پایگاه بصیرت، گروه حماسه و جهاد/ قطعنامه 598 دارای ابعاد داخلی، منطقهای و بینالمللی است و مناسبت خاص 27تیرماه نیست. به گونه ای که بعد از گذشت 27 سال از آن، هنوز هم محل بحث و منازعه است. با این حال، دلایل پذیرش این قطعنامه از سوی امام(ره) مسأله ای است که در شرایط کنونی که برخی افراد و گروه ها می کوشند تا با حب و بغض های گروهی و جناحی در این باره اظهارنظر کنند، ضروری به نظر می رسد. از این رو این موضوع را در گفتگو با آقای سیدمهدی حسینی از کارشناسان مرکز تحقیقات جنگ واکاوی کرده ایم که در ادامه می آید:
آقای حسینی وضعیت عمومی کشور در هنگام پذیرش قطعنامه چگونه بود؟
در این خصوص باید به چند نکته توجه کرد:
1- بعضی می پرسند که چرا زمانی که در موضع قدرت بودیم قطعنامه را نپذیرفتیم مثلاً بعد از آزادسازی خرمشهر. طبیعی است که طرح سئوالات اینچنینی برای تخریب برخی شخصیت ها صورت می گیرد، اما دقت در شرایط و اوضاع و احوال آن زمان که منجر به تدوین قطعنامهها میشد را هم باید مطالعه کرد. روشن است که مجامع بینالمللی و هیئتهای صلح از همان ابتدای تجاوز عراق، پس از هر عملیات و پیروزی که نصیب رزمندگان اسلام میشد، وارد میانجیگری شدند که مجموعاً 18 قطعنامه در شورای امنیت به تصویب رسید. با نگاه به آنها روشن می شودکه همه آنها جانب رژیم متجاوز را گرفته و با ترفند و توطئهای علیه انقلاب اسلامی طراحی شده بودند.
2- قطعنامه 598 در 29 تیرماه 1366 تصویب شد؛ هنگامی که رزمندگان اسلام با انجام عملیات کربلای 5 خودشان را پشت دیوارهای بصره رسانده بودند.
3- با روی کار آمدن گورباچف در شوروی و سیاستهای وی مبنی بر نزدیکی بیشتر به غرب و کاهش تنش بین دو ابرقدرت که گام اول آن در کاهش اختلافات منطقهای ظهور مییافت، رسیدن به توافق در مورد نحوه پایان جنگ مسالهای دور از انتظار نبود و به نظر میرسید سران دو کشور در مورد حل چندین منازعه منطقهای از جمله جنگ ایران و عراق، به توافق برسند. یعنی شرایط بین المللی نیز موافق با انعقاد قطعنامه بین ایران و عراق بود. هر چند که جمهوری اسلامی در پذیرش قطعنامه به هیچ وجه به ملاحظات ابرقدرت ها اعتنایی نکرد.
با توجه به آنچه گفته شد، مهمترین دلیل پذیرش قطعنامه از سوی امام چه بود؟
علاوه بر آنچه که گفته شد، در این رابطه عدهایی تحلیل میکنند که مسئولان نظام و ادار��کنندگان جنگ به خطا رفتهاند و آن را علل پذیرش از طرف امام میدانند یا اینکه برخی اشخاص در محافل و رسانهها طرح کردهاند که پذیرش ��طعنامه از طرف مسئولان نظام به امام(ره) تحمیل شده و از آن به عنوان خوراندن جام زهر یاد میکنند و از بیدر��یتی فرماندهان وقت ارتش، سپاه، دولت و سایر دستگاه ها میگویند. در حالی که قطعنامه 598 از سوی نظام رد نشد بلکه، نسبت به آن موضع مثبت اتخاذ شد و آن را قابل مذاکره ارزیابی کردند و متصدیان وزارت خارجه حدود یک سال درباره آن بحث کردند و محور سندهای ایران این بود که اول متجاوز معرفی شود تا راه برای حل مسائل بعدی هموار شود.
اما با این وجود، به نظر می رسد که امام راحل نگرانیاش از مسائل و جریانهای داخلی بود و خیلی هوشمندانه عمل کرد که نمونه بارز آن عزل قائم مقام رهبری بود. در واقع، امام(ره) با پذیرش قطعنامه، با توجه به برخی چالش های داخلی، می خواستند که اصل انقلاب و نظام اسلامی از خطر مصون بماند.
در پایان اگر نکته ای به نظرتان می رسد بفرمائید.
نکته پایانی اینکه کشمکشها و چالشها کنونی کشور با نظام سلطه، به ویژه در مسأله هسته ای، ادامه همان روندهایی است که در جنگ تحمیلی وجود داشت. در واقع، همانطور که در تحمیل جنگ هشت ساله تلاش شد همه امکانات کشور به کار گرفته شود تا نظام جمهوری اسلامی به اهدافاش برسد و در این رابطه یکی از نهادهای درگیر و پرکار، وزارت امور خارجه بود. در این زمینه دولت و ملت، همدل و همزبان در مقابل دشمن ایستاده بودند، اکنون نیز لازم است تا با همدلی و همزبانی در مقابل توطئه ها و چالش آفرینی های دشمن، با بصیرت ایستادگی کنیم.
گفت و گو: وحید قاسمی