صبح صادق >>  راهبرد >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:۴۴  ، 
شناسه خبر : ۳۷۰۲۵۴
رمزگشایی از نظریه «Nudging» به منزله تکنیک‌ نوین جنگ نرم سازمان‌های اطلاعاتی دشمن علیه ملت ایران
پایگاه بصیرت / نوید کمالی

در هفته‌های اخیر، شاهد وقوع رویدادهای پر حاشیه و به ظاهر پراکنده‌ای در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور بودیم. از ماجرای برگزاری «کنسرت فرضی» در یک کاروانسرای دورافتاده و حواشی مربوط به آن گرفته تا برخی تجمعات کوچک، اما پر سروصدا در مقابل نهادهای کشور و همزمان شدن این رویدادها با مباحث پرچالشی، مانند تعیین تکلیف یک قانون پر حاشیه اجتماعی ـ قضایی که همگی نشان از وجود یک جریان هدفمند در فضای ادراکی کشور دارد. این رویدادها که در نگاه اول ممکن است بی‌ارتباط با یکدیگر به نظر برسند، در واقع حلقه‌های به هم پیوسته‌ای از یک زنجیره بزرگ‌تر هستند که هدف آن تحت فشار قرار دادن نظام تصمیم‌گیری کشور و ایجاد انحراف محاسباتی در فرآیند اتخاذ راهبردهای حساس ملی و بین‌المللی است.

بررسی تحولات اخیر و تطبیق آن با رویدادهای منطقه‌ای نشان می‌دهد، آنچه در پس این رویدادها نهفته است، نه اتفاقات تصادفی و خودجوش، بلکه بخشی از یک راهبرد پیچیده و امنیتی است که با بهره‌گیری از نظریه‌های نوین علوم رفتاری، به‌ویژه نظریه جدید سوق دادن (Nudging)، طراحی و اجرا می‌شود. همزمانی این رویدادها با مقاطع حساس تصمیم‌گیری در کشور، نحوه پوشش رسانه‌ای آنها و الگوی مشابه در شکل‌گیری و گسترش این وقایع، همگی نشان‌دهنده وجود دست‌های پنهانی است که با استفاده از تکنیک‌های پیشرفته عملیات روانی، سعی در جهت‌دهی به افکار عمومی و تحت تأثیر قرار دادن تصمیم‌گیری‌های کلان کشور دارند. با توجه به اهمیت موضوع، در ادامه با نگاهی علمی و تحلیلی، چرایی و چگونگی این پدیده و نقش سازمان‌های اطلاعاتی بیگانه در طراحی و هدایت عملیات‌های روانی مبتنی بر نظریه سوق دادن بررسی می‎شود.

در عصر حاضر که فناوری‌های نوین ارتباطی و رسانه‌ای به طور فزاینده‌ای در حال گسترش هستند و دیگر جنگ‌ها تنها ماهیتی تک بعدی و سخت‌افزاری ندارند و عمدتاً در قالب ترکیبی و با تلفیق جنبه‌های سخت و نرم طراحی و اجرا می‌شوند، سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی غربی و خاصه رژیم صهیونی از نظریه‌های نوین علوم رفتاری به منزله تسلیحات نرم در راستای پیشبرد اهداف خصمانه خود علیه جمهوری اسلامی ایران و دیگر اضلاع مقاومت بهره می‌برند.
 یکی از مهم‎ترین این نظریه‌ها که در سال‌های اخیر مورد توجه ویژه این قبیل سازمان‌ها قرار گرفته، نظریه «سوق دادن» یا «Nudging» است که «ریچارد تالر» و «کس سانستین» مطرح کرده‎اند. این نظریه که بر پایه اصول اقتصاد رفتاری و روانشناسی شناختی بنا شده، به دنبال تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری افراد از طریق معماری نظام گزینش تصمیم و انتخاب افراد است؛ به گونه‌ای که فرد ناخواسته و بدون اجبار مستقیم به سمت گزینه مورد نظر طراح هدایت می‌شود. اهمیت این نظریه تا حدی است که امروزه بسیاری از سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی جهان واحدهای تخصصی را برای بهره‌برداری از این نظریه در عملیات‌های روانی و رسانه‌ای خود ایجاد کرده‌اند.

یک نمونه مشهور در زمینه به‎کارگیری نظریه سوق‎دهی از سوی سازمان‌های اطلاعاتی غربی ماجرای مجله «انکانتر» در دوران جنگ سرد است. در سال ۱۹۵۱، سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس به طور مشترک، یک نشریه فرهنگی و تحلیلی روشنفکرمآب به نام «انکانتر» را با هدف تأثیرگذاری بر نخبگان و روشنفکران غربی راه‌اندازی کردند. این نشریه که به ظاهر یک مجله مستقل چپ‌گرا بود، هدفش «سوق دادن» روشنفکران غربی از موضع بی‌طرفی به سمت مواضع ضد کمونیستی بود. نکته جالب توجه این است که مسئولان وزارت خارجه انگلیس در اسناد محرمانه خود اذعان کرده‌اند ظاهر چپ‌گرایانه و انتقادی این نشریه، آن را برای نفوذ در محافلی که دسترسی به آنها دشوار بود، بسیار مناسب می‌کرد! این نمونه تاریخی به خوبی نشان می‌دهد، چگونه سازمان‌های اطلاعاتی با استفاده از تکنیک‌های سوق دادن و از طریق رسانه‌های به ظاهر مستقل، افکار عمومی و نخبگان جامعه هدف را در مسیر مورد نظر خود هدایت می‌کنند؛ البته امروزه نیز شاهد هستیم که همین الگو با استفاده از ابزارهای مدرن رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی علیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته می‌شود.

یک نمونه دیگر از کاربرد این نظریه را می‌توان در نحوه مدیریت افکار عمومی در جریان حوادث آبان 1401 مشاهده کرد. در این برهه زمانی، سازمان‌های اطلاعاتی دشمن با استفاده از نظریه سوق دادن، تلاش کردند تصمیم‌گیری مسئولان و واکنش افکار عمومی را در مسیر مورد نظر خود هدایت کنند. آنها با ایجاد موج‌های خبری هماهنگ در شبکه‌های اجتماعی، انتشار هدفمند تصاویر و ویدئوهای گزینش شده و استفاده از الگوریتم‌های هوشمند در سکوهای پر مخاطب فضای مجازی برای افزایش بازدید محتواهای خاص، فضای روانی جامعه را به گونه‌ای مدیریت کردند که هم تصمیم‌گیران تحت فشار قرار گیرند و هم افکار عمومی در مسیر مورد نظر آنها حرکت کند. در این عملیات روانی پیچیده، با استفاده از تکنیک‌های گوناگون سوق دادن، مانند «چارچوب‌بندی خبری»، «برجسته‌سازی انتخابی» و «هنجارسازی اجتماعی کاذب»، تلاش شد یک رویداد محدود به بحران ملی تبدیل شود. 

همانگونه که مشخص است سازمان‌های اطلاعاتی دشمن با درک اهمیت راهبردی این نظریه و قابلیت‌های گسترده آن در تأثیرگذاری بر رفتار و تصمیم‌گیری افراد، از آن به مثابه ابزاری کارآمد در راستای اهداف ضد ایرانی خود استفاده می‌کنند. این سازمان‌ها با بهره‌گیری از ابزارهای رسانه‌ای در دسترس خود و با استفاده از تکنیک‌هایی،مانند پیش‌فرض‌سازی، هنجارسازی اجتماعی و چارچوب‌بندی اطلاعات، تلاش می‌کنند ادراک و رفتار مخاطبان ایرانی، اعم از سیاست‌گذاران و شهروندان را در راستای اهداف خود شکل دهند. دقت کنیم که آنچه این تکنیک‌ها را خطرناک می‌کند، ماهیت نامحسوس و تدریجی آنهاست که سبب می‌شود افراد متوجه تأثیرپذیری خود نشوند و در نتیجه مقاومت کمتری در برابر این  تأثیرات از خود نشان دهند.
در حوزه سیاست‌گذاری، سازمان‌های اطلاعاتی دشمن با استفاده از تکنیک‌های سوق دادن، تلاش می‌کنند بر تصمیمات کلان سیاسی و اقتصادی کشور تأثیر بگذارند. این  تأثیرگذاری از طریق سازکارهای گوناگونی صورت می‌گیرد که «شامل ارائه اطلاعات گزینشی و جهت‌دار»، «ایجاد فضای روانی خاص پیش از تصمیم‌گیری‌های مهم»، «القای پیش‌فرض‌های ذهنی خاص» و «استفاده از تکنیک‌های چارچوب‌بندی اطلاعات» است. برای نمونه، در جریان پرونده‌های حساس ملی و بین‌المللی، این سازمان‌ها با ارائه اطلاعات و تحلیل‌های جهت‌دار و ایجاد فضای روانی خاص، سعی می‌کنند تصمیم‌گیران کشور را به سمت پذیرش گزینه‌های مورد نظر خود سوق دهند. همچنین با استفاده از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، فضای عمومی جامعه را به گونه‌ای شکل می‌دهند که فشار افکار عمومی نیز در راستای اهداف آنها عمل کند!

با عنایت به آنچه بیان شد، یکی از پیچیده‌ترین جنبه‌های کاربرد نظریه سوق دادن، استفاده از آن در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی است. سازمان‌های اطلاعاتی با استفاده از الگوریتم‌های مبتنی بر هوش مصنوعی، قادر به جمع‌آوری و تحلیل حجم عظیمی از داده‌های رفتاری کاربران هستند. این داده‌ها به آنها امکان می‌دهد پیام‌ها و محتواهای خود را به صورت کاملاً شخصی‌سازی شده و متناسب با ویژگی‌های روانشناختی هر فرد طراحی و ارائه کنند. این تکنیک که به «میکرو ـ تارگتینگ» معروف است، یکی از مؤثرترین روش‌های اعمال سوق دادن در فضای مجازی است. افزون بر این، با استفاده از تکنیک‌هایی، مانند حباب‌های اطلاعاتی، اتاق‌های پژواک و الگوریتم‌های توصیه‌گر، محیط اطلاعاتی کاربران را به گونه‌ای شکل می‌دهند که به تدریج به سمت دیدگاه‌ها و رفتارهای مورد نظر آنها سوق داده شوند.

در حوزه امنیت ملی، کاربرد نظریه سوق دادن ابعاد پیچیده‌تری به خود می‌گیرد. سازمان‌های اطلاعاتی دشمن با استفاده از این تکنیک‌ها، تلاش می‌کنند بر تصمیمات راهبردی در حوزه‌های امنیتی، نظامی و دفاعی  تأثیر بگذارند. این  تأثیرگذاری می‌تواند شامل ایجاد تردید درباره توانمندی‌های دفاعی کشور، القای ضرورت عقب‌نشینی از مواضع راهبردی، ایجاد شکاف میان نیروهای نظامی و امنیتی و تضعیف اراده مقاومت در برابر فشارهای خارجی باشد. همچنین، با استفاده از تکنیک‌های سوق دادن، سعی در ایجاد اختلاف میان دستگاه‌های مختلف دولت و نهادهای دفاعی و تضعیف هماهنگی و همکاری میان آنها دارند.

یکی از مهم‎ترین حوزه‌های کاربرد نظریه سوق دادن، تأثیرگذاری بر افکار عمومی و شکل‌دهی به ادراک اجتماعی است. سازمان‌های اطلاعاتی دشمن با استفاده از تکنیک‌های سوق دادن، تلاش می‌کنند تصویر ذهنی جامعه از مسائل گوناگون را در راستای اهداف خود شکل دهند. این  تأثیرگذاری از طریق برجسته‌سازی برخی اخبار و رویدادها، کمرنگ کردن دستاوردها و موفقیت‌ها، ایجاد موج‌های خبری هدفمند و استفاده از تکنیک‌های روایت‌سازی صورت می‌گیرد. هدف نهایی این اقدامات، ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت، تضعیف اعتماد عمومی به نهادهای رسمی و ایجاد نارضایتی اجتماعی است.

برای مقابله با این تهدید پیچیده و چندوجهی، لازم است نهادهای مسئول راهکارهای جامع و هوشمندانه‌ای طراحی و اجرا کنند. این راهکارها باید شامل افزایش آگاهی عمومی نسبت به تکنیک‌های سوق دادن، تقویت سواد رسانه‌ای در جامعه، آموزش مسئولان و تصمیم‌گیران درباره نحوه شناسایی و مقابله با این تکنیک‌ها و ایجاد سازکارهای دفاعی مؤثر در برابر عملیات روانی دشمن باشد. همچنین، لازم است از ظرفیت‌های داخلی برای طراحی و اجرای عملیات متقابل و خنثی‌سازی  تأثیرات منفی این تکنیک‌ها استفاده شود.

به طور کلی باید توجه داشت، مقابله با تهدیدهای ناشی از کاربرد نظریه سوق دادن، نیازمند همکاری و هماهنگی میان همه دستگاه‌های ذی‎ربط است. این مقابله باید به صورت هوشمندانه، پیش‌دستانه و مستمر صورت گیرد و از همه ظرفیت‌های موجود برای خنثی‌سازی این تهدید استفاده شود. همچنین، لازم است با شناخت دقیق تکنیک‌های مورد استفاده دشمن و درک عمیق سازکارهای  تأثیرگذاری آنها، راهکارهای مؤثر و کارآمدی برای مقابله با این تهدید طراحی و اجرا شود.