
مفهوم انقلاب
«انقلاب» در میان پدیده های اجتماعی، پیچیده ترین پدیده ای است که توجه بسیاری از صاحب نظران این عرصه را به خود جلب کرده است. برای انقلاب علاوه بر معنای لغوی، تعاریف اصطلاحی گوناگونی ارائه شده که در این نوشتار، مراد و منظور از انقلاب، یک تحول بزرگ و اساسی در جامعه ای با قلمرو سرزمینی مشخص است که از یک سو تغییر در اساس و نوع حکومت را به دنبال دارد و از سوی دیگر به تحول در ایدئولوژی غالب و رسمی کشور و خط مشی های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در ابعاد داخلی و خارجی می انجامد.
عوامل و عناصر انقلاب
با بررسی انقلاب های معاصر، می توان برای هر انقلاب، حداقل چهار عامل و سه ویژگی یا عنصر اصلی را برشمرد. عوامل یک انقلاب با عناصر یا ویژگی های آن متفاوت است. عوامل انقلاب، یعنی به وجود آورنده های انقلاب و عناصر یا ویژگی های انقلاب، یعنی آنچه جزء انقلاب و خصوصیات آن به حساب می آید. بنابراین می توان، نارضایتی عمیق از وضع موجود، ظهور و گسترش ایدئولوژی جدید جایگزین، گسترش روحیه انقلابی و رهبری را از عوامل اصلی و به وجود آورنده انقلاب ها و حضور گسترده توده ها در صحنه(مردمی بودن)، خشونت و تغییر ساختارهای سیاسی : اجتماعی را می توان عناصر و ویژگی انقلاب ها دانست. بررسی تطبیقی عوامل و عناصر انقلاب اسلامی با انقلاب های در حال انجام در کشورهای اسلامی : عربی در شمال آفریقا و خاورمیانه، نشان می دهد شباهت های بسیاری بین انقلاب اسلامی و این انقلاب های در حال شکل گیری و پیروزی آنها وجود دارد. البته هر انقلابی به دلایل گوناگون ویژگی های خاص خود را دارد و این ویژگی های خاص به شرایط محیطی، اوضاع و شرایط زمانی، روحیات و خلقیات مردم و رهبری در آن انقلاب برمی گردد. صرف نظر از این تفاوت ها، مواردی از عوامل و عناصر اصلی مشترک در انقلاب اسلامی و انقلاب های منطقه بررسی می شود. این عوامل در واقع چرایی و چگونگی شکل گیری و وقوع انقلاب اسلامی در ایران را بیان می دارد. همین عوامل در شکل گیری و پیدایی انقلاب ها در منطقه نقش اصلی را دارند.
1- نارضایتی عمیق از شرایط حاکم
در ایران قبل از انقلاب، شرایط سیاسی حاکم بر کشور به گونه ای بود که مردم هیچ نقشی در اداره کشور نداشتند. استبداد شاهی در پناه استعمار خارجی وضعیتی را در ایران ایجاد کرده بود که هر حرکت آزادیخواهانه و عدالتخواهانه به راحتی سرکوب می شد. وابستگی به اجانب روزبه روز بیشتر و با دین و مذهب در همه زمینه ها برخورد می شد و تلاش برای رشد فرهنگ غربی و بی بندوباری اخلاقی و اباحه گری به اوج رسیده بود. ایران به ژاندارم منطقه معروف شده بود و شاه به عنوان متحد رژیم صهیونیستی و نوکر آمریکا شناخته می شد. این وضعیت سرخوردگی شدیدی را در ملت ایران به وجود آورده بود و مردم به شدت از این وضعیت ناراضی و در پی تغییر آن بودند. این رویکرد حاکمان وضعیت بد اقتصادی برای مردم را نیز در پی داشت. وابستگی های اقتصادی به اجانب، از یک طرف ساختارهای اقتصاد سنتی مبتنی بر معیشت مردم را دگرگون ساخته بود و از طرف دیگر یک اقتصاد مونتاژ وابسته به بیگانه را شکل داده بود.
در این وضعیت فقر و محرومیت گریبان بخش های وسیعی از جامعه را گرفته بود که حلبی آبادها در جنوب تهران در آستانه پیروزی انقلاب سندی بر این دیدگاه است.
در کشورهایی چون تونس، مصر، لیبی، یمن، بحرین، عربستان، اردن و... همین وضعیت مشابه وجود دارد، استبداد حاکمان داخلی و وابستگی حکومت ها به نظام سلطه غربی و صهیونیزم بین الملل، موجب پیدایی یک نارضایتی عمیق در میان مردم این کشورهای اسلامی شده است. همانگونه که شاه نوکر آمریکا و متحد صهیونیست ها بود، در تمامی کشورهایی که اکنون امواج انقلابی در آن پدیدار شده، حاکمان، وضعیتی شبیه شاه دارند. عمده حکومت های عربی، طی دهه های اخیر در جبهه سازش وارد شده و به مخالفت با جریان مقاومت اسلامی می پرداختند. این وضعیت برای مردم این کشورها و به ویژه برای جوانان بیدار شده آنان قابل تحمل نبود.
2- ایدئولوژی اسلامی
انقلاب مردم ایران، از آن جهت نام اسلامی به خود گرفت که ایدئولوژی اسلامی و آموزه های دینی و رهبران دینی، بیشترین نقش را در به چالش کشیدن وضع موجود و ترسیم وضع مطلوب برعهده داشتند. در واقع ماهیت انقلاب ایران، دینی و اسلامی است. به همین خاطر در بسیاری از نوشته های سال های اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نویسندگان خارجی از انقلاب ایران، با عنوان «انقلاب الله اکبرها» و «انقلاب به نام خدا» یاد می کردند. شعارهای اصلی ملت ایران در انقلاب خود از جمله شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» یا شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» ماهیت انقلاب را بیان می دارد. در واقع مردم ایران بر مبنای «اسلام» انقلاب کرده و می خواهند جامعه آرمانی خود را بر مبنای اسلام شکل دهند.
اگر شعارهای مردم در کشورهای منطقه ملاحظه شود، این شعارها به لحاظ محتوایی، همان شعارهای ملت ایران است. شعار فراگیر «الله اکبر» در تمامی این انقلاب ها، انگیزه های قیام را نشان می دهد. شعار «الاسلام هوالحل» نشان دهنده این واقعیت است که مردم در کشورهای اسلامی در حال انقلاب، به اسلام به عنوان تنها مکتب رهایی بخش نگاه می کنند. اکنون اسلام گرایان در تمامی این کشورها موقعیت برتر داشتند و این رویکرد به اسلام، نشان می دهد که دوران ایدئولوژی های وارداتی مانند سوسیالیزم، ناسیونالیسم و لیبرالیسم پایان یافته است. اکنون اسلام عامل وحدت بخش بیش از یک و نیم میلیارد مسلمان است و روند پیروزی این انقلاب های اسلامی، نویدبخش تحقق ایده وحدت امت اسلامی می باشد.
3- گسترش روحیه انقلابی
نارضایتی از وضع موجود برای انقلاب کفایت نمی کند. پیدایی روحیه انقلابی و حماسی برای آمدن به صحنه و ایستادگی در برابر حاکمان فاسد و ظالم شرط لازم برای شکل گیری یک انقلاب است. این عامل در انقلاب اسلامی ایران وجود داشت و هم اکنون مشاهده می شود که در کشورهای اسلامی چگونه انقلابیون با یک روحیه انقلابی و حماسی در صحنه حضور دارند و بر تحقق اهداف انقلابی خود پافشاری تنند. در عرصه این مبارزات، وجه مشترک داشتن روحیه شهادت طلبی و تلاش برای رسیدن به فوز عظیم شهادت در راه اسلام برجستگی دارد. این روحیه هم در ملت ایران در حد اعلی مشاهده شد و اکنون وجود دارد و هم در میان ملت های مسلمان در دیگر کشورهای در حال انقلاب این روحیه مشاهده می شود.
4- نقشآفرینی رهبران دینی
در انقلاب اسلامی نقش اصلی در بسیج توده ها برعهده رهبران دینی و روحانی بود و در این میان، نقش رهبری حضرت امام خمینی(ره) یک نقش بی بدیل بود. رهبری که هیچ رقیب و معارضی نداشت و همه مردم و احزاب و گروه های سیاسی این نقش را پذیرفته بودند. مساجد، حسینیه ها از مهم ترین نهادهای بسیج گر توده ها در انقلاب اسلامی به حساب می آیند. بررسی صحنه مبارزات در کشورهای اسلامی : عربی در شمال آفریقا و خاورمیانه نشان می دهد از این جهت نیز تشابه کاملی وجود دارد. در تونس، مصر، لیبی، بحرین، یمن و... سهم احزاب و گروه های سیاسی اندک است و رهبران دینی و مذهبی بیشترین تأثیر را در هدایت توده ها دارند. روزهای جمعه و پس از نمازجمعه، بیشترین شور و نشاط انقلابی در کشورهای منطقه قابل ملاحظه است. مساجد در این کشورها همانند مساجد در ایران نقش مهمی در بسیج توده ها دارند و به عنوان پایگاه های اصلی انقلابیون شناخته می شوند.
انقلابهای منطقه در امتداد انقلاب اسلامی ایران
عوامل مشترک در پدید آوردن انقلاب اسلامی در سال 1357 و دیگر انقلاب ها در کشورهای اسلامی شمال آفریقا و خاورمیانه در دهه چهارم انقلاب اسلامی، به گونه ای است که می توان گفت:
الف- انقلاب های منطقه، اسلامی و تحت عنوان بیداری اسلامی نشأت گرفته از انقلاب اسلامی قابل تحلیل است.
ب- انگیزه ها و اهداف در انقلاب اسلامی ایران و دیگر انقلاب های در حال وقوع در بسیاری از موارد یکسان است.
ج- انقلاب اسلامی رویکردی ضداستکباری و ضدصهیونیستی دارد و این رویکرد در تمامی انقلاب های منطقه قابل ملاحظه است.
د- اسلام عامل اصلی وحدت بین انقلاب ایران و تمامی انقلاب های در حال وقوع است.
هـ - آمریکا و صهیونیزم بین الملل و کشورهای سلطه گر غربی دشمنان اصلی و مشترک انقلاب اسلامی و دیگر انقلاب ها هستند.
با توجه به مجموعه موارد ذکر شده می توان گفت این انقلاب ها در واقع در امتداد انقلاب اسلامی قرار دارند. حضرت امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی را سرآغاز انقلاب جهانی اسلام دانسته و این واقعیت در حال خودنمایی است. امام خامنه ای با توجه به تحقق وعده های امام خمینی(ره) در دیدار پرشور جوانان 73 کشور فرمودند: «بیداری اسلامی منطقه مقدمه قیام جهانی علیه آمریکاست.»
انقلاب اسلامی الگوی مقاومت و پیشرفت دیگر انقلابها
با توجه به اینکه انقلاب های در حال وقوع در بسیاری از جهات، از انگیزه های قیام گرفته تا آرمان ها و اهداف، با انقلاب اسلامی تشابه دارند و ضمن اینته این انقلاب اسلامی اکنون در دهه چهارم خود طی مسیر می تند، از دو جهت می تواند به عنوان یک الگو مدنظر رهبران سایر انقلاب ها در منطقه باشد. رهبر معظم انقلاب اسلامی بر این نکته تأکید دارند که هیچ الگوی واحد حکومتی برای همه کشورهای اسلامی وجود ندارد، لکن با توجه به اصول مشترک و اهداف مشترک تمامی مسلمانان می توانند در یک جبهه قرار گیرند. با چنین نگرشی حداقل در دو حوزه و قلمرو، جمهوری اسلامی که از مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی به شمار می آید، می تواند نقش الگویی برای تمامی انقلاب ها و نظام های سیاسی برخاسته از آنها داشته باشد.
1- در حوزه مقاومت و ایستادگی
انقلاب اسلامی و نظام نوپای اسلامی از بدو تشکیل در سال 1357 در معرض انواع تهاجم دشمنانش قرار گرفت و این تهاجم و فشارها در حوزه های گوناگون تا به امروز ادامه یافته است. دشمنان خارجی و در رأس آنها آمریکایی ها و صهیونیست ها تصور می کردند با کمک متحدان منطقه ای خود به ویژه ارتجاع عرب می توانند با انواع فشارها، جمهوری اسلامی را از پای درآورند، اما ملت ایران به رغم توطئه ها، دسیسه ها، فتنه ها و فشارهای گوناگون طی 33 سال گذشته، با مقاومت و ایستادگی توانست بر همه این دشمنی ها غلبه کرده و انقلاب و نظام اسلامی خویش را حفظ کند. ایستادگی ملت ایران ریشه در اعتماد به قدرت الهی، اعتماد به نفس، وحدت و پیروی از ولایت دارد. ملت ایران از یک طرف به توانایی خود در غلبه بر مشکلات باور پیدا کرد و از طرف دیگر شکست پذیری دشمنان را امری ممکن دانست. این دو دستاورد ملت ایران، در شرایطی حاصل شد که در گذشته از یک طرف ناتوانی بر او القا شده بود و از طرف دیگر اینگونه تبلیغ کرده بودند که آمریکا و نظام سلطه شکست ناپذیرند. بنابراین یکی از مهم ترین حوزه های الگویی برای انقلاب ها همین حوزه مقاومت و ایستادگی و امید به پیروزی داشتن است. الگوی ایران و تجارب ارزشمند آن طی 33 سال گذشته می تواند برای عبور این انقلاب ها از بحران های دشمن ساخته بسیار راهگشا باشد.
2- در حوزه پیشرفت
جلوگیری از پیشرفت ایران اسلامی با هدف تضعیف اسلام و ناکارآمد نشان دادن نظام اسلامی، از اهداف عمده دشمنان انقلاب اسلامی بود. در این راستا دشمنان طی 33 سال گذشته مجموعه ای از اقدامات را به عمل آوردند تا ایران اسلامی پیشرفت نکند. اکنون برخلاف خواست دشمنان، ایران کشوری در حال پیشرفت و جهش است. سند چشم انداز بیست ساله، ایران اسلامی را در جایگاهی ممتاز تعریف کرده و اکنون گام های بلند برای قرار گرفتن در این جایگاه رفیع در حوزه های گوناگون در حال برداشته شدن است. ایران اسلامی اکنون عضو باشگاه هسته ای و باشگاه فضایی شده و با سرعت رشد علمی 13 برابر سرعت میانگین رشد علم در جهان، به سرعت در علوم نوین به جلو می رود و فاصله خود با دنیای پیشرفته را کم می کند. نظام جمهوری اسلامی طی 33 سال گذشته دارای تجارب بسیار ارزشمند و دستاوردهای بسیار گران سنگ در حوزه علوم نوین و فناوری های جدید است. به طور قطع و بدون تردید ایران اسلامی از این جهت نیز می تواند به عنوان یک الگو مورد توجه تمامی انقلاب های منطقه قرار گیرد.