانی واشنگتن حتی یک هفته هم در جنگ غزه دوام نمی‌آورد؛ اما شواهد فراوانی برای ابطال این گزاره نیز وجود دارد که نشان می‌دهد حتی ایالات متحده نیز در وضعیت کنونی‌اش، اراده و حتی توان جنگ در غرب آسیا را ندارد.
هفته گذشته در 6 آگوست 2024 (16 مرداد 1403) تارنمای آمریکایی «اینترسپت» گزارشی از حملات انجام شده به پایگاه‌های آمریکا در منطقه پس از عملیات طوفان ‌الاقصی منتشر کرد. «اریک اسپرلینگ» کارشناس منتقد سیاست خارجی آمریکا سربازان آمریکایی را در این پایگاه‌ها به «اردک‌های فلجی» تشبیه کرد که در حملات هدف گرفته می‌شوند. طبق گزارش «اینترسپت» در طول جنگ غزه «نیروهای نیابتی ایران»[تعبیری که این سایت آمریکایی برای محور مقاومت به کار می‌برد] بیش از 170 بار به نیروهای آمریکایی حمله کرده‌اند: 102 بار در سوریه، 70 بار در عراق و یک بار در اردن. در نتیجه این حملات حداقل 145 نظامی آمریکایی کشته یا زخمی شده‌اند. شاید اگر با آمریکای دهه 90 میلادی مواجه بودیم؛ حتی برای یک زخمی هم جنگ به راه می‌انداخت اما امروز در واشنگتن «آغاز یک جنگ در غرب آسیا» گزینه‌ای است که تقریبا به آن فکر هم نمی‌شود.
حتی زمانی که آمریکا تصمیم گرفت به حمایت از اسرائیل واکنش محدودی برای مقابله ‌با عملیات‌های نیروهای مسلح یمن در تنگه باب‌المندب نشان دهد؛ در این تصمیم خود نیز موفق نبود. ائتلاف دریایی «نگهبان رفاه» به رهبری آمریکا مرده متولد شد. حتی اصلی‌ترین متحدان آمریکا در منطقه مانند مصر، عربستان سعودی و امارات خود را از این ائتلاف دور نگه داشتند و اندکی پس از شکل‌گیری‌اش سه کشور فرانسه، ایتالیا و اسپانیا نیز از این ائتلاف کنار کشیدند. عملیات این ائتلاف علیه یمن عملا تنها شامل آمریکا و انگلیس می‌شد اما همین عملیات‌ها نیز نتیجه لازم را برای آنها به دنبال نداشت. 13 ژوئن 2024 (24 خرداد 1403) «آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا» (DIA) با انتشار گزارشی اعتراف کرد «ائتلاف تحت رهبری آمریکا نتوانسته است حملات یمن به کشتی‌ها در دریای سرخ را متوقف کند.» 19 جولای 2024 (29 تیر 1403) «وال‌استریت ژورنال» از نامه محرمانه «مایکل کوریلا» فرمانده سنتکام(فرماندهی نیروهای آمریکایی در غرب آسیا) به «لوید آستین» وزیر دفاع آمریکا خبر داد که هشدار داده بود عملیات آمریکا علیه نیروهای مسلح یمن برای ایجاد بازدارندگی در برابر حملات به کشتی‌های بین‌المللی در حال شکست خوردن است. نیروهای مسلح یمن که هیچ ساختار منسجم و کلاسیکی نداشتند توانسته بودند به تنهائی بندر ایلات در اراضی اشغالی را به بندری متروک تبدیل کنند و آمریکا و متحدانش هم برای مقابله با آنها کاری از پیش نبردند. 8 آگوست 2024 (18 مرداد 1403) «عبدلملک بدرالدین الحوثی» رهبر انصارالله یمن در سخنرانی خود آمار جدیدی از عملیات نیروهای مسلح این کشور در دریای سرخ و تنگه باب‌المندب ارائه داد و گفت: «تعداد کشتی‌های هدف گرفته شده با وجود کاهش حرکت کشتی‌های آمریکایی و اسرائیلی و کشتی‌های مرتبط با اسرائیل به 177 کشتی رسید. حرکت آنها در دریا به میزان قابل توجهی کاهش یافت... این کاهش ترافیک ناوبری یک پیروزی بزرگ برای ماست.»
نه آمریکا و نه اسرائیل در حال حاضر توان و اراده‌ای برای جنگ در غرب آسیا را ندارند. آنها در منطقه‌ای خاکستری زیر سطح جنگ حرکت ‌می‌کنند. تقابل ایران و سایر اضلاع محور مقاومت با آنها همیشه در همین محدوده بوده و پاسخ به جنایات اخیر آنها از جمله ترور شهید اسماعیل هنیه نیز در همین سطح خواهد بود؛ جایی میان خویشتنداری بزدلانه و تهور بی‌منطق. عملیات «وعده صادق» آزمون موفقی بود که نشان داد آستانه جنگ برای آمریکا و اسرائیل با توجه به افول قدرت‌شان و ضعف و شکنندگی اوضاع داخلی‌شان بسیار بالاتر از قبل رفته است. در این عملیات، ایران به انتقام ترور مستشاران نظامی‌اش، مستقیما از خاک خود پایگاه‌های نظامی رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی را هدف قرار داد و با عدم واکنش متوازن آمریکا و اسرائیل معادله‌ای تازه ترسیم شد. از این منظر طراحی برای پاسخ به ترور میهمان عزیزمان در تهران آسان‌تر و با دستی بازتر انجام خواهد شد.

یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳

به آقای پزشکیان حق و فرصت دهید!

مصطفی منتظر

پس از چند هفته اجرای فرایندهای کمیته‌ای برای معرفی نامزدهای وزارتخانه‌ای، کابینه آقای پزشکیان به صحن مجلس شورای اسلامی معرفی شد. گرچه حضور اکثریت اصلاح‌طلب و جریان موسوم به اعتدالی در این لیست واضح است اما برخی از اصلاح‌طلبان به ویژه کنشگران رسانه‌ای آن‌ها، به این لیست اعتراضاتی داشته‌اند. شاخص اصلی در تایید یا رد این لیست همان مواردی باید باشد که رهبر معظم انقلاب در روز تنفیذ و دیدار نمایندگان مشخص فرمودند؛ «امین»، صادق، متدیّن، از بُن دندان معتقد به جمهوری اسلامی و به نظام اسلامی، اشتهار به پاک‌دستی و صداقت، امید به آینده، نگرش ملّی، کارآمد و... از جمله این موارد بود.البته باید دقت داشت که وقتی جریان اصلاحات در انتخاباتی رقابتی رای آورده، این حق آقای پزشکیان است که افرادی از جریان خود را به مجلس معرفی کند.عمده کابینه پیشنهادی شبیه به روحیه و تفکر خود پزشکیان است. از طرف دیگر باید دقت داشت که وقتی این افراد از دستگاه‌های نظارتی تاییدیه‌های لازم را دریافت نموده‌اند، اخلاقی نیست که برخی کلی‌گویی‌های ناصواب علیه آنان مطرح شود.مجلس نیز موظف است با همان نگاه مبتنی بر شاخص‌ها به وظیفه خود عمل کند. در این زمینه نیز گویا ریاست مجلس ابتکاری به خرج داده تا هم کیفیت بررسی نامزد هر وزارتخانه بالا برود و هم سرعت بررسی آن. بدین شکل که همچون مجلس یازدهم (در بررسی کابینه‌ی شهید رئیسی که در آن زمان برای اولین بار اتفاق افتاد)، نامزدهای هر وزارتخانه به تمامی کمیسیون‌های مجلس می‌روند تا نمایندگان مجلس، تمام 19 نفر پیشنهادی را دیده و از نزدیک با نظرات آن ها آشنا شده باشند. این امر به شکلی طراحی شده تا صرفا در پنج روز انجام شود و شنبه هفته آینده، اولین روز رای اعتماد در صحن باشد تا پیش بینی شوددر روزهای پایانی مرداد  شاهد استقرار کامل دولت چهاردهم باشیم.حال این سئوال پیش می‌آید که چه اولویت های کاری پیش روی این دولت قرار دارد. شاید در ظاهر امر رسیدگی به اوضاع اقتصادی مخصوصا در حوزه معیشتی مهم ترین و برجسته ترین انتظاری باشد که از دولت مسعود پزشکیان وجود دارد اما بر کسی پوشیده نیست که این هدف پیش نیازی دارد و آن هماهنگی و همدلی تمام اعضای کابینه با یکدیگر است.شاید یکی از علل بازدارنده در مسیر دولت قبل، ناهماهنگی بین اعضای کابینه به ویژه تیم اقتصادی بود. انتخاب وزرا و معاونان رئیس جمهور از سلایق کارشناسی مختلف و نبود مرجع هماهنگ کننده قوی در دولت عاملی شد تا هر کس بنا به تشخیص خود عمل کند. همین موضوع به ظاهر ساده وقت و انرژی زیادی از دولت گذشته گرفت. از این رو دولت چهاردهم هرچند با چالش های سنگینی به ویژه در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی مواجه است اما برای هموار کردن مسیر، آقای پزشکیان در گام نخست باید تیمی هماهنگ، همدل و دلسوز داشته باشد.امروز مردم منتظر اقدامات دولت چهاردهم هستند، هر چند تمایل به حل سریع مشکلات را نمی توان انکار کرد اما واقعیت آن است به برخی اهداف زودهنگام نمی توان دست پیدا کرد.  مردم باید نگاه واقعی به مسائل داشته باشند، در عین حال دولت نیز با یک کابینه هماهنگ و همدل می تواند اقداماتی انجام دهد که اعتماد عمومی را به خود بالا ببرد.قطعا جراحی های اقتصادی در پیش است، از موضوع مدیریت بهتر انرژی یا اصلاح برخی نظامات اقتصادی. هدف دیگر منطبق سازی بودجه سنواتی با قانون برنامه توسعه و سند چشم انداز است که قطعا به تحقق اهداف اسناد بالادستی کمک بزرگی می کند. این اقدامات باید بدون شعارزدگی پیش برود تا حوزه های مختلف اقتصادی کشور سروسامان پیدا کند.

یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳

 جهش تکفیری‌ها پس از ترور شهید هنیه

مرتضی سیمیاری

زمستان ۱۳۸۵ درست شش ماه بعد از پیروزی مردم لبنان بر صهیونیست‌ها در جنگ ۳۳ روزه و زمینگیر شدن ارتش اسرائیل در وادی‌الحجیر حوادثی روی داد که نشان می‌داد ارتباط میان گروهک‌های تروریستی تکفیری با موساد کاملاً ارگانیک بوده و پاسکاری خطی میان آن‌ها وجود دارد. 
 در آن روز‌ها «دان حالوتس»، رئیس ستاد و «عمیر پرتز»، وزیر دفاع وقت ارتش صهیونیستی در یک کنفرانس خبری مشترک گفته بودند که اسرائیل به دست مقاومت، تحقیر تاریخی شده است و نمی‌توان با جنگنده اف ۱۶ به نبرد با آن رفت. 
مؤسسه کارنگی که اغلب تحلیل‌های امنیتی در منطقه را تفسیر می‌کند، در گزارشی مشترک که یکی از نویسندگان آن رابرت بائر افرس سازمان سیا بود برای اولین بار بحث «قدرت بازدارندگی مقاومت» را روی خطوط مناطق اشغالی مطرح و به موساد توصیه کرده بود که باید گستره جنگ را آن‌قدر باز کند تا صهیونیست‌ها بتوانند نفس بکشند. 
باز کردن خطوط جنگ و نقطه‌چینی کردن آن با دادن امکانات لجستیکی به گروهک تروریستی ریگی آغاز شد. این گروهک تکفیری که تا پیش از این سه عملیات مهم از جمله جنایت تاسوکی را عملیاتی کرده بود در آن سال مأمور شد تا شهر استان سیستان و بلوچستان را به یکی از کریدور‌های ناامنی تبدیل و منطقه جنوب شرق را به صورت کامل ویروسی کند. 
در همان زمان که گروهک تروریستی ریگی مشغول باز کردن بال‌های تروریستی خود در منطقه بود، یک پیوست جالب توجه و مهم نیز از جانب سازمان سیا برای پوشش اقدامات شرارت بار این تشکیلات تکفیری باز شد، از جمله آن استقرار یک تیم اجرایی با هدایت یکی از عناصر گروهک ملی- مذهبی در منطقه شیرآباد بود که در پوشش کارگاه‌های خودکفایی صورت گرفته، اما درمیان آن برای تروریست‌ها یارگیری می‌کرد. 
در این مقطع امریکایی‌ها معتقد بودند که پیشبرد طرح‌های ضربتی از سوی عبدالمالک ریگی نیاز به اقدامات اجتماعی دارد، به این معنا که باید محفل پوششی برای گره‌های مرکزی آن ایجاد کرد تا خانه‌های تیمی به راحتی زیر ضرب نرود. اجتماعی کردن طرح ترور علاوه بر جاذبه‌های خاصی که در خود داشت می‌توانست سطح برخورد با تکفیری‌ها را نیز دچار انحراف تحلیلی نیز بکند. 
سرشبکه اطلاعاتی و عملیاتی سازمان سیا با این استفاده از این محفل پوششی توانسته بود ظرف مدت کوتاهی گروهک‌های ضدانقلاب را از تهران به زاهدان بکشد و به اسم برگزاری اتاق‌های آموزشی برای تروریست‌ها یارگیری کند. از جمله آن ارسال کادر‌های آموزشی مدرسه فمینیستی شیرین عبادی به زاهدان و برگزاری کارگاه‌های توانمندی زنان بود که در آن به جای کارآفرینی وبلاگ‌نویسی به سود مقاصد تروریستی آموزش داده می‌شد، همچنین ضدانقلاب توانسته بود در پوشش کمک‌رسانی به طرح واکسیناسیون از منطقه نقشه‌برداری محلی محدودی نیز انجام دهد. 
گروهک جندالله (شیطان) نیز با این پروژه در هماهنگی کامل قرار گرفته بود. در آن مقطع ریگی عملیات‌های خود را با ترور‌های کور مرزی شروع و به مرور در کمتر از یک سال چهار عملیات تروریستی دیگر را سازماندهی کرد که از جمله آن انفجار یک بمب صوتی در بلوار جمهوری شهر زاهدان بود، بعد از آخرین عملیات تروریستی صورت گرفته توسط تکفیری‌ها برای اولین بار صدای امریکا ارگان رسانه‌ای سازمان سیا از ریگی به عنوان فعال مدنی یاد کرده و وب‌سایت روزآنلاین که از سوی منافقین در هلند اداره می‌شد در یادداشتی اقدامات اجتماعی و مویرگی صورت گرفته توسط ضدانقلاب را موتوری خواند که ریگی روشن کرده است!
در بخشی از این یادداشت قابل توجه که با نام مستعار نوشته شده بود به این موضوع اشاره شده بود که ترور‌های ریگی در کنار بهسازی‌های اجتماعی صورت گرفته توسط ضدانقلاب می‌تواند پلی بزند که ایران را در منطقه قفل کند. در این مرحله تازه مشخص شده بود که هماهنگی و تقسیم کار موساد و سازمان سیا به چه نتایج جالب توجهی رسیده است. 
در حالی‌که کادر‌های تروریستی ریگی به دست افسران صهیونیستی آموزش و تدارک می‌شدند در آن سو امریکایی‌ها با اجتماعی کردن تکفیری‌ها آن‌ها را یک خال بالاتر آورده بودند. هدف اصلی طرح مسدودکردن مسیر مقاومت در منطقه بود. البته تروریست‌ها و شبکه همکاری با آن ظرف مدت کوتاهی از سوی وزارت اطلاعات و نیز قرارگاه امنیتی سازمان اطلاعات سپاه در استان شناسایی و یکی پس از دیگری از دور خارج شدند، این ضربه سخت از «جهش ژنتیکی ترور» جلوگیری کرد. بالاآوردن سطح عملکرد تروریست‌ها پس از هفت اکتبر و عملیات مهندسی شده طوفان الاقصی نیز قابل رصد است. از جمله به روز شدن امکانات رزمی و رسانه‌ای تکفیری‌ها است که با قبل آن به هیچ عنوان قابل مقایسه نیست. تحلیل اطلاعیه‌های گروهک جیش‌العدل (ظلم) پس از عملیات تروریستی شهر چابهار شاهد مهمی بر این جهش است. نکته جالب توجه آنکه میان احزاب کردی تروریستی و گروهک‌های تکفیری در جنوب شرق نیز هم‌افزایی ایجاد شده است. 
جهشی کردن تررویست‌ها به صورت سه بعدی (لجستیکی، رسانه‌ای و اجتماعی) بعد از ترور شهید هنیه در تهران تحلیل‌های مهمی در خود دارد. دو شب بعد از این عملیات خونین، گروهک تکفیری جیش‌العدل (ظلم) بیانیه داده و در آن ایران را محکوم کرده است، جالب آنکه در تمام بند‌های این اطلاعیه حتی یک بار هم به نام رژیم صهیونیستی اشاره نشده است. پیش از این صلاح‌الدین فاروقی سرکرده این گروهک تروریستی نیز متنی را در کانال تلگرامی خود منتشر کرده که در ظاهر درباره وقایع فلسطین است، اما در آن نام صهیونیست‌ها به صورت کامل سانسور شده است، این حذف عامل جنایت توسط یکی از سرپنجه‌های آن در منطقه خیلی عجیب و اتفاقی نیست، اما انحراف مسئله فلسطین توسط جیش‌العدل مهم‌تر از نکته اول است. 
برآورد‌های موجود نشان از آن دارد که دو شبکه موساد و سازمان سیا در تلاش هستند این گروهک تروریستی و تکفیری را از سطح محلی بالاتر آورده، در منطقه فعال‌تر کرده و با شاخه داعش موسوم به خراسان پیوند بزند. استخدام مزدوران بین‌المللی به عنوان کادر‌های جیش‌العدل که مسلط به جنگ‌های منطقه‌ای هستند نیز با همین هدف صورت گرفته است. اما این کانال جدید نیاز به سرپل‌هایی دارد تا ترور را اجتماعی کنند. فعال شدن مجدد سرشبکه‌های نفاق در کانادا و برقراری تماس‌های مشترک در یکی از کشور‌های همسایه مقدمه این تحرکات است، میدان رشد این پروژه در رصد کامل قرار دارد!

یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳

ترور شهید هنیه در تهران و پاسخ قاطع ایران

رضا کوچک زاده تهمتن

برداشت اول؛ از جنگ ۳۳ روزه تا ترور در تهران‌:
با شکست صهیونیست‌ها از حزب‌ا... در جنگ ۳۳ روزه یا تموز (۲۳ مرداد ۱۳۸۵)، فصل جدیدی از عرصه راهبردی محاصره و شکست صهیونیست‌ها در منطقه باز شد که با جنگ ۲۲ روزه غزه و در نهایت طوفان‌الاقصی تکمیل شد. اینک نیز صهیونیست‌ها پس از ۱۰ماه جنایت جنگی و نسل‌کشی زنان، کودکان و مردم عادی و بی‌دفاع در غزه، به هیچکدام از اهداف سه‌گانه خود (نابودی حماس و جهاد اسلامی، کوچاندن مردم غزه به دیگر نقاط وآزادی اسرا بدون مذاکره) نائل نشده‌اند و دریک استیصال راهبردی نابودگر گرفتار آمده‌اند. ازسرهمین استیصال محض وبرای جبران شکست غزه، رژیم وباندجنایتکار درساعت ۲ بامداد۱۰مرداد۱۴۰۳ در یک عملیات تروریستی در قلب تهران، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس را ناجوانمردانه به شهادت رساند. گرچه این ترور برای جبهه مقاومت خسارت‌بار است، اما نکته اساسی نقض آشکار حاکمیت ملی و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران و سکوت نهاد‌های بین‌المللی دراین باره است. این اقدام که قماری بزرگ توسط صهیونیست‌هامحسوب می‌شود، نباید و نمی‌تواند بدون پاسخ باشد.
 
برداشت دوم؛ موج جهانی در قبال ترور:
در این فرآیند اقصی نقاط دنیا از آفریقا، آمریکای لاتین و اغلب دول غرب آسیا این تروررامحکوم کردند وهمدلی کم‌نظیری و روشنی بین ملل اسلامی شکل گرفته است. اما کشور‌های غربی نه تنها در قبال این اقدامات مبرهن تروریستی، هیچ گونه سرزنشی نسبت به صهیونیست‌ها روا نداشتند، بلکه درنشست شورای امنیت مانند رویکردی که در۱۰ماه گذشته نشان دادند همان رویه را در قبال این باند جنایتکار برای نسل‌کشی غزه پیش گرفته‌اند وازصهیونیست‌هادفاع می‌کنندوعملا همراه این جنایت شوم شده‌اند. این وضعیت نشان‌دهنده ناکارآمدی سازمان ملل و دیگر مجامع جهانی مدعی حقوق بشر و پایداری اصل تنازع بقاء در روابط بین‌الملل است که دولت‌ها برای بقای خود و ملت‌های‌شان بایستی با اتکا به توان بازدارندگی از امنیت خویش دفاع کنند.
 
برداشت سوم؛ مشروعیت پاسخ ایران: 
در این بستر به نظر می‌رسد تنها راه تنبیه متجاوز و عدم تکرار این اقدامات، پاسخ قاطع ایران است. مطابق با ماده ۵۱ منشور ملل متحد مبنی بر حق دفاع مشروع و حق اقدام متقابل برای تنبیه متجاوز براساس حقوق بین‌الملل، اقدام ایران در پاسخ به این تجاوزگری کاملا حقوقی و قانونی و قابل پذیرش در نظام جهانی منطبق با منشور ملل متحد است. از آنجا که نهاد‌های بین‌المللی در ضعیف‌ترین شرایط تاریخی خود هستند و هیچ گونه قدرت قانونی در برابر جنایات صهیونیست‌ها ندارند یا از خود نشان نمی‌دهند، طبعا مبتنی بر توان بازدارندگی کشور بایستی دشمن را پشیمان کرد. اکنون که سطح هماهنگی جبهه مقاومت منطقه‌ای در حد اعتلای اتحاد است، توان راهبردی ایران برای اعمال قدرت بازدارندگی خود مبتنی بر وعده صادق و انتقام بزرگ، ضامن خونخواهی شهید اسماعیل هنیه و دفاع از حیثیت و حاکمیت خویش است.

برداشت چهارم؛ پاسخ قاطع، مطالبه‌ای ملی:
ملت ایران، ترور ۱۰مرداد۱۴۰۳درتهران رالطمه‌ای به حیثیت تاریخی خود می‌داند و ازهمین زاویه در سطح افکار عمومی خواستار پاسخی قاطع و پشیمان‌کننده است تا صهیونیست‌ها بار دیگر جرأت اقدام نداشته باشند. هدف قرار دادن مکان‌های راهبردی در داخل مرز‌های اشغالی تا منافع و پایگاه‌های سری و جاسوسی در منطقه و از بین بردن سران این رژیم، خواست اصلی ملت ماست. این اقدام می‌تواند مرحمی بر زخم‌های ۱۰ماهه مردم غزه وموجب روحیه گرفتن جبهه مقاومت دربرابر استکبار و حامیان صهیونیسم باشد و در سطح نهایی نیز، پیام بازدارندگی ایران را در منطقه و جهان به رخ می‌کشاند. اقدامی که هیچ منافاتی با تلاش همزمان برای برقراری آتش‌بس برای جنگ غزه ندارد و برای جمهوری اسلامی ایران انتقام سخت و آتش‌بس دو راهبرد و موضوع تفکیک شده از همدیگر است.
 
برداشت پنجم؛ عملیات مکمل رسانه‌ای: 
دراین عرصه، نقش سپهر رسانه‌ای کشورخاصه رسانه ملی امری مهم است. از آنجا که طبق تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی «رژیم صهیونیستی زشت‌ترین چهره باندی جنایتکار رادارد» عریان‌سازی این چهره زشت ومقابله با جنگ رسانه‌ا‌ی دشمن، در همراهی با احساسات جریحه‌دار ملت ایران یک ضرورت اساسی است. سپهر رسانه‌ای می‌تواند با ایفای نقش مکمل در کنار قدرت عملیاتی کشور برای تنبیه دشمن، مارش همراه با انتقام و رجز عرصه نبرد باشد تا به بهترین وجه تقاص ترور تهران را در بستر بازدارندگی قدرتمند ملی بگیرد.

یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳

ضربه ایران!

محمدكاظم انبارلویی
مقاومت ملت فلسطین و دولت انقلابی حماس در غزه کم‌کم به مرز یک‌سالگی نبرد می‌رسد.
جهان در این مدت شاهد نبرد شرافتمندانه و عزت‌آفرین مردان و زنان و حتی کودکان و پیرانی است که در برابر نامشروع‌ترین رژیم سیاسی که به صفت اشغالگری، جنایات جنگی، کشتار جمعی و نقض حقوق بین‌الملل و نقض حقوق بشر مشهور است قرارگرفته‌اند.
احصای هزینه – فایده این نبرد حماس و دستاوردهای به‌دست‌آمده خالی از لطف نیست.
۱- قهرمانان طوفان‌الاقصی ، جهان را به تماشای مبارزات یک ملت مظلوم و ستمدیده که کشورش توسط اشرار جهانی اشغال‌شده دعوت کردند . طوفان الاقصی رونمایی از یک دولت دموکراتیک با بن‌مایه‌های اسلامی و قرآنی در یک سرزمین اشغال‌شده بود.
دولتی که از حمایت تمام‌عیار ملت خود برخوردار است و رهبران حماس مستظهر به پشتیبانی ملت خود بودند که دست به چنین نبرد حماسی و تاریخ‌ساز زدند.
جامعه جهانی دولت غزه را یک دولت مشروع می‌شناسد که سطح مشارکت سیاسی و نظامی آن در دفاع از خاک خود را به‌طور صددرصد دارد. جهان در نزدیک به یک سال نبرد حتی یک سخن و گلایه از مردم فلسطین از دولت حماس نشنید.
مردم غزه هیچ راهی جز مقاومت تا سرحد شهادت ندارند. هر خانه، مدرسه، مسجد و بیمارستانی که ویران می‌شود به حجم و قدرت ارتش آزادی‌بخش حماس به‌طور طبیعی اضافه می‌شود . هر جوانی که به خاک می‌افتد پرچم آزادی‌خواهی و رهایی از اشغالگری را به جوانانی که قلبشان مالامال از کینه و خشم و نفرت از رژیم صهیونیستی است، می‌سپارد.
آن‌ها مطمئن هستند پیروز خواهند شد. ریشه این اطمینان در اعتقاد آنان به راهبرد پیروزی خون بر شمشیر است.
۲- آن‌طرف نبرد بی‌ریخت‌ترین رژیم به لحاظ صلاحیت‌های قانونی و حقوقی از نگاه روابط بین‌الملل است که ماه‌هاست در بحران نبرد طوفان‌الاقصی دست‌وپا می‌زند.
آمریکا و سه کشور شرور اروپایی همه امکانات خود را پشت سر رژیم صهیونیستی گذاشته‌اند که نعش آن را سرپا نگه دارند. امروزنعش ارتش اشغالگر از شمال تحت ضربات حزب‌الله است.
از جنوب رزمندگان یمنی و از شرق توسط گروه‌های مبارز عراقی زیر ضربات موشکی و پهپادی قرار دارد. در درون هم رزمندگان حماس و جهاد اسلامی در غزه و کرانه باختری رود اردن همه سرزمین‌های اشغالی امنیت و آرامش را از اشغالگران گرفته‌اند.
آمریکا و اسرائیل هیچ فرمولی برای برون‌رفت  از این بحران کشنده جز تسلیم در برابر اراده ملت فلسطین ندارند.
نهادهای حقوقی جهانی ، عمال رژیم صهیونیستی را به خاطر تکرار قتل‌عام‌های بی‌سابقه و جنایات جنگی محکوم کرده‌اند.
افکار عمومی جهان در ۵ قاره به خیابان‌ها ریخته‌اند و تداوم این جنایات را ننگی برای تاریخ بشر امروز دانسته‌اند.
صنعت گردشگری رژیم صهیونیستی تعطیل و ده‌ها هزار نفر از کشور از ترس جانشان فرار کرده‌اند. صدها هزار نفر شب‌ها در پناهگاه‌ها به سر می‌برند. دولت در متزلزل‌ترین و ازهم‌پاشیده‌ترین وضع ممکن در حیات ۷۰ ساله رژیم صهیونیستی به سر می‌برد.
اپوزیسیون هرازچندی به خیابان‌ها می‌آیند و به لعن و نفرین سیاست‌های جنگ‌طلبانه نتانیاهو می‌پردازند.
سنتکام که از دور و نزدیک امنیت اسرائیل را تب‌سنجی می‌کند، می‌گوید ، فراتر از جنگ سخت ، رژیم صهیونیستی گرفتار یک جنگ نرم و یک جنگ تمام‌عیار شناختی در درون مرزهای خود و بیرون آن به سر می‌برد و نمی‌داند و نمی‌تواند چگونه آن را تدبیر کند.
آنان که روزگاری می‌گفتند ، ما در ناامن‌ترین نقطه جهان امن‌ترین کشور هستیم مدت‌هاست با این انگاره وداع کرده‌اند. امروز رژیم اشغالگر قدس توسط خوبان عالم در جبهه مقاومت در محاصره است و از درون هم ضربات کشنده‌ای را دریافت می‌کند.
بلندپایه‌گان رژیم مدام از سوی خود یهودیان ساکن سرزمین‌های اشغالی پیام‌های تهدیدآمیز دریافت می‌کنند. جامعه یهودی امروز در اسرائیل دچار نه دوقطبی بلکه چندقطبی شدید شده است.
رژیم هیمنه اطلاعاتی و امنیتی را ازدست‌رفته می‌بیند. این‌ها همه از برکات نبرد تاریخی طوفان‌الاقصی و ضربات محور مقاومت است و از همه مهم‌تر نقش ملت ایران در این هماوردی است.
۳- ترس و وحشت از تلافی ایران براساس داده‌های اطلاعاتی متقن و اسناد مشهود رسانه‌های صهیونیستی ذهن مردم را در سرزمین‌های اشغالی مشغول کرده است.
این مشغولیت زندگی روزمره و عادی را تحت تأثیر قرار داده است. هیچ‌کس نمی‌داند چند دقیقه بعد چه اتفاقی قرار است بیفتد.
نتانیاهو در مخمصه‌ای این‌چنین مشغول عملیاتی کردن راهبرد «مرد دیوانه» است. او راهی جز این ندارد. وقتی آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها با «عقلانیت» خداحافظی می‌کنند با سر در چاه «دیوانگی» سقوط می‌نمایند. آن‌ها در برابر هر ضربه ده‌ها ضربه دریافت می‌کنند که حاضر نیستند اعتراف کنند. این خود یک فرصت است که تهدیدها علیه رژیم صهیونیستی را مضاعف می‌کند.
ضربه ایران و ضربه حزب‌الله و احتمالا کل خطوط مقاومت به‌زودی فرود خواهد آمد.  این ضربه قطعا هزینه صهیونیست‌ها در طی طریق «دیوانگی» افزایش خواهد داد.
صهیونیست‌ها دیگر نمی‌توانند در پشت دیوارها ، امن و راحت زندگی کنند. این بخشی از ضربه و مجازاتی است که در انتظار آن به سر می‌برند.
یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳
 
6 ضلعی ترور شهید هنیه
دکتر حنیف غفاری
سران آمریکا و ۴ کشور انگلیس، آلمان، فرانسه و ایتالیا  در بیانیه مشترکی خواستار انصراف ایران از حمله به رژیم صهیونیستی شده و اعلام کردند: «آماده دفاع از اسرائیل در برابر تهدیدات ایران هستیم. ما از تلاش‌ها برای کاهش تنش در خاورمیانه حمایت می‌کنیم». تاکنون بارها درباره پیوند مطلق لابی‌های صهیونیست با جریان‌های سنتی و حتی نوظهور قدرت در اروپا سخن گفته‌ایم؛ از لابی‌های صهیونیست متنفذ در احزاب سوسیال ـ دموکرات تا یهودیانی که در احزاب محافظه‌کار و ملی‌گرا سکان هدایت پارلمان و دولت‌های اروپایی را در دست گرفته‌اند. این بار اما قصد بازخوانی فعالیت‌های آشکار و پنهان لابی‌های صهیونیست در غرب را نداریم! آنچه در فرامتن بیانیه وقیحانه  5 کشور عضو گروه ۷ دیده می‌شود، فراتر از یک لابی‌گری یا تعهد ساده به دفاع از تروریسم صهیونیستی بوده و نقطه آشکارساز تعلق راهبردی این بازیگران به تل‌آویو است. در این معادله شیطانی، رژیم اشغالگر قدس حکم متغیر مستقل و 5 کشور تنظیم‌کننده بیانیه اخیر، حکم متغیر وابسته را دارند. شهروندان کشورهای اروپایی این ترکیب و معادله را در جریان جنگ غزه پس ‌زده و رسما از آن عبور کرده‌اند. اولاف شولتس صدراعظم سوسیال ـ دموکرات آلمان‌، جورجیا ملونی نخست‌وزیر نوفاشیست ایتالیا، امانوئل مکرون رئیس‌جمهور ظاهرا مستقل فرانسه و کی‌یر استارمر نخست‌وزیر برآمده از حزب کارگر انگلیس، جملگی به مهره‌های بازی صهیونیست‌ها در نظام بین‌الملل تبدیل شده‌اند و حتی  پیام خیزش‌های گسترده و عمیقی را که در جوامع آنها علیه ماهیت و موجودیت صهیونیسم و متعلقات آن در جهان امروز رخ داده، درک نکرده‌اند. البته ملت‌های اروپایی در طول بیش از ۱۰ ماه سپری شده از جنگ غزه، فرصت لازم را به سیاستمداران خود جهت بازگشت از این مسیر داده‌اند و این فرصت به لحظات پایانی خود رسیده است.
نکته مهم دیگری که در این باره لازم است مورد توجه قرار گیرد، معطوف به نوع مواجهه جمهوری اسلامی ایران با تنظیم‌کنندگان بیانیه آمریکایی - اروپایی اخیر است. 5 کشور امضاکننده بیانیه و رژیم اشغالگر قدس، ۶ ضلعی ترور و خشونت هستند و تفکیک آنها از یکدیگر یک خطای بزرگ محسوب می‌شود. سوال اساسی این است: چرا پس از  ترور ناجوانمردانه  شهید اسماعیل هنیه، خبری از تنظیم این بیانیه‌های جمعی در محکومیت جنایت رژیم اشغالگر قدس نبود؟ این به معنای حمایت محض از کنشگری تروریستی رژیم کودک‌کش اسرائیل و در مقابل، ایستادگی مطلق در برابر اقدام طبیعی و قطعی جمهوری اسلامی ایران و دیگر اضلاع جبهه مقاومت است. پیام بیانیه اخیر، اعلام رسمی شراکت کشورهای امضاکننده آن در شهادت دکتر هنیه است. آمریکا و 4 کشور اروپایی سند محکمی را در تایید همراهی خود با جنایت اخیر صهیونیست‌ها (و سایر جنایات انجام شده از سوی این رژیم) به نظام بین‌الملل ارائه داده‌اند که قطعا در تدوین راهبردها و حتی تنظیم تاکتیک‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران و دیگر اجزای جبهه مقاومت، مورد استناد و توجه قرار خواهد گرفت. نه‌تنها بیانیه اخیر 5 کشور غربی در حمایت از رژیم اشغالگر قدس منجر به تغییر تصمیم و حتی چگونگی پاسخ قطعی جمهوری اسلامی ایران در قبال ترور شهید هنیه نخواهد شد، بلکه بیش از پیش ما را متوجه نسبت شبکه تروریستی آمریکا - اروپا در غرب آسیا می‌سازد.
نکته پایانی اینکه آمریکا و بازیگران اروپایی در طول ماه‌های سپری شده از جنگ غزه بارها مانع انعقاد توافق آتش‌بس دائم در جنگ غزه شده و حتی در روند مذاکرات قاهره نیز نقش منفی و بازدارنده‌ای ایفا کردند. امروز همه این بازیگران با اسم رمز «آتش‌بس دائم» در صدد جلوگیری از «پاسخ قطعی» ایران، حزب‌الله لبنان، حزب‌الله عراق، ارتش سوریه، انصارالله یمن و حماس هستند. چنین تلاش مذبوحانه‌ای از سوی غرب در حالی انجام می‌شود که بنیامین نتانیاهو اساسا انعقاد توافق آتش‌بس واقعی را خط قرمز خود قلمداد می‌کند و بازیگران اروپایی و آمریکایی نیز با سوءتفسیر عامدانه خود از مفاد و تبصره‌های سند توافق، زمینه را جهت استمرار کشتار و نسل‌کشی رژیم منحوس صهیونیستی فراهم می‌سازند. اضلاع جبهه مقاومت بخوبی نسبت به ماهیت سناریوی اخیر غربی- صهیونیستی تدوین شده پس از ترور شهید هنیه آگاه هستند و همین آگاهی، اصل انتقام خون شهید هنیه و حتی شدت و ضریب تاثیرگذاری فوق‌العاده آن را تضمین می‌کند.
بیانیه اخیر آمریکا - اروپا علاوه بر اثبات ادغام و هضم آنها در مناسبات راهبردی و تروریستی صهیونیست‌ها، بیانگر شکاف عمیقی است که میان دولت - ملت در آمریکا و اروپا ایجاد شده و ترمیم آن دیگر ناممکن خواهد بود. تنها راه پر شدن این فاصله، انهدام ساختارهای کنونی قدرت در غرب و جایگزینی ساختارهای مستقل و مردم‌محور است. این همان سرنوشتی است که آمریکا و اتحادیه اروپایی گریزی از مواجهه با آن نخواهند داشت. در این صورت، مشاهده چهره شرکای غربی نسل‌کشی غزه و دیگر جنایات رژیم صهیونیستی دیدنی‌تر از هر زمان دیگری خواهد بود. تا آن زمان، فرصت اندکی باقی مانده است؛ ان‌شاءالله.
نظرات بینندگان
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات