عارف بهرامی
شاید هنوز بیش از چند دهه از فراگیر شدن رسانه ها در جهان نمی گذرد اما باید صادقانه اعتراف کرد که در طی همین چند دهه تلویزیون و سایر رسانه های عمومی توانسته اند جایگاه ویژه و حساسی را در میان جوامع به دست آورند. به واقع باید گفت که امروز رسانه ها نقش موثری را در هدایت و راهبری جوامع برای نیل به آرمان ها و یا منحرف کردن مردم از یک سری عقاید خاص بر عهده دارند.
البته رسانه ها در کشور ما از بدو ورود و در طی حکومت طاغوتی پهلوی نتوانستند آنچنان که باید و شاید به وظیفه و کارکرد اصلی خود بپردازند و بیشتر تحت تاثیر فرهنگ مبتذل غربی به اباحی گری فرهنگی می پرداختند اما پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در22 بهمن57 جایگاه ویژه ای از سوی امام خمینی (ره ) و پس از ایشان نیز از سوی رهبر معظم انقلاب برای صدا و سیما در هدایت و راهبری جامعه مشخص گردید .
رهبر کبیر انقلاب (ره ) همواره در صحبت هایشان از رسانه ملی با نام دانشگاه عمومی یاد می کردند. به واقع اگر بخواهیم به سنجش کارکردهای رسانه ملی در کشور بپردازیم بهترین راهکار و ملاک همان شاخصه ای است که رهبر انقلاب در زمان حیات گرانقدر خویش به آن اشاره کردند.
به واقع دانشگاه عمومی نامی است که به خوبی بایسته ها و شاخصه های رسانه ملی در جمهوری اسلامی ایران را مشخص و برجسته می سازد.
به عبارت دیگر رسانه های عمومی و علی الخصوص رسانه ملی می بایست پاسخگوی نیازهای تمامی اقشار جامعه باشند. فرد فرد جامعه مخاطب رسانه ملی است و لذا این رسانه موظف است که به نیازهای رسانه ای آنها که غالبا بسیار نیز متعدد است پاسخ دهد.
دومین ملاک که از لفظ دانشگاه بر گرفته می شود آموزنده بودن برنامه ها در رسانه ملی است.در دانشگاه نمی توان به لودگی و اباحی گری پرداخت. دانشگاه یک محیط کاملا علمی و پژوهشی است که برنامه های آن کاملا منطبق بر دانش مداری است . رسانه ملی نیز می بایست دانش محوری را مهمترین رکن در تولید برنامه ها قرار دهد .
البته نوع آموزش ها بی شک برای طیف های سنی متفاوت می بایست سطح های متعددی داشته باشد اما مهمترین مولفه بی شک همان تعلیم وتعلم است که باید به عنوان سرلوحه کار در سازمان صدا و سیما قرار بگیرد.
سومین ویژگی را که رهبر کبیر انقلاب بارها و بارها بدان اشاره می کردند اسلامیت رسانه ملی است. مع الاسف در سال های طاغوت تلویزیون ایران به بلند گویی برای تبلیغ واشاعه اندیشه های سکولاریستی تبدیل شده بود. اما پس از انقلاب مهمترین هدف رسانه ملی می بایست رسیدن به اهداف بلند انقلاب و ترویج فرهنگ ناب محمدی ( ص ) تبدیل می شد.در واقع امام خمینی (ره ) همواره بر این باور بودند که تلویزیون در ایران نباید پیرو غرب باشد و از فرهنگ سکولاریستی لیبرالیسم پیروی کند . در واقع ایشان خواهان رسانه ای با در نظر گرفتن تمامی معیار های اصیل اسلام و انقلاب بودند.
اما پیرامون اینکه رسانه ملی تاکنون به چه میزان توانسته است انتظارات را در حد یک رسانه انقلابی شیعی برآورده کند حرف و حدیث ها بسیار است. بسیاری بر این باورند که وضعیت فعلی رسانه ملی ما نمی تواند پاسخگوی نیاز های متعدد جامع فعلی باشد. البته برخی نیز کلا با سیاست های رسانه ملی مخالف هستند و بر این باورند که رسانه ملی مشخصه های یک رسانه آزاد را ندارد .
اما بی شک برای داشتن نگاهی منصفانه به عملکرد رسانه می بایست به چند نکته مهم اشاره کرد. در ابتدا اینکه رسانه ملی در کشور ما تنها از تجربه30 ساله برخوردار است و توقع اینکه امروز بتواند دوشادوش شبکه هایی مانندBBC ،CNN وFOX NEWS رقابت کند و همچنین در این رقابت همواره پیروزه میدان باشد اندکی بی انصافی است . غالب شبکه های دنیا از پشتیبانی های فنی و مهندسی بسیار پیشرفته آمریکایی برخوردار ند در حالی که هنرمندان ما تنها می بایست به داشته های خود تکیه کنند و در مقابل این هجمه های گسترده تبلیغاتی واکنش نشان دهند.
اما با تمام این وجود رسانه ملی تاکنون توانسته است به عنوان بازوی قدرتمند نظام در عرصه های مختلف قدرتنمایی کند . به عنوان مثال تلاش شبکه های تلویزیونی کشورمان برای پوشش دادن نیاز های کودکان و نوجوانان توانسته نمره بالایی را هم از نظر کیفیت و هم از جنبه کمیت کسب کند . از سوی دیگر پخش برنامه های ورزشی که طراوت و شادابی را به جامعه انتقال می دهد به عنوان یک نقطه ایده آل محسوب می گردد .
البته در مورد سریال های متعددی که در چند ساله اخیر از سیما پخش شده است اشکالات متعددی وارد است اما باید گفت که نوع نگاهی که در غالب این سریال ها تد اعی می شود یک نگاه اسلامی و پرسش گرانه است که در صدد تطبیق مسائل اجتماعی با آموزه های دینی است. به واقع نگاه غالب در این سریال ها به چالش کشیدن آسیب های اجتماعی و ارائه یک پاسخ متقن و از همه مهمتر اسلامی به این چالش هاست.
البته باید به این نکته نیز اشاره داشت که در بعضی اوقات افراط و تفریط ها به صحنه آمدند و این سریال ها و تله فیلم ها را از مسیر اصلی خود خار کرده اند .
اما نقطه قوت دیگر رسانه ملی که خشم بعضی از دشمنان اسلام را نیز بر انگیخته است خبر رسانی است.
امروز رسانه ملی در عرصه خبری توانسته است نمره خوبی را در کارنامه خود کسب کند . اعتماد مردمی مهمترین مولفه در خبر رسانی است و بر اساس آمار ها تقریبا90 در صد جامعه ایرانی به اخباری که از صدا و سیما پخش می گردد اطمینان د ارند. از سوی دیگر در چند ساله اخیر نوعی فضای باز در خبرهای سیاسی به وجود آمده است که توانسته است به بسیاری از ذائقه های نو ظهور مردم پاسخ دهد . برنامه های خبری مانند20:30 در شبکه دو و یا اخبار20 در شبکه خبر در واقع پاسخی است به تنوع طلبی سیاسی که اخیرا در نسل های سوم و چهارم پدیدار گشته است.
اما در نهایت و به عنوان جمع بندی این وجیزه باید گفت که رسانه ملی در ایران با وجود تمام کاستی های موجود توانسته به عنوان صدایی نو و جدید در میان سیل گسترده و تخریبی رسانه های صهیونیستی و غربی جایگاه ویژه ای را کسب کند . اما این موضوع یقینا غایت آمال صداو سیما نمی تواند باشد . رسانه ملی هنوز فاصله بسیار زیادی تا نقطه مطلوب دارد . البته باید دانست که برای رسیدن به این جایگاه می بایست از تمام ظرفیت های علمی و فنی کشور استفاده شود . امری که تاکنون آن طور که باید و شاید در رسانه ملی مورد توجه واقع نشده است.