(روزنامه ايران - 1394/07/16 - شماره 6047 - صفحه 3)
روایت سیدحسین موسویان و محمد البرادعی از پیام ها و پسغام های دولت سابق با کاخ سفید
آنچه بیش از همه از خاطرات جمعی ما ایرانیها از رئیس دولت سابق برجای مانده، رفتارهای پوپولیستی، وعده و وعیدها، لفاظیهای تند داخلی و خارجی و رویکردهای متناقض است که همگی منجر به انواع بیثباتیها میشد.
بیثباتی که مردم در بحران ارزی یا افزایش چندبرابری قیمت مسکن و سایر خدمات و کالاها آن را بخوبی حس کردند. اما در عرصه سیاست خارجی نیز این نوسانات و بیثباتیها بشدت نمود داشت. سیدحسین موسویان، دیپلمات ارشد پیشین کشورمان در کتاب «ایران- امریکا» تناقضات، برخی از این سیاستهای دوگانه و فعالیتهای پنهانی احمدینژاد برای رابطه با امریکا را تشریح کرده است.
به گزارش «خبرآنلاین»، موسویان دیپلمات ارشد سابق و سخنگوی تیم مذاکره کننده هستهای در دولت اصلاحات که چندسالی است در امریکا به تدریس و فعالیت تبلیغی به نفع جمهوری اسلامی ایران مشغول است، از جمله چهرههای سیاسی کشورمان است که نقش مؤثری در توسعه «دیپلماسی عمومی ایران» دارد. او مدتهاست با شرکت در همایشهای فراوانی در امریکا و اروپا، گفتوگو با رسانههای خارجی و انتشار مقالات متعدد تلاش میکند سیاستمداران و تحلیلگران غربی فهم بهتری از ایران و مسأله هستهای کشورمان داشته باشند.
موسویان در تازهترین کتابش با نام «ایران - امریکا: گذشته شکستخورده و مسیر صلح» که خردادماه امسال در امریکا و ایران منتشر شد، دلایل کامل بی اعتمادی متقابل ایران و امریکا را به همراه روایتی جامع از تلاشهای ایران در دورههای مختلف برای حل مشکلات با امریکا از سویی و اشتباهات امریکاییها از سوی دیگر و همچنین پیشنهادش برای رفع خصومتها را بیان کرده است. موسویان که به دلیل انتقاداتش از عملکرد هستهای دولت قبل مورد خشم و آزار و اذیت تیم دکتر محمود احمدینژاد قرار گرفت، در فصل ششم کتاب خود برخی جزئیات از تلاشهای پنهانی محمود احمدینژاد و اسفندیار رحیم مشایی برای برقراری ارتباط با امریکا را بیان کرده است.
رئیس کمیسیون سیاست خارجی شورای عالی امنیت ملی در دولت اصلاحات که معتقد است «احمدینژاد هرگز اصولگرا، تندرو و محافظهکار نبود، بلکه هدف او کسب قدرت، اجرای سیاستها و اعتقاداتش و سپس حفظ قدرت بود»، با بیان نمونههایی از تلاشهای پنهان تیم احمدینژاد برای برقراری «رابطه مخفی» با امریکا حتی به قیمت زیر پا گذاشتن خطوط قرمز و سیاستهای رهبر معظم انقلاب؛ هدف احمدینژاد را «حذف میانهروها و اصلاحطلبان»، «برانگیختن حمایت محافظهکاران» برای اجرای مدل «پوتین- مدودف» میداند.
تلاشهای محرمانه احمدینژاد برای رابطه با آمریکا در زمان بوش
محمود احمدینژاد از همان سال نخست مسئولیتش با در پیشگیری سیاستی دوگانه همزمان با تحریک و تهاجم لفظی به امریکاییها در مجامع عمومی در لفافه، پیشنهاد آشتی به آنها را میداد. احمدینژاد برای نخستین بار در 19 اردیبهشت 1385 به جورج بوش یک نامه بلند 18 صفحهای نوشت و آن را با این پیشبینی پایان برد که: «افراد با بصیرت اکنون صدای فروپاشی و سقوط این ایدئولوژی و اندیشههای نظام لیبرال دموکراسی را میشنوند.»
امام جمعه موقت تهران در خطبههای نماز جمعه 22 اردیبهشت 1385 تهران این نامه را چنین توصیف کرد: «این گونه حرف زدن، الهام خداوند است و خدا لطف دارد. خدا الهام میکند و آنها را غافلگیر میکند. از این مرد مبتکر و شجاع و متدین باید قدردانی شود.» در سوی دیگر، جورج بوش به نامه چنین واکنش نشان داد: «رئیس جمهوری ایران آدم خیلی عجیبی است.»
موسویان نوشته است: بنابر گفته باربارا اسلاوین روزنامهنگار و متخصص مشهور ایران در امریکا، کاندولیزا رایس وزیر وقت امور خارجه امریکا، در ابتدای سال 1385 (کمتر از یک سال بعد از روی کار آمدن احمدینژاد) به او گفته بود: «ما در مکانهای فراوانی از سازمان ملل گرفته تا بغداد و کابل، مدام با «پیامهای ناخوشایند» مواجه هستیم که میگوید ایرانیها خواستار مذاکره هستند.» البته ایالات متحده در دوره جورج بوش هیچ گاه به درخواستهای مکرر احمدینژاد برای گشودن باب مذاکره مستقیم اعتنا نکرد و پاسخ مثبت نداد.
تلاشهای پنهانی احمدینژاد برای رابطه با آمریکا در زمان اوباما
در حالی که امریکاییها، احمدینژاد را «فردی نامتعادل»، «نامتعارف» و «پیشبینیناپذیر» که «نباید او را جدی گرفت» ارزیابی میکردند، او از تلاشهایش برای ایجاد ارتباط با امریکا به هر قیمتی دست نکشید. او نخستین رئیس جمهوری پس از انقلاب بود که انتخاب اوباما را به عنوان رئیس جمهوری منتخب ایالات متحده تبریک گفت.
محمدالبرادعی در کتاب خاطراتش که به فارسی با عنوان «عصر فریب: دیپلماسی اتمی در دوران خیانت» منتشر شده، مینویسد: «احمدینژاد طی نامهای در سال 1388 و از طریق او به اوباما آمادگی ایران را برای مذاکره دوجانبه بدون پیششرط و بر مبنای احترام متقابل اعلام کرد.»
اما اوباما با نادیده گرفتن احمدینژاد، به رهبر معظم انقلاب نامه نوشت و تلویحاً به احمدینژاد پیام داد که ساختار حکومتی ایران را بخوبی میشناسد و میداند که چه کسی در چه جایگاهی قرار دارد. این نامه که تقریباً نوعی کم اعتنایی اوباما به احمدینژاد تلقی میشد، دلخوری احمدینژاد را در پی داشت. یکی از سیاستمداران امریکایی در این باره گفته بود: «کاخ سفید از این متعجب بود که آیتالله خامنهای با لحن احترامآمیز پاسخ داده بود» و «به پیشنهاد اوباما برای تنشزدایی بر مبنای احترام و منافع متقابل پاسخ مثبت داده بود.» هر چند که نامه دوم اوباما به رهبر انقلاب به دلیل اشتباه امریکا در ورود به ناآرامیهای بعد از انتخابات 88 بی جواب ماند.
موسویان در این خصوص مینویسد: «در دی ماه 1389 یک عضو گروه تماس سطح دو به من گفت: «ایران از طریق سفیر خود در سازمان ملل از وزارت امور خارجه امریکا در خواست معرفی نمایندهای برای مذاکراتی جدید و جامع کرده است.»
او سطح دو را چنین توصیف میکند: «گروهی از مقامات سابق امریکا هستند که در تمامی سالهای بعد از جنگ ایران و عراق در تماس با مقامات ایران بوده و برای بهبود روابط ایران و امریکا تلاش کردهاند.» در اسفند 1389 یک مقام امریکایی به موسویان گفته: «ایالات متحده مکرراً پیامهایی از رحیم مشایی دریافت میکند که تهران برای مذاکره و برقراری رابطه با امریکا مشتاق است.
او گفت که دولت احمدینژاد پی در پی به ایالات متحده پیام میدهد و کانالهایی که این پیامها را میفرستند، آنچنان متعدد هستند که ما نمیدانیم کدام یک را انتخاب کنیم. ما واقعاً گیج شدهایم و به دلیل اینکه نمی دانیم آیا این پیامها حمایت و پشتیبانی آیتالله خامنهای را با خود دارد یا خیر، نمیتوانیم به آنها پاسخ دهیم.»
یکی دیگر از اعضای گروه تماس سطح دو نیز به موسویان گفته است: «من هشت بار با مشایی دیدار کردم و او در همه ملاقاتها به من گفت که ایران در جستوجوی گشودن باب گفتوگو و برقراری رابطه با ایالات متحده است.» در پاییز 1390 از سوی یک مقام آلمانی به موسویان که پیشتر سفیر ایران در آلمان بود اطلاع داده شد که مشایی ملاقاتی مخفیانه با کریستوفر هویسگن مشاور ملی در سیاست امنیتی و خارجی خانم آنگلا مرکل داشته است.
در این ملاقات که در اقامتگاه معاون سابق وزیر خارجه آلمان برگزار شده است، مشایی از آلمانیها خواسته بود که به واشنگتن اطلاع دهند تهران برای تجدید رابطه با امریکا آمادگی دارد. مشایی گفته بود که ایران حتی آمادگی دارد در انتخابات دور بعد به اوباما کمک کند. البته امریکاییها به آلمانیها پاسخ داده بودند که درگیر این موضوع نشوند. همچنین دولت یار معاون وقت وزیر امور خارجه ایران در استکهلم در اوایل سال ٢٠١١ به یک مقام سابق امریکایی پیشنهاد دعوت از مارک گروسمن نماینده ویژه ایالات متحده در امور افغانستان را داده بود و رسماً خواسته بود که او به تهران سفر رسمی داشته و با مقامات وزارت امور خارجه ایران دیدار کند.
دور زدن سعید جلیلی توسط مشایی و ثمره هاشمی
دبیر کمیته سیاست خارجی شورای عالی امنیت ملی در دولت اصلاحات با اشاره به دور زدن سعید جلیلی در مذاکرات هستهای توسط احمدینژاد مینویسد: در سال 1391 یک امریکایی عضو گروه تماس سطح دو درباره مذاکرات هستهای به من گفت: «اسفندیار رحیم مشایی دستیار ارشد و دوست نزدیک احمدینژاد با مقامات عالیرتبه سابق ایالات متحده درباره احتمال گشودن باب مذاکرات مستقیم صحبت کرده است.» یکی از سفرای ایران در اروپا به یک عضو گروه تماس سطح دو که عضو دولت ایالات متحده بوده گفته است: «همه چیز از سوی ایران آماده است و مشایی و ثمرههاشمی برای شرکت در این ملاقات که در برلین برگزار خواهد شد، میآیند.» این عضو سابق دولت امریکا به سفیر ایران چنین پاسخ داده است: «کاخ سفید گفت نه. آنها گفتهاند نمیخواهند در روابطی خارج از چارچوب 1+5 با ایرانیها وارد بحث شوند.»
سرانجام واکنش به فعالیتهای احمدینژاد
در حالی که همه تلاشهای پنهانی و محرمانه محمود احمدینژاد و یارانش با بیاعتنایی و بیاعتمادی امریکاییها روبهرو شده بود، او در آخرین سفرش به نیویورک برخلاف سخنرانیهایی که در آن به ایالات متحده حمله میکرد، در موضعی عجیب آخرین تیر ترکشش را رها کرد و گفت: «ایران جایگاه ایالات متحده امریکا را میداند و بر این باور است که ما میتوانیم با همدیگر رابطه داشته باشیم.» اظهاراتی که واکنش صریح مشاور امور بینالملل رهبر معظم انقلاب را در پی داشت. دکتر علی اکبر ولایتی گفت: «سیاستهای کلی ایران درباره ایالات متحده تغییر نکرده و هیچ تصمیم جدیدی در این باره گرفته نشده است.»
http://iran-newspaper.com/newspaper/page/6047/3/90683/0
ش.د9404148