* فارس: ائتلاف موجود شکل گرفته علیه داعش به رهبری آمریکا را چطور ارزیابی میکنید؟
** برزگر: ائتلافی که آمریکا شکل داده موج دوم ائتلافهایی است که آن را ائتلاف جامعه بینالملل علیه تروریسم مینامند. ائتلاف اول بر روی موج حملات 11 سپتامبر شکل گرفت. آنچه آمریکا در افغانستان و عراق دنبال کرد یک جنگ ایدئولوژیک بود، اما اهداف آمریکا در آن زمان با واقعیت همخوانی نداشت و منجر به موفقیت این کشور در افغانستان و عراق نشد، تفاوت ائتلاف جدید این است که بیشتر به دنبال اهداف ژئوپلتیک است.
در خصوص به وجود آمدن داعش نیز تصور میکنم که این گروه تندرو نتیجه بینظمی است که پس از تحولات عربی در منطقه به وجود آمد. بخصوص در بحران سوریه، دولت این کشور تضعیف شد و فضایی به وجود آمد که گروههای این چنینی رشد کنند. برخی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای نیز به گونهای سعی کردند که از فضای موجود استفاده کرده و موقعیتی جدید برای خود رقم بزنند که ترکیه یکی از آنهاست و تلاش کرد از این وضعیت برای افزایش قدرت منطقهای خود بهره برد.
معتقدم که امروز فرصتی فراهم شده تا وضع موجود و سنتی منطقه تحت تاثیر قرار گیرد و تغییر کند.
* فارس: برخی معتقدند که سیاست خارجی اوباما با دوره گذشته تفاوتی فاحش دارد و آن ائتلاف سازی برای مقابله با تهدیدات به جای تک روی و یکجانبه گرایی است. ائتلاف کنونی را میتوان در همین راستا قابل ارزیابی دانست؟
** برزگر: به عقیده من چنین نیست، چرا که آمریکا از وسوسه پیروی از یکجانبهگرایی خود هیچگاه کوتاه نیامده است. چند جانبهگرایی وقتی حاصل میشود که نیروهای مخالف و دارای نگاه متفاوت نیز وارد ائتلاف شوند که در خصوص موضوع داعش و سوریه، ایران و روسیه هستند. در حالی که این کشورها اساساً مخالف ائتلافی هستند که آمریکا رهبری آن را بر عهده بگیرد.
آمریکا در فضای به وجود آمده پس از 11 سپتامبر در جنگهایش موفق نبود و مجبور به خروج نیروهایش از عراق شد. در این شرایط بود که بحران سوریه نیز به وجود آمد و آمریکا دچار سردرگمی شد.
آمریکا در قضیه استفاده از سلاحهای شیمیایی در غوطه شرقی سوریه تا مرحله حمله پیش رفت، اما به این نتیجه رسید که چنین حملهای منافع این کشور را تامین نمیکند، چرا که ورود به یک جنگ دیگر چندان خوشایند نبود.
زمزمههای اینکه آمریکا حیات خلوت خود در خاورمیانه را از دست میدهد وجود دارد و امروز هم مقالات زیادی از کیسینجر، برژینسکی و رایس را میتوان مشاهده کرد که معتقدند اوباما در منطقه ضعیف عمل میکند. میتوان گفت که ائتلاف دوم باز تعریف یکجانبهگرایی آمریکاست که با کمک متحدان سنتی خود دنبال میکند.
* فارس: بر چه اساسی این ائتلاف را یکجانبه گرایی جدید آمریکا مینامید؟
** برزگر: چند جانبهگرایی وقتی حاصل میشود که تعادل در منافع نیروهای تاثیرگذار در یک موضوع خاصی حاصل شود. در بحران عراق و سوریه چنین تعادلی نداشتیم، چرا که یک نیروی تاثیرگذار در طرف مقابل هم وجود دارد و آن نیرو است که با توجه به خواستههای خود پیش میرود. در مورد بحران سوریه 2 بلوک شکل گرفته که یک طرف آن آمریکا و متحدان سنتی آن هستند و در طرف دیگر جمهوری اسلامی ایران، روسیه و چین قرار دارند.
کشورهایی مانند ترکیه نیز هستند که قصدشان کسب منافع از این رهگذر است و به گونهای در شیب مستقل بودن و جهت دار بودن در حرکتند، اما ترکیه کشوری نیست که تاثیرگذاری جدی داشته باشد، در حالی که عربستان سعودی به عنوان یک بازیگر دارای این تاثیر است. علاوه بر آن، مسائل داخلی عربستان سعودی نمیتواند بر سیاست خارجی این کشور تاثیر گذارد و بر همین اساس تاثیرگذاری مستقیم منطقهای را به راحتی دنبال میکند.
* فارس: ائتلاف موجود به حل بحران عراق و سوریه منجر خواهد شد؟
** برزگر: اگر در خاورمیانه اجماع سیاسی نباشد و منافع بازیگران منطقهای و فرامنطقهای تامین نشود، هیچ موضوعی قابل حل نیست. به عنوان نمونه مسئله افغانستان در سال 2001 حل شد، چرا که منافع همه درگیر شد و تعادل در منافع تمامی بازیگران شکل گرفت، اما در مورد سوریه انواع کنفرانسها برگزار شد و ایران به آنها دعوت نشد و وقتی دعوت نشد چند جانبهگرایی شکل نگرفت، چرا که ایران در سوریه تاثیرگذار است.
* فارس: پس آمریکا هنوز در پی یکجانبه گرایی در دنیا بوده و ایده چندجانبه گرایی و ائتلاف سازی فقط در حد شعار است؟
** برزگر: پذیرش تفکر چند جانبه گرایی گرچه در ذهن آمریکاییها وجود دارد، اما ساختار قدرت آمریکا به راحتی حاضر نیست این تفکر غالب را در ساختار سنتی خود وارد کند. به عنوان مثال آمریکا در سیاست خارجی خود 2 اصل را مورد بررسی قرار میدهد؛ اول اینکه منافع خود را در اولویت قرار دهد، یعنی ثبات ایجاد کند و مانع تغییر وضع موجود شود و دوم اینکه مسائل ارزشی مربوط به دموکراسی و مردمسالاری را لحاظ کند.
نگاه سنتی اولویت را به اولی میدهد، گرچه از دهه 90 و بعد از سال 2000 یک جریان روشنفکری جوانتر از درون آمریکا اعتقاد داشته که آمریکاییها برای حفظ منافع خود نیاز به تاکید بر دموکراسی دارند و بر همان اساس طرح خاورمیانه بزرگ در سال 2000 مطرح شد و وقتی تحولات عربی شکل گرفت آمریکاییها بیشتر به این موضوع روی آوردند که مسائل مربوط به قدرت نرم میتواند منافع آمریکا را تامین کند، اما بحران مصر همه این تفکرات را تغییر داد.
مسائل مربوط به مصر و روی کار آمدن اخوان در ابتدای کار ایده پیروی از دموکراسی و مردم سالاری را پررنگ کرد، اما بعدها که موضوع بازگشت ارتش به قدرت در مصر مطرح شد، آمریکا در انتخاب بین 2 تفکر موجود ایده ایجاد ثبات را دنبال کرد و ارتش قدرت را در دست گرفت.
آمریکاییها از لحاظ واقعگرایی به ایدهای رسیدهاند که حفظ ثبات برای آنها اولویت دارد و این حفظ ثبات در منطقه به همان یکجانبهگرایی سنتی باز میگردد.
اوباما فردی دموکرات است و گرایش جنگطلبی ندارد، اما مقاومتهای جدی در درون آمریکا هنوز وجود دارد و کار سختی است که این طرز تفکر توسعه یابد.
آمریکا قانع نشده که بازیگران منطقهای هم باید در مسائل منطقهای حضور داشته باشند، اما ژئوپلتیک منطقهای به این سمت حرکت میکند که بازیگران با یکدیگر اجماع کنند که نمونه آن در عراق قابل مشاهده بود که در آن منافع بازیگرانی همچون ترکیه، ایران و عربستان ایجاب کرد که موضوعات ژئوپلتیک را بر مسائل قومی برتری و ارجحیت دهند و این کشور به سمت تجزیه حرکت نکند.
* فارس: پس امروز هم داعش میتواند باعث همگرایی کشورهای منطقه شود؟
** برزگر: اشتباه راهبردی داعش باعث شد که بحثهای تئوریک مربوط به اجماع بازیگران منطقهای پررنگتر شود و در همین راستا شاهدیم که علیرغم آنکه ایران و عربستان سعودی رقابتهای جدی در مسائل منطقهای دارند، اما در آخر به این نتیجه رسیدهاند که برای مدیریت شکافهای قومی و اختلافهای مذهبی در درون منطقه نیاز به نزدیکی و همکاریهایی از نظر مفهومی و تئوریک است.
* فارس: در صحنهای که آمریکا برای منطقه ترسیم کرده، کشورها و گروهها چه نقشی دارند و آینده منطقه به کجا میرود؟
** برزگر: معتقدم خطری به نام داعش جدی است. نیروهایی وجود دارند که از این نوع ابزار در منطقه به صورت کوتاه مدت استفاده کنند که نمونه آن طالبان بود، اما این ابزارها هر گاه در درون خاورمیانه که اساسش بر ارزشها، تاریخ، رقابتها و جنگهاست وارد شوند، پیچیدگیهایی را ایجاد میکنند و بر همین است که حضور بازیگران خارجی در مسائل منطقهای منجر به ایجاد اختلاف و تنش میشود.
تا زمانی که دولت آمریکا سعی کند مسائل منطقهای را طوری مدیریت کند که دولتهای منطقه را از یکدیگر دور کند، این مسائل وجود دارد و این یک اشتباه راهبردی تلقی میشود.
* فارس: اشتباه راهبردی آمریکا چیست؟
** برزگر: اشتباه راهبردی آمریکا این است که به جای تشویق دولتها به یکدیگر، سیاستهایی اتخاذ کرده که آنها از هم جدا شوند که نمونه آن ائتلاف ضد داعش است که این قاعدتاً باعث موضعگیری دیگر کشورها میشود و دیگران را وادار میکند که برای این تهدید دست به ایجاد ائتلافهایی بزنند.
آمریکا به دنبال مدیریت بحران منطقه است، ولی راه اشتباه را دنبال میکند و عدم تشویق منطقهای است که این تضاد تئوریک را در سیاست خارجی آمریکا ایجاد میکند که در درازمدت به سود منافع این کشور نیست.
امروز بزرگترین نگرانی آمریکا افزایش نقش جمهوری اسلامی است که روز به روز دنبال میشود.
ژئوپلتیک ایران به گونهای است که میتواند با شرایط جدید منطقهای تطابق یابد که نمونه آن کنار رفتن نوری مالکی و تغییر نخستوزیر بود که علیرغم تصور همه، برای ایران تبدیل به فرصت شد. در عراق نیز تروریسم منطقهای به تروریسم بینالملل متصل شده و موقعیت دیگر بازیگران مانند ترکیه و عربستان به چالش کشیده شد و فضا برای ایران مهیاتر شد و مسئله کردستان هم کردها را به این نتیجه رساند که ایران متحد واقعی کردهاست.
قدرت تطبیق و سازگاری ایران با مسائل منطقهای بسیار بالاست و قدرت ائتلاف سازی ایران در عراق، سوریه و حتی لبنان بینظیر است. چه قدرتی میتواند همزمان شیعیان، اهل سنت و کردها را با یکدیگر متحد کند. پذیرش نقش جمهوری اسلامی یک امر اجتنابناپذیر است که دیر یا زود رخ خواهد داد و آنها قانع خواهند شد که نمیتوان جمهوری اسلامی را با این توانمندیها نادیده گرفت. آمریکا نیز به این نتیجه رسیده، اما برای تطابق با واقعیات موجود منطقهای نیاز به زمان دارد.
* فارس: تفاوت ائتلاف تشکیل شده علیه سوریه با ائتلاف تشکیل شده علیه داعش چیست؟
** برزگر: کشورهای تشکیل دهنده ائتلاف علیه سوریه دارای منافع متفاوتی بودند و به دلیل همین اختلافات فراوان در منافع متفاوت، دچار تضادهای زیادی شد که به شکست ائتلاف و ریزش کشورهای حاضر در این ائتلاف منجر شد، ولی در ائتلاف تشکیل شده علیه داعش که به رهبری آمریکا صورت گرفته تنها منافع شخصی ایالات متحده دیده میشود که احتمالاً منجر به پیروزی ائتلاف خواهد شد.در زمینه اعلام شکست ائتلاف تشکیل شده علیه داعش باید کمی محتاط بود، زیرا حداقل مزیت تشکیل این ائتلاف آن است که میتواند به از بین بردن بخشی از نیروهای داعش کمک کند.
ائتلافسازی با حضور آمریکاییها همواره دچار پیچیدگیهای فراوانی است و حتی کردها و ترکها هم تا جایی با ائتلاف علیه داعش همراه هستند که منافعشان اقتضاء میکند و این امر هم در مورد عربستان صدق میکند.
ائتلاف بینالمللی تشکیل شده علیه سوریه باعث شد تا تنازعات درونقومی افزایش پیدا کند، ولی ائتلاف تشکیل شده علیه داعش منجر به افزایش تضادهای ژئوپلتیک خواهد شد زیرا خاورمیانه محل تضاد ایدئولوژیها و اختلافات قومی-قبیلهای است.
* فارس: آیا ائتلافهای فرامنطقهای میتواند مشکلات منطقه را حل و فصل کند؟
** برزگر: باید با دخالت و مشارکت کشورهای خارجی در ��نطقه خاورمیانه مخالفت شود، زیرا کشورهای منطقه خاورمیانه به اندازه کافی توان و مدیریت لازم را برای کنترل بحرانهای منطقه خود دارند. ضمن اینکه بازیگر خارجی تنها با توجه به منافع خودش ائتلافهای منطقهای را شکل میدهد نه با منافع منطقهای.
در حال حاضر متأسفانه به مسائل منطقهای ابتدا با عینک بازیگر فرامنطقهای نگاه میشود که این نگاه منجر به ایجاد شکاف منطقهای خواهد شد، ولی اگر با عینک بازیگر منطقهای به مشکلات منطقهای نگاه شود، این امر باعث همکاری منطقهای خواهد شد.
* فارس: سیاست اتخاذی ترکیه در قبال ائتلافهای تشکیل شده در مورد سوریه و داعش را چگونه ارزیابی میکنید؟
** برزگر: ترکیه در بحث بحران سوریه انتظارات و اهداف ژئوپلتیک خود را دنبال میکند و به همین دلیل به صورت عمیق برای حل این بحران کاری نکرد، ولی سرمایهگذاریهای فراوانی را انجام داد تا انتظارات خود را برآورده کند، اما هیچگاه به اهداف ژئوپلتیک مد نظر خود نرسید و سیاستش دچار بحران و چالش شده است.
در زمینه ائتلاف تشکیل شده علیه داعش نیز ترکیه با نگاهی حساس و نگران به آن مینگرد، ضمن اینکه حزب عدالت و توسعه در ترکیه نیز با اهداف ایدئولوژیک به مسائل منطقهای نگاه میکند و هماکنون نیز با تضادهای ایدئولوژیک در اهداف منطقه خاورمیانه روبرو است و ترس از این دارد که سیاستش بازگشت به عقب داشته باشد.
ترکیه از لحاظ تئوریک دچار سردرگمی برای پیشبرد سیاستهایش در آینده شده، ولی وضعیت عربستان به دلیل اتحاد سنتی که با آمریکا دارد فرق میکند، زیرا سعودیها ظرفیتهای جدی مانند کنترل بازار نفت و سرمایه فراوانی دارند که میتواند بر سیاستهای بینالمللی و حتی آمریکا تأثیرگذار باشد؛ ضمن اینکه عربستان در منطقه بازیگری جدیتر نسبت به ترکیه به حساب میآید و به اصطلاح شناگری با مهارت بالاتر محسوب میشود، اما آنچه باعث به هم ریختگی پایههای ایدئولوژی عربستان در منطقه شده، بازی ایدئولوژیکی است که با داعش در عراق و سوریه دنبال میشود.
* فارس: آیا ائتلاف تشکیل شده علیه داعش جنبه عملیاتی موثر پیدا میکند؟
** برزگر: ائتلاف تشکیل شده علیه داعش اگر اجرایی شود باید حتماً با همکاری مشترک ایران و آمریکا صورت گیرد و اگر این همکاری توامان با هم نباشد موفقیتی برای این ائتلاف نمیتوان متصور بود. ضمن اینکه اگر چندجانبهگرایی واقعی با همکاری سازمان ملل و کشورهای مختلف در ائتلاف باشد و جمهوری اسلامی ایران هم بتواند نقش خودش را ایفا کند میتوان به این ائتلاف و نتایج آن امیدوار بود.
نگاه آمریکا به این ائتلاف این است که بتواند ایران را با خود همراه کند و میخواهد با بازی ایجاد شده در ائتلاف علیه داعش به ایران نزدیکتر شود.
* فارس: سیاست آمریکا با ائتلاف سازی در دنیا و منطقه را چگونه ارزیابی میکنید؟
** برزگر: اگر کسی میخواهد که بازی در منطقه خاورمیانه به سمت بازی برد - برد ژئوپلتیکی سوق پیدا کند، باید به سمت اجماع کشورهای منطقه برود، زیرا فضای منطقه به سمت ضد آمریکایی شدن در حال پیشروی است و وقایع کردستان عراق نیز این امر را نشان داد. ضمن اینکه سابقه آمریکا از لحاظ تئوریک و حمایت از متحدانش در منطقه نیز به چالش کشیده شده است.
خطر تروریسم داعش برای آمریکا جدی است، ولی راه رفع این خطر با تشکیل ائتلاف بینالمللی علیه داعش صحیح نیست، زیرا نباید تنها از زاویه خود و منافع کشورهای عضو ائتلاف علیه داعش به منافع نگاه کرد.
کشورهای عضو ائتلاف مانند عربستان به دنبال درگیر کردن آمریکا در جنگی هستند تا پس از داعش به سراغ بشار اسد برود، ولی آمریکا نمیخواهد خود را وارد درگیری نظامی مستقیم در منطقه کند، زیرا هزینههای فراوانی برایش در بر خواهد داشت.
* فارس: حضور 10 ساله آمریکا در عراق با ائتلاف بینالمللی شکل گرفت، ولی هم اکنون حضوری در این کشور ندارد، دلیل این امر چیست؟
** برزگر: وضعیت و حضور آمریکا در عراق دچار پیچیدگیهای خاصی شد تا جایی که دولت عراق نیز حاضر به امضای توافقنامه امنیتی با ایالات متحده نشد که با همین مصداق میتوان اعلام کرد که سیاست آمریکا در عراق شکست خورده است.
* فارس: هدف آمریکا از جابهجاییها در منطقه چیست؟
** برزگر: آمریکا به دنبال این است که با کمترین هزینه حکومتهایی را در منطقه به وجود آورد تا آنها بتوانند بدون حضور فیزیکی آمریکا منافع این کشور را تامین کنند و بحران سوریه هم به همین دلیل شکل گرفت، زیرا آمریکا به دنبال روی کار آمدن دولتی بود که منافعش را در سوریه تأمین کند.
ایالات متحده به خوبی میداند که جابهجایی حکومتها در خاورمیانه بهتر از ایجاد پایگاههای نظامی است، زیرا این جابه جایی حکومتها بهترین روش برای حفظ منافعش در خاورمیانه است، البته آمریکاییها تلاش کردهاند از بازیگران مختلفی در منطقه بهره برند ولی نتیجهای را برایشان نداشته است.
* فارس: آیا وضعیت منطقه بر انتخابات پیش روی آمریکا تاثیر گذار خواهد بود؟
** برزگر: تا حدی ولی در انتخاب بین جمهوری خواهان و دموکراتها تفاوت چندانی وجود ندارد و منافع آمریکا در اولویت قرار دارد.
اما یکی از مهمترین موضوعات تاثیرگذار در سیاست خارجی آمریکا، موضوع خاورمیانه، امنیت انرژی و نیز امنیت رژیم صهیونیستی است و عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی لابیهای قدرتمندی در آمریکا دارند، اما به این معنا نیست که سیاست آمریکا دچار چرخش 180 درجهای شود، چرا که سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه هر دهه تغییر میکند و نه هر ساله و این طور نیست که سریع تغییر کند.