تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۴  ، 
کد خبر : ۲۸۵۴۲۶
محمد عطریان‌فر در گفت‌وگو با آرمان:

دادگاه بقايي علني باشد، احمدي‌نژاد جرات حضور ندارد

مقدمه: از معدود چهره‌هاي سياسي است كه كم سخن مي‌گويد اما عميق و پخته سخن مي‌گويد. انگار الفباي سياست را خوب يادگرفته وبه خوبي از آن استفاده مي‌كند. اهل حاشيه‌سازي نيست، آرام و منطقي است. او سال‌هاست در عرصه سياسي ايران حضور موثر دارد و در بزنگاه‌هاي سياسي به ايفاي نقش پرداخته است. با محمد عطريان فر هم كلام شديم. وي نسبت به سخنان اسماعيل احمدي مقدم فرمانده سابق نيروي انتظامي واكنش نشان داد. از حضور احمدي‌نژاد در دادگاه حميد بقايي گفت. عملكرد آقاي روحاني را در دوران پساتحريم تحليل كرد و استراتژي حزب كارگزاران سازندگي را در انتخابات آينده مجلس شوراي اسلامي تشريح كرد. در ادامه متن گفت‌وگوي« آرمان» با مهندس محمد عطريان فر را از نظر مي‌گذرانيد.
پایگاه بصیرت / احسان انصاري

(روزنامه آرمان ـ 1394/06/16 ـ شماره 2846 ـ صفحه 7)

* حزب كارگزاران سازندگي چه برنامه‌اي براي انتخابات مجلس دارد؟

** از وظايف ذاتي احزاب، مشاركت فعال در مسائل سياسي است. انتخابات نيز از شاخص‌هاي مهم و تعيين‌كننده سياست ورزي در دنياي معاصر است و به نوعي وجوه مباحث سياسي به شمار مي‌رود. احزاب زماني فعال خواهند بود كه به اصول حاكم بر نظام حزبي خود پايبند بوده و در جهت تحكيم بخشي آن كوشش مدام داشته باشند. نظام‌هاي سياسي حاكم در كشورهايي كه تجربه دموكراتيك دارند، بر مقوله انتخابات اصرار مي‌ورزند و اهميت تمام عياري براي آن قائل‌اند. به معناي روشن‌تر در دستگاه فكري آنها انتخابات و احزاب همزاد يكديگر هستند و زيست مشتركي را در افق حيات سياسي خود تجربه مي‌كنند. در ميانه ميدان طبعا پارلمان تصوير روشني از انتخابات و مشاركت مردم را به نمايش مي‌گذارد. از منظر حزب، مجلس ركن مهمي در تدبير حكومت است و مبنايي براي تامين منافع ملي تعريف مي‌شود و از اين حيث نه تنها حزب كارگزاران بلكه كليه احزاب فعال از منتها اليه اصولگرا تا نهايت جبهه اصلاح‌طلب نمي‌توانند مدعي نقش آفريني در سرنوشت كشور باشند مگر اينكه براي مجلس و روند شكل‌گيري آن اعتباري جدي قائل باشند. با اين وجود انتخابات مجلس نسبت به بقيه انتخابات از نظر تاثير تصميم‌سازي سياسي در لايه‌هاي مختلف جامعه از اهميت بيشتري برخوردار است.

دليل اين مساله نيز اين است كه شهروندان در هر حوزه انتخابيه‌ بنا به درك منطقه‌اي و شناخت نزديك‌تر دست به انتخاب مي‌زنند، و در امر گزينش براي نيروي اصلح، كمتر به توجيه معتمدين خود تكيه مي‌كنند و راسا شناخت مستقيم خود را در انتخاب نامزدها دخالت مي‌دهند. در واقع در ايام انتخابات پارلمان، نشاط و شور مضاعفي در حوزه‌هاي حزبي به چشم مي‌خورد و اقوام و گروه‌هاي سياسي از سرزندگي بيشتري بهره‌ مي‌برند. حزب كارگزاران نيز همچون گذشته و تا اطلاع ثانوي تحركات سياسي و حزبي خود را در منظومه فعاليت جبهه اصلاحات تنظيم نموده و پيش مي‌برد. اين تصميم علي‌الاصول با ذات انديشه اصلاحي كارگزاران مطابقت تمام و كمال دارد و عدول از اين رويكرد با مشي اعتدال و اصلاح‌طلبي ناسازگار است. حزب كارگزاران در اين روند، دو تكليف مهم بر دوش دارد. نخست آنكه مي‌كوشد اصول ملي انتخابات و تاثير مهم مشاركت مردم را در برپايي پارلمان نزد اقشار جامعه به نحو مطلوب تبيين كند. كاربست انگيزه‌هاي مردم در امر انتخابات ضرورتي است اجتناب‌ناپذير كه به واسطه آن آحاد ملت با درك وجداني و انديشه معقول ارزش راي خويش را دريافته و به ميزان ارج‌گذاري سطح انتظارات وابسته نوع انتخاب خود از ميان نامزدها را محقق مي‌سازند.

اين تكليف فراتر از وجوه اختصاصي احزاب، به عنوان امري بينابيني در ميان همه گروه‌ها بايد مورد توجه قرار گيرد. اين مسئوليت باري است افتخارآميز كه از سوي نظام سياسي بر دوش احزاب قرار داده مي‌شود و در واقع يكي از شروطي است كه احزاب به هنگام اخذ پروانه فعاليت نزد حاكميت مي‌سپارند تا در زمان مقرر آن شرط را به كار بندند. مسئوليت دوم حزب كارگزاران تلاش مدبرانه و كاربست هوشمندانه گفتمان اصلاح‌طلبي است كه ترجيع‌بند مشترك ميان احزاب همسو در حوزه اصلاحات را نشان مي‌دهد. توسعه گفتمان اصلاحات، ضرورت تاريخي و نياز بين‌ نسلي جامعه جوان كشور است. امروز نظريه اصلاحات، با پيشي گرفتن از دكترين اصولگرايي، به دنبال پاسخگويي به مطالبات جامعه است. اين نظريه گفتمان غالب روزگار جوامع رو به توسعه است. اصلاح‌طلبان و در صدر آنها حزب كارگزاران دو دهه است كه به اين واقعيت مورد انتظار جامعه جامه عمل پوشانده‌اند.

* آيا احتمال ارائه ليست مستقل انتخاباتي از سوي حزب كارگزاران وجود دارد؟

** حزب كارگزاران ركن ركين و واجد فضل تقدم در جريان اصلاح‌طلبي است. جريان اصلاحات در قالب عبور از سنت‌هاي بازدارنده و ورود به عرصه سياست مدرن كار خود را با از خود گذشتگي و پيشتازي حزب كارگزاران آغاز كرد. تلاش تاريخي كارگزاران اقدامي شكوهمند و راهكاري بود براي عبور از ميدان مين سنتي سياست، ‌در عصري كه كمترين صدايي از اين دست به گوش نمي‌رسيد. سابقه تاريخي و حدوث انديشه كارگزاران، ‌دلالت روشني بر اين پيشكسوتي دارد. كارگزاران در انديشه و ساختار جريان اصلاحات واجد حق موسس است. آنها بنيانگذار جرياني هستند كه بلوغ خويش را در حماسه دوم خرداد76، ‌به بار نشاند و پرچمداري روزآمد آن را در كف با كفايت رئيس دولت اصلاحات سپرد. آنها فروغ اصلاح‌طلبي را بر افروختند و از آنجا حركت نوسازي سياسي آغاز شد.

بر اين اساس در هر جايي كه كارگزاران حضور يابد، انديشه اصلاحات جاري و ساري خواهد بود. اصلاح‌طلبي مضمون واقعي حزب كارگزاران است و در مقام تمثيل نسبت آن دو نسبت درخت و سايه درخت است. لذا تصور اينكه ليست نامزدهاي انتخاباتي كارگزاران مستقل باشد و ديگر طيف‌هاي اصلاح‌طلبي ليست ديگري را ارائه كنند، عقلا محال و ناممكن به نظر مي‌آيد. شأن سياسي، رويكرد اعتدالي، ‌نگاه واقع بينانه و پرهيز از افراط و تفريط كارگزاران از آغاز تا به امروز جايگاه اين حزب را در انديشه اصلاحات در اوج قرار داده و باعث شده است تا موثرترين تدابير اصلاحات را در مشي فكري كارگزاران شاهد باشيم. وجاهت سياسي كارگزاران به گونه‌اي است كه اگر جريان همسويي با آن در گذشته تند رفته است از مواضع تندروي خود دست كشيده و به آن ملحق شده و اگر گروهي تاخير داشته است، تلاش مي‌كند تا فاصله خود را مرتفع ساخته و با محور اعتدال همگام شود. كارگزاران در طول تاريخ حيات سياسي خود و در هنگامه انتخابات بيش از آنكه به ليست اسامي نامزدها بينديشد، به اصل گفتمان اعتدالي و عقلاني توجه داشته است. اصول و قواعد بازي سياسي همواره نزد انديشه كارگزاران مهم‌تر از فروع سياست به حساب آمده است.

از منظر كارگزاران واقع بيني و اعتدال مقدم بر كار روي اسامي و عناوين شخصيت‌هاست، با اين مقدمات اولا صدور ليست مستقل كارگزاران از ديگر اقمار اصلاح‌طلبي با امتناع عقلي مواجه است، ثانيا آنها به ملاك‌ها و كفايت‌ها و وجوهي كه اصلحي را بر صالح مرجع مي‌سازد توجه دارند. اين رويكرد طابق النعل بالنقل با منويات امام راحل همسو و هم افق است. ميل به انتخاب اصلح و لزوم حمايت از او مهم‌ترين ضمانت بر توفيق در كار سياست و پيشبرد و اهداف اصلاح‌طلبي است.

* موضع حزب كارگزاران نسبت به استفاده از چهره‌هاي معتدل اصولگرايي در ليست انتخاباتي اصلاح‌طلبان چيست؟

** اصلاح‌طلبان و از جمله كارگزاران از منظر منافع ملي و مصالح عمومي ملت ايران مي‌كوشند تا جريان معقول در جبهه اصولگرايان براي رقابت جدي و شرافتمندانه وارد ميدان شود. اصلاح‌طلبان مشوق جدي اصولگرايان معتدل براي رقابتي سازنده‌اند. آنها مي‌خواهند تا با عقلانيت سياسي، برخی اصولگرايان، گلیم خويش را از آب بیرون بکشند. همان توصيه‌اي كه اصلاح‌طلبان پيش‌تر به آن عمل كرده‌اند و تندروها را از حيطه تدابير و تاثيرگذاري از خود دور كرده‌اند. اين همدلي ميان دو جبهه سياست، ‌فراتر از رقابت حزبي است و ريشه در عقلانيت ملي دارد. مساله مهم اين است كه هر دو جريان اصيل اصولگرا و اصلاح‌طلب، بايد با اصالت و حقانيت سياسي خود در عرصه رقابت حضور يابند. وحدت ميان آن دو، در هر سطحي از جمله وجوداسامي يكسان در دو ليست، با امتناع فلسفي و عقلي مواجه خواهد بود و البته امري مبارك و ميمون است. بي‌ترديد هيچ يك از دو جريان نبايد و نمي‌تواند از اصول خويش دست بردارد.

به اصطلاح وحدت سياسي و امر اصيل امكان ناپذير است. لذا شاكله فعاليت سياسي دو جريان سياسي اصيل ما را به سوي تفكيك تمام‌عيار ليست‌هاي انتخاباتي خواهد برد و هيچ چهره‌اي از اردوگاه اصلاحات يا اصولگرايان نمي‌تواند و نبايد در جبهه مقابل حضور پيدا كند. با اين نگاه رقابت سياسي در انتخابات رقابت بين«خوب و خوب‌تر» جريان خواهد يافت. حال هر كدام از دو جريان خود را خوب‌تر و رقيب را خوب قلمداد خواهد كرد و در چنين روندي پديده منحوس و زشتي چون تخريب نيز برچيده خواهد شد و هر جرياني بر طبقات خويش تمركز خواهد كرد تا اينكه به نفي و تخريب رقيب روي آورد.

* چرا برخي تلاش مي‌كنند نسبت به مواضع سياسي آيت‌ا... هاشمي موضع خصمانه بگيرند و سخنان ايشان را به صورت منفي به افكار عمومي منتقل كنند؟ ارزيابي شما از هجمه‌هاي اخير عليه ايشان چيست؟

** در افق انديشه اسلامي و سياسي آيت‌ا... هاشمي‌رفسنجاني همواره سه محور ملي و استراتژيك مورد نظر بوده و به نظر مي‌رسد در آينده نيز خواهد بود. نخست آنكه چون ايشان چهره برجسته و عضو موسس نظام هستند تكاليف مهمي بر دوششان قرار دارد كه با مسئوليت‌شناسي و حساسيت بالا به آنها توجه جدي دارد. مهم‌ترين اين تكاليف تلاش هوشمندانه و مدبرانه براي حفظ اصالت و صيانت از اصول انقلاب امام و نظام برخاسته از آن است. ايشان در اين اداي تكليف مي‌كوشد تا از هرگونه كدورت و آلودگي و مردم گريزي كه برخي مدعيان براي نظام تدارك ديده‌اند، چهره زيباي حكومت ديني را محفوظ نگه ‌دارد. دغدغه هاشمي‌رفسنجاني در اين امر مهم به اين جهت مورد تاكيد است كه او مي‌بيند ميراث خواران و مدعيان دروغين، در تلاش‌اند تا انديشه‌هاي ناب امام كه مردم را در صدر نشانده، به‌زير كشند و منافع مليت را به‌نفع مصالح شخصي و انديشه‌هاي ارتجاعي خويش مصادره نمايند. امروز در لابه‌لاي سطور و واژه واژه خصومت دشمنان هاشمي مي‌توان اين حقيقت مضمر و تلخ را دريافت. محور دوم دغدغه‌هاي هاشمي‌رفسنجاني به موضوع تثبيت نظام و تامين منافع و رفاه و امنيت مردم برمي‌گردد. هاشمي منطقي‌ترين رويكرد و واقع‌بينانه‌ترين مدل حكومت مردمي را در بستر انديشه اسلام، در ساختار حاكميت تعيين كرده است.

تجربه 8 سال مديريت پارلمان، تجربه 8 سال اداره و فرماندهي جنگ، تجربه 8 سال تلاش خستگي ناپذير براي اداره كشور، آن هم پس از بحران دفاع مقدس همه تجارب سودمند و كارآمدي است كه هاشمي‌رفسنجاني را در حل بحران‌هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي همراهي كرده و او را در جايگاهي نشانده كه بر راه استوار و مشي درست اصرار ورزد و همچون محك و ميزان و مقياس، ‌در محور ميدان باقي بماند و افراط و تفريط را به عقل و تدبير و به چرخ اصلاح و اعتدال برگرداند. او در اين زمينه بيشترين احساس تكليف را به‌مثابه مسئول‌ترين چهره پرسابقه نظام برعهده خويش مي‌بيند. محور سوم رسالت هاشمي‌رفسنجاني، دلبستگي او به آينده نظام و استمرار و بقای آن است. او مي‌كوشد تا پس از اين نظام ايران اسلامي، در مدار جهاني، جايگاه رفيعي را به خود اختصاص دهد. او ايران را چون گوهري تابناك در صدر انقلاب‌هاي ديني جهان به شمار مي‌آورد و در همين طراز و ارتفاع مي‌كوشد تا نقش ايران در منطقه و تاثير آن را در تحولات بين‌المللي به صورت بهينه حفظ نمايد. هاشمي دل‌نگران آينده است و براي نسلهاي بعد دغدغه‌هاي فراواني دارد.

اين نقش‌پذيري سه‌گانه آيت‌ا... به‌ويژه پس از ختم دوره مديريت احمدي‌نژاد بار سنگيني را بر دوش ايشان مي‌گذارد. به دليل حمايت هاشمي روي 3 محور فوق مي‌توان فهميد كه او نيز تلاش مي‌كند تا جريان انتخابات مجلس آينده و برگزيدگان آن در راستاي همين منويات سامان پذيرد. لذا نقش هدايتگري و حمايت و توصيه‌هاي او براي جريان اصلاحات بسيار مغتنم و مورد توجه خواهد بود. هاشمي‌رفسنجاني هيچ نوع دخالت در اجزاي انتخابات و در مسائل مبتلا به احزاب اصلاح‌طلب ندارد. تنها تذكرات دلسوزانه و نصايح مشفقانه او مي‌تواند در تنظيم و تمشيت امر سياست عمومي انتخابات موثر واقع شود.

* نظر شما درباره سخنان اخير احمدي مقدم درباره افكار و رفتار احمدي‌نژاد چيست؟

** گمانه زني روي انگيزه اين نوع اظهارات كه قائلين آن تا ديروز از عوامل موثر و تقويت‌كننده رئيس‌جمهور پيشين بوده‌اند كاري ناصواب و بي‌ارزش است. البته دور از انتظار نيست كه وجدان‌هاي خفته‌اي بيدار شده باشند و خود را در برابر خدا و مردم سرزنش نمايند و از باب توبه و انتباه و بازگشت به دامان مردم، برائت خود را به گوش خلق رسانند و زمينه‌اي را براي اصلاح در پيش روي خود گشايند. اصلاح‌طلبان بايد هوشيار باشند كه روي اين‌گونه اظهارنظرها حساب جدي باز نكنند و با آن به احتجاج بر نخيزند، چرا كه نيازي به اين نوع استدلال‌ها و كدهاي خبري نيست. احتجاج با اين ابزارها، در شأن اصلاح‌طلبي نيست. حجم و ابعاد و ارتفاع مشکلاتي كه در دوره مديريت رئيس‌جمهور پيشين در حق ملت شد، نيازي به اقامه دلايلي از اين دست ندارد. حجت بر همگان آشكار است ونحوه عملکرد آنها امروز برای همگان نمایان شده است.

* احمدي مقدم عنوان كرده احمدي‌نژاد از وي خواسته تا رئيس دولت اصلاحات را براي حضور درانتخابات سال88تشويق كند. احمدي‌نژاد با اين استراتژي به دنبال چه هدفي بوده است؟

** انسانها دو گونه در چشم و دل ملت‌ها مي‌نشينند. يكي به خوبي و ديگري به بدي. يكي مي‌كوشد تا با يك وجاهت و جامعيت و خدمت به خلق، پله پله و به تدريج از نردبان محبوبيت بالا رفته و اوج گيرد، كما اينكه بسياري از بزرگان همين مسير را برگزيدند. رئيس دولت اصلاحات و هاشمي‌ نماد بارز اينگونه جماعت‌اند. و اما ديگري چون فاقد چنین صفاتي است و در كسب شهرت و مكنت بر مركب تعجيل سوار بناگاه در هيبت برادر حاتم‌طايي ظهور مي‌يابد. اين‌گونه افراد با بدفرجامي دوره خود را تمام می‌کنند، برخی به ناچار با هوش سياه، به نبرد و معاوضه با خوب‌ترين‌ها و خوبي‌ها برآمد و عاقبت‌الامر، او عرض خود برد اما زحمت بسياري را به ياد نشاند.

* احمدي مقدم عنوان كرده احمدي‌نژاد معتقد بوده اگر2000مدير را از كار بركنار كند مديريت كشور براي هميشه سامان پيدا مي‌كند. به نظر شما احمدي‌نژاد با اين‌گونه اقدامات به دنبال چه هدفي بوده است؟

** سنت قدرت طلبان دنياست كه مخالفان خود را همواره «شرذمه قليله» (گروه اندك) بنامند و براي کاهیدن قدرت ذاتي آنها، ‌دست به تحقير و تقليل زنند. جامعه ايراني پاسخ مردانه و معنا‌دار خود به اين نوع اظهارات نامرتبط را در مقام عمل سياسي در انتخابات 92 داد. احمدي‌نژاد و عوامل او به‌جاي 2هزار نفر، 200هزار نفر از بهترين مديران كشور را از بدنه دولت كنار گذاشتند. اما آخر چه شد؟ كدام اوضاع مطلوب گشت؟ اوضاع به زیان مردم و نفع سوداگران و البته آنها رقم خورد كه امروز يكي پس از ديگري در انظار‌عمومی محاكمه مي‌شوند.

* چرا احمدي‌نژاد و نزديكانش در شرايط كنوني تصميم گرفته‌اند از مديران دولت آقاي روحاني شكايت كنند؟

** حجم انبوه ناكارآمدي و سوءاستفاده در دولت پيشين بستري است براي كساني كه 8 سال چشم بر مطالبات مشروع ملت بستند و كيسه‌هاي نامشروع خود را گشودند. خداوند به دست زمانه، دست‌هاي ظلم و ستم خائنين به امانات مردم را رسوا مي‌كند. دور از انتظار نيست كه مجرمان در تلاشند موجهانه اشك تمساح ريخته وبه جاي ابراز ندامت و عذرخواهي و تلاش براي جبران مظالم پيشين، فرارشان را به سوي جلو تدارك ببينند. حوادث تلخ گذشته گسترده‌تر و عميق‌تر از آن است كه با طرح شكايتي بتوان بر آن سرپوش نهاد.

* آيا اين عده به دنبال منفي جلوه دادن وجهه دولت آقاي روحاني و شخص ايشان در بين افكار عمومي هستند؟

** آن پديده «هزاره سوم» در 8 سال گذشته، افکار خاصي در سر داشت. بدنام كردن دولت روحاني حداقل آن چيزي است كه مخالفان ارائه كرده‌اند. بي‌ترديد نهاد داوري در عرصه تدبير و سياست و عرف، متخلفان دولت پيشين را به فرشته عدالت بسپارد. خوش‌خيالي و خواب آنها پريشان خواهد شد و حريم مردم از عوارض احتمالي آن مصون خواهد ماند.

* محمود احمدي‌نژاد براي دفاع از حميد بقايي معاون اجرايي دولتش به دادگاه خواهد رفت. اين درحالي است كه وي دوبار از پاسخگويي درباره اتهامات خود در دادگاه حاضر نشده است. دليل اين اقدام وي چيست؟

** اتهامات وارده بر بقايي، تصوير نگران‌كننده‌اي براي نزدیکان او فراهم كرده است. به نظر می‌رسد ظاهرا بقايي پیش از آن که تصمیم گیرنده اصلی باشد، كارگزار بوده است. اگر دادگاه او علني برپا شود، احمدي‌نژاد جرأت حضور در عرصه را دیگر نخواهد داشت.

* عملكرد آقاي روحاني در دوران پساتحريم چگونه بوده است؟آيا وي موفق شده از فضاي به وجود آمده مثبت بين‌المللي استفاده كند؟

** زمان چنداني از توافق برجام و رفع آتي تحريم بر دولت و ملت ايران نگذشته است تا بتوان عملكرد روحاني را در پساتحريم ارزيابي كرد. عبور ايران از عقبه سخت و نگران‌كننده فصل هفتم منشور سازمان ملل كه سايه هيولايي خود را بر سر مردم و كشور گسترده بود براي روحاني بسيار شوق برانگيز و خوشحال‌كننده است. وي از اينكه توانسته با همت و سختكوشي مردان عرصه ديپلماسي و همدلي و همراهي بزرگان نظام، پرونده هسته‌اي را با برجامي به فرجامي نيك برساند، از خود نقش مهمي را در تاريخ معاصر به جاي گذارده است. آقاي روحاني و دولت او البته نبايد با اين پيروزي مقدماتي دچار غرور شوند، هر چند كه از دور‌انديشي و مشي سياسي او به‌دور است. ايشان بايد وجهه همت خود را براي دوره پساتحريم بسيج نمايد و به همه دولتمردان خويش يادآوري كند كه تحقق برجام مقدمه‌اي است برآغاز راهي كه سخت سنگلاخ است و بايد آثار به جا مانده از تخريب اقتصاد دو جامعه در 8 سال دولت پيشين و 10 سال عوارض تحريم به سرعت و دقت زدوده شود و افق روشني را بر اقتصاد و مناسبات سياسي و اجتماعي براي مردم ترسيم كند. گام نخستين روحاني بسيار موفق بود او را بايد در قدمهاي بعدي صادقانه همراهي كرد.

* عده‌اي معتقدند برخي از مديران دولت با سياست‌هاي آقاي روحاني همراهي نمي‌كنند. شما با اين عده موافقيد؟

** دولت مستقر بايد نگاه خود را به دوره پسا تحريم از نو تعريف كند. وزيران دولت روحاني بايد با روحيه‌اي اميدوار كه دولت اول هاشمي‌رفسنجاني، پس از جنگ عهده‌دار بازسازي كشور شد، در صحنه عمل و اقدام حاضر شوند. اهمال، خستگي، محافظه‌كاري، سايه ياس و ترديد و ناتواني و از همه مهم‌تر ناداني، سم مهلكي است كه دولت و مقدرات آن را تهديد مي‌كند. روحاني در ايستگاه پس از برجام، باید بار ديگر از سر ارزيابي و اصلاح نگاهي به بضاعت فكري و اجرايي مديران خود بيندازد. مردم را نمي‌توان تا مدت‌هاي مديد در انتظار نتايج مثبت و موثر پساتحريم در توقفگاه زندگي معطل نگه داشت. آنها حداقل در چشم‌انداز سال95 دلبسته تغييرند و نسيمي از آرامش و آسايش در رفاه و عزت را در خانواده‌هاي خويش انتظار مي‌كشند.

* بازگشايي سفارت انگلستان چه تاثيري در روابط ايران با غرب خواهد داشت؟

** ايران پس از تحريم تلاش مي‌كند حلقه هويتي خويش را به هويت دولت‌هاي پيشين قبل از 84 پيوند زند. اين موقعيت و اتصال جايگاه ايران را در جامعه جهاني رسميت مي‌بخشد و مطابق با اصول عزت، حكمت، مصلحت روابط ايران با جامعه جهاني تحكيم خواهد يافت و تقويت روابط با كشورهاي توسعه يافته را موجب خواهد شد. بازگشايي دو سفارت ايران و انگليس در اين راستا قابل توجيه و تكريم است. در امر بازگشايي سفارت حتما نبايد دنبال دستاوردهاي مستعمل بود. آنچه كه مراد دو كشور از اين بازگشايي است در افق‌هاي بلندمدت پديدار خواهد شد. افقي كه در آن منافع ملي ايران برپايه صلح جهاني تقويت خواهد شد.

http://armandaily.ir/?News_Id=126997

ش.د9402513

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات