پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: بیش از سه هفته از شروع تظاهرات مخالفان دولت نواز شریف میگذرد و بن بست سیاسی در پاکستان همچنان ادامه دارد. هرچند ارتش پاکستان جهت میانجیگری میان دولت و مخالفان، برای خروج پاکستان از این بنبست تلاش میکند، اما واقعیت آن است که بخش عمدهای از بحران بوجود آمده، برآمده از اختلافات ارتش و دولت نواز شریف در چند محور اساسی است: از جمله، نحوه مواجهه با طالبان، نحوه تنظیم روابط با همسایگان به ویژه هند و افغانستان، بحث محاکمه پرویز مشرف رئیس جمهور سابق و افزایش بودجه دفاعی و ... . هر چند نحوه تعامل با عربستان نیز یکی از محورهای مورد اختلاف ارتش و دولت فعلی پاکستان میباشد. در واقع هدف اصلی دولت و ارتش پاکستان، افزایش سهم خود در ایفای نقش سیاسی و مدیریت بیشتر و نحوه تنظیم روابط با کشورهای منطقه و بازیگران صحنه سیاسی پاکستان میباشد.
بازیگران اصلی معترض
در وضعیت مواجه دولت پاکستان با چالش های گفته شده، با ورود طاهر القادری، مؤسس منهاجالقرآن و رهبر تحریک عوامی به پاکستان در اواخر جولای و دیدار وی با ژنرالهای ارتش و صحبت در خصوص اوضاع سیاسی- امنیتی و اقتصادی- فرهنگی، پیشبینی میشد که تحرکاتی از سوی این جریان علیه دولت پاکستان شکل بگیرد. بویژه زمانی که حامیان طاهر القادری قرار شد برای گرامیداشت کشتهشدگانشان در لاهور، "روز شهدا" را برگزار کنند؛ پس از این بود که برای راهپیمایی و تحصن گسترده راهی اسلامآباد شدند. حامیان پرشور طاهر القادری به سبب وابستگی معنوی رهبرشان، تحصن در پایتخت پاکستان را وظیفه دینی و شرعی خود دانسته و به صراحت رهبری وی را قبول دارند و همین امر موجب شده تا کنون از مواضع رهبرشان تبعیت کنند. مهمترین شعار قادری این بود که اسلام، دموکراسی، امنیت و آزادی بیان مورد غفلت دولت نواز شریف قرار گرفته و مطالبات مردم و مبارزه با فساد سیاسی و اقتصادی نادیده گرفته شده است و اعلام کرد هدف من از ورود به پاکستان پیگیری مطالبات و حقوق مردم و برپایی "انقلاب" است.
علاوه بر قادری، بخش دیگری از اعتراضات پاکستانی ها تحت رهبری عمران خان، رهبر حزب تحریک انصاف پاکستان شکل گرفته است. عمران خان، قهرمان کریکتی پاکستان، که در جریان انتخابات سال گذشته با ایجاد موجی از نارضایتی توانست به عنوان یک بازیگر مهم در صحنه سیاسی این کشور ظاهر شود، حالا پا را فراتر گذاشته و با راه انداختن تظاهرات چند هزار نفری به سمت پایتخت، خواهان استعفای نخستوزیر شده است.
با توجه به چنین وضعیتی اعتراضات مردمی به شکل آرام در لاهور شکل گرفت، اما با به خشونت کشیده شدن تظاهرات در لاهور در 26 تیر (17 ژوئن) و یک ماه بعد اعلام راهپیمایی به سمت اسلامآباد، برای گرامیداشت کشته شدگان، به نوعی زمینه گسترش اعتراضات علیه دولت نواز شریف فراهم شد. در ابتدا هر دو حزب مخالف دولت خواستار استعفای نواز شریف از نخست وزیری بودند با این تفاوت که "طاهر القادری" به دنبال انقلاب و احیای ارزشهای اسلامی بوده و عمران خان اعلام میکند با تظاهرات "آزادی" مدعی است که در انتخابات پارلمانی 2013 تقلب صورت گرفته است. در انتخابات پارلمانی 2013، حزب حاکم 190 کرسی پارلمان را از 342 کرسی کسب کرد و حزب عمران خان تنها 34 کرسی بدست آورد و حزب مردم نیز 89 کرسی کسب کرد. از حدود سه هفته پیش که تظاهرات و راهپیمایی احزاب مخالف به سمت اسلامآباد شروع شد، به تدریج خواستههای مخالفان جدیتر شده و احزاب دیگری از جمله حزب مجلس وحدت مسلمین پاکستان و دیگر احزاب به صف مخالفان پیوستهاند.
اتحاد احزاب مخالف علیه دولت پاکستان و تعیین ضربالاجل چندباره به دولت نواز شریف تا کنون نتیجهای نداشته است، اما با به خشونت کشیده شدن تظاهرات انقلاب و آزادی در پاکستان، برخی از احزاب و مقامات سیاسی این کشور، روز 30 آگوست را روز سیاه دولت نواز شریف دانسته و به نوعی ضمن محکوم کردن این اقدام، خواستار اعلام سه روز عزای سیاسی در ����راسر پاکستان شدند. آصف علی زرداری رئیس جمهور گذشته و یوسف رضا گیلانی نخست وزیر سابق، هرچند سعی بر حمایت از دولت نواز داشتند، اما آنان نیز خشونت علیه تظاهرات کنندگان را محکوم کرده و خواستار مذاکره جدی دولت با مخالفان هستند.
در عین حال تظاهرات این روزهای مردم پاکستان خالی از برخی مسائل مبهم نیز نیست. مخالفان دولت در آخرین اقدامی که تا حدودی مشکوک به نظر میرسد، به ساختمان تلویزیون پاکستان حمله کردند. به گفته عبدالمالک معاون تلویزیون ملی پاکستان در اسلامآباد، اینان افرادی آموزش دیده بودند که با تجهیز خود به چوب و چماق ساختمان تلویزیون ملی پاکستان را هدف قرار دادند. مخالفان دولتی با به سر داشتن کلاه ایمنی و پوشاندن صورتهای خود مدام شعار قادری زنده باد و انقلاب زنده باد سر میدادند. به گفته عبدالمالک، مخالفان به خوبی میدانستند که برنامههای تلویزیون از کدام قسمت متوقف میشود. مخالفان دولت به محض ورود به ساختمان تلویزیون ملی، 20 دوربین مجهز و گرانقیمت را به همراه خود بردند. آنان ابتدا اخبار انگلیسی را متوقف کرده سپس بخش انتشار اخبار اردو را به تعطیلی کشاندند که این امر بر وجه بینالمللی پاکستان تأثیر منفی در کوتاه مدت خواهد داشت.
مسائل مشکوک این تظاهرات آنجاست که بر اساس اعلام گزارش برخی از رسانههای پاکستان، در خشونت های اخیر در اسلامآباد، افراطیون سپاه صحابه و لشکر جهنگوی نیز در لباس پلیس به معترضان حملهور شده بودند و احتمال حمله به مراکز دولتی و ساختمان تلویزیون و دیگر رسانهها از سوی افراطیون نیز وجود دارد، تا این حوادث به مخالفان دولت نسبت داده شود.
البته دولت نواز نیز سعی کرده است برای خنثی کردن تحصن و تظاهرات مخالفان دولت، دست به اقداماتی بزند که موجب حمایت برخی از احزاب مذهبی از دولت نواز شریف شود. اکنون جمعیت علمای اسلام، جمعیت اهل حدیث، اهل سنت و الجماعت (سپاه صحابه، لشکر جهنگوی و ...) در حمایت از دولت نواز و مواضع آن دست به تظاهرات زده و به نوعی اقدام مخالفات دولت را محکوم کردهاند. ارتش پاکستان با آگاهی از این اقدام نواز به مخالفان دولت هشدار داده است که امکان دارد در شب، مورد حمله افراطیون قرار بگیرند، به همین جهت گسترش تظاهرات در خارج از اسلامآباد را گوشزد کرده است.
دلایل اعتراضات
واقعیت این است که در تحولات پاکستان، همواره نقش ارتش، دولت، احزاب و گروههای مذهبی قدرتمند تعیینکننده بوده است. در بنبست سیاسی بهوجود آمده در پاکستان به نوعی همین عناصر حضور جدی دارند، یعنی ارتش و دولت پاکستان به نوعی بازیگران اصلی و به عبارت بهتر مسببان اصلی وضعیت سیاسی فعلی هستند. هر چند در پشت صحنه این بحران، میتوان اختلافات آمریکا با عربستان را در خصوص تحولات منطقه و پاکستان جستجو کرد. در واقع مخالفت تحریک عوامی (جنبش مردمی) پاکستان به رهبری طاهر القادری تا حدود زیادی زاییده از سیاستهای ارتش پاکستان است. اختلافات دولت و ارتش پاکستان از آنجایی شروع شد که دولت نواز شریف قصد داشت با امتیاز دادن به طالبان پاکستان و برگزاری مذاکرات صلح به نوعی مدیریت تحولات کشور به ویژه در ارتباط با گروههای مذهبی افراطی و طالبان را به عهده بگیرد؛ امری که به شدت مورد مخالفت ارتش و آیاسآی پاکستان (سرویس اطلاعاتی پاکستان) قرار گرفت.
کشته شدن حکیمالله محسود، رهبر طالبان پاکستان توسط هواپیماهای بدون سرنشین امریکا، درست یک روز مانده به اولین مذاکره جدی دولت با طالبان پاکستان نیز، به نوعی هم موجب ایجاد اختلاف بین دولت و طالبان پاکستان شد و هم رویکرد ارتش و دولت پاکستان را نسبت به برخورد با طالبان پاکستان مشخص ساخت. پس از این اختلافات بود که انجام عملیات تروریستی طالبان در فرودگاه کراچی، حملات خشونتآمیز در اسلامآباد و کویته و دیگر موارد در دستور کار گروههای تندرو طالبان قرار گرفت.
با این توصیف، یکی از مهمترین دلایل بروز بن بست سیاسی در پاکستان اختلافات جدی دولت نواز شریف با ارتش پاکستان، در خصوص نحوه مدیریت تحولات سیاسی و به نوعی به دست گرفتن ابتکار عمل جریانهای افراطی و تندرو در پاکستان است. در واقع مواجهه با طالبان پاکستان که ارتش عمدتاً مبارزه با این گروههای تندرو را در دستور کار داشت و دولت نواز سعی میکرد با آنان مذاکرات صلح برگزار کند، مهمترین اختلاف دو طرف را تشکیل میداد. گسترش روابط با هند و بحث بررسی اتهامات پرویز مشرف و افزایش بودجه نظامی نیز از جمله اختلافات ارتش و دولت پاکستان است که تشریح آن در این مجال نمیگنجد. بنابراین آنچه که بیش از همه اهمیت دارد، بحث بر سر مدیریت تحولات سیاسی کشور و گرفتن نقش بیشتر در پاکستان است و در این وضعیت اعتراضات مخالفان روزهای سختی را پیش روی مردم پاکستان قرار داده است. تعدد بازیگران در صحنه سیاسی پاکستان که برخی از آنها مسلح نیز هستند، چشم انداز ناخوشایندی را پیش روی این کشور می گشاید که امید است نخبگان سیاسی پاکستان با مدیریت مطلوب اوضاع مانع از بروز خشونت های داخلی شوند./