
گروه ترجمه - پایگاه اینترنتی «سیدنی مورنینگهرالد» 8 آگوست 2011 (17 مرداد) در مقالهای در بررسی موضوع نقش منطقهای سپاه پاسداران نوشت: اوایل سال 2008، در طول عملیاتهای آمریکا و ارتش عراق علیه شبهنظامیان شیعه، ژنرال پترائوس با پیامی از سرلشکر ایرانی مواجه شد. این پیام از جانب سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، بود: «ژنرال پترائوس، شما باید بدانید که من، قاسم سلیمانی سیاست ایران را در مورد عراق، لبنان، غزه و افغانستان کنترل میکنم و در واقع، سفیر ایران در بغداد، عضو نیروی قدس است. فردی هم که قرار است جایگزین وی شود، عضو نیروی قدس است.» شهرت سرلشکر قاسم سلیمانی به دلیل اقدامات جدی نیروی قدس در منطقه است و این در سه سال گذشته همچنان اهمیت خود را از دست نداده است. در عین حال، به دلیل برخی اقدامات، این اهمیت افزایش یافته است. به طوری که در حال حاضر نیز شاهد هستیم سوریه در حوزه نفوذ قاسم سلیمانی قرار گرفته است.
در ادامه مقاله آمده است: دولت ایران بهشدت بر بقای بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، سرمایهگذاری کرده است و سرنگونی او عقبگرد راهبردی برای ایران و سلیمانی خواهد بود. شاید بتوان گفت سوریه تنها بخشی از منطقه است که در آن، سلیمانی با آمیزهای از دیپلماسی راهبردی و عملیاتهای نظامی، خود را به بوته آزمایش گذاشته است. موفق الربیعی، وزیر امنیت داخلی عراق، اخیراً گفت: «بیتردید، سلیمانی قدرتمندترین مرد در عراق است... بدون او کاری انجام نمیشود». با وجود این، تا به امروز، عراقیها اندکی جرئت کردهاند علناً در مورد این سرلشکر معماگونه صحبت کنند. نیروی قدس در ایران مشابهی ندارد و دارای ویژگیهای منحصر به فرد است. وظیفه اولیه آن، حفاظت از انقلاب است. با وجود این، دستورکار آن به عنوان صدور اهداف انقلاب به سایر بخشهای جهان اسلام تفسیر شده است. عراق، حوزه کلیدی سلیمانی است. در هشت سال گذشته، میان نیروی قدس به فرماندهی قاسم سلیمانی و ارتش آمریکا جنگ نیابتی وجود داشته است.
در پایان مقاله آمده است: صالح المطلق، یکی از سه معاون نخستوزیر و یک سنی سکولار، گفت: «قدرت سلیمانی مستقیماً به آیتالله خامنهای مربوط است... او هرکس دیگر از جمله، محمود احمدینژاد را نادیده میگیرد... تمام افراد مهم برای دیدن او میروند... افراد فریفته او شدهاند و او را شبیه یک فرشته میبینند». آنهایی که با او در طول مسافرتش به بغداد در زمان درگیری فرقهای 2006 ملاقات کردهاند، میگویند او بدون محافظ در اطراف محل اقامتش قدم میزد. آمریکاییها تا قبل از بازگشت او به تهران، نمیدانستند که در بغداد بوده است و پس از اطلاع از حضور دشمن خود در آنجا، بسیار خشمگین شدند.