در دهه گذشته، بیش از هر زمانی در طول تاریخ، فناوری به موتور اصلی تحول و توسعه در همه جنبههای زندگی بشری تبدیل شده است. در بین انواع فناوریهای آیندهساز، هوش مصنوعی بیش از همه در حال تغییر دادن ماهیت جوامع، اقتصادها و حتی نظامهای سیاسی و حکمرانی است. این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که «اندیشکده آمریکایی رَند» در مقاله معروف «How Might AI Affect the Rise and Fall of Nation?» آن را زمینهساز ظهور و سقوط ملتهای زیادی در دهههای پیش رو معرفی میکند؛ از این رو در عرصه سیاستگذاری ملی، دولت و مجلس باید به سرعت به این حوزه واکنش نشان داده و آمادگی لازم برای مواجهه با این تحولات را فراهم کنند.
چالشها
برای فهم بهتر ابعاد و جنبههای تأثیرگذاری هوش مصنوعی بر آینده کشورها ابتدا باید به این نکته دقت داشت که یکی از مهمترین مباحثی که درباره هوش مصنوعی مطرح میشود، چالشهای جدی است که این فناوری میتواند در آینده نزدیک برای بشریت به همراه داشته باشد. از جمله این چالشها میتوان به افزایش نابرابری، کاهش اشتغال و تهدید به انقراض بشر اشاره کرد.
افزون بر چالشهای اجتماعی و اقتصادی، هوش مصنوعی تأثیرات عمیقی بر معادلات جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیک) نیز دارد؛ در واقع، کشورها بسته به میزان بهرهبرداری و کنترل این فناوری، ممکن است قدرت خود را در عرصه جهانی تقویت کنند یا از دست بدهند. از سوی دیگر، ظهور بازیگران جدیدی همچون ماشینهای هوشمند در کنار دولتها نظم موجود را دگرگون میکند.
این تحول روابط بینالملل را وارد عصر جدیدی میکند؛ عصری که در آن هویت و نقش انسانها در جهان به چالش کشیده میشود و ابزارهای هوشمند، با قدرت و هوش برابر یا حتی بیشتر از انسانها، به یکی از عوامل تأثیرگذار تبدیل میشوند. در چنین دنیایی، سرنوشت کشورها و جوامع بیش از هر زمان دیگری به نحوه توسعه و کنترل هوش مصنوعی وابسته خواهد بود.
سناریوهای آینده
یکی از سناریوهای آینده هوش مصنوعی، پیشتازی شرکتهای غربی، بهویژه ایالات متحده در توسعه این فناوری است. در این سناریو، دولت آمریکا به شرکتهای خصوصی اجازه میدهد بدون مداخله مستقیم، توسعه هوش مصنوعی را ادامه دهند. این رویکرد مبتنی بر بازار آزاد و انگیزههای سودآوری، میتواند در کوتاهمدت پیشرفتهای قابل توجهی به همراه داشته باشد. با این حال، خطرهایی، مانند افزایش نابرابری و نفوذ گسترده شرکتهای بزرگ فناوری در جوامع نیز از پیامدهای احتمالی این سناریو خواهند بود. در سناریوی دیگر، دولت آمریکا با توجه به نگرانیهای فزاینده نسبت به خطرهای هوش مصنوعی، تصمیم میگیرد کنترلی مستقیم بر توسعه این فناوری داشته باشد. این تصمیم ممکن است با همکاری سایر کشورهای همپیمان، مانند سه قدرت اروپایی صورت گیرد و به نوعی «ملیسازی» هوش مصنوعی منجر شود. در چنین وضعیتی، دولتها به جای شرکتهای خصوصی به بازیگران اصلی در این حوزه تبدیل میشوند و کنترل منابع کلیدی، همچون مراکز داده، الگوریتمها و منابع انسانی را به دست میگیرند. این سناریو همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب (حفظهالله) با تشبه آن به آژانس انرژی اتمی نسبت به راهاندازی قریبالوقوع آن از سوی قدرتهای غربی هشدار دادند. رهبر معظم انقلاب در نخستین دیدار اعضای دولت چهاردهم در این زمینه فرمودند: «اگر به لایههای زیرساختی هوش مصنوعی نرسیم، ممکن است در دنیا آژانسی برای هوش مصنوعی مثل انرژی اتمی تشکیل دهند و مانع پیشرفت کشور شوند.»، اما یکی از جالبترین سناریوها مربوط به پیشرفت ناگهانی چین در زمینه هوش مصنوعی است. در این سناریو، شرکتها و نهادهای چینی با بهرهگیری از منابع عظیم دولتی و جمعیتی، موفق به دستیابی به دستاوردهای بزرگی در این حوزه شده و دنیا را غافلگیر میکنند. این سناریو به شدت نگرانیهای غرب از معادلات قدرت را افزایش خواهد داد و ممکن است به مسابقه تسلیحاتی در حوزه هوش مصنوعی منجر شود. در نهایت، سناریوی دیگری نیز وجود دارد که در آن همکاری گستردهای بین دولتها، بخش خصوصی و نهادهای مدنی شکل میگیرد و یک کنسرسیوم بینالمللی برای توسعه و مدیریت هوش مصنوعی به وجود میآید. این رویکرد، که بر مبنای همکاری چندجانبه و تلاشهای مشترک برای توسعه ایمن و مسئولانه هوش مصنوعی شکل میگیرد، میتواند به تقویت اقتصاد جهانی و ایجاد سیستمهای هوش مصنوعی امن و قابل اعتماد منجر شود.
جایگاه ایران
همانگونه که پیشتر اشاره شد، در سالهای پیش رو، هوش مصنوعی به یکی از عوامل اصلی تحول بدل خواهد شد. این فناوری که از آن به منزله موتور محرکه توسعه مدرن نیز یاد میشود، نهتنها میتواند اقتصاد و صنعت را متحول کند؛ بلکه در عرصههای امنیتی، اجتماعی و حتی فرهنگی نیز تأثیرات عمیقی خواهد داشت. در این زمینه، امارات متحده عربی، همسایه جنوبی کشورمان قصد دارد تا سال ۲۰۳۰، سهم هوش مصنوعی در تولید ناخالص خود را به ۱۰۰ میلیارد دلار برساند. این کشور با سرمایهگذاریهای کلان و ایجاد بسترهای لازم، از جمله تأسیس شرکتهای نوپا و مراکز تحقیقاتی پیشرفته، درصدد است نقشی محوری در توسعه هوش مصنوعی جهانی ایفا کند. این رویکرد سبب شده است هر ۴۸ ساعت یک شرکت جدید دانشبنیان مرتبط با فناوری و هوش مصنوعی در ابوظبی تأسیس شود! عربستان سعودی نیز با تخصیص ۴۰ میلیارد دلار برای توسعه هوش مصنوعی و تأسیس ۴۰۰ شرکت فعال در این حوزه، گامهای بلندی در مسیر تبدیل شدن به یک قطب هوش مصنوعی در منطقه غرب آسیا برداشته است. این کشور نه تنها به توسعه فناوریهای نوین در حوزههای صنعتی و اقتصادی توجه دارد، بلکه هوش مصنوعی را به منزله یک ابزار کلیدی در افزایش قدرت و نفوذ بینالمللی خود به کار میگیرد.
اما در این میان، کشورمان با وجود برخورداری از منابع انسانی و ظرفیتهای علمی قابل توجه، در رقابت جهانی هوش مصنوعی جایگاه مناسبی ندارد. بر اساس شاخص آمادگی هوش مصنوعی دانشگاه «آکسفورد» در سال ۲۰۲۳، جمهوری اسلامی ایران در رتبه ۹۴ جهان قرار دارد که نشاندهنده آماده نبودن ما برای پذیرش و بهرهگیری از این فناوری تحولآفرین است. پر واضح است که کشورمان با وجود تواناییهای علمی و فنی بالا، به یک رویکرد راهبردی و هدفمند برای پیشبرد این عرصه نیاز دارد. این رویکرد باید شامل سرمایهگذاریهای کلان در زمینه تحقیقات و توسعه، همکاری با شرکتهای بزرگ بینالمللی و ایجاد بستری مناسب برای پرورش نخبگان و نوآوران در زمینه هوش مصنوعی باشد. تنها با این رویکرد است که میتوان از فرصتهای بینظیر هوش مصنوعی برای پیشرفت کشور بهرهبرداری کرد و از افتادن در دام عقبماندگی در برابر رقبای منطقهای و فرامنطقهای جلوگیری کرد.
نتیجهگیری
هوش مصنوعی در سالهای آینده به یکی از عوامل اصلی پیشرفت و تحول در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تبدیل خواهد شد. کشورهایی که به سرعت این فناوری را در سیاستگذاریهای ملی خود به کار گیرند، نه تنها آینده اقتصادی خود را تضمین میکنند، بلکه به منزله قدرتهای نوظهور در معادلات قدرت مطرح خواهند شد. کشور ما نیز با توجه به برخورداری از موقعیت حساس در جغرافیای سیاسی جهان و ظرفیتهای علمی بینظیر، نباید از این روند جهانی عقب بماند!