روزنامه کیهان **
حاشیههای مصنوعی در برابر متنهای واقعی/ جعفر بلوری
شاید با اندکی اغماض بتوان گفت، انتخاب آقای روحانی در سال 92 یک «انتخاب اقتصادی» بود. واژههای «کلید» و «تدبیر» نیز لااقل در ظاهر، نشان از راهکاری بود که آقای روحانی برای گشایش اقتصادی میخواهد از آنها استفاده کند. رئیسجمهور محترم برای اطمینان دادن به مردم حتی اعلام کرد، در همان 100 روز اول ریاست جمهوری میتواند با همین «کلید»، گشایش اقتصادی حاصل کند. دولت یازدهم برای گشودن قفل اقتصاد بود که توانمندیهای با ارزش هستهای کشورمان را به شدت کاهش داد و پس از تخریب راکتور اراک، قلب آن را با بتن پر کرد. جمله معروف «چرخش سانتریفیوژها زمانی ارزشمند است که چرخ اقتصاد هم بچرخد» هم، ناظر به این مسئله بود که، اقتصاد، جدیترین مسئله برای دولت است و برای شکوفایی آن حتی میبایست، از داشتههای هستهای، تا آن حد که شیطان بزرگ را راضی میکند، کاست. اما اکنون که نزدیک به 1000 روز از عمر دولت آقای روحانی میگذرد؛ ایران تقریبا به تمام تعهدات خود بدون کم و کاست عمل کرده ولی طرف مقابل...
امروز همه، چه دولت و چه منتقدان دولت، متفقالقولند که، آنچه «رونق» نگرفته، اقتصاد و آنچه رونق گرفته «رکود» است! البته، «حاشیهسازی» هم عجیب رونق گرفته است!
صحبت از رفع حصر فتنهگران و یا غیرقانونی خواندن ممنوعالتصویری فلان چهره سیاسی آن هم در اوج ناکامیهای اقتصادی، «حاشیههایی» است که به نظر میرسد، فقط برای فرار از پاسخگویی به وعدههای اقتصادی«ساخته» میشوند. بازی سیاسی با مقوله «فساد»، انداختن تقصیرها به گردن «نفت 25 دلاری»، اعلام اینکه «خرابه تحویل گرفتیم» یا، موکول کردن چندباره بهبود شرایط اقتصادی به آینده، همه و همه، «حاشیهسازیهایی» هستند که نشان میدهد، این کلید، کلید تدبیر نیست.
قطعا برای آن 360 هزار نفری که در بخش صنعت بیکار شدهاند، یا آن 101 هزار نفری که در بخش کشاورزی کار و زندگیشان را از دست دادهاند، برای کارخانهداران و تولیدکنندگانی که کارخانههایشان تعطیل و تولیداتشان متوقف شده، برای سهامداران بورسی که طی چند سال گذشته به شدت متضرر شدهاند و بالاخره، برای قشر متوسط به پایین جامعه- و نه اشراف و دلالان و شکمسیران بیدرد- صحبت از رفع حصر یا ممنوعالتصویری چند فتنهگر وطنفروش، «مسئله» نیست. مسئله این عده، اقتصاد و معیشت است.
دقیقا برای مواجهه با این قشر - که اکثریت را تشکیل میدهند- و برای فرار از پاسخگویی است که، به غلط، صحبت از نفت 25 دلاری میشود. «دولت، کشور را با نفت 25 دلاری اداره کرده است... در دوران وفور نفت و قیمت نفت، درآمد نفتی ما در سال 90، 120 میلیارد دلار بود، اشتغالی برای جوانان درست نکردند.» (رئیسجمهور در دومین سفر استانی به یزد)
اما اعداد و ارقام و آمارها که دروغ نمیگویند. آمارهای ثبتشده در سایت اوپک میگوید، درآمد نفتی دولت محترم در مقایسه با دولت قبل نه تنها کمتر نیست بلکه بیشتر هم هست: «بیشترین میزان قیمت نفت در سالهای فعالیت دولتهای نهم و دهم 140/73 دلار (این قیمت فقط چند ساعت دوام داشته است) و کمترین میزان در این زمان هم 24/82 دلار بوده است. میانگین قیمت هر بشکه نفت در سالهای فعالیت دولتهای نهم و دهم 73/99 دلار بوده است. با استناد به همین آمارها بیشترین میزان قیمت نفت در دولت آقای روحانی 112/8 دلار و کمترین میزان در هر بشکه 22/48 دلار بوده است که میانگین قیمت آن میشود 75/16 دلار. (نسیم آنلاین به نقل از سایت رسمی اوپک) اینکه 75 بزرگتر از 73 است، مسئله پیچیدهای نیست. صحبت کردن از فساد آن هم با اهداف سیاسی و در حالی که برخی اطرافیان غرق در آنند نیز، جز با همان «حاشیهسازی» که گفتیم، قابل جمع نیست.
همان طور که با «دستفرمان هستهای» دولت در حوزه هستهای به نقطه مطلوب نرسیدیم، با «دستفرمان اقتصادی» که دولت در پیش گرفته نیز به نقطه مطلوبی نخواهیم رسید. با رویه فعلی در حوزه اقتصاد، شاید عدهای محدود و «خاص!» بتوانند خودرو و هواپیمای لوکس و گرانقیمت سوار شوند، اما رسیدن به این نقطه یعنی واردات بیرویه، نه مطلوب است و نه هنر. ادامه این روند یعنی مرگ تولید و مرگ تولید نیز یعنی بیکاری بیشتر. وقتی دروازههای بازار 80 میلیونی کشور را به روی «دشمنی» که هنوز بر دشمنی خود اصرار میکند باز کنیم و با وارد کردن انواع و اقسام میوههای لوکس! و محصولاتی که کشور در تولید آنها خودکفا شده، سرمایههای ملی را هدر میدهیم تا فقط یک پیشرفت صوری را به نمایش بگذاریم، فقط راه رخنه را باز کردهایم.
دولت محترم اگر به دنبال شکوفایی اقتصاد است باید به ظرفیتهای درونی هم توجه کند. «اقتصاد مقاومتی» را باور داشته و در این زمینه فقط به چند شعار بسنده نکند. «اقتصاد مقاومتی» و توجه به ظرفیتهای درونی به معنای قهر کردن از دنیا نیست؛ دنیا هم چند کشور بدعهد مثل آمریکا و فرانسه نیست. اقتصاد مقاومتی یک مسئله مندرآوردی نیست، بلکه یک الگوی اقتصادی است. الگویی که در کشورهای دیگر پیاده شده و جواب داده است. تا وقتی استعدادها و توانمندیهای داخلی کشور را در حد تهیه آبگوشت بزباش تقلیل دهیم و عدهای لیبرال غربپرست را به حوزههای تصمیمگیر و تصمیمساز راه دهیم، و دروازههای کشور را با این توهم که «منتقدان توهم توطئه دارند» به روی هرکس و ناکسی باز کنیم، اوضاع از اینکه هست بدتر هم خواهد شد.
«این الگو البته مخصوص ما نیست؛ الگوى اقتصاد مقاومتى را بعضى از کشورهاى دیگر هم براى خودشان پیشبینى کردند، انتخاب کردند، اثرش را هم دیدند. نقطه کانونى اقتصاد مقاومتى عبارت است از درونزایى در کنار برونگرایى... اگر در مورد اقتصاد میخواهیم در مقابل تکانههاى ناشى از حوادث جهانى یا در مقابل تیرهاى زهرآگین سیاستهاى معارض جهانى آسیب نبینیم، ناچاریم به اقتصاد مقاومتى رو کنیم. اقتصاد مقاومتى عامل استحکام است در مقابل آن کسانى و آن قدرتهایى که از همه ظرفیت اقتصادى و سیاسى و رسانهاى و امنیتى خودشان دارند استفاده میکنند براى اینکه به این ملت و این کشور و این نظام ضربه وارد کنند. یکى از راههایى که فعلاً پیدا کردند عبارت است از رخنه از راه اقتصاد.» (رهبر انقلاب در دیدار مسئولان نظام تیر ماه 94).
دولت اگر به دنبال شکوفایی اقتصادی است تا دیر نشده و برای یک بار هم که شده، باید به جای نواختن منتقدان این الگو را پیاده کند که در غیر این صورت، در آینده قطعا به حاشیهسازیهای بیشتری نیاز پیدا خواهد کرد. این سیاست شاید در کوتاهمدت کارگر بیفتد اما نبرد حاشیهها با متنهای غیرقابل انکار جامعه در بلندمدت جواب نخواهد داد. ادامه این راه از سوی دولت در کنار وجود برخی عناصر نامطلوب سیاسی در کنار هم حتی میتواند، دولت یازدهم را به دولتی ناکام و بدون کارنامه تبدیل کند.
***************************************
روزنامه قدس **
پایان تحریم ایران و آغاز تحریم رسانه ملی!
سالهای اخیر برای رسانه ملی سالهای سختی بوده است. حالا همه میدانند بویژه در یکی دو سال گذشته این مجموعه عظیم، از نگاه مالی اوضاع بسیار آشفتهای دارد. این وضعیت برای مجموعهای که بناست در خط نخست مبارزه با تهاجم فرهنگی و پروژه نفوذ باشد، بسیار خطرناک است.
بدیهی است در چنین شرایطی حرف اول در تولید هر برنامهای را تحویل مالی آن میزند و اگر چنین شد، خود به خود برنامهها و برنامهسازها به سمت جذب مخاطب به هر قیمتی میروند، چرا که اگر بیشتر دیده شوند، اسپانسرهای بیشتری هم با نرخهای بهتری، خواهند یافت. قابل انکار نیست که ابداع و ابتکار در سازمان صدا و سیما، سالهاست که در پای گسترش کمی قربانی شده است. همیشه تک برنامههایی بودهاند که جور انبوه شبکهها را کشیده و مخاطب لیز و فرار رسانه را در کمند خود حفظ کردهاند. حتی در سالهای اندکی که کم و بیش وضع مالی رسانه ملی بد نبود هم این فقر برنامه سازی جذاب و مؤثر مشهود بود تا چه رسد به امروز.
با کمال تأسف دوستان ما در آنجا تصور میکردند در همه مناسبتها و موضوعات، آوردن چند هنرپیشه، ورزشکار، خواننده و غیره و پرسیدن از برنامه بعدی آنها و رنگ مورد علاقهشان و مانند آن کار را پیش میبرد. در این حال به جای اینکه رسانه ملی خود هویت سازی کند و آبرو و اعتبار و محبوبیت بدهد، درصدد بهرهبرداری از اعتبار گاهی کاذب دیگران است، دیگرانی که گاه نه تنها اعتباری به رسانه ملی نمیدهند، بلکه موجب تنزل بیشتر جایگاه این رسانه میشوند. باری در این مقال سر ریشهیابی این معضل اسفبار را ندارم. حرفم برای وضعیت حاضر و پس از این است. با کمال تأسف و تأثر، در ادامه همان روند مأیوس کننده پیشین، به مرور برنامههایی به رسانه ملی راه پیدا میکنند که یا کپی مطلق و یا تقلید نچسب و ناشیانهای از انواع ماهوارهای خویش است. بدیهی است تجاری که حاضر میشوند پولی برای برنامه سازی بدهند، موج بیننده برایشان مهم باشد. بنابراین به خیال خودشان نمونههای موفق ماهوارهای را مییابند و همانها یا مشابه آنها را سفارش میدهند و اگر هم چنین نکنند، خود به خود برنامه سازان برای جلب نظر آنها و فقط حیات برنامه سازی خویش، جریان را به آن سمت میبرند. اگر این رویه ادامه یابد، رسانه ملی که بناست از افسران جنگ نرم باشد، ناخواسته و ندانسته خود به مهمترین عامل و ابزار برای تکمیل پروژه نفوذ بدل میشود.
بنا داشتم این همه را در مقدمه بگویم و به این بهانه درباره چند برنامه به طور نمونه حرف بزنم و از ایرادات آنها مثالهایی را ردیف کنم. اما گویا در این نوبت فرصت برای این مهم کافی نیست و در یادداشتی دیگر در این خصوص خواهم نوشت اما فرصت را غنیمت میشمرم و به هشدار نخستین بازمیگردم. دانسته یا ندانسته، هدفمند یا از سر تساهل، رسانه ملی را به یک محاصره اقتصادی سوق دادهاند. وضعیتی پیش آمده که مدیران این تشکیلات بزرگ اگر حقوق کارمندان خویش را به موقع بپردازند، هنر کردهاند و روشن است در چنین اوضاع قمر در عقربی، کمترین توش و توانی برای هنرنمایی در عرصههای دیگر نمیماند.
به گمان این قلم در وهله نخست لازم است مسؤولان ارشد نظام این رویه خطرناک را چاره کنند و نگذارند اختلاف سلیقهها، مهمترین ابزار ما را در رویارویی با تهاجم دشمنان این آب و خاک به قربانگاه ببرد. از سویی، به گمانم لازم است مدیر محترم رسانه ملی نیز بسرعت به کیفی سازی برنامهها و طراحی برنامههای جدید و جذاب بپردازد تا اگر قرار است محاصره اقتصادی رسانه ملی ادامه یابد، مخاطبان بیش از پیش ریزش نکنند.
***************************************
روزنامه جمهوری اسلامی**
تحلیل سیاسی هفته
بسمالله الرحمن الرحیم
گرچه نقش تقویم در این روزها هنوز فصل زمستان را اثبات میکند ولی ظهور شکوفههای زودرس و جوانههای سبز بر شاخسار درختان، نوید فرا رسیدن بهار را میدهند. حال و هوای روزگاران از نو شدن ایام حکایت دارد. از هر کوی و برزن بوی بهار به مشام میرسد و خانه تکانیها در حال انجام؛ ولی آیا به راستی همان اندازه که به فکر آراستن جسم هستیم، در اندیشه پیراستن روح نیز هستیم؟ آیا به سراغ خانه تکانی دلها و غبارروبی چشمها رفتهایم و خود را برای آغازی جدید مهیا کردهایم؟
زهی سعادت کسانی که پیش از همه، خانه تکانی دلها را آغاز کرده و پسماندهای کینه را از خود زدودهاند. خوشا به حال آنانی که همانقدر که به حال نو کردن پوششهای خود هستند، به فکر تامین حداقل نیاز و معیشت اطرافیانشان نیز میباشند. پس بیائیم گلها را آب دهیم تا شاهد شکوفایی دوباره زندگی باشیم. آب ماهیها را عوض کنیم، چشمهایمان را بشوئیم و غبار از دل بگیریم،کینهها را فراموش کرده و مهربانی را آغاز کنیم.
در این هفته و در واپسین روزهای سال 94 مردم خراسان با مجاهدی نستوه، عالمی فرزانه و خادمی سختکوش که سالیان سال به خاطر خدمتگزاری بر آستان هشتمین خورشید آسمان امامت و ولایت سر بر آسمان میسائید، وداع کرد. آیتالله واعظ طبسی نماینده ولی فقیه و تولیت آستان قدس رضوی بامداد چهاردهم اسفند پس از سالها مجاهدت و خدمت، به جوار حق شتافت و مردم قدرشناس خراسان و زائران حرم رضوی او را به زیبایی تشییع کردند.
رهبر معظم انقلاب نیز به پاس این خدمات و سالها مجاهدت، پیام تسلیتی صادر کرده و از ایشان به عنوان برادری همدل و همزبان، مریدی صدیق برای امام راحل و خدمتگزاری پایدار و سختکوش برای انقلاب یاد کردند که از نخستین طلیعه مبارزات نهضت اسلامی در مشهد، حضور شجاعانه و اثرگذار در عرصههای پرخطر داشت. از این سبب رهبر معظم انقلاب به رسم این برادری و همراهی، در مراسم تشییع آیتالله طبسی در مشهد مقدس حضور یافته و با اقامه نماز بر پیکر این مجاهد نستوه، در مراسم تدفین و ترحیم وی در بارگاه رضوی نیز شرکت کردند.
در هفته جاری داود اوغلو نخستوزیر ترکیه به تهران سفر کرد و سعی نمود فصلی نوین در تعامل با جمهوری اسلامی ایران را پایهگذاری کند. وی در این سفر که در شرایط بسیار حساس منطقهای و بعد از یک دوره افت محسوس در گفتگوهای راهبردی بین دو کشور صورت میگرفت تلاش کرد پس از سیاستهای بیحاصل و شکست خورده آنکارا علیه دمشق، به همسویی با جمهوری اسلامی ایران بپردازد.
اظهارات داود اوغلو و بازتاب گسترده این سفر مهم در رسانههای ترکیه نشان میدهد که هیات بلندپایه ترکیه از دستاوردهای این سفر، توافقهای به عمل آمده و رهیافت هیات بلندپایه ترکیه در تعامل با ایران خرسند است، تا جایی که بیشتر رسانههای نزدیک به دولت از این سفر به عنوان شروع فصلی نوین در مناسبات راهبردی ایران و ترکیه ذکر کردند. برخی از کارشناسان روابط بینالمللی با اشاره به شرایط حاکم بر منطقه خاورمیانه به ویژه شروع یک دوره آتش بس موقت در سوریه طی 5 سال جنگ و خونریزی شدید، اجرایی شدن برجام و بازگشت قدرتمندانه ایران به صحنه بینالمللی با رفع تحریمهای ظالمانه و همچنین برگزاری موفقیت آمیز دو انتخابات مهم خبرگان و مجلس شورای اسلامی در ایران، زمانبندی سفر داود اوغلو به تهران را بسیار حساب شده ارزیابی نمودند.
هر چند برخی از کارشناسان روابط بینالمللی از دیرکرد آنکارا در رهیافت تعاملی با ایران در حل بحران سوریه انتقاد کرده و گفتهاند اگر آنکارا این رویکرد را 5 سال پیش میداشت، اکنون شاهد کشته شدن صدها هزار نفر نمیبودیم، اما همین کارشناسان ابراز عقیده میکنند که رویکردی عاقلانه به بحران سوریه و به دور از دخالت قدرتهای فرامنطقهای، فرصت بسیار مهمی برای شروعی نوین در همکاریهای منطقهای و مبارزه با تروریسم و افراط گری است که باید با حساسیت و جدیت این رویکرد را مورد حمایت قرار داد.
در این هفته شهر و دارالعباده یزد، میزبان بیست و پنجمین سفر استانی دولت تدبیر و امید بود که به همراه جمعی از اعضای هیات دولت به این خطه سفر کردند. این استان کویری و سرزمین «قنات و قنوت و قناعت» با مردمانی مومن و سختکوش و داشتن ظرفیتهای فراوان و موقعیت راهبردی ممتاز میتواند به یکی از قطبهای سرمایهگذاری در بخشهای گردشگری، صنعت، معدن و توسعه آموزش عالی تبدیل شود و مردم استان یزد امیدوارند که این سفر بتواند تحقق این امر را فراهم کند.
این هفته در موضوعات خارجی، اقدام خصمانه تشکیلات شورای همکاری خلیج فارس علیه حزبالله لبنان، پیشرویهای تازه نیروهای دولتی عراق در جنگ علیه داعش و ادامه یافتن آتش بس در سوریه، مهمترین خبرها را تشکیل میدادند. شورای همکاری خلیج فارس اوایل هفته جاری اعلام کرد که جنبش حزبالله لبنان را به عنوان یک سازمان تروریستی میشناسد. این اقدام خائنانه درحالی صورت میگیرد که جنبش حزبالله لبنان، در خط مقدم مقابله و مبارزه با رژیم صهیونیستی قرار دارد.
مسلم است که پشت تصمیمات شورای همکاری خلیج فارس عربستان قرار دارد و تنها ریاض است که برای این شورا تصمیم میگیرد و آن چند کشور بقیه دنبالهرو هستند.عربستان، از قبل نیز، به دلیل اینکه حزبالله لبنان به عنوان پیشرو مبارزه با صهیونیستها، بسیاری از مردم را در جهان عرب با خود همراه کرده است، از موفقیتهای این جنبش ناخشنود بوده ولی کینهورزی ریاض علیه حزبالله پس از آن اوج گرفت که این جنبش دوشادوش نیروهای دولتی سوریه در جنگ علیه تروریستها مشارکت نمود و این همکاری موجب پیروزیهای چشمگیری در سوریه علیه تروریستها شد. متاسفانه عربستان، شکست تروریستها در سوریه را شکست خود تلقی کرده و به همین جهت در برخورد با حزبالله به اقدام خصمانه روی آورده است.
این هفته دولت عربستان تلاش کرد تا اتهام تروریستی علیه حزبالله لبنان را به اتحادیه عرب نیز تعمیم دهد ولی موفق نشد. چند کشور از جمله تونس، الجزایر و عراق حاضر نشدند با اقدام سیاسی عربستان همسویی کنند و اتهام تروریستی علیه حزبالله را نپذیرفتند. حزبالله لبنان بارها اعلام کرده است تنها رژیم صهیونیستی را به عنوان دشمن اصلی میشناسد و اقدامات خائنانه ریاض برای ضربه زدن به این جنبش، در حقیقت خوش خدمتی به صهیونیستها میباشد.
این هفته، ارتش و نیروهای مردمی عراق اعلام کردند برای آزادسازی شهر موصل، به عنوان مهمترین شهری که هنوز در اشغال داعش قرار دارد، آماده هستند. ارتش عراق با همین هدف حملاتی را نیز در اطراف موصل آغاز کرد تا شرایط را برای عملیات بزرگ هموار سازد.
گزارشهایی منتشر شده دایر بر اینکه گروه تروریستی داعش در اطراف موصل خندقهای بزرگی حفر کرده است تا پیشروی نیروهای عراقی را سد کند. همچنین اعلام گردید که این گروه تروریستی بار دیگر از سلاح شیمیایی استفاده کرده که این اقدامات شتابزده و خارج از کنترل، تاییدی بر از دست رفتن روحیه تروریستها و مستولی شدن ناامیدی و ترس بر سرکردگان این گروه است. همچنین گزارشها از درگیریهای شدید درون گروهی در میان داعشیها در موصل حکایت دارد که صدها نفر در این درگیریها کشته شدهاند. مجموعه این تحولات بیانگر آن است که عراق روز به روز به مرحله پیروزی نهایی بر تروریستها نزدیکتر میشود.
این هفته سوریه نیز شاهد تحولات مهمی بود که شاخصترین آن، موضوع تداوم آتش بس و پایبندی گروههای درگیر به آن بوده است. به گفته منابع روسی، بیش از 30 گروه درگیر در سوریه اعلام کردهاند به آتش بس پایبند خواهند بود و این، بر امیدواریها برای تحقق صلح و ثبات در سوریه افزوده است. برقراری آتش بس و تداوم آن، یک پیروزی برای دولت سوریه محسوب میشود چرا که تروریستها و حامیان آنها به اهداف خود نرسیدند و بلکه این دولت سوریه است که در عین حال که در طول ماههای گذشته پیروزیهای مهمی را کسب کرده، در صحنه سیاسی نیز با اقتدار، قانونی بودن حکومت و بقای حاکمیتش را به اثبات رسانده است.
دولتهای متخاصم با سوریه، به خصوص عربستان و ترکیه که از تحولات سوریه سر خورده و ناامید شدهاند دست به تحرکاتی زدهاند تا بلکه بتوانند از شکستهای بیشتر در سوریه جلوگیری کنند. هر دو دولت عربستان و ترکیه اعلام کردهاند که ممکن است در سوریه عملیات نظامی انجام دهند. در همین حال، که اکثر ناظران، بر این عقیده هستند که این اظهارات آنکارا و ریاض، یک بلوف است چرا که آنها توان چنین ماجراجویی و تحمل تبعات آنرا ندارند به ویژه اینکه دولتهای قدرتمند پشت آنها را در سوریه خالی کردهاند و بسیاری از این دولتها، واقعیتهای سوریه را پذیرفتهاند.
