جنگ ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی که بهدنبال تبادل حملات موشکی، سایبری و پهپادی بیسابقه شکل گرفت، هنوز هم با وجود اعلام آتشبس، سایهای سنگین بر افکار عمومی و فضای رسانهای رژیم صهیونیستی انداخته است. برخلاف دیگر درگیریهای محدود منطقهای، این جنگ مستقیماً میان تهران و تلآویو درگرفت و افکار عمومی رژیم صهیونیستی را برای نخستینبار با واقعیت درگیری نظامی با یک قدرت منطقهای بزرگ مواجه ساخت.
رسانههای صهیونیستی از همان روز نخست، بهسرعت به پوشش گسترده این جنگ پرداختند. مواضع آنها «از چپ انتقادی تا راست ملیگرا» طیف متنوعی از تحلیلهای امنیتی، اقتصادی و اجتماعی را شکل داد. روزنامههایی، چون «هاآرتص»، «تایمز اسرائیل» و «جروزالمپست»، هر یک از منظری متفاوت به ابعاد این نبرد پرداختند؛ اما یک محور مشترک در میان بیشتر تحلیلها مشهود بود: نگرانی شدید از تبعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی درگیری مستقیم با ایران.
در این گزارش، با مروری بر مهمترین روزنامهها و پایگاههای تحلیلی رژیم صهیونیستی، همچنین نقلقولهایی از کارشناسان داخلی و بینالمللی، تلاش میشود تصویری دقیق از بازتاب رسانهای جنگ اخیر در رژیم صهیونیستی ارائه شود.
مرور رسانههای اصلی ارژیم صهیونی؛ صدایی میان هشدار و تهییج
«هاآرتص» روزنامه لیبرال و چپگرای رژیم صهیونیستی، از روز نخست جنگ به تحلیل هزینههای نظامی و اجتماعی آن پرداخت. در یکی از سرمقالههای خود، با عنوان «نبردی بدون پیروزی، با هزینهای سنگین»، به این نکته اشاره شد که هیچیک از طرفین جنگ به دستاورد راهبردی نرسیدهاند، اما اقتصاد رژیم صهیونیستی احتمالاً بیشترین آسیب را دیده است. این روزنامه همچنین هشدار داده است که ادامه چنین تنشهایی میتواند به فروپاشی اعتماد عمومی به دولت و تهدید انسجام اجتماعی بینجامد.
«تایمز اسرائیل» رسانهای نسبتاً میانهرو، در گزارشهای خود روی واکنشهای بینالمللی و تحلیلهای امنیتی متمرکز بود. اما در بخش اقتصادی خود نوشت: «کاهش ۱۸ درصدی شاخص بورس تلآویو در کمتر از دو هفته و سقوط ارزش شِکِل به پایینترین سطح در چهار سال اخیر، نشاندهنده آسیبپذیری اقتصادی شدید رژیم صهیونیستی در برابر جنگهای تمامعیار است.»
در مقابل، «جروزالمپست» که به گرایشهای محافظهکار و حامی دولت نزدیک است، در روزهای نخست جنگ با تیترهایی، چون «ایران را سر جایش نشاندیم» و «قدرت بازدارندگی ارتش اسرائیل بازیابی شد» سعی در تهییج افکار عمومی داشت. با این حال، در سرمقاله ۲ روز پس از آتشبس، این روزنامه نیز اعتراف کرد: «بازارهای ما نیاز به ترمیم فوری دارند و دولت باید برنامهای برای جبران خسارات اقتصادی و حفظ انسجام اجتماعی ارائه دهد.»
گفتمان غالب در رسانههای رژیم صهیونیستی: ترس، تردید یا تهییج؟
تحلیل محتوای رسانههای اصلی عبریزبان نشان میدهد که سه گفتمان عمده در حال شکلگیری است:
۱- گفتمان «ترس»
این گفتمان بیشتر در رسانههای مستقل و نخبگانی دیده میشود. تأکید آن بر شکنندگی اقتصادی، امکان گسترش ناآرامیهای داخلی و ضعف راهبردی دولت در مواجهه با تهدیدهای چندجانبه است. واژههایی مانند «آسیبپذیری»، «خطر دوجبههای»، «فرار سرمایه» و «بیاعتمادی عمومی» در این روایت پررنگند.
۲- گفتمان «تردید»
این روایت در رسانههایی دیده میشود که نگران کارآیی نظام تصمیمگیری هستند. آیا واقعاً دولت «نتانیاهو» بهدرستی ارزیابی کرده بود که جنگ مستقیم با ایران به سود رژیم صهیونیستی خواهد بود؟ یا اینکه این جنگ، تنها محصول فشار داخلی، تنشهای سیاسی یا بحرانهای ساختاری امنیتی بوده است؟
۳- گفتمان «تهییج»
این گفتمان در رسانههای راستگرا و حامی دولت دیده میشود. آنها تلاش دارند پیروزی نظامی یا نمادین را برجسته کنند و افکار عمومی را با ادبیاتی، چون «بازدارندگی احیاشده» یا «هزینهسازی برای ایران» آرام نگه دارند. اما حتی این رسانهها هم از طرح مسئله بحران اقتصادی عاجز نماندهاند.
نظرات تحلیلگران داخلی درباره تبعات اقتصادی و امنیتی
دکتر «آوی گلدشتاین» استاد اقتصاد در دانشگاه عبری اورشلیم، در مصاحبهای با کانال ۱۲ رژیم صهیونیستی گفت: «این جنگ از نظر مالی بزرگترین بحران امنیتی تاریخ رژیم صهیونیستی پس از جنگ ۲۰۰۶ بود. ما با کاهش سرمایهگذاری، رشد منفی و کسری بودجه در مقیاس غیرقابل پیشبینی مواجهیم. نباید فراموش کنیم که «شِکِل» تنها واحد پول نیست؛ بلکه شاخص اعتماد به ساختار سیاسی و اقتصادی رژیم صهیونیستی است.
«رونن برگمن» روزنامهنگار نظامی و تحلیلگر اطلاعاتی در روزنامه «یدیعوت آحارونوت» نیز در یادداشتی نوشت: «ارتش از نظر تاکتیکی شاید موفق بوده باشد، اما جامعه رژیم صهیونیستی از نظر روانی و اقتصادی در این جنگ آسیب جدی دیده است. ما باید صادقانه بپذیریم که رویارویی مستقیم با ایران، اگرچه اجتنابناپذیر بود. اما ما را از درون فرسوده کرده است.»
تحلیلگران اقتصادی خارجی چه میگویند؟
تحلیلگران بینالمللی نیز نگاه نگرانکنندهای نسبت به پیامدهای اقتصادی این جنگ برای رژیم صهیونیستی دارند.
«مارک توماس» اقتصاددان ارشد مؤسسه بروکینگز: «رژیم صهیونیستی با مخارج نظامی جدید، افزایش بدهی عمومی و کاهش صادرات فناوری روبهروست. شوک اقتصادی حاصل از جنگ با ایران، با فشار بر بازار املاک، اشتغال و کاهش ارزش شِکِل میتواند روند رشد اقتصادی را برای دو تا سه سال متوقف کند.»
«لورا میشل» تحلیلگر بانک جهانی در منطقه خاورمیانه: «سقوط شاخص بورس تلآویو و خروج سرمایه از صندوقهای فناوری رژیم صهیونیستی، نشانههایی است از اینکه سرمایهگذاران به این کشور به چشم یک اقتصاد باثبات نگاه نمیکنند. اگر رژیم صهیونیستی نتواند ظرف ۶ ماه وضعیت اقتصادی را کنترل کند، با کاهش رتبه اعتباری بینالمللی مواجه خواهد شد.»
«پیتر جنکینز» پژوهشگر امنیت اقتصادی در چتمهاوس لندن: «در عصر پسا-جنگ، رژیم صهیونیستی نهتنها نیاز به بازیابی مالی دارد، بلکه باید افکار عمومی داخلی را نسبت به توانایی دولت برای حفظ ثبات اقتصادی متقاعد کند. چالش بزرگتر، نه در میدان، بلکه در ذهن مردم است.»
نگرانی از ناآرامیهای اجتماعی و ریزش سرمایه اجتماعی
در گزارشهایی که رسانههای صهیونیستی منتشر کردهاند، بهویژه در میان قشر دانشگاهی و کارشناسان، یک نگرانی مشترک وجود دارد: «فرسایش سرمایه اجتماعی.»
رسانههایی مانند «ماکور ریشون» و «یسرائل هیوم» به موج انتقادات مردم از ناتوانی دولت در کنترل بازار، کاهش یارانهها، افزایش قیمت سوخت و گرانی کالاهای اساسی اشاره کردهاند.
در محلههای کارگری تلآویو و اورشلیم، تجمعات اعتراضی کوچک، اما قابلتوجهی شکل گرفته و نگرانی از افزایش «مهاجرت معکوس» (یعنی خروج متخصصان، مهندسان و نیروهای فناوری به اروپا و آمریکا) به موضوعی جدی در روزنامهها تبدیل شده است.
نتیجهگیری
بازتاب رسانهای جنگ ۱۲ روزه با ایران در رژیم صهیونیستی، تصویری چندلایه و پیچیده از جامعهای ارائه میدهد که درگیر ترس، تردید و امید است. گفتمان رسانهها، اگرچه از نظر سیاسی متفاوت است، اما در یک نقطه به اشتراک میرسد؛ جنگ، بیهزینه نبود. چه از نظر روانی، چه از منظر اقتصادی.
تحلیلگران داخلی و خارجی همصدا معتقدند که ادامه این روند میتواند به افت بیشتر شاخصهای اقتصادی، رشد منفی، خروج سرمایه و کاهش سرمایه اجتماعی منجر شود. در حالیکه آتشبس برقرار شده، اما آتش بحران اقتصادی و اجتماعی در داخل رژیم صهیونیستی هنوز خاموش نشده است.
شاید جنگ در میدان پایان یافته باشد، اما جنگی جدید در قلب اقتصاد و روان جامعه رژیم صهیونیستی آغاز شده است؛ جنگی که پیروز آن، نه ارتش، بلکه اعتماد عمومی، مدیریت بحران و ثبات اجتماعی خواهد بود.