رقم نقدینگی از مرز هزار هزار میلیارد تومان گذشت. آیا رئیس جمهور از خطر نهفته در این افزایش خبر دارد و آیا مشاوران خبرها و چشماندازها را به اطلاع روحانی میرسانند.
روزنامه جوان در این باره خاطرنشان کرد: هزار هزار میلیارد تومان نقدینگی، حدود 550 هزار میلیارد تومان بدهی دولتی، باز نشدن یک السی از سوی بانکهای خارجی همه و همه نشان از ناکارآمدی سیاستهای پولی و جمعآوری نقدینگی در سیستم بانکی بوده که به مدد نرخ سود حبس شدن بیآنکه اتفاقی مثبت در جریان تولید و اشتغال رخ دهد، سودهای کاذب بین سپردهگذاران و صاحبان بانکها تقسیم شد.
آیا رئیس جمهور خبر دارد که نقدینگی هزار هزار میلیارد تومان و بلکه بیشتر از کجا آمده است و چه تبعاتی را به همراه خواهد داشت. این افزایش 100 درصدی نقدینگی در دو سال و آن هم در این حجم موجی خطرناک است که صدای آن از هم اکنون به گوش میرسد و کسی که خود را به نشنیدن میزند بسیار ساده یا بیتعهد به خود و ملت است؛ اقدامی عجیب و خطرناک که سرگرمیهای سیاسی و حرفهای دلخوش کننده دقیقاً به مصداق انحراف افکار عمومی باعث شده به آن بیتوجه باشیم و عجیب آنکه اقتصاددانان دولتی و تئوریسینهای اقتصادی همچنان واضحات را به رئیس جمهوری کشور اعلام نمیکنند و بحران بازار پولی را به ایشان گزارش نمیدهند.
محض یادآوری به اقتصاددانان دولت که طی دو سال گذشته تمام تمرکز خود را بر سیاستهای پولی بنا کردهاند و گزارشی به رئیس جمهور محترم ندادهاند به اطلاع میرساند:
- این نقدینگی حاصل دلارهای نیامدهای است که تبدیل به ریال شد.
- این نقدینگی نتیجه سود بانکهایی است که از ترس ایجاد تحرک در بازارها و البته با لابی قدرتمند بانکها سرمایهها را در بانکها حبس کرد.
- این نقدینگی حاصل فعالیت مؤسسات غیرمجازی است که گفته میشود هنوز هم حدود 100 هزار میلیارد تومان از نقدینگی خلق شده را در آمارها ندیدهاید.
- این نقدینگی حاصل خط اعتباری بانک مرکزی برای بانکها و به خصوص بانکهای دولتی است.
- این نقدینگی حاصل طرح فروش خودروهای قسطی برای نجات نرخ رشد و در قالب طرح خروج از رکود است و همه موارد پیش گفته به معنای طوفانی خطرناک و جدی در آینده اقتصاد کشور است که نمیتوان آثار آن را با فروش خودروهای شاسی بلند و یل عظیم بیکار گرفت. نمیتوان حتی با سودهای کاغذی در شرکتهای اقماری بانکها مانع آن شد.
آقای روحانی! شما خوب میدانید که قفل شدن این حجم منابع به طور موقت ترمز تورم را کشیده است و لابد بهتر میفهمید که این حجم نقدینگی در حالی که فقط 20 درصد آن به تولید روانه شده، یعنی چه؟!
هر چند که افزایش بدهیهای دولتی به سیستم بانکی خود لابد زبان خیلیها را بسته است، اما صدای طوفانی که در راه است را بشنوید و هر چه زودتر نظام بانکی را ساماندهی کنید و کمتر به صدای دارندگان بانکها و صاحبان ذینفعآنها توجه کنید.
این قضیه لابد پیش از مسائل مربوط به آب و محیط زیست یا اشتغال اقتصاد یک کشور را به زانو درمیآورد.