تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۲  ، 
کد خبر : ۲۵۱۶۰۶
محمدرضا خباز در گفت‌وگو با آرمان:

اصولگرایان شانس سوم اصلاح‌طلبان هستند

آرمین سلیمانی مقدمه: تحرک و تلاش‌های انتخاباتی با توجه به نزدیک شدن به ماه‌های پایانی فعالیت دولت دهم فزونی می‌یابد و این درحالی است که هنوز خبری از نامزدهای قطعی گروه‌ها و احزاب سیاسی نیست. تنها درچند مورد گمانه‌زنی‌ها یا اعلام مبهم ورودهایی صورت گرفته که اغلب از سوی سخنگویان احزاب یا خود اشخاص به نوعی مورد تکذیب قرار گرفته است. در این میان، با توجه به محرز بودن پایگاه رأی برخی از طیف‌های سیاسی و اجتماعی میان بطن جامعه،‌ این سوال مطرح است که کاندیدای نهایی یا مورد حمایت آنها چه کسی خواهد بود؟ تاکنون از میان گروه‌های اصلی فعال در حوزه مسائل سیاسی کشور، اصولگرایان با چراغ نیمه‌خاموش ظاهر شده‌اند و با توجه به حضور بدنه نیروهای خود در اکثر قوا، خود را در جایگاهی دیده‌اند که به تعیین شرط برای ورود دیگر طیف‌ها بپردازند و خود را تا حد ممکن از گزند مورد پرسش قرار گرفتن نسبت به برنامه‌های انتخاباتی مصون بدارند. از سوی دیگر، اصلاح‌طلبان با توجه به بدنه اجتماعی که دارند و به‌رغم دوری قریب به یک دهه از عرصه‌های مختلف قدرت و سیاست، حاضر به پذیرش پیش‌شرط‌های اصولگرایان برای ورود به حوزه انتخابات نشدند. دراین کشاکش سیاسی طیف‌های درون نظام جمهوری اسلامی ایران، تاکنون اصلاح‌طلبان با ثبات بر موضع خود مبنی بر «عدم شرط‌پذیری» اصولگرایان را به پذیرش صرف قواعد قانونی انتخابات واداشته‌اند. اما آنچه مسلم است، این همه ماجرای رقبای سنتی میدان سیاست ایران نیست، در گرماگرم خط و نشان‌های جناحی حامیان هر یک از دو اردوگاه برای همدیگر، گزاره‌های جدیدی نیز مطرح شده که درصورت تحقق، می‌تواند بعضی از معادلات طرفین را برهم زند: انتخاب گزینه‌ای اصولگرا از سوی اصلاح‌طلبان. موضوعی که شاکله آن به افزایش فعالیت‌های اخیر حجت‌الاسلام علی‌اکبر ناطق‌نوری برمی‌گردد و برخی فعالان اصولگرا همچون حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی مؤتلفه را واداشته تا با لحنی انتقادی در ارتباط با ناطق‌نوری بگوید: «قسم خورده بود که دیگر در انتخابات شرکت نمی‌کند» یا بگوید: «سال 76 با آن حجم حمایت، نتوانست پیروز شود». از این‌رو، اساس امکان یا عدم امکان چرخش جبهه اصلاحات به سوی کاندیدایی اصولگرا را با محمدرضا خباز از نمایندگان ادوار مجلس و فعال سیاسی در گفت‌وگویی کوتاه به بحث گذاشتیم.

* گزینه اصلی اصلاح‌طلبان برای انتخابات آتی ریاست‌جمهوری میان خود این جناح یا افراد شاخص آن مشخص شده است؟
** خیر. ما در مجموع جلساتی که درمدت اخیر و حتی چند شب گذشته با بزرگان و فعالان اصلاح‌‌طلب داشتیم، چند مورد مهم را ازجمله بحث کاندیدای واحد اصلاح‌طلبان مورد بررسی و پیگیری قرار دادیم.
* خروجی این جلسات در زمینه کاندیدای واحد به انتخاب فرد خاصی انجامیده است؟
** با توجه به اینکه اصلاحات به‌عنوان یک اندیشه و محمل تفکر درون نظام و دارای پایگاه رأی شناخته شده، انتظار می‌رود که کاندیدایی معین به‌عنوان برآیند فکری خود داشته باشد، تاکنونی تمامی تلاش‌ها برای انتخاب فردی مورد اعتماد مردم و پایبند به اصول و مبانی اصلاحات بوده و هست اما هنوز این موضوع به قطعیت نرسیده؛ چراکه علاوه بر موارد فوق، موافقت مجموعه‌های اصلاح‌طلب با گزینه احتمالی و همچنین توافق خود فرد برای پذیرش این موضوع نیز مهم است.
* درصورت عدم اجماع بر فردی واحد، اصلاح‌طلبان چه رویکردی را اتخاذ خواهند کرد؟
** درصورت عدم اجماع، پیشنهاد شده است که نخبگان اصلاحات از سراسر کشور گردهم جمع شوند و یک نفر را از میان خود یا فردی اصلاح‌طلب را به پیشنهاد اعضای این جمع انتخاب کنند که البته این مورد شاید به اندازه فرد مورد اجماع احزاب و گروه‌ها امکان پیروزی نداشته باشد اما احتمال اقبال عمومی به آن بسیار است.
* چنانچه هیچ توافق حزبی یا درون جبهه‌ای میان اصلاح‌طلبان حاصل نشود، آیا این تفکر بدون گزینه انتخاباتی می‌ماند یا روی به تاکتیک و روش‌های دیگری می‌آورد؟
** انتخاب اصولگرایی که دارای زمینه رأی‌آوری بالایی باشد و در کنار آن کینه‌ای نیز نسبت به اصلاح‌طلبان نداشته باشد. چنین گزینه‌ای به شرایط قرابت و یا حتی نزدیکی حداقلی با جریان اصلاحات، درصورت نبود سایر گزینه‌ها، می‌تواند انتخاب سوم اصلاح‌طلبان باشد.
* واکنش‌ها به چنین گزینه‌هایی میان نخبگان اصلاحات و یا چهره‌های شاخص آن چه بوده است؟
** در برخی جلسات که این موضوعات و احتمالات مطرح شده، برخی بزرگان اعلام کرده‌اند که خوب اما سخت است. به‌عبارت دیگر، اظهارنظر کرده‌اند اینکه اصولگرایی بیاید و نیروهای اصلاحات با پذیرش فرد معقولی از میان رقبا که دارای شروط فوق‌الذکر باشد، کنارگیری کنند از اعلام کاندیداتوری، امری خاص است.
* چه چیزی حمایت اصلاح‌طلبان از کاندیدایی اصولگرا و نزدیک به اصلاحات را خاص می‌کند؟
** اگر این موضوع را فرض اولیه بگیریم که جریان اصلاحات، مجموعه‌ای درون‌نظامی ولو با نگاه‌های متفاوت با بسیاری از دیگر نیروها و مجموعه‌هاست، باید پذیرفت که این طیف نیز باید اعلام موضع انتخاباتی و اعلام حضور به‌صورت پویا و تعیین‌کننده سرنوشت داشته باشد؛ از این رو، گاهی باید به اعمال نقشی 30 درصدی نیز قانع شد و این بسیار بهتر از عدم حضور در صحنه به دلیل نبود امکان حضور 100درصدی است. چنین ساختار و پیش‌فاکتورهایی، رسیدن به اینگونه جمع‌بندی‌ها را خاص می‌کند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات