تاریخ انتشار : ۱۳ شهريور ۱۳۹۲ - ۰۹:۲۱  ، 
کد خبر : ۲۶۰۲۸۲
نگاهی بر قدرت رسانه‌ها در تعیین خط مشی سیاسی کشورها

جنگ نرم ایران و امریکا در فضای رسانه


محمدرضا ریاحی

آنچه در گذشته در تعریف از واژه «قدرت» در حوزه نظریه پردازان و عمل به دست می آمد، منحصر به دسته بندی های سنتی و چارچوبهای سخت افزارانه بود. بدیهی است تحولات بین‌المللی، مفاهیم قدرت را نیز دگرگون می کند. امروزه مقوله هایی همچون قدرت جذب و امتناع یا بهره گیری از عنصر فرهنگ در راهبرد خارجی، می تواند سطحی پایدار و ماندگار از توانمندی را برای بازیگران فراهم آورد. به همین منظور، بازیگران سلطه گر با کاربرد قدرت نرم و ابزارهای ارتباطی، مقاومت ملت ها را پیش از کاربست راهبرد سخت فرو می ریزند. قدرت نرم و به موازات آن رسانه، این امکان را به بازیگر عرصه ارتباطات فرا‌ملی می دهد که میدان عمل خود را از حیطه سرزمینی تا بالاترین سطح بین‌المللی گسترش دهد و از طریق این نبرد ارتباطی، منافع ملی خود را تامین نماید. پرسش اصلی این پژوهش بر پایه چگونگی اتکای ایالات متحده آمریکا به مولفه های تهدید زا در چارچوب قدرت نرم و رسانه و در برخورد با جمهوری اسلامی ایران استوار است.

ترسیم خطوط راهبردی ایالات متحده درباره ایدئولوژی های معارض از جمله جمهوری اسلامی ایران، بر بنیاد حذف باورمندی نخبگان و مردم، سلب اراده و روحیه مقاومت ملی استوار است. در این روند بهره برداری از ابزارهای رسانه ای، مجازی و دیپلماسی عمومی در راستای تثبیت سیاست نرم‌افزار گرایی، اشاعه دموکراسی غربی، کاهش مشروعیت سیاسی و تنزل ارزش ها و هنجارهای فرهنگی، هویتی به منظور تضعیف و فروپاشی ساختار داخلی جمهوری اسلامی ایران در صدر راهبردهای فراملی ایالات متحده قرار گرفته است. فرضیه این پژوهش بر این اصل مبتنی است که سیاست های آمریکا در ابعاد قدرت نرم و رسانه، از طریق دیپلماسی عمومی با ایجاد تنش در زمینه تغییرات هنجاری و باورهای فرهنگی درصدد ایجاد و توسعه فضایی مخاطره‌آمیز برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است.

تمهیدات نظری

در کلی‌ترین سطح، قدرت به معنای توانایی تاثیرگذاری بر رفتار دیگران، به منظور رسیدن به نتایج دلخواه است. برای تاثیر‌گذاری بر رفتار دیگران، چندین راه وجود دارد:

1ـ می توان آنها را با تهدید مجبوربه انجام کاری کرد؛ 2ـ می توان با تطمیع مادی، دیگران را به انجام دادن امور دلخواه ترغیب نمود. 3ـ می توان از مسیر امتناع و جذب، همراهی دیگران را خواستار شد. جان کالینز، نظریه‌پرداز دانشگاه جنگ آمریکا نرم افزارگرایی را عبارت از «استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود» می داند. به این ترتیب نکته مهم در مفهوم قدرت نرم، تنظیم دستور العملی است که دیگران را جذب کند. جوزف نای (محقق روابط بین‌الملل و استاد دانشگاه‌ هاوارد) در سال 2004 م. در اثر خود با عنوان قدرت نرم، ابزار موفقیت در سیاست جهانی، بر ظرفیت دولت ها برای اعمال نفوذ بر دیگران برای آن که مطابق با آنچه او می خواهد رفتار کنند، تاکید دارد. به دیگر سخن، ارائه راهکارهایی به منظور کاهش ضریب مقاومت در برابر اعمال قدرت سلطه مدارانه ایالات متحده، هدف اصلی نای است. در این اندیشه، انتقال هنجارهای غربی باید در فضای دیپلماسی عمومی و با کمک ابزارهای ارتباطی محقق شود.

جنگ نرم در آموزه های دینی

آموزه های وحیانی، به موضوع نرم افزارگرایی در حوزه دشمن‌شناسی و رویارویی با دشمن، توجه داشته است. به این مفهوم که اگر دشمن برخی از ساز وکارهای جنگ روانی را در ستیز نرم به کاربرد، جامعه اسلامی نیز در دفاع و ایستادگی در برابر تهاجم، باید از همه امکانات بهره گیرد، چنان که قرآن کریم در حکم به مقابله به مثل چنین می فرماید: «اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ » سپس هر کس به شما تعددی کرد یا همان گونه که به شما تعدی کرد، بر او تعدی کنید. خداوند در تحلیل روش‌شناسی و رفتار‌شناسی دشمنان اسلام، به این نکته تاکید می کند که دشمنان اسلام به سبب همدلی و همانندی در فکر و اندیشه، یکسان و همانند عمل می کنند. «وَقَالَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ لَوْلاَ یُکَلِّمُنَا‌الله أَوْ تَأْتِینَا آیَةٌ کَذَلِکَ قَالَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم مِّثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ» افراد نادان گفتند چرا خدا با ما سخن نمی گوید یا برای ما معجره ای نمی آید. کسانی که پیش از اینان بودند (نیز) مثل همین گفته ایشان را می گفتند؛ دل ها (و افکار) شان به هم می ماند. بدین ترتیب با دقت نظر در مهندسی عملیات روانی منطبق با آموزه های وحیانی، می توان رفتار‌شناسی دشمنان نظام جمهوری اسلامی را تحلیل و ارزیابی نمود. مهم ترین روش هایی که در طول تاریخ در حوزه تقابل نرم، مخالفان جامعه اسلامی به کار گرفته اند مجموعه ای از برخوردها همچون روش افترا، شخصیت سازی، تخریب شخصیت، شایعه، تهدید، تحریم، فریب و گمراهی، تحقیر، تحریف و … را در بر می گیرد.

تهدید در گفتمان قدرت نرم

«تهدید» در حوزه قدرت نرم از راه استحاله الگوهای رفتار ملی و سلطه کامل در ابعاد سه گانه حکومت، اقتصاد و فرهنگ و نیز جای گزینی هنجارهای نظام سلطه، محقق می شود. با این نگرش، به همه اقدام هایی که ارزش های حیاتی یک نظام سیاسی از زیر ساخت های فکری در زمینه اقتصاد، فرهنگ و سیاست را به مخاطره اندازد، یا موجب دگرگونی اساسی در عوامل تعیین کننده هویت ملی یک کشور شود تهدید نرم می گویند.

1 حوزه سیاسی تهدید سیاسی، به طور عمده متوجه دولت ها است، ولی دامنه آن می تواند با پی آمدهای سیاسی و اجتماعی گوناگون، مجموعه ملت را تهدید نماید. «ایده دولت به خصوص هویت ملی و ایدئولوژی سازمان دهنده آن و نهادهایی که نماد آن هستند، هدف های عادی تهدیدهای سیاسی می باشند، چون دولت اصولاً یک موجودیت سیاسی است.» بحران های سیاسی، شامل بحران های پنج گانه هویت، مشروعیت، نفوذ، توزیع و مشارکت می شود. برانگیختن شکاف های قوم، تحقیر و تحریف تاریخ و افتخار آفرینی های ملی در کشور و نبود عوامل پیوند دهنده هویت های فرو ملی می تواند به بحران هویت منجر شود. ایجاد شکاف میان مردم و رهبران و شکل گیری نافرمانی مدنی در جامعه، بحران مشروعیت را پدید می آورد. انگیزه زدایی و دل سرد کردن مردم برای حضور در عرصه های تعیین کننده کشور «و القای حاکمیت دو گانه با هدف خدشه دار نمودن مبنای مشروعیت نظام» از نمونه های بارز بحران مشارکت است. همچنین تخصیص نامناسب ثروت و شان اجتماعی، در ایجاد بحران توزیع موثر است.. تلاش برای تاثیر گذاری بر اراده و تصمیم نخبگان و رهبران با ارعاب و تطمیع، از نمونه های بحران نفوذ به شمار می آید.

2ـ حوزه اقتصاد اقدام هایی که به صورت فرآیندی و در بستر زمان، فرهنگ حاکم بر اقتصاد را تغییر دهد، مانند تغییر الگوی مصرف، تولید و توزیع و یا رسوخ نظریه های جدید اقتصادی مبتنی بر لیبرالیسم و تاکید بر مصرف گرایی در زمره تهدیدهای نرم با رویکرد اقتصادی است. در این میان، مهم ترین تهدیدها با منشا اقتصادی که از سوی ایالات متحده متوجه جمهوری اسلامی ایران می شوند، عبارتند از: الف: صدمه زدن به الگوهای اقتصادی ملی با تشدید فشارهای تحریمی در عرصه فن آوری های نو. ب: تقویت ناامیدی در مردم از شرایط اقتصاد داخلی و نابسامان نشان دادن مسیر پیشرفت های اقتصادی کشور، ج: ترویج فرهنگ اسراف و زیاده روی در استفاده از منابع و تلاش برای گسترش الگوهای مصرف غربی به ویژه در میان جوانان.

3ـ حوزه فرهنگی ـ اجتماعی پیچیده ترین و مهم ترین مولفه امنیت ملی در هر کشور، امنیت فرهنگی است. در واقع تهدید فرهنگی، در قالب ادغام هویت های فردی و محلی در هویتی جهانی مطرح می شود. به موازات تخریب پای بندی و انگیزه مردم به استمرار شیوه و سوم خود با حفظ فرهنگ، زبان و مذهب، زمینه برای بروز درگیری های فرهنگی ـ اجتماعی فراهم می شود. بدون شک، ایالات متحده با به کارگیری سیاست های چند وجهی در حوزه فرهنگی، در پی تضعیف و فروپاشی هویت اسلامی و ارزش های دینی است. ترویج بی بند و باری اخلاقی، سرمایه گذاری در رسانه های دیداری و شنیداری و شرکت های فیلم سازی برای ارائه تصویری سیاه، خشن و خطرناک از دین مبین اسلام و جمهوری اسلامی ایران در حوزه رویارویی نرم فرهنگی در زمره تهدیدها است.

رابطه قدرت نرم و سیاست خارجی

همچنان که از گذشته تا به امروز در ذیل فرایند عقلانی شدن و به مدد فن آوری های نوین، قدرت سخت افزاری چهره و ماهیتی تازه یافته است، ابزارهای غیر نظامی نیز اهمیتی هم تراز در چارچوب اعمال قدرت به دست آورده است. بر این اساس تقابل فیزیکی اگرچه با سرعت و شدت بیشتری مناسبات را بر هم خواهد زد، اما از تداوم و عمق نفوذ کمتری برخوردار است. ولی کشوری که خواهان ایفای نقش افزون تر و ماندگارتر در حوزه جهانی است. در ترسیم خطوط راهبرد خارجی خود باید از مولفه هایی بهره گیرد که متضمن عمق نفوذ و تداوم باشد. در تبیین نشان گاه های نرم افزارگرایی در سیاست خارجی، رسانه به عنوان جهت دهنده و تسخیرکننده اذهان جامعه هدف، از نقش محوری برخوردار است. تهدید رسانه ای به مشابه برجسته ترین مولفه قدرت نرم توسط ایالات متحده آمریکا به صورت رسمی و سازمان یافته ولی پنهان، با بودجه های مسری، توسط سازمان های اطلاعاتی و امنیتی رهبری می شود. چنان که نود درصد از اخبار بین المللی منتشره در رسانه های جهان از جهار غول رسانه ای و خبرگزاری غربی «یونایتد پرس» «اسوشیتدپس» و «فرانس پرس» و «رویترز» است. در این پژوهش با توجه به میزان اهمیت هر یک از رسانه های دیداری، شنیداری، مجازی و نوشتاری در حوزه سیاست خارجی و به ویژه در تقابل نرم افزاری آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، مطالب دسته بندی می شود.

الف ـ ابزار شنیداری (رادیو) : رادیو به عنوان یکی از ابزارهای ارتباطی، در سیاست خارجی ، امتیازی بر جسته و کاربردی دارد. برنامه های رادیویی دارای نیروی ضربتی و غافل گیر کننده شدیدی هستند که در هیچ یک از وسایل ارتباطی دیگر به ویژه مطبوعات و سینما وجود ندارد. رادیوها را می توان به دو نوع کلی دسته بندی کرد: رادیوهای داخلی و رادیوهای بین المللی. به لحاظ کاربرد در بازتاب مواضع کشورها و تهدیدات رسانه ای، رادیوهای بین المللی جایگاه منحصر به فردی دارند. هم اکنون بیش از 32 رادیو به زبان فارسی برای ایرانیان و دیگر فارسی زبانان جهان برنامه پخش می کنند. بسیاری از این رادیوها پایگاه های اینترنتی دارند. با بررسی محتوای این رادیوها می توان گفت که بیشتر اطلاعات ارائه شده در آن ها، با هدف جهت دهی به افکار عمومی ایرانیان و فارسی زبانان، براساس خواست گردانندگان آنها پردازش می شود. ب ـ ابزار دیداری (تلویزیون): امروزه زبان تصویر، زبان گویایی است که بیشتر مردم جهان با آن آشنایی دارند و بسیاری از پیام های دریافت شده به وسیله آن را در زندگی روزمره خود به کار می برند.

«نقش سیاسی، آموزشی و خبر رسانی تلویزیون سبب شده که این رسانه به یکی از ابزارهای اصلی شکل دهی آگاهی ها و ذهنیات مردم تبدیل شود و سازمان های مختلف و بازگیران ستیزه جو که مسئول اعمال تهدیدات نرم هستند، به آن بیشتر توجه می کنند.» مواردی همچون: 1ـ آفرینش تحسین بینندگان از سبک زندگی جوامع غربی 2ـ تعدیل هرگونه گرایش های نامساعد آنان نسبت به غرب. 3ـ کاهش اعتقاد و اعتماد مخاطبان به جامعه و فرهنگ خودی، در زمره پیآمدهای برنامه هایی است که در ایستگاه های تلویزیونی کشورهای مهاجم، اذهان مخاطبان جامعه هدف را مهیای پذیرش خاستگاه آنان می نماید. «بیش از 5800 مورد ماهواره در آسمان بالای سر ما ـ با ماموریت های متنوع ـ همه مرزها (و قرنطینه سیاسی دولت ها بر ملت های خود) را در هم شکسته اند. تنها با فشار یک کلید، رویکردهای مختلف از هر سو پیش روی مردم قرار می گیرد. تلویزیون های ماهواره ای به مشابه شمشیر دولبه است که بهره برداری نامناسب از آن می تواند مخاطب ایرانی را در تیررس آسیب های فرهنگی ـ اجتماعی قرار دهد. حال پرسش اینجاست که تلویزیون های ماهواره ای در بر دارنده چه ویژگی هایی هستند که توانسته اند در بعد سیاست خارجی و ستیز نرم، موثرترین ابزار باشند؟ در پاسخ به این پرسش بیان این نکته دارای اهمیت است که ماهواره ها می توانند حجم پیام های ارسالی را بالا ببرند و ارتباط پیوسته ای را با مخاطبان برقرار کنند.

فرهنگ قالب بندی شده فرستنده این نمادها و پیام ها، بدون هیچ مقاومتی در اختیار گیرنده قرار می گیرد و وارد کانون خانواده و سپس جوامع می شود. رنگ باختگی ارزش های انسان، باورهای مذهبی و نمادهای ملی و در نتیجه خطر تنزل فرهنگ اجتماعی متاثر از رسانه های تصویری، بیش از هر زمان دیگر است. ج ـ ابزارهای مجازی: در گسترده وسیع تکنولوژی های نوین ارتباطی، فضای مجازی رایانه و اینترنت از ظرفیت نیرومندی برای نقش آفرینی در حوزه سیاست جهانی برخوردارند. در این فضا مجالی برای تبادل دیدگاه ها و خواسته های آدمیان فراهم می شود، به گونه ای که بتوان اندیشه های خود را به آسانی به اشتراک گذاشت. هم اینک بسیاری از موتورهای جست و جوگر اینترنت مانند گوگل، یاهوف لیکاس و لتاویستا ماهیتی آمریکایی دارند. نتایج جست و جو در مورد بسیاری از واژگان کلیدی و مهم که به وسیله کاربران این پایگاه های اطلاع رسانی وارد می شود، براساس آنچه صاحبان این موتورهای جست و جوگر می پسندند، طبقه بندی خواهد شد. در واقع تقاضای کاربران اینترنت در فضای مجازی، دست خوش سانسوری می شود که می توان آن را سانسور سایبر توسط پیشروهای اینترنت در جهان که در ایالات متحده مستقر هستند، تصور کرد. راهبری کاربران پایگاه های جست و جوگر مشهور در اینترنت، با حضور پلیس اینترنتی فدرال آمریکا و در حاشیه، به صورت پنهانی به جامعه جهانی عرضه می شود.

اینترنت به عنوان «عصاره دوران فن آوری های نوین ارتباطات»، همان گونه که می تواند ابزاری برای نزدیکی و تفاهم ملت ها با یکدیگر و عاملی برای مبادله برنامه های فرهنگی باشد، این توانایی را نیز دارد که به عنوان وسیله ای موثر برای تهاجم به افکار دیگر ملت ها و ابزار تبلیغاتی یک دولت در میان دیگر ملت های جهان به کار رود. بر این اساس در سرشت انسان قرن بیست و یکم به دلیل گسست از آموزه های دینی و شریعت، روح تهاجم و تصاحب با بهره گیری از ابزارهای ارتباطی وجود دارد. د ـ ابزارهای نوشتاری: این مقوله از مولفه های متعدد مانند روزنامه، مجه، کتاب و .. تشکیل می شود و به دلیل کار ویژه متنوعی که در حوزه های مختلف همچون فرهنگ، اخلاق، سیاست و امنیت دارد، از جایگاهی شاخص در میان وسایل ارتباطی برخوردار است. ابزارهای نوشتاری این قابلیت را دارند که گزارش های عمیق و تحلیل های بیشتری نسبت به عناصری که در اخبار رادیو و تلویزیون به دلیل محدودیت های زمانی از دست می رود، ارائه می دهند. روزنامه ها با نقش بارز تبلیغاتی و روانی خود، افزون بر پخش اخبار و اطلاعات، از سه ویژگی مهم وسعت، دوام و تنوع بر خوردارند با قید این ویژگی مهم که مطبوعات در مقایسه با رادیو و تلویزیون، می تواند جزئیات و تحلیل های عمیق تری را ارائه دهند.

مجله های تخصصی نیز در جریان بین المللی اطلاعات به ویژه در محافل تصمیم گیری و سران دولت ها نقش مهمی را ایفا می کنند. نزدیک به 380 هزار عنوان مجله در سراسر دنیا انتشار می یابد که این ظرفیت عظیم در حوزه نشریه ها نشان دهنده تاثیر گذاری چشم گیر مجله های تخصصی در سیاست خارجی و تبلیغات کشورها است. در جهان امروز، دیپلماسی عمومی کارکردهای دوگانه ای دارد، به این معنا که هدف، تنها بازسازی وجه مثبت یک کشور در میان مخاطبان نیست، بلکه در برخی از موارد می توان حتی با این روش، ملتی را به ضد نظام حاکم و دولت خود برانگیخت. برای دست یابی به این مهم، دادن بورسیه های دانشجویی، راه اندازی رسانه هایی برای کشورهای هدف با نشان دادن جنبه های مثبت کشور و مانند آن می توان یک دیپلماسی عمومی فعال را پدید آورد. در این روش بدبین ساختن جامعه به کارگزاران نظام، بحران سازی از راه تنش های داخلی، بالابردن سطح انتظارات جامعه هدف و تخصیص بودجه های لازم برای گسترش رادیوها، شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و خبرگزاری های اینترنتی مخالف نظام، از راهبردهای ایالات متحده در برخورد با جمهوری اسلامی ایران به شمار می آید. 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات