صبح صادق >>  جبهه >> گفتگو
تاریخ انتشار : ۰۴ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۳  ، 
شناسه خبر : ۳۶۵۷۲۴
رضا برجی عکاس و مستندساز

نسل جنگ ندیده با صدای «سیدمرتضی» به خط مقدم رفته و با لنز دوربین او به سنگر‌های سال‎های دفاع سفر کرده است. مستند «روایت فتح» شهید آوینی جنگ را برای نسل‎های بعد از سال‎های حماسه و خون و آنها که از جبهه دور ماندند، به بهترین شکل ممکن روایت کرد؛ همین تجربه کافی‎ است که بگوییم مستند یکی از جدی‎ترین و مؤثرترین ابزار‌های شناخت روز‌های دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان و بهترین مسیر برای پاسخ به بسیاری از پرسش‌هاست که فقط جواب آن را در میدان جنگ می‌توان یافت.

 از این رو و با توجه به اهمیت مستند در شناخت دفاع مقدس ملت ایران با «رضا برجی» عکاس و مستندساز که «دره ارغوان»، «سواحل اشک و زیتون» و «عراق سرزمین جنگ‎ها» تنها بخشی از آثار اوست، به گفتگو نشستیم که در ادامه مشروح آن را می‎خوانید.

آیا پس از هشت سال دفاع مقدس به خوبی توانسته‌ایم حق مستند را در جبهه مقاومت ادا کنیم؟
متأسفانه در زمینه مستند آنگونه که باید ورود نکرده‌ایم. در زمان هشت سال دفاع مقدس اگر شهید آوینی نبود، ما آنچنان که باید مستند نداشتیم. شهید آوینی ارزش و اهمیت مستند را با دلسوزی تمام به مردم نشان داد؛ اما پس از آن مستند به حاشیه رفت. ما باید پس از جنگ تحمیلی در تمام جنگ‌ها حضور پررنگ داشتیم و مستندسازی می‌کردیم. در جنگ بوسنی هزاران خبرنگار و مستندساز آمده بودند، اما از ایران فقط ما بودیم. در جنگ افغانستان و بحران کشمیر پاکستان، سقوط بغداد، کوزوو هم همینطور! 
مسئله جنگ و بحران شبیه موزه نیست که اگر در این ایام جنگ غفلت کردیم، در سال‌های آینده می‌توان مستندسازی کرد. مستندسازی اطلاعات آماده برای نسل‌های آینده است. اگر در بحث جنگ ۳۳ روزه حضور پیدا نمی‌کردیم، چه اطلاعاتی می‌توانستیم به آیندگان بدهیم. بنابراین، مستندسازی اهمیت ویژه‌ای دارد؛ از همین رو کشور‌های غربی به شدت در این زمینه فعالیت می‌کنند و هزاران مستندساز را به کشور‌های جنگ‌زده، بحرانی و در حال سقوط می‌فرستند تا بتوانند آنگونه که می‌خواهند حوادث را روایت کنند. ما اگر نتوانیم به وسیله مستند جلوی روایت‌های نادرست اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها در خصوص مسائل منطقه را بگیریم، دشمن با مستند‌های خودش روایتی را جعل می‌کند که خودش می‌خواهد. درباره سقوط بغداد سال ۲۰۰۳ و جنگ ۳۳ روزه لبنان (مستند سواحل اشک و زیتون) تنها مستندی که ایران دارد به وسیله ما گرفته شده است؛ شما تعداد مستندسازان فرانسوی و آمریکایی را در آنجا می‌دیدید، متحیر می‌شدید، آنها هزاران کیلومتر را طی کرده و به منطقه رسیده بودند؛ ولی ما فاصله ۵۰۰ کیلومتری را برای مستندسازی طی نمی‎کنیم.

آیا گزارش‌ها می‌توانند جای خالی مستندسازی را پر کنند؟
خیر! متأسفانه این مسئله‌ای است که برخی به اشتباه فکر می‌کنند گزارشگری همان مستندسازی است. چرا امروز باید تنها یک گزارشگر در لبنان باشد، آن هم در فضایی تاریک یا اینکه در جایی که یک دود از پشت سرش بلند می‌شود و آمار موشک‌ها و تلفات را بیان کند. گزارشگری مستندسازی نیست. مستندسازی یعنی اینکه بفهمیم کودکی که در آنجا شهید شده، چرا شهید شده است؟ حس و حال خانواده‌های آنان را باید بیان کنیم؛ اینکه فلان شخصیتی که شهید شد چه کسی بود و اهمیتش چقدر بود و چه کار‌هایی برای پیشرفت جبهه مقاومت و جهان اسلام کرد و اینکه چگونه در برابر دشمنان ایستاد. من از ابتدای طوفان‌الاقصی و حملات لبنان از مسئولان تقاضا دارم که برای ساخت مستند من را بفرستند، اما کسی به این موضوع توجه نمی‌کند.