دیدار هفته قبل ولادیمیر پوتین با رهبر معظم انقلاب و سخنان دو طرف در این نشست، یکی از اتفاقات مهم در روابط ایران و روسیه محسوب می شود. در این دیدار صمیمانه، رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهور روسیه از افزایش روابط دو کشور بسیار بیشتر از آنچه اکنون است، سخن گفتند. از طرفی شاهد هستیم که در حل بحران سوریه چند سال است، مسکو و تهران با یکدیگر همکاری دارند و امروزه می توان از زمینه های همکاری طولانی مدت بین این دو کشور سخن گفت.
جهت بررسی بیشتر این موضوع با شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه، گفتگویی را انجام داده ایم که در ذیل می آید:
بصیرت: با توجه دیدار پوتین با رهبرانقلاب، به نظر شما می توان از آغاز رابطه ایران و روسیه در سطح راهبردی سخن گفت؟
شعیب بهمن: در طول سالهاي گذشته روابط ایران و روسیه همواره با فراز و نشيبهاي مختلفی همراه بوده است. واقعيت امر اين است كه هر دو كشور در سطح رهبران عالي خواهان ايجاد يك رابطه راهبردي استراتژيك بين دو كشور هستند. در اين رابطه ما پيشتر در سخنان مقام معظم رهبري شاهد این قضیه بوديم. در حال حاضر آقاي پوتين و كرملين هم به صراحت اين مسأله را اعلام ميكنند. من تصور ميكنم با توجه به سفر آقاي پوتين به ایران همكاريهاي مختلفي بين دو کشور در خصوص مسائل منطقهاي و همچنين مسائل دوجانبه شكل بگیرد که این موضوع ميتواند سرآغاز ايجاد توسعه يك رابطهي راهبردي بين دو كشور باشد.
البته قابل ذکر است در این زمینه موانع و مشكلات متعددي هم بر سر راه وجود دارد. به هر حال اگر مسئولان دو كشور عزم راسخ داشته باشند قاعدتا ميتوانند موانع را كنار بگذارند.
بصیرت: با توجه به نفوذ آمريكا در منطقه، نزديكي ايران و روسيه تا چه اندازه به محدودسازي نفوذ آمريكا در منطقه تأثير ميگذارد؟
شعیب بهمن: ايران و روسيه در سياست خارجي خودشان نوعي ضدهژمونگرايي را در نظام بينالملل دنبال ميكنند. به این معنا كه هر دو كشور از يك سو، يك جانبه گراييهاي ايالات متحدهي آمريكا را در سطح نظام بينالملل نميپذيرند و از سوي ديگر خواهان نظمي عادلانهتر در سطح جهان و روابط بین الملل هستند.
در طول سال هاي گذشته این مسأله باعث شده است كه مواضع خارجي به ويژه در حوزهي مسائل منطقهاي بين ايران و روسيه تا حد زیادی به هم نزديك باشد. در حال حاضر آنچه كه از همكاريهاي منطقهاي بين تهران و مسكو مشاهده ميكنيم اين است كه هر دو كشور دنبال محدود كردن نقش آمريكا و خواهان كوتاه كردن دست مداخلهگر آمريكا در تحولات منطقهاي هستند.
از ياد نبريم كه ايران و روسيه در مناطق متعددي با هم منافع مشترك دارند. به عنوان مثال هر دو كشور در مناطقي نظير آسياي مركزي، منطقهي قفقاز، و منطقهي خاورميانه خواهان عدم مداخله آمريكا و جلوگيري از نفوذ ايالات متحده در اين مناطق هستند. در این زمینه هر چه روابط ايران و روسيه به هم نزديكتر شود ميتوانند با استفاده از ظرفیت ها و پتانسيلهايي كه دارند، گامهاي مؤثرتري بردارند، كما اين كه ما امروز ميبينيم حداقل در مورد سوريه اين مسئله به واقعيت پيوسته است.
بصیرت: آيا نوع نگاه پوتين به ايران از حمايت لازم در حاكميت روسيه برخوردار است. يعني آيا ديدگاه متضادي در اين زمينه ميتواند وجود داشته باشد يا خير؟
شعیب بهمن: در روسيه ديدگاه هاي مختلفي نسبت به رابطه با ايران وجود دارد. به هر حال بخش كوچكي از نخبگان غرب گرا در اين كشور معتقد هستند كه رابطهي با ايران براي روسيه سود چندان زيادي ندارد و اين صرفا باعث تحقیر رابطهي روسيه با كشورهاي غربي ميشود، اما تعداد اين دسته از نخبگان در این امر اندك است. باقي نخبگان روسی، از جمله مليگراها، طيفهاي راست گراها و همچنین طيفهاي چپ كه هنوز ايدهها و آرمان های كمونيستي دارند، معتقدند كه ايران با توجه به مقاومت و ايستادگي كه در برابر آمريكا داشته يك كشور قدرتمند در منطقه محسوب ميشود. بر این اساس توسعه روابط با ايران ميتواند براي روسيه مفيد و سودمند باشد. بنابراين ديدگاهي كه آقاي پوتين دارد در بخش اعظمي از گروه ها و جريانهاي سياسي روسيه رواج دارد و اكثر جريانهاي سياسي روسيه به جز بخشی از نخبگان که به دیدگاه ها و جریان های غربگرا نزدیک هستند، بقیه حامي توسعه روابط با ايران هستند. در مجموع می توان گفت دیدگاه بخش اعظمی از گروه ها و جریان های سیاسی ر.سیه تقريبا به دیدگاه پوتین نزدیک است.
بصیرت: در مجموع ميتوان گفت كه نوع نگاه روسيه كنوني به ايران با نوع نگاه شوروي به ايران متفاوت است يا خير؟
شعیب بهمن: بله. تا حد زيادي این رویکرد تغيير كرده است. واقعيت امر اين است كه نظام بينالملل متحول و دگرگون شده است. در دورهي شوروي شاهد يك بلوكبندي غربی و شرقی بوديم. در همان دوره حداقل پيش از انقلاب، ايران در بلوك غرب در مقابل شوروي قرار داشت. در سالهاي پس از انقلاب هم ايران يك راه سوم را پيش پاي ملتهاي جهان قرار داد كه فراتر از بلوك شرق و غرب بود و آن راه انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي بود که این امر متمايزتر از سياستهايي بود كه در مسكو اتخاذ میشد. بر این اساس در دوران پس از انقلاب هم تا زماني كه شوروي به حيات خودش ادامه ميداد، ما شاهد اين بوديم كه مسكو نگاه چندان خوبي نسبت به جمهوري اسلامي ايران نداشت. كما اين كه در جنگ ايران و عراق هم به عراقيها كمكهاي بسيار زيادي كرد. در این رابطه در طول سالهاي پس از فروپاشي شوروي سابق با توجه به تغييراتي كه در نظام بينالملل رخ داده بود، روسيه جايگاه ابرقدرتي خودش را در شرايطي از دست داد كه با هجمههای سنگين آمريكاييها مواجه شد. در بسياري از مناطق پيراموني كه حوزهي نفوذ سنتي مسكو بود؛ آمريكاييها يا لشكركشي كردند يا تلاش كردند تا از طريق برپايي انقلابهاي رنگي، نخبگان حاكم بر آن كشورها را تغيير بدهند که این امر باعث شد كه در بسياري از مسائل جهاني تغيير و تحول جدي صورت بگيرد. به همين دليل از زمانی كه آقاي پوتين بر سر كار آمده و قدرت گرفته است سعي كرده از يك طرف جايگاه روسيه را در جوامع بينالملل احيا كند و از طرف ديگر سعي كرده سياستهاي مستقلتري را نسبت به آمريكايي ها در نظام بينالملل در پيش بگيرد که همين امر باعث شده دردسرهاي زيادي براي آمريكاييها به وجود بیاید.
در حال حاضر ميبينيم كه در بحرانهايي كه يك طرف آن روسيه است، آمريكاييها در آن بحرانها ناكام ماندهاند که نمونهاش بحران اوکراین يا بحران سوريه است. بنابراين مجموعه اين مسائل باعث تغيير ديدگاه كرملين نسبت به مسائل جهاني و منطقهاي شده و اين تغيير تا حد زيادي باعث نزديكي رویکرد روسيه به ايران شده است.
به همين دليل ميبينيم كه در مورد بسياري از مسائل منطقهاي و بينالمللي، جمهوري اسلامي ايران و فدراسيون روسيه داراي مواضع مشترك و همسويي هستند. به نظر ميرسد حداقل اين دو رويكرد در سال هاي آينده در كرملين حاكم باشد. که این موضوع باعث مي شود شاهد اين باشيم كه بين ايران و روسيه همكاريهاي گستردهتري شكل بگيرد./
با تشکر از جناب آقای بهمن که وقت خود را در اختیار پایگاه بصیرت قرار دادند.