تاریخ انتشار : ۰۷ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۷  ، 
کد خبر : ۲۷۸۶۳۰

حجت‌الاسلام سیدمهدی طباطبایی: آقای هاشمی رییس همه و واقعا فراجناحی هستند

اشاره: اگرچه سیدمهدی طباطبایی در همه وقایع و اتفاقات موضع سیاسی داشته و آن را اعلام کرده است، اما همه او را به عنوان استاد اخلاق می‌شناسند. علتش هم آشکار است. حتی انتقادات سیاسی او هم با زبان اخلاقی بیان می‌شود و اگر می‌خواهد به تندروها نقدی وارد کند، به احادیث اهل بیت متوسل می‌شود. دفتر او هم در یکی مناطق جنوبی تهران محل رفت و آمد و رجوع مردم است. طباطبایی هرازگاهی اظهارنظرهای شفاف و صریحی را در عرصه عمومی مطرح می‌کند. تقریبا ابایی هم از انتقادات خود ندارد. چند روز پیش بود که در پاسخ به ناقدان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام انتقادی از جنس همان نقد آیت‌الله هاشمی مطرح کرد. سایت خبری تحلیلی انتخاب در روزهایی که آیت‌الله هاشمی آماج حملات نیروهای تندرو قرار گرفته است، با این روحانی به گفت‌و‌گو پرداخته است. او در پاسخ به این سوال که اهداف تخریب‌کنندگان رئیس‌ مجلس در روزهای اخیر چیست؟ این بی‌اخلاقی‌ها از کجا نشأت می‌گیرد؟ گفت: در درجه اول بسی متاثرم از آنچه که روی داده و در حال اتفاق افتادن است و آن این است که چهره اسلام و انقلاب لکه‌دار و ننگین می‌شود. این از مصائب بزرگ است و نمی‌شود کوچک شمرد. هر چه چهره اسلام کریه شود به طور طبیعی مردم از آن گریزان خواهند شد. ما باید بکوشیم تا آنجا که در توان داریم حداقل کیان اسلام و قرآن و دین را حفظ کنیم و حرمت آن را نگه داریم. این نکته اول برای من خیلی مهم است که اگر از آن غافل بشویم هزاران حادثه برای ما خواهد آفرید. تلاش‌های مذبوحانه علیه مذاکره‌کنندگان و توافقنامه به طور طبیعی رو می‌شود. آن سیاست‌هایی که در دولت گذشته بوده است مرتب تغییر کرده و مدام نتیجه مثبت گرفته می‌شود و در کنار آن مفاسد گذشته باز می‌شود. اما نکته بعدی که خیلی هم اهمیت دارد این است که مجلس خانه مردم است و نمایندگان عزیز با انتخاب مردم بر سر کار آمده‌اند، اما تعداد اندکی نماینده باعث زوال نعمت و رحمت و شخصیت از سایر نمایندگان شده‌اند. این بسیار جای تاسف دارد.

*‌ یعنی شما ریشه این توهین‌ها را در مفاسد دولت گذشته می‌بینید؟

**‌ آنچه در مسایل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی گذشته «نابودی» بوده است، وقتی «بود» می‌شود و ارزش پیدا می‌کند، آن چیزهایی که خلاف واقع به مردم گفته شده برملا می‌شود. من دو مطلب دارم. تقاضای من این است که مسئولین مملکتی و برنامه‌ریزهای مملکت، به خصوص مسئولینی که در توافق حضور داشتند، تحمل کنند و هیچ عکس‌العملی نداشته باشند. چرا که هر عکس‌العملی بخواهند بکنند، این پرخاش‌ها بیشتر می‌شود. اما باید چه کنند؟ ساکت بنشینند؟ این هم درست نیست.

سعی نکنند که بخواهند مقابله کنند. مطلب دومی که می‌خواهم بگویم خطاب به آن‌هایی است که این کارها را انجام می‌دهند. می‌خواهم به آن‌ها بگویم که به خود آیید که مبادا در آینده رسوایی شما بیشتر شود. اگر به همین مقداری که شده است آرام بگیرید به نفع شماست. اگر باز هم نفع خود را در اظهار می‌دانید، به شما می‌گویم که هر چه دارید اظهار کنید تا مردم بیش از پیش بدانند که با چه روش‌های ناصوابی این دوره گذشته را پشت سر گذاشته‌اند.

*‌ آقای هاشمی اعلام کردند که برای انتخابات خبرگان می‌آیند. به نظر شما جامعه روحانیت مبارز استقبال می‌کند؟

‌** کار از استقبال گذشته است، جامعه روحانیت مبارز برای حضور ایشان برنامه‌ریزی می‌کند. نمی‌شود که جامعه روحانیت مبارز از یک طرف برای حضور آقای هاشمی در انتخابات خبرگان برنامه‌ریزی کند و از طرف دیگر برای انتخابات مجلس با پایداری‌ها برنامه مشترک بگذارند. به نظر می‌رسد بعد فوت آقای مهدوی‌کنی و عدم حضور آقایان هاشمی و ناطق، جامعه روحانیت به سمت جبهه پایداری متمایل‌تر شده است. این تهمت است. جامعه روحانیت مبارز هیچگاه به سمت پایداری متمایل نخواهد شد. اگر هم بشود با سیاست اصلی و فرهنگ سیاسی جامعه روحانیت نمی‌خواند.

*‌ اما جلسات آقای تقوی با پایداری‌هاست.

**‌ اولا جامعه روحانیت و جامعه مدرسین با هم هماهنگ هستند. در جامعه مدرسین آقای موحدی کرمانی این سوال را مطرح کرد که آقای مصباح فرمودند که من عضو جامعه مدرسین هستم و جدا نیستم و نظر من هم همراه جامعه مدرسین است. در آخر هم تاکید کردند که اگر نظرم جایی مخالف با نظر جامعه باشد نظر خواهم داد. اینجوری نیست که سیاسیون خفته باشند. آن‌ها بیدارند و دارند کارشان را انجام می‌دهند. این انتخابات از مهمترین انتخابات‌هاست.

*‌ به نظر می‌رسد جامعه روحانیت مبارز هم آن وزنی را که زمان آقای مهدوی‌کنی در راس کار بودند ندارد. تکلیف این وحدت اصولگراها چه می‌شود؟

**‌ اولا که اصولگراها در عمل شاید اظهار نکنند اما در داخل خودشان از تندروها نگران هستند. اگر این نگرانی را اظهار کنند، این تندروی‌ها بیشتر می‌شود. به نظر من خود آقای مصباح هم به این نتیجه رسیده‌اند و آیا آن حمایتی که از تندروهای پایداری و آقای احمدی‌نژاد می‌کردند، الان هم می‌کنند؟

*‌ یعنی معتقدید که پایداری از آقای مصباح جدا شده است؟‌

**‌ نه، اما آقای مصباح از پایداری عبور کرده‌اند و آن حمایتی که قبلا می‌کردند الان کمتر شده‌ است. ببینید حتی همراهان غوغاسالاران هر کس که باشد، با او مدارا می‌کند. چرا که می‌ترسند یک روزی به خود آن‌ها هم رحم نکند. مخصوصا آن‌هایی که آشنا به افکار آن‌ها هستند بیشتر این اتفاق‌ برای آن‌ها می‌افتد. البته مطلب شما درست است و بنده هم خیلی محترمانه از شورای نگهبان به خصوص آقای جنتی که اخیرا دوباره ابقا شدند، درخواست کرده و می‌کنم و تقاضای مهربانانه دارم که هر چه می‌توانند مصلحت‌اندیشی کنند و بررسی کنند و خودشان هر چه می‌دانند انجام بدهند اما حرفی نزنند که متهم به طرفداری از قشری بشود. به عنوان یک تقاضای من است که ای بزرگان شورای نگهبان و اشخاص وابسته به شورای نگهبان، حرفی نزنید که فردا متهم به همراهی و خدای نکرده اگر حوادثی مانند 88 رخ داد متهم به سهل‌انگاری بشوند. معترضین هم حرف خلافی نزنند و خلاف سیاست‌های اصلی کشور حرفی نزنند. برخی که خوب بلد نیستند حرف بزنند، خواهش می‌کنم که حرف نزنند.

اصولگراها در عمل شاید اظهار نکنند اما در داخل خودشان از تندروها نگران هستند. اگر این نگرانی را اظهار کنند، این تندروی‌ها بیشتر می‌شود.

تندروهای اصولگرایی عنوان حمایت از رهبری را تنها به خود نسبت می‌دهند، این کار اصولگرایی را سخت می‌کند و همیشه از رهبر مایه می‌گذارند. البته رهبر برای همه رهبر است و در این شکی نیست و باید همه ما هم پیرو رهبر باشیم. اما آن‌ها خود را وابسته می‌کنند و برای خودشان موضع‌گیری می‌کنند. البته من معتقدم که آقا توجه دارند. همانطور که فرمودند رای مردم امانت است، این مطلب ساده‌ای نبود. کی فرمودند امانت است؟ این به این معنی نبود که اتفاقی افتاده است بلکه به این معنی بود که در ذهن ایشان بود که متذکر شوند که اتفاقی نیفتد. ایشان در حقیقت پیشگیری می‌کردند. لذا ان‌شاالله به یاری امام زمان انتخابات آینده هم پرشور باشد و هم ارزشمند و بدون دلشورگی. تقاضای من از همه این است که هم پای صندوق‌ها بیایند و کسانی که در خود توان و صلاحیت می‌بینند خود را کاندیدا کنند و شورای نگهبان هم همه سلایق را در نظر بگیرد.

*‌ چرا کسی از اصولگرایان به دنبال ظرفیت اشخاصی مانند آقای هاشمی، آقای ناطق نوری یا سیدحسن خمینی نیستند؟ الان اصلاح‌طلبان بیشتر استفاده می‌کنند و حتی بحث بر سر مثلث این سه نفر در انتخابات خبرگان است.

** به نظر بنده این کار خوبی است، چرا که هر سه این‌ها نیروهای ارزشی هستند و اگر با هم باشند خوب است. من این را تایید می‌کنم. اما منظورتان از اصولگرا کیست؟ چه کسانی از این‌ها اصولگراتر هستند؟ آن‌هایی که تندرو هستند این‌ها را به اصولگرایی قبول ندارند و الا خود آن‌ها اصولگرا نیستند. حتی یک اصولگرا پخته در تمام این سال‌ها نگفته است که هاشمی اصولگرا نیست. گاهی حتی گله هم می‌کنند به ایشان که شما که اصولگرا هستید چرا به ما کمتر توجه می‌کنید. آقای هاشمی رئیس همه هستند و راست هم می‌گویند. واقعا فراجناحی هستند. در پایان باید عرض کنم که این انقلاب ریشه در اعتقاد مردم دارد. ریشه در باور مردم به مردم‌سالاری دینی و کارآمدی دین دارد. از همه منتقدین، چه منتقد عالم و چه مخالف تقاضا دارم اولا در همه موارد انتقاد، اصول علمی را رعایت کنند و مبنا را مباحث اصلی بگذارند. مطالب بدون پایه و حاشیه‌ای و کلی‌گویی نکنند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات