* آقای نوباوه ، شما نفر اول مرحله دوم انتخابات شهر تهران هستید. این رای بالا را ناشی از چه چیز میدانید و حضور شما در فهرستهای انتخاباتی چقدر در این رای تاثیر داشت؟
** سخت است هر کس بگوید چرا مردم او را انتخاب کردهاند، این سوالی است که باید از مردم پرسیده شود، اما من سعی کردم در دورانی که خبرنگار بودم یا زمانی که خدمتگزار مردم در مجلس بودم، حس و روح مطالبهگری را نسبت به حقوق مردم در هر شرایطی پیگیر باشم.
وقتی که خبرنگار بودم فکر میکردم با تهیه گزارشات، مجهولها را به معلوم تبدیل کنم و خطاهای صورت گرفته و حلقههای مفقوده برای مردم را پیدا کنم تا بتوانم خدمتی به جامعه داشته باشم.
من بچه جنوب شهر هستم و میان مردم زندگی میکنم ، در هیاتها و تکایا شرکت میکنم و از مشکلات مردم از نزدیک با خبر هستم. وقتی میبینم فردی به خاطر 100 هزار تومان ممکن است زندگیش تغییر کند تلاش میکنم هر کاری از دستم برمیآید، انجام دهم. بنابراین، به لطف خدا خیلی از مشکلات مردم دور نیستم. همیشه گفتهام برگزاری انتخابات یک پروسه یک ماهه نیست که در این زمان بخواهیم تلاش کنیم و میان مردم محبوب شویم. لذا روند زندگی انسان باید به گونهای باشد که قابل درک باشد و به لطف خدا این مساله شامل حال من بوده است.
* آیا حضور در فهرست گروه خاصی باعث رای بالای شما نشد؟
** اصلا. من به مباحث لیست و گروه و جناح هیچوقت نگاه نکرده ام و به آن اعتقاد ندارم، ولی فکر میکنم جبههای مثل پایداری (که اسمم داخل آن فهرست بود) با شعارهای نوگرایی، پوستاندازی و کارآمدی بیشتر مورد اقبال مردم قرار گرفت.
سعی کردیم بچههای انقلاب و جنگ را که التفات و غیرت دارند و برای احیای کشور حاضرند جانفشانی کنند جمع کنیم و آنها را به میدان بیاوریم و با حضور آنها مجلس کارآمدی داشته باشیم. در این 4 سالی که از دوره هشتم گذشت، متوجه ضعف مجلس شدیم. باید بگویم بزرگترین ضعف در کارگروهها و کمیسیونهای مجلس است، یعنی اگر خانه ملت دچار یک اشتباه میشود به دلیل این است که روی آن طرح مطالعه و کار کارشناسی نکرده است. تاکید دارم اگر روزی انتخابگر باشم، سعی میکنم یک کمیسیون خوب، لایق و خدمتگزار تشکیل دهم. لذا نگاه جبهه پایداری نگاهی تخصصی و اعتقادی بود که نیروهایی که میآیند حتما دارای قابلیت بالا باشند، به همین دلیل این گروه شکل گرفت.
این طیف اصولگرایی نه در شعار بلکه در عمل تلاش کرد که به کار خود بپردازد. به هر حال وقتی 75 میلیون نمیتوانند در مجلس حاضر شوند به 290 نفر رای میدهند تا به جای آنها تصمیم بگیرند.
* نتایج انتخابات نشان میدهد که مردم آنچنان براساس فهرستهای انتخاباتی رای ندادهاند. به نظر شما دلیل این مساله چیست؟
** علت این است که ما طی دوران گذشته و این دوره یک جماعت حداقل 30 درصدی جوان تازهوارد داریم، آنها نگاهشان دیگر سنتی نیست بلکه همه چیز را به خوبی میدانند.
به نظرم میرسد که این اتفاق بسیار زیباست چون مردم اصلا لیستی رای ندادند و به نفر اول و آخر نگاه نکردند، بلکه مردم براساس شناختی که داشتند دست به انتخاب زدهاند.
«قرآن میگوید بشارت به کسانی است که همه سخنان را گوش میکنند و بهترین را انتخاب میکنند»، لذا به نظر میرسد اتفاقی که رخ داد بسیار جالب بود و مردم با حضور و تعهدشان بهرغم تمامی مشکلات، انتخاب آگاهانهای انجام دادند. مردم باوجود تنوع فهرستها، حتی آنهایی که تمامی اصولگرا بودند، دست به انتخاب اصلح زدند و ما دیدیم که انتخاب اصلا لیستی نبود.
در این انتخابات جوانگرایی هم جزو انتخاب مردم بود و این جرقه و طلیعه خوبی بود که در انتخابات ریاست جمهوری آینده هم شاهد آن خواهیم بود.
* به بحث مجلس نهم میپردازم. احساس میشود که ساز و کار فراکسیون اصولگرایان در مجلس هشتم در مجلس آینده دچار تغییر شده است، چرا چنین اتفاقی رخ داده است؟
** این اتفاقات مبارک و مثبت است و البته اگر مدیریت نشود، منفی خواهد بود. ما در مجلس هشتم درس گرفتیم و دیدیم که اصولگرایی در قالب یک شعار باقی ماند و به وظایف اصلی خودش نتوانست عمل کند که علت آن را همه میدانند.
این بار تعداد چهرههای شاخص جریان اصلاحطلب در مجلس نهم بسیار کم است و ما میبینیم حدود 100 نفر از منتخبان جدید با پرچم مستقل بودن اما با گرایش اصولگرایی وارد مجلس شدهاند.
این اتفاق خوب است اما ما باید این افراد را با برنامه مشخص و یک هدف منسجم سازماندهی کنیم تا منتظر نتایج مثبت آن باشیم.
جبهه پایداری و جبهه متحد اصولگرایی با وحدتی که قبلا قولش را داده بودند به نتیجه مشترک رسیدهاند و مواضع یگانهای در داخل مجلس دارند لذا قرار است با تشکیل یک فراکسیون بزرگ اصولگرا به فعالیت بپردازند البته در دل این فراکسیون بزرگ مانند دوره قبل، فراکسیونهای دیگری به فعالیت خواهند پرداخت.
البته متاسفانه یک جریانی در داخل مجلس در حال شکل گرفتن است که تلاش میکند فراکسیون اصولگرایان در ابتدا تشکیل نشود و انتخاب رئیس و هیات رئیسه مجلس در داخل آن صورت نگیرد و این اتفاق بدی است.
باید توجه داشت که قطعا تکرویها به اصولگرایی و وحدت اصولی داخل مجلس خدشه وارد خواهد کرد.
قطعا با این شیوه یکسوم نمایندگان مجلس از این روش منزجر خواهند شد و به سمت تشکیل یک فراکسیون مستقل خواهند رفت که این پیامد بسیار ناخوشایندی است.
* پس احتمال این اقدام هست؟
** بله، قطعا، اگر ما بد عمل کنیم چنین اتفاقی خواهد افتاد. الان باید کسانی که مدعی اصولگرایی هستند در جهت تشکیل فراکسیون واحد اصولگرایی حرکت کنند.
به هر حال جبهه پایداری و جبهه متحد اصولگرایان اعلام کرد ه اند که جلسه اصولگرایی را تشکیل میدهند اما هنوز گروههای اصولگرای دیگری در مجلس هستند که با این جلسه موافق نیستند.
* این عدم تفاهم میان اصولگرایان باعث نمیشود که مجلس نهم با تفرقه، نتواند به مباحث کارشناسی و اقدامات ضروری بپردازد؟
** صددرصد اینطور است، وقتی در مجلس هشتم بحث دانشگاه آزاد و طرح وقف آن مطرح شد، دیدیم که نیمی از نمایندگان مجلس اصلا فکر نکرده به آن رای دادند و متوجه نشدند چه اتفاقی قرار است، رخ دهد.
40 نفر با این طرح مخالفت کردند که یکی از آنها من بودم، تاکید کردم که چنین طرحی باعث میشود ما اموالی را وقف کنیم که واقفش مردم هستند.
وقف دانشگاه آزاد شرعا و قانونا مساله داشت و بعد از این که چنین طرحی رای آورد و همه متوجه شدند چه اشتباهی صورت گرفته، مسائل بعدی رخ داد.
بنابراین چنین طرحهایی باید با انسجام در فراکسیون اصولگرایان بحث و مدیریت شود تا زمانی که به صحن علنی مجلس آمد و خواست شکل قانونی به خودش بگیرد همه بتوانند منطقی در موردش فکر کنند.
چنانچه این اتفاق رخ ندهد، در مجلس نهم، شاهد چنین طرحهای غیرکارشناسی خواهیم بود.
* از آنجا که تعداد زیادی از منتخبان مجلس نهم اعلام کردهاند که گرایش سیاسی مستقل دارند، آیا طیف جدیدی در مجلس شکل خواهد گرفت؟
** خوشبختانه مستقلهای مجلس تقـــــریبا بیش از 90 درصدشان، گرایشهای اصولگرایی دارند؛ ولی در قالب گروههای مستقل به مجلس راه پیدا کردهاند.
لذا اگر اصولگرایی قصد دارد از همه ظرفیتهای خود استفاده کند حتما باید با برنامه بیاید تا بتواند مستقلها را نیز جذب خودش کند.
* آیا این مستقلها گرایش اصلاحطلبانه ندارند، آینده این فراکسیون در مجلس چگونه خواهد بود؟
** در پوستاندازی که در انتخابات صورت گرفته میبینیم که اصولگرایان جدیدتر یا اصلاحطلبان متفاوتتری به مجلس راه پیدا کردهاند و این نشان میدهد که مردم به نوگرایی و کارآمدی بیشتر توجه داشتهاند.
البته در مجلس آینده کسانی که با تابلوی اصلاحطلبی وارد مجلس شدهاند زیر 10 نفر هستند، لذا برای فراکسیون اصلاحطلب در آینده مجلس ظرف سنگینی را نمیبینم.
* مجلس نهم با چه تفکر و رفتاری تشکیل خواهد شد؟
** قطعا مجلس نهم هم اصولگراست اما با 2 شعار!
فراکسیون قدیمی اصولگرا قطعا به فعالیتش ادامه خواهد داد، اما گروه دیگر اصولگرایی هم خواهد بود که سعی میکند از همه پتانسیلهای دیگر مجلس استفاده کند.
قطعا ما فراکسیونی که با یکدیگر تعارض فکری داشته باشند نخواهیم داشت.
* در مجلس هشتم اتفاقات زیادی رخ داد و دیدیم که فراکسیونهای زیرمجموعه اصولگرایان با یکدیگر دچار تضاد فکری شدند، آیا این روند در مجلس نهم هم دیده خواهد شد؟
** علت این اتفاق در مجلس هشتم این بود که ریاست مجلس با ریاست فراکسیون اصولگرایی یکی شد.
شاید تعارض نوع مسوولیتها باعث جلوگیری از اتحاد کامل میان اصولگرایان بود.
* یعنی اگر رئیس مجلس، رئیس فراکسیون اصولگرایان نبود تعارضی ایجاد نمیشد؟
** قطعا اگر این دو تفاوت داشت چنین اتفاقی رخ نمیداد.
به هر حال هنگام اداره مجلس امکان دارد تعارضی با نگاه اصولگرایی ایجاد شود که ما (طیف جبهه پایداری) این را صحیح نمی دانیم.
* همین حالا طیفهای مختلف اصولگرا در مجلس نهم، بر سر انتخاب رئیس مجلس با یکدیگر اختلاف دارند، اگر این اختلاف در آینده حل شود و یک فرد انتخاب شود احتمال این که طیف مقابل در مقابل رئیس آینده مقاومت کند وجود دارد؟ آیا با این روش مجلس میتواند منسجم باشد؟
** بله قطعا منسجم خواهد بود، اختلاف اشکالی ندارد چون مبنایی نیست. چون قرار نیست که مابین خوب و بد انتخاب کنیم، بلکه ما قرار است بین خوب و خوبتر انتخاب کنیم.
ما در دوره هشتم دیدیم که وقتی آقای حداد عادل در فراکسیون اصولگرایان رای نیاورد به راحتی در صندلی نمایندگی قرار گرفت و رئیس کمیسیون فرهنگی شد و به کارش ادامه داد.
بنابراین ما معتقدیم اگر رقابت نباشد هیچکاری شکل نمیگیرد. نباید سیاسیکاری در کار رقابت ایجاد کرده و مسابقه را آلوده کنیم.
* شما از حامیان یکی از دو کاندیدای مطرح برای نامزدی ریاست مجلس هستید. اگر کاندیدای شما رای نیاورد، میزان همکاری شما به عنوان طیف رقیب با رئیس مجلس آینده چگونه خواهد بود؟
** ما صددرصد همکاری تنگاتنگی با رئیس مجلس آینده خواهیم داشت، ما از نظر فکری آنقدر رشد کردهایم که به سلیقه فردی خود توجه نکنیم و سلیقه جمع را بپذیریم.
ما برای کارمان معیار مشخص کردهایم و اگر در مورد افراد، آقای لاریجانی یا آقای حداد و حتی شخص سوم بحث میکنیم، براساس معیار است.
امیدوارم که همه ما براساس وظایف خود عمل کنیم و من تلاش دارم براساس وظیفهای که برعهده دارم در اولین روز مجلس نهم فراکسیون رسانه و هنر را اعلام موجودیت کنم تا به مسائل هنر و رسانه نگاه جدی داشته باشد.
* چه کاستیهایی در مجلس هشتم وجود داشت که در مجلس نهم باید پیگیری شود؟
** نباید به این قضیه سیاسی نگاه کرد بلکه باید به صورت تخصصی در مورد آن سخن گفت .
به نظر میرسد بزرگترین مشکل یک قوه، کارایی آن است. مجلس اگر به صورت تخصصی و خوب کار کند، این تخصص میتواند سایه بر سیاستش بیندازد. مجلس هشتم در بعد تخصصی و در کمیسیونها دارای ضعف آشکار بود.
* دلیلش چه بود؟
** از انتخاب افراد برای کمیسیونها گرفته تا انتخاب روسای آنها و هدایتشان ما دچار مشکل بودیم که باید در این روند بازنگری شود.
به طور مثال اگر از طرف هیاترئیسه مجلس، روسای کمیسیونها جلسات منظم داشته و هدایت شوند و سختگیری در مورد وظایف آنها صورت بگیرد این رفتار به اعضای کمیسیون منتقل میشود و کارها به صورت منسجم و با نظم صورت میگیرد.
در بسیاری مواقع در مجلس میبینیم که کمیسیونهای مجلس به حد نصاب برای تشکیل جلسه نمیرسید و تشکیل نمیشد.لذا اگر هیاترئیسه، روسای کمیسیونها را بخوبی منسجم کند و از آنها گزارش عملکرد بخواهد قطعا کارآمدیها بالا خواهد رفت.
اگر هیاترئیسه قوی داشته باشیم و روسای کمیسیونها منطقی انتخاب شوند مجلس متحول خواهد شد، چون بزرگترین اشکال ما در وضع قوانین چه به صورت طرح و لایحه به دلیل ضعف کمیسیونهای تخصصی مجلس است.
* اگر جلسات علنی مجلس که در هفته 3 روز است کمتر شود و به زمان تشکیل جلسه کمیسیونهای تخصصی افزوده شود کارآمدی مجلس بهتر خواهد شد؟
** بله حتما، پیشنهاد ما در فراکسیون این خواهد بود که جلسات علنی را به حداقل برسانیم، چون داشتن یک جلسه در هفته هم کافی است. لذا جلسات کمیسیونها باید 2 برابر شود و هر روز صبح کمیسیونها تشکیل شود، چون بعدازظهر کارایی کمتر است.
اگر این اتفاق رخ دهد خواهیم دید مجلس متحول خواهد شد.
ما الان شاهد هستیم که برخی نمایندگان در داخل صحن علنی اصلا حرفی به میان نمیآورند، ولی این بدان معنا نیست که آنها کاری نمیکنند، بلکه این افراد پرمشغلهترین و فعالترین افراد در کمیسیونها هستند.
اما در داخل صحن میبینیم کمتر از 10 نفر از نمایندگان هستند که در مورد همه چیز نظر میدهند. باید این سوال ایجاد شود که آیا نماینده آنقدر متخصص است که در حوزه فرهنگ، بهداشت، صنعت، نفت و... اظهارنظر کند؟ قطعا اینطور نیست و این سخنان جز گرفتن وقت مجلس چیز دیگری نیست!
بنابراین اگر روسای کمیسیونها اظهارات صحن علنی را برنامهریزی کنند و سخنگوی کمیسیونها و اعضای آن در مورد مباحث تخصصی در صحن علنی صحبت کنند ما شاهد مصوبات بهتری خواهیم بود.
بارها دیدهایم که وقتی طرحهای فرهنگی به مجلس ارائه میشود اکثر نمایندگان صاحب نظر هستند و حتی یک وقت هم به اعضای کمیسیون فرهنگی داده نمیشود که از طرح یا لایحه مربوط به کمیسیونش دفاع کند.
این مسائل اشکالات تخصصی و تکنیکی کار مجلس است و اگر برطرف شود قوانین قویتری خواهیم داشت.
* در بحث قانون مطالبی را گفتید، اما مجلس هشتم در بحث نظارت هم مسائلی را داشت.
** در مجلس هشتم به رغم نگاههای مختلفی که ایجاد شد کار در بعد نظارتی مجلس بسیار خوب آغاز شد. در ابتدا یک معاونت نظارت تشکیل شد و وقتی ناظران در مجلس انتخاب شدند زیر نظر معاونت نظارت توانستند کارایی خوبی داشته باشند.
افزایش نظارت و بهرهوری در این زمینه، به قدرت تقنینی مجلس کمک کرد. اگر حتی ما نصف کار مجلس را تعطیل کنیم و فقط نظارت بر حسن اجرای قانون را داشته باشیم قطعا مجلس موفقتری خواهیم داشت.
ما در حوزه قانونگذاری نیازمند قانونگذاری زیادی نیستیم، چون قانون به اندازه کافی داریم، ولی بیشتر نگاهمان باید نظارت بر حسن اجرای قانون باشد.
* در بحث نظارت، مجلس هشتم با دولت درگیریهایی پیدا کرد. آیا نوع نظارت مجـــلس هشتم این اتفاق را به وجود آورد؟
** درگیری طبیعی است، به هر حال وظیفه ذاتی مجلس نظارت است، چون مجلس 2 وظیفه اساسی قانونگذاری و نظارت را برعهده دارد، قطعا در نظارت تعارض و اختلاف سلیقه ایجاد میشود، اما حد این نظارت توسط قانون مشخص شده است. حتی در مورد بحث نظارت ما خیلی با آقای رئیسجمهور صحبت کردیم و گفتیم که نظارت ما کمکی برای دولت است.
* اگر دولت نپذیرد؟
** اگر نپذیرد که محدوده کارها را قانون مشخص کرده است.
نظارت همیشه بوده است. الان اگر مجلس نظارت شورای نگهبان را هم نپذیرد به مجمع تشخیص مصلحت میرود.
* چرا یکی از مشکلات مجلس هشتم با قوه مجریه در بحث نظارت بود؟
** ما مورد خاص و حادی نداشتیم، ولی مواردی که پیش آمد اختلاف سلیقه یا نگاه بود، اما در اصل نظارت کسی نمیتواند خللی وارد کند، چون قانون چارچوبها را مشخص کرده است.
اگر مجلس اشتباه کند جلویش را شورای نگهبان میگیرد، اگر دولت اشتباه کرد این مجلس است که باید جلوی آن را بگیرد.
البته نظارت هم کمکم باید عادت شود و ما باید یاد بگیریم که نظارت داشته باشیم. ما 3 بار خدمت رهبر معظم انقلاب در طول 4 سال عمر مجلس هشتم رسیدیم و اولین بعدی که ایشان به آن بسیار تاکید کردند نظارت مجلس بود.
قطعا در بحث نظارت تعارض، اختلاف نظرو بحث به وجود میآید، اما اساس آن مثبت است و باید به آن جدی نگاه شود.
* حالا که به بحث نظارت میان مجلس هشتم و دولت دهم رسیدیم این سوال وجود دارد که مجلس آینده آیا همین شیوه را با دولت در پیش خواهد گرفت؟
** یکی از وظایف مهم مجلس ایجاد شرایط مناسب برای امور اجرایی کشور است. یعنی در تعامل میان قوا برای دولت امکان فعالیت و اجرای مناسب فراهم شود. به هر حال ما قبول داریم که کار دولت در بحث اجرا بسیار سختتر از مجلس است و ما باید کمککار دولت باشیم و این تنها مربوط به یک دولت هم نیست، اما مجلس هم باید در خصوص وظایفی که دارد با شدت وارد شود و چنانچه دولت هم استدلال منطقی داشت آن را مطرح کند.
لذا نباید اختلافات میان دو قوه باعث این ترس شود که مجلس از اختیاراتش کوتاه بیاید چون این امر بسیار خطرناک است.
قطعا نظارت مجلس نهم کمکحال دولت دهم خواهد بود و قوه مجریه از این نظارت بهره خواهد برد.
* مجلس هشتم در بحث استیضاح وزرای دولت دهم ورود پیدا کرد و در این میان دیدیم که در مورد استیضاح وزیر راه، رئیسجمهور و شخص وزیر در این جلسه حاضر نشدند. آیا این اختلاف نظر نبود؟
** ما در بحث استیضاح از وزرا توضیح میخواهیم. اما باید بگویم استیضاح سیاسی را بسیار غلط میدانم.
استیضاحی که به عنوان اهرم فشار برای دولت به کار گرفته شود بسیار غلط است اما استیضاحی که برای بهتر انجام شدن امور اجرایی باشد بسیار کارصواب و درستی است.
استفاده از استیضاح به عنوان یک اهرم فشار هم کار بسیار بدی است، این که عدهای بهخاطر احداث نشدن خط آهن تصمیم بگیرند وزیری را استیضاح کنند و کل امور کشور را به مخاطره بیندازند کار درستی نیست.
به عنوان نمونه ما در استیضاح وزیر راه دیدیم جلسهای برگزار شد و نتیجه آن مثبت نبود و به تبع آن با همکاری دولت هم مواجه نشدیم که این مساله به نفع کشور نبود. بنابراین ما باید صلاح کشور را ببینیم.
* در بحث سوال از رئیسجمهور چطور؟
** در استفاده از هر بعد نظارتی باید بحث در باره همکاری باشد. سوال از رئیسجمهور هم حق قانونی مجلس بود اما کمکی به حل مساله نکرد چون زمان سوالها گذشته بود و سوالات بیشتر از آن که تخصصی باشد، سیاسی بود.
* آیا فرآیند حق استفاده مجلس از سوال از رئیسجمهور را قبول دارید؟
** بله، قطعا، البته چون سوال از رئیسجمهور در مجلس هشتم برای اولین بار در طول تاریخ کشور صورت گرفت، کمی قضاوت در موردش سخت بود.
در این نوع سوال پرسیدن از رئیسجمهور سلیقهای به کار گرفته نشد و من حتی به آقای علی مطهری (طراح سوال از رئیسجمهور) گفتم سوال از رئیسجمهور خیلی خوب است اما نه سوال سیاسی که نهایت آن مشخص است.
ما اگر سوال کنیم تا گرهی از مشکلات کشور باز شود اشکالی ندارد اما اگر سوال سیاسی باشد اثر مثبتی نخواهد داشت.
* آیا در مجلس نهم هم این احتمال وجود دارد که سوال از رئیسجمهور شکل بگیرد؟
** چیزی که قانون است میتواند اجرا شود و جزو اختیارات است چون مردم آن را از مجلس میخواهند. منتها امیدوارم نگاه در این بخش منطقی باشد.
* به عقیده شما ، مجلس آینده باید با چه شاخصههایی کار خود را آغاز کند و بزرگترین اولویت آن چه باشد؟
** همه در مورد اولویتها میپرسند، ما امروز مهمترین چیزی که جلوی دیدمان است بحث اقتصاد است اما اعتقاد دارم مهمترین مساله ما بحث فرهنگی کشور است.
اگر فرهنگ اصلاح منطقی نشود، اقتصاد ما هم درست نخواهد شد و نگاه ما در نوع مصرف و صرفهجویی بهتر نخواهد شد.
از آنجا که امروز دشمن در مقابل ما جبهه گرفته است و قصد دارد بچههای ما را فاسد کند و با هر شیوهای از جمله مواد مخدر قصد و نیت خود را اجرایی میکند لذا به نظر میرسد باید اولویت اساسی فرهنگسازی باشد. رهبر معظم انقلاب امسال یک اولویت بزرگ را برای کشور طراحی کردند و یک راه آشکار در مقابل مجلس نهم قرار دادند. ایشان بحث حمایت از تولید ملی را به عنوان یک راهکار اساسی اعلام کردند که به نظر میرسد عمل به این شعار باعث مـــیشود با افزایش تولید ملی، مشکل بیکاری به حداقل برسد.
با حل مشکل بیکاری، بحث ازدواج نیز مطرح میشود و کمکم مسائل فرهنگی کشور رو به بهبود میرود.
اگر به دنیای اطرافمان نگاه کنیم میبینیم ژاپن و آلمان دو کشوری بودند که در جنگ جهانی دوم شکست خوردند اما همین دو کشور در حال حاضر دو غول اقتصادی دنیا هستند.
این کشورها در اثر تنپروری و مصرف زیاد به این جایگاه نرسیدند بلکه تلاش کردند و اگر امروز به لحاظ رفاه اجتماعی و تامین آتیه میتوانند حرف بزنند به این دلیل است که در این زمینه فرهنگسازی کردهاند.
لذا طرح شعار حمایت از تولیدات ملی نیازمند یک فرهنگسازی است و مردم باید مجاب شوند که از اجناس ایرانی استفاده کنند و بدانند هموطن کارگر آنها از این مسیر ارتزاق میکند.
الگویی که رهبر معظم انقلاب ارائه کردند راهگشای بسیار مناسب برای مجلس نهم است و اگر مجلس دید خود را بر این امر متمرکز کرده و مشکلات سرمایهگذاری داخلی و تولید ملی را با قانونگذاری حل کند قطعا 50 درصد مشکلات فعلی کشور در بعد اقتصادی حل خواهد شد. دعواهای سیاسی داخل مجلس هیچ اشکالی ندارد، اما اگر نهایت آن منجر به این شود که ما همفکری برای مسائل ملی کنیم بسیار مثبت است. اینکه هر کدام ما سازی را بزنیم کارها را بدتر خواهد کرد به نظر میرسد بدنه دولت باید در امر مقابله با واردات و رانتخواریها در کشور (که دولت هم بشدت در حال مقابله با آن است اما زورش نمیرسد) بیشتر فعال شود. امروز اطلاع دارم واردات موز در انحصار دو تا سه نفر، و واردات پرتقال در اختیار چند فرد مشخص یا برنج و شکر در اختیار یک مجموعه است بنابراین ما باید دستهای انحصار طلب را در کشور قطع کنیم.
اگر ما بتوانیم این انحصار را از بین ببریم و به قوای سهگانه کشور بسپاریم و آن را به روال عادی بازگردانیم کشور موفق خواهد بود.
وزیر بازرگانی دو سال پیش گفت که ما با واردکنندگان موز صحبت کردیم که موز را با قیمت هزار تومان بفروشند اما آنها میگفتند هزار و 200 تومان.
وزیر گفت که دولت برای کاهش قیمت اقدام به واردات موز از کشور اکوادور کرده بود اما وقتی میخواستند از این کشور موز وارد کنند کشتی نبوده که آن را به ایران بیاورد چون کسانی که موز وارد میکردند رفته بودند شرکتها را مجاب کرده بودند به آنها کشتی اجاره ندهند.
این امر نشان میدهد داخل نظام ما دستهای آلوده و رانتخواران بسیار بزرگی هستند که باید دست این افراد قطع شود.
همین حالا مناطق آزاد ما یکی از راههای ورود کالای قاچاق به کشور شده است این مناطق درست شده که امورکشور را انجام دهد و به نقاط محروم خدمت کند ولی الان عاملی برای ضربه زدن به اقتصاد شده است.
لذا سه قوه مقننه، قضائیه و مجریه کاملا باید با یکدیگر منسجم شوند تا وعده افزایش تولید ملی محقق شود.
راهکارهای که رهبر انقلاب برای دولت و مجلس مشخص کرد اگر در سال 91 درست به آن نگاه شود در چشمانداز آینده بسیار پیشرفت خواهیم کرد اگر نه، در همه زمینهها ضربه خواهیم خورد.