تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۰  ، 
کد خبر : ۲۷۰۳۰۱

امنیت انسانی به مثابه دغدغه جهانی

امنیت انسانی به این معنی است که افراد بتوانند انتخاب‌های خود را با ایمنی و آزادی تجربه کنند و به نسبت مطمئن باشند که فرصت‌هایی که آنان امروز دارند فردا کاملاً از دست نخواهند داد.

پایگاه بصیرت، گروه حاسه و جهاد/ امروز امنیت انسانی به عنوان یکی از دغدغه های جهانی و بشری مطرح شده است که نظام های سیاسی و نهادهای حقوقی خواهان دست یابی و تحصیل امنیت در تمامی ابعاد آن هستند و در این مسیر، ادبیات مفهومی اندکی در خصوص امنیت انسانی وجود دارد که بررسی مفهومی آن را به مثابه دغدغه ای جهانشمول مطرح می نماید.

در سال 1994، اصطلاح امنیت انسانی از سوی "محبوب الحق"، دیپلمات پاکستانی در گزارش توسعه انسانی برنامه عمران سازمان ملل متحد با تأکید بر رهایی از نیاز و ترس به عنوان راه حل رفع ناامنی در جهان مطرح شد و پس از آن در سیاست خارجی برخی دولت‌ها مورد توجه قرار گرفت. برای مثال، در سال 1999 وزیران خارجه کشورهای گروه هشت اعلام کردند، مصمم‌ هستند با علل اساسی تهدیدهای چند جانبه نسبت به امنیت انسانی به مبارزه برخیزند.

با پایان یافتن جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق و طرح مباحث جدید در زمینه امنیت‌ پژوهی، ایده امنیت انسانی از پیوند دو حوزه توسعه و امنیت به وجود و همان طور که گفته شد، در سال 1994 با انتشار گزارش سازمان ملل متحد در مورد برنامه توسعه، مورد توجه بیشتر کارشناسان سیاسی و اقتصادی قرار گــرفــت.

ایده امنیت انسانی برای رفع مشکلات و تنگناهای مربوط به محور بودن دولت در مفهوم امنیت مطرح شد، زیرا دولت از یک سو سنگ بنای امنیت انسانی است و از سوی دیگر یکی از بزرگ‌ترین منابع ناامنی محسوب می‌شود.

امنیت انسانی یکی از مهمترین مبانی حقوق و آزادی های بنیادین به شمار می رود. در بیشتر قوانین اساسی به این مفهوم اشاره نشده است و از این روی، باید تفاوت دقیق آن را با مفاهیم مشابه مانند آزادی فردی، امنیت حقوقی، امنیت قضایی و تضمین حریم خصوصی دریافت.

امروزه بیشتر قوانین اساسی بر مفهوم امنیت شخصی، آن هم در جنبه ی جسمانی در مقابل بازداشت خودسرانه تأکید دارند در حالی که به نظر می رسد اصل ۲۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبنای نظری لازم را برای امنیت انسانی، به مثابه الگویی عام و جامع ارائه داده است. الگویی که شاخص های گوناگونی چون تضمین امنیت شخصی، حریم خصوصی، امنیت حقوقی و امنیت قضایی را در بر می گیرد. بنابراین، تبیین مفهوم «امنیت انسانی» و شاخص های آن می تواند گام مؤثری در راستای تقویت حمایت از حقوق و آزادی های بنیادین به شمار رود.

در شاخص سازی برنامه توسعه سازمان ملل(UNDP) از هفت شاخص امنیت اقتصادی، امنیت بهداشتی، امنیت اجتماعی، امنیت زیست محیطی و امنیت شخصی بحث می شود. این مفهوم سازی از امنیت انسانی یکی از موسع ترین و کامل ترین برداشت ها از امنیت به حساب می آید و در عین حال به دلیل شمول گسترده اش بی آنکه ربط سیستماتیک محکمی بین اجزاء آن به وجود آورد، آماج انتقاد قرار گرفته است.

دو پارادایم امنیت انسانی و توسعه پایدار، پس از پایان جنگ سرد و با پیش‏گامی ارگان‏های سازمان ملل طرح شده‌اند. طرح دو پارادایم مذکور، نشان از آن دارد که محققان و پ‍‍ژوهش‏گران مطالعات امنیت ملی، در پارادایم‌های سابق کاستی‏هایی مشاهده می‌کردند. از این‏رو، در نگاهی دقیق‌تر، معلوم می‌شود هر دو پارادایم از موضوعات مشابهی انتقاد و راه‌حل‏های مشابهی مطرح می‌کنند. بنابراین، بین آنها هم‏پوشانی‏ها و شباهت‏های قابل توجهی دیده می‌شود، از جمله اینکه هر دو بر ستون‏های مشترک جامعه،اقتصاد و محیط زیست با تأکیدات متفاوت تکیه می‌کنند. در نوشتار حاضر، پس از بررسی محتوای دو پارادایم مذکور، نکاتی که آن دو می‌توانند از یکدیگر بیاموزند، مطرح شده و استدلال می‌شود که به دلایل فوق می‌توان آنها را در پارادایم واحد و جامع ترکیب کرد، پارادایمی که احتمالاً می‏تواند عنوان «امنیت انسانی پایدار» داشته باشد.

امنیت اقتصادی به رضایت فرد از درآمد ثابت خواه به واسطه اشتغال یا از طریق شبکه‌های ایمنی اجتماعی مربوط می‌شود. امنیت غذایی به دسترسی افراد به خوراک کافی و سالم به طور مستقیم یا به واسطه منابع، اشتغال یا درآمد می رسد.

 امنیت سلامتی به آزادی افراد از انواع بیماری‌ها و دسترسی آنان به مراقبت‌های سلامتی اشاره دارد.

امنیت زیست‌محیطی به یکپارچگی زمین، هوا و آب و تداوم حیات انسانی در کره زمین تاکید دارد.

امنیت فردی به آزادی از جرم، خشونت به ویژه خشونت علیه زنان و کودکان که آسیب‌پذیرند معطوف است.

امنیت جمعی به شأن و احترام فرهنگی، خانواده، زبان، سنت‌ها و صلح بین جمعی اشاره دارد و در نهایت امنیت سیاسی به مقابله با خشونت علیه حقوق انسانی مربوط می‌شود.

 

منابع تهدید امنیت انسانی؛

 منابع تهدید امنیت  نیز در ابتدا محلی و سپس جهانی هستند که در این زمینه به هفت گروه می‌توان اشاره کرد؛

تهدیدات امنیت اقتصادی؛ نبود شغل مولد، بی‌ثباتی شغلی و نبود شبکه‌های ایمنی با تأمین مالی بخش عمومی.

تهدیدات امنیت غذایی؛ نبود برخورداری از خوراک، دسترسی ناکافی به منابع، کار و درآمدهای مطمئن.

تهدیدات امنیت سلامتی؛ بیماری‌های مسری و انگلی، بیماری‌های تهدیدکننده حیات، نبود آب آشامیدنی سالم، آلودگی هوا، عدم دسترسی به تسهیلات و مراقبت‌های سلامتی.

تهدیدات امنیت زیست محیطی؛ کاهش دسترسی به آب، آلودگی آب، کاهش اراضی حاصلخیز، بیابان‌زایی، جنگل‌زدایی، آلودگی هوا، بلایای طبیعی.

تهدیدات امنیت فردی؛ جرایم خشن، ترافیک مواد مخدر، خشونت و سوءاستفاده از زنان و کودکان.

تهدیدات امنیت جمعی؛ فروپاشی خانواده، نابودی زبان‌ها و فرهنگ‌های سنتی، تبعیض و تضاد قومی، نسل‌کشی و پاکسازی قومی.

تهدیدات امنیت سیاسی؛ فشارهای حکومتی، خشونت نظام وار علیه حقوق انسانی و نظامی‌گری.

امنیت انسانی را نباید با توسعه انسانی یکسان انگاشت، توسعه انسانی به مفهوم گسترش دایره انتخاب انسانی است، در حالی که امنیت انسانی به این معنی است که افراد بتوانند انتخاب‌های خود را با ایمنی و آزادی تجربه کنند و به نسبت مطمئن باشند که فرصت‌هایی که آنان امروز دارند فردا کاملاً از دست نخواهند داد.

با این حال باید تأکید کرد که پیشرفت در یک حوزه امکان پیشرفت در حوزه دیگر را تقویت‌می‌کند. همین‌طور‌شکست ‌توسعه ‌انسانی ‌منجر ‌به ‌انباشت ‌محرومیت، فقرانسانی،گرسنگی ‌و بیماری می‌شود. بر این اساس در عصر حاضر مراقبت از امنیت انسانی و ارتقای ضریب ایمنی شهروندان در مقابل انواع تهدیدات مورد اشاره، به یکی از وظایف اصلی دولت و حکومت‌ها تبدیل شده است و آنان موظفند در سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های خود امنیت انسانی را در اولویت قرار دهند.

مراقبت از امنیت انسانی نیازمند توسعه نظام‌های هشداردهنده اولیه، تمرکز بر مناطق ناامن‌تر و مسأله‌دار، تعریف دوباره اولویت‌های سیاست ملی و بین‌المللی، ایجاد و تقویت دانش جدید علوم اجتماعی مقوم مباحث امنیت انسانی و مهم‌تر از همه تهیه شاخص امنیت انسانی است و اولین گام برای تهیه شاخص امنیت انسانی تهیه نقشه انواع خشونت است.

 

 ‌منابع:

محمدعلی قاسمی، الگوهای سنجش و مطالعه امنیت انسانی، فصلنامه مطالعات راهبردی، 1385، شماره32.

محمدعلی قاسمی،نسبت امنیت انسانی و توسعه پایدار، فصلنامه مطالعات راهبردی، 1387، شماره41،

بی نام، تحلیلی بر مفهوم امنیت انسانی و شاخص های آن، پرتال قانونی ها، 1392.

عباس جعفری دولت آبادی، از امنیت ملی تا امنیت انسانی،1389.

سعید مدنی و حبیب جباری، امنیت انسانی، شبکه علمی معین، 1384.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
احمد بنافی
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۷
0
0

حامیان دیروز ،مدعیان امروز
احمد بنافی
آسیای جنوب غرب(خاورمیانه)به لحاظ جایگاه تمدن ساز خود و بعنوان مهد شرایع آسمانی، مورد توجه ادیان و مذاهب مختلف بوده است. قرار گرفتن این منطقه در قلب یک هارتلند بزرگ و وجود ذخائر عظیم هیدروکربنی که برتری ژئواکونومیکی به این منطقه داده و از جمله قرار گرفتن بخش مهمی از آن در میانه دو دریای مدیترانه و خلیج فارس و اتصال آن به اقیانوس هند و وجود تنگه سوق الجیشی هرمز و کانال سوئزاز برتری ژئو استراتژیک آن در جهان افزوده است.همه این عوامل و دلایل دیگر که مجالی به پرداخت آن نیست موجب شده قدرتهای جهانی و بازیگران فعال منطقه ،جهت دستیابی به اهداف تعریف شده خود رقابت آمیخته با تنازعی داشته باشند.امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که گروههای تکفیری ،محصول ارتجاع عرب و جبهه غرب به سرکردگی آمریکاست.بوجود آمدن این گروهها ،منبعث شده از تاکتیکهای راهبردی برخی کشورهای منطقه و امریکاست.هدف از تشکیل این گروههای تروریستی،تغییر ساختار ژئوپولتیک ، رقابت ایدولوژیک و تا اندازه ای بهربرداری ژئواکونومیک است.در این میان نقش گروه تروریستی داعش پرنگتر بوده و تواسته باحمایت جبهه غربی عربی عبری قدرت بیشتری در عراق و سوریه بدست آورد.علیرغم حمایتهای جبهه های فوق از این گروه تروریستی تکفیری ، ائتلاف مضحکی از ناحیه حامیان آنها بویژه آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم علیه داعش شکل گرفت که در این وجیزه سعی میشود به ابعاد و اهداف حامیان این ائتلاف بپردازیم:
1-هژمونی غرب به سرکردگی آمریکا به دلیل شرایط خاص منطقه و در راستای دستیابی به اهداف راهبردی خود در دهه های گذشته بدنبال تغیر جغرافیای سیاسی منطقه بوده اند، که با ظهور جبهه مقاومت از دستیابی به این اهداف ناکام مانده اند و حال که رسیدن به اهداف خود را دور از انتظار می بیند ، دست به استراتژی ایجاد توازن قوا در منطقه زده و برای رسیدن به آن مستمسک شیوههای مضموم و غیر انسانی شده اند ،که به قول هیلاری مان سورت عضو شورای امنیت ملی آمریکا :( از دهها سال قبل نخبگان سیاست خارجی این کشور دو گروه سیاسی در آمریکا را متقاعد کردند که به آموزش جنگجویان اسلام گرای سنی بپردازند ) ویا به اعتراف جیم وب معاون اسبق وزیر دفاع آمریکا : ( برخی از سرکردگان گروه تروریستی توسط نیروهای آمریکا آموزش دیده اند) و البته وجود اسناد دیگری چون ویکی لیکس و اسنودن و خاطرات هیلاری کلینتون دال بر این ادعاست که آمریکا در پرورش گروههای تروریستی تکفیری در منطقه نقش فعالی را داشته تا به صورت نیابتی و غیر مستقیم اهداف خود در سوریه که حذف بشار اسد استودر عراق تضعیف حکومت مرکزی شیعی و در نهایت تضعیف جبهه مقاومت به رهبری ایران را دنبال کند.امریکا می خواهد بوسیله مبارزه صوری با داعش که دست پرورده خود است به افکار عمومی جهان این القا را بکند که تنها آمریکا نماد مبارزه با تروریسم است .ولی خارج از این سناریو فریب اکنون داعش قدرتمند تر از آن شده که آمریکا می خواست و تهدیدی برای منافع آمریکا در منطقه شده ، و سودای تشکیل خلافت اسلامی را دارند و بقول جیم وب ( این سرگردگان گروه تروریستی داعش با آمریکا رو راست نبوده اند) و بقول حضرت آقا تیر کمانه کرده و به خودشان خورده حالا باید در این ائتلاف بخوانید سناریوعلف زنی قامت داعش اندکی کوتاه شود ،ولی نباید به طور کامل از میان برود تا اهداف راهبردی آمریکا همواره دنبال شودو در نهایت با این دستمایه مجوزی برای حضور مستقیم و طولانی مدت در عراق و سوریه فراهم شودوبنا به گفته لئون پانتا رئیس اسبق آژانس مرکزی اطلاعات ایالات متحده آمریکا (سیا(مبارزه علیه داعش ممکن است بیست سال طول بکشد .
2-ارتجاع عرب به سرکردگی عربستان از یک دهه پیش با بازی در پازل آمریکا بعنوان کشور تولید و صادر کننده تروریسم با ایدئولوژی سلفی تکفیری تبدیل شده است.آل سعود بدلیل نداشتن مشروعیت و مقبولیت لازم دربین اکثریت ملت خود و جهان اسلام و استشمام خطرات ناشی از بحران هویت و امنیت ،به اقدامات پیش دستانه از جنس پلید و غیر اخلاقی در منطقه دست زده و با آلت دست قرار دادن این گروهها وتهدید کشورهاو دخالت در امور داخلی آنهاسلطه هژمونیک خود را دنبال میکند.عربستان در واقع به این شیوه اولابدنبال نا امن کردن منطقه و انحراف افکار عمومی از پدیده بیداری اسلامی است تا تضمینی برای امنیت ملی خود باشد و ثانیا میخواهد با تغییر در موازنه قدرت و نفوذ به نفع خود ،بعنوان بازیگر فعال در رقابت با ایران و تضعیف جبهه مقاومت گام بردارد.
3-ترکیه نیز بدنبال احیای قلمرو عثمانی وپدیده پان عثمانیسم است.سیاستهای خارجی این کشور با متاثر شدن از ایدئولوژی نواخوانی حزب اسلامگرای عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان و تحت تاثیر دکترین عمق استراتژیک احمد داوداغلو قرار دارد .ترکیه در این دکترین بدنبال احیا حثیت و هویت از دست رفته امپراتوری عثمانی است و لذا می خواهد نقش فعالی را در مناسبات و تحولات منطقه ای بعنوان کشوری تاثیر گذار ایفا کند.ترکیه با حمایت از گروههای تروریستی و آموزش آنها در خاک خود به دنبال ساقط کردن حکومت قانونی سوریه است و دوست دارد ارتش آزاد که دیدگاهی اخوانی داشته را جایگزین حاکمیت سوریه کند .در واقع ترکیه با حمایت از گروههای اخوانی ،خواهان قدرت گرفتن اخوانیها و تشکیل حکومت توسط آنها در منطقه تحت رهبری و زعامت خود است.از طرفی ترکیه نیز دوست ندارد گروههای تندرو تکفیری چون داعش که می تواند امنیت ملی آنها را به مخاطره اندازد در همسایگی خود تشکیل حکومت دهد . ترکیه در ابتدا به صف ائتلاف نپیوست چون به خوبی میدانست ارتجاع عرب و آمریکا قصد نابودی داعش را ندارد و نتوانست طرفهای مقابل خود را متقاعد نماید که در سوریه از گروههای اخوانی وبقول خودشان میانه رو حمایت کند اما در میانه راه به ائتلاف پیوست ، چونکه برخی از اهداف راهبردی ترکیه خصوصا در منطقه کوبانی میتوانست توسط داعش محقق گردد .گروه پ ک ک ترکیه بشدت در منطقه کوبانی سوریه فعال است و کردهای این منطقه که جمعیت قابل توجهی را داشته، خواستار نوعی خود مختاری مانند کردستان عراق هستند و دلخوش به استقلال کردستان سوریه به کمک پ ک ک می باشند، که این مهم از طرف ترکیه تهییج کردهای کشور خودتلقی می شود و آنراتهدیدی برای امنیت ملی خودمیداند و حتی میتواند روند مذاکرات سازش با عبدالله اوجالان رهبر پ ک ک را مخدوش کند لذا داعش با چراغ سبز ترکیه حمله گسترده ای خود را به کوبانی آغاز کرد تا ترکیه از این طریق اولا خطر از ناحیه کردهها را خنثی کند و ثانیا بهانه لازم را برای ورود نیروهای نظامی خود به خاک سوریه وایجاد منطقه حائل ودستیابی به اهداف استراتژیک خود بدست آورد.
اختلاف نظر برسر استراتژی میان حامیان تروریسم در منطقه باعث شده ،ائتلاف دروغین و مضحکی که بیشتر به نمایش کمدی بدل شده به شکستی که از قبل هم پیش بینی می شد منتج گردد و سوژه لازم وخوبی برای روسیاهی وتجلی واقعیت ذاتی جبهه غربی عربی ترکی در افکار عمومی جهان و منطقه باشد و قطعا جاه طلبی این کشورها موجب بیداری ملتها شده وبه قول سید حسن نصرا... این مردم و مقاومت است که پیروز نهایی در منطقه خواهد بود.


نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات