تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۰  ، 
کد خبر : ۲۵۹۴۹۸

اشتباهات راهبردی اخوانی ها و مرسی/حسین بک وردی

متأسفانه برخی از اخوانی ها در دام سیاست های تندروانه وهابی های وابسته به آل سعود افتاده و در طی یک سال گذشته، مروج تفکر و اندیشه ضددینی سلفی ها و تکفیری ها در سوریه شدند. شهادت دکتر شیخ شحاته و...

اختصاصی بصیرت:اخوانی ها پس از هشتاد سال فعالیت و مبارزه برای رسیدن به قدرت سیاسی، در پی سقوط رژیم مستبد و وابسته حسنی مبارک در مصر، موفق شدند از طریق انتخابات پست ریاست جمهوری این کشور بزرگ جهان اسلام را از آن خود کنند، اما در آستانه سالگرد به قدرت رسیدن محمد مرسی در مصر و در حالی که هوادارانش آماده بر پایی مراسم جشن سالگرد پیروزی وی بودند، تحولاتی دراین کشور عربی رخ داد که در نتیجه آن، اخوانی ها از اریکه قدرت به زیر کشیده شده و رئیس جمهور و تنی چند از چهره های کلیدی حزب عدالت و آزادی بازداشت شدند. انتخاباتی که مرسی با آن به عنوان رئیس جمهور به قدرت رسید، اولین انتخابات آزاد و مردمی پس از شش دهه در مصر بود. سوال این است که چرا رئیس جمهور منتخب مردم، در کمتر از یک سال با امواج مخالفت های گسترده مردمی(هر چند هدایت شده)، از قدرت ساقط می شود؟ برای پاسخ به این پرسش، باید زمینه ها و بسترهای تحولات اخیر و عوامل گوناگون داخلی و خارجی را مورد بررسی قرار داد. در تحولات کنونی مصر، بازیگران متعدد داخلی و خارجی از قبیل آمریکایی ها، اروپایی ها، برخی از کشورهای عربی، ارتش، الازهر و احزاب سیاسی معارض حزب حاکم، ایفای نقش کردند و بعضاً بازیگری آنان در چارچوب یک سناریو و به صورت هماهنگ بود، اما در این میان، می توان برای اشتباهات راهبردی اخوانی ها و مرسی که زمینه های سقوط را فراهم ساخت، سهم بیشتری را در ارزیابی ها لحاظ کرد. کارشناسان سیاسی بر این اعتقاد و باور هستند که محمد مرسی به عنوان رئیس جمهور مصر و کسی که از پشتوانه عظیم اخوان المسلمین برخوردار بوده اشتباهات راهبردی مهلکی را مرتکب شد و همین اشتباهات، زمینه هایی را هم ساخت تا جبهه مقابل بتواند با استفاده از این زمینه ها، مردم را برای ساقط کردنش به خیابان ها فراخواند. اهم اشتباهات راهبردی مرسی و اخوانی ها را می توان در محورهای زیر خلاصه کرد:
1- فراموش کردن شعارها و اهداف انقلاب
در مصر انقلابی هر چند ناقص رخ داد و محمد مرسی فردی بود که با سردادن یک سری شعارهایی برگرفته از روح انقلاب مصر، توانست نظر اکثریت مصری ها را در انتخابات متوجه خود کند. در طول حضور مرسی در پست ریاست جمهوری، شعارهای انقلابی وی در عمل مورد بی توجهی واقع شد و بر همین اساس روزبه روز از اعتبار مردمی وی کاسته شد.
2- دوست یابی در میان دشمنان
جریان اخوان المسلمین در طول چند دهه فعالیت خود، با تأکید بر اسلام سیاسی، با حکومت های ظالم، دیکت����تور و وابسته در کشورهای اسلامی و از جمله در مصر مبارزه می کرد. مبارزات سیاسی اخوانی ها با حکومت های وابسته، آنان را در برابر حامیان این حکومت ها قرار داده بود و بر همین اساس اخوانی ها به عنوان یک جریان ضد آمریکایی و اروپایی و صهیونیستی شناخته می شدند. پس از به قدرت رسیدن اخوانی ها، در میان تعجب همگان، این جریان سیاست دوستیابی در میان دشمنان دیروزش در پیش گرفت. اولین سفر مرسی به عربستان و همراه شدن با آل سعود بود. آیا آل سعود در را ضربه اسلام و مسلمین و وابستگی به آمریکا و صهیونیزم، با رژیم حسنی مبارک که اخوانی ها با آن سال ها مبارزه می کردند، دارای تفاوت اساسی است؟ بر اساس همین سیاست، ارتباطات خود را با آمریکا، اروپا و حتی رژیم غاصب اسرائیل تعریف کردند.
3- پایبندی به کمپ دیوید
مردم مصر پیمان کمپ دیوید را یک لکه ننگی بر پیشانی خود می دانند و انتظار داشتند حکومت انقلابی آنان پس از سقوط حسنی مبارک، نسبت به لغو این معاهده ننگین اقدام کند. مردم مصر و عمدتاً اسلام گراهای انقلابی در این کشور، انتظار داشتند سفارتخانه رژیم صهیونیستی در قاهره، تحویل فلسطین شود،اما نه تنها این اتفاقات رخ نداد، بلکه مجموعه ای از رفتارها و مواضع مرسی نشان داد که اخوانی ها قصد ندارند در مسیر مقابله عملی با صهیونیست های اشغالگر قدس به حرکت در آیند. این مواضع و رفتارها به گونه ای بود که «هاآرتص» از روزنامه های صهیونیستی نوشت: «مرسی به کمپ دیوید پایبند بودو تونل های زیرزمینی حماس را از بین برد»
4- کوتاهی درحمایت از جبهه مقاومت در منطقه
انتظار می رفت با پیروز شدن اسلام گراها در مصر، اخوانی ها ظرفیت مصر انقلابی و اسلامی را با جبهه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی هم افزا کنند، اما نه تنها این انتظار جامه عمل به خود نپوشید بلکه مصر دوران مرسی در مسیر تضعیف جبهه مقاومت به حرکت درآمد.
5- بازی در زمین آمریکا بر ضد سوریه
در حالی که تمامی شواهد و قرائن نشان می دهد بحران آفرینی در سوریه، نتیجه یک نقشه آمریکایی، صهیونیستی و عربی با هدف مقابله با امواج بیداری اسلامی و تضعیف جبهه مقاومت است، مصر با ریاست جمهوری مرسی به جای مقابله با این توطئه، در کنار توطئه گران قرار گرفت و در یک حرکت به ظاهر انقلابی به جای بستن سفارت رژیم صهیونیستی، سفارت سوریه در قاهره را تعطیل و ارتباط خود با دمشق را قطع کرد. دولت مرسی در طی یک سال گذشته،به صورت پیدا و پنهان از جریان سلفی ها و تکفیری های سوریه حمایت کرد.
6- حمایت از تفکر خشونت گرا و افراط گرایی بی منطق در جهان اسلام
مصر دوره ای را با عنوان «عصر فاطمی» پشت سرگذاشته و مردم این کشور نسبت به اهل بیت و خاندان پیامبر اکرم(ص) در دوره های مختلف اظهار محبت کرده اند. متأسفانه برخی از اخوانی ها در دام سیاست های تندروانه وهابی های وابسته به آل سعود افتاده و در طی یک سال گذشته، مروج تفکر و اندیشه ضددینی سلفی ها و تکفیری ها در سوریه شدند. شهادت دکتر شیخ شحاته و چند تن دیگر از شیعیان مصری در چند روز گذشته، نتیجه این رویکرد غلط و اشتباه راهبردی مرسی و اخوانی ها است.
بدیهی است که اخوانی ها و مرسی با ارتکاب این اشتباهات راهبردی، در کژراهه ای به حرکت درآمدند که بن بست آن سریع نمایان شد و در کمتر از یکسال حکومت شان را پایان داد و مصر را وارد مرحله بحرانی کرد. بحرانی که دورنمای آن به راحتی قابل ترسیم نیست.

برچسب ها: مصر
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات