صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱۳۹۴ - ۰۷:۴۲  ، 
کد خبر : ۲۸۵۸۳۲

کیمیا ومادرش الگوی منفی زن درخانواده

پایگاه بصیرت / سعيد كوشافر
اینروزها سریال ۱۰۰ قسمتی کیمیا توانسته نظربخش زیادی از مخاطبان تلویزیون را به خود جلب کند ؛ این سریال که روایت زندگی یک خانواده و اطرافیان انها از سالهای پایانی طاغوت را روایت میکند به سالهای شروع جنگ تحمیلی رسیده و اکنون حول محور اتفاقاتی که در۸ سال دفاع مقدس رخ داده ، میگردد.
 فارغ از مسایلی که دراین سریال بیان شده و فارغ از نقدهایی که برخی به مسایل تاریخی این مجموعه وارد میکنند ؛ یکی از مسایلی که نویسندگان کیمیا قصد داشتند به صورت کاملا روشن به آن بپردازند نقش زنان دراین سالها بوده است .
 کیمیا درخانواده ای زندگی میکند که پدردرارتش شاهنشاهی خدمت میکند اما هرگز خودرا با سیاستهای شاه و نوکرانش همرنگ نکرده و به ارمانهای اسلامی وانقلابی پای بند است و به همین دلیل نه تنها مانع فعالیتهای انقلابی اعضای خانواده اش نمیشود که حتی درخانه اش این قبیل فعالیتها انجام میشود.
 
مادر خانواده نیز زن خانه داری است که برغم همه دغدغه های یک زن خانه دار درحل مسایل خانه و نگهداری از کودک خردسالش بافعالیتهای انقلابی سایر فرزندانش نیز همراهی میکند و تلاش دارد انها را از دسترس ماموران ساواک دورنگهدارد .
 
این خانواده اصالتا خرمشهری هستند که به دلیل شغل پدر به تهران کوچ کرده و خانه ای درتهران خریده وانجا زندگی میکنند اما پس از انقلاب وگرفتاری پدر ومفقود شدنش دوباره به خرمشهر برمیگردند اما به صورت دایم میان این دوشهر دررفت وامدند .
 
از نقدهایی که طی روزهای گذشته درباره نکات تاریخی این سریال صورت گرفته و برخی از انها نیز به حق است و البته به کم بودن اگاهی نویسندگان مجموعه مرتبط میشودو ازاینکه بسیاری ازوقایع سریال برگرفته از فیلمهای سینمایی اکران شده ومطرح کشور است بگذریم به همان چیزی بپردازیم که یکی از اهداف اصلی سازندگان سریال کیمیا است یعنی نقش زنان .
 
اولین زنی که دراین سریال به چشم میاید دختر خانواده یعنی همان کیمیاست ؛ دختری که درسالهای قبل از انقلاب حضوری پررنگ درجامعه دارد و به همین دلیل نقش چشمگیری درفعالیتهای انقلابی دارد ؛ اتفاقا همین دختر مثلا کم سن وسال دبیرستانی دو عاشق دلباخته دارد که یکی پسر همسایه است ودیگری پسر خوانده دایی.
 
این دختر بی محابا با این دو پسر ارتباط کلامی داردو گاه نیز بخاطر فعالیتهای انقلابی یا جستجوی پدر تا پاسی از شب دربیمارستان و ... سرمیکند ؛ ایا این تصویر یک دختر انقلابی است ؟؟؟
 
بگذریم که این تصویر تا این قسمت از سریال که پخش شده یعنی ارتباط بی محابای دختر با مردان همچنان ادامه دارد .
 
اما نکته مساله ساز سریال از ازدواج کیمیا شروع میشود؛ جایی که قهرمان سریال باید پس از رفتن به خانه بخت الگوی دختران وزنان ایرانی باشد.دختری که تنها پس از یکبار سرپیچی شوهرش از صرف شام درکنار همسرش بر او میخروشد و با کلامی تند وخشن اورا به باد انتقاد میگیرد . اینکه شوهر فرزند یک مرد طاغوتی وابسته با دربار است باعث شده تا برخی از بینندگان به این دختر حق دهند اماایا به واقع این چنین رفتاری الگوی زنان جامعه ما نخواهد شد ؟ مساله به همین جا ختم نمیشود، دختر پس ازاینکه خواهر ناتنی شوهرش درشب عروسی وارد زندگی انها میشود بخود حق میدهد برخلاف خواست شوهرش مبنی بر اینکه با او معاشرت نکن ؛ درباره این زن تفحص کند و نه تنها تفحص کند که بدون اجازه شوهر به خانه ان زن رفته وبه معاشرت بپردازد ؛ایا اینها نمونه یک زن الگوی اسلامی است ؟ ایا حرمت خروج زن بدون اذن شوهر دراین سریال زیر پا گذاشته نشده است یا حرمت معاشرت با دیگران بدون اذن شوهر؟ ایا جرم پدر یا حتی شوهر مانع احکام اسلامی است ؟
 
بازهم مساله به همین جا ختم نمیشود . کیمیا با ان زن که خواهر ناتنی شوهرش است علیه شوهر دست به یکی کرده و اسناد محرمانه شوهرش را درقبال داستان زندگی شوهر دراختیار خواهرناتنی قرار میدهد و بخود حق هم میدهد که باید از گذشته شوهر سر درمیاورد .ایا این تفحص درزندگی شوهر از نظر اسلام پذیرفته است ؟ ایا فراموش کردیم که یکی از اسامی خداوند ستار است وستاریت برعیوب دیگران توصیه وتاکید خداوند و پیامبران وائمه ماست ؟ ایا خیانت درامانت شوهر صفتی پسندیده اسلامی است ؟
 
ماجرا بازهم ختم نمیشود ،کیمیا با یک سیلی خانه را بدون اذن شوهر ترک میکندو به خانه مادر میرودو با جوانی که قبلا خاطرخواهش بوده برای طلا ق گفتگو میکند ؛ بعد از ان هم با همراهی و پشتگرمی مادر بجای بازگشت به خانه راهی شهری دیگر میشود تا زمان شروع جنگ و حتی ماهها بعد از ان از تمکین شوهر سرباز میزند . آیا این رفتار الگوی خوبی برای یک زن مسلمان وانقلابی ایرانی است ؟
 
درنهایت نیز با پادر میانی پدر به خانه وزندگی خود بازمیگردد ؛ اما همچنان دست از تفحص از زندگی شوهر برنمیدارد وحتی اورا تعقیب میکند تا به مسایل او پی ببرد و بازهم همان سوال مطرح میشود که ایا زنان مسلمان انقلابی باید دایم به شوهرشان بی اعتماد باشند ؛ از او جاسوسی کنندو درکارش تفحص؟
 
اما دیگر زن این سریال مادر کیمیاست ؛ زنی که اگر چه خانه دار نشان داده شده است اما دربرخی مواقع رفتارها و گفتارهایش به گونه ایست که حتی از روشنفکرترین زنان ایرانی هم این واکنشها بعید به نظر میرسد ؛ دید وسیع این زن درباره ارتباط دخترش با پسران ؛ حضور دخترش دراجتماعات عمومی و تحلیلهایی که درباره انقلاب ؛ جنگ و سربازان بعثی و رفتار انها میدهد و شعرهایی عارفانه که برزبان میراند اصلا با یک زن خانه دار مطابقت نمیکند.
 
اما از این گذشته این زن همواره رفتارهایی عجیب وغریب از خود بروز میدهد ؛ درکار شوهرش بشدت دخالت میکندو حتی تصمیماتش را به شوهرش تحمیل میکند؛ شوهرش را برای امورکاری اش تحت فشار قرار میدهدو حتی درارتباط شوهر با دوستان وهمکارانش دخالت میکند .
 
این زن میانسال درزمانی که شوهرش گرفتار شده اما مانند یک مادر تمام عیار فرزندانش را زیر بال وپرش گرفته واجازه نمیدهد که از بابت نبود پدر کم وکسری احساس کنند اما همین زن درجایی که برادرش نیاز به کمک دارد حرکتی خلاف جهت عرف انجام داده و با او مخالفت میکند این درحالی است که پای منافع خودش هم درمیان است .
 
این زن البته درموارد زیاد دیگری هم سعی دارد خلاف روال طبیعی یک زن خانه دار حرکت و هرجا که پای تصمیمی درمیان است همین روال ادامه دارد که اگر چه درسریال تلاش میشود این یک حرکت انقلابی تعبیر شود اما اصلا قابل پذیرش نیست .
 
همه اینها را شاید بتوان به گونه ای توجیه کرد اما زمانی که بدون اذن واجازه پدر دختر اجازه ازدواج دخترش را صادر میکند دیگر باید این زن را زیر سوال برد که حتی حاضر نشده تا سرنوشت شوهر مشخص شود وجالب اینکه این زن انقلابی بخود اجازه میدهد تا شب عروسی بدترین توهین ها را به مادر وپدرخوانده داماداش که برادر خودهم هست بکند انهم بخاطر خواهری ناتنی که وی از او خبر نداشته است. ایا این نمونه یک مادر انقلابی است ؟ زنی که بخود اجازه میدهد بدون اذن شوهر اجازه ازدواج دخترش را صادر کند ؟ ایا ندانستن یک مساله مجوز توهین به برادرش وهمسر است ؟
 
بگذریم از این مسایل فرعی نکته جایی است که دختر به خانه مادر میاید و مادر بجای بررسی ماجرا از دختر ودامادو تلاش برای ادامه زندگی انها دختر راتشویق به جدایی میکندو روال سریال به گونه است که نشان میدهد او مرد دیگری را برای دخترش درنظر داردو حتی اورامهیا میداند که درصورت طلاق بلافاصله دخترش را به عقد او دراورد . ایا این زن میتوان نماد یک مادر انقلابی باشد؟ زنی که حاضر است زندگی زناشویی دخترش را بهم بزند ؟ زنی که برای دخترش که هنوز طلاق نگرفته مردی دیگر را در نظر گرفته است؟
 
مادری که دخترش را همراه خود به شهری دیگر میبرد وحتی یکبار از او نمیخواهد که به بازگشت به زندگی و ادامه زندگی باشوهرش فکر کندو همواره اورا تشویق به جدایی میکند.این زن درجایی که زندگی خود وسایر اعضای خانواده اش درخطر است همانند همیشه به توصیه برادرش عمل نکرده وقصد دارد اینگونه وانمود کند که به صرف اینکه برادرش ثروتمند است اشتباه میکندو باید درمقابل حرفش ایستاد وبرضد حرف او عمل کرد.
 
همه این موارد را بگذارید درکنار نگاههای یک زن شوهر دار به خاطرخواه سابقش که درسریال به صورتی کاملا معنی دار نمایش داده میشود ونگاههای متقابل جوان مسلمان انقلابی جبهه رفته به زنی که اگر چه قبلا خاطرخواهش بوده اما اکنون شوهر دارد و تاثیر این صحنه ها را فضای خانواده هایی که شاهد این سریال هستند بررسی کنید . توقع حقیر این بود که حداقل کسانی که دغدغه خانواده را دراین برهه که طلاق بشدت افزایش یافته دارند به این موارد اعتراض کنند . حقیر به عینه دیده ام که چگونه این دختر به الگوی خانواده ها تبدیل شده و چطور کم طاقتی او درمقابل مشکلات زندگی ؛ چگونه تفحصش در مسایل شوهر و چگونه جانبداری مادرانه از جدایی دختر مورد تاکید قرار گرفته و باعث ایجاد سبکی منفی از زندگی خانوادگی شده است .
 
این درحالی است که نویسندگان این مجموعه مشخصا تلاش کردند به صرف طاغوتی بودن برخی شخصیتهای این سریال که مردان هستند اعمال این زنان را توجیه کنند این درحالی است که وقتی کسی الگو شد دیگر این توجیهات از میان رفته و اصالت رفتارش است که باقی میماند و این اصالت رفتار کیمیا و مادرش است که درمرکز سریال مورد توجه قرار گرفته و الگویی منفی از زن درخانواده ارایه کرده است . برای حقیر جالب است که شورای نظارت بر فیلم ها و سریال ها که نکاتی ریزتر از این راهم مورد توجه قرار میدهند چطور شده که برچنین نکته بزرگی چشم بسته اند.
روزنامه قدس * سعيد كوشافر*
 
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
دختر
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۲۳ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۰
0
0
ب نظر من کیمیا چون درتصمیمش با آرش مردد بود ب خودش اجازه دخالت وتفحص وغیره راداده بود چون هنوز مضطرب ودودل بود ونمیدانست آیاانتخاب صحیحی داشته یاخیر حالاهم برای اینکه بتواند ب همسرش اعتماد کند سعی دررفع ابهام میکند ب نظر من اینجامشکلی ندارد ...مشکل ازریشه بوده چون اولابدون اجازه پدرازدواج کرده ثانیابااینکه میدانسته آرش هیج صنمی بااوندارد با اوازدواج کرده وهمین اشتباه مقدمه سایر اشتباهات اوبوده ...حالاهم ک ازآقای پیمان خواسته کمکش کند بخاطراین است که اوراامین خوددانسته وامنیت وآرامش بیشتری از سوی اواحساس میکند ودرنبود پدرسعی داردازهمچین شخصیتی کمک بگیردوبا کمک او اشتباه خودش رو جبران کنه البته این ارتباط بسیارنادرست وغیراخلاقیست اما باید دقت کنیم ک کیمیا در یک خانواده کاملابابصیرت رشدنکرده و ی جاهایی واقعانمیداند چ انتخاب و چ کاری درست است..
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات