دکتر سعید خالوزاده
مشکلات اخیر خاورمیانه ریشه در تاریخ دارد و برخورد عقلایی با آن دشوار است. با توجه به شرایط حساس منطقه بازیگران خارجی بخصوص اتحادیه اروپایی نباید خیلی نسبت به نفوذ خود در این مسئله دچار اوهام شوند. اتحادیه اروپا یک بازیگر جوان در صحنه بین المللی است که از عدم اطمینان به خود رنج می برد و نقش آفرینی اش راحت نیست.
در چند ماهه اخیر اتحادیه اروپا به عنوان یکی از طرفین فعال در مسائل منطقه خاورمیانه ظاهر شده است. این در حالی است که آمریکا و اسرائیل با نقش مستقل و فعال اتحادیه اروپا موافق نبوده و بیشتر تمایل دارند اتحادیه اروپا نقش مکمل آمریکا و در چارچوب سیاست های واشنگتن و تل آویو را ایفا نماید.
کشورهای اروپایی مایلند همسایگان جنوبی این قاره در ثبات به سر برند تا از گسترشِ مهاجرت های غیرقانونی و جنایات سازماندهی شده کاسته شود. تداوم خشونت در خاورمیانه دارای تبعات منفی در اتحادیه اروپا می باشد زیرا خشونت بی ثباتی را در تمام منطقه گسترش می دهد.
رابطه جهان عرب و اروپا رابطه نامتوازنی است، این رابطه از زمان استعمار قرن هجده و نوزده تغییری نکرده است. در حقیقت بخشی به خاطر آن است که حکومتهای موروثی و غیرانتخابی عرب بهتر منافع اروپا را تامین کرده اند.
تحولات منطقه خاورمیانه، نقش و جایگاه اروپا را با این منطقه دچار چالش های اساسی کرده است. در این وضعیت منافع و دیدگاههای هر یک متفاوت است. سرعت حوادث موجب غافلگیری شدید اتحادیه اروپایی شد و چگونگی برخورد با انقلابهای مردمی از دیگر نقاط افتراق و سردرگمی اروپا شد.
اتحادیه اروپایی از قدرت یافتن دولتهای مردمی و اسلامگرای عربی که دیدگاه خوبی نسبت به غرب ندارند نگران است و در حال ارزیابی نوع برخورد با آن است. حضور 27 کشور روند تصمیم گیری را برای بروکسل دشوار خواهد ساخت. بنظر می رسد اروپا مجبور است سیاست صبر و انتظار را پیش گیرد تا در گذر زمان بتواند خود را با تحولات جدید منطقه ای وفق دهد.
تحولات خاورمیانه اختلاف نظر جدیدی بین فرانسه و آلمان این دو موتور محرکه اروپا بوجود آورده است و از طرفی بار دگر نشان داد که اتحادیه اروپا هنوز از نداشتن یک ساختار نظامی و دفاعی در رنج است.
اتحادیه اروپا، ثبات داخلی، پیشرفت اقتصادی، امنیت و رفاه جوامعملی خود را در گروی برقراری ثبات اقتصادی و سیاسی در محیطهای امنیتی خود از جمله منطقه خاورمیانه میداند. اتحادیه در زمینه هایی چون تروریسم، منازعات منطقهیی و جنایات سازمانیافته، خود را از منطقه خاورمیانه "آسیبپذیر " میبیند. این آسیبپذیری در کنار "وابستگی فزاینده " اتحادیه اروپا به منابع نفتی خاورمیانه، محرکهای اصلی سیاست خاورمیانهیی اتحادیه هستند.
کشورهای خاورمیانه دارای رژیمهای غیردموکراتیک و بی اعتنا به مردم و رای اکثریت جامعه است. اعراب که در همسایگی اروپا هستند، ملل فراموش شده برای اروپاییها به شمار میروند و این که معیشتشان، اقتصادشان، اجتماعشان و نوع حکومتشان مردمی نیست برای اروپا اهمیتی ندارد.
سیاست اروپا در قبال خاورمیانه
یکی از اصول سنتی اروپا در برابر خاورمیانه، بر پایه سیاست حفظ وضع موجود است. مهمترین مشکل برای اروپا در سطح تصمیم گیری این است که در سیاست حفظ وضع موجود از چه ابزار و روشی استفاده کند. اتحادیه از تغییر یک پارچه رژیمهای کشورهای عربی نگرانی زیادی دارد و بیشتر به تغییر آرام و بلند مدت علاقمند است تا فرصت مدیریت و تصمیم گیری و رسیدن به یک موضع مشترک را داشته باشد.
رابطه جهان عرب و اروپا رابطه نامتوازنی است، این رابطه از زمان استعمار قرن هجده و نوزده تغییری نکرده است. حکومتهای موروثی و غیرانتخابی عرب بهتر منافع اروپا را تامین کرده اند.
اتحادیه اروپایی علاقمند به درگیر کردن کشورهای ساحلی دریای مدیترانه در همکاری های اقتصادی تجاری منطقه ای است تا از این طریق انقلابات این کشورها را تحت کنترل و مدیریت داشته باشد. فرایند بارسلون طرح پیشنهادی سارکوزی در این شرایط می تواند مورد توجه اروپائیان قرار گیرد.
در دهه های گذشته اتحادیه اروپا برای احقاق حقوق و توسعه اقتصادی مردم همسایگان جنوبی عرب خود و آنهایی که در منطقه خلیج فارس هستند، گام موثر و مستمری بر نداشته است. تنها نگرانی آنها از موج مهاجرین به اروپا و سیاستگذاری برای سخت گیری نسبت به قوانین مهاجرت بوده است.
اتحادیه برای نفوذ در خاورمیانه مجبور است به کمک های بیشتر اقتصادی و تجاری از جمله حمایت از اصلاحات اقتصادی، کمک به بهبود اوضاع آموزشی و شرایط زندگی مردم، حفظ امنیت و ثبات در کشورهای منطقه دست بزند و نسبت به گذشته هزینه های بیشتری متقبل شود.
حوادث اخیر در منطقه، اروپا را وادار می کند تا تلاش بیشتری در فرآیند مذاکرات صلح خاورمیانه بعمل آورد. انجام مصالحه ای بین فلسطینیان و اسراییل بیشتر از هر زمانی برای اروپاییان الزامی شده است.
ضعف در سیاست خارجی اتحادیه اروپایی
پروسه تصمیم گیری اتحادیه اروپایی با مشکلاتی روبروست. ساختار جدید تصمیم گیری اتحادیه اروپا هنوز جای خود را پیدا نکرده است. یکی از نقاط ضعف اتحادیه اروپا عدم برخورداری از صدای واحد در سیاست خارجی خود در قبال تحولات این منطقه است. امری که منبعث از منافع و دیدگاههای مختلف کشورهای بزرگ اروپایی است و این امر رسیدن به سیاست مشترک و مصالحه در نوع برخورد با تحولات سریع منطقه را دچار مشکل کرد. وجود 27 کشور رسیدن به مصالحه و تصمیم مشترک را دشوار می سازد.
شرایط ضروری امروز ایجاب می کند تا اتحادیه اروپایی بر اختلافات خود که غالبا مانع می شود تا با یک صدای واحد نظرات خود را بیان کنند، فائق آید و تلاش کند مواضع خود را از طریق اتخاذ یک اقدام جدی به نحو موثری ارتقاء بخشد.
تحولات اعتراضی در جهان عرب آغاز یک تغییر عمده در پروسه تصمیم گیری در سیاست خارجی اروپاست که با گذشته تفاوتهای ساختاری دارد. دو چالش مهم پیش روی اروپا یکی واکنش سریع و دیگری نقش رهبری و مدیریت بحران است. مشکلی که آمریکا در پروسه تصمیم گیری با آن کمتر مواجه بوده است.
یکی از ضعفهای اتحادیه اروپا عدم وجود قدرت اجرایی برای تصمیماتش است. اتحادیه در سیاست خارجی اهرمهای لازم را ندارد. اتحادیه از عدم داشتن یک ارتش و نیروی نظامی است. امری که در کشاکش بحرانها بیش از پیش نمایان میشود.
روابط اقتصادی تجاری نفتی اروپا با اعراب
اتحادیه اروپا به شدت به انرژی و نفت رژیمهای عرب وابسته است. معضل دولتهای اروپایی داشتن روابط محکم و متقابل اقتصادی با دولتهایی مانند تونس، لیبی، عربستان، مصر و بحرین است. اروپاییها نمیخواهند کاری کنند که سران عرب از آنها رنجیده خاطر شوند؛ چون منافع دوجانبه ای با آنها دارند و خراب کردن این روابط هزینه دارد.
موضع سیاست خارجی اتحادیه اروپا نسبت به دولتهای عربی و حمایت از حرکتهای مردمی آنان بر اساس میزان رابطه سیاسی و اقتصادی با آنهاست.
وابستگی شدید اتحادیه اروپا به منابع انرژی پادشاهی های عربی توتالیتر موقعیت اروپا را شکننده می سازد. نگرانی نسبت به مناسبات اقتصادی تجاری با همسایگان جنوبی از فاکتورهای مهم است. اروپاییها نمیخواهند کاری کنند که رژیم های عربی از آنها رنجیده خاطر شوند.
اتحادیه کمک به توسعه ثبات و امنیت در خاورمیانه را راهحل اصلی مواجهه با چالشهای نوین امنیتی و نیز دستیابی پایدار به منابع نفتی واقع در این منطقه میداند.
برخورد اتحادیه اروپایی با لیبی
حمله نظامی به لیبی از سوی فرانسه، انگلیس و امریکا مرزهای جنوبی اروپا را بخصوص ناامن کرده و کشورهایی چون فرانسه، ایتالیا و اسپانیا نگران افزایش عملیات تروریستی و موج مهاجرت به اروپا هستند. طولانیتر شدن درگیری و بی ثباتی در کشورهای جنوبی مدیترانه به نفع اروپاییها نیست.
اتحادیه اروپا صدور اسلحه به لیبی، یمن، بحرین و سوریه را نیز تحریم نموده است. اعمال تحریم های اتحادیه اروپایی علیه لیبی و سوریه؛ اقداماتی مانند مسدود نمودن دارایی ها و عدم اجازه سفر به مقامات آنها به اتحادیه، تعلیق انعقاد قرارداد همکاری مشارکتی این اتحادیه با سوریه از دیگر اقدامات اتحادیه اروپایی است. شورا و پارلمان اروپایی نیز از طریق صدور بیانیه و قطعنامه هایی در خصوص این دو کشور موضعگیری کردند.
از آنجا که حمله به لیبی از سوی فرانسه شروع شد، امکان ظهور اعتراضات و اقدامات تروریستی بر ضد اروپا وجود دارد که باعث نگرانی است.. فرانسه سردمداری موضع غرب در برابر لیبی را بعهده داشت و در اقدامات نظامی فعالترین کشور بود.