
ضیافت عیادت و ملاحت
وقتی خبر بستری شدنش از رسانه ملی اعلام شد نهتنها در ایران که در اقصی نقاط جهان ضربان قلب میلیونها انسان عاشق افزایش یافت و زبانها و قلبهایشان بیاختیار دعاگو شد. ذکرها و نذرها از هم سبقت میگرفتند تا بار دیگر سرو سرفراز دوران را سر پا و خندان و سرحال ببینند. زمانی که کار گروه پزشکی با لطف الهی و عنایت امام زمان(عج) با موفقیت کامل پایان یافت و استراحت دوران نقاهت آغاز شد، نوبت به عیادتکنندگان رسید که کم و بیش و به یمن جایگاه حقیقی و حقوقی ـ و چه بسا هر یک به نمایندگی از جماعتهای کثیری ـ موفق شدند به عیادت فرزانهای روند که فروزان و فرازمند با شکافتن تاریکیهایی که استبداد مدرن بر سر مردم یغمازده عصر حاضر فرو میریزد، راه نجات و رستگاری را در زیر پاهای لرزانشان میگستراند.
در میان عیادتهای انجام گرفته، عیادت جمعی از هنرمندان و ورزشکاران دارای شور و حال دیگری بود. تفاوت این عیادت که تا حد زیادی رسته از تشریفات رسمی بود با سایر عیادتها که قالبی رسمیتر داشت، بسیار مشهود بود و شاید یکی از علتهای آن همجنس و شأن این افراد باشد و مهمتر از آن هم عرصهگشایی شخص امام خامنهای (مدظلهالعالی) برای تبدیل عیادت به «ضیافت عیادت و ملاحت» بود که با یک بهانه انجام گرفت آنجا که در پاسخ به این عبارت مجید مجیدی «بلا دور است» شعر زیر را از پروین اعتصامی قرائت کردند:
هر بلایی کز توآید رحمتی است
هر که را رنجی دهی آن راحتی است
زان به تاریکی گذاری بنده را
تا ببیند آن رخ تابنده را
تیشه زان بر هر رگ و بندم زنند
… تا که با مهر تو پیوندم زنند
این پاسخ شیرین و سرشار از مفاهیم معنوی که زیباترین شکل پیوند عبد وارسته از مادیات و دلبسته به خالق را به تصویر میکشد، و در پیاش توضیحات معظمله درباره پروین اعتصامی و فروغ فرخزاد را داشت، شاعران شیرینگوی حاضر در جمع عیادتکنندگان را آنچنان به وجد آورد که با فراست ذاتی و شناخت از امام خامنهای (مدظله العالی)، فرصت را برای ورود به میدان و افزایش شور و حال «ضیافت عیادت و ملاحت» مناسب دیدند و به هنرنمایی پرداختند. «مرتضی امیری اسفندقه» با قرار گرفتن در کنار تخت رهبر، زلال واژگانش را چنین جاری ساخت:
ای عشق بیا و بازم از راه ببر
از راه به سرمنزل دلخواه ببر
بیتاب به دیدن امین میرفتم
گل گفت مرا نیز به همراه ببر
اسفندقه که میخواست از فرصت دست داده برای عرض محبت بیشتر استفاده کند، بلافاصله ادامه داد:
پاییز رسید و شهر خوشرنگ شده است
دور از تو ولی کمی بدآهنگ شده است
با گل به ملاقات تو آمد دل من
گل نیز دلش برای تو تنگ شده است
ای غیرت آبدیده! برخواهی خاست
محکم عین عقیده برخواهی خاست
چشمان تو آیینه صبحوسحرند
بیدارتر از سپیده برخواهی خاست
گویا این شعرخوانی زیبا «اسفندقه» را راضی نکرد و عطش محبتورزی وی همچنان ادامه داشت از این رو کاغذی را تقدیم رهبرش کرد که در آن نوشته بود: «این پنج رباعی به نام نورانی پنج تن آلعبا که سلام همه پاکان به ایشان باد به تبرک دیدار سرشار از مهر و عطوفت رهبر عزیز انقلاب، امین فکر و فرهنگ ایران اسلامی، حضرت آیتالله حاج سید علیخامنهای دامت توفیقه بر بدیهه و به ارتجال و با تمام دل سروده آمد. در مسیر عیادت و ملاقات تن و جان شریف این مهربان یار این کهن دیار، با درود و دعا. خاک راه مرتضی. امیری اسفندقه.
ناصر فیض نیز مانند همکارش اسفندقه با مغتنم شمردن فرصت، پس از سلام و احوالپرسی بیدرنگ برخی از تکبیتهایی که نقیضهای بر اشعار حافظ بود به رهبر انقلاب داد و معظمله نیز ضمن تشویق وی فرمودند: من کتاب «فیض بوک» شما را خواندم، خیلی خوب بود. از میان بیتهایی که فیض به آقا تقدیم داشتن این دو بیت بیشتر به چشم میآمد:
در مذهب ما باده حرام است ولیکن
در مذهب اسلام همین باده حرام است
به می سجاده رنگین کنُ، گرت پیر مغان گوید
وگرنه او خودش سجادهات را میکند رنگین
حجتالاسلام جواد زمانی، شاعری که در این عیادت در خیل عیادتکنندگان هنرمند و ورزشکار بود، ابتدا درباره این عیادت گفت: «دیدار پرشوری بود. البته هر آدمی در آن لحظه اگر رهبر انقلاب را میدید، منقلب میشد. این را من در چهره همه میدیدم چون همه ما در طول سالهای گذشته بر انقلاب اسلامی، عادت د��شتیم ایشان را در قامتی ایستاده ببینیم.» اما با این وجود وی به نکته دیگری اشاره کرد که گویای بخشی از چرایی چنین فضایی در این عیادت است. وی گفت: «رهبر انقلاب با وجود اینکه در بستر بودند، بسیار با روحیه، شاداب و پرنشاط بودند. با دوستان صحبت و حتی شوخی هم میکردند و همین شور و نشاط موجود در ایشان امیدبخش بود. ما همیشه شنیدهایم که وقتی به عیادت بیمار میروی باید به او روحیه بدهی، اما در این دیدار بر عکس اتفاق افتاد و انگار همه آمده بودند تا امید بگیرند.» حس شاعرانه زمانی در تلفیق با اعتقاد شیعی وی حسنختام کلامش را چنین رقم زد: «حس من این بود که در این عصر جمعه همه آمدند و با دیدن سیمای رهبر انقلاب، از امام زمان (عج) عیدی گرفتند.»
فردای آن روز که دکتر روحانی از سفر خارج به کشور بازگشت و برای بار دوم به عیادت امام خامنهای (مدظلهالعالی) رفت، فضای «ضیافت عیادت و ملاحت» همچنان باقی بود تا آنجا که وی نیز متأثر از این فضا گزارش کوتاهی از سفر خود را تقدیم رهبر معظم انقلاب کرد. خلاصه کلام اینکه «ضیافت عیادت و ملاحت» پردهای از روح لطیف امام خامنهای (مدظلهالعالی) است که به نمایش درآمد تا زداینده اندوه ملت غمخوار ایشان باشد. پخش این عیادت از سیمای جمهوری اسلامی تمامبار را به منزل میرساند و خستگی و مرارت را از تن و جان همه میزداید.
به امید آنکه دیگر: تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
انشاءالله