گروه سياسي: سرانجام تكليف رياست چهارمين دوره رياست مجلس خبرگان رهبري در يكي از سياسيترين رأيگيريها در طول فعاليت اين نهاد مشخص شد.
آيتالله محمد يزدي دبيركل جامعه مدرسين حوزه علميه قم از تشكلهاي كلان اصولگرا با كسب 47 رأي در برابر 24 آيتالله هاشمي رفسنجاني به عنوان جايگزين مرحوم آيتالله مهدويكني بر صندلي رياست مجلس خبرگان رهبري تكيه زد.
«سياسي» بودن انتخابات رياست خبرگان رهبري ديروز را ميشد حتي آخرين سكانس آن يعني نامنويسي 4 نماينده براي كسب كرسي جانشيني آيتالله مهدويكني دريافت.
جايي كه آيتالله محمد مومن از نزديكان آيتالله جنتي در شوراي نگهبان به عنوان كسي كه در گمانهزنيهاي پيش از برگزاري اجلاس ديروز هيچ سخني از كانديداتورياش نبود، در كنار آيتالله محمد يزدي و محمود هاشمي شاهرودي با آيتالله هاشمي رفسنجاني به رقابت برخاستند.
رقابت اين چهار عضو مجلس خبرگان رهبري براي تكيه زدن بر كرسي رياست در حالي بود كه چند ماه پيش، آيتالله سيداحمد خاتمي كه خود زنگ رقابت بر سر رياست خبرگان رهبري را به صدا درآورده بود تاكيد كرد كه: «شيوه كانديدا شدن در مجلس خبرگان به اين نحو است كه اعضاي مجلس يك نفر را به عنوان كانديدا انتخاب ميكنند و آن فرد كانديدا شدن را قبول ميكند يا نميكند.»
حالا اما نه تنها «يك نفر» آن هم با اصرار ديگر نمايندگان كه سه عضو اين مجلس به رقابت با آيتالله هاشمي رفسنجاني شتافتند و شايد براي نخستين بار نيز به دور دوم كشيده شد.
رأيگيري كه در آن البته آيتالله هاشمي شاهرودي و آيتالله محمد مومن، در همان دور نخست، يكي به دليل «تعدد كانديداها» و ديگري به دليل «عدم كسب اكثريت نسبي» از ورود به دور دوم كنار رفتند. سياسي شدن انتخابات رياست چهارمين دوره مجلس خبرگان رهبري اما تنها به دليل آرايش پرتعداد مخالفان آيتالله هاشمي در مقابل وي نبود؛ چرا كه از ماهها پيش و به ويژه پس از درگذشت آيتالله مهدويكني، جدالها بر سر تعيين وزن معتدلها و مخالفانشان در بدنه اين نهاد شدت گرفته بود.
چرا هاشمي آمد
اما چرا آيتالله هاشمي رفسنجاني پا به عرصه رقابت انتخاباتي رياست مجلس خبرگان رهبري گذاشت؟ پاسخ به اين سوال دومين دليل بالا بودن دوز معادلات سياسي اين آخرين رأيگيري براي مديريت دور چهارم خبرگان رهبري است.
به بيان ديگر،چرا در حالي كه رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام پيش از اين بارها بر ورود خود به صحنه رقابت بر سر تصاحب كرسي رياست خبرگان رهبري تنها در صورت جلو آمدن طيفهاي خاص سخن گفته بود، بودن را بر نبودن ترجيح داد.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، در آخرين اظهارات خود كه درست يك روز پيش از اجلاس هفدهم خبرگان رهبري انتشار يافت تاكيد كرده كه «من هيچ آمادگي روحياي ندارم كه رئيس خبرگان شوم. در مجمع تشخيص به اندازه كافي كار ميكنم و بيشتر از اين ديگر چه لزومي دارد؟ در خبرگان علماي ديگري هستند كه كار ميكنند و من هم عضو هستم. اگر لازم باشد، در آنجا تاثيرگذار هستم و اگر هم لازم نباشد، مستمع هستم؛ الان نظرم اين است. البته بعضيها هستند كه من مصلحت نميدانم در راس خبرگان باشند.»
آرايش ديروز كانديداهاي رياست خبرگان رهبري از دو طيف تشكيل ميشدند؛ يكي آنها كه خود آيتالله هاشمي رفسنجاني بارها بر «مصلحت» نبودن به كرسي نشستن آن تاكيد كرده بود و دوم كساني كه نزديكي فكري بيشتري با آنها دارد.
از ميان گروه نخست، پنج ضلعي آيتالله مصباح يزدي، آيتالله جنتي، موحديكرماني، آيتالله محمد يزدي و آيتالله احمد خاتمي را ميتوان نام برد كه در طي سالهاي اخير به منتقدان جدي رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام تبديل شدهاند؛ شخصيتهايي كه از ميانشان آيتالله محمد يزدي به ميدان رقابت پا گذاشت. آمدني كه دستكم نيمي از انگيزه حضور هاشمي را آن گونه كه خودش بارها قبلا تاكيد كرده بود فراهم كرد. از آن سو اما، كانديداتوري آيتالله هاشمي شاهرودي به عنوان كسي كه تا روز قبل از برگزاري هفدهمين اجلاس چهارمين دوره مجلس خبرگان رهبري دستكم نسبت به پنج ضعلي پيش گفته نزديكتر به او قلمداد ميشد، گمانهها را به سمت كنار نشستن رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام تا «آن لحظه حساس» هدايت ميكرد. تحليلهايي كه البته هاشمي رفسنجاني با اعلام نامزدي خود، بر آن نيز خط بطلان كشيد.
شايد بهتر باشد نامعادله ورود رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام به انتخابات رياست خبرگان رهبري را از راه موضعگيري يكي ديگر از اعضاي خبرگان رهبري حل كنيم. جايي كه آيتالله هاشمي رفسنجاني در دو انتخابات رياست جمهوري سال 92 و 84 براي زنده ماندن اميدها و هزينه كردن از اعتبار خود براي زنده ماندن راه ميانهروي خرج ميكند.
در اين مسير رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام حتي از رد صلاحيت خود نيز نترسيد تا درست چند روز پس از آن كه يكي از رسانههاي تندرو مدعي ميشود كه «هاشمي ديگر استوانه نظام نيست»، پير اعتدال با مانور ايستادگي، به تكيهگاه مردم تبديل شود و كانديداتورياش علامتي شود براي نقشه راه شهروندان در انتخابات آتي.