پایگاه بصیرت:
احساس شما نسبت به دومین سالگرد کنارهگیری مبارک چیست؟ من از همه مصریها میخواهم که بر تکمیل انقلاب پافشاری کنند و برای سازندگی کشور تلاش جدی داشته باشند. تسلیم تبلیغات سوء نشوند و بدانند آنها هستند که انقلاب شان را میسازند و به پیروزی میرسانند.
درباره خشونتهایی که وجود دارد و رو به افزایش است چه میگویید؟ این نزاع بین ارادههاست. اراده مرگ و زندگی، ویرانی و ساختن، اراده ملت و اراده کسی که میخواهد خواست مردم را نادیده بگیرد. اراده انقلاب و بقایای نظام سابق.
آیا این تنشها مثل بمبهایی نیست که انقلاب 25 ژانویه را به وجود آورد؟ انقلاب 25 ژانویه نتیجه طبیعی 30 سال ستم بود. نمیتوان به نظامی که هنوز شکل نگرفته ظلم کرد و بعد از هفت ماه که از عمر آن میگذرد گفت خلاص! ما این نظام را نمیخواهیم و علیه آن دوباره انقلاب میکنیم.
آیا این تنشها حاکی از بعضی اشتباهات نیست و نمیخواهید آنها را تصحیح کنید؟ هیچ حرکتی بدون اشتباه نخواهد بود. این امر بر همه انسانها صادق است و پیامبر خدا میفرماید که بشر جایزالخطاست. بهترین خطاکاران آنهایی هستند که توبه میکنند. ما هم توبه میکنیم و از خداوند طلب مغفرت داریم. سعی میکنیم اشتباهات خود را جبران کنیم اما این به معنای نابود کردن همه دستاوردهایمان نیست و سعی میکنیم آنها را تکمیل کنیم.
محبوبیت اخوانالمسلمین دربین مردم کاهش یافته است. در این باره چه میگویید؟ محبوبیت اخوان یا هرگروه دیگر را صندوقهای رای تعیین میکند. تاکنون چند بار رای گیری صورت گرفته که یکی از آنها 19 مارس بوده است. انتخابات بعدی هم در راه است. قبلا هم گفته میشد افکارعمومیچنین و چنان است اما دیدیم که انتخابات عکس اینها را ثابت کرد.
میزان آرا خیلی نبود. حتی انتخابات ریاست جمهوری نیز نشان داد که تفاوت زیادی بین مرحله اول و دوم وجود دارد؟ من مرد انتخابات هستم و میفهمم که در یک انتخابات کافی است یک رای بیشتر بیاورید.
درباره این خشم و غضبی که در خیابانها هست چه میگویید؟ همه اینها درست است. اما وقتی ملت کسی را انتخاب کرد در واقع تشخیص داده که او قادر است و میتواند خطاهایش را جبران کند. کسانی که فقط هیاهو میکنند هیچ جایگزینی را برای حل مشکلات نمیتوانند ارایه دهند.
آیا به نظر شما گفتوگو و توافق امری ضروری است یا به خاطر اینکه خودتان اکثریت را به دست آوردید دیگر نباید به مخالفان توجهی کرد؟ هیچ راهحلی جز گفتوگو وجود ندارد. این تنها راهی است که میتوان بین شهروندان تفاهم برقرار کرد اما یک نوع گفتوگوی دیگر هم وجود دارد و آن زمانی است که مردم را در معرض یک انتخاب میگذارید و این مساله از طریق صندوقهای رای صورت میگیرد؛ یعنی بعد از اینکه مردم سخنان همه را شنیدند رای خود را به هرکس میخواهند میدهند.
بنابراین شما گفتوگو با مخالفان را مد نظر ندارید و به آن اهمیتی نمیدهید. برای شما فقط صندوقهای رای مهم است؟ منظورم این نبود. گفت وگو اصل تفاهم است اما چگونه باید درباره نتایج این گفت وگوها داوری کرد، وقتی انتخابات صورت میگیرد. بخصوص که مخالفان از طریق گفتوگوها به یک ائتلاف سیاسی یا انتخاباتی میرسند یا موفق میشوند یا شکست میخورند. در چنین شرایطی مردم در برابر انتخاب این یا آن ائتلاف قرار میگیرند. اگر حزبی نتوانست اکثریت را به دست آورد باید یک دولت ائتلافی تشکیل دهد و اگر این هم نشد طبق قانون اساسی باید انتخابات جدیدی برگزار شود.
منظور شما این است که اکثریت نظر خودش را باید صرف نظر از رای مخالفان بر دیگران تحمیل کند؟ مفهوم اکثریت به معنای تقبل مسوولیت است. مردم به یک حزبی یا گروهی یا مجموعه ای از احزاب برای مدتی معین مسوولیت میدهند تا در نهایت از آنها بازخواست کنند. اگر در نیمه راه شکست خوردند پارلمان منحل میشود و شهروندان میروند تا گروه دیگری را انتخاب کنند.
همه پیشنهاداتی که طرح شده بریک مساله اصلی تاکید دارد و آن اینکه باید یک دولت ائتلافی تشکیل شود اما شما با لجاجت این مساله را رد میکنید؟ چون هنوز برای این کارها زود است. دولت آینده بعد از برگزاری انتخابات پارلمانی تشکیل میشود. چون تشکیل هرگونه دولتی در شرایط کنونی مشکلی را حل نمیکند.
کسانی هستند که میگویند اصرار شما بر عدم تشکیل یک دولت ائتلافی این است که میخواهید دولت فعلی درانتخابات به نفع شما کار کند. جواب شما دراین باره چیست؟ چطور این دولت میخواهد از ما پشتیبانی کند. مخالفان این دولت را شکست خورده و ناتوان توصیف میکنند. اگر این دولت شکست خورده است پس چطور چنین قدرتی خواهد داشت که از ما حمایت کند. از سوی دیگر کمیته ای از قوه قضاییه بر انتخابات نظارت خواهد کرد. دولت هم که پولی ندارد که با آن رای بخرد. همه میدانند که ما کاهش بودجه داریم.
اما وجود دولتی که دوستدار شما باشد کمک خواهد کرد تا نهادهای حکومتی به نفع اخوانالمسلمین حرکت کنند و همین باعث میشود تا بتوانید شما به هدف تان برسید؟ مثلا چه نهادهایی؟
نهادهای زیادی زیر نظر شماست. وزارت کشور، استانداریها، جوانان، آموزشوپرورش و... وزارت کشور که هر روز در معرض توهین و بدگویی قرار دارد. چطور میتواند به ما کمک کند. اینها همه دروغ و تهمت است.
شما نمیبینید که کشور به خاطر همینها دچار نزاع و دودستگی شده است؟ کشور دچار دودستگی نشده است. معنای دموکراسی همین اختلاف در آراست. مصر یکپارچه و دارای یک هدف واحد است. اما این آزادی وجود دارد که هرشهروند ساده ای هم بتواند نظرش را به هرشکلی که میخواهد بیان کند و حتی به رییسجمهور بد وبیراه بگوید. تا آنجا که میخواهد صدایش را بلند کند و هیچ کس هم حق ندارد او را ساکت کند. ملت آزاد است و هیچ کس نمیتواند این آزادی را از ملت بگیرد حتی اگر ما در انتخابات 80 درصد رایها را هم به دست آوریم همین خواهد بود.
آیا این آزادیها همچنان در کشور جریان خواهد داشت؟قطعا.
نظرشما درباره ابلاغیههایی که دادستانی برای برخی از روزنامهنگاران فرستاده چیست ؟ آیا قرار است از هیچ کسی شکایت نشود. شما به من بگویید آیا یک نفر از اینها زندانی شده است؟
چیزی نمانده. (با عصبانیت میگوید) نگویید چیزی نمانده. همه اینها ادعاست. بگویید چند نفر. مثلا در دوران مبارک، عادل حسین و مجدی حسین و ایمن نور و سعدالدین ابراهیم و... زندانی شدند از گروه خودمان یعنی اخوانالمسلمین حرف نمیزنم اما اکنون شما به من بگویید چه کسی را به جرم نظر و بیانش زندانی کردهاند.
درباره تجاوز و قتل و برهنه کردن تظاهراتکنندگان چه میگویید؟همه اینها جنایاتی است که به عمد انجام شده تا اراده ملت به هدر برود.
آیا اینها نشان نمیدهد که کشور از هم گسیخته است؟ کشور از هم گسیخته نیست. دلیل آن هم 30 میلیون شهروندی هستند که به پای صندوقهای رای رفتند و در انتخابات ریاست جمهوری هم 26 میلیون شرکت کردند.
مصریها برای این به پای صندوقهای رای رفتند که به آینده امید داشتند اما الان ناامید هستند. چون ما به فروپاشی زندگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی رسیدیم. هرکسی که بخواهد مردم را نا امید کند شکست خورده است و عمق این ملت را درک نمیکند. ما با مردم زندگی میکنیم و در جلسات آنها شرکت میکنیم. با آنها در نماز و خوراکشان همراهیم. ملت مقاومت میکند و با همه این ناامیدیها مبارزه خواهد کرد.
بنابراین شما فقط مخالفان را شکست خورده میدانید؟ نگفتم آنها شکست خورده اند. بلکه گفتم هر کسی بخواهد جلوی حرکت مردم را بگیرد قطعا شکست خواهد خورد.
حزب سلفی النور به رغم توافقی که با شما داشت از شما انتقاد میکند و میگوید شما قدرت را در انحصار خودتان گرفتهاید. دراین باره چه میگویید؟ ما با حزب النور در هیچ موردی توافق نکردیم. آنها بودند که نپذیرفتند در ائتلاف دموکراتیک بیایند و با ما شریک شوند. حتی نپذیرفتند که با ما در انتخابات یک لیست مشترک بدهند. بعد از اینکه در پارلمان برنده شدیم آمدند و گفتند بیایید تفاهم کنیم. ما هم قبول کردیم که روی هم رفته 91 کمیته در مجلس انقلاب را اداره کنیم.
آنها میخواستند وزارتخانههایی را بگیرند و میگویند در این باره با شما توافق کردهاند؟ ما چنین توافقی نکردیم. ضمنا ما که مسوول تشکیل دولت نیستیم. حزب آزادی و عدالت هیچ وزیری در کابینه ندارد. حتی با من که معاون رییس این حزب هستم هیچکس درباره تشکیل کابینه مشورتی نکرده است. رییسجمهوری مسوول تعیین وزراست. او از احزاب خواست مطابق دیدگاه شان وزرایی را معرفی کنند. ما هم کسانی را معرفی کردیم. کابینه آینده هم بعد از انتخابات پارلمانی تشکیل میشود. هیچ سهمیهبندی در وزارتخانههای دولت موقت وجود نداشته است.
نظر شما درباره تشکیل دولت آینده یعنی بعد از انتخابات چیست؟ این دولت بر اساس نتایج انتخابات تشکیل خواهد شد. ما یک حزب هستیم و هیات مدیره ای داریم که در این باره تصمیمگیری میکند. اگر اکثریت مطلق را به دست آوردیم سعی میکنیم یک دولت میانه تشکیل دهیم که هرکس برنامههایش را بپذیرد میتواند در آن مشارکت داشته باشد.
منظور شما از این دولت میانه چیست؟ دولتی که برنامه ای را اجرا میکند و هرکس با آن موافقت داشته باشد میتواند در آن مشارکت داشته باشد. ما نمیتوانیم در یک وزارتخانه از شرق و غرب عالم استفاده کنیم. یکی گرایش چپ دارد یکی راست. در یک وزارتخانه برنامه واحدی باید اجرا شود و این همان دموکراسی است که ما در حال تمرین آن هستیم. هیچ کس نیست قبول داشته باشد که فردی وزیر شود که حتی نتواند وارد دفترش شده یا بتواند به آرامش کارش را بکند. وزارت یک مسوولیت سنگین است و هرکس میتواند این بار را بردارد بفرماید اما باید توافق کنیم احزابی که در دولت مشارکت میکنند باید پیش از ورود به دولت بر یک برنامه مشخص توافق کنند درغیر این صورت دولت شکست خواهد خورد.
اخیرا شنیده شده که جریانهای سلفی به اخوانالمسلمین حمله میکنند و این مساله بیانگر یک شکاف بین شماست. واقعیت این مساله چیست؟ اختلاف سیاسی یک چیز است و روابط انسانی مسالهای دیگر. ما و سلفیها با هم دوست هستیم. به رغم همه اختلافاتی که داریم حاضر نیستیم این دوستان را از دست بدهیم. بسیاری هستند که با ما اختلاف سیاسی دارند ولی با این همه به لحاظ انسانی ما با آنها پیوند داریم.
ولی به نظر میرسد اختلافات سیاسی حادی بین شما و آنها وجود دارد؟ این طبیعت دموکراسی است.
گفتید پلیس تظاهراتی را که مخالف قانون بوده متفرق کرده است و باید دراین باره از وزارت کشور پرسش شود. جبهه نجات (ائتلاف مخالفان مرسی) نیز میگوید باید رییسجمهور دراین باره مورد بازخواست قرار گیرد؟ بله من گفتم باید وزارت کشور مسیر خودش را اصلاح کند و ملتزم به قانون اساسی باشد و هرکسی را که خطا کرده بازخواست کند اما از درون، تا این میراث گذشته پایان یابد و جرایمی که به نام این وزارتخانه انجام میشد، خاتمه پیدا کند.
آیا شما موافقید که بین سیاست وزارت کشور درحال حاضر نسبت به گذشته تفاوتهایی وجود دارد و این سرکوب تظاهرات کنندگان به دستوراتی برمیگردد که رییسجمهور صادر کرده بود؟ دستوراتی که رییسجمهور داد برای تامین امنیت شهروندان بود نه اعمال خشونت. رییسجمهور بارها تصریح کرده که پلیس باید به قانون احترام بگذارد. مردم از پلیس میخواهند دوباره به سرکار خود برگردند و با قاطعیت با هرگونه تجاوزی مقابله کنند. نگذارند کسانی را که مانع ورود کارگران به محل کارشان میشوند به هدف شان برسند. پلیس باید با این گونه موارد برخورد کند.
اگر به آنها دستور داده نشده باشد پس برای چه یک شهروند را جلوی کاخ ریاست جمهوری برهنه کرده و روی زمین میکشند؟ ما چنین رفتارهایی را محکوم کردیم و دادستانی دراین باره تحقیق میکند. به زودی معلوم خواهد شد که چه کسی این کار را کرده است.
آیا شما قبول دارید که « سحل » یعنی برهنه کردن کسی یک جرم است و نقض آشکار حقوق بشر و دراین رابطه وزیر کشور و رییسجمهور متهمان اصلی هستند؟ من باید توضیح دهم که کلمه ای را که شما به کار میبرید یعنی «سحل » به معنای کشتن یک شهروند و کشیدن او روی زمین است و ما چنین رفتاری را جز در عراق در جایی دیگر ندیده ایم. درست است که برهنه کردن یک فرد نقض حقوق اساسی اوست اما این عمل را « سحل » نمیگویند. از این رو خواهشمندم رسانهها دقت داشته باشند و عبارتهایی را استفاده کنند که موجب سلب اعتماد شهروندان به آنها نشود.
بسیاری از مصریها احساس نومیدی میکنند. آنها احساس میکنند شهروندانی درجه دوم هستند و مایل به مهاجرت از کشورند. دکتر مصطفی الفقی میگوید سفارت کانادا از زمان وقوع انقلاب تاکنون 90 هزار ویزا صادر کرده است. شما دراین باره چه میگویید؟ اینها حرفهای دروغی است که گفتند و بعد هم تکذیب کردند. کسی که میخواهد دراین باره حقایق را بفهمد باید به آمارهای مهاجران توجه کند. به نظر من اینها دراثر تبلیغات رسانههایی است که خودشان دارند خودشان را دار میزنند و اعتماد مردم را به خودشان سلب کرده اند.
چرا بحران مصر و عواقب آن را متوجه رسانهها میکنید. این رسانهها نیستند که مردم را برهنه روی زمین میکشند یا آنها را به گلوله میبندند. آیا فکر نمیکنید عامل این مشکلات دولت است نه رسانهها؟ تقاضا میکنم هرشهروندی برای کار خودش دلیلی داشته باشد. رسانهها باید اهمیت نقش خود را بدانند. الان کسی نمیتواند رسانهها را محدود کند. هیچکس نخواهد توانست جلوی آزادی بیان را بگیرد.
شما به جزییات پاسخ نمیدهید. جبهه نجات خواستار آن شده که از رییسجمهور درباره حوادث کاخ بازخواست شود چون او مسوول درجه اول این حوادث بوده است؟ من دراین باره چیزی ندارم که بگویم.
آیا شما هم خواستار بازجویی از رییسجمهور هستید؟ بگذار این جبهه وارد انتخابات شود و بعد برنامههایش را اجرا کند. ما غیر از این چیزی نداریم.
آنها میگویند رییسجمهور مسوول این حوادث است. او مسوول مرگ تظاهرات کنندگان است. خب بروند در انتخابات آینده این رییسجمهور را سرنگون کنند.
نظر شما درباره ضرورت تسریع انتخابات ریاست جمهوری چیست؟ چنانکه قبلا هم گفتم باید اکثریت را به دست آورند و رییسجمهور را به اتهام خیانت عزل کنند.
آیا شما نمیخواهید برای خاتمه دادن به این منازعات یک آشتی ملی برقرار کنید؟ معنای این آشتی چیست. دموکراسی در بطن خودش رقابت را دارد. چگونه میخواهیم وقتی این رقابتها نباشد دموکراتیک عمل کنیم؟
رقابت بله، اما طرد کردن دیگران نه؟ هیچ کس طرد نشده است. این چه حرفی است که میزنید ما 70 حزب داریم که همه با آزادی لیست انتخاباتی میدهند و نمایندگان شان را انتخاب میکنند.
اظهارات شما همواره توام با بحث و مشاجراتی بوده دراین باره چه میگویید؟ از آن خرسندم.
دراین باره چه میگویید که سلفیهای جهادی گفته اند حکومت اخوان بسیار بدتر از دولت مبارک است؟ این حرفی غیرمسوولانه است. سلفیهای جهادی دیگر چه کسانی هستند؟ هرکس این حرف را زده آدم غیر مسوولی بوده است. هرکس بخواهد دراین کشور حرف مسوولانه بزند باید برود انجمن یا حزبی تشکیل بدهد و از طریق آن با مردم برخورد کند. اینکه بگویند فلانی به نمایندگی از فلان و بهمان حرف زده درست نیست.
میگویند اخوانیها باعث بروز پدیده ای به نام لباس شخصیها شدند که تظاهرات مردم را به هم میزنند. این کاملا دروغ است. اخوانالمسلمین گروهی است که 30 سال زیر بار فشار و ستم بوده. این حرف مزخرفی است و کسانی این حرفها را میزنند که نمیتوانند با واقعیتهای سیاسی و اجتماعی روبه رو شوند. اخوان جز از شیوههای مسالمت آمیز از شیوه دیگری استفاده نمیکند.
حرفهای شما درباره بازگرداندن یهودیان مصری از اسراییل کلی بازتاب داشت. هنوز هم براین نظر هستید؟ من موافق این هستم که هر صهیونیستی که از خارج فلسطین آمده به وطنش برگردد. این راه حل مشکل فلسطین است. نتانیاهو نه راه حل دو دولت را میپذیرد و نه یک دولت را. هیچ راه حل دیگری هم وجود ندارد پس باید فلسطین به شرایط قبل از تشکیل دولت اسراییل برگردد.
به اعتقاد برخی از نویسندگان آینده بسیار بدتر از حال خواهد بود. نظر شما در این باره چیست؟ اینکه مشکلات وجود دارد بخش اعظم آنها به دوران گذشته برمیگردد. به نظر من آینده بهتر خواهد بود چون این مردم مصر هستند که تصمیم میگیرند و با آزادی حرف شان را میزنند و هرکس را بخواهند انتخاب و هرکس را نخواستند برکنار میکنند.
مردم سالاری