* مجلس نهم داراي چه جايگاهي نسبت به مجالس ديگر است؟ مجلس نهم دو رويكرد متفاوت نسبت به دو دولت داشت. رويكرد اين مجلس نسبت به دولت احمدينژاد انفعالي و نسبت به دولت روحاني انتقادی بود. چرا چنين اتفاقي رخ داد؟
** مجالس هفتم و هشتم تقريبا در يك سطح بودند اما مجلس نهم وضعيت متفاوتی نسبت به دو مجلس گذشته داشت. انتخابات مجلس نهم به شكلهاي مختلف تحتتاثير وقايع پس از انتخابات رياستجمهوري سال88قرار داش��. در آن زمان فضاي اجتماعي آسيبديده بود. در واقع بدنه اصلاحطلب جامعه كه در سال92 و انتخابات رياستجمهوري آن اتفاق مهم را رقم زد در سال90 و درانتخابات مجلس خود را از فضاي سياسي كنار كشيده بود.
به همين دليل انتخابات مجلس نهم به صورت كاملا يك طيفي برگزار شد. مشكل مهم ديگر مجلس نهم عدم انسجام اصولگرايان به عنوان جريان حاكم بر فضاي مجلس بود. اصولگرايان كه با رقيب جدي درزمان انتخابات مواجه نشده بودند به سازماندهي تشكيلات خود نپرداختند و موفق نشدند براي ميانمدت و بلندمدت برنامهريزي متناسب با مشكلات كشور صورت بدهند. فقدان تضاربآرا و دگرانديشي در فضاي مجلس نهم بهدليل عدم حضور اصلاحطلبان مشهود بود.
* وزير كشور و برخي از مقامات عاليرتبه دولتي به شكلهاي مختلف نسبت به ورود پولهاي كثيف به انتخابات مجلس هشدار دادهاند. چرا در چنين مقطعي مقامات دولت نسبت به ورود پول كثيف هشدار ميدهند؟ چه كساني و به چه هدفي قصد دارند با پول كثيف بر فضاي انتخابات تاثير بگذارند؟
** در انتخابات كشور ما مساله هزينههاي انتخاباتي براي كانديداهاي مختلف مسالهاي جدي و حياتي بوده است. از اين نكته نيز نبايد غافل شد كه قوانين انتخاباتي ما فاقد سازوكارهاي لازم براي نظارت بر هزينههاي انتخاباتي بوده است. همانطور كه آقاي پورمحمدي وزير محترم دادگستري هم عنوان كردند منظور از پولهاي كثيف صرفا به پولهاي مربوط به قاچاق موادمخدر و تخلفات بانكي و مالي خلاصه نميشود و شامل پولهاي كثيف سياسي و اجتماعي هم ميشود.
مسئولان بايد نسبت به تمامي پولهايي كه در انتخابات هزينه ميشود احساس مسئوليت كنند و تمام كانالهاي مربوطه را به شكلهاي مختلف كنترل و مديريت كنند. به نظر من عامل مهمي كه در انتخابات ايجاد فساد ميكند و فضاي انتخابات را خدشهدار ميكند پولهايي است كه از سوي عدهاي به برخي از كانديداها واگذار ميشود. اين مساله بخصوص در مناطق محروم و مناطقي كه از نظر فرهنگي تاثيرپذيري بالايي دارند گاه مشاهده شده است. به همين دليل در انتخابات آينده مسئولان وزارت كشور بايد نسبت به اين مساله اهتمام ويژه و جدي داشته باشند.
البته اينگونه اقدامات بهمعناي ورود «پول كثيف» نيست بلكه «پول بيتالمال» است. بنده معتقدم تاثير منفي «پول بيتالمال» بر فضاي انتخابات بهمراتب از تاثير پول قاچاق موادمخدر سنگينتر و مخربتر است. اين مساله كه برخي تلاش كنند از طريق پول بيتالمال بر انتخابات تاثير بگذارند مساله بسيار مهمي است كه نظارت مسئولان مربوطه را ميطلبد.
دليل اين مساله هم اين است كه پول كثيف به هر حال از راههاي نامشروع به دست آمده درحالي كه پول بيتالمال متعلق به تمامي مردم كشور و افراد نيازمند است كه داراي جايگاه بسيار بالايي در دين مبين اسلام و قانون اساسي است. استفاده از پول بيتالمال براي انتخابات مجلس مصداق بارز ضايع كردن «حقالناس» است. به همين دليل من معتقدم بايد يك مطالعه عميق و گسترده در اين زمينه صورت بگيرد تا احيانا كانالهايي كه در گذشته عدهاي از آن سوءاستفاده كردهاند، مسدود شود.
* آيا مسئولان دولت آقاي روحاني نسبت به اين مساله احساس خطر كرده كه درحالي كه چند ماه به برگزاري انتخابات باقي مانده نسبت به اين مساله هشدار دادهاند؟
** به نظر من دولت در اين زمينه مواضع صريح و شفافي اتخاذ نكرده كه بتوان تشخيص داد مقصود چه بوده است. با اين وجود هنگامي كه كمك مالي محمدرضا رحيمي به عنوان معاون اول دولت گذشته به برخي از نمايندگان افشا شد فضاي سياسي كشور دچار نوعي نگراني شد. محمدرضا رحيمي در نامهاي كه عليه احمدينژاد نوشت به صراحت عنوان كرد كه اين اقدام با هماهنگي صورت گرفته است.
پس از اين ماجرا نيز تمام اصولگرايان به صورت قاطع و محكمهپسند اين مساله را تكذيب نكردند و ظاهرا از پاسخگويي درباره چرايي اين مساله طفره رفتند. ماجراي اين كمك مالي نيز به اين صورت بود كه مقامات دولتي از نفوذي كه داشتند استفاده كرده و از اين طريق به برخي از نمايندگان يك جريان كمك كردهاند. در نتيجه عامل اصلي هشدار مقامات دولتي، دخالتهاي نابهجاي برخي درگذشته بوده كه باعث شده مسئولان دولت آقاي روحاني نسبت به اين مساله واكنش نشان بدهند.
* زمزمههايي مبني بر حضور جداگانه حاميان دولت آقاي روحاني در انتخابات مجلس آينده به گوش ميرسد. به نظر شما آيا حاميان آقاي روحاني كه شامل برخي اصولگرايان معتدل و اصلاحطلبان ميانهرو ميشود با اصلاحطلبان به عنوان جريان اصلي حامي دولت آقاي روحاني در دو صفبندي جداگانه وارد انتخابات خواهند شد؟
** معتقدم چنين اتفاقي نخواهد افتاد و حاميان آقاي روحاني نيز به جمع اصلاحطلبان خواهند پيوست، چراكه سياست اصلاحطلبان براي انتخابات آينده مبتني بر وحدت و انسجام درونسازماني و جلوگيري از تشتت و تفرقه خواهد بود. در شرايط فعلي نوعي عقلانيت مبتني بر خردجمعي در بين اصلاحطلبان به وجود آمده كه اصلاحطلبان حتما و قطعا با يك ليست انتخاباتي وارد كارزار انتخابات مجلس آينده شوند. بنابراين اگر حاميان آقاي روحاني و اصلاحطلبان بهصورت جداگانه وارد انتخابات مجلس شوند عقلاني و منطقي نيست و سبب تضعيف دولت در آينده خواهد شد.
به هر حال هيچ حزب خاص و تعريفشدهاي حامي اصلي دولت آقاي روحاني نيست و اين اصلاحطلبان هستند كه وظيفه دفاع و حمايت از دولت را برعهده گرفتهاند. آقاي روحاني هم بهخوبي به اين نكته آگاهي دارد كه اگر قصد داشته باشد در مجلس آينده حامياني داشته باشد بايد به اصلاحطلبان تكيه كند. در اين بين برخي از اصولگرايان به واقعگرايي سياسي نزديك شدهاند و فاصله خود را با اصلاحطلبان كمتر كردهاند. اين عده شامل تكچهرههاي خاصي است كه البته داراي تشكل منسجم و قابلاتكايي نيستند. در برخي از شهرهاي بزرگ ميتوان ائتلافهايي تشكيل داد كه برخي از چهرههاي شاخص و متعادل اصولگرا در كنار اصلاحطلبان حضور داشته باشند.
به عنوان مثال آقاي علي مطهري كه يك اصولگراست و بهخصوص در مسائل فرهنگي ديدگاههايي متفاوت نسبت به اصلاحطلبان دارد، بهدليل تعهد و واقعنگري نسبت به مسائل مردم ميتواند در ليست اصلاحطلبان قرار بگيرد. به هر حال در شرايط فعلي هيچ حزب خاص و تعريفشدهاي از آقاي مطهري به عنوان يك نماينده عدالتخواه و مردمي حمايت نميكند. در نتيجه اصلاحطلبان كه خود را متعهد به منافع مردم ميدانند ميتوانند از شخصيتهاي ارزشمندي چون آقاي مطهري استفاده كنند و ايشان را در ليست خود جاي بدهند. البته به جز آقاي مطهري برخي افراد ديگر در بين جريان اصولگرا هم وجود دارد كه از پتانسيل قرارگرفتن در ليست اصلاحطلبان بهدليل واقعنگري سياسي و اجتماعي برخوردارند.
* ارزيابي شما از صفبندي انتخابات آينده چيست؟ چه گروههايي در انتخابات آينده حاضر خواهد بود؟
** به نظر من سه گروه اصلاحطلبان، اصولگرايان سنتي و اصولگرايان تندرو، صفبندي سياسي مجلس آينده را شكل خواهند داد. از نظر بنده حاميان آقاي احمدينژاد حضور كمرنگي در انتخابات داشته باشند اما آقاي احمدينژاد و نزديكان ايشان داراي سازماندهي و جايگاه مردمي نيستند. اگر اين عده قصد داشته باشند به فعاليت در انتخابات مجلس بپردازند بايد در يكي از گروههاي سياسي به مانند جبهه پايداري ادغام شوند. البته در اين زمينه جبهه پايداري هم حاضر نخواهد بود با مارك و برند آقاي احمدينژاد در انتخابات شركت كند و فاصله خود را با هواداران احمدينژاد حفظ خواهد كرد.
شايد در ظاهر تندروهاي سياسي در جبهه پايداري خلاصه شود اما در پشتپرده يك مجموعه منسجم از تندروهای اصولگرا حمايت ميكند. اين عده كساني هستند كه در شرايط فعلي با نام دلواپسي در فضاي سياسي شناخته ميشوند. نكته مهم اينجاست كه طيف سوم انتخابات آينده هيچ نام مشخصي براي خود انتخاب نكردهاند. در اواخر دولت آقاي احمدينژاد و همزمان با انتخابات رياستجمهوري سال92عملا اصولگرايان به دو دسته اصولگرايان سنتي و تندرو تقسيم شدند.
با اين وجود به جز جبهه پايداري كه بخشهايي از تندروهای اصولگرا را در بر ميگيرد ماهيت بقيه تندروها مشخص نيست و ظاهرا در پشتپرده به فعاليت خود ادامه ميدهند. در همايشي كه درباره مذاكرات هستهاي برگزار شد اين عده به نام«دلواپسان» در ادبيات رسانهاي كشور شناخته شدند. اين عده بايد براي خود در آينده جايگاه قابل تعريف و مشخصي را در نظر بگيرند.
* به نظر شما اصلاحطلبان براي تأیید صلاحیت کاندیداهای خود چه استراتژي بايد در پيش بگيرند؟
** مساله تأیید صلاحيت اصلاحطلبان يكي از جديترين موضوعات پيش روي اصلاحطلبان است. اصلاحطلبان بايد نسبت به تمامي احتمالهاي انتخابات پيش رو هواداران خود را آگاه و مطلع كنند تا يك فضاي مشاركتي براي انتخابات مجلس آينده شكل بگيرد. سابقه نشان داده كه در شرايطي كه فضا براي انتخابات مشاركتيتر و فراگيرتر است به همان اندازه دامنه صلاحيتدارها بیشتر میشود و جنبههاي مناسبتری به خود ميگيرد. مساله بعدي كه در اين زمينه حائز اهميت است، چگونگي ليستبندي و افرادي است كه در ليست اصلاحطلبان قرار ميگيرند. اصلاحطلبان بايد در اين زمينه از هرگونه افراط و تفريط پرهيز كنند.
يعني در مرحله اول در میان اصلاحطلبان و كساني كه صلاحيت نمايندگي دارند باید وارد عرصه انتخابات شوند. در مرحله دوم نيز نبايد همه نيروهاي اصلاحطلبان وارد عرصه انتخابات شوند. افرادي از اصلاحطلبان بايد در انتخابات حضور پيدا كنند كه با لحاظ همه موارد ،شانس برنده شدن بیشتری دارند. اصلاحطلبان ميتوانند از يك تاكتيك جديد استفاده كنند و بهجاي چهرههاي مطرح خود از چهرههايي جديد و جوان در ليست خود استفاده كنند. اين مساله از دو جهت داراي اهميت است؛ اول اينكه وجهه چهرههاي مطرح حفظ ميشود و دوم اينكه چهرههاي جديد و جوان كه داراي تواناييهاي بالايي هستند ميتوانند نشاط سياسي كشور را بالا برده و عامل مهمي براي خدمت بيشتر به مردم باشند.
* آيا اصلاحطلبان توقع دارند آقاي روحاني كه با حمايت قاطع اصلاحطلبان به رياستجمهوري رسيده در زمينه تأیید صلاحیت اصلاحطلبان رایزنی کند؟
** وظيفه دولت از هماكنون آغاز شده است. دولت بايد در زمينه برگزاري انتخابات رقابتي بهصورت قاطع ورود پيدا كند و اجازه ندهد فضاي غيررسمي و «پشتپرده» بر فضاي انتخابات تاثير بگذارد. اصلاحطلبان از دولت آقاي روحاني انتظار دارند بسيار جدي و قانوني رفتار كند. دولتها معمولا برگزاركنندگان انتخابات هستند. دولت آقاي روحاني هم اعلام كرده است كه قصد ندارد به بحث انتخابات ورود كند. البته جريانهاي حامي دولت مانند احزابي كه به دولت به نحوي منتسب هستند در زمينه انتخابات فعاليت خود را آغاز كردهاند.
با اين وجود اصلاحطلبان تلاش ميكنند از تمام پتانسيلهاي موجود درجهت پيروزي در انتخابات استفاده كنند. دولت آقاي روحاني نيز بههر حال دولتي برآمده از جريان اصلاحطلبي است و اين مساله بر همگان آشكار است. يعني اينكه جنس دولت از جنس اصلاحطلبي دور و غريب نيست. اين اصلاحطلبان بودند كه در انتخابات رياستجمهوري باعث پيروزي آقاي روحاني شدند. در شرايط فعلي هم جريان اصلاحطلبي و هم دولت با يك رقيب سياسي مشترك روبرو هستند كه همين عامل سبب هرچه نزديكترشدن اصلاحطلبان به حاميان آقاي روحاني شده است.
هم اصلاحطلبان و هم دولت دوست دارند كه برنامههاي دولت با مشكلات كمتري در مجلس آينده مواجه شود و به همين دليل تلاش ميكنند سهم بيشتري از کرسیهای نمایندگی در مجلس آينده را به دست بياورند. از سوي ديگر تحولات اجتماعي و سياسي امروز كشور مقتضاي اين مطلب است كه قواي مقننه و مجريه بيش از گذشته به هم نزديك و همراه باشند و به همين دليل هم دولت و اصلاحطلبان تلاش ميكنند كه مسير تحولات كشور به شكلي پيش برود كه كشور بيش از هر زماني به وحدت و هماهنگي در همه زمينهها برسد.