تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۸۸ - ۰۹:۰۰  ، 
کد خبر : ۱۰۰۵۳۴
با غلامحسن امیری قائم‌مقام دبیرکل جامعه اسلا‌می مهندسین

اگر قانون محور عمل می‌شد، این اتفاقات نمی‌افتاد

حسین نیک‌پور مقدمه: انتخابات ریاست جمهوری دهم با مشارکت 85 درصدی مردم برگزار شد و با تایید شورای نگهبان، محمود احمدی‌نژاد با کسب 5/24 میلیون رای به عنوان دهمین رئیس‌جمهور کشورمان برگزیده شد، اما مسائلی که بعد از انتخابات به وقوع پیوست، تاحدودی شیرینی حضور گسترده مردم در انتخابات را از کام‌ها زدود. غلامحسن امیری، قائم مقام دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین، این مساله را به دلیل اعمال فراقانونی برخی کاندیداها می‌داند و معتقد است اگر همه خود را مقید به قوانین می‌دانستند، این اتفاقات نمی‌افتاد. امیری که 2 روز مانده به انتخابات در گفتگو با خبرگزاری‌ها پیروزی احمدی‌نژاد با کسب حدود 70 درصد آرا در مرحله اول را پیش‌بینی کرده بود در گفتگو با «جام‌جم» به بررسی مسائل مختلف در این انتخابات پرداخته است. مشروح این مصاحبه را می‌خوانید.

* جامعه اسلامی مهندسین از جمله احزاب اصولگرا بـود کـه در انـتـخـابـات ریـاست‌جمهوری دهم از کاندیداتوری محمود احمدی‌نژاد حمایت کرد. به نظر شما احزاب، در پیروزی دهمین رئیس‌جمهور ایران تا چه حد نقش داشتند؟
** به نظر من در انتخابات، ملت و رهبر معظم انقلاب پیروز شدند زیرا حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، حضور حداکثری مردم در انتخابات را می‌خواستند و مردم با مشارکت گسترده در انتخابات نشان دادند که تابع اوامر رهبری هستند و با جان و دل، نظام را دوست دارند و با حضور پررنگشان پیوستگی خود به نظام و آرمان‌های امام خمینی(ره)‌ را نشان دادند. حضور مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم بی‌نظیر بود و ما تا پیش از این انتخابات، چنین درصدی از مشارکت را تجربه نکرده بودیم. در حقیقت مردم در دهه چهارم انقلاب که دهه پیشرفت و عدالت است، نشان دادند به دنبال تحقق عدالت به همراه پیشرفت هستند.
در هر انتخاباتی فقط یک نفر پیروز می‌شود و در این دوره آقای احمدی‌نژاد توانست 5/24 میلیون رای را به خود اختصاص دهد که این مساله در تاریخ انتخابات ما سابقه نداشت. در گذشته بالاترین درصد آرا متعلق به آقای خاتمی بود که اگرچه ایشان هم توانسته بود با آرای بیش از 20 میلیون نفر به ریاست‌جمهوری برسد؛ اما با وجود این رای آقای احمدی‌نژاد از ایشان هم بیشتر است. پیروزی احمدی‌نژاد از جنبه‌های مختلف قابل تحلیل است و می‌توان گفت مردم به خاطر علاقه به جریان اصولگرایی و همچنین رضایت از شعارها و برنامه‌ها و عملکرد محمود احمدی‌نژاد ، او را برای یک دوره دیگر ریاست‌جمهوری برگزیدند. بنابراین به دنبال این انتخابات، مسوولیت سنگینی به عهده اصولگرایان گذاشته شد که باید شکر آن را با خدمتگزاری، انسجام، پیشرفت، کارآمدی و تحقق عدالت به مردم ادا کنند.
در این انتخابات احزاب و گروه‌ها نیز به نوبه خود حضور یافتند و به اندازه خودشان در جریان انتخابات تاثیرگذار بودند، اما نمی‌توان در حال حاضر وزن‌کشی و مشخص کرد که احزاب چه مـیـــــزان آرا در ســـبـــــد آقـــــای احمدی‌نژاد ریخته‌اند. به هر حال احزاب هم در این پیروزی سهیم بودند و همراه مردم وارد صـحنه شدند و رایشان را به احمدی‌نژاد دادند.
جامعه اسلامی مهندسین و بـخـصـوص واحـدهای استانی آن، بشدت از آقای احمدی‌نژاد حـمـایـت مـی‌کـرد و تا حدود زیادی، صحنه‌گردان انتخابات در اسـتـان‌هـا، اعـضـای جامعه اسلامی مهندسین بودند. اما این کـه تـا چـه حد از آرای 5/24 مـیـلـیــونــی احـمـدی‌نـژاد را بـه حساب احزاب بگذاریم، جای تحلیل دارد. به نظر من مردم و احزاب در کنار یکدیگر احمدی‌نژاد را انتخاب کردند و نمی‌توان تعیین کرد هر گروه چه سهمی از آرای نامزد پیروز را جمع کرده است.
* مقصود من از این سوال، بحث سهم‌خواهی و وزن‌کشی نیست، بلکه فکر می‌کنم اگر احزاب به جـایـگـاه اصلی خودشان نزدیک شده باشند باید تاثیرگذاری بالایی در پیروزی یا عدم پیروزی نامزد مورد حمایت خود داشته باشند. می‌خواستم از این منظر حضور احزاب در انتخابات را تحلیل کنید.
** در دنـیا احزاب، محور اصلی تبلیغات انتخاباتی هستند و کاندیداها در مرحله دوم قرار دارند. اما این کارکرد در بین احزاب ما در ایران به وجود نیامده است؛ زیرا لازمه رسیدن به این مرحله این است که ما دو سه حزب قوی در کشور داشته باشیم و آنها بتوانند با برنامه‌ریزی و رصد کردن برنامه‌های یکدیگر و نقد آنها، اعتماد مردم را به خودشان جلب کنند. اما ما در این زمینه با خلا روبه‌رو هستیم.
البته اگر انتخابا‌ت‌های مختلف در کشور را تحلیل کنیم، در می‌یابیم که مردم به احزاب گرایش دارند. مثلا در انتخابات مجلس، در کلانشهرها مردم معمولا به کاندیداهایی که از سوی تشکل‌ها تعیین می‌شوند رای می‌دهند. این نشان می‌دهد که سمت و سو در جامعه، تـوجـه بـه نـقـش احـزاب اسـت، امـا اگر می‌خواهیم تنش‌هایی که در دوران انتخابات وجود دارد کمتر بشود، ناچاریم به نقش و کارکرد احزاب توجه کنیم.
احزاب موظفند برنامه‌محور باشند و برای انقلاب و مردم کار کنند و پیش از این‌که به فکر خودشان باشند، در اندیشه خدمت به محرومان و مستضعفان باشند.
* چه موانعی در کشور ما در مقابل رسیدن احزاب به جایگاه واقعیشان قرار دارد؟
** موانع متعددی وجود دارد که اولین آنها بحث اعتماد مردم است تا مردم اعتماد نکنند گرایش به حزب پیدا نمی‌کنند. بعد از انقلاب تنها حزبی که توانست اعتماد مردم را جلب کند و نقش مهمی در مناسبات سیاسی کشور بازی کند حزب جمهوری اسلامی بود. این حزب خدمات زیادی به انقلاب کرد و با خون‌هایی که داد تا حدود زیادی خط امام، انقلاب و اسلام را بیمه کرد و همین حزب بود که توانست توطئه بنی‌صدر را از بین ببرد. اکثر افرادی که در آن زمان صحنه‌گردان انقلاب بودند عضو حزب جمهوری بودند که الان از آنها به عنوان یاران بهشتی نام برده می‌شود.
رهبران یک حزب برای مردم خیلی مهم‌اند و اگر این احساس در مردم به وجود بیاید که درد رهبر حزب درد مردم است و در جهت رفاه توام با معنویت مردم حرکت می‌کند، صددرصد به او اعتماد می‌کنند، لذا یکی از عواملی که مردم به احزاب روی نمی‌آورند، ریشه‌های فرهنگی است.
مانع دیگر موجود در مقابل راه احزاب، موانع مالی است که در حقیقت احزاب چون منبع شفاف مالی ندارند معمولا در آستانه انتخابات ظهور و بروز می‌یابند، اما بعد از انتخابات هر کس به دنبال کار خود می‌رود و این عدم استمرار به ماهیت احزاب ضربه می‌زند. احزاب باید در جهت تربیت نیروی انسانی که از سرمایه‌های اصلی هر کشور است، کار کنند و در این صورت است که شایسته‌سالاری در کشور تحقق پیدا می‌کند.
مشکل دیگری که ما در کشور داریم، چنددستگی است به شکلی که الان ما در حدود 240 حزب و تشکل ثبت شده داریم و این مساله باعث تقسیم نیروها می‌شود. ما باید انقلاب را به صورت خانواده‌ای در نظر بگیریم که افکار و سلایق متفاوتی در آن وجود دارد و احزاب باید در جهت جمع کردن این افکار و سلایق حرکت کنند. نفس تعدد احـزاب براساس قانون انجام شــــده مــشــکــلـــی نـــدارد، امـــا ساماندهی این احزاب مساله‌ای است که هنوز جای کار زیاد دارد و یـکـی از نقاط ضعفی اسـت کـه سبب شده احزاب قوی در کشور ما شکل نگیرند.
هـمـچـنـیــن یـکــی دیـگـر از مـسـائـل، تـوجـه مـسـوولان بـه احزاب است و هرچقدر این توجه بیشتر باشد، نقش احزاب پررنگ‌تر شده و راه خودشان را پیدا می‌کنند. در حال حاضر به نظر من هنوز مردم نقش احزاب را لمس نکرده‌اند.
* شما به ضرورت توجه مسئولان به احزاب اشاره کردید. این در حالی است که با توجه به مواضع محمود احمدی‌نژاد در قبال احزاب، برخی او را به بی‌توجهی به احزاب متهم می‌کنند. نظر شما در این زمینه چیست؟
** آقای احمدی‌نژاد پیش از این در جامعه اسلامی مهندسین و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی سابقه عضویت داشته و هنوز هم هر وقت بحثی می‌شود تحزب را رد نمی‌کند، بلکه احزابی را که برنامه داشته باشند و به دنبال حل مشکلات مردم بوده و به نظام کمک کنند قبول دارد، اما در عین حال معتقد است که احزاب غیر از این ادعا دارند و موسمی و بدون برنامه هستند. همین مسائل است که آقای احمدی‌نژاد یک نوع چالش با احزاب دارد. در نشست‌هایی که ما با آقای احمدی‌نژاد داشته‌ایم، ایشان معتقد است احزاب باید برای پیاده کردن سیاست‌های اصلی نظام از جمله سیاست‌های اصل 44 برنامه داشته باشند و ارائه‌ کنند و اگر چنین اتفاقی بیفتد به نظر من آقای احمد‌ی‌نژاد پذیرا خواهد بود.
* در انتخابات اخیر، جریان‌های سیاسی اصولگرا بجز جامعه روحانیت مبارز به اتفاق، موضع رسمی خود را در حمایت از احمدی‌نژاد اعلام کردند. چه عاملی را زمینه‌ساز این اتفاق می‌دانید؟
** اصولگرایان در این انتخابات، شخصیت کاندیداها و همچنین مقبولیت آنها را در میان مردم بررسی کردند. در ایـن بـررسـی‌هـا مـشـخص شد احمدی‌نژاد مقبولیت ویژه‌ای دارد و حتما رای می‌آورد و از همین‌رو، احزاب اصولگرا پشت سر او قرار گرفتند و از او حمایت کردند. جامعه روحانیت مبارز هم که شما اشاره کردید، اگرچه موضع نگرفت، اما اکثریت اعضای آن از جمله دبیرکل حــزب بــه صــورت انـفــرادی، حـمــایــت خـود را از احمدی‌نژاد اعلام کردند. البته تعدادی از اعضا نیز نظر متفاوتی داشتند، اما بیشتر اعضا حامی احمدی‌نژاد بودند.
بجز مساله مقبولیت، کارکرد دولت نهم از دیگر عواملی بود که باعث شد احزاب اصولگرا پشت سر احمدی‌نژاد قرار گیرند. به این شکل که ما کارکرد احمدی‌نژاد را با دولت‌های گذشته مقایسه کردیم و به این نتیجه رسیدیم که حجم فعالیت‌های انجام شده با دولت‌های قبلی قابل مقایسه نیست. به عنوان مثال می‌‌توان به حجم پروژه‌های نیمه تمامی که در دولت نهم به اتمام رسید، اشاره کرد. ریشه برخی بحث‌ها از جمله رشد نقدینگی و تورم هم به همین مساله یعنی تکمیل پروژه‌های نیمه‌تمام باز می‌گردد.
اگر باز هم بخواهیم در این زمینه آماری ارائه کنیم، می‌توانیم به تعداد ورودی‌ها به دانشگاه‌ها اشاره کنیم که با هیچ دوره‌ای قابل مقایسه نیست و تقریبا هر کدام از شرکت‌کنندگان در کنکور می‌‌توانند به نوعی در دانشگاه صندلی پیدا کنند.
همچنین پیشرفت در زمینه‌های علمی و فناوری، بـحـث هـسـتـه‌ای، موفقیت‌ در صنایع هوا و فضا و عرصه‌های نظامی از دیگر موارد برتر احمدی‌نژاد به دیگر کاندیداها از نظر احزاب اصولگرا بود.
همچنین شعارهایی که احمدی‌نژاد مطرح می‌کند، مورد توجه بود. مثلا عدالت، مهرورزی، رشد و تعالی کشور و خدمت رسانی بسیار مورد توجه ما بود. به اعتقاد من، دولت نهم اثبات کرد که در خدمت رسانی به مردم حریص است و به عنوان مثال سفرهای استانی، زحمات طاقت‌فرسایی دارد که آقای احمدی‌نژاد با احـساس مسوولیت و ایثار این کار را انجام داد و اصولگرایان تصمیم گرفتند با حمایت از احمدی‌نژاد، زمینه ادامه و تکمیل برنامه‌های او فراهم شود.
* در مقایسه عملکردها صرفا به همان آماری که از سوی خود دولت ارائه شده است، استناد کرده‌اید یا این که احزاب اصولگرا از ساز و کار خاص دیگری برای این مقایسه بهره بردند؟
** ما باید به آمار منابع رسمی در کشور از جمله مرکز آمار یا بانک مرکزی اعتماد کنیم و اطلاعات آنها را ملاک عمل قرار دادیم و با توجه به همین آمار، عملکرد دولت نهم را با دوره‌های گذشته مقایسه کردیم.
* رقبای آقای احمدی‌نژاد در انتخابات دهم، همگی به اتفاق نسبت به وضعیت فعلی بشدت انتقاد داشتند و معتقد بودند روند موجود باید تغییر کند. تحلیل شما در این مورد چیست و تا چه حد این انتقادها را لازمه رقابت و چه میزان آن را وارد می‌دانید؟
** معمولا همیشه این‌طور است که افراد خارج از مسوولیت، وضع موجود را نقد می‌کنند و این در حالی است که حتی خود ‌آنها هم اگر در صحنه باشند، شاید موفقیت‌های موجود را هم نتوانند به دست بیاورند. بنابراین به نظر من تا حدودی این‌گونه مسائل طبیعی بود، اگر چه گاهی اوقات، نقدها منصفانه هم نبود.
یـکـی از عـوامـلی که مردم به سوی احمدی‌نژاد بازگشتند و او را برگزیدند، همین حمله‌ها و نقدهای غیرمنصفانه بود.
در این انتخابات به نظر من محسن رضایی اخلاقیات را رعایت کرد و زمانی که می‌خواست احمدی‌نژاد را نقد کند، او را دروغگو خطاب نکرد. اما این مساله را از سوی دیگر کاندیداها شاهد نبودیم. همچنین در جریان‌ رقابت‌های انتخاباتی، کارنامه 30 ساله گذشته نظام سیاه‌نمایی شد و هر دو طرف رقابت با سیاه دیدن برخی مقاطع، به نظام جفا کردند. ما اگر بیاییم همه چیز را در کنار یکدیگر واقع‌بینانه نگاه بکنیم و مسائل را همان‌گونه که هست نقد کنیم، مردم می‌پذیرند.
یکی از تفاوت‌های دیگر این انتخابات و انتقادات شدید نسبت به احمدی‌نژاد هم این بود که عده‌ای از بزرگان موافق رای آوردن او نبودند و دنبال این بودند که شخص دیگری را جایگزین او کنند و بخشی از این رقابت‌های شدید از همین‌جا نشات گرفت. همچنین یکی از جناح‌های سیاسی کشورمان که مدتی است از عرصه قدرت به دور مانده و برنامه‌های احمدی‌نژاد را قبول ندارد، تمام توان خود را به کار بست تا در این انتخابات پیروز شود. از همین رو مهره‌ای را به مردم معرفی کردند که کارنامه او قبل از انتخابات برای مردم قابل‌قبول بود. اما کارنامه همین مهره، بعد از انتخابات محل سوال بوده و قابل تامل است.
مجموعه این عواملی که عرض کردم، باعث شد تا 3‌کاندیدای رقیب احمدی‌نژاد برای شکستن رای به او حمله و آرای او را به نفع خود مصادره کنند.
اما در جریان رقابت‌های انتخاباتی و در مناظره‌ها بسیاری از مسائل روشن و مشخص شد که چه کسی مسلط است، چه کسی همراه مردم و به دنبال درد دل مردم است و مردم اینها را فهمیدند.
همچنین ویژگی‌هایی که باید یک رئیس‌جمهور داشته باشد، هم در رهنمودهای حضرت امام(ره)‌ و هم در سخنان رهبر معظم انقلاب وجود دارد و بر اساس این مسائل مردم به دنبال آقای احمدی‌نژاد رفتند.
* مناظره‌ها در شرکت حداکثری مردم چه میزان تاثیرگذار بود؟
** به نظر من نقش بسیار پررنگی در این زمینه داشت و باید از صدا و سیما برای این ابتکار قدردانی کرد. همان‌طوری که رهبر معظم انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه فرمودند این مناظره‌ها با داشتن مزایای زیاد آسیب‌‌هایی هم داشت و ما باید این آسیب‌ها را کم و نقاط قوت را زیاد کنیم. مناظره‌ها نشان داد که مردم ما فهمیدند و اگر افراد بیایند و برنامه‌هایشان را به آنها ارائه کنند، مردم بخوبی قضاوت می‌کنند.
* بعد از انتخابات شاهد مسائلی بودیم که تا حدودی شیرینی مشارکت گسترده مردم در انتخابات تلخ شد. به نظر شما چه مسائلی دست به دست هم دادتا اتفاقات اخیر رخ بدهد؟
** ما زمانی که وارد عمل می‌شویم، همیشه همه چیز کاملا مطابق آنچه مورد نظر ماست انجام نمی‌شود. یک ماشین وقتی می‌خواهد به جایی برود، ممکن است نیم ساعت دیر برسد،‌اما این به معنی این نیست که هرگز نمی‌رسد. کار اجرایی هم از این مقوله است و در فرآیند آن موانع زیادی وجود دارد. به نظر من در انتخابات اخیر دستگاه نظارت و دستگاه اجرایی خوب عمل کرده و انتخابات به این گستردگی را بخوبی اداره کردند. برای پرهیز از مسائلی که بعد از انتخابات به وجود آمد، باید قانون را فصل‌الخطاب قرار داد. اگر ما قانونی عمل می‌کردیم، چنین اتفاقاتی نمی‌افتاد.
یکی از کاندیداها با تاکید بر ضرورت رعایت قانون به میدان آمد اما بعد از انتخابات بیشترین قانون‌شکنی و خروج از مجرای قانون را از جانب او شاهد بودیم. اگر وی شبهاتی را در انتخابات مشاهده کرد، باید آنها را از مـجـرای قـانـونـی پـیـگـیری می‌کرد؛ زیرا مسیر کاملا مشخص بود و می‌شد مسائل را به صورت کتبی به مراجع قانونی فرستاد تا بررسی شود. مرجع نظارتی ما که در انتخابات شورای نگهبان است، شامل فقیهان عادلی است که از سوی رهبر معظم انقلاب منصوب شدند و حقوقدان‌های شورای نگهبان نیز از سوی مجلس تعیین می‌شوند و لذا می‌توان این شورا را مرجع صالح و منصفی برای رسیدگی به انتخابات دانست. اما بعد از این انتخابات اولین مساله‌ای که مطرح شد، این بود که اصلا این مرجع نظارتی، قابل قبول نیست.
این‌گونه اظهارات نشان‌دهنده یک حرکت فراقانونی است و این در حالی است که اگر بخواهیم به این شکل حرکت کنیم، هر کسی در کشور به راه خویش و به رای خویش می‌‌رود و هیچ سازوکاری برای چنین حرکتی تعریف نشده است. بنابراین می‌توان بخشی از مسائل اتفاق افتاده بعد از انتخابات را ناشی از این حرکات فراقانونی دانست.
در اغتشاشاتی که به وجود‌ آمد، این نکته را باید مدنظر قرارداد که حساب 40 میلیون نفری که در انتخابات شرکت کردند، از حساب اغتشاشگران جداست. چنانچه برخی اغتشاشگران همان‌طور که در تلویزیون هم نمایش داده شد، اصلا در انتخابات شرکت نکرده بودند.
از حدود 10 ماه پیش از انتخابات هم ما شاهد تمرکز برنامه‌های شبکه فارسی زبان بی‌.بی‌.سی بر انتخابات ایران بودیم و این نشان می‌دهد که اینها از قبل برنامه داشتند و الان هم مشخص شده است که انگلیس پشت سر بسیاری از مسائل اتفاق افتاده در ایران بوده است. البته تحلیل من این است که برنامه‌های انگلیس هم نمی‌تواند جدا از برنامه آمریکا باشد و در این جریانات، انگلیس در نوک پیکان قرار گرفته و آمریکا در پشت پرده از او حمایت می‌کند.
اینها اول به دنبال این بودند که احمدی‌نژاد رای نیاورد و چرایی این مساله تحلیل‌های خاص خودش را می‌طلبد. از جمله این که نوع گفتمان ایجاد شده از سوی احمدی‌نژاد، در حال از بین بردن ساختارهای گذشته استکبار جهانی است و منافع آنها به خطر افتاده و دست‌ آنها هم رو شده است.
امـا بـعـد از انـتـخـابات و مشخص شدن پیروزی احمدی‌نژاد، یک عده معدود از نیروهای وابسته به بـیـگـانـگان این شلوغی‌ها را به وجود آوردند و از احـسـاسات پاک مردم سوءاستفاده کردند. مردم ما یکپارچه بودند و این وحـــدت و یــکــپـــارچــگـــی را پــای صندوق‌های رای به نمایش گذاشتند و با شرکت گسترده خود انقلاب و نـظـام را بـیـمه کردند. اما متاسفانه اتفاقاتی که بعد از انتخابات افتاد، حادثه تلخی بود و مقصر اصلی آن خود کاندیداها بودند. اگر آنها به طـرفـدارنـشـان مـی‌گـفـتـنـد کـه ما از مـجــرای قــانـونـی حـق خـودمـان را پیگیری می‌کنیم و آنها را به خیابان‌ها فرا نمی‌خواندند، این اتفاقات نمی‌‌افتاد.
* نقش بیگانگان را در اغتشاشات به وجود آمده بعد از انتخابات، تا چه حد می‌دانید؟
** اغتشاشاتی که پیش آمد، برنامه‌ریزی شده بود. نفر اول این جریانات، کاندیدای معترض بود که کم‌توجهی کرد و اگر هوشیارانه عمل می‌کرد، شاید این مسائل به وجود نمی‌آمد. ما که مدت‌ها قبل از انتخابات همه جریان‌ها را بررسی می‌کردیم، با توجه به آمار ارائه شده از سوی موسسه نظرسنجی جبهه پیروان خط امام و رهبری مشاهده می‌کردیم که رشد آرای آقای موسوی مدتی قبل از انتخابات متوقف شد و حتی تا حدودی ریزش کرد. از سوی دیگر، آرای آقای احمدی‌نژاد ناگهان سیر صعودی به خود گرفت. این مسائل نشان می‌داد که موسوی رای نخواهد آورد. با این همه باز هم حامیان موسوی اعلام می‌کردند که در مرحله اول، پیروز انتخابات خواهند بود. الـبـته در انتخابات همیشه بزرگنمایی وجود دارد و واقع‌بینی کم می‌شود، اما با توجه به آنچه گذشت و اعلام پیروزی از سوی میرحسین موسوی قبل از شمارش آرا این شبهه ایجاد شد که ایشان براساس برنامه‌ای دیکته شده این اقدامات را انجام داد. بنابراین، به نظر من نطفه این توطئه و فتنه در خارج بسته شد و متاسفانه داخلی‌ها هم ندانسته در این دام افتادند.
* شما در صحبت‌های خودتان به توقف رشد آرای میرحسین موسوی در چند روز قبل از انتخابات و از سـوی دیـگـر، رشـد سـریـع آرای احـمـدی‌نژاد در نـظـرسنجی‌ها اشاره کردید که چند روز مانده به انتخابات رخ داد. خیلی‌ها مناظره آقای احمدی‌نژاد و میرحسین موسوی و مسائلی که در این مناظره مطرح شد را عامل چنین مساله‌ای می‌دانند. تحلیل شما در این باره چیست؟
** البته آقای احمدی‌نژاد توهین مستقیم به آقای هاشمی رفسنجانی نکردند و حساب ایشان را از بچه‌هایش جدا کرد، اما به هر حال این مسائل نشان می‌دهد که در جامعه یک نوع حساسیت نسبت به آقای هاشمی وجود دارد. البته معیار ما معیار ولایت است و ایشان در خطبه‌های نماز جمعه اعلام کردند که به آقای احمدی‌نژاد تذکر داده‌اند که نباید از افراد اسم برده می‌شد و وقتی رهبر معظم انقلاب چنین مساله‌ای را فرمودند، ما هم باید آن را فصل‌الخطاب بدانیم.
* عملکرد دیگر ارگان‌ها از جمله وزارت کشور و شورای نگهبان در جریانات اخیر چگونه بود. آیا ممکن نبود با عملکرد بهتر از سوی این نهادها بتوان این مسائل را بهتر از این که انجام شد، حل و فصل کرد؟
** بعد از انتخابات برخی کاندیداها با شبهه‌هایی که ایجاد کردند، عملکرد شورای نگهبان را زیر سوال بردند. اگر شما همه مطالبی را که مطرح شد جمع کنید و کنار هم بگذارید، می‌بینید که آنها یک مطلب بیشتر نداشتند. ابتدا آمدند و خواستار ابطال انتخابات شدند.
اما ابطال انتخابات که به این سادگی نیست. این خواسته از ابتدا باطل بود و به همین دلیل مسائل دیگری را مطرح کردند و اصلا نظارت شورای نگهبان را غیرقابل قبول دانستند، اما من نمی‌دانم چطور زمانی که شورای نگهبان صلاحیت آنها را تایید کرد، منصف بود؛ اما وقتی کار به اینجا رسید، بی‌انصاف شد.
* شورای نگهبان یک وظیفه در مقابل کاندیداها دارد و یک وظیفه هم در قبال مردم. این مسائلی که شما مطرح کردید، به مسائل میان کاندیداها و شورای نگهبان برمی‌گردد. عملکرد این شورا در قبال مردم را چگونه ارزیابی می‌کنید و چقدر توانست اعتماد مردم را به دست بیاورد؟
** در این انتخابات شورای نگهبان به وظیفه خود خوب عمل کرد، اما شورای نگهبان مظلوم واقع شد و مورد حملات زیادی قرار گرفت. از همان ابتدای ثبت‌نام برای انتخابات ریاست جمهوری، شمار زیادی از متقاضیان کاندیداتوری که از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدند، شروع به جوسازی کردند و این گونه مسائل فضای سنگینی علیه شورای نگهبان در جامعه ایجاد کرد. حتی برخی کاندیداها بعد از تایید صلاحیت در دوره تبلیغات، عملکرد شورای نگهبان و نظارت استصوابی را زیرسوال بردند و اعلام کردند که قصد دارند از طریق قانونی این نظارت را اصلاح کنند. این مسائل نشان می‌دهد که این افراد نظارت استصوابی را به نوعی قبول نداشتند و این فضا را علیه شورای نگهبان ایجاد کردند، اما شورای نگهبان براساس قانون به وظایف خود عمل کرد. قانون اعلام کرده است که این شورا باید پس از انتخابات، شکایت‌ها را دریافت، بررسی و نظر خود را اعلام کند.
* با وجود اظهارات شما، بسیاری معتقدند که اگر اعضای شورای نگهبان در مقاطع زمانی مختلف و حتی خارج از زمان انتخابات، له یا علیه کاندیداهای بالفعل و بالقوه موضعگیری نمی‌کردند، راه بسیاری از انتقادات بسته می‌شد.
** در این زمینه بحث‌‌های زیادی مطرح شده است. من خودم با شورای نگهبان کار کرده‌ام و می‌دانم که اعضای شورای نگهبان، نظرات شخصی خود را در قضاوت‌ها دخالت نمی‌دهند.
* حتی اگر دخالت هم ندهند، ممکن است چنین شائبه‌ای در اذهان ایجاد شود و با این توجه آیا بهتر نیست اصلا این گونه موضعگیری‌ها اتخاذ نشود؟
** این بحث‌ها در جامعه مطرح می‌شود، اما این که تا چه حد اعضای شورای نگهبان نظرات شخصی خود را در قضاوت‌ها دخالت بدهند، باید بررسی شود. البته به نظر من بحث‌ها فراتر از این حرف‌هاست. چون به هر حال اعضای شورای نگهبان هم از جنس مردم هستند و بالاخره رفتار افراد نشان می‌دهد که به چه سمتی گرایش دارند. بنابراین چنین مسائلی را نمی‌توان ملاک قرار داد؛ چون در این صورت ما کسی را پیدا نمی‌کنیم که بتواند بدون هیچ موضعی باشد. در میان افراد حاضر در شورای نگهبان هم هر کدام به سمتی گرایش داشتند، اما مثلا خود آقای جنتی در نماز جمعه‌هایی که نزدیک به انتخابات برگزار می‌شد، هیچ اسمی از احمدی‌نژاد نمی‌برد و کلیت انتخابات را مطرح می‌کرد.
* نـظـرتـان را دربـاره عملکرد وزارت کشور هم می‌فرمایید؟
** تــا جــایــی کـه مـن اطـلاع دارم، نیروهای وزارت کشور به وظیفه خود عمل کردند. البته نقدهایی وجود دارد که اگر به معترضان مجوز داده می‌شد و آنها به صورت قانونی در محلی جمع می‌شدند و انرژی خود را تخلیه می‌کردند،شاید این مشکلات به وجود نمی‌آمد، اما حتما آنها هم تحلیل‌هایی داشتند که مجوزی صادر نکردند و این مساله محل تامل است.
* شورای نگهبان نهایتا روز دوشنبه صحت انتخابات را تایید کرد و به این ترتیب احمدی‌نژاد دهمین رئیس‌جمهور ایران شد. از نظر شما مهم‌ترین انتقاداتی که به دولت نهم وارد بود و خوب است در دولت دهم مورد بازبینی و تصحیح قرار گیرد، چیست؟
** آقای احمدی‌نژاد باید به پشتوانه اعتماد مردم و 5/24 میلیون رایی که به دست آورده است، دولتی از همکاران همفکر، هم‌افزا، خدوم و تابع ولایت و معتقد به تمام اصول نظام انتخاب کند. به نظر من او باید بدون توجه به هیاهوی دیگران، با قدرت راه خود را ادامه دهد. البته خود احمدی‌نژاد هم اعلام کرده است که مصمم‌تر، بااراده‌تر و باتلاش‌تر از گذشته راهش را ادامه خواهد داد.
* در بحث عدم استفاده از تمام ظرفیت اصولگرایی، انـتقاداتی به احمدی‌نژاد وارد می‌شد. شما چنین انتقاداتی را وارد می‌دانید؟
** ما باید اجازه دهیم شخصی که می‌خواهد عده‌ای را بـرای پـیـاده کـردن بـرنـامـه‌هـایـش انـتـخـاب کـنـد، در تصمیم‌گیری اختیار داشته باشد. ما باید پیشنهادهایمان را بدهیم، اما چون رئیس‌جمهور باید در مقابل عملکرد دولت پاسخگو باشد، ضروری است در انتخاب افراد آزاد باشد. این فرهنگ خوبی نیست که ما معتقد باشیم اگـر کـسـی را بـه رئـیس‌جمهور معرفی کردیم و او نپذیرفت، دیگر رئیس‌جمهور خوبی نیست. ما باید در جهت تعامل سازنده گام برداریم و معتقدیم در هر جایی که باشیم، می‌توانیم کار کنیم. اگر هدف خدمت به نظام و انقلاب باشد، زیاد فرقی نمی‌کند در کجا قرار بگیریم. هم و غم ما باید پیشرفت نظام، کارآمدی، برقراری عدالت و رفع مشکلات مردم باشد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات