صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۱۳۹۱ - ۱۳:۲۴  ، 
کد خبر : ۲۴۷۹۶۵
جانشین فرمانده کل سپاه در گفت‌وگوی اختصاصی با صبح صادق

دفاع مقدس تجسم عینی مدیریت انقلابی در شرایط دشوار است

على حیدرى - علیرضا جلالیان اشاره: در آستانه هفته دفاع مقدس امسال مانند سال هاى گذشته بر آن شدیم تا بانگاهى ویژه به موضوعات مربوط به دفاع مقدس بپردازیم. با همفکرى دوستان در تحریریه نشریه تصمیم گرفته شد تا با توجه به شرایط اعمال تحریمهاى اقتصادى از سوى دشمنان انقلاب اسلامى در این برهه از زمان، نگاهى دوباره به تحریم اقتصادى غرب علیه جمهورى اسلامى در دوران دفاع مقدس داشته باشیم و در رهگذر تجربیات آن دوره، نحوه عبور از این مقطع تاریخى را که خود عرصه جدیدى از رویارویى غرب با انقلاب اسلامى است، بررسى کنیم. در کنار گفت وگوها و مطالب خوبى که توسط دوستان تهیه شد، درصدد برآمدیم تا درگفت وگویى با سردار سرتیپ حسین سلامى، جانشین فرمانده کل سپاه که همواره نگاهى استراتژیک و راهبردى به مقولات مختلف دارند، به بررسى مقوله تحریم اقتصادى جمهورى اسلامى ایران در دوران دفاع مقدس و شرایط فعلى، استراتژى جمهورى اسلامى براى مقابله با تحریم اقتصادى در دوران دفاع مقدس و مقایسه توانمندى هاى آن دوره با امروز بپردازیم. با پیگیرى هایى که انجام شد سردار سلامى على رغم مشغله های، فراوان به ویژه در آستانه هفته دفاع مقدس، فرصتى را در اختیار ما قرار دادند و به موضوعات و سوالات مطرح شده به صورت جامع و متقن پاسخ دادند. ضمن تشکر از پیگیرى معاونت روابط عمومى و امور بین الملل دفتر فرماندهى کل سپاه و همچنین دفتر سردار سلامى، ماحصل این گفت‌وگوى یکساعت و سى دقیقه اى را مى خوانید.

* به عنوان اولین سؤال درباره نقاط اشتراک دوران دفاع مقدس (جنگ سخت) با شرایط فعلی (جنگ نرم) توضیح بفرمایید.
** اول تشکر می کنم که در موضوع دفاع مقدس به یک سطح کلان و استراتژیک آن پرداختید. به هر حال دفاع مقدس یکی از واقعه های مهم تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی و کشور جمهوری اسلامی ایران است و یک مقطع تأثیرگذار و سرنوشت ساز، هم در روند تحولات کشور ما و هم در تعیین مسیر تحولات منطقه غرب آسیا و به نوعی جهان اسلام.
همان طوری که دفاع مقدس یکی از پدیده های شکل یافته تحت تأثیر وقوع انقلاب اسلامی است که در اثر بر هم خوردن موازنه قوای جهانی در دوره جنگ سرد و یک تأثیر ویرانگر در استراتژی قدرت های مسلطی مانند آمریکا به وقوع پیوسته، حوادث سرنوشت ساز پس از دفاع مقدس هم در سطح منطقه غرب آسیا و جهان اسلام از تأثیرات دفاع مقدس بوده است.
بنابراین مطالعه دفاع مقدس به عنوان مبدأ یک تاریخ سیاسی جدید در جهان اسلام و جمهوری اسلامی ایران و منطقه خلیج فارس و غرب آسیا فقط ضرورتاً مطالعه تاریخ نیست، بلکه مطالعه حادثه ای است که دامنه تأثیر زمانی بسیار طولانی دارد و تا افق ها و چشم اندازهای نامعینی هنوز این حادثه در بستر زمان با تأثیرات و پیامدهای خودش جاری است و تجربیات حاصله از آن برای مدیریت جامعه در شرایط بحران و جنگ کماکان ارزشمند و قابل استفاده است و می توان به عنوان یک الگو و مدل ماندگار برای اداره یک جامعه انقلابی در شرایط جنگ و بحران در فضای نابرابر قدرت تحت تأثیر تحریم اقتصادی و انزوای سیاسی تلقی شود. بنابراین من فکر می کنم که از این جهت که دفاع مقدس مدل مجسم مدیریت جامعه انقلابی در شرایط بحرانی و سخت است، برای ما یک ارزش فوق العاده دارد.
یک پدیده زنده یک مطالعه کاملاً ارزشی و کاربردی تلقی می شود، اما در مورد نقاط اشتراک دوران دفاع مقدس که ما در شرایط جنگ نظامی خارجی با یک مقیاس جهانی قرار گرفتیم با امروز که در شرایط یک نبرد نرم همه جانبه باز هم با یک مقیاس جهانی قرار گرفته ایم، اولین نکته این است که مقیاس هر دوی این درگیری ها جهانی است. یعنی آن زمانی که ما در دفاع مقدس در یک نبرد بزرگ نظامی خارجی قرار داشتیم، مجبور بودیم با یک آرایه ای جهانی از قدرت بجنگیم به این شکل که حتی با توجه به اینکه ما در فضای دوقطبی جنگ سرد در حال نبرد بودیم، آرایش سیاسی و نظامی و اقتصادی و روانی که علیه ما شکل گرفته بود، کاملاً متفاوت و متضاد با آرایش سیاسی در دوران جنگ سرد بود.
به این معنا که آمریکا و شوروی که در دوران دوقطبی جنگ سرد در همه حوادث در مقابل هم می ایستادند و جنگ های آن دوره به شکل جنگ های نیابتی یک مدلی تنزل یافته از رقابت این دو ابرقدرت بود، اما در حادثه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس آمریکا،شوروی و متحدان آنها، چه متحدان اروپایی و چه متحدان منطقه ای،دقیقاً در پدیده جنگ و دفاع مقدس همه حامی صدام و در مقابل ما قرار داشتند.
یعنی از هیچ یک از امتیازات توازن قوای دوقطبی جنگ سرد در دفاع مقدس بهره نبردیم. بلکه در جهت عکس عمل کرد. بنابراین مقیاس درگیری، کاملاً جهانی بود. اگر چه در خط مقدم جبهه نبرد ارتش بعث عراق در مقابل ما قرار داشت، اما عمق استراتژیک این صحنه از جهت سیاسی، اقتصادی، تسلیحاتی، عملیات روانی و اجماع سیاسی بین المللی کاملاً همه قدرت های جهانی و منطقه ای شکل می دادند، پشتیبانی می کردند و مدیریت می کردند.
لذا اینکه شما می بینید کشورهای عربی به صدام حدود 80 میلیارد دلار کمک مالی بلاعوض کردند یا عواید نفتی منطقه بی طرف بین کویت و عربستان را که روزانه 500 هزار بشکه بود به عراق اختصاص دادند یا آمریکایی ها تحت عملیات «استانچ» ما را در تحریم تسلیحاتی و اقتصادی گسترده ای قرار داده بودند یا اجازه صدور آسان نفت را به ما نمی دادند و یا اینکه حمایت های اطلاعاتی وسیعی را آمریکایی ها به شکل زنده و با استفاده از تصاویر و داده های ماهواره ای در اختیار عراق قرار می دادند، یا اینکه نهادهای بین المللی همه را بسیج می کردند برای اینکه حمایت سیاسی همه جانبه ای از عراق به عمل آورند و یا اینکه شوروی ماشین جنگی ارتش عراق را به شکل بسیار شگفت انگیزی تقویت می کرد، اروپایی ها به عراق تسلیحات غیرمتعارف می دادند، یا حتی انگلیسی ها و روس ها آرایش جبهه دفاعی عراق را طراحی می کردند و یک تلاش به هم پیوسته جهانی علیه ما شکل گرفته بود تا مانع از پیروزی ما بر عراق در این جنگ بشوند و در حقیقت جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی را در داخل مرزهایش با ناکارآمدی برای عبور از این بحران جهانی معرفی کنند، همه اینها نشان دهنده عمق جهانی و مقیاس جهانی جنگی بود که علیه جمهوری اسلامی ایران طی هشت سال تحمیل شد.
امروز هم در جنگ نرم شما به هم پیوستگی قدرت های منطقه ای، اروپایی و آمریکا را در یک جبهه به هم پیوسته جهانی می بینید. تحریم اقتصادی یکی از جلوه های مهم جنگ نرم است، یعنی برای فلج کردن حیات اقتصادی کشور ما یک نبرد اقتصادی جهانی علیه ما شکل گرفته است. تلاش برای انزوای سیاسی جمهوری اسلامی ایران در سطح بین المللی که توسط جبهه غرب تعقیب می شود و حتی دنیای شرق را تحت تأثیر این پدیده قرار دادند. این هم یکی از این دامنه های وسیع جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران است.
اعمال یک نبرد و تهاجم همه جانبه فرهنگی به مبانی اعتقادی، ارزش های انقلابی، اسلامی و ملی ما و تلاش برای نفوذ به تمام زیربناها و ارکان فرهنگی جامعه ما تلاش گسترده برای جلوگیری از پیشرفت های علمی، مقابله با نهضت نرم افزاری و رشد علمی، به شکلی که حتی فرهیختگان و دانشمندان علمی ما در خیابان های شهرهای ما مورد ترور و شهادت ناجوانمردانه دستگاه های اطلاعاتی آنها قرار می گیرند، همه اینها نشان دهنده مقیاس وسیع بین المللی یک نبرد نرم علیه جمهوری اسلامی ایران است.
بنابراین اولین وجه اشتراک این است که اولاً نسبت دنیای غرب و متحدان منطقه ای آنها با ما هنوز با ماهیت جنگ توصیف می شود. یعنی رابطه ای که آنها با ما در دنیای جدید برقرار کردند از نوع تهاجم است، از نوع جنگ است. تنها به دلیل تحولاتی که اساساً عرصه تعاملات و مبادلات جهانی را تغییر داده، امروز دنیای غرب ترجیحاً مدل برخورد نرم را کارآمدتر از مدل برخورد سخت می داند و آنها تصور می کنند که اگر یک جنگ همه جانبه، سیاسی، روانی، اقتصادی، فرهنگی و علمی را علیه ما مدیریت کنند، بهتر می توانند به هدف های خودشان در موضوع محدودسازی قدرت و ناکارآمدسازی نظام ما به عنوان یک الگوی موفق یک نظام دینی مردم سالار جلوگیری کنند.
یک وجه اشتراک دیگر این دوره با دوران دفاع مقدس این است که آن شور انقلابی و شعور و آگاهی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و آن حرارت دینی و پایبندی و استحکام جامعه ما و اتصال شان به منبع تولید حکمت و تدبیر، یعنی، رهبری عظیم الشأن انقلاب و نظام همانند دوران دفاع مقدس حتی مستحکم تر از آن همچنان وجود دارد. یعنی در دوران دفاع مقدس ما از یک سرمایه اجتماعی آگاه پرشور با شعور، مومن، متعهد، وفادار برخوردار بودیم. از یک نسل جوان، فداکار، خطرپذیر و آگاه و امروز از یک سرمایه اجتماعی به مراتب آگاه تر، کارآزموده تر و معتقدتر و با شناخت عمیق تر نسبت به دشمن روبه رو هستیم. بنابراین، این هم از یکی از اشتراکات این دوره است و نکته بعدی این است که محوریت آرایش سیاسی این دو جبهه کماکان تغییر خاصی نکرده است.
محور جبهه انقلاب در دوران دفاع مقدس، ایران اسلامی بود و محور اساسی جبهه استکبار در همان دوران آمریکا بود. امروز هم همین محوریت و این فضای دوقطبی جاری است. نقطه اشتراک دیگر اینکه، آرمان های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران همچنان با همان مشخصات انقلابی دوران اولیه باقی است. یعنی؛ استقلال، آزادی، حفظ ارزش های اسلامی، حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با همان چارچوب ها و قالب ها و محتواهای اولیه و اصیل خود، حمایت از ملت های مسلمان و مستضعف در مبارزه با استکبار و استعمار برای آزادیخواهی، حمایت از نهضت فلسطین و آرمان قدس در مقابل رژیم صهیونیستی و ... همه این آرمان ها کاملاً به قوت خود باقی است. از سوی دیگر، دنیای استکبار هم همچنان بر آرمان ها و رویاهای خود باقی است.
یعنی آنها هم به دنبال یک نظام نوین جهانی با محوریت مدیریت خودشان هستند. همچنان دنبال تصرف سیاسی سرزمین های اسلامی هستند و نمی خواهند از آن روش و منش سنتی حاکمیت بر ملت های دیگر دست بردارند و این نزاع آرمانی که همواره در یک سطح عملیاتی خود را در اشکال گوناگون نشان می دهد، جزء مشخصه های مشترک این دوره با آن دوره است.
* نقاط افتراق این دو دوره در چه چیزهایی است؟
** اما درباره افتراق این دوره، به نظر من نقاط افتراق متعددی وجود دارد که شرایط فعلی را از شرایط دوران دفاع مقدس متمایز می کند. یکی از آن نقاط، تغییر اساسی ای است که در نقشه ژئوپلیتیک قدرت در جهان اتفاق افتاده و این تغییر، در سیمای ژئوپلیتیک، جهانی هم در سطح قدرت های بزرگ و هم در سطح منطقه ای اتفاق افتاده است و این تغییر ژئوپلیتیک، تأثیرات تعیین کننده ای را در روند تحولات سیاسی در نقاط مختلف دنیا، به ویژه در نقاط کانونی تحولی، یعنی منطقه جهان اسلام و به ویژه در منطقه ای که جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.
از خود به جای گذاشته است. اول اینکه، مدل توزیع دو قطبی دوران جنگ سرد به پایان رسیده و در حقیقت می شود گفت که آن دوران دوقطبی جنگ سرد به یک دوران دوقطبی جدید که در آن انقلاب اسلامی و دنیای استکبار در حال یک نبرد عظیم هستند، تبدیل شده و تغییر موقعیت داده است. یعنی ما امروز در یک فضای ژئوپلیتیک جدید جهانی به سر می بریم که الگوهای توزیع قدرت جهانی متفاوت از گذشته شده اند. معمولاً همواره منازعات اساسی در عالم در امتداد این گسل های ژئوپلیتیک اتفاق می افتد.
یعنی شما اگر دقت بفرمایید در دوره جنگ سرد نزاع اصلی و اساسی بین آمریکا و شوروی بود و این نزاع از نظر عملیاتی در خطوط تماس منطقه ای نائبان این دو قدرت اتفاق می افتاد. ولی همه آنها تصویری بودند از رقابت بزرگ تر. امروز شما مشاهده می کنید که درگیری ها بین مسلمان ها و دنیای غرب به رهبری آمریکا و رژیم صهیونیستی به عنوان سرپل منطقه ای آنها دارد اتفاق می افتد و از حدود سی سال گذشته به این سو همه درگیری های بزرگ جهان در این منطقه اتفاق افتاده است.
این نشان می دهد که الگوی تقابل قدرت های بزرگ در اینجا شکل گرفته، پس ما در حقیقت در زمینه و بستر یک سطح وسیعی از ژئوپلیتیک جدید در حال درگیری با دشمنان مان هستیم و شما ملاحظه می کنید که در این منطقه شاهد تحولات و تغییرات عمده سیاسی و پیدایش نظام های سیاسی جدید هستیم که نظام های سیاسی جدید به عناصر اصلی انقلاب اسلامی نزدیک تر هستند. یعنی مانند اینکه انقلاب اسلامی در حال ایجاد یک منطقه ژئوپلیتیک یکپارچه علیه دنیای غرب است و این امروز چارچوب منازعات منطقه و جهان را دارد شکل می دهد.
بنابراین مفهوم آن، این است که توازن قوا بین انقلاب اسلامی و دنیای غرب در حال متحول شدن است و شتاب این تحول در موازنه قوا خیلی سریع است و جهت گیری اصلی بر هم خوردن این توازن به نفع دنیای اسلام است، یعنی از یک سو شاهد افول قدرت سیاسی و اقتصادی دنیای غرب هستیم که این تفاوتی است با گذشته. در گذشته قدرت اقتصادی و سیاسی دنیای غرب در حال تصعید بود، اما امروز در حال نزول است. این یک اتفاق متفاوتی از دوران گذشته است.
نکته دیگری که ما باید به آن اشاره کنیم این است که در تجربیات امروز ما نسبت به گذشته تغییرات بسیار اساسی اتفاق افتاده ما جنگ و دفاع مقدس را در نقطه آغاز تولد انقلاب و در هر حوزه ای در مبدأ آن حوزه اداره کردیم، یعنی ما از نظر سیاسی فاقد تجربه اداره حکومت تحت یک بحران بودیم. وقتی وارد جنگ شدیم هنوز نظام سیاسی ما کاملاً مستقر نشده بود، یعنی هنوز تعادل سیاسی در جامعه ما برقرار نبود. آن موقع ما به دلیل قرار گرفتن در موقعیت انتقال قدرت از نظر نظامی فاقد ساختارهای کافی برای ورود به یک جنگ خارجی بودیم. در کشور ما هیچ چیزی برای یک جنگ خارجی به جز شور و حرارت انقلابی و یک پتانسیل عظیم اجتماعی و یک رهبری نیرومند و قدرتمند به نام امام راحل عظیم الشأن وجود نداشت.
از نظر اقتصادی کشور ما ابداً آماده ورود به یک جنگ خارجی نبود. یعنی نه زیرساخت های نظام ما نه زیرساخت های اقتصادی نه تجربیات ما و نه حجم و اندازه نیروهای دفاعی ما و نه تجربه مسئولان سیاسی جامعه ما برای ورود به یک جنگ با این مقیاس ابداً آماده نبود، یعنی ما در نقطه آغاز تثبیت یک نظام سیاسی بودیم. شرایط امنیتی داخلی ما نامتعادل بود با بحران های تجزیه طلبی در مناطق مختلف مرزی کشور در جنوب غرب، در شمال غرب و در جاهای دیگر مواجه بودیم.
اما امروز ما از یک تجربه نبرد پیوسته 34 ساله با انواع مختلف سناریوها مواجه بودیم که توانسته ایم از کمند انواع مختلف طراحی های راهبردی و انواع مختلف نزاع های طولانی مدت سخت و نرم عبور کنیم و بنابراین تجربه بسیار ژرف و عمیق و منحصر به فرد و وسیعی برای اداره جامعه در شرایط سخت داریم. امروز ما تجربه هشت سال دفاع مقدسی را داریم که در نقطه شروع تجربه یک روز آن را هم نداشتیم. ما تجربه عبور از تحریم اقتصادی را در اختیار داریم که آن روز هرگز این تجربه در اختیارمان نبود.
ما با انواع مختلف سناریوهای دشمن مواجهه عملیاتی داشتیم و خوشبختانه تمام اینها را با موفقیت پشت سر گذاشتیم. نکته بعدی اینکه دامنه قدرت آن روز ما برای مواجهه با دشمنان به درون مرزهای جغرافیایی خود مان محدود می شد ولی امروز شعاع عمل امنیت ملی ما هزاران کیلومتر از مرزهای جغرافیایی ما فاصله گرفته است. ما امروز دارای یک قدرت بازدارنده راهبردی هستیم.در شقوق مختلف ما از پشتوانه عظیمی از افکار عمومی در جهان اسلام برخوردار هستیم که اینها به عنوان اعماق راهبردی حمایت های روانی و سیاسی ما عمل می کنند.
ما امروز می توانیم در مناطق دوردست علیه منافع حیاتی دشمن عمل کنیم. امروز برد موشک های ما تمام پایگاه های دشمنان ما در منطقه را با هر حجم دلخواهی و با دقت بالا و با قدرت تخریب دلخواه مان می تواند مورد اصابت قرار دهد، ما امروز مدیریت هوشمندانه امنیت انرژی از خلیج فارس برای کل عالم را در اختیار داریم، یعنی تسلط ما در امنیت جریان انرژی، تجارت در منطقه راهبردی خلیج فارس که منبع اصلی انرژی جهانی است. امروز با آن روز بسیار متفاوت است.
شما امروز شاهد یک نیروی دریایی قدرتمندی هم در سطح ارتش جمهوری اسلامی ایران هستید و هم در سطح سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که قادر هستند در تمام پهنه دریا و در شعاع های راهبردی و عملیاتی از منافع حیاتی ما محافظت کنند و امنیت انرژی را در کنترل گیرند. این یک مفهوم بسیار وسیعی از قدرت بازدارندگی ما را به ما می دهد. ما امروز اشراف اطلاعاتی راهبردی در سطح منطقه و در آن شعاع اطلاعاتی مورد نیاز خودمان را در اختیار داریم که این اشراف اطلاعاتی بر پایه فناوری های نوین اطلاعاتی ماست و ما امروز در سطح تولید قدرت ابداً متکی به هیچ یک از قدرت های خارجی نیستیم؛ این یکی از تفاوت های اساسی ماست.
ما اگر آن موقع تمام سامانه های تسلیحاتی مان غربی بودند و در حقیقت در ابتدای وقوع جنگ هیچ گونه زیرساختی برای تولید و توسعه قدرت تسلیحاتی نداشتیم، امروز مجبور شده ایم که تمام اجزای قدرت دفاعی و تهاجمی و بازدارنده خود را در داخل تولید کنیم و قدرت تولید سیستم های سلاح و تجهیزات ما در تمام جنبه های اساسی به شکل پیشرفته با فناوری های جدید کاملاً در اختیار ماست و دانش های بومی و فناوری های بومی و ملی ما امروز هم در سازمان های تحقیقاتی نیروهای مسلح و هم فراتر از نیروهای مسلح در سطوح تحقیقاتی غیرنظامی و هم در سازمان های تسلیحاتی و تحقیقاتی و تولیدی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به شکل گسترده ای در اختیار است.
نکته بعدی تفاوت در وضعیت اقتصادی ماست. ما در دوران دفاع مقدس فقط با تکیه بر منابع حاصل از نفت می جنگیدیم و به دلیل اینکه آن موقع قدرت نظامی ما به اندازه کافی نبود به خصوص در اوایل جنگ، بتوانیم عملیات های مقابله به مثل را در یک سطح کاملاً بازدارنده انجام دهیم، همواره سامانه های نفتی ما اعم از مراکز تولید و انتقال و توزیع و بارگیری و همین طور نفتکش ها و کشتی های تجاری ما مورد اصابت قرار می گرفت به همین دلیل ما وقتی که از سال 1364 به بعد ابتدا ارتش و از اوایل سال 1366 نیروی دریایی سپاه به همراه برادران ارتش وارد حوزه مقابله به مثل ها شدند و توانستند با متوازن کردن جنگ نفتکش ها آن جنگ را هم به خوبی مدیریت کنند؛ اما در هر صورت ما با کاهش صادرات نفت و در کنار آن کاهش قیمت نفت روبه رو بودیم و اقتصاد جنگی ما کاملاً متکی بر نفت بود و این یک اقتصاد جنگی آسیب پذیر بود.
اما امروز ما به تدریج از اقتصاد متکی بر نفت فاصله گرفتیم. امروز ما در سطح محصولات کشاورزی عموماً به خودکفایی رسیدیم حتی صادر کننده این محصولات هستیم. در حالی که آن روز ما واردکننده تمام محصولات کشاورزی بودیم و قوت روزانه مردم ما بدون تکیه بر تجارت و واردات از کشورهای دیگر ممکن نبود، اما امروز ما در زمینه های متعددی به دلیل قرار گرفتن در حصر اقتصادی به خودکفایی اقتصادی رسیدیم. یعنی ما از مرز نگرانی اقتصادی سال های اولیه انقلاب واقعاً عبور کردیم. امروز دیگر تأمین مایحتاج اولیه مردم دغدغه و مشکل ما نیست.
اقتصاد ما امروز اقتصادی است مرکب از نفت و اقتصاد غیرنفتی و وزن اقتصاد غیر نفتی ما امروز در تولید ناخالص داخلی ما نسبت به آن دوره وزن بسیار بالایی است و این یعنی، آستانه تحمل ما در تحریم های اقتصادی امروز نسبت به آن روز بسیار گسترش پیدا کرده است. چیزی که در هر صورت مهم است و وابستگی آن روز اقتصاد جهانی نسبت به امروز خیلی کم بود. آن روز ما مطلقاً به اقتصاد جهانی وابسته بودیم و امروز اقتصاد جهانی هم نیازمند تعامل با جمهوری اسلامی است و به همین دلیل است که ملاحظه می کنید که هرچه حلقه های تحریم اقتصادی را تنگ تر می کنند، ولی باز هم به دلیل نیاز شدید بسیاری از کشورها به تعامل اقتصادی با ما، این محاصره و تحریم به شکل مطلق آن ممکن نیست.
شما امروز ملاحظه می کنید که کشورها فرجه های زمانی می گیرند برای نادیده گرفتن شرایط تحریم اقتصادی برای برقراری متعامل با ما.
این موضوعی است که واقعاً امروز توانسته ایفای نقش کند. نکته بعدی هم این است که ما شناخت عمیق تری به دشمن نسبت به گذشته پیدا کردیم. دشمن ما در جنگ های مختلفی، حجم قدرت خود را نشان داده، هم در دفاع مقدس ما با بخش هایی از قدرت دشمنان بزرگ درگیر شدیم و آن هیمنه واقعی قدرت استکبار از درون پوسته عملیات روانی آنها بیرون آمد و حجم واقعی این قدرت برای ما شناسایی شد؛ یعنی اعتماد به نفس امروز ملت ایران و حتی ملت های دیگر در مقابل عملکرد و اثربخشی واقعی قدرت نظامی آمریکا، نسبت به گذشته خیلی متفاوت است.
ما در بحران های وسیعی مجبور شدیم که میدان بازی را در اختیار بگیریم و متوجه شدیم که دشمنان ما بیش از آنکه قدرت داشته باشند، از آوازه و ارعاب قدرت شان استفاده می کنند، یعنی تأثیر روانی قدرت دشمنان ما بسیار بیشتر از اثر فیزیکی و روانی آن است. ولی این تجربیات سال های اخیر به ما نشان داد که دشمن کارآیی اش چقدر است و این برای ما اهمیت داشت. این به هر حال تفاوت هایی است که امروز نسبت به گذشته وجود دارد.
* استراتژی کلی نظام برای عبور از تحریم اقتصادی در کنار اداره جنگ چه بود؟
** ما در شرایط بسیار سختی وارد جنگ شدیم؛ به خصوص شرایط سخت اقتصادی، دلایل آن هم این بود که ما وارث رکود اقتصادی سال 1356 در کشور بودیم، یعنی وارث یک اقتصاد کاملاً وابسته غیرخودکفا، تک محصولی متکی بر نفت و علاوه بر اینها در فرایند یک تحریم اقتصادی از سوی آمریکا و متحدان آنها به سر می بردیم. بنابراین هر چند آن تحریم ها صد درصد جهانی نبود؛ اما در سطح تأمین نیازمندی های جنگ تحریم کاملاً جهانی بود، یعنی کسی به ما سیستم سلاح و مهمات نمی داد.
بعضی از سلاح ها و مهمات هایی که غیر استراتژیک بودند از مسیرهای بسیار طولانی و گران قیمت و در عین حال کم حجم و با کیفیت های نامطلوب در اختیار ما قرار می گرفت و ما مجبور بودیم که برای مدیریت پشتیبانی جنگ از خود دشمن کمک بگیریم، یعنی ما در هر حمله، بخشی از نیازمندی های تسلیحاتی و مهماتی خودمان را از تجهیزات و مهمات غنیمتی تأمین می کردیم، مثلاً توپخانه سپاه، یگان های زرهی و ادوات سپاه اینها اساساً توسط سلاح ها و تجهیزات غنیمتی دشمن شکل گرفتند.
شما اگر به نرخ رشد اقتصادی کشور در سال های دفاع مقدس توجه داشته باشید، جز در یک دوره ای که از سال 1361 تا سال 1364 ما تقریباً در وضعیت رونق اقتصادی بودیم و وضعیت اقتصادی نسبتاً باثباتی داشتیم که می توانست هم نیازهای اساسی جنگ و هم نیازهای اساسی مردم برای یک زندگی متوسط را تأمین کند، ما با نرخ رشد اقتصادی منفی مواجه بودیم، بعضی مواقع رشد اقتصادی مان به 5/1- و 2- و 3- رسیده است و ما در چنین شرایطی زندگی می کردیم.
تأمین همزمان نیازهای جنگ و نیازهای معیشتی مردم، کار هنرمندانه ای بود که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران توانست این کار را با استراتژی های متعددی انجام دهد که می شود این استراتژی ها را به این شکل برشمرد. اولاً اینکه؛ در این دوره، به صورت طبیعی ما سرمایه گذاری های اساسی روی زیرساخت های حیاتی اقتصادی که هزینه بر بودند انجام ندادیم و عموماً به اداره جامعه پرداختیم، یعنی رفع نیازهای روزمره معیشتی مردم برای اداره یک زندگی در زیر آستانه تحمل ملی. به شکلی که مردم قادر باشند یک جنگ طولانی مدت را مدیریت کنند.
ما مجبور بودیم که احساس کنیم در یک جنگ طولانی و فرسایشی قرار دادیم و باید به اصطلاح به آن آستانه های تحمل مردم توجه کنیم، بنابراین اصل جیره بندی کالاهای اساسی و کنترل مستقیم تر دولت بر جریان اقتصادی جامعه از جمله استراتژی هایی بود که به تسلط نظام بر الگوی مصرف اجتماعی کمک می کرد. در حقیقت، در جنگ، ما یک جلوه هایی از اقتصاد مقاومتی را به نمایش گذاشتیم. آنجا مردم و نظام با هم تصمیم گرفتند که الگوی مصرف و فرهنگ مصرف اجتماعی را براساس شرایط جنگی تا حدودی تنظیم کنند.
مثلاً همین جیره بندی سوخت و کالاهای اساسی و کنترل جریان توزیع کالاها و یارانه هایی که نظام در اختیار جامعه قرار می داد ابزاری بود هم برای کنترل نرم تورم در جامعه و هم برای اینکه یک اقتصادی مقاومتی طولانی را بشود در کنار مدیریت جنگ طراحی کرد، در عین حال نظام به نیازهای اساسی جنگ هم توجه می کرد، حتی ما الگوی جنگ را هم متناسب با وضعیت اقتصادی خودمان طراحی کردیم.
یعنی آن مدل نبرد انقلاب یا الگوی جنگ نامتقارن که درآن به جای تکیه اساسی بر عنصر تجهیزات و فناوری تکیه بر عناصر انسانی که می توانند جبران گر کمبود در تجهیزات شوند و نابرابری در سلاح و تجهیزات را از طریق تسلط عناصر انسانی مثل روحیه، ایمان، اعتقاد، شجاعت، آموزش، استفاده از شرایط جوی متنوع، استفاده از تاریکی شب، استفاده از ابتکار عمل ها و خلاقیت های تاکتیکی، پرهیز از نبردهای کلیشه ای و کلاسیک قابل شناسایی، به کارگیری اصول موثر جنگ، مثل اصل غافلگیری و ... می توانستیم الگویی از جنگ را اراده دهیم که نیازمند تجهیزات مدرن و گران قیمت نبود.
به دلیل اینکه همین تجهیزات مدرن و گران قیمت قابل ابتیاع نبود، هم اینکه، اگر قادر به تهیه بود، از نظر اقتصادی، هزینه های بسیار زیادی را تحمیل می کرد و مجبور بودیم تعادل اقتصاد معیشتی و اقتصاد جنگی را به نفع اقتصاد جنگی بر هم بزنیم که این به تعرضات اجتماعی منجر می شد و سطح روحیه اجتماعی و ملی ما را پایین می آورد. بنابراین نظام، هنرش این بود به خصوص سپاه، در تولید الگوی انقلابی یک جنگ که شالوده های اساسی آن بر شجاعت انسانی، تدبیر، تفکر، ابتکار عمل، خلاقیت و استفاده از روحیه ایمانی و آموزش و مهارت ورزی بود، از این عناصر اصیل انسانی که خوشبختانه در مکتب ما به دلیل تکیه بر ارزش های اسلامی و فرهنگ عاشورا بسیار رایج و فراوان است، توانست از این استعداد و ظرفیت نهفته معنوی استفاده کند و این ظرفیت های بالقوه معنوی و اعتقادی جامعه را به یک ظرفیت عملیاتی تبدیل کند و در جبهه های جنگ از آن حداکثر بهره برداری را داشته باشد.
بنابراین این الگو توانست در حقیقت کارآیی خود را نشان دهد. به نظر می رسد همه آن شاخصه هایی که حضرت امام خامنه ای ظرف سال های گذشته به عنوان الگو هایی برای عبور موفق جامعه از شرایط جدید مطرح کردند و به عنوان شعارمحوری سال ها قرار دادند، مثل «اصلاح الگوی مصرف»، «همت و کارمضاعف»، تأکید بر «جهاد اقتصادی» و همین طور امسال که تأکید محوری به «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» است. این ها آن عناصر اصلی استراتژی های ما در شرایط تحریم اقتصادی و جنگ با دشمنان هستند.
من فکر می کنم که چند نکته مهم بود. یکی استراتژی بازدارندگی ما در جنگ نفت کش ها. وقتی متوجه شدیم دشمن به تجهیزات لازم برای این منظور دست پیدا کرده و می تواند این جنگ را مدیریت کند ما هم بلافاصله وارد این عرصه شدیم، به گونه ای که در یک و نیم سال انتهایی دفاع مقدس دشمن 130 کشتی ما را زد و ما 131 کشتی آنها را زدیم و یک کشتی همیشه جلوتر بودیم. این، سطحی از بازدارندگی را ایجاد می کرد و ما می توانستیم جریان صدور نفت خود را کنترل کنیم. امروز اشراف و اطلاعات ما دراین عرصه مطلق است.
* امروز جمهوری اسلامی از چه توانمندی هایی برای مقابله با تحریم ها برخوردار است؟
** سطح توانمندی امروز ما برای مدیریت این مسئله اصلاً با گذشته قابل مقایسه نیست. بنابراین در موضوع تحریم ها به طور کلی اصلاح فرهنگ و الگوی مصرف اجتماعی، نوع توزیع منابع اقتصادی در سطح ملی و نهادینه سازی الگوی مصرف در سطح جامعه، ایجاد توازن در وضع معیشتی و نیازهای اساسی و اداره جامعه و نیازهای اساسی جنگ و ایجاد تعادل در توزیع نیازهای این دو بخش و به علاوه، مردمی کردن بخشی از اقتصاد جنگ انجام گرفته و می گیرد. یکی از مهم ترین بخش هایی که توانست به میزان زیادی بسیاری از نیازهای عمومی را پاسخ دهد.
حمایت مردمی از جنگ بود. وقتی که وارد جنگ می شدید هر یگانی قسمت اعظم از آماد عمومی خودش را از استان خود تأمین می کرد و به همین دلیل یک نوع فرهنگ زندگی متنوع اجتماعی در جنگ هم حاکم بود. لشکر اصفهان الگوی تغذیه شان همگی دقیقاً بازتاب و جلوه همان فرهنگ و الگوی زندگی در موطن خود آنها بود، این یعنی پیوند دادن مردم با اقتصاد جنگ به عنوان یک موضوع استراتژیک مدیریت، در جنگ.
مردمی کردن اقتصاد در کنار واقعی کردن نیازهای جنگ و انتخاب الگوی جنگ بر اساس واقعیت های اقتصادی و استفاده از عملیات های بازدارنده برای استمرار صادرات نفت از جمله استراتژی ها، برای عبور از تحریم در دوران دفاع مقدس بود. همین الگوها برای امروز قابل استفاده است. امروز یکی از عناصر اصلی اقتصاد مقاومتی ما مشارکت مردم و بخش خصوصی و فعال سازی همه بخش ها خصوصی در فرازهای مختلف برای غلبه برنیازهای اقتصادی ماست.
این یکی از قاطعانه ترین استراتژی هایی است که در آن دوران مفید بود و الآن هم است. یا اصلاح الگوی مصرف، پرهیز از تجملات در سبک زندگی که بر اساس واقعیت های آن روز جنگ بود، امروز هم باید بر اساس شرایط جدید، سبک زندگی را بنا بگذاریم. راحت زندگی کردن در شرایط فعلی را طراحی کنیم. امروز ما یک کشور ثروتمند، غنی و دارای منابع عظیم اقتصادی هستیم. ولی نه اینکه با این قضیه منابع را بی مورد هدر دهیم.
* با توجه به توانمندی هایی که اشاره کردید،بفرمایید محدودیت های آن زمان ما چه بود؟
** محدودیت های ما این بود که صنعت ملی و بخش کشاورزی به دلیل شرایط جنگ، فرصت عبور از وابستگی به محدوده خودکفایی را پیدا نکرد. به همین دلیل، استعدادهای انسانی ما هم فرصت ظهور در عرصه فناوری و صنعت و کشاورزی و اقتصاد را نداشت. ما آن موقع محدودیت های خیلی زیادی داشتیم. اما مجبور شدیم براساس خلاقیت های تاکتیکی و فنی رویکرد استفاده از ظرفیت های فنی کشور را برای پشتیبانی از نیازهای جنگ مورد توجه قرار دهیم. شروع کردیم به ساخت سلاح و تجهیزات و مهمات و تجهیزات مهندسی مورد نیاز برای عبور از کمبودهای جنگ. مثلاً توانستیم با یک ابتکار عمل در عملیات خیبر 51 کیلومتر پل شناور را روی هور العظیم ایجاد کنیم.
یا مثلاً در عملیات فاو توانستیم با استفاده از تجربه مهندسان و رزمندگان، پل بعثت را که پل ثابتی بود زیر آتش دشمن روی اروند که رودخانه ای وحشی با آن مشخصات عجیب و با وسعت و جزر و مد بالاست، ایجاد کنیم. توانستیم اسکله نفتی «البتر» عراق را با استفاده از عملیات فنی مهندسی آتش بزنیم و بسیاری از نیازهای سال های پایانی جنگ را با تکیه بر ظرفیت های انسانی و استعدادهای فنی داخل کشور ایجاد کنیم. علاوه بر اینها وضعیت کشاورزی ما هم تنها بخشی بود که در جنگ رشد کرد، ولی این نرخ رشد با نرخ نیازمندی مان برابری نمی کرد.
ما همزمان با افزایش نرخ جمعیت، نمی توانستیم نرخ رشد کشاورزی و صنعت را با آن همپا کنیم. این کاملاً محسوس بود. امروز کشور به دلیل فشارهای 34 ساله پیوسته توانسته از مرز این نیازمندی ها عبور کند و امروز کاملاً مستقل باشد. در یک سطح مطلوب حتی مازاد تولید هم داریم. میزان سدها، زمینه های روبه رشد کشاورزی در بخش مکانیزاسیون و ... اصلاً با آن دوران قابل قیاس نیست. رشد و توسعه در سطح انرژی به طوری است که با توجه به رشد نرخ نیاز به برق در بخش صنایع، شهرها و روستاها باز هم صادرات برق داریم.
در شبکه های جاده ای و نقل و انتقال های ریلی، محدودیتی نداریم، بر خلاف دوران دفاع مقدس که مشکل داشتیم، امروز دیگر این محدودیت ها را نداریم و ظرفیت های انسانی ما در سطوح علم، فناوری، مدیریت اقتصاد و تجارت به حدی بالا است که در استفاده از آن دچار مشکل هستیم افزایش دامنه مهارت، توانمندی، ابتکار، نوآوری و تولید، ما را به مرز دانش و فناوری های نوین جهانی رسانده است.
پیشرفت صنعت هوافضا، نانو، بیوتکنولوژی، انرژی هسته ای صلح آمیز، پتروشیمی و فیزیکی و مکانیکی و... ظرفیت هایی بود که امروز فعلیت یافته است.توانمندی های امروز ما با آن روز اصلاً قابل مقایسه نیست. امروز ما مستقل، خودکفا و خوداتکا هستیم. باور ملی ما به شعار«ما می توانیم» زیاد است.
* راهکارهای سپاه در ابعاد مختلف برای برون رفت از مشکلات ناشی از تحریم چیست ؟
** سپاه امروز برای برون رفت از شرایط تحریم، توانمندی های متنوعی دارد. اول، اتصال سپاه به بسیج، آن را به بخش عظیم مولد و فعال اجتماعی کشور متصل می کند. بسیج در کنار بقیه بخش های جامعه و به دلیل اتکا به یک تفکر و انگیزه عالی که ملهم از اعتقاد شورایی است، یک بخش صد درصد فعال جامعه است که به خصوص در شرایط نبرد، قدرت شکوفایی فوق العاده استعدادهای خود را دارد. این بخش در تمام سطوح مولد جامعه حضور عمیق دارد؛ در سطوح فن، پزشکی، کشاورزی، فرهنگی، آموزشی و... بنابراین بسیج یکی از عناصر اصلی مردمی کردن اقتصاد مقاومتی است که به آن بعد و عمق مردمی می دهد.
در کنار آن خود سپاه هم دارای توانمندی های وسیعی در امر سازندگی و اقتصاد است، هم بنیاد تعاون سپاه و هم قرارگاه سازندگی سپاه که به دلیل هوشمندی سپاه به وجود آمدند. سپاه می دانست که دشمن پس از جنگ بر استراتژی های اقتصادی و فرهنگی متمرکز خواهد شد، لذا تلاش کرد همه توانمندی های سازندگی و اقتصادی خود را در اختیار اقتصاد ملی قرار دهد و از دل آن، قرارگاه سازندگی به وجود آمد، هر چند که عملیات های روانی سنگین در این زمینه به وجود آوردند و فشارهای سنگینی به سپاه وارد می آید، ولی سپاه می دانست که یک روزی باید جایگزین توانمندی های خارجی برای توسعه اقتصاد ملی شود.
پس خودش را به دامنه این توانمندی رساند و امروز توان رقابت با آنها و عبور از توانمندی های آنها را در زمینه توسعه فناوری های عظیم تولید و ساخت زیربناها دارد. سپاه هم از توانمندی های همین ملت استفاده می کند و آنها را در اختیار همین ملت قرار می دهد و خود، جزئی از همین ملت است و خیلی جاها، کارها اعجاب انگیز در فاصله های زمانی کوتاه با هزینه های خیلی نازل تر از دیگر پیمانکاران خارجی انجام می دهد. البته هرگز رقیب توانمندی های داخلی نخواهد بود، بلکه مکمل است.
امروز سپاه جبران گر بخشی از تحریم اقتصادی دشمن است و تلاش دارد ان شاءالله تا حد توان، کشور را به مرز خودکفایی مطلق برساند. نقش دیگر سپاه هم عدم مصرف کالاهای خارجی است با توجه به وضعیت جدید اقتصادی و سیاست های کلی نظام.
* با تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.

برچسب ها: دفاع مقدس
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات