روزنامه کیهان
**
40 روز
رِشتید تا پنبه کنید؟!/
محمد ایمانی
هیجان یا عقلانیت، سادهانگاری یا ژرفاندیشی،
و شانتاژ یا استدلال، دوگانههایی هستند که در بررسی توافق وین همچنان شانه به
شانه هم حرکت میکنند. این دوگانه متناقض دیروز در جریان بررسی کلیات طرح موسوم به
«اقدام متقابل و متناسب دولت در اجرای برجام» به وضوح به چشم آمد. جنجالی که نماینده
دولت راه انداخت مبنی بر اینکه تهدید کردهاند مرا در رآکتور اراک دفن کنند و سیمان
به رویم بریزند، موضوعاتی از قبیل بتون ریختن در قلب این راکتور را به حاشیه راند
تا، فعلاً کلیات طرح با 139 رأی موافق در مقابل 100 رأی مخالف و 12 رأی ممتنع به
تصویب برسد و بررسی جزئیات آن به جلسات آتی موکول شود. یکشنبه گذشته نمایندگان ضمن
رد دو فوریت طرح، یک فوریت آن را با 168 رأی موافق و 57 رأی مخالف تصویب کرده
بودند. مقایسه دو رأیگیری در همین بادیامر، ریزش 30 رأی موافق و افزایش حدود 40
رأی مخالف را به فاصله 6 روز نشان میدهد.
هر چه رفتار 30 تیر 94 نمایندگان مجلس
در تصویب کمیسیون ویژه بررسی برجام خردمندانه بود، اتفاق دیروز رنگ و بویی به شدت
هیجانی داشت. در حقیقت برخی نمایندگان مجلس دیروز مرتکب نقض غرض فاحش شدند که در
صورت عدم جبران میتواند تهدیدهای بزرگی را متوجه کشور کند. نمایندگان مجلس یک
هفته پس از اعلام توافق وین، با 136 رأی موافق، 39 مخالف و 9 ممتنع، رأی به تشکیل کمیسیون
ویژه بررسی برجام دادند و پس از آن با رأی خود، ترکیب 15 عضو را از میان 24 داوطلب
مشخص کردند. این کمیسیون که فراتر از کمیسیون
امنیت ملی و سیاست خارجی شکل گرفت، به نوعی از «کمیسیون تلفیق» شباهت داشت و
متخصصان سیاست خارجی، اقتصادی، حقوقی، هستهای و علمی در آن گرد هم آمده بودند.
حاصل کار کمیسیون ظرف 40 روز، برگزاری 170 ساعت جلسه با حضور کارشناسان مختلف بود
و منطقاً توقع میرفت پس از ارائه گزارش 20 صفحهای این گروه، محتوای گزارش و پیشنهادهای
جدی آن در زمینه بستن راههای بدعهدی حریف و متوازن کردن تعهدات طرفین و تأمین
ضمانت اجرا در دستور کار قرار گیرد اما در اقدامی عجیب، بلافاصله طرح فوریتی مورد
اشاره با کمترین ارتباط نسبت به گزارش، به صحن مجلس آمد و پس از تصویب یک فوریت،
به جای ارجاع به همین کمیسیون به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی حواله شد و
سرانجام کلیات آن دیروز از تصویب گذشت.
اکنون سؤال اساسی این است که نسبت هیجان
و عقلانیت، سهلانگاری و ژرفاندیشی، و احساس مسئولیت و بیخیالی در این فرآیند چیست؟
این پرسش از جهت دیگری اهمیت مضاعف پیدا میکند. طیفی از مقامات دولتی که تا چندی
پیش اصرار داشتند با لطایفالحیل، اصول قانون اساسی و نظارت فائقه مجلس را دور
بزنند، گویا اکنون تغییر فاز داده و حربه تهدید و تطمیع و شانتاژ و مظلومنمایی را
در دستور کار قرار دادهاند تا مجلس از خود خلع ید کند و به دست خویش امانت سپرده
شده از سوی مردم و قانون اساسی را به تعطیلی کشاند.در این میان سؤال مهم دیگری پیش
میآید و آن اینکه اگر قرار بود با طرح کذایی، برجام به شکل دربست و بدون رفع ایرادهای
بزرگ آن پذیرفته شود، اصلاً چرا نمایندگان مجلس رأی به تشکیل کمیسیون ویژه و 40
روز بررسی دقیق و کم سابقه دادند و اگر این
امر ضرورت داشت چرا به نتایج مستند این بررسی بیاعتنایی کردند؟ خداوند در آیه 92
سوره نحل خطابی نسبت به مؤمنان دارد که حتی خردمندان فاقد ایمان نیز میتوانند از
آن بهره بگیرند. «ولا تکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوهًٍْ انکاثاً. مانند آن کسی
نباشید که رشته تابیده را پس از محکم کردن وا تابید و گشود». مفسران ذیل این آیه
به زنی به نام رایطه (یا ریطه) اشاره کردهاند که خود و فرزندانش صبح تا ظهر پشمها
را میتابیدند اما ظهر به بعد دستور میداد تا رشتههای تابیده را وا بتابند و از
هم بگسلند. به همین دلیل هم ضربالمثل شد برای پنبه کردن رشتهها. به تعبیر شاعر
«آسیا بود ولی راه عمل را گم کرد- آرد را چرخ زد و چرخ زد و گندم کرد»!
گزارش کمیسیون منتخب نمایندگان خواستار
مشروط کردن برخی مفاد برجام است، مکانیسم یکطرفه داوری در آن را خطرناک میداند،
راستی آزمایی انجام تعهدات غرب را فاقد مکانیسم میشمارد، مخالف خروج 98 درصد ذخایر
اورانیوم غنی شده است، امکان دسترسی به مراکز نظامی و امنیتی را در برجام احراز
کرده و مخالفت میکند، نسبت به عدم لغو تحریمها و حفظ ساختار اغلب آنها در کنار
محدودیتهای وصول درآمد نفت هشدار میدهد، مکانیسم ماشه را موجب احیای سریع تحریمهایی
میداند که وعده تعلیق آنها داده شده، اعتماد یکطرفه و نامتقارن به آمریکا را رد میکند
و... قس علی هذا. قبل از این بررسی کارشناسانه و در بحبوحه آن، رهبر حکیم انقلاب
چند بار به تصریح فرمودند «متن فراهم آمده به دقت در مجاری قانونی بررسی و در صورت
تصویب راههای نقض عهد از سوی طرف مقابل بسته شود»، «اگر قرار است تحریمها و
ساختار آن باقی بماند و لغو نشود، پس اصلاً برای چه مذاکره کردیم؟»، «دشمن دنبال
نفوذ از طریق برجام است»، «در همین مذاکرات هر جا فرصت پیدا کردند و میدان به آنها
داده شد، البته طرفهای ایرانی بحمدالله حواسشان جمع بود اما یک جاهایی بالاخره
فرصتهایی پیدا کردند، یک نفوذی کردند، یک حرکت مضر برای منافع ملی انجام دادند؛
آن چه ممنوع است این است» و سؤال این است که این مطالبات مهم ملی در کنار آن
هشدارها و پیشنهادهای کارشناسی کمیسیون ویژه، چرا به یکباره با اتفاقات 5-6 روز اخیر
مجلس مغفول و در حاشیه ماند؟ و طرح کذایی «اقدام متقابل و متناسب» چرا کمترین
نسبتی با این مطالبات و هشدارها و پیشنهادها ندارد؟! آیا این است لازمه به دوش کشیدن
عنوان اصولگرایی و رهروان ولایت؟! نمایندگان اگر اصولگرایی و رهروی ولایت را در این
بزنگاه مهم نشان ندهند که باید از خود سلب هویت کنند.
آیا فتوای حکیمانه رهبر معظم انقلاب
درباره ممنوعیت تولید و به کارگیری سلاح هستهای، مثلاً معطل مصوبه مجلس است که در
ماده یک طرح کذایی آمده است؟ مواد 2 و 3 طرح نیز بر تجدیدنظر در همکاری با غرب در
صورت فشار و تهدید یا عدم پایبندی طرف مقابل به تعهدات تأکید میکند اما کسی نیست
پاسخ دهد که اگر ما در فاصله «روز تصویب» و «روز اجرا» همه تعهدات خودرا به انجام
رساندیم، 9700 کیلوگرم از مجموع حدود 10 تن اورانیوم غنی شده ظرف 10 سال را به
خارج فرستادیم، 14 هزار دستگاه از حدود 20
هزار سانتریفیوژ را اوراق کردیم و به انبار بردیم، قلب رآکتور آب سنگین اراک را
بتون ریختیم، آمار و اطلاعات برخی مراکز مهم را برای جلب نظر مدیرکل آژانس ارائه
نمودیم و... پس از آن غرب قبل از انجام تعهدات خود سر باز زد یا در حین انجام دبه
کرد و یا آژانس به سنت جاهلی 10 سال اخیر خود بازگشت، ماده 2 و 3 طرح کذایی حتی به
درد قُمپز در کردن میخورد؟ و آیا توهین به شعور ناظران نیست که بگوییم در صورت
تهدید یا نقض عهد، ظرف 2 سال، ظرفیت غنیسازی را به 190 هزار سو افزایش میدهیم؟! یا
مثلاً طنز نهفته در ماده 4 که میگوید «دولت موظف است برنامه هستهای را با چشمانداز
تجاری- صنعتی از جمله در حوزه غنیسازی و تحقیق و توسعه دنبال کند و طرح دراز مدت
15 ساله کشور در حوزه غنیسازی و تحقیق و توسعه را سازمان انرژی اتمی ظرف 2 ماه به
تصویب شورای عالی امنیت ملی برساند»! این معما را آقایان صالحی و ظریف یا حامیان
طرح در مجلس حل کنند که چگونه میشود برای 8، 10 و 15 سال طیفی از تعهدات در زمینه
لاغرسازی غنیسازی و تحقیق و توسعه را پذیرفت و از جمله امضا کرد که حدود 9700کیلوگرم
اورانیوم غنی شده از کشور خارج شود و ظرف مدت توافق سقف 300 کیلو رعایت شود، آنگاه
از غنیسازی تجاری و صنعتی هم سخن گفته شود؟! اگر باید 98درصد 10 هزار کیلوگرم
اورانیوم کاهش یابد و در سقف 300 کیلو باقی بماند پس در طول یک دهه آینده قرار است
آن5060 سانتیریفیوژ در نطنز کدام غنیسازی حقیقی را انجام دهند و تکلیف ذخیرهسازی
اورانیوم غنی شده برای مصارف صنعتی آتی چه میشود؟!
از این دست سوالات، از جمله درباره
ضمانت اجرا و... هم در متن گزارش کمیسیون ویژه بررسی برجام و هم درباره متن طرح یک
فوریتی فراوان است. رئیس کمیسیون رهروان میگوید «اجرای برجام را تصویب کنیم و
مجلس جلوی لغزندگیهای آن را بگیرد.» و این در حالی است که اصل طرح مورد بحث، یک
پوست خربزه بزرگ زیر پای مجلس و کشور است. واقعیت این است که نمیتوان مجوز اجرای
تعهدات سنگین، نامتوازن، ناهمزمان و برگشتناپذیر ظرف 2-3 ماه را داد و در عین حال
چنین تلقی یا تلقین کرد که منافذ خطرناک برجام با توصیه و سفارش و نصیحت و کلیگویی
نسبت به کسانی که اصرار به دهنکجی و دور زدن و توهین و تحقیر مجلس را داشتند،
بسته میشود. برجام بدون رفع آسیبهای بزرگ موجود در آن، قابلیت اجرایی ندارد و باید
برای اجرای آن شروط دقیقی را تعیین کرد. در حقیقت اجرا باید مشروط به تحقق برخی
شرایط شود نه اینکه مجوز اجرا را بدهیم و بعد به عنوان دلخوشکنک و ثبت در تاریخ،
حاشیه و تبصره بزنیم. باید عمق مسئله را فهمید که برای حریف، برجام بهانه است و به
واسطه منافذ آن، اصل کشور و نظام نشانه دشمن است.
مجلس نهم را باید در فرصت دیگری آسیبشناسی
کرد؛ این که اختلافات جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری چهقدر عمق داشت یا
نداشت و چرا از پهلوی فراکسیون اصولگرایان، فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت سر
برآورد؟آنچه واقعیت دارد این که مجلس، بافت حزبی و تشکیلاتی و فراکسیونی منسجمی
ندارد، نشان به آن نشان که همین مجلس رای به استیضاح و برکناری آلت دست فتنهگران
از وزارت علوم داد. در حالی که فراکسیون اصولگرایان حدود 70-80 عضو و رهروان 180
تا 200 عضو دارد، به نظر میرسد دستکم نیمی از اعضای فراکسیون رهروان، رویکرد
متعصب حزبی ندارند و از رفتار اصولگرایانه تا رفتار غیراصولگرایانه در تردد هستند.
این، هم تهدید و هم فرصت است. 39 رای فاصله میان موافقان و مخالفان کلیات طرح یک
فوریتی حاکی از آن است که تنها جابهجایی 15 تا 20 نماینده میتواند سرنوشت دیگری
را برای طرح و مهمتر از آن، بررسی برجام رقم بزند. 136 نمایندهای که در مقابل
39 مخالف، رای به تشکیل کمیسیون بررسی
برجام دادند، از ظرفیت مثبت مجلس برای عقلانیت و تحقیق و بررسی حکایت میکنند که
در غیر این صورت، از همان ابتدا میتوانستند مانند روابط عمومی وزارت خارجه عمل
کنند. نباید اجازه داد دغلکاران و هوچیهای رسانهای با راه انداختن منازعات حیدری-
نعمتی در میان دو فراکسیون مدعی اصولگرایی، به امنیت و منافع ملی آسیب بزنند.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب «تصمیمگیری،
تشخیص، گذشت از دنیا و اقدام خواص برای خدا در لحظه لازم است که تاریخ و ارزشها
را نجات میدهد و حفظ میکند. اگر تامل کردید و وقت گذشت، دیگر فایده ندارد» و
«توقع کم گذاشتن در کفه حق را از همه کس باید داشت... انسان اگر با دیدن یک
ناهنجاری در یک شخصی یا یک عملکردی به هم بریزد و دچار یأس و آشفتگی بشود، کار نمیگذرد...
امر به معروف و نهی از منکر کنید اما این موجب نشود که آدم این منکر یا نقطه منفی
را بهانه قرار بدهد و راهش را جدا کند یا فاصله ایجاد شود، وحدت را باید حفظ کرد.»
اکثریت اصولگرای مجلس میتواند خطای دیروز
را با درایت جبران کند.
***************************************
روزنامه قدس **
ترکیه ؛ سرگردان میان بودن و نبودن/ مسعود بصیری
کشته شدن حدود نود نفر از مردم ترکیه در
پایتخت این کشور توجه محافل رسانه ای را به خود جلب کرد...
این انفجار که در تاریخ ترکیه بی سابقه بود قطعا معادلات جدیدی را در سیاست های داخلی و خارجی ترکیه ایجاد خواهد کرد که ثمره آن چندان به سود دولت کنونی و متأسفانه مردم این کشور نخواهد بود. این دولت مدتهاست که تلاش می کند با نشان دادن یک چهره جهان پسند در خارج و مقتدر اقتصادی در داخل الگوی جدیدی را در منطقه ارایه کند. الگویی که برگرفته از اسلام لاییک و غرب گرا بوجود آمده و در نهایت می تواند به کل مناطق مسلمان نشین صادر شود اما حقیقت ورای آن چیزی است که نشان داده می شود و واقعیت های این کشور در زیر چهره زیبا و توریستی این کشور پنهان شده است.
واقعیت آن است که آنکارا اکنون با بدهی
450 میلیارد دلاری مواجه است که عملاً پرداخت آن حتی در دراز مدت نیز غیر ممکن
خواهد بود به ویژه آنکه پول این کشور نیز بیش از 25 درصد در برابر ارزهای خارجی
مانند دلار سقوط کرده و اکنون تنها با فشار و دخالت بانک مرکزی در همین حد حفظ شده
است در حالی که اگر این دخالت نباشد لیر ترکیه به نصف ارزش کنونی سقوط خواهد کرد.
رکود نسبی نزدیک به چهار ماه است که بخش های اقتصادی این کشور را فراگرفته و آرام
آرام بر شدت آن نیز افزوده می شود تا آنجا که به اذعان برخی کارشناسان به دلیل شرایط
بد معادلات اقتصادی در منطقه قفقاز و همچنین هزینه زیاد ترکیه به تروریست ها و
کاهش صادرات نفت داعش به ترکیه با توجه به حملات روسیه به کاروان های نفتی و مواضع
داعش عملاً نمی توان روزهای خوبی را برای اقتصاد وابسته ترکیه پیش بینی کرد.
عده ای البته شرایط امنیتی را به نفع
دولت اردوغان می دانند و معتقدند با این فضا دولت می تواند احزاب سیاسی مخالف خود
را و آنهایی که باعث از دست رفتن کرسی های پارلمان این کشور شدند کنار زده و از این
طریق به آرزوی دیرینه خود در باره تغییر نظام سیاسی ترکیه جامه عمل پوشانده و نظام
سیاسی ترکیه را از نظام پارلمانی به نظام ریاستی تغییر دهد.
اکنون اما کار برای دولت اردوغان بسیار
دشوار شده و عملا ناتوانی این کشور در کنترل نا آرامی ها میل مردم به دور شدن از
حزب عدالت و توسعه را افزایش داده است به خصوص آنکه نظرسنجی ها نارضایتی شدید مردم
ترکیه از دخالت حزب اردوغان در سوریه را نیز نشان میدهد و آشکارا رسانه ها و نمایندگان
مردم از سیاست های دولت ترکیه در این
موضوع ابراز نارضایتی می کنند اما اردوغان مایل به شنیدن این صحبت ها نیست و
همچنان در آرزوی اداره ترکیه به صورت ریاستی و با اختیارات بالا ست. از سوی دیگر
نباید تحرکات جدید پوتین در منطقه را هم نادیده گرفت. تحرکاتی که از آن زمزمه های
آغاز جنگ سرد مسکو و ناتو نیز شنیده می شود و این مسأله به هیچ وجه برای ترکیه ای
که 60 درصد گاز خود را از روسیه وارد می کند نوید بخش روزهای خوبی نخواهد بود.
خاصه آنکه در کوتاه مدت قطعاً روسیه به دلیل دخالت های ترکیه در سوریه و عراق با این
کشور دچار مسأله خواهد شد. اردوغان طی این
سالها تلاش کرده است با نشان دادن جلوه های اقتصادی به مردم خود و منطقه، چهره
دموکرات و پیشرویی را از خود به نمایش بگذارد اما واقعیت آن است که تکیه گاهی که
او آرزوهایش را بر آن بنا کرده است مرکز ثقل مناسبی ندارد و این همان اشتباهی بود
که شاه ایران مرتکب شد.
تکیه به غرب اکنون از ترکیه کشوری
بدهکار و وابسته سرمایه کارتل های اقتصادی ساخته است که آنها نیز با کوچکترین هراسی
پا پس گذاشته و کار اردوغان را به رقبای سرسختش واگذار می کنند. اردوغان اگرچه فکر
می کند توانسته با کمک غرب و روی خوش نشان دادن به آنها، ترکیه را به الگوی خاورمیانه
تبدیل کند اما حقیقت آن است که کشور او با همه زیبایی ها از درون دچار مشکلات جدی
اقتصادی و امنیتی است که بیم آن می رود این کشور را به سمت پاکستانیزه شدن و احیانا
دو تکه کردن بین کردها و ترک ها سوق دهد.
***************************************
روزنامه جمهوری اسلامی**
انتفاضه سوم و فریاد مظلومیت فلسطین
بسمالله الرحمن الرحیم
خشم و خروش مردم مظلوم فلسطین علیه جنایات
روزافزون رژیم صهیونیستی، طلیعه مبارکی از «انتفاضه سوم» را نوید میدهد. اگرچه صهیونیستها
باز هم به سیاست مشت آهنین متوسل شدهاند و امیدوارند با جنایت و شرارت بیشتر،
مردم فلسطین را مایوس کنند و به عقب نشینی و سکوت وادار نمایند ولی شدت و دامنه
اعتراضات به حدی است که از یکسو دشمنان را مستاصل و درمانده کرده و از سوی دیگر
خون را در رگهای مظلومان به جوش آورده است.
تا این مرحله 25 شهید و دهها مجروح،
حاصل جنایات صهیونیستها بوده ولی فرماندهان نظامی و عناصر امنیتی دشمن مرتباً به
مقامات ارشد خود مراتب ناتوانی و عجز در مهار بحران کنونی را منعکس میکنند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم
اشغالگر صهیونیستی اعتراف کرد که تمهیدات امنیتی کابینه نظامی برای مهار «انتفاضه
سوم» با شکست مواجه شده و دولت وی توان خنثی کردن حملات فلسطینیها را ندارد و در
واقع روند حوادث از کنترل دولت و ارتش صهیونیستی خارج شده است.
وی با این حال، سه نکته را به عنوان آخرین
دستورالعمل دولت، خاطرنشان ساخت:
1 – صهیونیستهای
ساکن مناطق اشغالی هوشیار باشند و از تشدید اوضاع بپرهیزند.
2- به
فلسطینیها هشدار داد که در صورت ادامه انتفاضه حتی خانهها را بر سر فلسطینیها
خراب میکند.
3 –
حماس، کشورهای منطقه و محمود عباس از تحریک احساسات فلسطینیها بپرهیزند.
تقریباً بلافاصله، محمود عباس رئیس تشکیلات
خودگردان در یک حرکت انفعالی اعلام کرد خواهان تشدید اوضاع نیست و از همه طرفها
خواست که خویشتنداری نشان دهند. این بدان معنی است که نه تنها محمود عباس و دستیارانش
کمترین ارزشی برای خون و جان و حیثیت فلسطینیها قائل نیستند بلکه حتی اشغالگران
آدم کش را با مظلومان فلسطینی همردیف قرار داده و بطور همزمان از هر دو طرف میخواهد
خویشتنداری نشان دهند که خود به منزله آنست که محمود عباس خود را در جبهه مظلومان
فلسطینی نمیبیند چرا که در آنصورت منطقی نیست که علیرغم تشدید عملیات سرکوب توسط
ارتش صهیونیستی از مظلومان بخواهد سکوت و بیتفاوتی را در پیش بگیرند!
شهرک نشینان صهیونیست با توسل به جنایات
متعدد از جمله آتش زدن خانه یک فلسطینی و زنده زنده سوزاندن کودک 6 ماهه باعث
شهادت کودک و پدر و مادر وی شدند و همین جرقه انتفاضه سوم شد. سپس افراطیون صهیونیست
در حمله به مسجدالاقصی، به آتش زدن مسجد و سوزاندن قرآنها و هتک حرمت پرداختند و
هدف آن بود که مسجد به دو بخش یهودی و مسلمان تقسیم شود. البته در روزهای اخیر بر
اثر تشدید اوضاع بحرانی در کرانه باختری و نوار غزه، صهیونیستها اعلام کردند که
اجرای طرح تقسیم مسجدالاقصی را فعلاً متوقف کردهاند ولی اکنون دیگر فقط مسئله به
مسجدالاقصی محدود نمیشود و صهیونیستها در تمامی مناطق اشغالی به سرکوب و مقابله
با مردم فلسطین پرداختهاند.
آمار روزافزون شهدا و مجروحین هم بخاطر
آنست که دولت نتانیاهو به ارتش و پلیس رژیم صهیونیستی قویاً دستور داده به تظاهر
کنندگان و مشخصاً کسانی که سنگ پرتاب میکنند، مستقیماً شلیک نمایند و با گلولههای
جنگی آنها را هدف قرار دهند. نتانیاهو از انجام سفر خارجی خود منصرف و برای کنترل
اوضاع، شخصاً وارد عمل شده است ولی ابعاد بحران به حدی است که مقامات صهیونیستی در
هر دورهای قادر به هیچگونه اقدام موثری نیستند و دست به هر تلاشی میزنند، بر شدت
اعتراضات افزوده میشود.
اسامه حمدان مسئول روابط خارجی جنبش
حماس از خیزش سراسری فلسطینیها علیه اشغالگران سخن گفت و جنایات دشمن را موجب تقویت
روحیه مقاومت و عامل وحدت ملت فلسطین معرفی کرد و خاطرنشان ساخت که شرارتهای دشمن
با نتایج معکوسی مواجه شده است.
روند تحولات روزهای اخیر بیانگر آغاز
«انتفاضه سوم» است و با امواج خروشان خشم و اعتراض فلسطینیها چند نکته را به
اثبات رسانید.
الف – تلاش مستمر صهیونیستها و حامیان
غربی و عربی طرحهای صهیونیستی برای فاصله انداختن بین غزه و کرانه باختری با
حوادث اخیر و شروع انتفاضه سوم نقش بر آب شد و امروزه شاهد اعتراض یکپارچه فلسطینیها
در نوار غزه و کرانه باختری هستیم. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که نه تنها صهیونیستها
و ارتجاع عرب، که حتی تشکیلات خودگردان هم سعی داشته و دارند که زمینههای تقابل
کرانه باختری با نوار غزه و مشخصاً انزوای نیروهای مقاومت در غزه را فراهم سازند.
این استراتژی چند ساله اکنون با شکست و ناکامی مطلق مواجه شده است.
ب - انتفاضه سوم، دقیقاً در شرایی شکل
گرفته و مراحل پیشرفت و اوج گیری خود را پشت سر میگذارد که نه تنها عملاً هیچگونه
توجه و حمایت قابل ذکری از جانب کشورهای اسلامی و اعراب صورت نمیگیرد، بلکه
امروزه اولویت آنها را سرنگونی حکومتها و نابودی ملتها در سوریه، عراق، یمن و
بحرین تشکیل میدهد و کمترین توجهی به حوادث خونبار فلسطین به چشم نمیخورد. قطعاً
همین بیتوجهی دنیای اسلام و کشورهای عربی باعث جرات یافتن صهیونیستها شده و آنچه
صورت گرفت، با هدف «مشاهده کردن واکنش ها» انجام شد و اشغالگران را برای شرارت بیشتر
وسوسه کرد. در عین حال طلیعه مبارک انتفاضه سوم در چنین فضای مسمومی، نشان داد که
این بار مظلومان فلسطین برای احقاق حقوق خود حتی منتظر حمایت دیگران نماندهاند و
با خشم و خروش علیه اشغالگران، باعث شکلگیری نهضتی شدهاند که زمین را زیر پای
اشغالگران به لرزه در آورده است.
این پدیده از مسئولیتهای تعطیلناپذیر
دنیای اسلام و کشورهای عربی نمیکاهد ولی بطور همزمان به مظلومان فلسطینی آموخته
است که برای احقاق حق خود منتظر هیچکس نشوند و قیام خود را با تکیه بر توان داخلی
خود آغاز کنند و ادامه دهند.
حوادث روزهای اخیر و ثبات ناتوانی
اشغالگران در مهار بحران به خوبی نشان داد که صهیونیستها تا چه اندازه «آسیب پذیر»
هستند و میتوان پوزه اشغالگران را با وحدت عملیاتی در سراسر فلسطین اشغالی به خاک
مالید.
ج – دنیای اسلام و دنیای عرب لازم است
با تمامی توان و ظرفیت خود برای حمایت از آرمان فلسطین وارد عمل شود و نگذارد
انتفاضه سوم به سرنوشت انتفاضههای اول و دوم دچار شود. این پدیده، بهترین فرصت
برای احیای آرمان فلسطین در دنیای اسلام و دنیای عرب است. این یک توطئه بود که
مسئله فلسطین را، نه یک موضوع اسلامی بلکه یک موضوع صرفاً عربی معرفی میکرد.
بعدها در مسیر تکاملورده اآو
این توطئه، مسئله فلسطین را، نه یک
موضوع عربی بلکه یک موضوع صرفاً فلسطینی قلمداد کردند و درگیریها را درحد یک
موضوع فلسطینی – اسرائیلی تقلیل دادند که اساساً ربطی به سایر کشورهای عربی و
اسلامی ندارد! ما این جمله را بسیار شنیدهایم که «ما از فلسطینیها، فلسطینیتر نیستیم».
در پرتو این استراتژی تبلیغاتی قرار بود به طیف خائن و سازشکار فلسطینی فرصت داده
شود که پرونده فلسطین را بدون هیچگونه ما به ازائی مختومه سازد. انتفاضه، قیامی
پرشور برای عقیم ساختن آن تلاشهای خائنانه بود که از 22 سال پیش در هر مقطعی از
زمان، ملت فلسطین را به صحنه آورد. این فرصت مبارک را باید غنیمت شمرد و با حمایت
از آن، زمینهای موثر برای احقاق حقوق پایمال شده فلسطینیها و باز گرداندن فلسطین
به آغوش جهان اسلام، فراهم ساخت، فرصتی که اگر بخوبی از آن استفاده نشود، شاید
قابل تکرار نباشد.
***************************************
روزنامه خراسان**
تجربهاي تاريخي براي مردم سالاري ديني/محمد
سعيد احديان
فرآيند چندماه گذشته تصميم سازي و تصميم
گيري درباره برجام روز گذشته به نقطه مهمي رسيد. هميشه بر اين باور بودم که در
تحليل وقايع بايد هم نگاه کلان داشت و هم نگاه خرد و در بررسي متن برجام هم همين
نگاه را الگوي عمل قرار دادم و بر همين مبنا در فرآيند تصميم سازي و تصميم گيري
برجام نيز قائل به اين مسئله هستم.
***************************************
روزنامه ایران**
پارازیت «جام جم» روی موج «برجام»/محمد
هاشمی
یکی از وظایف «ملی» صدا و سیما، اطلاعرسانی
درباره مهمترین مسائل روز است. رسانه ملی موظف است در کوتاهترین زمان، اخبار و
رویدادها را بی کم و کاست و بدون سوگیری، به اطلاع مردم برساند. این مأموریت زمانی
اهمیت ویژه مییابد که سر و کار رسانه با
موضوعات «ملی» باشد. چنین موضوعی ایجاب میکند صدا و سیما به عنوان رسانه «ملی» در
راستای «منافع ملی» حرکت کند. اما متأسفانه مروری بر عملکرد این سازمان، گواهی میدهد
صدا و سیما از وظیفه و مأموریت ذاتی خویش فاصله گرفته است. مصادیقی چون نبود توازن
در تقسیم تریبون میان موافقان و مخالفان توافق، پخش پر تعداد و مکرر سخنان منتقدان
توافق و تریبون دادن به طیفی خاص و عدهای
معدود و نیز اقدام دیروز که سخنان و تصویر یک نماینده منتقد را پخش کرد اما هنگامی
که نوبت نماینده موافق رسید، به پخش تصویر ثابت و صوت او بسنده کرد، در مجموع نشان
میدهد که این رسانه در مقام عمل به تریبونی برای تبلیغ یک جناح خاص سیاسی بدل شده
است. این گمانه دیروز نیز بشدت تقویت شد زیرا پس از پایان رأیگیری در «بهارستان»
و تأیید «برجام»، تلویزیون که قاعدتاً باید به رأی اکثریت مجلس احترام گذارد، در
اقدامی معنادار اما غیرحرفهای، بار دیگر سخنان شنبه شب نماینده منتقد توافق را «بازپخش» کرد. بررسی کارشناسانه موضوعات روز سیاسی، یکی از
اولویتهای مطلوب هر رسانه و مخاطبانش است، مشروط بر اینکه کارشناسان از میان سلیقههای
مختلف انتخاب شده و برای ارائه نظرات، به آنها فرصت «برابر» داده شود؛ «نقد» بسیار
مفید است به شرطی که به کسی که مورد انتقاد قرار میگیرد، فرصت دفاع داده شود.
متأسفانه صدا و سیما در چینش کارشناسان و اعطای فرصت «برابر» به سلیقههای مختلف سیاسی،
کارنامه قابل دفاعی ندارد. در اینجا این پرسش پیش میآید که آیا «صدا و سیما
توانسته با رویکرد یکسویه خود به هدف هایش دست یابد یا نه؟» پرسشی که پاسخش را میتوان
در «نظرسنجی ها» یافت. به گواه «نظرسنجیهای» متعدد و معتبر، صدا و سیما نه تنها
نتوانسته مخاطبان خود را حفظ کند، بلکه در دفاع از یک جناح خاص نیز موفق عمل نکرد.
چرا که به دفعات دیده شده تبلیغات صدا و سیما به نفع یک فرد یا جناح خاص نتیجه
برعکس داده است. با این اوصاف میتوان به پرسش مطرح شده این گونه پاسخ داد که
رسانه ملی نتوانسته با رویکرد خود به آن جناح خاص خدمت کند. از سوی دیگر «رفتار
جناحی» این رسانه به اهرمی تبدیل شده که مردم را به سوی استفاده از رسانههای بیگانه
سوق میدهد، رسانههایی که در جهت «منافع ملی» حرکت نمیکنند و در لفافه برنامهها
و اخبار سیاسی خود، موضوعهای اجتماعی و فرهنگی کشور را نشانه گرفتهاند؛ موضوعی
که بارها از سوی صدا و سیما اذعان شده، اما این رسانه تاکنون برای جلوگیری مردم از
مراجعه به رسانههای بیگانه، اقدام مؤثری انجام نداده است. باید توجه داشت کانالهای
اطلاعرسانی مانند گذشته نیست و امروز میتوان با یک موبایل در کوچه و بازار و
خودرو در جریان اخبار قرار گرفت. رویدادی که بر پیچیدگی کار رسانه افزوده است و
حساسیت ویژهای میطلبد.
***************************************
روزنامه جام جم **
راهی طولانی برای بررسی جزئیات طرح هستهای
/ محمدحسن آصفری
مجلس کار مهم و اساسی رای به کلیات طرح یک
فوریتی اقدام متناسب و متقابل جمهوری اسلامی ایران در اجرای برنامه جامع اقدام
مشترک میان جمهوری اسلامی ایران و 1+5 را که مفاد آن ارتباط مستقیمی با منافع ملی
و توسعه کشور داشت در صحن علنی مجلس انجام داد؛ کاری که پیامهای مهمی برای
موافقان و مخالفان در داخل و خارج کشور به همراه داشت.
اولین پیام، رای شکننده مجلس به این کلیات، برای غرب بود که اگر تاکنون با تبلیغات رسانهای تلاش کردند موفقیت جمهوری اسلامی ایران را جزیی از توافق هستهای قلمداد کنند، آگاه باشد ایران و نمایندگان مجلس عاقلانه با موضوع برخورد کرده و آرایی را به این توافق دادند که همه بدانند نظام معطل تصویب چنین توافقی نیست و حتی برخی نمایندگان اشکالات اساسی به بندهای توافق وارد میکنند. تصویب کلیات طرح نمایندگان مجلس با رای شکننده نشان داد که نمایندگان حاضر نیستند با هر بهانه و تهدید غرب موضوعی را مصوب کنند که منجر به خوشحالی طرف غربی شود. نمایندگان همچنین در جزئیات این طرح شروطی را برای دولت قائل شدند و اجازه دادند در حالی طرح برجام عملیاتی و اجرایی شود که اجازه دخالت در امور نظامی به غرب داده نشده و از مراکز نظامی یا متخصصان ایرانی بازجویی نشود.
مجلس بر این نظر تاکید دارد که غرب باید
نسبت به اجرای برجام متعهد باشد و براین مبنا دولت مکلف خواهد شد تا در صورت
مشاهده هرگونه رفتار سوء طرف غربی، عقبگرد سریع از توافق حاصله داشته و نسبت به
اجرا نشدن برجام و بیتعهدی طرف غربی اقدام شود. پیام دیگر رای مجلس به کلیات طرح یک
فوریتی اقدام متناسب و متقابل جمهوری اسلامی ایران در اجرای برنامه جامع اقدام
مشترک برای غرب این بود که نمیتواند در میان مسئولان و ارکان نظام جمهوری اسلامی
ایران ایجاد اختلاف کند و بر این مبنا نمایندگان تلاش کردند در جزئیات طرح 9 مادهای،
دغدغههای ملت چه در بحث کم کردن فعالیت غنیسازی یا عدم پیشرفت و توسعه را با حفظ
منافع ملی لحاظ کنند. در اجرای برجام تاکید شده که باید فعالیت تحقیق و توسعه به
جد دنبال شده و مباحثی چون اقتصاد مقاومتی مدنظر قرار گیرد و دولت ملزم شود تا
مبالغ حاصل از درآمدهای ناشی از اجرای برجام را در راستای توسعه اقتصادی و اقتصاد
مقاومتی پایدار استفاده کند.
***************************************
روزنامه وطن امروز **
شما
هم «به سلامت»!/حسین قدیانی
دیروز روز بدی
برای مجلس بود، نه از آن جهت که کلیات طرح برجام به تصویب رسید، اتفاق بدتر آنجا
بود که متولی، حرمت امامزاده را نگه نداشت. رفتار گشادهدستانه و از روی بیتفاوتی
با وزیر امور خارجه جریان انحرافی نشان داد رئیس مجلس در روز معروف «یکشنبه سیاه»
هم فیالواقع، دفاع از خود کرد. القصه! دیروز باز هم زیادهروی شد؛ این بار در میدان
دادن بیش از اندازه به جناب صالحی. چه خوب است گاهگاهی به ایشان یادآوری کنیم وزیر
امور خارجه بودنشان را در زمان دولت قبل با سفارش لیدر جریان انحرافی. و چه خوبتر
رئیس مجلس متذکر آقای صالحی میشدند که اینجا بهارستان است و محل اجتماع نمایندگان
ملت و مظهر جمهوریت نظام، نه چاله میدان، لذا اولا کمی آهستهتر که اگر این همه
اهل داد و بیداد و فریاد و کلفت کردن رگ گردن و پرخاش و جوشی شدن هستید، زیبندهتر
بود از این همه جوش و خروش و این همه استعداد در سخنرانی با صدایی بلند علیه یانکیهای
جلاد تحریم استفاده میکردید، ثانیا باز هم کمی آهستهتر! چه خبر است؟ چطور است که
در مصاف با وندی شرمن وقیح «دیپلمات» میشوید لکن به وکلای ملت خودتان که میرسد
«گندهلات»؟!
معالاسف رئیس باز هم در عدم رعایت شأن مجلس دچار زیادهروی شد و به جای یک تذکر خشک و خالی، چنان جاده را برای آقای صالحی هموار کرد که امر بر وزیر امور خارجه دولت قبل مشتبه شود. راستی! آقای صالحی ادب دیپلمات به از توافق اوست. همیشه این سوال برایم مطرح میشود که رئیس دولت فعلی که این همه علیه دولت و رئیس دولت قبل سخن میراند و از قضا بیش از هر سیاستی، سیاست خارجه دولت قبل را مورد نقد قرار میدهد، چطور وزیر امور خارجه همان دولت را در بالاترین سطوح سیاست خارجه دولت خود به کار میگیرد؟ تعارف را بگذاریم کنار! این آیا جناب صالحی! نشاندهنده نان به نرخ روزخوری نیست؟ رئیسجمهور میخواهد احمدینژاد باشد، میخواهد روحانی! کاری به راست و دروغش ندارم! همکاران شما معتقدند متاثر از تحریم، روزی فلان قدر به کشور خسارت وارد میشود. چطور حضرتعالی در مواجهه با تحریمکنندگان ملت ایران، علیالدوام رونمایی میکنید از چهرهای بشاش و خندان اما در صحن بهارستان، اینچنین تند و عصبانی هستید؟
تحریم
را بهارستان علیه این ملت تصویب نکرده، همان کنگره و همان کاخ سفید و همان کدخدایی
تصویب کرده که رئیس جدید شما، آن را «مؤدب و باهوش» میخواند!
و اما درباره برجام، درباره متنی که دولت متاسفانه با بیاعتنایی به قانون و بیاحترامی به قانونگذار، حاضر نشد آن را به صورت لایحه به مجلس بفرستد این سؤال بدیهی بهوجود میآید که «مجلس اصولا چه چیزی را دارد بررسی میکند؟! این طرح درباره چیست؟! و آیا دولت اصلا منتظر نظر مجلس و رأی بهارستان مانده؟!» یکشنبه سیاه اگر رئیس مجلس به رئیسجمهور قبل گفت: «به سلامت»، من این حق را در این یادداشت برای خود محفوظ میدارم که خطاب به رئیس مجلس فعلی، رئیسجمهور قبل، وزیر امور خارجه قبل و صدالبته رئیسجمهور فعلی عرض کنم؛ به سلامت! و دیروز هم یکشنبه بود!
***************************************