«جنگ تمدنی» مفهومی پیچیده و چند وجهی است که به رقابت، تضاد یا درگیری میان نظامهای فرهنگی، ارزشی و تمدنی اشاره دارد. این موضوع هم در سنتهای شرقی و هم در آثار غربی بهطور گسترده تحلیل شده است. جنگ تمدنی به مبارزه میان دو یا چند تمدن بر سر ارزشها، باورها، ایدئولوژیها و شیوههای زندگی اشاره دارد.
این اصطلاح میتواند به شکل استعاری یا عینی بهکار رود. از نظر استعاری، به جنگی در سطح معنوی، فکری و ایدئولوژیک که در قالب نبرد میان خیر و شر مطرح میشود و از نظر عینی، به جنگهای سیاسی، اقتصادی و نظامی که میان ملتها یا جوامع گوناگون با تمدنهای متفاوت رخ میدهد، میگویند. آموزههای اسلامی و شیعی در این مورد تعالیم بسیاری دارند که به زبان ساده و قابل فهم آن را برای مسلمانان شرح داده است. این موضوع از مهمترین موضوعات و مسائل دین اسلام است که میخواهد جایگاه مسلمانان و وظایف آنان در تمدن اسلامی را مشخص کند. نبرد حق و باطل در عاشورا نیز نمونهای روشن از مبارزه تمدنی در سنت اسلامی است، جایی که امام حسین (ع) برای زنده نگه داشتن ارزشهای الهی قیام میکند. امام حسین (ع) در ظاهر دنیایی شکست خورد؛ اما آنچه پیروز شد، حق بود که حرفش بر کرسی نشست. عاشورا یک تمدن شکل داد و توجه تمام بشریت را به خود جلب کرد. اگر با نگاه تمدنیِ عاشورا، دنیا و زندگی دنیایی را ببینیم همه چیز در نظر ما رنگ عوض میکند. تمدنی عاشورایی معنای دیگری به زندگی داد و مفاهیم جدیدی ایجاد کرد. تمدن عاشورایی، میراثی ماندگار از قیام حسینی است که نهتنها در تاریخ تشیع، بلکه در مسیر حرکت تمام آزادیخواهان جهان نقشآفرینی کرده است. این تمدن، نهفقط یک خاطره تاریخی، بلکه جریانی زنده و جاری است که در دل جوامع مؤمن، مسیر آینده را ترسیم میکند. عاشورا نشان داد که تمدنسازی حقیقی، بر پایه ارزشهای الهی، مقاومت در برابر ظلم و جهاد برای عدالت شکل میگیرد. محرم و صفر، نه تنها ماههای عزاداری، بلکه دانشگاهی برای تربیت انسانهای مجاهد، عدالتخواه و ظلمستیز است. همانگونه که امام خمینی (ره) فرمود: «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.»
حال باید پرسید شکلگیری تمدن چگونه صورت میگیرد؟ ایجاد یک تمدن بهمعنای برپایی نظامی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است که از ارزشها، باورها و دستاوردهای مشترک اعضای آن نشئت میگیرد. اسلام، دینی است که به نگاهها، تفکرات، رفتارها و زندگی جهت میدهد و آن را دارای معنا میکند. از آنجایی که شیطان نیز برای خود تمدنی ایجاد کرده است و سعی دارد با زرق و برقش انسانها را به خود خیره کرده و آنها را به سوی خود جذب کند، ورود به حزب او یا تمدن او انسان را ساقط و همه چیزش را از او میگیرد. بههمین دلیل است که خداوند در قرآن دشمن حقیقی انسان را معرفی و جهت درست را به او نشان داده و میفرماید: «إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا یَدْعُو حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ» (فاطر/۶) این آیه به ماهیت شیطان به منزله دشمنی تخریبگر اشاره دارد که بر ضد تمدن الهی عمل میکند. تمدنها با ایدئولوژی یا جهانبینی مشترکی که در جامعه پذیرفته میشود، آغاز میشوند. این ارزشها شامل اصول اخلاقی، دینی یا فرهنگی هستند که انسجام اجتماعی را تقویت میکنند. نکته مهم این است که یک انقلاب برای تداوم و تثبیت خود، نیازمند عناصر بنیادینی است که اصولش را تقویت و آفات را از خود دور کند. اگر انقلاب را یک موج بدانیم، بدون ساختارهای قوی و فرهنگسازی مستمر، این موج فروکش خواهد کرد. عاشورا نشان داد که یک حرکت الهی زمانی ماندگار میشود که در سطح تمدنی ادامه یابد، یعنی از یک حادثه گذرا به یک سبک زندگی و جهانبینی تبدیل شود. هیچ انقلابی بدون حفظ بنیانهای فکری و ایدئولوژیکی خود زنده نمیماند. برای یک انقلاب پیروزی کفایت امر نمیکند، بلکه آنچه مهم است، تداوم پیام انقلاب در بطن جامعه است. انقلاب باید ارزشهایی همچون عدالتطلبی، مبارزه با ظلم، جهاد، ایثار و ولایتمداری را زنده نگه دارد و مانع از استحاله در فرهنگهای بیگانه شود. انقلاب بدون تربیت نسلهای آگاه و متعهد، به مرور دچار فرسایش خواهد شد. همانگونه که حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) پیام عاشورا را به نسلهای بعدی منتقل کردند، هر انقلابی باید برای تداوم خود در حوزههای فرهنگی، آموزشی و رسانهای سرمایهگذاری کند تا آرمانهایش فراموش نشود. همچنین یکی از بزرگترین تهدیدهای یک انقلاب، نفوذ دشمنان و تحریف اهداف آن است. همانطور که شیطان سعی در انحراف پیام عاشورا دارد با انقلاب اسلامی ما هم مبارزه میکند. به همین دلیل است که پس از پیروزی انقلاب با تحریفها و توطئههای داخلی و خارجی زیادی روبهرو شدیم. مطمئناً انقلاب اسلامی در امتداد تمدنی عاشورایی حرکت میکند و میتواند به ظهور حضرت بقیةالله الاعظم (عج) منتهی شود؛ اما شیطان و ایادی او نمیخواهند این اتفاق بیفتد! اتفاقاً اگر آرمانهای انقلاب اسلامی محقق و ثابت شود که اسلام میتواند با آموزههای خود تمدنی پیشرفته و پیشرو را رقم بزند، به ظهور بیشتر نزدیک خواهیم شد تا اینکه ثابت شود انقلاب اسلامی نتوانست شعارهای خود را محقق کند.