گسترش هر چه بیشتر همکاری در فضای پسابرجام و پذیرش سرمایه، فناوری و همکاری صادراتی دو طرف میتواند ظرفیتهای مشترک فراوانی برای ارتقای سطح همکاریها ایجاد کند [...]
یادداشت: روابط
سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میان ایران و اتحادیه اروپا در این چند سال
همواره تحت تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی و سیاستهای منطقهای ایران فراز و
نشیبهای زیادی داشت؛ این روابط سرد فیمابین به دلیل موضوع هستهای و
هلوکاست تشدید شد و ایران همواره بر حق مشروع خود در غنیسازی اورانیوم
تأکید داشت و مذاکرهکنندگان اروپایی خواهان توقف برنامه اتمی ایران بودند.
ازاینرو، مذاکرات به نتیجهای دست نمییافت. تا اینکه در سال ۲۰۰۶
میلادی، اتحادیه اروپا مذاکرات با ایران را بینتیجه دانست و پرونده
هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع داده شد. در نهایت، در
پی تشدید تحریمها علیه ایران به منظور توقف فعالیتهای هستهایاش، اعضای
اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۲ قانون تحریم تدریجی صنعت نفت ایران و بانک
مرکزی جمهوری اسلامی ایران را تصویب کردند. در پی اقدام اتحادیه اروپا،
مجلس شورای اسلامی نیز در اقدامی پیشدستانه در بهمن ۱۳۹۰، طرح دوفوریتی را
تصویب، ایران از فروش نفت به اعضای این اتحادیه خودداری میکند. همین
عوامل سبب کاهش بسیار سطح روابط اقتصادی شد، اما توافق هستهای و اجرایی
شدن برجام زمینههای مجدد همکاریها، به ویژه در حوزه اقتصادی را فراهم
کرد. سفر رئیسجمهور روحانی به دو کشور ایتالیا و فرانسه به همراه هیئت
بزرگ اقتصادی در همین راستا تحلیل میشود. گسترش هر چه بیشتر همکاری در
فضای پسابرجام و پذیرش سرمایه، فناوری و همکاری صادراتی دو طرف میتواند
ظرفیتهای مشترک فراوانی برای ارتقای سطح همکاریها ایجاد کند؛ ظرفیت هایی
که در سالهای گذشته به دلیل تحریمهای ناعادلانه و نادرست به خوبی از آنها
استفاده نشد. اکنون زمان جبران است و دو طرف باید همکاریهای خود را با
تعامل و در راستای منافع متقابل افزایش دهند. آنان به خوبی میدانند
ظرفیتهای ایران در حوزههای انرژی، سرمایه انسانی، موقعیت ممتاز
جغرافیایی، جمعیت ۸۰ میلیونی و نقطه اتصال آسیای مرکزی، قفقاز و اقیانوس
هند یک موقعیت راهبردی است و ما هم باید با اولویتهای طراحی و مطالعهشده
با دقت و درایت نگذاریم که صرفاً به بازار مصرف اروپاییها تبدیل شویم.