تاریخ انتشار : ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۳:۰۴  ، 
کد خبر : ۲۷۳۸۷۱

واقعیت وجودی آمریکا در پرتو نهضت ملی نفت

«شعارهای ضد آمریکایی و ضد غربی و ضد استکباری که در کشور شنیده می‌شود ناظر به حقیقت و واقعیت وجودی آمریکاست.... نگاه ضد آمریکایی و ضدغربی در ایران، یک نگاه عقلانی و متکی بر تجربه و محاسبه صحیح است.»

پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: اعتماد یا بی اعتمادی به آمریکا همواره در جامعه ایران از جمله بحث ها و موضوعات مورد توجه بوده است. در این میان، آنچه بیش از همه بر حافظه تاریخی ملت ایران نقش بسته است، پررنگ بودن و در واقع، بلند بودن دیوار بی اعتمادی به آمریکا نزد ایرانیان است.

تصویر تیره و تار از اعتماد به آمریکا نزد ملت ایران، تصویری برآمده از واقعیت و حاصل نوع برخورد و رویکرد آمریکا در قبال ملت ایران بوده است.  از جمله رویدادها و صحنه های تاریخی که در ساخته شدن این ذهنیت ایرانیان تأثیر گذار بوده، نقش آمریکا در جریان ملی شدن صنعت نفت ایران است.  

در طول سال های ملی شدن صنعت نفت،‌ آمریکا نقش سه گانه ای را بازی کرد؛ آنگاه که موضوع رقابت آمریکا و انگلیس در میان بود، آمریکا حامی و پشتیبان ملی کردن نفت ایران بود. آنگاه که اختلافات میان ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس بالا گرفته بود،‌ آمریکا نقش میانجیگر و واسطه را ایفا کرد و آنگاه که پایداری ایرانیان در دفاع از حقوق خود می رفت تا استعمار انگلیس را شکست دهد و دست آن را از منابع سرشار نفت ایران قطع کند،‌ آمریکا به نهضت نفت ایران پشت کرد و نه تنها به ایران کمک مالی نکرد و تحریم نفتی ایران را رعایت کرد، بلکه با طرح ریزی کودتای آژاکس توسط کرمیت روزولت (پسر عموی کیم روزولت،‌ رئیس سازمان سیا) علیه دولت مصدق که نفت را با حمایت اقشار مختلف مردم و نیروهای مذهبی ملی اعلام کرد، مصدق را سرنگون کرد و دستاوردهای نهضت ملی نفت از بین رفت.

شاهد مثال در این زمینه،  اسنادی است که  سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (سیا)، در ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ پس از گذشت ۶۰ سال از سرنگونی دولت مصدق، از طبقه بندی محرمانه خود خارج کرده است.

 مجله «فارین پالیسی» در حاشیه انتشار این اسناد آورده «سرویس های اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا برای تحقق اهداف خود در اجرای کودتا، پروژه ای چندلایه و پیچیده را هم زمان به پیش بردند: استفاده از ماشین پروپاگاندای خود برای تخریب وجهه سیاسی محمد مصدق، رشوه دادن به برخی از نمایندگان وقت پارلمان ایران، سازماندهی نیروهای نظامی و در نهایت به راه انداختن راهپیمایی ها و اعتراضات خیابانی.» سیا در مقدمه یکی از سندها که متعلق به سال ۱۹۵۴ است می نویسد: «هدف عملیات آژاکس سرنگونی دولت محمد مصدق، بازسازی منزلت و قدرت شاه و جایگزینی دولت مصدق با دولتی بود که ایران را با سیاست هایی سازنده اداره کند.»

بنا به این سند همچنین هدف کودتا این بود که دولتی بر سر کار بیاید که کشورهای غربی بتوانند درباره بازار نفت با آن به توافق برسند.

انتشار این سند در حالی بود که قبل از آن یعنی، در 26اسفند سال 1387 مادلین آلبرایت، وزیر خارجه دولت بیل کلینتون در سخنرانی خود در انجمن ایران و آمریکا وابسته به انستیتو خاورمیانۀ دانشگاه جورج تاون در این باره گفت: «در سال ۱۹۵۳، آمریکا نقش بارزی در سرنگونی نخست‌وزیر مردمی ایران، یعنی دکتر محمد مصدق داشت. دولت آیزنهاور در آن زمان چنین می‌پنداشت که اعمالش به دلایل استراتژیک موجه است. اما این کودتا، آشکارا به تحول سیاسی ایران ضربه وارد کرد و اکنون می‌توان به سادگی دریافت که چرا بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی‌شان خشمگین هستند. علاوه بر این در ربع قرن بعد نیز، غرب و ایالات متحده به حمایت خود از رژیم شاه ادامه دادند. البته این حمایت‌ها به رشد اقتصادی کشور کمک زیادی کرد، اما حکومت شاه با خشونت، هرگونه نارضایتی سیاسی را سرکوب می‌کرد. همانگونه که پرزیدنت کلینتون گفته است، ایالات متحده آمریکا باید سهم منصفانه از مسوولیت مربوط به مشکلاتی که در روابط ایران و آمریکا پدید آمده است به عهده گیرد. حتی در سال‌های اخیر، اکنون معلوم شده است که برخی از سیاست‌های ایالات متحده در قبال عراق در خلال مناقشۀ این کشور با ایران به طرز تاسف‌باری کوته‌بینانه بوده است. به ویژه با تجربه‌های دیگری که ما از صدام حسین به دست آوردیم.»

دو سند دیگر که مؤید نقش آمریکا در براندازی حکومت دکتر مصدق است، به شرح زیر است که اتفاقا هر دو این اسناد از زبان مقامات بلند پایه آمریکا بیان شده است.

اولین سند مربوط به اظهارات خانم هیلاری کلینتون، وزیر سابق امور خارجه آمریکا، درباره نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد است. 

وی در گفت‌وگویی با شبکه فارسی بی‌بی‌سی از «نقشی که آمریکا در کودتا علیه دولت محمد مصدق داشت» و نیز از «ساقط کردن اشتباهی هواپیمای مسافربری ایران» اظهار تاسف کرده است. طبق آنچه وب سایت رسمی وزارت خارجه آمریکا نوشته، کلینتون گفته است: «ما می‌دانیم که همۀ کارهایی که در طول ۲۳۵ سال و اندی تاریخ‌مان انجام داده‌ایم قرار نیست برای همه جالب باشد یا مورد حمایت همه قرار بگیرد، و ما تاریخ خود را جدی می‌گیریم. بنابراین، برای مثال، ما در مورد کاری که در سال ۱۹۵۳ انجام دادیم ابراز تأسف کرده‌ایم. ما آمریکایی‌های بلندرتبه‌ای داشته‌ایم که گفته‌اند که این کار باعث ایجاد اخلال در چیزی شده است که می‌توانست یا باید روند توسعۀ طبیعی دموکراسی در ایران می‌بود. در آن زمان، جنگ سرد بود. اتحاد شوروی بود که به نظر می‌رسید خطر وجودی برای همه، از جمله ایران، ترکیه، یونان، و هر کشور دیگری که از آن نام ببرید، باشد، بنابراین، ما گاهی اوقات، وقتی به گذشته فکر می‌کنیم، بر می‌گردیم و می‌گوییم: آیا می‌توانستیم این کار را طور دیگری انجام دهیم؟ و بنابراین، ما از اتفاقی که در سال ۱۹۵۳ رخ داد، متأسفیم.»

باراک اوباما نیز روز ۱۴ خرداد ۸۸ در یک سخنرانی در دانشگاه قاهره در تشریح تاریخ روابط ایران و آمریکا گفت: «در بحبوحه جنگ سرد، ایالات متحده در سرنگونی دولتی در ایران نقش داشت که به طور دموکراتیک انتخاب شده بود. از بعد از انقلاب اسلامی، ایران در اعمالی مانند گروگان‌گیری و خشونت علیه نظامیان و غیرنظامیان آمریکایی نقش داشته است. تاریخ این جریانات معلوم است.» اوباما افزود: «من این نکته را برای رهبران و مردم ایران روشن ساخته‌ام که به جای اسیر گذشته ماندن، کشور من آماده است که رو به جلو حرکت کنیم.»

علاوه بر آنچه گفته شد، نوع رفتار آمریکا در قبال ملت ایران در برهه های بعدی نیز به گونه ای بوده است که عملا بی اعتمادی و سوءظن نسبت به آمریکا را نزد ایرانیان تقویت کرده است. پرداختن به سایر موارد، خارج از حوصله نوشتار حاضر است اما به هر حال و در ارتباط با مسائل روز ایران و آمریکا باید گفت که همین بدبینی و بی اعتمادی ایرانیان به آمریکا یکی از مهمترین موانع در دستیابی به توافق هسته ای در شرایط کنونی است که برای رفع این ذهنیت، آمریکا می بایست با صداقت و حسن نیت با ایران برخورد کند و گام های اعتمادساز محکمی در قبال ملت ایران بردارد.

در همین زمینه، روزنامه آمریکایی نیویورک ‌تایمز نیز اخیرا در گزارشی با عنوان «نجات برنامه هسته‌ای ایران» به چالش‌های پیش روی حجت‌الاسلام حسن روحانی، رئیس جمهور ایران برای رسیدن به توافق هسته‌ای با غرب پرداخته و با اشاره به تلاش های رابرت منندز و مارک کرک، سناتورهای آمریکایی برای تشدید تحریم‌های ایران گفت که «شک رهبر ایران به آمریکا بی‌دلیل نیست». بنابراین در شرایط کنونی نیز باید بدانیم که طرف مقابل ما کسی است که «پنجه چدنی زیر دستکش مخملی» دارد.

از همین رو رهبر معظم انقلاب می گویند: «شعارهای ضد آمریکایی و ضد غربی و ضد استکباری که در کشور شنیده می‌شود ناظر به حقیقت و واقعیت وجودی آمریکاست، اما برخی به غلط تصور می‌کنند که این شعارها، کاری تعصب‌آمیز و بدون منطق فکری است. نگاه ضد آمریکایی و ضدغربی در ایران، یک نگاه عقلانی و متکی بر تجربه و محاسبه صحیح است.»

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات