تصمیمگیری در مدار عقلانیت و توجه به مصلحت و میانهرویی در اقدام و حرکت، آوردههایی دارد که در حکمرانی و فعالیت سیاسی میتوان محصول آن را چید، در شماره سوم از این سلسله یادداشتها به چهار مورد از این آوردهها اشاره شد که در این شمار سه مؤلفه دیگر از آثار کاربست عقلانیت و مصلحت در تداوم حرکت انقلاب و نظام اسلامی پرداخته میشود.
۵ ـ پرهیز از افتادن
در دام افراطیگری و تحجر
واقعیت آن است که یکی از آفات انقلابیگری و روحیه انقلاب مطابق با تجربه چهار دهه گذشته افتادن به دامان افراط و تحجر و قشریگری بوده است. انقلابیون اگر در دام افراطیگری اسیر شوند، خیلی زود اعتبار خود را از دست داده و در جاده انحطاط و هلاکت خواهند افتاد و حاصل آن جریانی انحرافی خواهد بود که جز ضربه زدن به آرمانها و انفعال و بدنامی دستاوردی نخواهند داشت.
افراطیونی که خود را انقلابی معرفی میکردند، همانهایی بودند که بر ظواهر بیش از باطن تأکید داشتند، تدابیرشان بیش از عقلانیت بر عواطف و احساسات بنا نهاده شده بود، زود از کوره در رفته و از آنسو زود پشیمان میشدند، دافعهشان بیش از جاذبه شان نمایان بود و هر که را با اندک تفاوتی از دایره انقلابیون میراندند، از درک مصالح نظام عاجز و ناتوان بوده و مصالح نظام را در حد منافع افراد تقلیل میدادند، و در نهایت حتی از امام شان نیز پیش گرفته و خود را انقلابیتر از رهبر جامعه معرفی میکردند! سرنوشت این دسته از انقلابینماها امروز به خوبی آشکار گردیده است! آنان یا سرخورده و منزوی و بریده از انقلاب شدهاند و یا در صف ضدانقلابیون و اپوزیسیون در آمدهاند!
حکیم فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار با دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم در اینباره چنین فرمودهاند: «نبادا حرکت انقلابی جوری باشد که بتوانند تهمت افراطیگری به او بزنند. از افراط و تفریط بایستی پرهیز کرد. جوانهای انقلابی بدانند؛ همان طور که کنارهگیری و سکوت و بیتفاوتی ضربه میزند، زیادهروی هم ضربه میزند؛ مراقب باشید زیادهروی نشود.»
۶ ـ پرهیز از رادیکالیسم
در طول بیش از چهار دهه گذشته، حوادث مختلفی توسط برخی جریانهای خودسر و رادیکال در کشور شکل گرفته که هیچکدام مورد رضایت رهبر معظم انقلاب اسلامی نبوده است. این اقدامات حتی گاه با تعصبات مذهبی و غیر دینی و انقلابی و حتی به نام انقلابیگری و امر به معروف و نهی از منکر و... انجام شده است، که خاستگاه آن چندان تفاوتی در کراهت و مذموم بودن عمل نداشته و رهبری آن را مورد نقد قرار داده است. البته اقدامات رادیکال منحصر به جریانهایی با تابلوهای ارزشی نبوده، بلکه گروههای دیگری نیز در این مسیر قدم برداشته و ثبات و آرامش جامعه را مخدوش کردهاند.
نکته قابل تامل آن که دشمن همواره به استقبال این اقدامات رفته و تلاش کرده از این نمد، کلاهی برای خود فراهم کند، لذا بیشترین بهره در این حوادث سهم بیگانه شده است. در معرکه ایجاد شده توسط افراطیون، فرصتطلبان و نفوذها نیز فعال شده و به میدان آمده و از آب گلآلود ماهی خود را گرفتهاند و بر آتش فتنهها افزودهاند. افرادی که به ظاهر همسو با رادیکالها شعار دادهاند، اما بعد معلوم شده که تعلق به جریانهای معاند و یا سرویسهای جاسوسی بیگانگان داشتهاند!
این اقدامات در سطوح مختلفی کشور را درگیر مصائب و مشکلات متعدد و گسترده کرده است و حتی تا ایجاد بلوایی بزرگ پیش رفته و در این میان گاه سیاست خارجی را مخدوش کرده و گاه پنجه بر صورت امنیت داخلی کشیده است و حتی عرصه معیشت و اقتصاد مردم نیز بیلطمه باقی نمانده است!
در این میان یکی از سرفصلهای قابل درس آموزی و عبرت گیری فراز و نشیبها و تغییر جهتهایی است که افراد و مجموعهها و گروههای مختلف در مواجهه با حوادث از خود نشان دادهاند. تغییراتی که از استحاله و دگرگونی درون ناشی از ضعفها و ناتوانیهای داخلی آنان حکایت دارد. این حقیقت از جمله دغدغههای رهبر معظم انقلاب اسلامی است که بارها در سخنانشان به آن اشاره کردهاند. به عنوان نمونه در دیدار رئیس، مدیران، پژوهشگران و محققان جهاد دانشگاهی (۱۹/۳/۱۳۹۳)، به شکلگیری این مجموعه براساس تفکر انقلابی اشاره کردند و گفتند: «باید جهتگیری و مسیر انقلابی جهاد دانشگاهی حفظ شود و نباید گذاشت این مرکز مهم علمی گرفتار آسیبهای ناشی از پیچ و خمهای سیاسی و «چپرویها» و «راست رویهای» غلط عرصه سیاسی شود.» رهبر انقلاب اسلامی یکی از آسیبهای فراز و فرودهای محیطهای سیاسی را دگردیسی برخی افراد دانستند و افزودند: «افرادی که روزی با انگیزههای تند انقلابی حرکت میکردند، اکنون دیدگاههای آنها ۱۸۰ درجه تغییر کرده و حتی بینات انقلاب اسلامی برای آنها نامفهوم است. باید مراقب بود، این خصوصیات به مجموعه جهاد دانشگاهی راه پیدا نکند.»
به واقع مبتنی بر نظر معظمله یکی از دلایل عمده این چرخشهای ۱۸۰ درجهای را باید در افراطیگریهایی دانست که در قالب چپرویها و راسترویهای سیاسی ظهور و بروز پیدا میکند. دفتر تحکیم وحدت از جمله مجموعههایی است که تنها عملکرد آن در مواجهه با مراسم ۱۳ آبان ماه (روز مبارزه با استکبار جهانی) میتواند نمونهای از چپرویها و چرخشهای ۱۸۰ درجهای باشد.
۷ ـ پرهیز از پرخاشگری و خشونت
عقلانیت نیز نسبتی با پرخاشگری و خشونت ندارد. به واقع حاصل آرمانگرایی عقلانی نمیتواند رفتارهای خشونتآمیزی باشد که وجاهت انقلابیگری را نیز مخدوش میکند و از انقلابیون چهره عبوس و پرخاشگر ارائه میکند که همه از دور ایشان پراکنده خواهند شد. در همین مسیر است که آیتالله خامنهای در دیدار دانشجویان با صراحت گوشزد میکند: «آرمانگرائی را با پرخاشگری اشتباه نکنیم؛ تصور نکنیم که هر کس آرمانگراتر است، پرخاشگرتر و دعواکنتر است؛ نه. میتوان به شدت پابند به آرمانها و پابند به اصول و به ارزشها بود، در عینحال پرخاشگر هم نبود. در آیه شریفه میفرماید: «اشدّاء علی الکفّار». «اشداء» جمع «شدید» است. شدید یعنی سخت، سخت یعنی نفوذناپذیر. هر جسمی که سختتر باشد، وقتی با جسم دیگری اصطکاک پیدا کرد، در آن جسم دیگر اثر میگذارد، اما از آن جسم اثر نمیپذیرد. همهمان اینجوری باشیم؛ اشداء باشیم. اما شدید بودن، اثرگذار بودن، لزوماً به معنای دعواگر بودن و پرخاشگر بودن نیست. گاهی اوقات انسان احساساتش غلبه میکند و میخواهد یک کاری را انجام بدهد. این دوره احساسات شما، دوره جوانی است؛ ما هم پنجاه شصت سال قبل از این، همین دورهها را گذراندیم. یک مدتی جوان بودیم، جوان پراحساساتی هم بودیم؛ میدانیم این دوره چه جوری است. ببینید، یک جاهایی احساساتی وجود دارد که این احساسات باید کنترل شود.»