رژیم صهیونیستی در حملات خود به جنوب لبنان به دنبال دو مسئله است؛ نخست، تضعیف هرچه بیشتر اجزای محور مقاومت و دوم، معادله آرامش در جنوب لبنان در قبال بازگشت ساکنان شمال سرزمینهای اشغالی. به عبارت دیگر، تلآویو تلاش میکند با حملات گسترده به اهداف نظامی و غیرنظامی جنوب لبنان، مقاومت را ناگزیر کند تا طرح پیشنهادی میانجیها را بپذیرد و به این ترتیب جبهه لبنان را از غزه منفک کند؛ اما اینکه آیا صهیونیستها در این اقدام موفق شدهاند یا خیر، نکتهای است که در گفتگو با «محمدحسن قدیری ابیانه» کارشناس سیاسی بررسی کردهایم و در ادامه مشروح آن آورده میشود.
آیا صهیونیستها با شهادت سیدحسن نصرالله توانستند سد راه حرکت مقاومت شوند؟
شهادت سیدحسن نصرالله لطمه سنگینی به محور مقاومت بود، اما همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، این شهادت دلیلی بر حرکت نکردن حزبالله لبنان نیست و بنده معتقدم شهادت سیدحسن نصرالله حرکت حزبالله لبنان را شتاب خواهد داد. چنانکه در حملاتی که صهیونیستها به سمت لبنان میکنند، شکست صهیونیستها به وضوح دیده میشود. اینکه نیروهای صهیونیستی با تمام قوا و با موشک سنگرشکن برای شهادت سیدنصرالله حرکت میکنند، آیا غیر از استیصال و درماندگی و خباثت نیروهای صهیونیستی است؟ نکته مهم این است که این حرکات ابدی نیست و بالاخره روزی همه این برنامهها شکست میخورد. این یک وعده حق است، همانطور که موسولینی و هیتلر و صدام با شکست روبهرو شدند؛ این را هم بگویم که نتانیاهو از این افرادی که نام بردم بدتر و جنایتکارتر است؛ این موضوع را کشورهای دنیا هم متوجه شدهاند که علیه اقدامات رژیم صهیونیستی به اعتراضهای خیابانی و گسترده دست میزنند. هیچ کسی را نمیتوانی راضی کنی که در مقابل بمبهای چندتنی که بر سر کودکان و زنان و مردان میریزد، سکوت اختیار کند؛ اما در کشورهای غربی شاهد این موضوع هستیم که آنها هر کسی را که در برابر مسئله فلسطین حرفی میزنند، دستگیر کرده و حتی برخی از آنان را که از کشورهای دیگر آمدهاند، از دانشگاه اخراج میکنند و به کشور خودشان باز میگردانند. فرقی هم نمیکند که دانشجو باشد یا استاد یا رئیس دانشگاه.
این در حالی است که صهیونیستها کلی خرج کردهاند تا جوانان و دانشجویان به نفع آنها قدم بردارند؛ اما همه نقشههای آنان نقش بر آب شد و به گونهای ورق برگشت که همان جوانانی که انتظار میرفت برای رژیم صهیونیستی سینه سپر کنند، امروز برای غزه و محور مقاومت راهپیماییهای طولانی به راه میاندازند.
قدرت رسانهای صهیونیستها و کشورهای حامی صهیونیست هم در این میدان بازنده شد. پس میتوان گفت غربیها هم در حوزه نظامی و هم در حوزه رسانهای از محور مقاومت شکست خوردند. در بعد نظامی میتوان به شکست آمریکاییها در افغانستان و خروج مفتضحانه آنها از خاک این کشور اشاره کرد. شکست رسانهای آنها هم دلایل متعددی دارد؛ اما یکی از آنها همین عملیات وعده صادق ۲ است. آنها در رسانهها فقط از قدرت خود دم میزدند و هر روز یک شبهه را به ذهن جوانان محور مقاومت میانداختند و خود و گنبد آهنین را یک سلاح نفوذناپذیر معرفی میکردند، اما آنچه در این عملیات و عملیات وعده صادق ۱ شاهد بودیم، کاملاً برعکس گفتههای آنان بود.
به نظر شما ویژگی اصلی سیدحسن نصرالله چه بود؟
شهید نصرالله شخصیتی بود که دوست و دشمن به صداقت او اطمینان داشتند؛ به گونهای که اگر رسانهها و مقامات صهیونیستی یک خبر سیدنصرالله را انکار میکردند، آنها حرف سیدحسن نصرالله را میپذیرفتند. آنها به این موضوع واقف بودند که سیدحسن نصرالله هیچگاه دروغ نمیگوید. سید شهید کسی بود که برای آزادی قدس با جان و دل میجنگید و در این راه هم شهید شد. سیدحسن نصرالله به سبب مدیریتش توانسته نیروهایی را تربیت کند که در برابر رژیم صهیونیستی میایستند و ذرهای هم عقبنشینی نمیکنند. این نکته را هم باید دانست که اگر میگویند راه سیدنصرالله با شتاب بیشتری ادامه پیدا میکند، به دلیل همین نیروهاست، چون رهبر یک گروه به هر میزان هم کارآمد باشد، اگر نیروها ضعیف باشند نمیتوانند کاری کنند؛ از این رو یک رابطه دو طرفه بین دبیر کل حزبالله لبنان و نیروها وجود دارد که هردو یک دیگر را تکمیل میکنند. همین موضوع دلیلی است که بگوییم راه سیدنصرالله با قدرت ادامه پیدا میکند؛ چون نیروهای تحت تربیت او با قدرت جلو آمدهاند.