***************************************
روزنامه خراسان**
10 پیشنهاد به تولیت محترم آستان قدس رضوی/کورش شجاعی
آستان قدس رضوی به تعبیر امام عزیز راحلمان، «مرکز ایران» است، مرکزی که قلبی از جنس نور در آن می تپد. قلبی که باید در نهایت سلامت و نشاط همچنان در تپش باشد و روح یکتاپرستی و عبودیت و معنویت را در جان اهل معنا و معرفت خصوصاً مسلمانان و محبان اهل بیت و به ویژه ایرانیان بدمد. پس این قلب و بارگاه منور را خادمان و تولیتی بس عاشق و ارادتمند و شایسته و لایق، باید نگاهبانی و پاسداری کنند تا همچنان چتر حمایت و رضایت خداوندی از طریق اهل بیت پیامبر عظیم الشأن اسلام بر سر مردمان باز و گشاده باشد.
امروز پس از رحلت آیت ا... طبسی آن «عالم مجاهد» و «یار صدیق انقلاب» و امام و رهبری و خادم شایسته امام رئوف، این بار سنگین بر شانه های سید اهل معرفتی گذاشته شده که امیدواریم بتواند در ایفای این وظیفه و مسئولیت بس بزرگ و خطیر سرافراز و موفق و پاسخ گو باشد. نگارنده حقیر حسب وظیفه و رسالتی که به خاطر فعالیت در عرصه رسانه بر عهده دارم، در همین ابتدای مسئولیت حجت الاسلام والمسلمین رئیسی چند پیشنهاد به ایشان تقدیم می کنم.
1 – جناب رئیسی، حال که به افتخار بزرگ خادمی امام رضا(ع) ولی نعمت این سامان، مفتخر شده اید و لباس خدمت و تولیت این آستان مبارک را پوشیدید، بدانید که مردم از شما به عنوان خادم علی بن موسی الرضا علیه السلام، انتظارات و مطالباتی ورای دیگر مسئولان دارند، مردم ویژگی های گفتاری و رفتاری و منش خاص و ویژه ای را از خادمان حضرت رضا(ع) خصوصاً تولیت این آستان مقدس انتظار دارند و شاید اولین انتظار مردم از شما، تلاش بی وقفه و هر چه موثرتر برای بهره مندی هر چه بیشتر آحاد مردم خصوصاً جوانان از معارف اصیل دینی و ترویج اسلام ناب محمدی از مرکز و قلب و پایتخت معنوی ایران به جهان باشد، قطعاً استفاده هر چه بهینه تر و با برنامه از امکانات گسترده موجود کمک شایانی به تحقق این مهم می کند.
2 – جناب حجت الاسلام رئیسی شما تولیت مجموعه ای عظیم، آباد و کارآمد در بسیاری از امور را بر عهده گرفته اید که به همت تولیت بزرگوار و فقید، اقدامات و خدمات ارزشمند و گسترده ای در عرصه های گوناگون به جامعه ارائه کرده است اما بخشی از مردم بر این باورند که از ظرفیت های به وجود آمده در آستان قدس، بیشتر از این ها می توان برای ارتقای معنویت در جامعه، گسترش فرهنگ و اخلاق دینی، تبیین و ترویج سبک زندگی «ایرانی اسلامی»، جذب و جلب مشارکت عمومی برای انجام فعالیت های موثر و به روز دینی و... استفاده کرد. بنابراین تلاش هدفمند و موثر و برنامه ریزی شده برای تحقق این مهم، از جمله مسائلی است که می تواند جزو برنامه ها و اهداف اساسی شما باشد.
3 – آستان قدس به همت و مدیریت کارآمد آیت ا... طبسی، علی رغم وجود نقدها و اشکالات قابل بحث و بررسی، نه تنها در ابعاد دینی و فرهنگی و خصوصاً گسترش فضای دلنشین زیارتی به رشد چند برابری دست یافته بلکه از نظر کمک به رونق تولید و اشتغال در عرصه های گوناگون کشاورزی و صنعتی، موفقیت های قابل توجهی کسب کرده است، با در نظر گرفتن این ظرفیت ها و توانمندی ها پیشنهاد می شود تولیت جدید در هر چه کارآمد کردن، چابک سازی و استفاده بهینه تر از ظرفیت های اقتصادی این مجموعه، نقش و سهم آستان قدس را در تولید و اشتغال زایی بیشتر کند و از آن مهمتر این که اخبار و اطلاعات این کارها و اقدامات را در اختیار رسانه ها و افکار عمومی قرار دهد.
4 – خدمت عینی، محسوس و موثر به زائران و مجاوران خصوصاً زائران و مجاوران نیازمند و کم بضاعت از جمله مهم ترین مسائلی است که هم مورد تأکید موکد رهبری در حکم انتصاب تولیت است و هم مطالبه و انتظار جدی و به حق مردم که بنا بر فرموده رهبری باید وجهه همت و اهتمام تولیت قرار گیرد بر این اساس پیشنهاد می شود حجت الاسلام رئیسی در فرصت مقتضی طرح و برنامه خود را برای تحقق این مسئله بسیار مهم و خواست جدی مردم و رهبری ارائه کنند.
مسئله مهمی که نه تنها 2 بند از 7 بند موجود در حکم رهبری به آن اختصاص یافته بلکه ایشان در انتهای حکم انتصاب تولیت جدید مجدداً بر آن دو بند توصیه کرده اند که این خود نشان دهنده دغدغه جدی رهبری برای یادآوری و عمل به وظیفه مهم رسیدگی و خدمت به زائران و مجاوران ضعیف و نیازمند توسط آستان قدس است. رسیدگی و خدمتی که مردم آن را حس کنند و گرهی از کار و زندگی کم بضاعتان و نیازمندان جامعه باز کند.
5 – پیشنهاد می شود تولیت جدید با توجه به این که مسئولیت سنگین و خطیر نمایندگی ولی فقیه و مدیریت عالی حوزه های علمیه را بر عهده ندارند همچنان که رهبری در حکم انتصاب تأکید کردند، با مغتنم شمردن این فرصت کم نظیر «همه توش و توان» خود را مصروف اعتلای هر چه بیشتر آستان قدس در عرصه های گوناگون کنند به گونه ای که این مجموعه مبارک پویاتر از گذشته در جامعه نقش آفرینی کند و «قطب» بودن آستان قدس که مرکز و قلب ایران است برای همه مسئولان نظام در سطوح مختلف تصمیم گیری آشکارتر شود تا شاید در تصمیم سازی و تصمیم گیری هایشان درباره مشهد و خراسان رضوی اثرگذار باشد.
6 – به تولیت محترم پیشنهاد می شود برای تحقق آنچه در بند ششم حکم شان، توسط رهبری مبنی بر «بهره مند ساختن تهیدستان نقاطی از کشور که موقوفات در آن قرار دارند بر حسب گنجایش وقف نامه ها» برنامه مدون و موثری ارائه کنند تا علاوه بر برخورداری نیازمندانی که در حوزه موقوفات زندگی می کنند، تحقق این مهم مردم آن مناطق و دیگر مناطق را اولاً در صیانت از موقوفات و جلوگیری از «موقوفه خواری» مصمم تر کند ثانیاً آحاد مردم به احیا و ترویج سنت حسنه وقف بیشتر ترغیب شوند.
7 – آیت ا... طبسی آن خادم متین و کارآمد آستان قدس رضوی در زمان مدیریت خود توفیق داشت که خدمات ارزشمند زیاد و کم نظیری انجام دهد و انصافاً نمونه ای از مدیریت اسلامی کارآمد را ارائه کند اما متأسفانه به دلایل مختلف که توضیحش در این مقال نمی گنجد، اکثر مردم و افکار عمومی از بسیاری از این خدمات مطلع نشدند، بنابراین پیشنهاد می شود تولیت جدید با همکاری اصحاب رسانه و خصوصاً رسانه ملی لااقل اکنون که آن خادم توانمند و آینده نگر به دیار باقی شتافته و شائبه تملق و تبلیغی برای او وجود ندارد، امکانات، فرصت ها و خدمات فکری، فرهنگی، دینی، علمی، بهداشتی، تولیدی، اشتغال آفرینی و... این مجموعه عظیم را در معرض اطلاع و داوری مردم و افکار عمومی جامعه بگذارند.
8 – همچنین پیشنهاد می شود تولیت جدید، جایگاهی قوی و فراتر و صاحب اختیارتر از روابط عمومی این مجموعه برای ارتباط مستقیم با رسانه ها و پاسخ گویی به سوالات و برخی شبهات مردم و کارشناسان درباره بعضی از اقدامات و خدمات آستان قدس در رأس این مجموعه طرح کنند و حتی خود ایشان به طور منظم و دوره ای با مردم و رسانه ها به طور مستقیم و بی واسطه سخن بگویند تا هم بین تولیت و رسانه ها و مردم فاصله ای ایجاد نشود و هم تولیت آستان قدس شخصاً و به طور مستقیم در جریان نقطه نظرهای مردم و کارشناسان و حتی منتقدین برخی اقدامات قرار گیرند و هم صمیمیت ها و دلبستگی ها و هم افزایی ها برای پویایی و تعالی و نقش آفرینی هر چه بیشتر آستان قدس در جامعه و جهان اسلام بیشتر شود.
9 – استفاده محسوس و حداکثری از اندیشه و همکاری و همفکری کارشناسان و نخبگان و کاربلدان در عرصه های مختلف برای پیشبرد اهداف متعالی آستان قدس، پیشنهاد دیگر نگارنده به تولیت محترم است.
10 – علی رغم کارهای بزرگ انجام شده، برخی هزینه ها در جاها و مواردی که به نظر بعضی شاید چندان لازم نبوده، گسترش بنگاه های اقتصادی مرتبط با مجموعه، شفاف نبودن برخی حسابرسی ها (البته از نظر برخی)، خشکاندن و تخریب بعضی از باغ های آستان قدس و تبدیل آن ها به مراکز تجاری خصوصاً در مشهد و... از جمله مباحث و سوالاتی است که مردم درباره آن ها پاسخ روشن و شفافی نیافته اند که به نظر نگارنده تولیت جدید می تواند در جهت پاسخ به سوالات و رفع برخی شبهات و برطرف کردن بعضی سوءظن ها و سوء برداشت ها اقدامات موثری انجام دهد، گر چه قرار نیست تولیت این مجموعه مهم و اثرگذار که امروز مرکز و قلب ایران است و می تواند خورشیدی بس فروزان برای تاباندن انوار اسلام ناب محمدی و ایجاد و تحکیم وحدت و عزت مسلمانان جهان باشد، درگیر برخی شیطنت ها و سیاسی کاری های رسانه های آن طرف آبی و برخی مغرضان و یا بی اطلاعان داخلی شود.امیدواریم لباس عزت و شرف خادمی امام رئوف بر تن همه خادمان این بارگاه ملائک پاسبان همیشه و هماره زیبنده باشد.
***************************************
روزنامه ایران**
چرا دو دوازدهم؟/ حجتالاسلام مجید انصاری
براساس مصوبه دیروز هیأت دولت، لایحه
دو دوازدهم بودجه سال 95 با قید دو فوریت به مجلس شورای اسلامی تقدیم میشود. دولت تدبیر و امید در دو سال گذشته براساس رویکرد قانونگرایانه خود، لوایح بودجه را در موعد مقرر به مجلس تحویل داده بود. امسال اما این مهم چند روزی به تأخیر افتاد تا موضوع مهم اجرایی شدن «برجام» تعیین تکلیف شود. به هر حال بخشی از اعداد و ارقام لایحه بودجه به متغیرها و مؤلفههایی مربوط میشد که ارتباط زیادی با برجام دارد. دولت میزان درآمدهای خود و میزان صادرات نفت را باید براساس تعیین تکلیف اجرایی شدن برجام معلوم میکرد و آن را در سند مالی یک ساله میآورد.
با این حال ما امیدوار بودیم که در همان مدت باقی مانده تا پایان سال هم مجلس نهم لایحه ارسالی را بررسی و تصویب کند چرا که پیش از این، دو بار در دولتهای نهم و دهم اتفاق افتاده بود که لایحه بودجه با وجود آنکه با تأخیر به مجلس رسیده بود، اما تا انتهای سال به تصویب رسیده بود. مضاف بر این براساس تدبیر دولت یازدهم، بسیاری از تبصرههای تکراری لوایح سالانه حذف و لذا حجم لایحه بسیار کم شده و کار رسیدگی در کمیسیونهای تخصصی و صحن علنی را آسانتر کرده است. بر همین اساس دولت نیازی به تهیه لایحه چند دوازدهم نمیدید. در حال حاضر هم معتقدیم نیازی به تدوین چنین لایحهای نیست چون اعضای محترم کمیسیون تلفیق کار بررسیهای خود را انجام میدهند و تا 25 فروردین ماه سال آینده هم اگر بودجه را تصویب و ابلاغ کنند، مشکلی برای دولت پیش نمیآید. با این حال دولت برای رعایت جوانب احتیاط و در ادامه رویکرد تعاملی خود با مجلس، لایحه دو دوازدهم را با قید دو فوریت تصویب کرده که امروز به بهارستان تقدیم میشود و روز دوشنبه آینده هم میتواند به تصویب برسد. از آنجا که لایحه دو فوریتی است، بررسی جزئیات یا ماده واحده آن هم طول نمیکشد و میتواند در جلسه روز سهشنبه تصویب شود. این لایحه براساس دو دوازدهم قانون بودجه سال جاری است و تا زمانی اعتبار دارد که لایحه بودجه سال 95 از تصویب بهارستان بگذرد. در حقیقت این اقدام دولت در ادامه همان رویکرد قانونگرایانه آن است، بدین معنا که اگر چه نیازی به ارائه چنین لایحهای نمیدید اما برای برطرف کردن برخی شائبهها و ابهامهای احتمالی و رعایت احتیاط لایحه دو دوازدهم را تصویب کرد. همچنین نشان دهنده تمایل پاستور برای تداوم مسیر تعاملی خود با بهارستان است. ما امیدواریم همین رویکرد تا انتهای دوره کاری مجلس نهم ادامه یابد و همکاری دو قوه بخصوص در موضوع مهم لایحه بودجه استمرار یابد.
***************************************
روزنامه جام جم **
اعتراض به رزمایش موشکی مبنای حقوقی ندارد/ دکتر علیرضا شیخ عطار
در روزهای اخیر شاهد موج تبلیغات منفی از سوی رسانههای جریان سلطه در ارتباط با آزمایشات موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودهایم، اما واضح است که این اعتراض، هیچ مبنای حقوقی ندارد.
دلیل آن هم این است که در مذاکرات برجام، زمانی که قطعنامه 2231 در شورای امنیت مطرح شد و اشارهای هم به فعالیتهای موشکی کشورمان داشت ایران هم همانجا اعلام کرد این بند قطعنامه را قبول ندارد و حق خودش را برای ایجاد امنیت و بازدارندگی از حملات دشمنان محفوظ میدارد.
اما متاسفانه گروههای فشار و کشورهای سلطهگر، مطالباتشان را صرفا در چارچوب حقوقی مطرح نمیکنند، بلکه حقوق بینالملل و مجامع بینالمللی، ابزاری هستند برای اینکه به سلطهگری آنها مشروعیت بدهند و بر همین اساس آنها به قطعنامهای که مبنای حقوقی درستی هم ندارد، استناد میکنند.
بنابراین ضمن اینکه باید توجه داشت انتقادات آنها از نظر حقوقی، مشروعیت ندارد ایران به عنوان کشوری که همواره هدف توطئههایی چه از دور و چه از نزدیک بوده باید آمادگی خود را حفظ کند.
این آمادگی در دو بعد است که یک بعد آن آمادگی دفاعی و نظامی است و نباید حتی یک قدم از برنامههایی که در جهت تقویت برنامههای دفاعی خودمان داشتهایم عقب بنشینیم.
اما از نظر دیگر ما باید افکار عمومی جهان را روشن کنیم که اولا فعالیت ما یک اقدام دفاعی است و در شرایطی انجام میشود که اغلب کشورهای اطراف، نسبت به ما حسن نیت ندارند و هرگاه از دستشان بربیاید، سعی میکنند ضربهای به جمهوری اسلامی بزنند؛ زیرا احساس میکنند الهامبخشی این نظام و آنچه نظام ما مطرح میکند، میتواند موجب بیداری دیگران شود. از طرف دیگر باید با اقدامات فنی و سیاسی در رسانهها و تریبونهای بینالمللی، مرتبا به این موضوع اشاره کنیم که موشکهای جمهوری اسلامی ایران جنبه دفاعی داشته و به هیچ وجه به منظور حمل کلاهک هستهای طراحی نشدهاند. به این ترتیب ما افکار عمومی جهان را در مقابل تحریکات دشمنان مصون میکنیم .
مطلب سوم هم مرتبط با مسائل داخل کشورمان است و دشمنان باید بدانند با اینکه کشور ما شرایط سیاسی بسیار قوی دارد و در آن تمام جناحها فعال هستند، اما همه جناحها و همه تفکرات، حامی تقویت قدرت دفاعی هستند و فرآیند تقویت موشکی را عامل ایجاد امنیت برای کشور میدانند.
در این صورت است که توطئهگران و زورگویان عقبنشینی میکنند، لذا ضمن اینکه باید از چارچوبهای حقوقی برای توجیه افکار عمومی و پاسخگویی از تریبونهای بینالمللی استفاده کنیم، باید از مباحث سیاسی و فنی هم برای مصونسازی خود از توطئهها بهره بگیریم.
***************************************
روزنامه وطن امروز **
متولی اجرا یا سخنران پشت تریبون؟!/امیرعلی جهاندار
1- فرض است بر رئیس قوه مجریه؛ «برجام2» را که «آشتی ملی» نامیده و احتمالا به معنای «توافق با داخل» است از داخل خودشان و کابینهشان و معاونان و مشاورانشان شروع کنند؛ تا دیروز فردی را «قهرمان ملی برجام» ندانند و مدال کذا بر سینه طرف نصب نکنند و امروز بگویند از فلانی نپرسید و از بهمانی بپرسید؛ فلانی کارهای نیست و تحقیرش کنند. در مثل مناقشه نیست اما این رفتار مثل مردی است که از کدخدای ده کتک بخورد اما تلافیاش را سر اهل و عیالش در آورد (اگرچه همه میدانیم که دوران بزن در رو تمام شده و اگر جناب روحانی شأن جمهوری اسلامی و جایگاهی که در آن قرار گرفته را درک کند قطعا طرف مقابل هم جرأت کدخدایی به خود نمیدهد).
2- از ابتدای انقلاب همه میدانستند روحانی سخنور خوبی است و برای همین بود که در محافل مهم و حساس روحانی سخنران میشد؛ از ختم سیدمصطفی خمینی تا حماسه 23 تیر و حمله علیه اراذل و اوباش تطمیعشده اصلاحطلبان برای ضربه به جمهوریت؛ روحانی یکی از گزینههای اصلی سخنرانی بوده است اما امروز دیگر روحانی، تنها یک سخنران نیست، سخنرانی تنها کار رئیسجمهوری نیست! مردم از رئیسجمهوری هم این را نمیخواهند. 2 سال و نیم فرصت مملکتداری را پای مذاکرات گذاشتید و آن روز که مردم توقع تغییرات وعده داده شده از قبل برجام را داشتند، اعلام کردید «برجام را خدا آورد»؛ گفتید «برجام را کسی با چشم بد نگاه نکند»، حالا هم امروز اعلام میکنید «برجام مثل آفتاب تابان است اما اگر کسی چشم خود را ببندد، فکر میکند شب است؛ چشمها را باید باز کرد.» اما اینها تنها در قالب صحبتهای همان سخنور کارآیی دارد و در قالب رئیس قوه مجریه اگر فاقد کارآمدی نباشد، جز تیتر رسانههای حامی و همسو حاصل دیگری ندارد.
3- اما کلاس سخنوری همراه با واقعبینی را در نشست خبری اخیر، آن خبرنگار خبرگزاری خارجی به روحانی داد وقتی به او گفت: «حقیقت آن چیزی نیست که ما میگوییم بلکه حقیقت آن اتفاقی است که در واقعیت میافتد؛ اینکه من بگویم صدای بلندگو واقعیت نیست، بلکه هر وقت من به تریبون کوبیدم [تق تق] این واقعیت دارد؛ اقتصاد هم از این مقوله خارج نیست؛ آنقدر که برجام در نهاد ریاستجمهوری زنده و پویا و کارآمد است، در اقتصاد، در بازار و در بین مردم کارآمد نیست». به نظر میرسد جناب روحانی عمیقا در نقش سخنران دهه 70 فرو رفته و واقعیتهای بیرونی را فراموش کرده و هنوز نفهمیده که 2 سال و نیم است سکان اجرایی کشور دست او است و مردم از وی توقع کارآمدی و حل مشکلات اقتصادی را دارند؛ نه سخنرانی و آب و تاب و دادن القاب هر روز سنگینتر از دیروز به «برجام»ی که مردم ذرهای آن را در بهبود اموراتشان حس نمیکنند.
4- اساتید جامعهشناسی معتقدند قوه مجریه از 3 سطح تعامل و ارتباط با اجتماع میتواند برخوردار باشد؛ یک سطح تعامل این است که دولت بهطور مستقیم با بدنه اجتماع ارتباط برقرار کند و روابط نزدیک با آحاد جامعه و افراد و گروههای منتخب جامعه داشته باشد؛ سطح دوم تعامل قوه مجریه و جامعه ارتباط از طریق «کارآمدی و کارآیی» یا پاسخی است که به انتظارات و نیازهای جامعه در عمل میدهد بدین معنا که انتظارات مردم از طریق کارآیی و توانمندی دولت برآورده میشود و از طریق حل مشکلات، دولت با مردم ارتباط برقرار میکند. سطح سوم هم سطح رسانه است که دولت جناب روحانی عمدتا تعاملش با جامعه از طریق رسانههاست و گسترش رسانهها و صورتبندیهای جدید رسانهای مثل شبکههای اجتماعی(فیسبوک و توئیتر و...) هم در این امر به دولت کمک کرده است. جناب روحانی با این منطق رفتاری همواره در سطح سوم قرار دارد و در مقام یک واعظ پشت تریبون؛ تنها بیانکننده صفات خوب از برجام است، حال آنکه این صفات هیچکدام برای مردم عیان نشده و شاید هم قرار نیست که عیان شود!
5- آخرالامر باید گفت؛ بعد از گذشت 2 سال و نیم از عمر دولت یازدهم، بعد از 2 سال و نیم مذاکره و تصویب برجام، پس از تلاشهای یک ساله برای دستیابی به مجلسی پیرو دولت، امروز به ایستگاه پایانی سال همدلی و همزبانی رسیدهایم و مردمی که در تمام مراحل همدلی و همزبانی خود را به بهترین نحو به جمهوری اسلامی نشان دادهاند، منتظرند دولت هم حل اموراتشان را مسجل کند و این مساله به تعویض و تعلیق آینده نیفتد. برای روحانی از شیخ اجل باید بخوانیم که نغزترین نکات را در زیباترین قالب بیان میدارد و میگوید «کاشکی قیمت انفاس بدانندی خلق/ تا دمی چند که مانده ست، غنیمت شمرند»؛ ساعت شنی برای روحانی از 24 خرداد 92 چرخانده شده و شنها آرامآرام به نیمه پایینی فروریخته و اکنون اقل آنها مانده و فرصت خدمت در سراشیبی قرار گرفته است؛ روحانی چه از جایگاه قانونی و وظیفهای و چه از نعمت فرصت خدمتی که ملت به او عطا کرده است باید نگاههای سیاسی را کنار بگذارد و تنها به فکر خدمت باشد که «بادِرِ الفُرصَهَ قبلَ أن تکونَ غُصّه». جناب روحانی! «فرصت را دریاب، پیش از آنکه به اندوه تبدیل شود» و فرصت خدمت از شما گرفته شود!
***************************************