آنچه درباره المیادین و دیگر رسانههای آزاده جهان عرب رخ داده است بخشی از جنگ نرم و جنگ رسانهای است که جوامع اسلامی و عربی با آن مواجهند.
پایگاه بصیرت: چندی پیش شرکت ماهوارهای عرب ست به منظور متوقف ساختن فعالیت شبکه خبری المیادین در لبنان، مقامات بیروت را به فسخ قرار داد دوجانبه و انتقال ایستگاه پخش این شرکت از منطقه «جوره البلوط» به اردن تهدید کرد.
داستان از این قرار بود که در پی پخش تحلیل یک کارشناس ایرانی درباره فاجعه منا این شرکت اعلام می کند که محتوای برنامه بر خلاف شروط قرارداد بین شبکه المیادین و شرکت عرب ست بوده؛ شرکتی که مدیریت آن در اختیار عربستانی هاست.
اما به واقع داستان از چند سال پیش شروع شد زمانی که بسیاری از فعالان رسانه ای و آزاده در جهان عرب پس از مشاهده سیاست های شبکه های خبری وابسته به عربستان و قطر در قبال مقاومت، سوریه، لبنان و فلسطین از شبکه ها و روزنامه هایی چون العربیه، الجزیره و القدس العربی خارج شدند و آزادگی خود را فریاد زدند.
غسان بن جدو رئیس امروزی شبکه المیادین که سه سال از تاسیس آن نمی گذرد یکی از این افراد است؛ فردی که ریاست دفتر شبکه الجزیره در بیروت را برعهده داشت و پوشش ویژه او از جنگ 33 روزه مورد تحسین حزب الله لبنان قرار گرفت.
او اما پس از اعلام خبر قطع پخش شبکه متبوعش از ماهواره عرب ست دو نکته مهم را یادآور شد اول آنکه این شبکه با «مسئله یمن انسانی برخورد کرده» و دیگر آنکه این شبکه در «خدمت مقاومت و انتفاضه سوم» بوده است و اینها دلایل اصلی حذف این شبکه از عرب ست بوده است.
عبدالباری عطوان یکی دیگر از این چهره های آزاده رسانه ای در جهان عرب است که خود زمانی سردبیر روزنامه فرامنطقه ای القدس العربی با سهامداری عربستانی ها بود و آنجا را ترک کرد.
وی درباره بسته شدن المیادین خطاب به عربستانی ها می نویسد: سایتهای ما را ببندید؛ روزنامه های ما را مصادره کنید؛ از عرب ست بیرون مان بیاندازید؛ به نوشتن و بیان و حمایت از امت اسلامی و عقیده آن ادامه می دهیم.
اما آنچه که درباره المیادین و دیگر چهره های آزاده رسانه در جهان عرب رخ داده است بخشی از جنگ نرم و جنگ رسانه ای است که جوامع اسلامی و عربی با آن مواجه اند؛ جنگی که تنها هدف آن مخاطب عرب نیست و مخاطب ایرانی و چه بسا جهانی را نیز مورد هدف قرار داده است.
بسته شدن شبکه های ماهواره ای ایرانی چون پرس تی وی و العالم و حتی برخی شبکه های فارسی زبان صداوسیما بخش دیگری از این جنگ رسانه ای است.
در این جنگ رسانه ای اصل بر رقابت محتوایی است و آنجا که طرف مقابل عاجز از این رقابت می شود از قدرت فنی خود بر حذف شبکه از ماهواره یا ایجاد پارازیت استفاده می کند.
رساندن محتوای رسانه اما باید به حدی از کیفیت و جذابیت باشد که بیننده و مخاطب هدف از مداخلات ناجوانمردانه طرف مقابل ناراحت شود.
چه اینکه در قضیه بسته شدن المیادین بسیاری از مردم فلسطین به خیابان ها ریختند و به توقف پخش آن اعتراض کردند چراکه همانگونه که صادق الحسینی رئیس اسبق دفتر المیادین در تهران و از مسئولان اصلی شبکه می گوید: دفاع از مقاومت برای ما نه مساله سیاسی بلکه یک تکلیف است و معتقدیم که هر کس حرفهای کار کند و واقعیتگرا باشد و سنن الهی را در نظر بگیرد عملا نمیتواند از مقاومت دفاع نکند.
حال اما در برابر اقدام ناجوانمردانه رقیب در برابر رقابت محتوایی وتبلیغی چه باید کرد؟ چه کاری باید انجام داد طرف مقابل از قدرت فنی خود بر حذف شبکه از ماهواره یا ایجاد پارازیت استفاده نکند.
یکی از راه حل های موجود آن است که ایران برای ارسال ماهواره تلویزیونی خود با عنوان «ایران ست» سرعت عمل بیشتری به خرج دهد و در این زمینه سازمان فضایی کشور و وزارت ارتباطات و مجلس مسئولیت اصلی را برعهده دارند.
در کنار این سازمان ها و وزارت خانه ها، اتحادیه رادیو تلویزیون های اسلامی به دلیل آنکه مرکزیت مهمی در میان شبکه های محور مقاومت است باید علاوه بر همراه کردن شبکه های ماهواره ای عضو خود در طرح «ایران ست» مذاکرات جدی برای همکاری با اتحادیه های رادیو تلویزیونی در منطقه و جهان داشته باشد که از جمله آنها می توان به اتحادیه های رادیویی تلویزیونی در جهان عرب از جمله اتحادیه رادیوهای عربی در تونس اشاره کرد.
چه اینکه عبدالباری عطوان در مقاله خود پس از قطع پخش المیادین از عرب ست می نویسد: نمیدانیم که چه کسی به مسئولان عربستانی این قدرت و این حق «وتو» را داده است و چرا کشورهایی چون مصر، عراق، الجزایر، مراکش، کویت و اردن سکوت اختیار کردهاند. فهرست طولانی از کشورهایی که سکوت کردهاند، وجود دارد. به چه حقی عربستان هر کانالی را که میخواهد، میبندند و هرچه را میخواهد به نیابت از عربها و مسلمانان و اتحادیه عرب و نهادهای آن نگه میدارد.
منبع: فارس