یکی از مباحثی که از ابتدای
آغاز به کار دولت یازدهم مطرح بوده، نسبت و ارتباط آن با جریان اصلاحات است. این
بحث دامنه دار در مقاطع مختلف پررنگ شده و با نزدیک شدن به انتخابات مجلس دهم، به
سوالی اساسی تبدیل شده است. اظهارات چندی پیش رئیس جمهور در همایش استانداران و
فرمانداران سراسر کشور و هجمه سنگین وی علیه شورای نگهبان و موضوع تایید صلاحیت های
داوطلبان انتخابات، بار دیگر موضوع رابطه دولت و اصلاح طلبان را قابل تامل کرده
است. این اظهارات در حالی مطرح شد که اصلاح طلبان با یک فضاسازی سنگین داخلی که از
پشتوانه رسانهای خارجی نیز برخوردار است، مدعی هستند 99 درصد دوطلبان آنها ردصلاحیت
شده اند که البته ادعایی کذب است.
سخنرانی تند و آتشین روحانی
در نگاه اول میتواند حمایت از اصلاح طلبان تلقی شود. اما مروری بر نگاه استراتژیک
دولت و اصلاحطلبان به یکدیگر مشخص میکند موضوع تا حدی فراتر و عمیقتر از حمایت
است و ابعاد دیگری دارد. برای واکاوی قضیه ابتدا به نگاه جریان اصلاحات به دولت می
پردازیم.
از منظر جریان اصلاحات،
دولت یازدهم بدنه اجتماعی ندارد و اساساً اعتدال نسخهای برای گذار بيش نیست.
اصلاح طلبان معتقدند، دولت روحانی برآمده از شرایط و اقتضائاتی است که پس از ماجرای
88 بر کشور حاکم شد. از منظر آنان مردم از اصولگرایان دلزده شدند بودند و اصلاح
طلبان نیز فرصت حضور در رقابت را نداشتند و در نتیجه روحانی توانست از این خلاء
استفاده کرده و راهی پاستور شود. اصلاح طلبان همیشه و آشکارا تاکید کرده اند حمایتشان
از دولت یازدهم مشروط است و سعی کردهاند فاصله گذاری میان خود و روحانی را حفظ
کنند. البته این روی آشکار ماجراست و در پشت پرده اختلافات و دلخوریهای اصلاح
طلبان از دولت، در حد عصبانیت است. نمونه آن هم سخنان یکی از لیدرهای این جریان
است که در محفلی خصوصی میگوید؛ «باید به او (روحانی) گوشزد کرد، باید پیغام و
پسغام فرستاد که خیال روحانی راحت نباشد. آقای روحانی مثل کسی است که در جمعی میخواستند
از رودخانه رد شوند گفت که من اول رد میشوم، اما وقتی رد شد تنه درخت را که این
سر و آن سر رودخانه را به هم متصل میکرد به داخل آب انداخته که ما نمیتوانیم دیگر
برویم. آقای روحانی آن طرف رفته و به ما ریشخند میزند و ما را مسخره میکند، هدفش
این بود که از این پل بگذرد، سادهلوحانه است که از او انتظار داشته باشیم که از
جریان اصلاحات دفاع کند. آقای روحانی به فکر انتخابات ریاست جمهوری است و از همین
الان به دنبال حذف رقبا است. آقای روحانی در اصلاحات حذف رقبا را دنبال میکند و
در اصولگرایان به دنبال ایجاد تشتت و اختلاف است.»
و اما نگاه دولت یازدهم و
شخص آقای روحانی به اصلاح طلبان چیست؟ از منظر دولت، جریان اصلاحات سال 88 دچار
اشتباهی استراتژیک شد. اشتباهی که سران آن را از عرصه قدرت رسمی دور و بدنه اجتماعی
آن را سرگردان کرد. از منظر دولت؛ اصلاحات دهه 90 یک بدن بدون سر است. روحانی نمی
خواهد نقش واسطه و نماینده سر اصلاحات را برای بدنه ایفا کند. اظهارات تند گاه و بیگاه
وی و حمله مستقیم و غیرمستقیم به جریان ها و نهادهای انقلابی، یک هدف را دنبال می
کند؛ دولت قصد دارد خود را به عنوان سر جدید جریان اصلاحات معرفی کند. از این رو
اظهاراتی مانند سخنرانی هفته گذشته روحانی را نمی توان یک موضع گیری با اهداف
صرفاً معطوف به انتخابات مجلس دهم دانست و هدف اصلی روحانی در واقع انتخابات ریاست
جمهوری سال 96 است. به نظر می رسد استراتژی بلند مدت دولت یازدهم برای سران
اصلاحات نیز آشکار شده است. باید منتظر ماند و دید آنان با سر جدید که درصدد پیوند
خوردن با بدنه اجتماعی اصلاحات است چه میکنند! بعید به نظر می رسد این برخورد
مسالمت آمیز باشد. همین چند روز پیش بود که عارف به عنوان مرد آرام اصلاحات به
دولت هشدار داد؛ «دوستان جریان اعتدال راه خود را از اصلاحطلبان جدا نکنند تا
انشالله در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 هم با مشکلاتی رو به رو نشویم.»