* قبل از اینکه وارد سوالات اصلی این گفت وگو بشویم، مایلم گزارشی از عملکرد کنسولگریها بویژه کنسولگری کربلا داشته باشیم تا زائران عتبات عالیات درجریان برخی از موارد مربوط به خودشان قرار بگیرند.
** طبیعتا با توجه به شرایط فعلی که عراق در آن قرار گرفته تمایل مردم این کشور برای سفر به ایران چه از لحاظ سیاحتی و زیارتی و اقتصادی چندین برابر شده و ایران به عنوان هدف اول زیارتی و گردشگری مردم این کشور مطرح است. مثلا سال 93 به همان دلایلی که گفته شد سال بسیار شلوغ و پر کاری برای ما بود. به طوری که در سال 92 در کربلا حدود 231 هزار ویزا برای خانوادههای عراقی صادر کرده ایم ولی همین آمار نشان میدهد که با یک رشد 34 درصدی در سال 93 این رقم به 308 هزار و 500 مورد رسیده است.
البته این را باید در نظرداشته باشید این آمار فقط مختص کربلا است و حال آنکه در کل عراق 6 سرکنسولگری داریم که آمارها نشان میدهد که در طول سال 93 بیش از 2 میلیون نفر عراقی به کشورمان سفر کردهاند.
به خاطر اهمیت این موضوع سرکنسولگریها تمام تلاش هایشان را متوجه آسان کردن صدور روادید کردهاند و در کمترین زمان ممکن یعنی 24 ساعت کار متقاضیان را بدون هیچگونه محدودیت و درخواست استعلام از مرکز راه میاندازند. مردم خیلی راحت به ما دسترسی دارند و کارشان انجام میشود به طوری که برای سهولت ارتباط مستقیم مراجعه کنندگان با سرکنسولگری روی زنگ ورودی کنسول این موضوع را یادآوری کرده ایم تا مراجعه کنندگان بدون پاسخ و حل مشکلشان برنگردند.
حدود 10 شرکت ایرانی در زمینه عمرانی در کربلا فعال هستند که به مرور زمان این شرکتها توسعه خواهند یافت. در همین رابطه فقط در سال 93 حدود 3 هزار نفر ایرانی در کربلا مجوز اقامت گرفتهاند که امور کنسولی آنها نیز از قبیل صدور شناسنامه، کارت ملی، ثبت ازدواج و دیگر مواردی که مربوط به امور سجلات میشود به اینجا مراجعه میکنند و خدمات دریافت میکنند.
* وقتی برای اولین بار خبر راهپیمایی اربعین حسینی در مسیرهای اعلام شده روی خط خبری خبرگزاریها قرار گرفت نه تنها تکفیریها را غافلگیر کرد، بلکه رسانههای خارجی وابسته به صهیونیستها را نیز بهت زده کرد. حتی عدهای از تحلیلگران داخلی و خارجی از این راهپیمایی به عنوان یک عملیات بزرگ علیه داعش و حامیانش یاد کردند که بیشک اگر نبود وحدت عمل همه ارگانها و نهادها چنین حماسهای با این کیفیت رخ نمیداد. کنسولگری کربلا تا چه اندازه خود را در این عملیات بزرگ سهیم و موفق میداند و چه نمرهای به آن میدهد؟
** به نظر من این راهپیمایی باید به عنوان بزرگترین اجتماع دنیا ثبت شود. اربعین حسینی سال گذشته طولانیترین و بزرگترین سفرهای بود که در دنیا مثل آن دیده نشده است و چون به عشق آقا ابا عبدالله (ع) بود از یک عظمت و ویژگی خاصی برخوردار شد. آمار رسمی ما نشان میدهد که بیش از 5/1 میلیون ایرانی برای راهپیمایی اربعین از مرزهای کشورمان وارد عراق شدهاند اما از آنجا که هجوم مردم باعث بازشدن به یکباره مرزها شد حدود نیم میلیون نفر هم بدون آنکه ثبتی و کنترلی در کار باشد وارد عراق شدند.
طبیعی است مدیریت این جمعیت غیرقابل انتظار کاربسیار سخت و مشکلی بود، اگرچه قبل از فرا رسیدن اربعین با تشکیل ستاد و جلسات مختلف و پی گیریهای مختلفی که با مسئولان درایران و کربلا داشتیم برای هرچه بهتر بر گزارشدن این مراسم حماسه ساز تلاش زیادی شد، به طوری که درطول ایام برگزاری اربعین که دو هفته طول میکشد، کل همکاران ما 24 ساعته تعطیلات جمعه و پنجشنبه و روز اربعین مشغول خدمات رسانی بودند. مشکلات عدیدهای وجود داشت که شاید حل بسیاری از آنها برعهده کنسولگری بود، از بحث رسیدگی به گمشدگان و رسیدگی به گذرنامهها و مدارک گمشده، رسیدگی به مشکلات مالی زائران، ارتباطات تلفنی آنها با خانواده هایشان در ایران گرفته تا صدور برگه عبور برای کسانی که مشکلات ورود به کشور را به خاطرمفقود شدن گذرنامه هایشان داشتند همه و همه اینها در کنسولگری و با کمک کارمندان آن و برخی نهادهای دیگر انجام شد.
مشکلات بعد از روز اربعین و پایان مراسم هم برای خودش سختیهای خودش راداشت. مثلا برطرف کردن مسائل مربوط به زائرانی که در بیمارستانها بستری بودند یا فوت کرده بودند و یا افرادی که به علت نداشتن پول از رفتن به مرز جا مانده بودند از کارهای بسیار دشواری بود که با توجه به امکانات محدود کنسولگری صورت گرفت. در جریان این راهپیمایی تعداد زیادی گذرنامه، شناسنامه، کارت ملی و پاسپورت و حتی کارت خدمت و بسیاری دیگر از مدارک که به بالغ بر 3 هزار فقره به دستمان رسیده بود به تهران رساندیم تا به دست صاحبانشان برسانند.
* تحلیلهای مختلفی در باره آثار مثبت راهپیمایی اربعین مطرح شده است شما چه نظری در این رابطه دارید؟
** این راهپیمایی تبعات بسیارمثبتی از لحاظ سیاسی و اجتماعی داشت، بیرق اقتدار جهان اسلام و شیعه را در دنیا بالا برد و پایداری ملتها و مسلمانان اعم از شیعه و سنی و حتی مسیحی را بالا برد و به اهتزاز درآورد و از جلوههای ویژه این راهپیمایی بود، ولی آنچه بیشتر ملموس بود و هنوز آثار آن مشهود است و برای مردم عراق قابل لمس، امنیت کربلا بود که بعد از این راهپیمایی به وجود آمد در حالی که قبل از آن امنیت در کربلا نگرانکننده بود.
این امنیتی که به وجود آمد باعث آرامش خاطر مردم کربلا شد. باید به نکته بسیار مهمی اشاره کنم و آن همراهی کامل مردم کربلا در استقبال از میهمانان خود بود. مردم کربلا در عرض دو هفته از 15 میلیون زائر پذیرایی کردند بدون آنکه دیناری از دولت پول دریافت کرده باشند. از لحاظ اقتصادی اربعین نشان داد که مردم توان تدارکات میلیونها نفر را دارند و فقط باید ساماندهی و سازماندهی شوند.
* برای راهپیمایی اربعین امسال چه تدابیری اندیشیده شده؟
** درحال حاضر تمام کم و کاستیهای راهپیمایی سال گذشته مورد بررسی قرارگرفته و طبقه بندی شده است. چند روز پیش هم گروهی ازچند ارگان مختلف به عراق آمدهاند و در حال بررسی و جمعبندی اربعین سال گذشته برای طراحی راهپیمایی اربعین امسال هستند که امیدواریم با جلساتی که در این رابطه در بغداد با سفیر کشورمان خواهیم داشت، بتوانیم راهپیمایی امسال را خیلی بهتر و بدون نقص و کاستی برگزارکنیم.
* با توجه به تعدد مرجعیت ( با سلایق مختلف) درعراق آیا مردم در دفاع از کشورشان در برابر متجاوزین تکفیری وحدت نظر دارند؟
** بله، کشورعراق به رغم اینکه کشوری است که دارای قومیتهای کرد، سنی و شیعه است و حزبهای زیادی در آن فعال هستند، ولی در زمینه دفاع از کشورشان و در زمینه مقابله و ایستادگی در برابر تکفیری و داعشی کاملا وحدت نظر دارند، چو ن بحث حیثیت و امنیت کشورشان و حفظ تمامیت ارضی کشورشان مطرح است، لذا تمام فرق، گروهها و احزاب و جناحها در کشور عراق با تاسی از فرمان مرجعیت و روحانیت بویژه تبعیت محض از فتوای مرجع عالیقدر آیتالله سیستانی با هم یک پارچه عمل کردند و در کنار هم و با وحدت با تشکیل لشکر مردمی در مقابل دشمنان ایستادگی کردند و نشان دادند که همه در این زمینه دغدغههای مشترک دارند. به شکرخدا همین وحدت نتایج بسیار خوبی به همراه داشته و همانطور که میبینید بعد از این فتوا بود که داعش، حساب کارخود را کرد و هرروز بنای عقب نشینی دارد و ما شاهد آزادسازی بسیاری از سرزمینهای اشغالی از سوی ارتش و نیروهای مردمی عراق هستیم.
* در این رابطه کنسولگریهای کشورمان چه نقشی را ایفا میکنند و مکانیزم کارشان در ایجاد این وحدت چگونه است و تاکنون چه اندازه موفق بودهاند.
** از روزی که داعش به کشورعراق حمله کرد دولت عراق از همه ملتها درخواست کمک کرد و قطعا انتظارش از همسایگانش بویژه ایران بیشتر بود و به راحتی قابل درک بود که در این فراخوانی کشورایران به خاطر آن مشترکات بسیار قوی که پیش از این اشاره کردم در اولویت قرار داشت. ما نیز در ارتباط با تروریزم بیشتر از جاهای دیگر صدمه دیدهایم بلافاصله حسن نیتمان را در مقابله و مبارزه با داعش نشان دادیم و در زمینه مشاورت و کمک به عراق در زمینههای مختلف لجستیکی و پشتیبانی وارد عمل شدیم و رسما هم اعلام کردیم که تا نابودی کامل داعش و تکفیریها پشت سر عراق خواهیم ماند.
این عهد و پیمان ما نشاندهنده حسن نیت جمهوری اسلامی ایران برای حفظ و صیانت از امنیت ارضی ملت عراق و حفظ استقلال عراق است. ما حسن نیتمان را به عراق نشان دادیم و آنها هم قطعا متقابلا اعتقاد به این مسئله دارند و خودشان هم بارها به این نکته اشاره کردهاند که جمهوری اسلامی اولین کشوری است که حسن نیت خودش را نسبت به عراق نشان داد. این حسن نیت هم برای مردم عراق روشن است و هم برای مردم خودمان چون به ضرس قاطع معتقدیم که استقلال، تمامیت ارضی و حفظ حاکمیت عراق برای جمهوری اسلامی ایران یک اصل است. نه تنها در مورد عراق بلکه هیچ چشم داشتی به هیچ کشوری نداریم و این هم ریشه در اعتقادات ما دارد.
* همانطور که فرمودید این مسئله جزو اعتقادات ماست، حضرت امام از همان ابتدای پیروزی انقلاب هم در نقشه راهی که برای سیاست خارجی کشورمان ترسیم فرمودند بر همین نکته تاکید داشتند که به هیچ وجه قصد کشورگشایی نداریم، بلکه هدف اصلی ما مبارزه تا رفع فتنه در کل جهان است. آیا همین سخن امام (ره) نشاندهنده حسن نیت جمهوری اسلامی نیست؟. علاوه براین باید این را هم در نظرداشت که آیتالله سیستانی و سید حسن نصرالله نیز بارها ایران را محور وحدت و دارای حسن نیت دانستهاند؟
** حضرت امام اوایل انقلاب یک نکته بسیار ظریفی را در این رابطه مطرح کردند وهمواره برآن تاکید میکردند و آن اینکه، یک خبرنگاری در سال 58 از حضرت امام سوال کردند که منظورشما از صدور انقلاب چیست؟. آیا منظورتان از صدور انقلاب کشورگشایی است؟! امام (ره) نقل به مضمون فرمودند؛ نهخیر. ما چشم داشت به هیچ کشوری نداریم و هدفمان از صدور انقلاب به تسخیردرآوردن قلوب ملتهاست، نه خاک آنها. منظور ما از صدورانقلاب ایجاد وحدت و یکپارچگی و روحیه مبارزهجویی در میان مستضعفین در مقابل مستکبرین است نه اینکه بخواهیم کشوری را اشغال کنیم یا بنای تشکیل یک امپراطوری داشته باشیم.
بنابراین برخلاف نظرات شیطنت آمیز دشمنان صدور انقلاب ما به این معناست که راه انقلاب را به دیگران نشان بدهیم تا بتوانند از اسارت مستکبرین آزاد شده و با ایستادن روی پای خود مستقل زندگی کنند. ما میگوییم هر انسانی در طول زندگی اش باید با استکبار و هرگونه تکبر و خودخواهی و زیاده طلبی مبارزه کند، امروز هم هدف ما همین است، فردا هم که بیاید همین خواهد بود تا امام زمان (عج) ظهور بفرمایند.
باید این را بدانیم که جنگ بین حق و باطل تمام شدنی نیست، تفاوتش در این است که با پیروزیهای پی درپی مجاهدین فی سبیل الله تنها این خاکریزها هستند که جابه جا میشوند و خط مقدم حق رفته رفته جلوتر میرود و باطل به حول قوه الهی عقب نشینی میکند. همانطور که امروز در سوریه و عراق و حتی فلسطین اشغالی و لبنان شاهد و ناظر هستیم.
* در مورد محبوبیت رهبرمعظم انقلاب در بین مردم عراق چه نظری دارید. یا به تعبیردیگر مثلث حضرت آقا و آیتالله سیستانی و سید حسن نصرالله چه جایگاهی در میان مردم عراق دارند؟
** مقام معظم رهبری و کل مراجع و بزرگان دین در میان عموم مسلمانان عراق بویژه در بین شیعیان از محبوبیت ویژهای برخوردار هستند، طبیعی است که اگر یک مرجعی باشد که ویژگی خاص تری نسبت به دیگران داشته باشند اقبال مردمی بیشتری خواهد داشت. حضرت امام در زمان خودشان یک مرجعی بودند در کنار خیلی مراجع دیگر که همه قابل احترام بودند، ولی حضرت امام از یک جایگاه ویژهای برخوردار بود به خاطر ویژگیهایی که داشتند. حضرت امام یکه و تنها در مقابل استکبار ایستادگی کردند و انقلاب اسلامی را با تشکیل حکومت اسلامی همراه کردند. قطعا این ویژگی امام باعث شد که در دنیا در بین مراجع و بزرگان دین از یک شاخصه بالاتر و والاتری برخوردار باشند و آن رهبری این انقلاب بود.
در حال حاضر هم، نام رهبر معظم انقلاب هم نه تنها در عراق و در بین شیعیان بلکه در بین برادران اهل سنت یا حتی در بین غیرمسلمانها در آمریکای لاتین مطرح میشود، به عنوان فردی معرفی میشود که روحیه استکبارستیزی دارد و به عنوان یک فرد شاخص، انقلابی یک فرد خداجوی و فردی مبارز مطرح میشود. خب در عراق به طریق اولی جایگاه ویژهای دارد، به طوری که حضرت آقا در همه شهرها و استانهای شیعه نشین و سنینشین عراق از محبوبیت خاصی برخوردار است. از طرف دیگر همین محبوبیت را حضرت آیتالله سیستانی دارند (به رغم وجود مراجع متعدد در عراق) ایشان یک ویژگی خاصی دارد که همه شیعیان و حتی غیرشیعیان تابع ایشان بوده و حرف شنوی از ایشان دارند.
مثلا در سال گذشته فتوای ایشان باعث یک حرکت انقلابی و حماسه آفرین در میان مردم این کشور برای مبارزه با داعش شد. اصلا با این فتوا بود که روند جنگ و مبارزه با داعش کاملا عوض شد، یعنی ماجرا وارد یک جریانی نو و تاریخی جدیدی شد و حرکت عظیمی در مردم به وجود آمد.
شما حساب کنید همین شرایط هم برای سید حسن نصرالله در جهان عرب و در لبنان وجود دارد و امید و عشق فلسطینیها که سنی هم هستند به ایشان است و به دلیل ویژگیهایی که سید حسن نصرالله دارد و روحیه ستیز و مبارزه جویی که با اسرائیل واستکبار جهانی دارد، اونیز در بین همه علمایی که در آن خطه هستند مقبولیت کامل دارد. بنابراین به راحتی میتوانیم بگوییم که وجود این سه بزرگوار، باعث ایجاد مقاومت مستمر و یکپارچه و ایستادگی مسلمانان جهان اعم از شیعه و سنی در مقابل زیاده خواهیهای استکبار، اسرائیل و همچنین تقویت جبهه مقاومت شده است.
* چند شب پیش صدها نفر از جوانان از استانهای مختلف عراق با لباسهای متحد الشکل و با دردست داشتن پرچم عراق خودشان را به مقابل حرم ابا عبدالله رسانده بودند و دقیقا به شیوه رزمندگان خودمان با شورو حال زیادی و سردادن شعارهایی مثل «لبیک یا حسین» وارد حرم شدند و جالب اینکه ساعاتی زائرین را تحت تاثیر خود قرار داده بودند و اشک شوق بود که بر چهره جمعیت انبوه زوار ایرانی و غیرایرانی دیده میشد. قطعا این مسئله و این شور و شوق برای رفتن به جبههها نشات گرفته از این فتوا باید باشد چون به نظر میرسد که قبل از فتوای آیتالله سیستانی چنین مسائلی نبود؟
** بله، در هر حرکت انقلابی و دینی و مذهبی که در عراق و حتی ایران خودمان میبینید، مراجع حتما پشت سر قضیه هستند و حرکتهایی هم که مراجع پشت سر آن هستند، قطعا نتیجه بخش و مقاومت آفرین میشود. فتوای مراجع، پشتیبانی و حمایت مراجع همیشه باعث شده که حرکتهای مذهبی در عراق هدفدار بشوند و این فتواها ویژگی خاصی دارند که با همه حرکتهای دیگری که در کل دنیا چه در اعتراض و چه در حمایت صورت میگیرد.
تفاوت عمدهای دارد و آن اینکه آن حرکتها چون بیشتر جنبه دنیوی و مادی دارد زود از بین میرود یا به فراموشی سپرده میشود اما وقتی یک مرجع تقلید یک دستوری را صادر میکند، فوری از جنبههای مادی خودش خارج شده و روحیه انقلابی و دینی ، رنگ اعتقاد به خودش میگیرد و تبدیل به حرکت خدایی و الهی میشود فتوای آیتالله سیستانی در عراق باعث ایجاد چنین حرکتی در بین نیروهای مردمی شده است که امیدواریم آینده خوبی را به دنبال داشته باشد.
* حضرتعالی به عنوان سرکنسول کشورمان در کربلا خلاءهای موجود برای سرعت بخشیدن در پیروزی برداعش در منطقه در چه مواردی میبینید؟
** یکی از این عوامل شیطنتهایی است که از جانب رژیم صهیونیستی در ایجاد تفرقه میان مسلمانان بویژه تلاش برای به راه انداختن جنگ شیعه و سنی است. ما الان شاهد جنگ و مبارزه مردم عراق، سوریه، لبنان و اخیرا یمن با نیروهای القائده، داعش و نیروهای تکفیری هستیم. دو جبهه کاملا مشخص رو به روی هم هستند، اما رژیم صهیونیستی با شیطنتهایی که میکند میخواهد جنگ اصلی مسلمانان با داعش و تکفیریها را تبدیل به جنگ میان شیعه و سنی کند.
در راس این فتنه هم انگلیسیها و اسرائیلیها و عوامل آنها در منطقه قرار دارد همین مسئله یکی از عواملی است که شکست داعش و تکفیریها را عقب انداخته است. مسئله دوم کمکهایی است که به داعش میشود. کمکهای انسانی، لجستیکی، اسلحه از همه نوع از جانب ابرقدرتها و دولتهای منطقهای و فرا منطقهای به داعش سرازیر میشود تا به هر نحو ممکن جلوی پیروزی و پیشروی نیروهای عراقی و سوری را در جنگ علیه داعش بگیرند، لذا همین کمکها و اختلاف افکنیها و انحراف جنگ از تکفیری به بحث شیعه و سنی باعث شده که خلأهایی را به وجود بیاورد که این خلأها باعث دیررس شدن پیروزیها شده است.
از طرف دیگر شما شاهدید ائتلافی که امروز علیه داعش ایجاد شده آن وظیفه اصلی خودش را در جنگ با داعش انجام نمیدهد. و میتوان گفت وبرخی از گزارشهایی که خودتان نیز بعضا مشاهده میکنید اینها حتی در بعضی جاها به جای نیروهای داعشی نیروهای عراقی را بمباران میکنند!. اینها به این هم بسنده نمیکنند بلکه عدهای را بسیج کردهاند و در سطح دنیا از اروپا گرفته تا آمریکا از همه جا نیرو جذب میکنند و به کمک داعش اعزام میکنند و کشورهای مرتجع منطقه هم تا میتوانند برای رسیدن به این هدف پول هزینه میکنند.
* چرا داعش با این سرعت توانست پیشروی کند؟
** اول اینکه از اصل غافلگیری استفاده کرد و شاید عراقیها فکر نمیکردند که چنین اتفاقی بیفتد. دوم با توجه به اینکه داعش در کشور سوریه از مدتها پیش حضور فعالی داشت آن هم در منطقهای که هم مرز با کشور عراق بود و دسترسی به عراق داشت از مدتها قبل ورود به عراق را برنامهریزی میکرد و خیلی راحت میتوانست داخل عراق را رصد کند، به طوری که به راحتی توانستند اوضاع را برای تجاوز همه جانبه تحت کنترل خود گرفتند. در جنگ خودمان با صدام هم شاهد همین مسئله بودیم ما تا به خودمان بجنبیم نیروهای صدامی صدها کیلومتردر داخل خاک ما پیشروی کرده بود .
* در مورد جنگ خودمان عوامل خیانت هم دیده میشد.
** خب در مورد عراق هم میتواند همین مسئله خیانت وجود داشته باشد. همانطور که خودتان میدانید، تکریت محل تولد صدام بوده و بعثیها در این استان مرکزیت دارند، آنها بهعلاوه کسانی که از ناراضیان حکومت فعلی عراق هستند خیانت کردند. بنابراین اصل غافلگیری، حضور داعش در مرز سوریه با توجه به همسایگی سوریه با عراق و سوم خیانت سران ناراضی دولت و عناصر باقیمانده حزب بعث باعث پیشروی سریع داعش در کشورعراق شده است.
* فکر نمیکنید قدرت تبلیغاتی و رسانهای داعش بالاتر از قدرت نظامی اش باشد و همین مسئله باعث پیشرویهای سریعش در عراق و سوریه شد. اگر چنین است پس چرا ما در این رابطه ضعیف عمل میکنیم و قدرت رسانه ایمان در منطقه را تقویت نمیکنیم؟
** داعش در کنار همه آن امتیازاتی که گفته شد دارد و به راحتی به دست میآورد قدرت رسانهای استکبار هم بهطور تمام قد در اختیارشان قرار دارد. در حالی که ما میدانیم امروز جنگ رسانهای و جنگ تبلیغاتی خیلی پیشرفت کرده است. امروز رسانهها به دلیل اینکه دنیا به دهکده جهانی تبدیل شده در زمینه پیروزیهای نظامی نقش مهمی را ایفا میکنند. همانطور که میبینید درجنگ رسانهای که به راه انداختهاند برای تضعیف روحیه نیروهای رزمنده و مردمی و ارتش عراق با طرح مسائل دروغ و بزرگنمایی یک سخن نسنجیده یا نشان دادن صحنههای وحشتناک از کشتار غیرمتعارف از مسلمانان ایجاد وحشت میکنند تا در نهایت نگذارند خانوادههای رزمندهای که میخواهد بجنگد و دشمن را از خاکش براند، روحیه رزمندگی اش را حفظ کند. این یکی از شگردهای ناجوانمردانه رسانههای استکباری در جهان امروزاست که با دستاویزشدن به رسانه و قدرت رسانهای که در اختیار دارد دست به این ترفندها میزند.
* با این اوصاف فکر نمیکنید یکی دیگر از خلأهای موجود در جنگ با داعش نبود قدرت رسانهای خودمان در این عرصه باشد؟
** تنها میتوان گفت و اذعان کرد که قدرت رسانهای و تبلیغات رسانهای در پیروزی یک جنگ میتواند مفید و موثرواقع باشد. اینکه این مسئله به چه نحوی میتواند میسر شود، مربوط به مسئولانی است که در این رابطه تخصص دارند و باید بنشینند و ببینند که چگونه میتوانند از قدرت رسانهای خود استفاده بکنند.