هاشم صادقی
من واقعاً میترسم از این که خدای ناکرده، در این دوران که دوران ظهور اسلام، بروز اسلام، تجلی اسلام و تجلی فکر اهلبیت(ع) است، نتوانیم وظیفهمان را انجام دهیم. برخی کارها است که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک میکند. یکی از آن کارها، همین عزاداریهای سنتی است که باعث تقرب بیشتر مردم به دین میشود. این که امام فرمودند «عزاداری سنتی بکنید» به خاطر همین تقرب است.
در مجالس عزاداری نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سر و سینهزدن و مواکب عزا و دستههای عزاداری به راهانداختن، از اموری است که عواطف عمومی را نسبت به خاندان پیامبر(ص)، پرجوش میکند و بسیار خوب است. در مقابل، برخی کارها هم هست که پرداخت به آنها، کسانی را از دین برمیگرداند... امروز روز حاکمیت اسلام و روز جلوه اسلام است. نباید کاری کنیم که آحاد جامعه اسلامی برتر، یعنی جامعه محب اهلبیت(ع) که به نام مقدس ولیعصر«ارواحنا فداه» به نام حسینبنعلی(ع) و به نام امیرالمؤمنین(ع)، مفتخرند، در نظر مسلمانان و غیرمسلمانان عالم، به عنوان یک گروه آدمهای خرافی بیمنطق معرفی شوند.(1)
در کنار این رهنمودهای حکیمانه و دغدغه خاطر مقام معظم رهبری برخی مراجع عظام دیگر هم به صحنه آمده و نگرانی خود را از عزاداریهای غیرسنتی ابراز داشتند.
از جمله مواردی که در سخنان این بزرگواران به عنوان قدر مشترک موارد سلبی و آفات میتوان نام برد این است که:
1- در مداحیها فرهنگ تشیع نباید با مطالب شرکآمیز آلوده شود.
2- عزاداریها نباید موجب وهن اسلام شود.
3- همچنین نباید محرمات شرعی و الهی را در برداشته باشد. بحمدالله اینگونه هدایتگریها و رهنمودها تاثیرات بسزایی در کاهش جنبههای سلبی در عزاداریها و حفظ سلامت این محافل داشته است اما همچنان مواردی را در سیره عملی مداحان و مجالس مختلف سوگواری سالار شهیدان مشاهده میکنیم که به میراث اصیل فقها و علمای سلف و سنتهای خدشهناپذیر آنان کمتر عنایت شده و همین امر در میان مدت موجب خدای ناکرده انحرافات و کجرویهایی در این مسیر خواهد شد. بدین سبب برآن شدیم تا در این نوشتار ضمن توصیف ریشههای انحراف و تحریفها و بدعتهایی که در تبین حادثه کربلا و مراسم عزاداری سالار شهیدان به وجود آمده به ارائه راهکارهای عملی که در صورت اجرا میتواند گامهای موثر و اصلاحی در این مسیر تلقی گردد اشاره مختصری نماییم.
الف – ضرورت برگزاری مجالس عزاداری
زنده نگهداشتن عاشورا و عزاداری سالار شهیدان حضرت اباعبداللهالحسین(ع) در حقیقت زنده نگهداشتن فرهنگ و قاموسی است که آئینه خوبیها است، در کربلا همه واژههای تجسمیافته معرفت و نیکی دیده میشود از ایثار و شهادت و گذشت و سخاوت و... تا نماز و دعا و شبزندهداری، زنده نگهداشتن عاشورا، یعنی زنده نگهداشتن تقابل خیر و شر، حق و باطل و نور در برابر ظلمت.
پاسداشت یاد و خاطره امام شهیدان و یاران فداکارش از لوازم حب اهلبیت(ع) و از بارزترین نشانههای عشق امت به ساحت مقدس امام حسین(ع) است. بعد از واقعه کربلا شیعیان همواره به یاد امام حسین(ع) و یاران و خاندانش زیستهاند و در نهان و عیان پیوسته سوگوار آن حضرت بودهاند.
از مهمترین کارهایی که شیعیان برای احیای امر امامان خود خصوصا حضرت سیدالشهداء انجام میدهند ایجاد مجالس سخنرانی و عزاداری و تشکیل دستههای عزاداری به گونههای مختلف در انظار عمومی میباشد، که در سالروز آن فاجعه عظیم یعنی روز دهم محرمالحرام که عاشورا نامیده شده است، انجام میگیرد. همچنین با تأسی به ائمه اطهار از ابتدای این ماه محرمالحرام مراسم ویژهای آغاز میشود تا به نقطه اوج خود یعنی عاشورا برسد و از آن بعد کمکم از دستههای عزاداری و شیوهای مختلف آن کاسته میشود و شیعیان با فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی مانند سخنرانیهای مداوم و ذکر مصیبتها یاد و پیام عاشورا را در طول سال زنده نگه میدارند. در واقع عزاداری سالار شهیدان حضرت اباعبداللهالحسین یکی از سرمایههای گرانقدری است که شیعه را حفظ کرده و به قول امام راحل(ره) اسلام در بقای خودش مدیون عاشورا است و تاکید ائمه(ع) بر پاس داشت این روز بزرگ در سیره آن بزرگواران بسیار است. دلیل آن هم روشن است زیرا مصیبتی که بر سیدالشهداء در روز عاشورا واقع شد، برای هیچ نبی و وصیی وارد نیامده است. زیرا که حضرت رسول(ص) و امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) و امام مجتبی(ع) و امامانی که از ذریه حضرت سیدالشهداء(ع) هستند، همگی به وسیله شمشیر و سم به شهادت رسیدند.2
همچنین انبیای عظام هر کدام به طریقی از دنیا رفتهاند اما بر هیچ کدام آسمانها و زمین و آنچه در آنها است گریه نکرده است. امام صادق(ع) میفرماید: «وقتی که حسینابنعلی(ع) به شهادت رسید، آسمانها و زمینهای هفتگانه و آنچه در میان آنها است بر او گریستند.3
ب - جایگاه و نقش مداحان در مجالس عزاداری
پیام قیام سیدالشهداء(ع) امانتی است که اسلام در این زمان نزد ما به ودیعت نهاده و سینه به سینه و نسل به نسل از آن زمان تا به حال به شیوههای مختلف از طریق مجالس عزاداری و بزرگداشت این ایام سوگواری به دست ما رسیده است.
در این راستا طبیعی است که مداحان به عنوان یکی از ارکان اصلی این گونه محافل جایگاه و نقش محوری و تعیین کنندهای دارند. به راستی اگر پیامهای عاشورا درسها و سرمشقهای زندگی برای انسانیت و هنر انسان بوده است. بنابراین هدف اصلی مجالس عزاداری تبیین و تشریح این پیامها همانند یک کلاس درس برای مخاطبین و متعلمین خود میباشد که در این میان هر یک از ارکان و اجزای این گونه محافل جایگاه و نقش خاص خود را دارا میباشند. توصیف جایگاه و نقش علما، مداحان، مخاطبین، دستاندرکاران هیئتها و حسینیهها و مجالس عزاداری به تعدیل و جهت دادن انتظارات و توقعات ما از هر یک از عناصر تشکیلدهنده این گونه مراسم نیز منجر خواهد شد. در این رابطه خطیب، مبلغ یا سخنران مجلس و سپس مداح دو رکن اصلی و محتوایی و به بیان دیگر دو معلم این کلاس درس در مرحله سوگواری میباشند. همانگونه که در یک کلاس آموزشی معلم وظیفه دارد در سه حیطه معرفتی، عاطفی و رفتاری مخاطبین خود را به اهداف مورد نظر برساند. برهمین اساس یک خطیب و یا مداح مراسم سوگواری حضرت سیدالشهداء(ع) نیز باید درهمان حیطههای سهگانه مخاطبین سوگوار اباعبداللهالحسین(ع) را تقویت نماید. قالب محتوایی پیام یک سخنران روش خطابی و اسلوب منبر رفتن است که قواعد و ضوابط خاص خود را دارد و ما در مقام تبیین آن نیستیم. ولی اهداف آن در سه حیطه معرفتی، عاطفی و رفتاری تجلی پیدا میکند. قالب محتوایی پیام یک مداح شعر و سبکهای مختلف نوحهسرایی است که در مجموع باید ناظر به تقویت عزاداران حسینی در حیطههای سهگانه مذکور باشد. در حیطه معرفتی علل و انگیزه قیام امامحسین(ع)، مقایسه رویکردهای مختلف در تبیین سیره آن حضرت و انتخاب جامعترین دیدگاه، آثار و برکات قیام امامحسین(ع) در عرصههای مختلف فرهنگ دینی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی فرهنگ عاشورا، و اوصاف و ویژگیهای آن، درسها و عبرتهای عاشورا، نقش عوام و خواص در حادثه عاشورا، تبیین سیره ائمه(ع) و راز و رمز تفاوتهای آن، فرهنگ عاشورا در سیره ائمه معصومین(ع) جایگاه و نقش زنان در نهضت حسینی، تحریفات عاشورا در دو بعد لفظی و معنوی، شناخت مقاتل معتبر و ویژگیها و اوصاف آنها به ویژه مقتل ابیمخنف و بالاخره آداب عزاداری و بایدها و نبایدهای آن از جمله موضوعات و مسائل معرفتی است که عزاداران حسینی باید به آنها آگاهی داشته و در اینگونه مجالس توسط خطبا و مداحان تقویت شود.
در حیطه عاطفی، از باب الذین آمنوا اشد حبا الله- قل لااسئلکم علیه اجراً الاالموده فی القربی - هدف برانگیختن و تقویت عواطف و احساسات پاکی است که یک شیعه محب اهلالبیت(ع) در سیر و سلوک الهی خود باید داشته باشد و روز به روز در تقویت مرتبه آن بکوشد. یا ایهاالذین آمنوا، آمنوا که در این رابطه تقویت بعد عاطفی و احساسی عزاداران نباید فقط درخصوص امام حسین(ع) انجام گیرد بلکه پرداختن به مصائب دیگر امامان نیز در این چارچوپ میگنجد و شایسته است در مناسبتهای مختلف به ویژه ایام شهادت آن بزرگواران به آنها پرداخته شود هرچند که فرمودهاند لایوم کیومک یا اباعبدالله.
درحیطه رفتاری عزاداران حسینی باید الگوی رفتاری خود را حسینی کنند اگر برخی رفتارها خدای ناکرده صبغه حسینی ندارند، وظیفه خطبا و مداحان در این حیطه بیان مصادیق رفتاری حسینی و یزیدی در قالبهای امروز به روز میباشد که متأسفانه مبتلا به جامعه امروزی ما بوده و از جمله ضروریات و مسلمات کاربردی اینگونه مجالس عزاداری به حساب میآید. عزاداران مراسم حسینی در حیطه رفتاری نباید چنین احساس کنند که حضور در این گونه مجالس کفاره گناهان آنان به حساب آمده و با ریختن چند قطره اشک و سینه زدن هرچه گناه کرده باشند با شفاعت امام حسین(ع) بخشوده خواهد شد و با یک رضایتمندی و تشفی خاطر نسبت به رفتار گذشته خود از مجلس عزای امام حسین(ع) خارج شده و احساس نکنند که وضع موجود آنان به لحاظ رفتاری با وضع مطلوب مورد قبول خدای متعال و متناسب با سیره اولیای الهی که الگوهای تمام نمای خلیفهالهی برای انسانها میباشند، تفاوت میکند و با درک این فاصله بعد از خروج از مجلس امام حسین(ع) تلاش مضاعف نمایند تا خود را به این الگوهای جامع انسانیت بیش از پیش نزدیکتر نمایند که خود آن بزرگواران فرمودهاند: کونوا لنا زینأ و لاتکونوا علینا شیئا. برای ما زینت باشید نه نقمت بنابراین مداح هنرمندی است که باید معارف اهل بیت(ع) را در ظرف و قالب دلنشین شعر و ادب عرفانی و با زبانی به روز، فصیح و متین در سه حیطه معرفتی، عاطفی و رفتاری به مخاطبین خود عرضه نماید. قصد مداحان نباید فقط مظلوم جلوه دادن اهل بیت(ع) و یا گریاندن مردم و تقویت بعد عاطفی مخاطبین باشد بلکه باید معرفی ابعاد شخصیت آن بزرگوران با رویکرد رفتاری باشد که یکی از آنها مظلومیت است. به بیان دیگر مداح باید تمام مطالب معرفتی، اعتقادی، اخلاقی، انسانی، حماسی، رفتاری و عبادی را در نظر بگیرد. یعنی فقط بکاء، ابکاء و تباکی که تقویت بعد احساسی و عاطفی است را محور مداحی و مراثی خود در مراسم عزادری قرار ندهد. مداح اهل بیت(ع) باید اخلاص، تأدب تام و تواضع کامل و حضور قلب و خشوع دل داشته باشد. از جهت علمی باید روز به روز خود را در ابعاد مختلف به ویژه آشنایی با اصول اعتقادات، قرآن و حدیث و تاریخ و مقتل تقویت نماید و بالاخره به تعبیر مرحوم محدث نوری صاحب لؤلؤ و مرجان که مطالعه کتاب او به اهل منبر و مداحان توصیه میگردد مداح اهل بیت(ع) باید دو صفت اساسی اخلاص و صدق را دارا باشد تا بتواند در نفوس مخاطبین خود نفوذ کرده و آنان را نسبت به معارف اهلبیت(ع) آگاهتر و راسختر نماید.
ج- وجه تسمیه روضهخوان
تا سال نهم هجری به آن گروه از مؤمنین که به ذکر مصیبت ائمة معصومین(ع) میپرداختند عنوان روضهخوان خطاب نمیکردند. عنوان روضهخوان از زمانی در میان مردم رواج پیدا کرد که مرحوم (ملاحسین کاشفی) کتابی به نام (روضةالشهداء) تألیف نمود. از آن پس ذاکرین اهلالبیت(ع) و دیگر مردم برای خواندن ذکر مصیبت سیدالشهداء(ع) از روی این کتاب میخواندند و حتی در تعزیهداری نیز از این کتاب استفاده میکردند تا این که کمکم اشخاصی که مصیبت میخواندند به روضهخوان یعنی خواننده کتاب (روضهالشهداء) معروف شدند تا جایی که یکی از علما فرمود: روضهخوانی دیگر داخل در علوم شده و خود علمی خاص به شماره میآید.(4)
بنابراین سنت مقتلخوانی و روضهخوانی برای مصائب سیدالشهداء(ع) در میان علما و بزرگان جاری شد که تا به امروز براز و فرودهای خاص خود را پیدا کرده است.
آیتالله شیخعبدالکریم حائرییزدی(ره) مؤسس حوزه علمیه قم هر ساله دهه اول محرم و همچنین هر هفته شبهای جمعه مجلس روضه داشتند، به علاوه هر روز قبل از شروع کلاس درس در حوزه توسط یکی از شاگردانشان ذکر توسل مختصری به سیدالشهداء(ع) داشتند. ضمنا ایشان بنیانگذار مراسم ایام فاطمیه(س) در ماه جمادیالثانی بودند، چرا که قبل از ایشان این مناسبت در ایران عمومیت نداشت.(5)
در رژیم گذشته که روضهخوانی و عزاداری سیدالشهداء(ع) ممنوع گردیده بود، مرحوم آیتالله شیخ غلامرضا یزدی(فقیه خراسانی) مجالس روضه زیرزمینی و مخفیانه برگزار میکردند و خود ایشان نیز روضه میخواندند.(6)
3- آیتالله شیخ جعفر شوشتری(ره) در کتاب مشهور خود به نام «خصائصالحسینیه» مجلس عزایی که برای سیدالشهداء(ع) در عالم امکان برپا شده است را قبل از خلقت آدم(ع) تا قیامت و صحرای محشر بیان میکند.(7)
د- ریشهیابی تحریفات عاشورا
1- انواع تحریف
تحریف در لغت به معنی دگرگون کردن و عوض کردن است و در اصطلاح به معنی اضافه و یا کم کردن کلمه، کلامی و یا برداشتی است که در معنا و مفهوم مورد نظر دگرگونی ایجاد میکند و دلالت واقعی مفهوم و منطوق کلام عوض میشود بنابراین تعریف دو نوع تحریف در هر عبارتی ممکن است اتفاق بیفتد؛
الف ) تحریف لفظی که به معنای کم یا اضافه کردن لفظ و یا عبارتی میباشد.
ب ) تحریف معنوی که به معنای تفسیر و تبیین غیر واقعی از که نه مدلول لفظ و نه مفهوم کلام میباشد.
خدای متعال در قرآن یهود و اهل کتاب را محکوم میکند که آنان کلام را از جایگاه خود تحریف میکنند «یحرفون الکلم عن مواضعه» که این تحریف هم میتواند لفظی باشد و هم معنوی.
نمونهها و مصادیق تحریف لفظی در کتب مقاتل به ویژه منابع غیر معتبر که تعداد آنها کم هم نیست زیاد به چشم میخورد که در جای خود به برخی از آنها پرداخته خواهد شد. اما در تحریف معنوی حادثه عاشورا در اینجا به ذکر دو نمونه بسنده میکنیم و در جای خود به شرح و بسط بیشتری در این زمینه خواهیم پرداخت.
2- امام حسین(ع) قیام کرد تا کشته شود برای این که کفاره گناهان امت باشد (همان گونه که مسیحیان منحرف شده از این دین اعتقاد دارند مسیح به صلیب کشیده شد تا امتش را پاک گرداند) و پر واضح است که این مسئله با روح اسلام سازگاری ندارد.
3- این قیام چون یک دستور خصوصی برای او بوده و گفتهاند برو خودت را به کشتن بده پس به ما ارتباط پیدا نمیکند. یعنی قابل پیروی نیست. به دستورات اسلام که دستوری کلی و عمومی است مربوط نیست.
2- عوامل تحریف
عوامل تحریف به طور کلی به دو دسته تقسیم میشود:
1- یکی عوامل عمومی است که تنها به عاشورا اختصاص ندارد.
2- تمایل بشر به اسطورهسازی و افسانهسازی است. و این در تمام تواریخ دنیا وجود دارد. در بشر یک حس قهرمانپرستی است که درباره قهرمانان ملی و دینی تجلی پیدا میکند.(8)
3- تحریفات عاشورا
دشمنان و مخالفان اهلبیت(ع) انگیزهها و اهداف قیام عاشورا را تحریف کردند. مثل ابن خلدون که میگوید: امام حسین(ع) گفته است که من یزید را شکست خواهم داد و بعد محاسباتش درست از آب درنیامد و آن حضرت شکست خورد در حالی که در هیچ یک از بیانات امام حسین(ع) چنین تعبیری پیدا نمیشود. یا مثلا امام حسین(ع) را به خارجیگری متهم کرده و میگویند: یزید خلیفه بود، مردم با آن بیعت کرده بودند و حسین(ع) شورش کرد و در تاریخ اسلام خلفا خوارج را سرکوب میکردند. اینها نمونهها و مصادیق عینی تحریف معنوی نهضت کربلا است. اما دوستان بیشتر در شکل حادثه کربلا تحریفاتی را انجام دادند که عمدتاً هم از دوران صفویان شروع شد و کتابهایی که مخصوصا به زبان فارسی به رشته تحریر درآمد، خود اسم کتابها برحزنانگیزی قضیه دلالت دارد (حجت الاسلام رسول جعفریان در منابع تاریخ اسلام حدود صد تالیف را نام برده است) مانند ریاض المصائب، ریاض الحزن، طریقالبکاء که نوعاً بنایشان بر این بوده که بر جنبه حزنانگیزی این حادثه تکیه کنند. و لذا قضایایی را به آن اضافه کردند و آن جنبههای حزنانگیز را بسط دادند. مبالغه، شاخ و برگدادن و... از جمله این تحریفات عاشورا بود که در مقاتل نیز راه یافته و به عنوان مصادیق تحریف لفظی از آنها میتوان یاد کرد.
بعد از اعلان رسمیت دولت صفوی در ایران، جنبه مصیبت و گریه و عزاداری هدف شد، در صورتی که در سیره ائمه(ع) ذکر امامحسین(ع) ذکر مرثیه و مداحی، مصیبت و گریه و عزاداری برامام حسین هدف نیست بلکه وسیلهای است برای تقرب الیالله که آن هدف غایی است. بنابراین وسیله را جایگزین هدف کردن خود یکی از مصادیق تحریف معنوی به شمار میآید.
4- عوامل موثر در تشدید تحریفات عاشورا
الف) افکار اخباریگری
وقتی که دولت صفوی مقاتل معتبری که تا آن زمان در دست بود مانند: «الارشاد شیخ مفید(ره) و در رتبه بعد لهوف سیدابن طاووس، مناقب ابنشهر آشوب و در کنارش کشفالغمه اربلی و امثال این کتابها مورد استفاده قرار نگرفت. لذا عزاداران حسینی به کتابهایی که فقط دلالت بر حزن، مصیبت و گریه میکرد پناه بردند. از طرف دیگر فقهایی هم که در آن دوران دعوت به تفقه و به دست گرفتن زمام اعلمیت فقهی مذهب تشیع شدند، آنان هم دچار افکار اخبارگری شدند. اخباریگری نیز این باب را گشادهتر ساخت که کذب قبح ذاتی ندارد بلکه قبح آن عرضی است و به لحاظ عوارض بد آن قبیح است والا اگر کذب بدون عارضه بدی باشد و عوارض آن خوب باشد، بیان آن مانعی ندارد مخصوصا اگر عوارض کذب نافع به مذهب اهلبیت(ع) باشد. این است که هرچه پیاز داغ قضیه، امام حسین(ع) بیشتر شود این به نفع مذهب اهلالبیت(ع) است. زیرا خود ائمه که مقتلی معین کردهاند بنابراین راه در این زمینه باز است و هر چه بخواهیم میتوانیم بگوییم چون اگر کذب هم باشد کذب نافع به مذهب است. این نوع تسامح که کذب قبح ذاتی ندارد و در نتیجه حرمت ذاتی منحصر به اخباریین نیست بلکه برخی اصولیین از معاصرین هم همین معنی را قبول دارند. بنابراین بسیاری از علما و مقتلنویسان در گذشته و حال به یک اصل رسیدند وآن این هدف وسیله را توجیه میکند. هدف گریاندن و عزاداری و ذکر مصیبت است. لذا برای رسیدن به این هدف دروغ هم جایز است.
متفکر شهید آیتالله مطهری(ره) در اینباره میگوید: «گریستن بر امام حسین(ع) کار خوبی است و باید گریست. به چه وسیله بگریانیم، به هر وسیله که شد؟ هدف که مقدس است، وسیله هرچه شد، شد. اگر تعزیه درآوریم، یک تعزیه اهانتآور. همین قدر که اشک جاری شد، اشکال ندارد! شیپور بزنیم، طبل بزنیم، معصیت کاری بکنیم. به بدن مرد لباس زن بپوشانیم. عروسی قاسم درست کنیم. جعل کنیم. تحریف کنیم! ... در نتیجه افرادی دست به جعل و تحریف زدند که انسان تعجب میکند...»(9)
آاری این یک اصل شیطانی است که در قرن شانزدهم توسط ماکیداول فیلسوف سیاستمدار ایتالیایی تئوریزه شد. جوهره این اصل غیراخلاقی است و به سیاستمداران دنیوی توصیه مینماید برای رسیدن به مقاصد سیاسی هر کاری را انجام دهند.
ب ) عدم حساسیت علما نسبت به روضههای دروغ
نکته دیگر این که هیچگونه حساسیتی در مقابل روضههای دروغ در محافل و مجالس عزاداری از سوق علما نشان داده نمیشود.
میگویند در دهه آخر حکومت محمدرضا سیدجواد ذبیحی مداح شاه بود که بلبل شاه نیز لقب گرفته بود. بعضی از مذهبیها نیز که تفکر انقلابی نداشتند او را دعوت میکردند. یک بار پولداران اهواز او را دعوت کرده بودند و مرحوم آیتالله بهبهانی هم که از مراجع بود در آن مجلس حضور داشتند. آقای ذبیحی به مجرد اینکه در اشعارش حمایت از دربار شاه را بر زبان آورد مرحوم بهبهانی بلند شد و از مجلس خارج شد و کل مردم نیز به دنبال ایشان از جلسه خارج میشوند فردای آن روز آقای ذبیحی از اهواز به تهران برمیگردد.(10)
همچنین معروف است که مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی(ره) در یکی از مجالس عزاداری امام حسین(ع) وقتی متوجه میشود مداح مجلس از مرز مقاتل معتبر خارج شده و مطالب اضافی را برای گرایاندن عزاداران عنوان میکند در وسط همان جلسه با صدای بلند به مداح تذکر میدهد. وقتی برخی اطرافیان به ایشان عرض میکنند بعد از جلسه به او تذکر خواهیم داد. آیتالله بروجردی(ره) در جواب میگوید چطور او در حضور جمع بگوید، ما هم باید در حضور مردم به او متذکر شویم.
بنابراین ترک این سیره پسندیده و بازدارنده توسط علما، موجبات تشدید تحریفات حادثه عاشورا را از سوی برخی خطبا و مداحان بیشتر فراهم ساخت.
راهکارهای حفظ سنتهای اصیل عزاداری
1- احیای سنت مقتلخوانی
همانگونه که علما و بزرگان در سنت عزاداری برای (بکاء، ابکا و تباکی) به مقاتل معتبر تکیه کرده و از این طریق در چارچوپ مطالبی که قرین صحت و یقین و منطبق با عقل و وحی و سیره امامان بوده، هموار مراسم عزاداری سالار شهیدان را زنده نگه میداشتند. بنابراین شایسته است خطبا و مداحان مجالس عزاداری همواره این سنت پسندیده را مطمح نظر خود قرار داده و با اتکا به مقاتل معتبر مانند مقتل ابنمخنف که حجتالاسلام یوسف غروی تحت عنوان وقعهالصف به تبیین آن پرداخته، لهوف سیدابن طاوس و مقتل شیخ عباس قمی (ره)(نفسالمهموم) و... محافل عزاداران سالار شهیدان را رونق بخشند.
2- تعظیم شعائر اسلام با روشهای سنتی
در این زمینه تأکید بر روشها و سنتهای معهود، موجبات جلوگیری از هرگونه اعمال و برنامههای خارج از سنتهای اصیل عزاداری را فراهم آورده و از کارهایی که وهن مذهب و یا دخول محرمات شرعیه را همراه دارد جلوگیری به عمل میآید. بدین لحاظ برخی بزرگان بر تعظیم شعائر اسلام با تاکید بر روشهای سنتی اصرار میورزند و همه ساله به عزاداران حسینی این نکات را گوشزد مینمایند.
امامخمینی(ره): این مجالس مقدس که اسمش عزاداری و اسمش نشر دین خدا است اگر نبود تاکنون از دین حقیقی که مذهب تشیع است اثری بجای نمانده بود.
هر مکتبی که سینهزن و گریهکن پایش نباشد، حفظ نمیشود و گریه کردن بر عزای سیدالشهداء(ع) احیای نهضت اوست.
مقام معظم رهبری: به راه انداختن دستههای عزاداری برای سیدالشهداء(ع) و اصحاب او و شرکت در امثال این مراسم امر بسیار پسندیدهای است و بزرگترین اعمالی است که انسان را به خدا نزدیک میکند.
آیتالله گلپایگانی: روضهخواندن بر طلاب واجب است و نه مستحب و اگر کسی منبر رفت و روضه بخواند نهی از منکرش کنید.
عزاداری سنتی اشکالی ندارد ولی هر کاری که برای انسان ضرر داشته باشد منظور ضرری است که در عرف قابل توجه و معتنی به باشد، و موجب وهن مذهب و دین گردد، حرام است و مؤمنین باید از آن اجتناب کنند.
آیتالله نجفیمرعشی: سینه زدن و زنجیر زدن و امثال آنها به شرط آنکه مشتمل بر محرمات الهیه نباشد هیچگونه اشکالی ندارد.(11)
3- مقابله با تفکر اخباریگری
ظهور تفکر اخباریگری همواره یکی از مهمترین موانع رشد و شکوفایی تعالیم حیاتبخش اسلام و سوق دادن مسلمانان در جهت انحطاط در دین بوده است که در طول تاریخ پیوسته به عنوان یک جریان فکری ایستا و بازدارنده مسلمانان به ویژه شیعیان تلقی میگردد. همانگونه که در مباحث گذشته مطرح شد، رویکرد اخبارگری موجبات تشدید تحریفات عاشورا را بیشتر فراهم ساخت این رسالت برعهده علما و اصحاب فکر و اندیشه بوده تا ابعاد تفکرات اخباریگری را برای عزاداران تبیین نموده و آنان را از خطرات این نوع نگرش در تفسیر آیات و روایات برحذر دارند.
4-لزوم تشکل و سازماندهی مداحان
بدون تردید هر جماعتی اگر در سیر حرکت خود از یک تشکل و سازماندهی قوی برخوردار نباشند، آفات و آسیبهای آنان زیاد خواهد بود. به ویژه این چارچوب دین و مراسم عزاداری که در طول سال همواره از مسایل مبتلا به جامعه ما به حساب میآید باشد. حمل بر صحت این است که جوانانی که به سلک مداحی میپیوندند و علاقمند به مداحی و ذکر مصیبت برای اهلبیت(ع) میشود با نیت خیر و عرض ارادت به ساحت اباعبداللهالحسین(ع) و اهلبیت در این مسیر گام برمیدارند نه به قصد خیانت و یا تخریب دین و یا کمک به بیگانگان. اما از آنجا که نوعا این افراد از یک سازماندهی، آموزش و تربیتهای تخصصی برخوردار نیستند بنابراین در چارچوب حرکتهای فردی و مریدان خاص خود عمل میکنند و این روند برای آنان طبیعی است که آفتزا بوده و به مرور زمان انحرافات کوچکی اگر در آنان باشد، زاویه آن افزایش پیدا کرده و لطماتی را بر دین و دینداران وارد خواهند کرد. از این رو اگر تشکلهای پراکندهای هم وجود دارد به نظر میرسد باید تمامی آنان در یک جامعه واحد مداحان سازماندهی شوند و با آموزشها و هدایتهای لازم در مسیر حرکت مداحی به فعالیتهای خود ادامه دهند.
5- لزوم تذکر به مطالب غیرمعتبر مداحان
با الهام از سیره بزرگان در مجالس عزاداری امام حسین(ع) اگر مستمعین به برخی از مطالب کذب و خلاف واقع واکنش نشان داده و مداح یا خطیب مراسم عزاداری را به صحت و سقم مطالب آشنا سازند، در این صورت خطبا و مداحان به خود اجازه نمیدهند هر نوع سخن مبالغهآمیز، شرکآلود و غیرواقعی را با ساحت مطهر اهلبیت(ع) به ویژه حادثه کربلا روا دارند. و این خود یک عامل بازندارنده از تحریف در نهضت کربلا خواهد بود.
6- لزوم سازماندهی خطبا و مبلغین
علما و مبلغین حوزههای علمیه معمولاً به شیوه مرسوم و سنتی خود در ایام سوگواری محرم و صفر و یا مناسبتهای دیگر عزاداری به تبلیغ میروند و هرکس هر نوع پایگاه مردمی که دارد توسط همان مراکز دعوت شده و دهههایی را در آن منطقه به تبلیغ میپردازند. اینک پس از 27 سال از پیروزی انقلاب هرچند که این روند تا حدی بهینه شده و سازمان تبلیغات اسلامی رسالت سازماندهی مبلغین را برعهده دارد اما به نظر میرسد هنوز هم جای کارهای قویتر را در جهت آموزش، هدایت و سازماندهی مبلغین دارد که جهتگیری اصلی آن باید مقابله با آفات و آسیبهای عزاداری و حفظ اصالتهای دینی در پرتو هدایت، آموزش و سازماندهی باشد.
7- لزوم مواعظ و رهنمودهای صریح مراجع تقلید درخصوص آفات و آسیبهای عزاداری
شکی نیست نصایح، مواعظ و فتاوای مراجع تقلید و آیات عظام برای مقلدین آنان حجت میباشد و هر سال در آستانه حلول ماه محرم و صفر اگر با هماهنگی صدا و سیما پیامهای رادیویی و تلویزیونی تهیه نموده و در آن مؤمنین و عزاداران حسینی را از آفات و آسیبهای جاری و مبتلا به برحذر دارند. این حرکت قطعاً خود یک گام مؤثر، اصلاحی و تعیینکننده در کاهش این آسیبها و حفظ سلامت مجالس عزاداری خواهد بود.