تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۲  ، 
کد خبر : ۲۷۵۹۹۰

بايدها و نبايدهاي مطبوعات و رسانه ملی در نگاه امام خميني(ره) / مهدي سعيدي

امام خمینی(ره): آن قدري كه دشمنان ما از حربة تبليغات استفاده مي‏كنند از طريق ديگري نميكنند. و ما هم بايد به مسئلة تبليغات بسيار اهميّت دهيم و از همة چيزهايي كه هست، بيشتر به آن توجّه كنيم.

پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ رسانه‏ ها در دنياي امروز، فكر، فرهنگ، رفتار و در حقيقت هويت فرهنگي جوامع را شكل مي‌دهند و مي‏توانند در بهبود وضعيت زندگي انسان و گسترش صلح و امنيت جهاني، مؤثر و زمينه‌ساز ارتقاي اخلاق و معنويت ‌باشند، مشروط بر آنکه مديريت و برنامه‏ سازي رسانه‏اي بر اساس عدالت، اخلاق، فضيلت و تكيه بر مفاهيم انساني باشد، اما اگر برنامه‏ سازي و مديريت رسانه‏ ها براساس منافع كمپاني‌هاي اقتصادي، سرمايه‌سالاران بين‏ المللي، قدرتمندان تماميت ‏خواه و انحصارطلب باشد، جز ابزارهايي در اختيار صاحبان زر و زور و تزوير نيستند و عملاً موجب فروپاشي اخلاق، فرهنگ، ‌دين و كرامت انساني خواهند شد.

حضرت امام خميني(ره) با شناخت اهميت رسانه ها، با اعتباربخشي به اين ابزار تاثير گذار تلاش نمود تا با مباني فقهي و اسلامي گفتمان خود، حدود و ثغور فعالين رسانه ها را تبيين و تشريح نمايد و دست‌اندرکاران رسانه‌ها را به رعايت اين حدود دعوت کند.

 

الف- جايگاه و اهميت رسانه

1. حسّاسيت رسانه

«اگر من يك كار خلافي بكنم، اگر شما يك كار خلافي بكنيد، هركس كار خلافي بكند، اين خلاف در جمهوري اسلامي ‌واقع مي‌‏شود. و اگر يك دستگاهي، به اين وسيعي و به اين حسّاسي، يك كار خلاف اسلام بكند، يا برخلاف مسير ملّت يك كاري انجام بدهد و يك برنامه‏اي انجام بدهد، اينها نمي‌آيند حساب بكنند به اينكه تلويزيون اين طور است؛ راديو اين طور است؛ حساب مي‌‏كنند كه جمهوري اسلامي ‌اين طور است. بنابراين، الآن حيثيت اسلام، حيثيت جمهوري اسلامي ‌بسته به اين دستگاه‌هاست، كه يكي‏اش هم دستگاه تلويزيون و راديو است، كه بيشتر از جاهاي ديگر بستگي دارد.» (صحيفة امام ، ج 10، صص 213 ـ 214، 12/7/58)

«اگر مثلاً دستگاه تلويزيون، راديو و تلويزيون، اينها يك نقصي داشته باشد، اين را ديگر نمي‌گويند رژيم طاغوتي كذا؛ اين را مي‌‏گويند كه جمهوري اسلامي ‌كذا. و آن وقت هم قضية راديوـ‌ تلويزيون فرق دارد با قضاياي ديگر. ممكن است در يك وزارتخانه يك مطلب خلافي بشود، بعد از ده سال ديگر هم مردم نفهمند. امّا راديوـ‌تلويزيون اگ�� يك كار خلافي بشود و بخواهد يك چيزي باشد كه برخلاف شرع، برخلاف مسير ملّت، يك چيزي نمايش داده بشود يا گفته بشود، همان روز اوّل و ساعت اوّل همة كشور ـ الآن هم كه همه جا راديو هست، تلويزيون هم شايد اكثر جاها باشد ـ سرتاسر كشور يك‌دفعه ملتفت مي‌‏شوند كه يك همچو مسئله‏اي است. از اين جهت، اين دستگاه حسّاس‌ترين دستگاهي است كه در مملكت موجود است. يعني از حيث اينكه در راديوـ‌ تلويزيون هم چشم مي‌‏بيند، هم گوش مي‌‏شنود؛ آن هم در يك سطح وسيعِ همه جايي و راديو در خارج هم پخش مي‌‏شود و همة آنجاهايي كه موجش مي‌‏رود، اطلاع بر آن پيدا مي‌‏كنند و اگر، خداي نخواسته، اين دستگاه يك وقتي نقيصه داشته باشد، يعني بر مسير ملّت نباشد، بر مسير اسلام نباشد، اين خطرش بيشتر از اين است كه وزارت مثلاً فلان بر مسير اسلام نباشد. اين وقتي بر مسير اسلام نباشد، سرتاسر ايران و بسياري از كشورها مي‌‏فهمند به اينكه اين بر مسير اسلام نيست.» (همان، ج 10، صص 212 ـ 213، 12/7/58)

 

2. گستردگي مخاطب رسانه

«اين رسانه‌هايي كه ما الآن داريم، چه مطبوعات و مجلات و روزنامه‏ها و چه سينماها و تئاترها و امثال ذلك و چه راديو و چه تلويزيون، در اينها آني كه از همة اين دستگاه‌ها بيشتر رابطه با انسان دارد، تلويزيون است. از دو جهت: يك جهت اينكه مطبوعات هرچه هم تيراژش زياد باشد، اوّلاً به اندازة سطح يك مملكتي نيست و ثانياً همة افراد نمي‌توانند استفاده كنند.[1] براي اينكه الآن تقريباً نيمي ‌از جمعيت ما سواد خواندن ندارند تا اينكه از مطبوعات و نوشته‏ها استفاده كنند. سينماها در يك محيط محدود مي‌‏توانند كار خودشان را انجام بدهند. راديو هم در همه‌جا هست. در همه چيز هست، لكن فقط از راه سمع است. [اما] آن چيزي كه در همة كشور، يعني آن دهاتي كه توي خانة خود نشسته در مرز و هيچ سواد هم ندارد، لكن چشم و گوش دارد؛ اين از راديوـ‌تلويزيون استفاده مي‌كند. هم استفادة سمعي مي‌‏كند، هم استفادة بصري. يعني راديو فقط استفادة سمعي دارد.

راديوـ‌تلويزيون استفادة سمعي و بصري دارد؛ هم آن آدم نقشه‏ها را مي‌‏بيند و هم طرح‌ها را مي‌‏بيند و هم مي‌‏شنود. بنابراين راديوـ‌تلويزيون از تمام رسانه‌هايي كه هست حسّاس‌تر است. راديوـ‌تلويزيون مي‌‏تواند يك مملكت را اصلاح كند، و مي‌‏تواند به فساد بكشد. اين را نه روزنامه مي‌‏تواند، نه سينما مي‌‏تواند، نه تئاتر مي‌‏تواند، نه تبليغات لفظي كه در منابر است مي‌‏تواند؛ براي اينكه اينها همة شعاعشان محدود است. راديو شعاعش مثل تلويزيون است، لكن فقط سمعي است. تلويزيون هم سمع است و هم بصر. تبليغات تلويزيون مي‌‏تواند از راه سمع مردم را يا تربيت كند، يا اينكه منهدم كند انسانيت آدم را.»(همان، ج 9، صص 153‌ـ‌154، 28/4/58)

«اين دستگاه صدا و سيما امروز وضعي دارد كه مسئوليت شما آقايان را خيلي زياد مي‌‏كند. سابق تبليغات عبارت از اين بود كه اهل منبر يا علما در همان محل محدودي كه داشتند، در مسجدي كه داشتند، مي‌‏رفتند و براي يك چند نفري يا يك عدّه‏اي صحبت مي‌‏كردند و ارشاد مي‌‏كردند. امروز اين دستگاه در همة كشور پهن شده است و از راديو گمان ندارم كه قشري باشند كه محروم باشند. همه گوش مي‌‏كنند، حتّي آنهايي كه در صحرا دارند زراعت مي‌‏كنند. راديو هم گوش مي‌‏كنند و سيما را هم همان طوري كه گفتيد توسعه‏اش زياد شده است. و علاوه بر اين، اين دستگاه، خصوصاً راديو، در خارج از كشور بسيار گسترده است. بناءً عليه مي‌‏تواند اين دستگاه، با اندك انحرافي، ميليون‌ها مردم را منحرف كند و با اندك اشتباهي ميليون‌ها مردم را به‌اشتباه بيندازد. و مي‌‏تواند كه، چنانچه ان‌شاء‌الله صددرصد در راه ارشاد و در راه اسلام شد، ميليون‌ها جمعيت را، صدها ميليون‌ جمعيت را هدايت كند. بنابراين، يك دستگاهي است، اينكه نبايد ما اين را كم بشمريم. دستگاهي است كه با صحّت او بسياري از مردم در داخل و خارج صحيح مي‌‏شوند و با فساد او فاسد مي‌‏شوند.» (همان، ج 18، صص 362ـ 363، 9/12/62)

 

3. قدرت رسانه در خدمت به مردم

«آن‌قدري كه راديو و تلويزيون مي‌‏تواند به مردم خدمت كند، روزنامه‏ها و دستگاه‌هاي ديگر نمي‌توانند خدمت كنند.(همان، ج 17، ص 243، 3/11/61)

 

4. توجّه به صاحبان اصلي انقلاب در ادارة رسانه

«ما بايد به مردم ارزش بدهيم، استقلال دهيم و خودمان كنار بايستيم و روي خير و شرّ كارها نظارت كنيم. ولي اينكه تمام كارها دست ما باشد، راديوـ‌تلويزيون دست ماها باشد، امّا آن بيچاره‏ها كه كار مي‌‏كنند هيچ چيز دستشان نباشد، ولي ما كه هيچ كاره هستيم دست ما باشد، به نظر من، اين صحيح نيست.»(همان، ج 19، ص 346، 27/5/64)

«...در اين سازمان مسلمانان متعهد، حتّي يك نفرشان، نبايد بيرون بروند؛ مگر تخلّفاتي كنند، كه اين مسئلة ديگري است و فرقي با ديگران ندارند؛ امّا يك وقتي گفته نشود اينها مثلاً يك قدري ارتجاعي هستند، از اين حرف هايي كه شاه هم به مسلمانان مبارز و متعهد در آن دوره مي زد. مسلمانان مبارز و متعهد بايد آنجا باشند و ديگراني هم كه تصفيه مي شوند، بايد جايشان را افراد مسلمان مبارز غيرمنحرف گذاشت.» (همان، ج 12، ص 291، 23/2/59)

 

5. ضرورت وجود نيروهاي مؤمن و متعهد در رسانه

«در مركزي كه مركز تبليغات اسلامي ‌است، و مهم‌ترين مركز تبليغات است، نبايد اشخاصي باشند كه بر خلاف مسير اسلام، و از ريشه‏هاي سابق آن رژيم باشند.»(همان، ج 12، ص 439، 25/3/59)

«شما مأموريت داريد با همكاري كارمندان مسلمان و متعهد و غيرمنحرف، اين سازمان را تصفيه كنيد، بدون اينكه خوفي از كسي و يا گروهي داشته باشيد.»(همان، ج 12، ص 291، 23/2/59)

«شما با قاطعيت در آنجا اشخاصي كه مي‌‏بينيد كه در آنجا فاسد هستند، اشخاصي كه در آنجا توطئه‏گر هستند، بايد با شركت همة اين نهادهاي اسلامي، آنها را كنار بگذاريد و نگذاريد اين فعاليت‌ها را بكنند.»(همان، ج 12، ص 325، 31/2/59)

«راديوـ‌تلويزيون بايد از عناصر طرفدار شاه و يا منحرف پاكسازي شود.»(همان، ج 12، ص 208، 1/1/59)

«حالا بايد يك فكري براي راديوـ‌تلويزيون بشود، كه چنانچه فكر شده است و مي‌‏شود. لكن بيشتر عنايت بشود كه كساني كه در اينجا سابق در خدمت طاغوت بودند و همة فسادها را مي‌‏كردند، حالا بايد اينها تصفيه بشوند. كساني كه تا ديروز بر ضدّ ملّت و بر ضدّ انقلاب ما سخنراني مي‌‏كردند، نمايش مي‌‏دادند، همة بساط را درست مي‌‏كردند، و حالا آمدند و اظهار اسلام و ديانت مي‌‏كنند، از اينها نمي‌توانيم ما بپذيريم. اين هم بايد تصفيه بشود.» (همان، ج 6، ص 399، 29/12/57)

«امروز نيز كه از تفالة آن رژيم فاسد عددي باقي مانده است، اگر به‏ طور قاطع با آنان برخورد نشود، خطر ولو در درازمدت، كشور را تهديد مي‌‏كند و سهل‌انگاري در اين امور ساده‌انديشي است. و بر متعهدان است كه‏ كوشش كنند و از انحرافات، گرچه جزئي باشد، جلوگيري نمايند.» (همان، ج 19، صص 159ـ 160، 22/11/63)

«بار ديگر تذكّر مي‌‏دهم كه آنجا را از وابستگان رژيم سابق تصفيه كنيد. البته مصاحبه اشكالي ندارد، ولو يك كمونيست بيايد و حرفش را بزند و در همانجا از شخص ديگري جواب گيرد. اين مانعي ندارد. خلاصه راديوـ‌تلويزيون نبايد در دست يك عدّه مفسده‌جو باشد.»(همان، ج 12، ص 292، 23/2/59)

«اگر بنا باشد راديوـ‌تلويزيون در خدمت دسته‏اي و يا گروهي كه منحرف هستند و اعوجاج دارند قرار داده بشود، ممكن است كه سرتاسر مملكت را به فساد بكشد. از اين جهت، شما موظفيد. هم وظيفة شرعي و هم وظيفة قانوني داريد كه دستگاه راديوـ‌تلويزيون را از گروه‌هايي كه منحرف هستند، و يا ارتباط با رژيم سابق داشته‏اند و در خدمت آنها بوده‏اند تصفيه كنيد. و اشخاصي كه فاسد هستند كه موجب فساد مي‌‏شوند را هم تصفيه كنيد. شما بايد اينها را با كمال قدرت، بدون هيچ ملاحظه‏اي، از راديو و تلويزيون تصفيه كنيد. و مهم‌تر از همه، قضية اخبار است كه بايد كاملاً دقّت شود كه اشخاص منحرف در آن راه نيابند. آخر جمهوري اسلامي ‌فقط لفظش كه نيست، بايد واقعيت پيدا كند.»(همان، ج 12، ص 290، 23/2/59)

«اين فيلم‌ها بايد يك فيلم‌هاي آموزنده باشد. فيلم‌هايي كه وقتي نگاه كنند جوان‌هاي ما منحرف بشوند، اينها را بايد از آن احتراز كرد. اگر يك وقت اشخاصي در آنجا باشند كه بخواهند يك همچو اعمالي را انجام بدهند، اگر نصيحت مي‌‏شود بكنيد، نصيحت كنيد؛ اگر نه، تصفيه ��ايد بشود.»(همان، ج 11، ص 196، 18/9/58)

«كساني كه مضر هستند به اينجا، ولو فرض كنيد متخصص هم باشند. متخصصِ مضر ضررش بيشتر از غير متخصص است. اينها كنار بايد بروند و تصفيه بشود.»(همان، ج 12، ص 327، 31/2/59)

 

6. لزوم ايجاد تحوّل مثبت در رسانه

«شما مي‌دانيد كه اگر مطلبي در راديوـ‌‌ تلويزيون گفته بشود و پخش بشود، چه نقشي دارد در سرتاسر كشور، بلكه در سرتاسر جاهايي كه اين صدا به آنجا مي‌‏رسد يا اين سيما. در عهد آنها، قبل از انقلاب، اينها و همة مطبوعات و همة گويندگان، الّا نادر، در خدمت قدرت‌هاي خارجي بودند و هر عملي را كه انجام مي‌‏دادند، آن بود كه آنها مي‌‏خواستند؛ و هر فسادي كه آنها مي‌‏خواستند در ايران راه بيندازند، يكي از عواملش تبليغاتي بود كه در صدا و سيما مي‌‏شد. ترويج فساد از همه طرف در مطبوعات و در راديوـ‌تلويزيون، نشان دادن فيلم‌هاي مفتضح براي تباهي طبقة جوان، مصرفي‌ بارآوردن ملّت در تبليغ كالاهاي مصرفي خارجي، همة اينها و بسياري از چيزهاي ديگر كه در خدمت غرب و شرق بود، از راه تلويزيون و راديو؛ يكي از راه‌هاي بزرگشان براي تبليغ اين امور، اين بود. و اگر، خداي نخواسته، اين تا چندين سال ديگر دوام پيدا مي‌‏كرد، ما بايد فاتحة ايران را بخوانيم. و الآن شما توجّه كنيد كه دستگاهي كه سال‌هاي طولاني در خدمت غرب و شرق بوده و مسائل آنها را پخش مي‌‏كرده، و عواملي بودند براي تباه كردن جوان‌هاي ما، و شما تازه‌ وارد شديد و مي‌‏خواهيد كه اين را متحوّل كنيد، كار ارزنده و مشكلي است.»(همان، ج 16، صص 117 ـ 118، 27/12/60)

«ما با سينما مخالف نيستيم؛ ما با مركز فحشا مخالفيم. ما با راديو مخالف نيستيم؛ ما با فحشا مخالفيم. ما با تلويزيون مخالف نيستيم؛ ما با آن چيزي كه در خدمت اجانب براي عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نيروي انساني ماست، با آن مخالف هستيم‏.»(همان، ج 6، ص 15، 12/11/57)

«واقعاً، يك دستگاهي باشد كه اين دستگاه در خدمت خود كشورتان باشد و بخواهد نجات بدهد اين كشور را از آن گرفتاري‌هايي كه در طول تاريخ، و خصوصاً در اين پنجاه سال اخير، ما داشتيم و شما داشتيد. بخواهيد نجات بدهيد اين ملّت را، بايد طوري بكنيد كه افرادي كه آنجاهايي كه حسّاس است، بسيار زياد بايد مطالعه كنيد رويش؛ و در ساير جاها هم همين ‏طور.»(همان، ج 16، ص 122، 27/12/60)

«بايد راديوـ‌‌ تلويزيون همچه باشد كه جوان‌ها را بار بياورد، به طوري كه مستقل و داراي اراده و تصميم باشد، نه پايبند اين مسائل شهواني يا آن مسائل ديگري كه مثل هروئين و امثال ذلك. اينها بايد در راديوـ‌ ‌تلويزيون جوري عمل بشود كه اينها را محترز كنند از آنها؛ بترسانند آنها را از اين‌طور مسائل‏.»(همان، ج 12، ص 326، 31/2/59)

«تمام مراكز آموزشي را، اينها مراكز فحشا قرار دادند. سينما كه يكي از مراكز آموزشي است در دنيا، راديو و تلويزيون كه يكي از مراكز آموزشي است براي همه، آموزش براي همة طبقات، دستگاهي است كه بايد همة ملّت را آموزش بدهد، اينها [را] به صورت ديگري درآوردند. سينماها را مراكز فحشا تقريباً قرار دادند. راديوها تبليغاتشان ديديد چه بود؛ تلويزيون هم همين طور. اينهايي كه امروز به خدمت اسلام درآمدند، بايد اصلاح بشوند، و مشغولند به فعاليت براي اينكه اصلاح بشوند.»(همان، ج 6، ص 345، 16/12/57)

«من از همة شما تقاضا دارم به اينكه برنامه‌هايتان را اصلاح كنيد. برنامه‌هايي باشد كه مفيد باشد براي جامعه. برنامه‌هايي باشد كه مسائل [و] مشكلات جامعه را بگويد. از برنامه‏هاي انحرافي پرهيز بكنيد.»(همان، ج 10، ص 296، 29/7/58)

«اصلاح اين دستگاه‌ها اصلاح جامعه است. و فساد اگر در اين دستگاه‌ها واقع بشود، فساد جامعه است. مسئوليت بسيار بزرگ است. مسئوليت شماها بسيار بزرگ است‏.»(همان، ج 10، ص 290، 29/7/58)

«به جاي آن چيزهايي كه به درد ملّت نمي‌خورد يا مضر به حال ملّت است، يك چيزهاي مفيد را به مردم بدهند و يك غذاي مفيدي به مردم بدهند. مردم را تغذيه كنند به غذاهاي صحيح، سالم» (همان، ج 6، ص 400، 29/12/57)

«شما الآن مي‌دانيد كه اين دستگاه در همه جاي كشور، در روستاها و شهرها و همه جا، بچه و بزرگ از اين استفاده مي‌‏كنند. اين فرق دارد با آن مطبوعات ديگر. مطبوعات ديگر عكس‌هايش مال همه است، لكن محتوايش چون سواد ندارند نمي‌توانند بخوانند. امّا فيلمي ‌كه شما نشان بدهيد، اگر فيلم سازنده باشد، اين در سرتاسر كشور سازندگي دارد. و اگر يك فيلم، خداي نخواسته، انحرافي باشد، در سرتاسر كشور نقش دارد. شما اين را مثل ساير رسانه‏هاي گروهي حساب نكنيد. اين يك وضعيت خاصي دارد كه اين بچه‏هاي دوـ‌‌ سه ساله، سه‌‌ـ ‌‌چهار ساله به اين نگاه مي‌‏كنند و از اين در روح آنها اثر گذاشته مي‌‏شود تا پيرمردها. تحت تأثير همه واقع مي‌‏شوند. و اين يك دستگاهي است كه در خدمتگزاري مي‌‏تواند بهترين دستگاه‌ها باشد، و در خيانت مي‌‏تواند بالاترين خيانت را بكند. از تمام دستگاه‌هاي تبليغاتي الآن، امروز نقش راديوـ‌تلويزيون از همة دستگاه‌ها بالاتر است. اگر اين اصلاح بشود، يك كشور را مي‌‏تواند اصلاح كند. و اگر، خداي نخواسته، انحراف در اين باشد، يك كشور را مي‌‏تواند منحرف كند. اينهايي كه سواد ندارند، خوب فيلم‌ها را تماشا مي‌‏كنند، حرف‌ها را هم مي‌‏شنوند؛ آنها هم كه سواد دارند خوب هست. اين‌طور نيست كه اين مخصوص به يك دسته‏اي باشد. بچه‏هاي كوچولو مي‌‏نشينند و اين عروسك هايي كه آنجا چه مي‌‏شود، مثلاً، تماشا مي‌‏كنند و فيلم‌ها را تماشا مي‌‏كنند. اگر انحراف در اينها باشد، آنها را از همان بچگي منحرف مي‌‏كند. اين از مدرسه‏ها بالاتر است. اين مدرسة عمومي ‌سرتاسري كشور است و صدايي كه در اينجا بلند مي‌‏شود، همة كشور، و تا آنجايي كه موج آن مي‌‏رود، اين صدا مي‌‏رود و نقشي كه در اينجا نقش مي‌‏بندد، صورتي كه در اينجا و سيمايي كه در اينجا نشان داده مي‌‏شود، در همة كشور و در هر جا كه اين پوشش دارد، مي‌‏رود. و لهذا، مسئوليت اين، يك مسئوليت بسيار بزرگي است وخدمت در اينجا هم يك خدمت ارزندة بسيار بزرگي است‏.»(همان، ج 16، ص 118، 27/12/60)

«راديوـ‌تلويزيون يك دستگاهي است كه چنانچه فاسد از كار در بيايد، يك ملّت را فاسد مي‌‏كند. الآن همه راديو گوش مي‌‏كنند و همه تقريباً تلويزيون نگاه مي‌‏كنند. اين‌طور نيست كه يك معصيت [در آنجا] حالا مثل معصيت توي صندوق‌خانه باشد؛ اين معصيتي است كه در محضر همة مردم است‏.»(همان، ج 14، ص 397، 12/3/60)

«از اوّلي كه راديو و تلويزيون در اختيار جمهوري اسلامي ‌واقع شد، راجع به آن نگراني داشتم. براي اينكه اين سازماني است كه اگر خوب باشد، مملكت ما خوب مي‌‏شود و اگر فاسد باشد، ممكن است كه بسيار فساد ايجاد كند.»(همان، ج 12، ص 290، 23/2/59)

 

7. اهميّت نظارت بر رسانه

«يك وقت مي‌‏بينيد كه در اين دستگاه يك كلمه گفته مي‌‏شود، يك جمله گفته مي‌‏شود و يك بازار به هم مي‌‏خورد... نبايد اين دستگاه به ‏طور هرج و مرج اداره بشود. اين دستگاه در زير نظر هر سه قوه است، از باب اينكه اهميّت داشته. دستگاهي كه تمام قوايي كه در ايران هست در او نظر دارند و در او نماينده دارند؛ اين دستگاه نبايد اين‌طور باشد كه هركس هرچه دلش مي‌‏خواهد در آنجا بگويد؛ افراد غيرمسئول يك وقت واقع بشوند آنجا مصاحبه بكنند، در مصاحباتشان يك وقت مسائل اعوجاجي باشد.»(همان، ج 16، ص 119، 27/12/60)

«اخباري كه در آنجا گفته مي‌‏شود و واقع مي‌‏شود، بايد برخلاف موازين اسلام نباشد [كه‏] هر گروهي بخواهند توطئه كنند، بيايند در راديوـ‌‌تلويزيون حرف‌هايي بزنند كه توطئه‌آميز باشد. البته نه اينكه ما مي‌‏گوييم بايد سانسور باشد؛ ما مي‌‏گوييم بايد بر طريق اسلام و ملّت باشد.»(همان، ج 12، ص 324، 31/2/59)

«اين دستگاه‌ها اين طور نيست كه در آنجاها، در ممالكي كه مترقي هستند به‌اصطلاح، در آنجاها همين طور باشد كه هركه بخواهد، هرچه بگويد درش. كنترل مي‌شود. اشخاص مختلف مي‌بينند. اشخاص كه تخصص در اين امور دارند، مطالعه مي‌كنند، مي‌بينند. الفاظ را اين ور و آن ور مي‌كنند، جملات را ببينند كه چه جوري است. بايد شما كوشش كنيد كه يك وقت، خداي نخواسته، شمايي كه مي‌خواهيد خدمت بكنيد، شمايي كه آماده‌ايد براي اينكه شب و روز خدمت براي كشور خودتان بكنيد، و الآن فرصت به دست شما داده شده است كه شما مي‌توانيد خدمت بكنيد؛ يك وقت مي‌بينيد كه يك نفر آدم نفوذ كرد در آنجا و در يك جاي حسّاس. آن وقت مي‌آيد يك كاري مي‌كند، يك عملي انجام مي‌دهد، يا يك فيلمي ‌كه آنها مطلع هستند، كارشناس مي‌خواهد اين فيلم‌ها. اين فيلم‌ها ممكن است يك نتايجي بدهد كه نتايج را اشخاص عادي نتوانند درست بفهمند. كارشناس‌ها در آن فكر كنند، تأمل كنند تا اينكه يك فيلم صحيحي باشد كه مناسب با جمهوري اسلامي ‌و با مصالح اسلام، با مصالح كشور خودتان باشد... يك توجّه خاصي در اينجا لازم است كه بايد بشود. و افراد كارشناسي لازم داريد كه همه چيزها را، پيچ و مهره‌هاي همة امور را بتوانند يك عدّه كارشناس كه درست مطالعه كنند و بفهمند؛ هم در فيلم‌ها و هم در گفتارها و هم در مصاحبه‌ها. همة اينها بايد اين طور باشد تا اينكه ان‌شاءالله موفق بشويد.» (همان، ج 16، صص 119 ـ 122، 27/12/60)

 

8. رسانه و ضرورت نظارت دقيق بر همة فيلمها

«ما، بحمدالله، گويندگان و نويسندگان خوب داريم. ما همه چيز داريم. من غالباً فيلم‌هايي كه‏ خود ايراني‌ها درست مي‌‏كنند، به نظرم بهتر از ديگران است. مثلاً فيلم «گاو» آموزنده بود. امّا حالا اين فيلم‌ها بايد حتماً از آمريكا و يا از اروپا بيايد، با يك بي‏بندوباري، تا روشنفكران غربزده شاد شوند؟ فيلم‌هايي كه از خارج به ايران مي‌‏آيد، اكثراً استعماري است. لذا، فيلم‌هاي خارجي استعماري را حذف كنيد، مگر صددرصد صحيح باشد.» (همان، ج 12، صص 291ـ 292، 23/2/59)

«بايد فيلم‌هايي كه در تلويزيون هست، فيلم‌هايي آموزنده باشد. فيلم‌هايي باشد، ولو از خود ايران درست كنند، آموزنده باشد. يا فيلم‌هايي كه از خارج مي‌‏آيد، درست تفتيش بشود كه هيچي نباشد. آنها با شيطنت ممكن است به اينجا فيلم‌هايي را بفرستند كه بخواهند فاسد كنند جوان‌هاي ما را. اينها بايد همه‏شان اداره بشود؛ درست بشود، اسلامي ‌بشود، روي مقصد كشور باشد، روي مصالح كشور باشد. در خدمت خود كشور باشد، نه در خدمت ديگران.» (همان، ج 12، ص 326، 31/2/59)

«در تلويزيون يك قضايا، قضاياي فيلم‌هاست. اين فيلم‌ها بايد يك فيلم‌هاي آموزنده باشد. فيلم‌هايي كه وقتي نگاه كنند جوان‌هاي ما منحرف بشوند، اينها را بايد از آن احتراز كرد.»(همان، ج 11، ص 196، 18/9/58)

 

9. تأثير مخرّب رسانههاي فاسد بر فرهنگ

«ملّت عزيز در طول پنجاه سالِ سياه اخير گرفتار مجلات و روزنامه‏هاي تخريب‌كننده و فاسد‌كنندة نسل جوان و از آنها بدتر، سينماها و راديوـ‌تلويزيون بود كه با برنامه‏هاي خود ملّت را به حد وافر در آغوش غرب و غربزده‏ها غلتانيد و ضررهاي رسانه‏هاي گروهي از خرابي‌هاي توپ و تانك‌ها و سلاح‌هاي مخرّب بالاتر و بدتر است؛ چه كه ضررهاي سلاح‌ها گذراست و ضررهاي فرهنگي باقي و به نسل‌هاي بعد انتقال پيدا مي‌‏كند. چنانچه ديديد و مي‌‏بينيد. و اگر نبود لطف خاص خداوند منّان و تحوّل برق‌آساي ملّت در سراسر كشور، نمي‌دانيم سرانجام اسلام و كشور به كجا كشيده مي‌‏شد.»(همان، ج 19، ص 159، 22/11/63)

 

ب- جهت‌گيري‏هاي کلّي رسانه

1. استقلال رسانه

«من بارها گفته‏ام راديوـ‌تلويزيون بايد كاملاً مستقل باشد، و بايد استقلالش محفوظ باشد و هيچ كس در آن دخالت نكند.»(صحيفة امام ، ج 12، ص 292، 23/2/59)

«راديوـ‌تلويزيون بايد مستقل و آزاد باشند و همه گونه انتقاد را با كمال بي‌طرفي منتشر سازند.» (همان، ج 12، ص 208، 1/1/59)

«اين دو دستگاه است كه بايد اسلامي ‌بشود. استقلالش را حفظ كنيد. كسي اگر آمد خواست يك چيزي را تحميل كند، ابداً به آن اعتنا نكنيد و با استقلال و با قدرت اين دستگاه را راه بيندازيد.» (همان، ج 12، ص 293، 23/2/59)

 

2. تقليد نكردن از شرق و غرب

«بايد كاملاً توجّه داشت كه، به هيچ وجه، ما نبايد مقلّد شرق و غرب باشيم. زيرا تقليد از شرق و غرب با راديوـ‌تلويزيون اسلامي ‌نمي‌سازد. بايد كاملاً مراقبت كنيد و خوف از گفته‏ها و نوشته‏هاي اين روشنفكران غربزده ابداً نداشته باشيد. اين روشنفكران در فكر اين هستند كه مملكت را، به خواست خودشان، يك مملكت لوكس درست بكنند و ديگر هرچه خرابي هم باشد مانعي ندارد. آنها دلشان مي‌‏خواهد يك مملكت غربي درست بشود؛ و حال اينكه مردم اينجا همه جدّيت كردند براي اينكه اسلام در ايران پياده شود، نه فقط يك صورت اسلام و وقتي سر به هر اداره‏اش مي‌‏زنيم، اسلام در كار نباشد. بايد شديداً با روشنفكران غربزده مبارزه كرد.»(همان، ج 12، ص 291، 23/2/59)

 

3. توجّه به اسلامخواهي مردم

«شما فقط در هرچه بيشتر اسلامي ‌شدن آن كوشش كنيد، تا مطابق با خواست مردم باشد. مردم خونشان را داده‏اند. نمي‌شود كه مسلمان‌ها خونشان را بدهند و بعد اشخاصي منحرف بيايند و نتيجه‏اش را ببرند. و مسأله اين است كه هيچ عقل و شرعي اين را نمي‌گويد. مردم مسلمان ريختند در خيابان‌ها، الله‌اكبر گفتند، جانشان را فدا كردند و گفتند ما جمهوري اسلامي مي‌‏خواهيم. جمهوري اسلامي ‌محتوايش اين است كه همه چيزش اسلامي ‌باشد.»(همان، ج 12، صص 292 ـ 293, 23/2/59)

«من يك هشداري مي‌‏دهم به روزنامه‌نويس‌ها، به راديو و تلويزيون، به جمعيت‌هايي كه هر كدام حالا پيدا شدند، به همة جمعيت‌ها. اين يك هشداري است به اينكه همة جمعيت‌ها اگر بخواهند خيانت نكنند به ملّت، اگر بخواهند خدمت بكنند به كشور، مطالعه كنند ببينند مسير اين ملّت چه بود. چرا اين ملّت به خيابان‌ها ريخت و الله‌اكبر گفت. چرا جوان‌هايش را داد و شب پشت‌بام‌ها رفت و فرياد زد و مرگ بر كه و زنده‌باد كه گفتند. اين براي چه بود؟ براي اسلام بود. اينها اسلام مي‌‏خواستند. فقط مسأله اين نبود كه ما آزادي مي‌خواهيم. آزادي منهاي اسلام را نمي‌خواهد دولت ايران، ملّت ايران؛ اسلام را مي‌‏خواهد.»(همان، ج 7، ص 538، 8/3/58)

 

4. اشباع مخاطبان از اخلاق فاضله

«و مي‌دانيد كه صدا و سيما، هردوشان، الآن در هر جا [هر] كه هست، گوش و چشمشان به اين آلات است و شما مسئوليد كه آنها را اشباع كنيد از اخلاق فاضله و مسائل مورد احتياج جمهوري اسلامي، كه هم شغل شريف است و هم مسئوليت‌دار.» (همان، ج 15، ص 107، 27/5/60)

 

5. خدمت به فرهنگ اسلام و ايران

«رسانه‏هاي گروهي، به‌ويژه صدا و سيما، اين مراكز آموزش و پرورش عمومي، مي‌‏توانند خدمت‌هاي گران‌مايه‏اي را به فرهنگ اسلام و ايران نمايند. بنگاه‌هايي كه شب و روز ملّت در سراسر كشور با آنها تماس سمعي و بصري دارند، چه مطبوعات در مقالات و نوشتارهاي خود و چه صدا و سيما در برنامه‏ها و نمايشنامه‏ها و انعكاس هنرها و انتخاب فيلم‌ها و هنرهاي آموزنده، بايد همّت گمارند و بيشتر كار كنند؛ و از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربيت صحيح و تهذيب جامعه وضعيت تمام قشرها را در نظر گرفته، و راه و روش زندگي شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمايشنامه‏ها به ملّت بياموزند، و از هنرهاي بدآموز و مبتذل جلوگيري كنند.»(همان، ج 19، ص 159، 22/11/63)

 

6. توجّه به رشد استعدادها و خلاقيت فرزندان شهدا

«صدا و سيماي جمهوري اسلامي ‌برنامه‏هايي را در جهت رشد استعداد و خلاقيت اين فرزندان معظم تدوين نمايد.» (همان، ج 20، ص 28، 6/1/65)

 

7. طرح مسائل جدّي در رسانه، حتّي در امور تفريحي

«اسلام مي‌‏خواهد كه همة مسائل جدّي باشد؛ مسائل مملكتي مسائل جدّي باشد. مسائل روحي مسائل جدّي باشد. جدّ است در آن، حتّي در اين امور تفريحي هم در اسلام، يك جوري است كه باز آن جدّ پيدا مي‌‏شود.» (همان، ج 9، صص 456 ـ 457، 17/6/58)

 

8. لزوم حذف موسيقي مخرّب

«دستگاه تلويزيون يا دستگاه راديو كه آموزنده بايد باشد؛ قدرت بدهد به جوان‌هاي ما؛ جوان‌هاي ما را نيرومند كند. نبايد دستگاه تلويزيون جوري باشد كه ده ساعت موسيقي بخوانند. جواني كه نيرومند هست از نيرومندي برگردانند به يك حال خُمار و به يك حال خلسه؛ مثل همان ترياك مي‌‏ماند. اين هم اين‌قدر با او فرق ندارد. اين يك جور خلسه مي‌‏آورد، آن يك جور خلسه مي‌‏آورد. اينها بايد تبديل بشود. اگر بخواهيد مملكتتان يك مملكت صحيح باشد، يك مملكت آزاد باشد، يك مملكت مستقل باشد، مسائل را از اين به بعد جدّي بگيريد. راديو و تلويزيون را تبديلش كنيد به يك راديو و تلويزيون آموزنده.» (همان، ج 9، صص 205ـ 204، 30/4/58)

 

9. حكم شرعي نگاه‌‌كردن به فيلمها، نمايشنامهها و فيلمهاي ورزشي؛ گريم و آهنگها

«نظر نمودن به اين قبيل فيلم‌ها و نمايشنامه‏ها، هيچ يك اشكال شرعي ندارد و بسياري از آنها آموزنده است و پخش آنها نيز اشكالي ندارد. و همين ‏طور فيلم‌هاي ورزشي و آهنگ‌ها اكثراً بي‏اشكال است. گاهي خلاف، به ‏طور نادر، ديده مي‌‏شود كه بايد بيشتر مواظبت كرد. لكن دو نكته بايد مراعات شود: اوّل آنكه كساني كه گريم مي‌‏كنند، بايد محرم باشند و اجنبي حرام است چنين كاري را انجام دهد. دوم آنكه بينندگان از روي شهوت نظر نكنند.» (همان، ج 20، ص 446، 30/9/66)

 

ج- چارچوب تبليغات و اطلاعرساني

1. اهميّت تبليغات فرهنگي در رسانه

«تبليغات مسئله‏اي است پُراهميّت و حسّاس، يعني دنيا با تبليغات حركت مي‌‏كند. آن قدري كه دشمنان ما از حربة تبليغات استفاده مي‌‏كنند از طريق ديگري نمي‌كنند. و ما هم بايد به مسئلة تبليغات بسيار اهميّت دهيم و از همة چيزهايي كه هست، بيشتر به آن توجّه كنيم. بايد تبليغات فرهنگي ما، خصوصاً در راديو و تلويزيون، بيشتر باشد؛ چرا كه الآن وضع طوري شده است كه آن روستايي كه در صحرا مشغول امر كشاورزي مي‌‏باشد هم، به راديو گوش مي‌‏دهد، و در بعضي نقاط تلويزيون هم هست.»(صحيفة امام، ج 17، ص 243، 3/11/61)

 

2. مقابله با تبليغات دشمن

«شما مي‌دانيد كه تبليغات خارجي عليه ما زياد است. شما بايد با تبليغ فرهنگ اسلامي ‌به دروغ‌پراكني‌هاي صداهاي خارجي پاسخ دهيد. امروز ابرقدرت‌ها از انقلاب اسلامي ‌ما سيلي خورده‏اند و مي‌‏ترسند كه مبادا در نقطه‏اي ديگر انقلابي ديگر، مانند انقلاب ما، صورت گيرد.»(همان، ج 17، ص 243، 3/11/61)

«ما نبايد تحت تأثير هيچ قدرتي واقع بشويم، و تحت تأثير هيچ تبليغاتي در عالم واقع بشويم. ما بايد در همة امور مستقل باشيم و خودمان كار كنيم؛ توقع نداشته باشيم كه خارج براي ما كار بكنند.» (همان، ج 18، ص 362، 9/12/62)

«دشمن‌هاي اسلام، چون منافع شخصي خودشان را خيال [مي‌‏] كنند كه از بين رفته است ـ و از بين رفته ـ واقعاً همه با اين دستگاه و همة دستگاه‌هاي دولتي و دستگاه‌هاي اسلامي ‌مخالفند. و ما بايد كوشش كنيم كه در مقابل اين همه تبليغاتي كه هر روز دارد مي‌‏شود؛ آن هم تبليغات بسيار بد، كه اگر يك نفر عاقل درست نگاه كند مي‌‏فهمد كه اين تبليغات چه جور تبليغاتي هستند و دروغ بودنش را ما كه در اين محيط هستيم مي‌دانيم. لكن، خوب، ممكن است در جاهايي اشخاصي، افرادي باشند، بي‌اطلاع باشند و گمان كنند كه واقعاً يك همچو مسائلي مي‌‏گذرد.»(همان، ج 16، ص 402، 16/5/61)

 

3. انعكاس وقايع

«يكي از وظايف تلويزيون و راديو اين‏ است كه مسائل را، آن طوري كه هست، به مردم بفهمانند مسائل چي هست. اصلاً از كي صدا دارد بلند مي‌‏شود... در هر صورت، يكي از وظايف راديوـ‌تلويزيون اين است كه مسائل را آن‌ طوري كه هست، پخش بكنند. اختيار را دست اشخاصي كه مي‌‏خواهند مسائل را كج و معوج عرضه بكنند، اختيار را دست آنها نبايد آقايان بدهند.» (همان، ج 11، صص 201 ـ 203، 18/9/58)

«راديو و تلويزيون موظفند اخباري را نقل كنند كه صددرصد صحّت آن ثابت مي‌‏باشد.»(همان، ج 13، ص 228، 1/7/59)

 

4. اصرار نداشتن بر شهرت

«من نظري به ديگران ندارم، راجع به خودم مي‌‏گويم؛ از اين وضع راديوـ‌تلويزيون خوشم نمي‌آيد. واقع آن است كه آن قدر كه پابرهنه‏ها به راديوـ‌تلويزيون حق دارند، ما نداريم... البته ما هم در اصل مطلب شركت داشته‏ايم، امّا حق با آنهاست. من مدت‌هاست كه وقتي مي‌‏بينم راديوـ‌تلويزيون را هر وقتي بازش مي‌‏كنم از من اسم مي‌‏برد، خوشم نمي‌آيد. (همان، ج 19، ص 346، 27/5/64)

 

5. نقل اخبار از منابع موثق

«براي عدم اضطراب و تشويش اذهان، اخبار را از غير منابع موثق نقل ننمايند.»(همان، ج 13، ص 228، 1/7/59)

«راديو و تلويزيون موظفند اخباري را نقل كنند كه صددرصد صحّت آن ثابت مي‌‏باشد.»(همان، ج 13، ص 228، 1/7/59)

 

6. انتشار انتقادها

«همچنين راديوـ‌تلويزيون بايد مستقل و آزاد باشند و همه گونه انتقاد را، با كمال بي‌طرفي، منتشر سازند.»(همان، ج 12، ص 208، 1/1/59)

 

7. ايجاد محيطي مناسب براي تضارب آرا

«بار ديگر تذكّر مي‌‏دهم كه آنجا را از وابستگان رژيم سابق تصفيه كنيد. البته مصاحبه اشكالي ندارد، ولو يك كمونيست بيايد و حرفش را بزند و در همانجا از شخص ديگري جواب گيرد. اين مانعي ندارد. خلاصه راديوـ‌تلويزيون نبايد در دست يك عدّه مفسده‌جو باشد.»(همان، ج 12، ص 292، 23/2/59)

 

د- رسانه و تعليم و تربيت

1. دانشگاه عمومي

«راديو و تلويزيون يك دستگاهي است كه هم در طرف تبليغات فاسد اهميّت زياد دارد و هم در طرف تبليغات صحيح. اين با آن‌ طوري كه از اوّل، شايد آنهايي كه درست كردند اينها را نظر آموزشي داشتند به اينها، [به‏] اين دستگاه‌ها. تمام مطبوعات [هم‏] اين‌طور است. منتها اهميّت تلويزيون بيشتر از همه است؛ اهميّت راديوـ‌تلويزيون بيشتر از همه است. اين دستگاه‌ها دستگاه‌هاي تربيتي است. بايد تمام اقشار ملّت با اين دستگاه‌ها تربيت بشوند. يك دانشگاه عمومي ‌است. دانشگاه‌ها، دانشگاه‌هاي موضعي است، اين يك دانشگاه عمومي ‌است. يعني دانشگاهي است كه در تمام سطح كشور گسترده است. بايد از آن، عملِ دانشگاه را، به آن اندازه‏اي كه مي‌‏شود، استفاده كرد. بايد اين دستگاه دستگاهي باشد كه، بعد از چند سال، تمام قشر ملّت را روشن كند. تمام را مبارز بار بياورد. تمام را متفكّر بار بياورد. تمام اينها را مستقل بار بياورد؛ آزادمنش بار بياورد. از غربزدگي بيرون كند؛ استقلال به مردم بدهد. اين از همة چيزهايي كه در اين دستگاه‌ها هست مهم‌تر است و اين وظيفه دارد كه با مردم حُكم معلّم و شاگرد داشته باشد. اشخاص نويسنده، اشخاص گوينده، اشخاص فهيم، اشخاص مطلع در اينجا صحبت بكنند. فرصت به آنها بدهند كه در اينجا صحبت بكنند.» (صحيفة امام، ج 6، ص 399، 29/12/57)

 

2. دستگاهي آموزشي

«راديو و تلويزيون يك دستگاه آموزشي است. سينما يك دستگاه آموزشي است. بايد دستگاه‌ها را به طور مسالمت، به طور صحيح، به طور سليم اداره كرد.»(همان، ج 6، ص 412، 5/1/58)

«راديوـ‌ تلويزيون را كه من مكرّر ذكر كرده‏ام از آن، و گفته‏ام اين بايد يك مركز آموزشي باشد... اين بايد به‏طور آموزشي‌ـ‌ تربيتي مردم را تربيت بكند.» (همان، ج 12، ص 483، 7/4/59)

 

3. دستگاهي تربيتي براي جوانان

«اگر اين دستگاه كه بايد يك دستگاه آموزنده باشد، يك دستگاهي باشد كه آن تباهي‌ها، چيزهايي كه جوان‌هاي ما را به تباهي كشيد و مي‌‏كشد، حذف بشود و به جاي آن آموزندگي باشد، امور اخلاقي باشد، امور فرهنگي باشد؛ چيزهايي كه به درد جوان‌هاي ما مي‌خورد و جوان‌هاي ما را تربيت مي‌‏كند... اين اگر آموزنده باشد، براي همة ملّت آموزندگي دارد و اگر، خداي نخواسته، انحراف داشته باشد، همة ملّت را به انحراف مي‌كشد.»(همان، ج 9، ص 456، 17/6/58)

 

4. مسئوليت رسانه در قبال تعليم و تربيت

«اگر فيلم يك فيلم آموزنده باشد، اين بچه‏ها تربيت مي‌‏شوند به تربيت صحيح. و اگر يك فيلمي ‌باشد كه برخلاف باشد، و عرض مي‌كنم كه انحراف‌كننده باشد، بچه‏ها تربيت مي‌‏شوند به تربيت انحرافي. بزرگ‌ها هم همين طور. بنابراين، مسئوليت است. الآن مسئوليت خدايي است. مسئوليت اخلاقي است. مسئوليت ملّي است. همة مسئوليت‌ها الآن به عهدة اين دستگاه هست.»(همان، ج 10، ص 215، 12/7/58)

 

5. گستردگي مخاطبان رسانه و لزوم تعليم و تربيت

«اين دستگاه‌ها را مي‌‏بينيد كه از بچه‏هاي كوچولو تا بزرگ‌ها و پيرمردها و پيرزن‌ها پايش مي‌نشينند و نگاه مي‌‏كنند. اين دستگاه اگر آموزنده باشد، اگر فيلم‌ها يا، عرض بكنم كه، خطابه‏ها يا حرف‌ها يا اخبار جوري باشد كه آموزنده باشد، اين بچة كوچولو هم از حالا تربيت مي‌‏شود، يك تربيت صحيح. و اگر چنانچه، خداي نخواسته، يك خلافي در او باشد، آن بچه‏ها كه كوچك‏اند، از اوّل تربيت فاسد مي‌‏شوند؛ و اين هم به عهدة شماست. به عهدة ما يك مسئلة مشكلي است؛ هم تربيتش كه يك چيزي است كه مثل يك مكتب سيّاري مي‌‏ماند كه همه جا برود. منتها در يك وقت همه جا مي‌‏رود و همه هم گوش مي‌‏كنند. چون بچه‏ها علاقه دارند به نگاه كردن به اين عكس‌ها، و نگاه به اين فيلم‌ها، آنها مي‌‏نشينند پايش نگاه مي‌‏كنند. اگر فيلم يك فيلم آموزنده باشد، اين بچه‏ها تربيت مي‌‏شوند به تربيت صحيح. و اگر يك فيلمي ‌باشد كه برخلاف باشد و، عرض مي‌كنم كه، انحراف‌كننده باشد، بچه‏ها تربيت مي‌‏شوند به تربيت انحرافي. بزرگ‌ها هم همين طور.» (همان، ج10، ص 215، 12/7/58)

«راديو يك دستگاهي باشد براي آموزندگي، پرورش يك ملّتي. با راديو و تلويزيون از همه چيز بهتر مي‌‏شود پرورش داد مملكت را؛ براي اينكه راديو و تلويزيون، هم مُلّا و يك آدمي ‌كه سواد دارد از او استفاده مي‌‏كند، هم آن كسي كه هيچ سواد ندارد. امّا از دستگاه‌هاي ديگر، مثل روزنامه و مجلّه، يك دسته مي‌‏توانند استفاده بكنند، به يك جاي محدودي. الآن راديو و تلويزيون جوري شده است كه در همه جا... راديوها و تلويزيون يك جوري شده است كه حالا همة قشرها مي‌‏بيند و مي‌‏شنوند. از راه سمع و بصر شما مي‌‏توانيد خدمت كنيد به اين مملكت، چنانچه خيانت كردند به اين مملكت. راديو و تلويزيون از اموري است كه از همه چيز بهتر مي‌‏شود به آن آموزندگي داد، دستگاه را دستگاه‌هاي مترقي كرد؛ و جوان‌ها را با او تربيت كرد.»(همان، ج 9، صص 205ـ 206، 30/4/58)

 

6. رسانه و ساختن جامعهاي متفكّر، مستقل و آزادمنش

«بايد اين دستگاه دستگاهي باشد كه، بعد از چند سال، تمام قشر ملّت را روشن كند. تمام را مبارز بار بياورد. تمام را متفكّر بار بياورد. تمام اينها را مستقل بار بياورد؛ آزادمنش بار بياورد. از غربزدگي بيرون كند؛ استقلال به مردم بدهد.»(همان، ج 6، ص 399، 29/12/57)

 

ه- رسانة اسلامي

1. لزوم اسلامي شدن رسانه

«يكي از كارهاي مهم اين است كه دستگاه را يك دستگاه توحيدي كنيد. و همه با هم مجتمع و براي خدا انجام بدهيد. و اگر چنانچه يك افرادي هستند كه مي‌‏خواهند اخلال بكنند، مي‌‏خواهند، عرض بكنم، خلاف مسير اسلام عمل بكنند، چه بكنند، آنها را بايد چه بكنيد. تدريجاً بايد اينها را، به‌تدريج البته، بدون اينكه درگيري حاصل بشود، به‌تدريج اينها هم كنار بروند؛ كه يك دستگاه اسلامي ‌بشود و يك تبليغات اسلامي، و يك دستگاهي باشد آموزنده براي‏ مملكت و براي كشور، براي ملّت.»(صحيفة امام ، ج 10، صص 214 ـ 215، 12/7/58)

«ما بايد جدّيت كنيم كه همان طور كه رأي داديم به جمهوري اسلامي ‌و اسم جمهوري اسلام الآن در ايران است، محتوايش را اسلامي ‌كنيم. يعني راديوـ‌تلويزيون كه شما هستيد اسلامي ‌باشد؛ لغويات و لهويات و نمي‌دانم صورت‌هاي كذا نباشد. اصلاح بايد بشود اينها.»(همان، ج 9، ص 455، 17/6/58)

 

2. اسلامي شدن برنامه‏ها

«اين سازمان بايد صددرصد به صورتي باشد كه با نهضت و انقلاب اسلامي ‌بسازد. نه اينكه ما بگوييم راديوـ‌‌ تلويزيون اسلامي ‌هست، ولي ببينيم يك حرف‌هايي در آن مي‌‏زنند كه به اسلام و به انقلاب اسلامي ‌لطمه وارد مي‌‏آورد.»(همان، ج 12، ص 291، 23/2/59)

«الآن شما موظفيد كه، همة اين كساني كه در اين كارها هستند، و رأس كار هستند در تلويزيون ـ البته بنگاه بزرگي است ـ مراقبت كنيد كه يك اشخاص متعهد باشند به اسلام و معتقد به جمهوري اسلامي ‌باشند و بدانند كه جمهوري اسلامي ‌يعني چه. محتوايش بايد اسلامي ‌باشد. بايد آنها را در رأس كارها قرار بدهيد در سرتاسر ايران؛ در همه جا. و برنامه‌هايتان ـ‌ آنهايي كه گفتني است ـ گويندگاني پيدا بكنيد و خيلي‏ها حاضرند كه بيايند آنجا صحبت بكنند. از اشخاص فاضل و دانشمند، از علما و اشخاص متنورالفكر، اشخاص هر طبقه‏اي بيايند صحبت بكنند و از آنها استفاده بكنيد. و بايد هم اين كار بشود.» (همان، ج 11، صص 196-197، 18/9/58)

«شما كه مسئوليت بسيار سنگيني به عهده‏تان مي‌‏باشد، مطمئن و استوار به كار خودتان ادامه دهيد؛ هر روز برنامه‌هايتان را بيشتر و بهتر توسعه دهيد و كوشش نماييد تا برنامه‏هاي اصولي و منطبق با موازين اسلام ارائه نماييد و حيثيت ملّت و مذهب خودتان را حفظ كنيد. بايد برنامه‏ها بر اساس بينش و فرهنگ اسلام تنظيم شود.»(همان، ج 17، ص 244، 3/11/61)

«و البته ما بايد خيلي به فكر اين باشيم كه، اين دستگاهي كه مهم‌ترين دستگاه شايد باشد، در تبليغات ما اين دستگاه از حيث سيما و از حيث صدا هر دو اسلامي ‌باشد. يعني كوشش بشود در اينكه هر قدمي ‌كه برمي ‏داريد، يك قدمي ‌باشد براي اسلام برداريد تا اينكه كارتان عبادت باشد.»(همان، ج 16، ص  403، 16/5/61)

 

3. رسانه و مسئوليت معرفي صحيح اسلام

«اما آنكه ما مي‌‏توانيم، اين است كه به وسيلة دستگاه‌هايي كه داريم، به وسيلة همين صدا و سيما، به وسيلة مطبوعات، به وسيلة گروه‌هايي كه در خارج مي‌‏روند، اسلام را آن طوري كه هست معرفي كنيم... آن طوري كه خداي تبارك و تعالي فرموده است، آن طوري كه در روايات و در قرآن ما هست؛ آن‏ طور به مردم ارائه بدهيم و به دنيا ارائه بدهيم. و همين خودش از هزارها توپ و تانك بيشتر مي‌‏تواند مؤثر باشد.» (همان، ج 18، ص 364، 9/12/62)

«از آن طرف مسئوليت بسيار است و از آن طرف كه راه ارشاد است، ارزش زياد است. همان طوري كه ارزش دارد اين دستگاه براي اسلام و جمهوري اسلامي، اسلام از اين مي‌‏خواهد كه بهره‌برداري زياد در راه اسلام بشود، تبليغات زياد در راه اسلام بشود. صداي جمهوري اسلامي ‌كه تقريباً به اكثر كشورها، به بسياري از كشورها مي‌‏رسد، اين صدا بايد يك صدايي باشد كه مردم را ارشاد كند و اسلام را معرفي كند. امروز دارند همة گروه‌هايي كه در خارج هستند، چه تبليغات راديو و تلويزيونشان و چه تبليغات از راه مطبوعاتشان، دارند با اسلام معارضه مي‌‏كنند.»(همان، ج 18، ص 363، 9/12/62)

 

4. رسانه و خدمت به اسلام و نهضت اسلامي

«خصوصاً شماهايي كه به زبان‌هاي مختلف دنيا پخش مي‌‏كنيد مسائل را، مي‌‏توانيد که مسائلي را كه خارج پخش مي‌‏كنيد، طوري باشد كه به اين نهضت، به اسلام، به كشور خدمت بكند؛ و مي‌‏شود هم، خداي نخواسته، يك مسائلي باشد كه در خارج كه منعكس بشود، اسلام را يك جور ديگري، نهضت را يك جور ديگري تعبير بكند.»(همان، ج 10، صص 290 ـ 291، 29/7/58)

«ما مي‌‏خواهيم كه راديوـ‌ ‌‌تلويزيونمان كه پيشتر در خدمت طاغوت بود، حالا در خدمت خدا باشد؛ در خدمت اسلام باشد.» (همان، ج 9، ص 456، 17/6/58)

 



[1]- اين سخنراني حدود 4 ماه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايراد شده که در آن هنگام تعداد افراد باسواد جامعه اين مقدار بوده است. اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي و ايجاد نهضت سوادآموزي و گسترش آموزش و پرورش، بي سوادي از جامعه ايران ريشه کن شد. 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات