تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۲:۳۶  ، 
کد خبر : ۲۶۵۴۷۴
رای ندادن به وزیر ورزش‌؛ اولین حرکت طرفداران احمدی‌نژاد و جلیلی در مقابله با دولت

چرا جبهه پایداری مخالف دولت روحانی است؟!


در میان کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری‌،اگر چه رقیب اصلی حسن روحانی‌، محمدباقر قالیباف بود که در نهایت نیز نفر دوم این انتخابات شد‌، اما رقیبی که در این انتخابات هم خودش و هم گروه فکری پشت سرش شکست سنگین و غیر‌منتظره‌ای (از نظر خودشان) خورد، سعید جلیلی بود‌. جلیلی از طرفی با بهره‌گیری از شعارهایی شبیه به آنچه محمود احمدی‌نژاد در سال 1384 سر داده بود به میدان آمده بود و از سوی دیگر نمایندگی تام و تمام «جبهه پایداری» را به عهده داشت‌.

این احساس شکست سنگین منجر به این شد که طیف جبهه پایداری به مخالفان سرسخت دولت تدبیر و امید‌، چه در مجلس شورای اسلامی و چه در بیرون آن‌، تبدیل شوند و بر این اساس می‌توان ادعا کرد که یکی از علل اصلی رویارویی با دولت و ندادن رای اعتماد به افراد معرفی شده به عنوان وزیر ورزش را از سوی این گروه دانست .

نکته مهمی که در اینجا باید به آن پرداخت این است که چرا سعید جلیلی و جبهه پایداری علی رغم اینکه پایگاه مردمی چندانی نداشتند‌، احساس می‌کردند که باید در انتخابات پیروز شوند؟! و بعد از انتخابات چنین احساس شکستی کردند؟! از سوی دیگر جبهه پایداری چرا و چگونه شکل گرفته‌، به فضای سیاسی چگونه نگاه می‌کند و در قبال مسائل مختلف چه شیوه رفتاری دارد که بر اساس آن تصمیم به مقابله با دولت گرفته است؟!

جبهه پایداری در واقع در زمانی شکل گرفت که خورشید اقبال محمود احمدی‌نژاد در حال افول بود و در همین راستا نیروهایی که از طرفی به همراهی احمدی‌نژاد مفتخر بودند و از سوی دیگر مصباح یزدی را به عنوان رهبر معنوی خود می‌دانستند‌، این جبهه ر ا تشکیل دادند تا به نوعی خلاء ناشی از ضعف روز افزون سیاسی احمدی‌نژاد را جبران کنند و بتوانند همچنان در صحنه سیاست حضور قاطع داشته باشند. در ابتدای تشکیل این جبهه بسیاری از صاحب‌نظران‌، تشکیل آن را تلاشی برای ادامه حیات جریان احمدی‌نژاد و رحیم مشایی تلقی می‌کردند.

مثلا در مرداد 1390حمید‌رضا کاتوزیان رییس وقت کمیسیون انرژی مجلس تصریح کرد: جبهه پایداری را همان جریان رایحه خوش خدمت می‌دانم که در دوره قبل و در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری فعال بود. رایحه خوش خدمت یک جریان دولتی برای ورود در انتخابات بود، این آقایان نیز همان رایحه خوش‌ خدمتند و هیچ تفاوت ویژه‌ای ندارند. رهبری جریان رایحه خوش توسط مشایی صورت می‌گرفت و این جبهه پایداری نیز رهبری اصلی و هدایتش بر عهده ‌مشایی و بقایی است، ضمن اینکه بنده هیچ تفکیکی ما بین احمدی‌نژاد و مشایی قائل نیستم .

کاتوزیان همچنین عنوان کرد: جبهه پایداری اصولا یک حرکت تمامیت خواه است و علاقه مند به همراهی و همگامی با هیچ جریانی نیست و تاکید می‌کنم که آنها در بحث وحدت اصولگرایان وارد نخواهند شد، بهانه‌های گرفته شده از سوی جبهه پایداری نیز نشان‌دهنده این است که در پی ایجاد جریان مستقلی از اصولگرایان هستند و آیت الله مصباح یزدی را هم در برابر آیت‌الله مهدوی‌کنی مطرح می‌کنند که کار خود را کاملا مستقل از گروه7+8 جلو ببرند. مصطفی رضاحسینی نماینده وقت شهر بابک نیز داشت: این جریان تخریب شخصیت‌های نظام را در دستور کار خود قرار داده، به گونه‌ای که تخریب لاریجانی و قالیباف از اهداف آنهاست که به شدت در حال انجام است. همچنین ایجاد شکاف در جریان اصولگرایی نیز یکی دیگر از اهداف این جریان است.

وی با اشاره به فعالیت جبهه پایداری افزود: به تازگی گروه پایداری با حضور وزرای اخراجی دولت شکل گرفته است. جریان انحرافی به سرکردگی رحیم مشایی هنگامی که فهمید، نمی‌تواند همه نیروهای خود را وارد مجلس کنند، به دنبال راه دیگری بودند؛ لذا تشکیل جبهه پایداری از اقدامات جدید انحرافی‌هاست و جالب این است که این گروه هنوز از راه نرسیده برای دیگران نرخ تعیین می‌کند و ادعای ارث و میراث دارد.

علی مطهری هم در همان زمان درباره این جبهه گفت: فکر می‌کنم تاسیس این جبهه بر اختلاف‌ها می‌افزاید خصوصا اگر رهبری آن در دست افراد تندرو باشد که پشت نقاب ولایتمداری دست به هر کاری می‌زنند. البته ما امیدواریم که افرادی مانند مصباح و ‌حداد‌عادل اینها را کنترل کنند. به هر حال تاسیس جبهه پایداری را شبیه تاسیس مسجد ضرار در صدر اسلام می‌بینم. در آن زمان عده‌ای به نام مسجد علیه اسلام فعالیت می‌کردند و پیامبر دستور تخریب آن مسجد را دادند. امروز نیز عده‌ای با تاسیس جبهه پایداری، به نام وحدت، تفرقه ایجاد می‌کنند. به هر‌حال گذشت زمان نشان داد که جبهه پایداری تمامیت خواه عامل اصلی عدم وحدت در بین اصولگرایانی بود که روز به روز از احمدی‌نژاد دورتر می‌شدند .

این جبهه علی‌رغم همه تلاشی که شد نتوانست در مجلس شورای اسلامی پیروزی قاطعی بدست آورد و آخرین تلاش این دسته‌، جایگزینی یکی از نیروهای خودی به جای محمود احمدی‌نژاد بود تا همچنان دولت در اختیار این دسته باشد . اولین گزینه جبهه پایداری برای ریاست جمهوری‌، باقری لنکرانی وزیر بهداشت دولت نهم بود که مصباح‌یزدی در حمایت از او سوگند یاد کرد که در آسمان و زمین کسی را اصلاح‌تر از او نمی‌شناسد!

اما وقتی باقری لنکرانی تائید صلاحیت نشد‌، جبهه پایداری به سعید جلیلی روی آورد که شبیه ترین کاندیداها به محمود احمدی‌نژاد بود و خیال می‌کرد که همچنان که احمدی‌نژاد در سال 84 و 88 رای آورد‌، ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم می‌دهد و او رئیس‌جمهور می‌شود ... اتفاقی که نیفتاد و این برای جبهه پایداری دردناک بود‌، اما دردناکتر این بود که حسن روحانی که به عنوان یکی از نزدیکان ‌هاشمی‌رفسنجانی رئیس‌جمهور شد! این واقعیت دردناک بود چرا که جبهه پایداری‌، احمدی‌نژاد‌، جریان انحرافی و سایر نیروهای همسو‌، هشت سال تمام با تمام توان سعی کرده بودند‌هاشمی را ترور شخصیت کنند و او را برای همیشه از صحنه سیاست خارج کنند اما ... اتفاقات دیگری افتاد!

با این وصف مشخص است که رویارویی جبهه پایداری در مجلس و بیرون آن با دولت روحانی امری طبیعی است ؛ از طرفی روحانی بر صندلی‌ا‌ی نشسته که جبهه پایداری از آن خود می‌دانست و از سوی دیگر به‌ هاشمی نزدیک است که جبهه پایداری او را دشمن خویش می‌داند‌؛ رویارویی با رای ندادن به افراد معرفی شده به عنوان وزیر ورزش آغاز شده است ولی دامنه آن بسیار گسترده‌تر از اینها خواهد بود!

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات