بهنظر میرسد یازده سپتامبر کوچک بسترسازی مهمی است که از طریق جنگ شناختی و توسل به اسلام هراسی و اسلامستیزی، علاوه بر اینکه ائتلافسازی با محوریت آمریکا را سهلالوصول و امکانپذیر میسازد؛ بار دیگر میتواند نقش مدیریت و رهبری آمریکا را احیا کند.
پایگاه بصیرت: وقایع زنجیرهای و تروریستی در پاریس به یک بحران امنیتی برای فرانسه و فراتر از این کشور تبدیل شد. در ورای وقایع تروریستی فرانسه، بهنظر میرسد جریانی هدفمند و هوشمند به دنبال مدیریت ادراک و برداشت برای کشورها و افکار عمومی جهانی است. ازاینرو تبیین چرایی و چیستی وقایع زنجیرهای و تروریستی فرانسه، اهمیتی دوچندان مییابد. در این راستا سه نگاه را میتوان متصور بود:
نگاه اول؛ غافلگیری اطلاعاتی در فرانسه:
در نگاه اول، وقایع زنجیرهای و تروریستی در پاریس، بخشی از غافلگیری اطلاعاتی سرویسهای اطلاعاتی در غرب بوده است. با توجه به پیشرفتهای نرمافزاری سرویسهای اطلاعاتی غرب و تمرکز اطلاعاتی با توجه به حوادثی که در گذشته در فرانسه اتفاق افتاده این نگاه نمیتواند چندان مورد وثوق باشد.
نگاه دوم؛ اقدام انفعالی و متقابل تروریستها:
همانطور که جریان تروریستی داعش سعی دارد در جریان مدیریت ادراک و برداشت، این خط را القا کند که اقدامات تروریستی در پاریس در امتداد پاسخ متقابل این جریان در ساقط کردن هواپیمای روسی در سینا بوده و بعدازاین هم در روسیه حمام خون به راه خواهد افتاد؛ در ارزیابی این نگاه نمیتوان ردی بر این نگاه اعلام کرد اما میشود گفت این موضوع همهی ماجرا و چیستی و چرایی آن نیست.
نگاه سوم؛ یازده سپتامبر کوچک:
در نگاه سوم بهنظر میرسد سرویسهای اطلاعاتی غرب با محوریت آمریکا، رژیم صهیونیستی و آلسعود با پیادهسازی یک مدل کوچک از یازده سپتامبر به دنبال ریلگذاری جدید جهت ترتیبات امنیتی نوینی در منطقه هستند. بهویژه اینکه کارآمدی ائتلاف چهارگانه علیه تروریستهای تکفیری دستآموز از یکسو و شکست ائتلاف استیجاری در یمن از سوی دیگر توازن راهبردی در منطقه را بر هم زده و ترتیبات جدید امنیتی را در منطقه پیاده میسازد که برآیند آن میتواند منجر به استقرار نظم جدیدی در منطقه شود و همانطور که روزنامه آمریکایی والاستریت ژورنال پیشازاین گفته بود؛ سوریه کلید تغییر نظم جدید منطقه است.
در این راستا امپراتوری رسانهای نظام سلطه در پی مشابهتسازی و اینهمانی بین این حادثه با حادثه یازده سپتامبر است. چنانچه در این خصوص روزنامه نیویورکتایمز نوشت: حمله پاریس دومین حمله مرگبار تروریستی به غرب پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بود.
بهنظر میرسد این یازده سپتامبر کوچک باهدف ریلگذاری برای اهداف زیر به وقوع پیوسته است:
1- فرصت سازی برای تصحیح اشتباه محاسباتی آمریکا در تغییر ثقل استراتژیک از غرب آسیا به شرق آسیا
2- تقویت تکیهگاههای آمریکا در منطقه (رژیم صهیونیستی، عربستان و ترکیه) که برای پر کردن خلأ قدرت در منطقه بهجای آمریکا ناکارآمد بودهاند.
3- مهار و مقابله با ایران، مقاومت و روسیه که بهسرعت در حال پر کردن خلأ قدرت در منطقه هستند.
4- مهار انتفاضه سوم که تهدید بسیار جدی و مهم برای رژیم صهیونیستی شده است خصوصاً با توجه به اینکه در این انتفاضه، سلاح گرم در حال جایگزین شدن بهجای سلاح سرد است.
5- امکان ائتلافسازی بهظاهر مشروع و کمهزینه به رهبری آمریکا جهت بازگشت به منطقه
6- به هم زدن روال بازی یکطرفه در مذاکرات وین و ایجاد بازی جدید در پازل آمریکا پیرامون موضوع سوریه و مسائل منطقهای
در جمعبندی سه نگاه گفتهشده میتوان گفت بنا بر بررسیهایی که به آنها اشاره شد؛ بهنظر میرسد یازده سپتامبر کوچک بسترسازی مهمی است که از طریق جنگ شناختی و توسل به اسلام هراسی و اسلامستیزی، علاوه بر اینکه ائتلافسازی با محوریت آمریکا را سهلالوصول و امکانپذیر میسازد؛ بار دیگر میتواند نقش مدیریت و رهبری آمریکا را احیا کند.
نکاتی که در پایان این یادداشت، ضروری است بدان اشاره شود، نوع مواجهه با این حادثه از سوی برخی مقامات کشورمان است. اگرچه حادثه تروریستی در فرانسه تلخ و کشته شدن انسانها تلختر است؛ در این راستا ابراز تسلیت و هم دردی با حادثه دیدگان لازم است؛ اما مقایسه نوع برخورد مسئولان اجرایی کشورمان با این حادثه و نیز انفجار تروریستی در لبنان که به شهادت مردم عزیز این کشور انجامید، بسیار قابلتأمل است.
درحالیکه حادثه تروریستی ضاحیه، شامگاه پنجشنبه گذشته رخداده است تا 24 ساعت بعد پیامی صادر نمیشود، ولی برای حادثه پاریس ظرف چند ساعت از سوی آقای روحانی پیامی صادر میشود. جالب اینجاست که علیرغم آنکه حادثه بیروت ساعتها قبل از حادثه پاریس رخداده، بالأخره ظهر شنبه، پیام رئیسجمهور در خصوص این حادثه صادر میشود، یعنی درست در ساعاتی که بر اساس برنامهریزی – در صورت عدم لغو سفر- ایشان باید در پرواز میبود! این نوع مواجهه و برخورد دوگانه با چنین حوادثی، البته تأملبرانگیز است.
نکته دیگر و انتهایی آنکه بعدازاین حادثه از سوی برخی در داخل زمزمههای همکاری با غرب در مبارزه با تروریسم شنیده میشود. البته بهیقین میتوان گفت نمیتوان به ادعای غرب برای مبارزه با تروریستهایی که خود غرب مولد آنها بوده اعتماد کرد. بااینحال باید دانست که بهنظر میرسد یکی از راههای نفوذ غرب در مقطع اخیر پوششهایی از قبیل همکاری و تعاملات راهبردی در تحولات منطقهای است که لزوم هوشیاری همه دلسوزان نظام و انقلاب در مواجهه با این سوءاستفاده دشمن از شرایط را میطلبد.
منبع: فارس