تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۴  ، 
کد خبر : ۲۸۷۴۱۰

تغییر آرایش جنگی سوری ها و امیدواری به حل بحران سوریه

در آخرین تحولات ارتش و نیروهای مردمی سوریه به جای دفاع و یا پیشروی کلاسیک، به سمت عملیات های ضربتی و غافلگیر کننده، تغییر رزم داده اند و سعی می کنند با انتخاب هوشمندانه و ابتکاری اهداف حساس، مثل قطع کردن خطوط پشتیبانی تروریست ها از گذرگاه های مرزی ترکیه و همچنین قطع کردن راه های ارتباطی جبهه های مختلف نبرد تروریست ها، سازمان رزم و هماهنگی جبهه های نبرد این گروه های مزدور را از هم بپاشند
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل/حسن مولایی
بر خلاف داعش که بر وسعت سرزمینی بیش از کنترل جمعیتی متمرکز شده است، گروه جیش الفتح و احرار الشام به عنوان عمده گروه های تروریستی حاضر در سوریه که مورد حمایت عربستان و ترکیه هستند، سعی می کنند تسلط بیشتری بر مراکز عمده جمعیتی، یعنی عمدتا بر شهرهای سنی نشین داشته باشند. این موضوع بیانگر آن است که راهبرد سیاسی این گروه ها، راهبرد نظامی آن ها را کنترل می کند؛ برخلاف گروه تروریستی داعش که راهبرد نظامی و اصل بقای ناب، اصلی ترین هدایت گر رفتار آن هاست.
بدین جهت این گروه ها در صورت از دست دادن کنترل جمعیتی، دیگر از هیچ اهمیتی برای کشورهای حامی خود برخوردار نخواهند بود و از این رو محاصره کامل شهر حلب شوک بزرگی است که بر این گروه ها و کشورهای حامی آن ها وارد ساخته است.
در آخرین تحولات ارتش و نیروهای مردمی سوریه به جای دفاع و یا پیشروی کلاسیک، به سمت عملیات های ضربتی و غافلگیر کننده، تغییر رزم داده اند و سعی می کنند با انتخاب هوشمندانه و ابتکاری اهداف حساس، مثل قطع کردن خطوط پشتیبانی تروریست ها از گذرگاه های مرزی ترکیه و همچنین قطع کردن راه های ارتباطی جبهه های مختلف نبرد تروریست ها، سازمان رزم و هماهنگی جبهه های نبرد این گروه های مزدور را از هم بپاشند و با اعمال محاصره های هجومی در لایه های بیرونی، اغلب جمعیت داخل مرزهای سوریه را به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق اعمال محاصره های بیرونی زیر کنترل ارتش و دولت قانونی سوریه درآورند. 
از این رو ارتش سوریه با در پیش گرفتن "استراتژی خفه کردن از همه طرف"، توان رزمی و سیاسی تروریست ها را کاملا فلج کرده است، به طوری که مذاکره و هر گونه سهم خواهی از جانب تروریست ها در مذاکرات 25 فوریه را کاملا بی معنا می سازد.
هر چند عربستان سعودی، ترکیه و امریکایی ها سعی کردند در قالب توافقی تحت عنوان " توقف خصومت ها" در مونیخ، روسیه را به نوعی آتش بست نسبی و عدم پیشروی متعهد کنند و راه کمک رسانی غیر نظامی به شهرهای محاصره شده را تحت عنوان کمک های بشر دوستانه به دست آورند، اما در کل این یک پیروزی مطلق برای روسیه و سوریه و حامیان این جبهه یعنی ایران و حزب الله لبنان بود. با این توافق روسیه به پلیس قانونی کشور بحران زده سوریه تبدیل شده است، چرا که در قالب این توافق روسیه نه تنها از بمباران مواضع داعش منع نشده است، بلکه کشورهای طرف مقابل از هرگونه ارسال محموله های جنگی به سوریه و شهرها منع شده اند و حتی دولت روسیه حق بازرسی همه آنها را خواهد داشت.
از این رو می توان از توافق مونیخ به عنوان آغاز روند خلع سلاح تدریجی تروریست های پناه گرفته در شهرها یاد کرد که در صورت پایبندی طرف مقابل، می تواند بحران سوریه را کم کم به ساحل آرامش برساند؛ چیزی که به ترکیه و عربستان سعودی تحمیل شده است و مصرانه در پی برهم زدن آن هستند.
از طرف دیگر انتخاب هوشمندانه شمال استان حلب برای اجرای عملیات ها ارتش، جدای از آن که موجب قطع خطوط اصلی پشتیبانی گروه های تروریستی از مرز ترکیه می شود و از اعمال قدرت بازیگران خارجی بر جریان تحولات سوریه می کاهد، سبب می شود تا با آزاد کردن شهرهای شیعه نشین در شمال استان حلب و هماهنگی عملیاتی با نیروهای کُرد، هم افزایی توان رزمی ارتش سوریه با اتکا به نیروهای محلی در این منطقه استراتژیک نیز بالا برود.
در این جهت روس ها برای فشار بیشتر بر ترکیه از طریق مرزهای سوریه، پیش روی کردها را در برابر گروه های ترکمان (تیپ سلطان مراد که مزدوران ترکیه و بخشی از جیش الفتح هستند) و داعش را با پشتیبانی هوایی فراهم می کنند تا به موازات مرزهای سوریه با ترکیه، یک دیوار نفوذ ناپذیر کُردی در مقابل ترکمنان ها و داعش  ایجاد کنند، از این رو کُردها سعی می کنند با تصرف روستاهای ترکمن نشین بین عفرین و کوبانی، این دو کانتون کردی را به هم متصل کنند و با پیوند آن به قامشلو که در سیطره گروه داعش است، بر یک ناحیه کردی در طول مرزهای ترکیه مسلط شوند.

تغییر آرایش جنگی سوری ها و امیدواری به حل بحران سوریه

نکته قابل توجه اینجاست که امریکایی ها نیز از پیشروی کردها حمایت می کنند تا آنجا که اردوغان به اوباما گفت: امریکا باید بین اتحاد با ترکیه و کردهای سوریه یکی را انتخاب کند.
امریکایی ها به کردها به چشم یک متحد بلند مدت برای تاثیر گذاری بر آینده تحولات سوریه و خاورمیانه می نگرند و این سیاست سوریه ای ترکیه و امریکا را در مقابل هم قرار می دهد، زیرا گروه های مورد حمایت عربستان سعودی و ترکیه در سوریه یا به دلیل قرار گرفتن در لیست گروه های تروریستی حذف خواهند شد و یا به دلیل تضاد اندیشه آن ها با اندیشه دولت و روند سیاسی، هرگز در سوریه به بازیگران قدرتمند عرصه سیاسی تبدیل نخواهند شد، بنابراین آمریکا حساب بیشتری را برای کُردها قائل است.
تعداد بی شمار گروههای سلفی که با طولانی شدن بحران سوریه رادیکال تر شده اند و در جبهه های جنگ بر علیه هم می جنگند چگونه می توانند به صورت منسجم در روند حل سیاسی بحران سوریه شرکت داشته باشند؟
از این رو عربستان سعودی با برگزاری نشست ریاض در ماه گذشته میلادی گرچه سعی کرد یکپارچگی ظاهری این گروه های مختلف را حفظ کند، ولی واقعیت آن است که نه در میان این گروه های رادیکال آن میزانی از همگرایی که برای شرکت در پروسه سیاسی نیاز هست، وجود دارد و نه مقبولیت مردمی مورد نیاز در سطح جامعه برخوردار هستند. مردم بحران زده سوریه بعد از پنج سال تشنه آرامشند نه خواهان کشمکش گروههای مزدور و رادیکال سلفی برای کسب قدرت.
در مقابل اما، همگرایی بالای کردهای سوریه به علاوه تصور بین المللی از آن ها به عنوان بازیگران سیاسی قابل اعتماد، آنان را به بازیگرانی قدرتمند در اتحاد با علویان این کشور تبدیل خواهد کرد. از این رو نیروهای میدانی طرفدار ترکیه اگر در مرزهای سوریه در برابر تلاش کردها برای ایجاد یک منطقه به هم پیوسته کردی که مورد حمایت صریح روس ها نیز قرار دارد، شکست بخورند، کابوس ترک ها به شکل برگشت ناپذیری محقق خواهد شد.
در چنین وضعیتی که ترکیه خود را در سوریه بازنده احساس می کند و از طرفی طی ماه های اخیر تنش بی سابقه ای با روسیه داشته است، جز ورود مستقیم به داخل سوریه برای جلوگیری از تحقق این کابوس، گزینه دیگری در دست ندارد و البته این ورود بدون هماهنگی با روس ها مانند وارد شدن در قتلگاه است. از این رو به نظر می رسد به محض نا امیدی ترک ها از رایزنی با عربستان سعودی و امریکایی ها جهت تشکیل یک ائتلاف پوشالی که در قالب آن نیروهای زمینی و هوایی ترکیه بتواند به خاک سوریه برای کنترل پیشروی کردها و شکست محاصره تروریست ها وارد شوند، ترکیه در آینده ای نزدیک چاره ای جز چانه زنی با روس ها نخواهد داشت؛ معادله ای که روس ها به خوبی از آن آگاهند و تا به زانو زدن ترکیه، آن را به پیش خواهند برد.
روشن است که این وضعیت با ایستادگی نیروهای مقاومت سوریه، ارتش این کشور، پشتیبانی هوایی روسیه، کمک های مستشاری و راهبردی ایران و رشادت های حزب الله لبنان صورت گرفته است. از همین جهت است که تحلیل گر روزنامه ایندیپندنت، «پاتریک کاکبرن»، در یادداشتی با عنوان «برندگان و بازندگان جنگ سوریه در حال مشخص شدن هستند»، به بررسی روند رخدادهای سوریه پرداخته و ایران و روسیه را برندگان این منازعه دانسته و نوشته است که حامیان گروه‌های مسلح فعال در سوریه از جمله عربستان، ترکیه و قطر به هیچ یک از اهداف خود نرسیده‌اند./
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات