نویسنده: سعید همتی
«دانشگاه را میتوان هم موتور محرکه پیشرفت و توسعه کشور دانست و هم کانون فتنه تمامعیار علیه حاکمیت به شمار آورد و برای اثبات این مدعا میتوان به بسیاری از اتفاقات و تحولات برآمده از دانشگاهها در طول 35 سال اخیر سرکشی کرد.»
در مقطعی از تاریخ انقلاب جریان حاکم بر قوه مجریه گاه آنچنان فضای دانشگاه را آبستن کشمکشهای حزبی و جناحی قرار میداد و از دانشجو به عنوان ابزاری جهت پیشبرد اهداف سیاسی استفاده میکرد که کشور با رکود محسوس علمی- تحقیقاتی مواجه میشد اما بر عکس در دورهای هم به واسطه نگاه مناسب مسئولان اجرایی به «دانشگاه» شاهد پیشرفتهای خیرهکننده در این زمینه آن هم در سطح منطقه و جهان بودهایم. به خاطر همین حساسیتهاست که رهبری بارها تأکید نمودهاند که دانشگاه نباید به «باشگاه سیاسی» یا «خانه احزاب» تبدیل شود و به عنوان ابزاری جهت اهداف جناحهای سیاسی به حساب آید و این را بزرگترین آفت فضای علمی کشور میدانند:«آرامش دانشگاهها، زمینهساز و شتاببخش حرکت علمی کشور است و اگر خدای ناکرده این آرامش ضربه بخورد، حرکت علمی متوقف میشود و ایران به عقب بازمیگردد.»
ایشان میفرمایند:«...مسئولان ذیربط و مدیران دانشگاهها باید با جدیت از تبدیل مراکز علمی به محل جولان و فعالیتهای جریانهای سیاسی جلوگیری کنند... تبدیل دانشگاهها به باشگاههای سیاسی سم مهلک حرکت علمی کشور است.» اینها بخشی از مطالبات رهبری- در بهار سال گذشته - از مسئولان دولتی از جمله وزیر علوم بود و سؤالات فراوانی را در ذهن بهوجود میآورد از جمله اینکه «هدف گروه یا کسانی که فضای التهاب و اضطراب را به دانشگاهها تزریق میکنند چیست و چگونه میتوان از فضای علمی دانشگاهها صیانت کرد؟»
برای پاسخ به سؤالاتی نظیر آنچه مطرح شد میتوان از برخی از جملات رهبری در همین دیدار وام گرفت؛ آنجایی که ایشان میفرمایند: «... مسئولان ذیربط و مدیران دانشگاهها باید با جدیت از تبدیل مراکز علمی به محل جولان و فعالیتهای جریانهای سیاسی جلوگیری کنند... تبدیل دانشگاهها به باشگاههای سیاسی سم مهلک حرکت علمی کشور است.»
اما برای شناسایی جریانی که مصداق بارز عبارتهای مورد اشاره رهبری است، باید اندکی به قبل بازگردیم، به آن زمانی که یک جریان نشانهدار سیاسی تلاش میکند بسیاری از اهداف بالادستی خود را با ابزار دانشجو جلو برده و از آن عامل فشاری استفاده کند علیه حاکمیت سیاسی کشور. بازخوانی تحرکات و فعالیتهای این طیف از یکسو شاهد مثالهای مناسبی برای سخنان رهبری به شمار میرود و از سوی دیگر ما را با اهداف، دسیسهها و راهبردهای اخیر جریانی آشنا میکند که درصدد است مانند گذشته با برهم زدن فضای سکون محیطهای علمی و دانشگاهی آنچه را آمال سیاسی است دنبال کند؛ در این میان بد نیست نگاهی گذرا به صفحه نخست روزنامههای زنجیرهای روز گذشته هم داشته باشیم تا هم به ابهامات طرح شده پاسخ مناسبی داده شود و هم چرایی تمرکز جریان تجدیدنظرطلب به مراکز علمی و دانشگاهی پرداخته شود.
تمرکز ویژه روزنامههای زنجیرهای به «دانشگاه»
«مردان اصلاحات در دانشگاه تهران»، «سعید حجاریان در همایش دوم خرداد؛ تلاقی جمهوریت و مشروطیت: دوم خرداد در آینده بار دیگر غافلگیر خواهد کرد»، «دوباره طنین زنده باد اصلاحات در دانشگاه»، «امکان وقوع دوم خردادی دیگر»، «بازگشت به دانشگاه پس از یک دهه» و «سعید حجاریان: دوم خرداد بار دیگر میتواند غافلگیر کند» تنها بخشی از تیترهای نخست روزنامههای زنجیرهای جماعت تجدیدنظرطلب در روز گذشته است که اختصاص به همایش «دوم خرداد تلاقی جمهوریت و مشروطیت» دارد که در دانشگاه تهران برگزار شده است.
در این همایش مانند سایر مراسمهای جماعت تجدیدنظر طلبان شعارهای تند و رادیکالی سر داده شد و تصاویری بزرگ از سران فتنه هم در محل برگزاری مراسم تعبیه شده بود و سخنرانان با بیان مواضعی تحریککننده مستمعین را به اتخاذ شعارهای جهتدار دعوت میکردند. به عنوان نمونه آرمان روزنامه نزدیک به خانواده هاشمی که تیتر یک خود را به همین موضوع اختصاص داده در بخشی از گزارش خود مینویسد: دیروز دانشگاه تهران سراسر شور بود و نشاط؛ دانشجویانی که سالهای نخست حضور خود در دانشگاه را میگذرانند لبخندی متفاوت بر چهره داشتند چون در انتظار تجربه روزهای خوبی بودند که بزرگترهایشان برایشان تعریف کرده بودند؛ روزهایی که سایه اصلاحات بر دانشگاهها سایه انداخته بود و حالا اعتدالی حکمفرماست که مسیر را برای حضور اصلاحاتیها در دانشگاه گشوده است.
دیروز عباس عبدی، سعید حجاریان و حمیدرضا جلائیپور پشت تریبونی رفتند که سالها بهدلیل سلیقه متفاوت دولت قبل از آن دور بودند. «دوم خرداد تلاقی جمهوریت و مشروطیت» نام همایشی بود که سال 76 را به یاد همگان میآورد. نکته جالب توجه اینکه روزنامههای متعدد این جریان با برجستهسازی اتفاقات و حواشی همایش دانشگاه تهران از یکسو تلاش میکنند فضای کشور و به خصوص فضای دانشگاه را 9ماه مانده به اسفند 94 انتخاباتی کرده و مقدمات رأی آوری نامزدهای احتمالی خود در این انتخابات را فراهم کنند و از سوی دیگر تلاش میکنند تا از هماکنون التهاب و اغتشاش را از طریق دانشگاهها به جامعه تزریق نمایند.
تلاش 20 ماهه برای ملتهب کردن فضای دانشگاهها
البته باید تأکید کرد تلاش جماعت تجدیدنظرطلب برای به آشوب کشیدن فضای دانشگاهها در طول ماههای گذشته همواره مورد توجه پدرخواندههای این جریان بوده که از مصادیق آن میتوان به مراسم 16 آذر92 روز دانشجو در دانشگاه تهران اشاره کرد؛ آنجایی که به دعوت یکی از تشکلهای دانشجویی نزدیک به فتنه در مراسمی با عنوان «سپیده امید» چهرههای نشانهدار از حزب منحله مشارکت و فعال در فتنه 88 نظیر علی شکوریراد، محمدرضا خاتمی و داوود سلیمانی اولین اقدام در جهت تزریق آشوب و اغتشاش به دانشگاه را مقدمهسازی کرد؛ مراسمی که در آن شعارهای تند و هنجارشکنانه علیه حاکمیت و نظام سر داده شد و سخنرانان هم به بیان مطالباتی نظیر آزادی سران فتنه و ضرورت وجود آزادیهای خاص در دانشگاهها سخنانی را مطرح کردند.
بخشی از مواضع کاملاً حزبی و جنجالبرانگیز در این مراسم با این ادبیات بیان میشود:«این جمعیت دل در گرو کسانی دارند که امروز در زندان هستند و برای آزادی آنها لحظهشماری میکنند. حال کسانی که یوسف ما را در بند و حصر کردند بدانند که اگر یوسف زندان کشید، به عیارش افزوده شد. او توبه نخواهد کرد و پیغام داده است که نگران من نباشید، من نگران وی هستم و به عنوان یک پزشک باید بگویم که آنها از نظر وضعیت جسمی وضعیت خوبی ندارند. آنها نیاز به مراقبت پزشکی و درمان و نور آفتاب دارند. آیا کسانی که افراد را بدون قاضی به زندان میبرند، مسلمان هستند؟»
محمدرضاخاتمی دبیرکل حزب منحله مشارکت در این مراسم میگوید:«امروز خورشیدهای ما دانشجویان و اساتیدی هستند که در زندان به سر میبرند و ستارههای ما نیز دانشجویان ستارهداری هستند که به جرم عدالتطلبی از حقوق اولیه خود یعنی تحصیل محروم شدهاند.»
دانشجویان هم در سوی دیگر شعارهایی نظیر «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «یا حسین، میرحسین»، «مجتهد واقعی، منتظری، صانعی» و«سلام بر خاتمی درود بر موسوی» سر میدادند. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد آن است که این تنها یک نمونه از اقدامات جریان دومخرداد برای سیاسی کردن فضای دانشگاهها در جهت برآورده نمودن اهداف رهبران تئوریک این جماعت است و طی دو سال گذشته دهها برنامه – حتی تندتر از آنچه ذکر شد- در سراسر کشور برگزار شده و مسئولان وزارت علوم و رؤسای دانشگاهها هم که به همین دلیل همسو با طیف اصلاحات انتخاب شدهاند هم در دفاع از این دست اقدامات آنها را برای فضای دانشگاه لازم میدانند.
چرا دانشگاه کانون توجه تجدیدنظرطلبان است؟
1 - از نگاه رهبران جریان اصلاحات مقابله با حاکمیت نیاز به ابزاری دارد که مهمترین بخش آن مقابله نخبگان و قشر تحصیلکرده جامعه است، برای آنکه همیشه این گروه جمعیتی را همراه و همگام خود داشته باشند باید در دوران دانشجویی به وسیله برنامههای خاص روحیه مقابله با نظام اسلامی را در افکار آنها نهادینه کنند. بخش قابلتوجهی از اقدامات وزیر برکنارشده علوم که از سوی استیضاحکنندگان هم مورد انتقاد قرار گرفت همین موضوع بود، یعنی ریلگذاری برای بازگشت اساتید و رؤسا به دانشگاهها که دانشجو را از آرمانهای علمیاش فاصله داده و به سوی فعالیتهای حزبی و سیاسی و در نهایت مقابله با نظام سوق دهد.
2 - با جستوجو در سخنرانیهای شخصیتهای وابسته به این طیف برای خلق تئوری «فتح سنگر به سنگر» و همچنین یافتن «قدرت چانهزنی» در مقابل حاکمیت –در انتخابات پیشرو – دانشگاهیان بهترین کاربرد را خواهند داشت، چراکه از یکسو تجربیات این طیف نشان میدهد مهمترین گروه برای ایفای «نقش فشار از پایین به نظام» بخشی از همین گروه سنی جامعه است که امتحان خود را در فتنه18 تیر78 پس دادند و در فتنه 88 تا ماهها نگذاشتند فضای غبارآلود در محیطهای علمی و حتی جامعه از بین بروند.
از سوی دیگر رهبران تئوریک این جریان به خوبی میدانند که برخورد نظامی و امنیتی با قشر دانشگاهی برای نظام بسیار سخت و دشوار بوده و هزینههای بسیاری را به دنبال خواهد داشت، پس سرمایهگذاری کردن روی این گروه میتواند بسیار سودمند و حاوی دستاوردهای فراوان باشد.
3 - با مرور برخی از اتفاقات روی داده در دانشگاههای کشور در طول دو سال گذشته – که بخشی از آن را باید در سخنان حجاریان جستوجو کرد - میتوان گفت اتاق فکر این جریان با برکناری فرجیدانا هم از برنامههای گسترده خود برای التهابآفرینی دانشگاهها و مدیریت فتنه دانشگاهی علیه نظام ناامید نشده بلکه با قدرت بیشتر درصدد ادامه دادن آن است.
اتاق فکر اصلاحات – همانطور که اشاره شد- اهداف ماهها و سالهای پیشروی خود را برای تمام سطح تشکیلاتی و از جمله تشکلهای دانشجویی منسوب به خود در دانشگاهها تعریف و تشریح کرده که انجام هرکدام از این اصول به معنای پشت سر نهادن یکی از پلههایی است که رهبران این طیف را در رسیدن به قدرت رسمی یاری میکند.