صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۹  ، 
کد خبر : ۲۷۰۸۹۴
نگاهی بر انتخابات اوکراین، برزیل و تونس

ناکامی کودتای رنگی آمریکا در سه انتخابات


قاسم غفوری

مداخله در انتخابات‌ و جهت‌دهی به ساختار سیاسی کشورها در قالبی دموکراتیک از جمله رفتارهای آمریکا است. نمود عینی این امر را در کودتاهای رنگی در کشورهای استقلال‌یافته از شوروی سابق از جمله گرجستان، قرقیزستان، اوکراین و... می‌توان مشاهده کرد. در مقاطع بعدی این طرح در فتنه 88 ایران تکرار شد. روند بیداری اسلامی در حالی شمال آفریقا و غرب آسیا را فرا گرفت که آمریکا بار دیگر تئوری کودتای رنگی در قالب دموکراسی انتخاباتی را در پیش گرفته که نمود عینی آن، به قدرت رسیدن السیسی در مصر در انتخاباتی تشریفاتی بود. آمریکا که در مصر توانست تا حدودی به خواسته خود دست یابد، طراحی تکرار این سناریو در سایر کشورها را در پیش گرفت. نمود این امر را در سه انتخابات مهم و تأثیرگذار در سه قاره آفریقا، اروپا و آمریکای لاتین می‌توان مشاهده کرد. انتخابات‌هایی که هر کدام به نحوی برای آمریکا اهمیت داشته و تلاش کرده تا آنها را در مسیر اهداف خود قرار دهد.

انتخابات سرنوشت‌ساز اوکراین

مردم اوکراین 4 آبان به پای صندوق‌های رأی‌ رفتند تا در انتخاباتی پیش از موعد مقرر، 424 نماینده جدید پارلمان اعلا (رادا) را تغییر دهند که تنها دو سال (از دوره پنج‌ساله نمایندگی قانونی) را سپری کرده‌اند. نکته مهم در این انتخابات آن بود که حدود سه میلیون نفر از مردم ساکن استان‌های دونتسک و لوهانسک در شرق اوکراین در انتخابات پارلمانی کنونی شرکت نکردند. امری که موجب شده تا بسیاری، این انتخابات را خارج از چارچوب‌های قانونی بدانند که نه‌تنها حلال چالش‌های این کشور نخواهد بود، بلکه خود به عامل بحران منجر می‌شود. در کنار تأثیرات داخلی این انتخابات، تأثیر آن بر معادلات منطقه‌ای و جهانی امری قابل توجه است. در ماه‌های اخیر اوکراین به مرکز تنش‌ها میان روسیه و غرب مبدل گردیده، به‌گونه‌ای که هر کدام برآنند تا از تمام ابزارها برای پیروزی در این نبرد بهره گیرند. نتایج انتخابات نشان خواهد داد که در عرصه سیاسی اوکراین، کدام کشور از توان بالاتری برخوردار است و می‌تواند از آن به عنوان یک امتیاز در برابر رقیب بهره گیرد. هر چند که به دلیل اوضاع حاکم بر مناطق غربی اوکراین و تسلط دولتمردان کی‌یف به ریاست‌جمهوری پروشنکو احتمال کسب آرا برای طرف‌های غربی بیشتر از روس‌گرایان خواهد بود، اما به هر حال، مناقشه میان روسیه و غرب در باب روند سیاسی اوکراین ادامه خواهد داشت. نکته قابل توجه در این رقابت آن است که کشورهای غربی در رفتاری سؤال‌برانگیز به عدم برگزاری انتخابات در مناطق شرقی اوکراین واکنشی نشان ندادند و تأکید دارند، حضور بخش‌های غربی در انتخابات همان دموکراسی سراسری است و از آن حمایت کرده‌اند. رفتارهای غرب بار دیگر نشان می‌دهد که برای آنها، دموکراسی و رأی مردم صرفاً یک بازی و راهی برای رسیدن به منافع‌شان است، چنانکه در قبال محرومیت سه میلیون نفر از مردم اوکراین از حق رأی، سکوت کرده در حالی که چندی پیش انتخابات مردمی در سوریه را زیر سؤال بردند و نتایج آن را مردود دانستند. مقایسه این دو انتخابات، بیانگر عمق ریاکاری دموکراسی غربی است که حقوق ملت‌ها را قربانی منافع خود می‌سازد. هرچند طرفداران غرب در انتخابات، کرسی‌های بیشتری به دست آورند، اما در نهایت، چاره‌ای ندارند جز اینکه نقش روس‌گرایان در قدرت را بپذیرند که این امر چندان با هزینه‌هایی که آمریکا برای تعیین نتایج این انتخابات متحمل شده، همخوانی ندارد.

نگاه ضدآمریکایی در برزیل ماند

رئیس‌جمهور فعلی و نامزد حزب کارگران برزیل، در دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری برزیل پیروز شد. پس از شمارش آرای انتخابات ریاست‌جمهوری برزیل، «دیلما روسف» با کسب 59/51 درصد از آرا در دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری پیروز و بار دیگر این سمت را عهده‌دار شد. «آئسیو نوس» نامزد حزب سوسیال دموکراسی برزیل نیز 41/48 درصد از آرای انتخاباتی را به خود اختصاص داد. نکته قابل توجه در این انتخابات آن بود که از ماه‌ها پیش آمریکا طرح‌های متعددی از جمله ایجاد اعتراض‌های خیابانی شبیه کودتاهای رنگی نظیر آنچه در اوکراین و گرجستان به راه انداخت را اجرا کرد تا شاید بتواند بر نتایج انتخابات تأثیرگذار باشد. نکته قابل توجه، تکرار نقش میلیاردر بزرگ «جرج سوروس» در این تحولات بود. وی مسئولیت حمایت از مخالفان دولت و تقویت موقعیت مردمی آنها را داشت. پیروزی روسف تاحدود زیادی این طرح آمریکا را با چالش مواجه ساخت هر چند که تکرار سناریوی ونزوئلا یعنی ایجاد اپوزیسیونی که مطالبات خود را در بستر خیابان‌ها مطالبه می‌کند، در برزیل دور از ذهن نیست. گرفتارسازی دولت‌ها در تقابل‌های داخلی برای دوری آنها از معادلات ضدآمریکایی از راهبردهای آمریکا در آمریکای لاتین است که نمود آن در ونزوئلا، آرژانتین، بولیوی، اکوادور و... مشاهده می‌شود و دور از ذهن نخواهد بود اگر آمریکا آن را در برزیل نیز پیگیری کند.

تونسی‌ها پای صندوق‌های رأی

مردم تونس نیز چهارم آبان برای شرکت در اولین انتخابات پارلمانی بعد از سقوط زین‌العابدین بن‌علی، دیکتاتور مخلوع این کشور، به پای صندوق‌های رأی رفتند. تحولات تونس از آن جهت اهمیت دارد که اولین جرقه بیداری اسلامی در سال 2010 در این کشور زده شد و زمینه‌ساز گسترش آن به سایر کشورهای شمال آفریقا و غرب آسیا شد. در این انتخابات پنج میلیون از مردم واجد شرایط تونس برای انتخاب ۲۱۷ نماینده رأی می‌دهند تا به مدت پنج سال نمایندگی آنها را برعهده داشته باشند.

نداء تونس ۸۶ ، النهضه ۶۷، «الاتحاد الوطنی الحر»17، «الجبهه الشعبیه»12، «حرکة آفاق» 8، «التیار الدیمقراطی»5، «المؤتمر من أجل الجمهوریة»4، «المبادره»4، «حرکه الشعب»2، «التکتل الدیموقراطی من أجل العمل و الحریات»2، «الحزب الجمهوری»1، «تیار المحبه»1، «الوفاء للمشروع»1، «صوت الفلاحین»1، «حرکة الدیموقراطیین الاشتراکیین»1، «لمجد للجرید»1 و احزاب مستقل نیز دو کرسی را به خود اختصاص داده‌اند.

نتایج شمارش آرا از پیروزی حزب «نداء تونس» مشتمل‌بر موافقان و مسئولان سابق «زین‌العابدین بن‌علی» رئیس‌‌جمهور سابق در مقایسه با سایر احزاب حاضر در این انتخابات از جمله حزب «النهضه» که جریانی اسلامگرا است، حکایت دارد، اما با وجود طراحی‌های گسترده برای بازگرداندن تونس به دوران ‌بن‌علی هیچ کدام از احزاب نمی‌توانند حداکثر مطلق آرا را کسب کنند، از این رو تشکیل دولت ائتلافی از نتایج این انتخابات خواهد بود. به عبارتی، نقش جریان‌های اسلامگرا در آینده سیاسی تونس را نمی‌توان نادیده گرفت که چالشی برای مخالفان بیداری اسلامی خواهد بود.

در این میان، یک اصل مهم مطرح است و آن، رقابت‌ بازیگران خارجی برای تأثیرگذاری بر این انتخابات است. از یک سو رقابتی سخت میان کشورهای عربی با محوریت قطر و عربستان برای سلطه بر این کشور وجود دارد و از سوی دیگر کشورهای غربی برآنند تا از این انتخابات به عنوان نمادی از ناکامی بیداری اسلامی و گرایش مردم به نظام‌های لائیک بهره گیرند. هر چند که کشورهای غربی با محوریت آمریکا تبلیغات و هزینه‌های بسیاری برای بازگرداندن نزدیکان بن‌علی به قدرت داشته‌اند و اوضاع اقتصادی نیز تا حدودی، گرایش مردم به آنها را به همراه داشته، اما فاصله اندک این جریان‌ها با گروه‌های اسلامگرا نشان می‌دهد که در نهایت‌، آنها نتوانسته‌اند به خواسته خود دست یابند و حرکت مردم تونس، همچنان در چارچوب اسلام‌گرایی پیش می‌رود.

نتیجه‌گیری

در جمع‌بندی سه انتخابات مذکور می‌توان گفت که هرچند در ظاهر آمریکا توانسته بر هر سه انتخابات تأثیرگذار باشد، اما نتیجه نهایی آنها بیانگر آن است که آمریکا ناکام این تحولات بوده و عملاً نتوانسته به اهداف کلان خود دست یابد و استقبال آمریکا از نتایج این انتخابات‌ها هم بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته، تا اقدامی برگرفته از پیروزی مطلق و تحقق‌بخش اهداف آمریکا در این سه کشور مهم و تأثیرگذار در حوزه آفریقا، آمریکای لاتین و اروپا.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات