صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱۳۹۱ - ۱۰:۲۱  ، 
کد خبر : ۲۵۱۶۶۹
ایدئولوژی سازمانی و تولید فرهنگ چپ مارکسیستی

احزاب سیاسى ایران (بخش صد و هشتاد و یکم)

تألیف و تنظیم :حسین مهدوى‌فر مقدمه: کتب تولیدی گروه ایدئولوژی سازمان منافقین، نقش ویژه ای در هدایت فکری اعضای سازمان- حداقل در دهه های اول تشکیل منافقین- داشته است. برای آشنایی بیشتر با اندیشه های زیربنایی آنها، به بررسی اجمالی اهمیت و محتوای این کتاب ها و نقشی که آنها در کادرسازی و تشکیل سازمان مجاهدین خلق(منافقین) ایفا کرده اند، می پردازیم.

1- کتاب اول گروه ایدئولوژی، کتاب شناخت: این جزوه که نام اصلی و اولیه آن متدولوژی بود و بعدها به شناخت معروف شد، ابتدا به صورت موجز و فشرده در حدود 60 صفحه، توسط حسین روحانی نوشته شد. سازمان در توضیحی بر نگارش این کتاب، با اشاره به اینکه سعی شده شیوه و متد برخورد صحیح و علمی با پدیده ها و هماهنگی و انطباق آن با متد برخورد قرآن توضیح داده و روشن شود، مخاطب آن را قشر روشنفکر برشمرد.
مفاد اصلی شناخت را دو مقوله اساسی مارکسیسم، یعنی ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی تشکیل می دهد. اصول دیالکتیک مارکس... در شناخت همان چهار اصل مندرج در اصول مقدماتی فلسفه است... که در کتاب شناخت زیر عنوان اصول شناسایی دینامیک آمده است.(1)
از نگاه پژوهشگران، کتاب شناخت از آن رو دارای اهمیت است که در آن ماوراء الطبیعه زدایی یا خلع قداست (Disacralistion) از مفاهیم قدسی و اصطلاحات قرآنی صورت گرفته است. برخی از شاهد مثال ها در کتب حاضر چنین است: ...بدین سان مفهوم سنت الله را کمابیش به معنای قانون تکامل، به عنوان یکی از قوانین عمده و اساسی جهان آفرینش به کار می برند... به همین ترتیب، مفاهیم متافیزیک نظیر نصرت الهی (نصر من الله) و وحی و وظایف فرشتگان، همه به عنوان جلوه ای از همان سنت تکامل در جهان انگاشته می شود...
وحی (نیز) چیزی نیست جز به فعل در آوردن قدرتی که خصیصه ذاتی هر چیز اعم از جاندار یا بی جان (نظیر انگبین سازی زنبور و جذب مغناطیسی برای آهن ربا و نظایر آن) و سرانجام فرشتگان صرفاً استعاره هایی از قوای طبیعی اند که عموماً بر پایه قوانین علیت می گردند.(2)
2- کتاب دوم ایدئولوژی، کتاب تکامل: کتاب تکامل به وسیله علی میهن دوست تدوین شد. مبانی نخستین کتاب تکامل، کتاب «خلقت انسان» دکتر یدالله سحابی است. سازمان براساس پیش فرض (Assumption) و اصل موضوعه (axiom) تکامل را پذیرفت و در تبیین آن به منابع و مدارک دیگری استناد جست.(3)
در تدوین این کتاب، بیشتر از کتب داروینیسم، تاریخ علوم، فیزیک مدرن، آیا انسان زاده میمون است؟ سیر حکمت در اروپا، از کهکشان تا انسان (جان فیفر)، اصل و منشأ حیات (جرج والد)، منشأ و تکامل حیات (اوپارین) تکامل موجودات زنده (سیمون)، سرگذشت زیست شناسی، چگونه حیات آغاز شد، سرگذشت زمین، داروینیسم، میچورنیسم، قرآن و تکامل موجودات زنده (دکتر یدالله سحابی)، عشق و پرستش مهندس مهدی بازرگان و غیره استفاده شده است.(4)
3- کتاب سوم ایدئولوژی، راه انبیاء راه بشر: در این کتاب، هماهنگی و یگانگی راه انبیا و راه بشر (مستقل از وحی) و جدایی ناپذیری این دو تشریح شده و در عین حال، نقش و رسالت انبیا با استناد به قرآن و نهج البلاغه مشخص شده است. کتاب سوم ایدئولوژی مشخصاً برآمده از کتاب راه طی شده است.
باید گفت که نگرش مهندس بازرگان در آن کتاب، به طور عمده، به دو موضوع است: نخست دستاوردهای علمی بشر که در حوزه علوم تجربی و علوم دقیقه قرار دارد؛ و دیگر دستاوردهای انسانی و اخلاقی که اغلب برآمده از ضرورت وجود جامعه مدنی در جوامع صنعتی بورژوایی است.(5)
در اندیشه بازرگان دو میزان برای سیر تکامل انسان که در نهایت همان راه انبیاست، عنوان شده: گرایش یا گریز از فردیت به زندگی اجتماعی و حتی هویت جهانی و از احساس به عقل. بر این مبنا به عقیده وی بشر از روز اول در راهی جز راه انبیا پیش نرفته است و اتفاقاً دسته افراطی دوم، که پیش رو آنها مادیون علمی هستند، در جاده ای افتاده اند که سرمنزل آن، خدا و آخرت و دین است.
شاید این ها به درک حقیقت مبدأ و معاد نزدیک تر باشند تا بسیاری از مقدسان خرافی مسلک. از همین زاویه، مجاهدین خلق با توجه به اصل علمی دانستن مارکسیسم، آن را بزرگ ترین دستاورد بشر که با راه انبیا منطبق است و به قول خودشان فرهنگ انقلابی عصر حاضر می دانستند که حتی قرآن را بدون آن نمی توان درک کرد.(6)
مابقی کتاب های تدوین شده در سازمان مانند راه حسین از احمدرضایی، و تفاسیر مفاهیم کلیدی و برخی از آیات قرآن از جمله تفسیر سوره های انفال، توبه و محمد(ص)، ذکر خدا، یاری خدا، وحی و ملائکه، تفسیر آیه: ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا... (آل عمران 169)، حق و باطل، راه خدا و... تحت تأثیر همین آموزش ها با گرایش به فرهنگ و ایدئولوژی چپ مارکسیستی تدوین شده است.
پس از اتمام کارگروه ایدئولوژی، سازمان سعی کرد حوزه سیاسی را تقویت کند. این حوزه زیر نظر سعید محسن فعالیت می کرد. سعید محسن نیز مقاله ای آموزشی در مورد مبارزه نوشت که از دستاوردهای محدود گروه سیاسی است، اما برای رفتن به سوی تدوین خط مشی، سازمان سعی کرد تا گروه های دیگری را ایجاد کند که به تحلیل وضعیت، کمک شایانی می کردند. تشکیل گروه های کارگری، گروه روحانیت، گروه مطالعات روستایی، گروه اقتصادی و بررسی موضوعاتی چون طبقه حاکم، دهقانان، خرده بورژوازی و کارگران از این دست بودند.(7)
تدوین اصول راهبردی، تاکتیک و تشکیلات
پس از تدوین ایدئولوژی، علاوه بر عناصر رهبری، کادرهای سازمان احساس می کردند که اگر خط مشی به وضوح تعیین نشود، حرکت آن چیزی جز یک جنبش سرخود و کورکورانه نخواهد بود. به گفته مرکزیت وقت، اگر سازمان به این کار مبادرت نمی ورزید، سازمان را نوعی انفعال و رکود، فرا می گرفت و چه بسا کار و فعالیت آن به بن بست می رسید.
با درک این نقیصه و برای رفع آن، در ابتدای سال 1347 مرکزیت تشکیلات تصمیم گرفت این مهم را در دستور کار سازمان قرار دهد. به این ترتیب حدود 30 نفر از عناصر رهبری و کادرهای سازمان، بحث مربوط به خط مشی را تدوین کردند و در 10 محور در اختیار کلیه اعضای سازمان قرار دادند.(8)
در مجموع آنچه سازمان در مباحث ایدئولوژیک و راهبردی نظریه های چپ و جنبش ها و نهضت های برخاسته از آنها اخذ کرده بود، در تدوین اصول تشکیلات که در نهایت نوع ارزش ها و روابط آن را مشخص می کرد، موثر واقع شد. از منظر پژوهشگران و مورخان، اصول مورد قبول سازمان در امر تشکیلات، سه اصل(9) زیر بود که در واقع جمع بندی مائوئیستی از مبانی استالینی تئوری تشکیلاتی بود:
الف. اصل سانترالیسم دموکراتیک که دو اصل سانترالیسم (مرکزیت) و دموکراسی را در برداشت. در تئوری دو اصل فوق، لازم و ملزوم و مکمل یکدیگرند و هر یک بدون دیگری موجب انحراف در حرکت سازمان می شود.
ب. اصل انتقاد و انتقاد از خود: بر طبق این اصل، هر یک از افراد سازمان حق دارد و حتی موظف است که در صورت مشاهده خلاف و انحراف در هر فرد و ارگان و تشکیلات، آن را مورد انتقاد قرار دهد. فرد و ارگان مورد انتقاد نیز وظیفه دارد که در برابر این انتقاد آنگونه که لازم است، موضع گیری کند و پاسخ مقتضی بدهد.
ج. اصل رهبری جمعی و مسئولیت فردی: براساس این اصل، هر یک از افراد سازمان در قبال مسئولیت مشخصی که برعهده او قرار دارد باید پاسخگو باشد. البته در عمل این اصل رعایت نشد و از ابتدا رهبری فردی حنیف نژاد بر دیگران سایه انداخت و بعدها به استبداد فردی مسعود رجوی منتهی شد.
پی‌نوشت‌ها در دفتر نشریه موجود است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات