
پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي / تبيين دوگانه حمايت از مسئولين و انتقاد به عملکردهاي ناصواب، يکي از دغدغههايي است که مدتهاست مورد توجه رهبر معظم انقلاب اسلامي قرار دارد. معظم له در فرصتهاي مقتضي و به بهانههاي مختلف به بحث پيرامون اين دوگانه پرداخته و ابعاد آن را شرح داده است. اين مساله نه منحصر به دولت فعلي است و نه تنها به مسئولين قوه مجريه ختم ميشود، بلکه چنين الگويي را در مواجهه با همه دستگاههاي اجرايي، قانونگذاري و قضايي توصيه کرده و آن را مدلي اسلامي در عرصه نقد سياسي دانستهاند.
معظم له در آخرين ديدارشان با اعضاي محترم مجلس خبرگان نيز بار ديگر به اين مهم چنين اشاره داشتهاند: « يکي از نقاط مهم اين است که از مسئولان هم همه بايد حمايت کنند. حمايت منافات ندارد با اينکه شما يک ايرادي هم به فلان مسئول، يا دولت، يا قوّهي قضائيه، يا مجلس داشته باشيد، امّا حمايت بايد بههرحال انجام بگيرد. علاوه بر اينکه خب بحمداللَّه مسئولان در حال تلاشند، دارند کار ميکنند. در همين يک سالي که دولت جديد بهوجود آمده، تلاشهاي زيادي کردهاند، کارهاي زيادي انجام گرفته، اين را انسان شاهد است، از نزديک ميبيند؛ خيلي کار کردهاند؛ توفيقات خوبي هم بهدست آوردهاند؛ قوّهي قضائيه همينجور؛ و دستگاههاي مختلف مشغول کارند.»
معظم له در ادامه به خاطره اي از حضرت امام(ره) اشاره ميکنند و ميفرمايند: «من يادم ميآيد، گاهي خدمت امام افرادي ميآمدند از دولت و از بعضي از نواقص و مانند اينها گله ميکردند که مثلاً فلانجا اين کار انجام گرفته؛ امام در جواب اينها ميگفتند آقا، ادارهي کشور کار سختي است! واقع قضيه هم همين است: مديريت دستگاهها کار سختي است. يک نفري ممکن است از جهت فکري، از جهت عملي، از جهت سلامت رفتاري، هيچ عيب و نقصي هم نداشته باشد، امّا دستگاهي که زير نظر او است مشکلاتي پيدا بکند، اين پيش ميآيد؛ يعني واقعاً فراگيري و شمول همهي اطراف و جوانب قضايا، کار آساني نيست؛ پيش ميآيد ديگر، حالا مشکلاتي هم هست. البتّه کسي با انتقاد کردن مخالف نيست - ايراد کردن، انتقاد کردن، نقاط ضعف برنامهها و سياستهاي اجرايي را مطرح کردن؛ کسي منکر اينها نيست - امّا اينها نبايد به معناي تخريب و ايستادگي در مقابل تلاش و امثال اينها باشد. حمايت و کمک به دولت و دستگاههاي اجرايي و عملياتي را همه بايستي وظيفهي خودمان بدانيم که انشاءاللَّه انجام بگيرد.»
بنظر ميرسد در اين کلام منطق همزمان حمايت و انتقاد به خوبي آشکار شده باشد. واقعيت آن است که در نقدها بايد انصاف را رعايت کرد و پيش از قضاوت از همه ابعاد کار و سختيها و دشواريها و موانع آگاه بود. بيرون گود بودن و براي بازيگران و کارگزاران ميدان عمل نسخه نوشتن، شايد بر روي کاغذ و در ذهن آدمي ممکن باشد اما همانطور که گفتهاند بين نظر و عمل فرسنگها فاصله است و اين مساله بنيان منطق دوگانه حمايت - نقد را شکل ميدهد. ضمن آنکه در نگاه منصفانه به عملکردها بايد موفقيتها و ناکاميها را با هم ديد و تنها بر نقاط ضعف انگشت ننهاد.
از سوي ديگر نبايد از اعتبار و جايگاه نقد در جامعه کاست و آنقدر محافظه کارانه پيش رفت که چشمهاي بينا و نکته سنج و زبانهاي لين و صداهاي رسا را خاموش کرد. جامعهاي که در آن صداي مخالف به گوش نرسيده و دلسوزان و دردمندان جامعه تريبوني براي بيان نقدهاي مشفقانه از عملکردهاي مسئولين نداشته باشند، جامعه ي مرده اي است که در تراز نظام اسلامي نخواهد بود! و اين نکته مهم بارها و بارها توسط بنيانگذار انقلاب اسلامي و شاگرد خلفشان حضرت امام خامنهاي مورد تائيد و تاکيد قرار گرفته است.
با توجه به اين مساله بايد گفت که تلاش براي يافتن نقطه بهينه و حدود و ثغور و مرز انتقاد و حمايت امروز به ضرورتي براي همه فعالين و جناحهاي سياسي تبديل شده است، چرا که اگر اين مرزها روشن نگردد، ما يا از دايره انصاف و عدالت خارج شدهايم و نقدهايمان به تخريب بدل گرديده است، يا آنکه آنچنان محافظه کار و توجيهگر وضع موجود خواهيم شد که وظيفه ا��ر به معروف و نهي از منکر را بر زمين خواهيم گذاشت.
تبيين چارچوب نظري اين بحث و تلاش براي تضمين عملي و مبناي قرار دادن آن در تعاملات سياسي و رقابتهاي گروههاي سياسي محور حرکت در مسير اعتدال است. به واقع اگر گفتمان اعتدال گرايي در ميدان سياست داراي شاخصهايي باشد، يکي از ارکان آن بازتعريف و ترسيم مرزهاي دوگانه حمايت و نقد خواهد بود. اميد که فضايي مناسب براي گفتگو در اين باب در جامعه فراهم آيد و عقلا و کارشناسان امر از همه گرايشهاي سياسي در درون خانواده انقلاب براي يک بار به ترسيم چارچوب اين دوگانه بپردازند تا نقدها عياري گيرد و حمايتها نيز ساماني يابد.