روزنامه کیهان **
1394 پیروزیهای جبهه مقاومت / سعدالله زارعی
برخلاف آنچه طرفهای غربی و غیرغربی مخالف جبهه مقاومت میگویند، کاهش نیروهای عملیاتی روسیه در سوریه نشان دهنده پیشرفت مناسب و ثبات نسبی در کشور سوریه است و البته این فقط سوریه نیست که نسبت به سال گذشته وضع بهتر امنیتی و سیاسی دارد. وضع جبهه مقاومت بطور کلی از یک سال گذشته به نحو محسوسی مناسبتر است. در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
1- سوریه در آغاز سال گذشته با تهاجم جدیدی از سوی تروریستها در سه منطقه ادلب، درعا و حمص مواجه گردید و پس از آن سو کار برای دولت و ارتش سوریه در حلب مشکل شد. ضمن آنکه برای نخستین بار استان لاذقیه در معرض تهدید قرار گرفت و دامنه مشکل به استانهای حمص و حما هم کشیده شد. در همان حال تهاجم تروریستها به منطقه شیخ مسکین در استان درعا فاصله مراکز تحت تصرف جبهه النصره با دولت مرکزی را کاهش داد و عملاً پایتخت در معرض تهدید بیشتر قرار گرفت و البته همزمان با آن تروریستها در محلات اطراف دمشق بخصوص حوالی- غوطه- غربی موقعیت مستحکمتری پیدا کردند. پس از این رخدادها که عمدتاً در اردیبهشت ماه روی داد، تروریستها روحیه تازهای پیدا کردند و متقابلاً به روحیه ارتش و سایر نیروهای مدافع سوریه آسیبهایی وارد آمد. در این مقطع خیلیها به این تحلیل رسیدند که کار سوریه و حکومت آن ساخته است. اما میدان سوریه به زودی شاهد رویش تازهای بود. عملیات موفق حزبالله در زبدانی که در شهریور ماه گذشته به آزادی بیش از 90 درصد این منطقه که در شمال استان حمص قرار دارد و برای گروههای تروریستی که از طریق هرمل، طرابلس و مدیترانه اسلحه را دریافت کرده و سوریه و لبنان را عملاً بهم دوخته بودند، منجر شد، یک موقعیت راهبردی بیبدیل به حساب میآمد، به گونهای که کمر تروریستها را شکست. حزبالله در این منطقه کوههای غربی که هرمل لبنان را به حمص وصل میکرد، به تصرف درآورد و خط ارتباطی تروریستها را قطع کرد. تن دادن تروریستها به معاملهای که برای دولت سوریه سود حداکثری و برای آنان سود حداقلی داشت، نشان داد که تروریستها ضعف خود را پذیرفتهاند. در این توافق دولت سوریه پذیرفت که در بخشی از مناطق حضور گروههای موسوم به احرارالشام و جیشالاسلام آتشبس برقرار شود و اعضای این گروه بتوانند بدون درگیری از بخشهایی از حومه دمشق و زبدانی خارج شوند. عملیات ارتش سوریه در شیخ مسکین حدود 4 ماه پساز توافق زبدانی در ششم بهمن ماه صورت گرفت و به آزادی این منطقه که در حومه شمالی درعا قرار داشته و حدود هشتهزار نفر جمعیت دارد، انجامید، یک ضربه مهم دیگر به تروریستها به حساب میآید که در آن نقش ارتش و نیروهای دفاع وطنی سوریه برجستهتر بود.
اما در این بین عملیات نصر 2 که از روز نهم مهر ماه- اول محرم- در منطقه غرب حلب آغاز شد و در اوائل بهمن ماه با آزادسازی بیش از 2000 کیلومتر مربع به اوج رسید، یک دستاورد استراتژیک و سرنوشتساز به حساب آمد. از این رو غربیها و طرفهای عربی و ترکیه که تا پیش از «نصر 2» از مذاکرات سیاسی رویگردان بودند، دولت دمشق را به عنوان یک واقعیت اجتنابناپذیر قبول کرده و با او در ژنو و وین به مذاکره پرداختند! ورود جدیتر روسیه به پرونده امنیتی همزمان با آغاز عملیات نصر2 بود و البته توانسته کمک مؤثری هم در عملیات علیه تروریزم بنماید در عین حال مرور پیروزیهای پی در پی که از اواسط شهریور ماه و از زبدانی آغاز شده، سپس به شیخ مسکین رسیده است به خوبی نشان میدهد که در این ماجرا پیروزی قائم به میدان بوده و در هماهنگی اجزاء با دیگری روی داده است. در این میان روسیه اگرچه در طراحی و اجرای دو عملیات زبدانی و عملیات شیخ مسکین حضور نداشت اما در مجموع تحولات سوریه توانست کمک مؤثری بنماید.
هم اینک که سال شمسی رو به پایان دارد، سوریه به درجه قابل قبولی از ثبات رسیده و میتواند سال تعیین کنندهای پیش رو داشته باشد. این پیروزیها و بخصوص پیروزی در نصر 2 باعث حیرت رهبران تروریستها شد به گونهای که نیروهای آنان نسبت به گذشته، کمتر مقاومت مینمایند.
2- یمن در آغاز سال جاری دستخوش یک جنگ سخت گردید. رهبران جدید عربستان در روز ششم فروردین با بمباران وسیع هوایی جنگ علیه مردم یمن را آغاز و به زودی این کشور را با محاصره سخت دریایی مواجه کردند.
تا مدتها پس از زمانی که جنگ مترفین سعودی علیه فقرای یمنی آغاز گردید هیچکس نمیتوانست حدس بزند که ممکن است این جنگ چند ماه به درازا بکشد ولی هم اینک میدانیم که حدود یک سال به درازا کشیده است. جنگ تاکنون بیش از ده هزار شهید و زخمی پدید آورده است و از آن طرف صدها نظامی سعودی، اماراتی، قطری، بحرینی و... را به کام مرگ فرستاده است. سعودیها در ماههای اولی که جنگ را شروع کرده بودند از پیروزی قریبالوقوع خبر میدادند و روزنامههای آنان مینوشتند صنعا اولین پایتخت عرب است که در عملیات «عاصفهًْ الحزم» از سیطره ایران خارج میشود، پس از آن نوبت بغداد، دمشق، بیروت و... است. در این جنگ هواپیماهای نظامی آمریکا، خیلی علنی به هواپیماهای سعودی، در آسمان یمن بمبهای بزرگ میرساندند و کشورهای عربی به کمک عربستان شتافتند و کشورهای غربی با صدور قطعنامه ضد یمنی 2216 دست عربستان را برای ارتکاب هر جنایت باز گذاشتند و عربستان هم واقعاً از همه تواناییها و فرصتهایش برای ریشهکن کردن درخت انصارالله استفاده کرد.
هم اینک پس از یک سال، عربستان علیرغم بمباران شدید، نتوانسته است به موقعیتهای سنتی انصارالله در استانهای شمالی رخنهای وارد کند. انصار هم اینک یک سال پس از جنگ، کادرهای خود را دارد و صدمهای به فرماندهان ارشد و میانی آن وارد نشده است. عربستان با تلاش فراوان و صرف دهها میلیارد دلار هزینه، تلاش کرد تا انصارالله را از جنوب خارج کند، انصار در اواسط امسال جنوب را ترک کرد ولی جنوب به دست نیروهای وابسته به عربستان- منصور هادی- نیفتاد و عملاً به میدان درگیری دو گروه «حراک جنوبی» به رهبری علی سالم البیض و «انصارالشریعه» به رهبری شیخ زندانی تبدیل شد. به گونهای که منصور هادی که با تبلیغات زیادی وارد «عدن» شده بود، این شهر را ترک کرده است.
رژیم سعودی در این جنگ دو خط قرمز عمده داشت یکی امنیت مرزها و شهرهای عربستان و دیگری نفوذ ایران در یمن. امروز یک سال پس از این جنگ، بخشهای وسیعی از سه استان عسیر، نجران و جیزان عربستان در تصرف و تیررس دائمی انصار قرار دارد و خود سعودیها اذعان میکنند که نفوذ ایران برانصارالله و بخشهای دیگری از طیفهای فعال یمن به نسبت زمان آغاز جنگ افزایش یافته است. امروز در پایان یک سال جنگ، بیهوده بودن تلاش سعودی برای غلبه بر انصارالله آشکار شده و از این رو کشورهایی که چند هفته پس از آغاز جنگ در ائتلاف با سعودی علیه یمن قرار گرفتند، زبان به انتقاد گشوده و عملاً کنار کشیدهاند و امارات که مهمترین عضو ائتلاف سعودی به حساب میآید عملاً نیروهای خود را از یمن خارج کرده است.
3- وضعیت عراق، امروز با ثبات نسبی مواجه شده است. خرداد ماه سال گذشته، داعش با حمایت آشکار مالی، اطلاعاتی، تسلیحاتی، سیاسی و رسانهای کشورهای عربی استانهای دیالی، صلاحالدین، نینوا و الانبار را به تصرف درآورد: و علاوه بر آن استانهای بابل، کرکوک و بغداد در معرض تهدید جدی قرار گرفتند و بخشهایی از بابل و کرکوک هم به تصرف این گروه تروریستی درآمد.
شرایط امروز عراق به گونهای است که سه مرکز استان - بعقوبه، تکریت و رمادی- از تصرف داعش خارج و استانهای دیالی و صلاحالدین بطور کامل آزاد شدهاند و تهدید بغداد بطور کامل از بین رفته و وضعیت امنیتی کرکوک بهبود پیدا کرده است. بنابراین میتوان گفت تروریزم در عراق شکست خورده و ماههای پایانی خود را سپری میکند و این همه با تلاش جبهه مقاومت با محوریت ایران روی داده است.
جبهه مقاومت علاوه بر اثبات کارآمدی و توانایی، امروز در نزد ملتها از موقعیت اخلاقی بالایی هم برخوردار شده چرا که رفتار آن برخلاف غربیها و وابستگان آنها در منطقه بر مبنای ایثار و کمک برادرانه استوار است.
***************************************
روزنامه قدس **
انضباط در معنویت، محور تحول آفرینی در زندگی انسان
انسان موجودی معنوی است و در دنیایی زندگی میکند که معنویت تمام جنبههای آن از جمله خانواده، کار و اجتماع را در برگرفته است.
از طرفی معنویت فراتر از ذهن و عقل بوده و روح و روان آدمی را در بر میگیرد. انضباط نیز به معنای سعی در تمامیت حفظ چیزی، سامان گرفتن، پیوستگی و نبودن هرج و مرج است. انضباط معنوی به معنای اعتقاد، التزام، مسؤولیتپذیری، آراستگی و پیوستگی ظاهری و درونی، متعهد و پایبند بودن به ارزشهای اخلاقی و اسلامی و مبنای یک نگرش درونی متأثر از معرفت و جهان بینی الهی است، به گونهای که اگر تمام نظارتها از انسان برداشته شود، این انضباط همچنان پا برجاست، بنابراین داشتن انضباط در مقوله معنویت، پایه و اساس تربیت نیروهای مکتبی، فداکار و وظیفهشناس را تشکیل میدهد، از طرفی نظم و انضباط را نباید به مثابه قفس آهنینی دانست که بر انسان بند مینهد واختیار و اراده را از او سلب میکند، بلکه آن را باید همانند فنون شنایی دانست که به افراد کمک میکند درون دریای بیکران براحتی حرکت نماید و از آب صاف و زلال آن بهره ببرد.
هدف انضباط معنوی، ارتقای سطح معرفت دینی در انسانهاست تا با اتکا بر آن از مسیر پر نشیب و فراز دستیابی به کمال با رهاورد توشه فضایل اخلاقی به قله انسانیت صعود کند، بنابراین مردم ارجمند استان و بویژه مجاوران رضوی در مشهد مقدس و زائران، باید از این رویه بهره گرفته و با سامان دادن به امور معرفتی، اخلاقی و به طور طبیعی رفتارهای درونی و بیرونی خود، هویت دینی و ماهیت اصیل فرهنگ رضوی را در زندگی خود جاری سازند، زیرا منضبط شدن اصل معنویت در زندگی دنیوی، تأثیر مستقیمی بر هدفمند شدن جنبه مادی حیات آنها خواهد داشت.
بدیهی است رفتار و تصمیمات مادی انسان متاثر از الگوی معنوی اوست و هر زمانی که انسان در خطر سقوط به پرتگاههای خودخواهی و مادیات بوده است، صعودی که به قلههای رفیع معنویت داشته او را راهنمایی و رهایی بخشیده است. از این رو بایسته است افراد پیش از نظارت و کنترلی که دیگران بر جنبههای گوناگون زندگی او دارند، خود آنها را مدیریت و با پرهیز از افراط و تفریط به منظور دستیابی به اهداف متعالی،منضبط باشد.
انضباط در مقوله معنویت بدون تردید نتایج ارزنده ای مانند افزایش تسلط بر هواهای نفسانی، تقویت اراده، آرامش روحانی و امید به آینده، ایجاد فضای همدلی و صمیمیت، کاهش تخلفات اداری و سازمانی، تصمیم گیریهای دقیق و منضبط، سالمسازی محیط و ترویج ارزشها و تقویت حیثیت و شأن اجتماعی افراد را در پی خواهد داشت، اما مسؤولان باید به این خط مشی توجه ویژهای داشته باشند و ضمن سرمشق و پیشگامی در عمل، آن را در سازمانهای خود نهادینه سازند، زیرا تقویت انضباط معنوی تأثیرهای مفید و سازندهای در تمام جنبههای فردی واجتماعی خواهد داشت و در سایه معنویتگرایی بود که هویت دینی و ماهیت اصیل فرهنگ اسلامی در کشور احیا وانقلاب را به سرانجام و تکامل رهنمون کرد. مردم نیز باید با منضبط کردن جنبه معنوی زندگی خود در آستانه سال جدید، تحول افزایی جدیدی را در خانواده و جامعه ایجاد کنند.
***************************************
روزنامه جمهوری اسلامی**
سال بیم و امید اقتصاد ایران
بسمالله الرحمن الرحیم
سال 94 برای اقتصاد ایران، سالی با دو نیمه متفاوت بود البته دو نیمه غیرمساوی از جهات گوناگون.
پس از روی کار آمدن دولت یازدهم و برقراری روال کارشناسی و بازگشت عقلانیت به فضای تصمیمگیری قوه مجریه، بیش از پیش مشخص شد که طی هشت سال دولتهای نهم و دهم بر کشور و اقتصاد آن چه رفته و چه زیانهای پردامنهای بر منابع و منافع ملی وارد شده است.
دولت یازدهم در چنان شرایطی، آواربرداری و بازگرداندن رویههای تصمیمگیری به مسیر صحیح را آغاز کرد. نتایج این اقدامات در سال 93 آشکار شد. آغاز روند کاهشی نرخ تورم و بازگشت ثبات به بازار ارز از جمله این پیامدها بودند. با آغاز سال 94 و پیشرفت مذاکرات هستهای که نهایتاً به حصول توافق منجر شد، فصل جدیدی برای اقتصاد ایران آغاز شد.
نوید لغو تحریمها و رفع محدودیتهای ظالمانه از سر راه رابطه ایران با اقتصاد جهانی، پیامهای بسیار موثری بودند که نه تنها ایران بلکه تمام جهان را به تکاپو انداختند تا خود را برای روزگار جدیدی آماده کنند. آمد و رفتهای پی در پی هیاتهای تجاری و مقامات بلندپایه سیاسی و اقتصادی به کشورمان و سفرهای موفق رئیس جمهوری به چند کشور اروپایی و مذاکرات پردامنه بخش خصوصی ایران و دیگر کشورها همگی از نتایج حصول توافق هستهای بود.
علیرغم طولانیشدن فاصله زمانی میان توافق هستهای و اجرای برجام، هم دولت و بخش خصوصی ایران و هم طرفهای دولتی و خصوصی بر ادامه مراودات وتعریف بسترهای همکاری بلند مدت پس از لغو تحریمها تاکید داشتند. با فرا رسیدن موعد اجرای برجام و لغو رسمی تحریمها، بسیاری از این مذاکرات و قول و قرارهای قبلی به مرحله اجرا رسید. قراردادهای بزرگ در حوزههای راهبردی مانند حمل و نقل، صادرات نفت و سرمایهگذاری در حوزه انرژی، صنعت، خودروسازی، پتروشیمی و...از جمله این قراردادها و همکاریها بحساب میآیند.
در این میان، هنوز مشکلات ریز و درشت فراوانی باقیمانده است. با وجود اشتیاق و اقدام جدی سرمایهگذاران و دولتهای مختلف به ویژه در اروپا و آسیای جنوب شرقی، مانعتراشیهای آمریکا همچنان ادامه دارد. به عنوان مثال با وجود رفع تحریم سوئیفت و اتصال مجدد ایران به این شبکه پیامرسان بانکی هنوز هم جریمههای آمریکا مانند شمشیر داموکلس بالای سر بانکهای اروپایی قرار دارد و برقراری ارتباطات را با کندی و دشواریهایی مواجه کرده است.
از سوی دیگر طی سال 94 دسیسهچینیها و مشکلآفرینی عربستان در بازار نفت که در قالب تولید و عرضه بیش از نیاز نفت به بازار ظاهر شد، قیمت این فرآورده کلیدی به شدت افت کرد و به پایینترین حد طی چند دهه اخیر رسید.
این افت شدید، درآمدهای نفتی ایران را نیز در حد قابل ملاحظهای کاهش داد به گونهای که بخش زیادی از اعتبارات عمرانی تعریف شده در قانون بودجه سال جاری تخصیص پیدا نکرد. عدم تخصیص اعتبارات عمرانی در کنار اصرار دولت و بانک مرکزی بر رعایت انضباط مالی و پرهیز از اضافه برداشت از بانک مرکزی، دامنه و شدت رکود حاکم بر اقتصاد را در سال 94 افزایش داد. اگرچه دولت تلاش کرد با تعریف بستههای خروج از رکود از ادامه این وضعیت جلوگیری کند ولی ناهماهنگی دستگاههای اجرایی و کمبود اعتبارات باعث شد این بستهها هم نیمه کاره رها شوند. در یک جمعبندی کلی میتوان گفت، اقتصاد ایران در سال 94 همچنان درگیر سیاستهای اشتباه دولتهای نهم و دهم، محافظه کاری دولت یازدهم در متوقف کردن رویههای نادرستی مانند پرداخت یارانه نقدی، کارشکنیهای آمریکا و عربستان در روند عملی تحریمها و بحرانهایی مانند کمبود آب و... بود. با این حال به نظر میرسد جهتگیریهای کلی دولت صحیح است و بخش خصوصی هم با درک شرایط خاص فعلی تلاش لازم را برای ایفای مسئولیت تاریخی خود در این مقطع زمانی انجام میدهد.
واقعیت این است که از بین رفتن آثار اشتباهات سالهای قبل و چندین سال تحریمهای شدید نیازمند زمان، حوصله، درایت و البته هم افزایی داخلی است. امید میرود همانگونه که پیشبینیهای انجام گرفته توسط نهادهای بینالمللی نشان میدهد، سال آینده برای اقتصاد ایران، سال آغاز رونق و خروج از چنبره مردهریگهای تحریم باشد.
***************************************
روزنامه خراسان**
آی مردم نوروز پشت در است!/غلامرضابنی اسدی
صدای پای نوروز آنقدر نزدیک شده است که باید برخیزیم و در را به رویش بگشاییم. در را باز کنیم و بفرما بزنیم تا نو شود روزمان و نو شود روزی مان و نو شود زندگی مان چه در "نو" و تازگی است که می شود جلوه های تازه خدا را دید. در تازگی است که می توان شکوفایی زمین و زمان را دید و شکوفا شد. در تازگی است که رستاخیز معرفت، انسان را به "نو" شوندگی ایمان می رساند و عزیز است این تازه از دوست رسیده، این نوروز نوساز عید ساز. این عید که نگاه ها را ، دل ها را ،جان ها را چنان به هم گره می زند که 365 روز و شب هم که شیطان تلاش کند نمی تواند همه تارها و پود های آن را از هم بگسلد و چه رابطه ها که با تلاش شیطان به آخرین تارهای خود و در آستانه تاریکی رسیده است اما "نوروز" آمده است و "نو" کرده است روابط را تا صله رحم دگر باره ،جامه ای زیبا بر تن جامعه بپوشاند و مهربانی را جلوه ای نو بخشد.
باری زیباست نوروز و چه زیبایی از این بهتر که کودکان و بزرگان همه نظر به امید باز می کنند و در ها را نیز هم. بچه ها به امید عیدی بر می خیزند و عید نیز برمی خیزد تا امید کودکانه شان را در وسعت دست و کرامت بزرگان، شکوفا کند و از دیگر سو بزرگان هستند که میان گوش هوش شان و زنگ در، میان چشمان شان و در منزل ، یک خط مستقیم کشیده شده است تا که زیباترین زنگ به صدا درآید و در به شوق و شور بر پاشنه بچرخد و از افق در، نگاه هایی طلوع کند که جان ها را روشن می کند.
چقدر زیباست نوروز و خانه پدربزرگ و مادربزرگ ها که شوق زندگی را زیر پوست های چروکیده آنان جاری می کند. چقدر زیباست نوروز که دیدار ها را تازه می کند وکنار هم می نشاند خواهران و برادرانی که گرفتاری های روزگار میان شان فاصله انداخته است. چقدر زیباست نوروز و عیدی که دل ها را به هم گره می زند.
چقدر زیباست نوروز این روز مهربان که چشم ها را نه به هم چشمی که به محبت می گشاید . دست ها را نه برای مشت شدن که برای درهم گره خوردن قوت مضاعف می دهد و حتی مشت های فردا را هم باز می کند تا چنان از محبت بنویسند که کسی نتواند خطی جز به مهر ،در کتاب زندگی شان بخواند.... نوروز در راه است و آنقدر نزدیک شده است که همه باید به احترامش برخیزیم. برخیزیم و برای استقبالش جلوی در برویم . با او هم شانه شویم و زلف زندگی را به زیبایی شانه بزنیم و به عیدی خانه بزرگان و سپس دیگران برویم و پر شود کوچه ها از مردمانی که مهربانی به هرسو می پراکنند.
پر شود کوچه ها از آهنگ خوش صدای گام هایی که به احترام می روند و به تکریم باز می گردند. پر شود خانه ها از صدای خوش بچه ها که مثل "رستاک" پای درخت زندگی می رویند و نوید بهار می دهند. آری نوروز پشت در است، باز کنیم در را ، پنجره را، آغوش را ،لب ها را، دل ها را. آی نوروز پشت در است....
***************************************
روزنامه ایران**
ادعایی که قطعنامه نشد/ سعید علیخانی
جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد که برای بحث درباره آزمایش موشکی ایران برگزار شده بود، بدون نتیجه پایان یافت. اگرچه، «ویتالی چورکین» نماینده روسیه درسازمان ملل، دراین جلسه مخالفت «کرملین» را با تحریم ایران اعلام کرد و «موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز خبر داد که هیچیک از وزیران امور خارجه کشورهای عضو این اتحادیه خواستار تحریم ایران برای برنامه موشکیاش نشدهاند اما چه علتی طرفداران تحریم ایرا ن را ناکام گذاشت؟ همانگونه که حمید بعیدینژاد نیز پیشترطی یادداشتی یادآوری کرده بود: «روند تصمیمگیری در شورای امنیت از 4 طریق صورت میگیرد: ١- قطعنامه، ٢- بیانیه رئیس شورای امنیت، ٣- بیانیه مطبوعاتی شورای امنیت و ٤- یادداشت رئیس شورا که نوعی گزارش دهی به شورای امنیت از سوی رئیس میباشد. بجز قطعنامه و یادداشت که اصلاً در مورد بحث موشکی ایران موضوعیت ندارند، انتخابهای دوم و سوم هم به هیچوجه توسط شورای امنیت در خصوص بررسی بحث آزمایش موشکی ایران نافذ نیست، چرا که قطعنامه 2231شورای امنیت که مبنای حقوقی بررسی موضوع در شورای امنیت است فقط به ایران توصیه نموده است که از توسعه موشکهایی که توانایی حمل کلاهکهای سلاح هستهای را دارند خودداری کند.» «توصیه» مورد اشاره بعیدینژاد در نقل قول پیش گفته، درواقع ناظر به عبارت «فرا میخواند در قطعنامه 2231» است که در نتیجه تلاش هوشمندانه تیم مذاکرهکننده هستهای از عبارت: «تصمیم میگیرد» قطعنامه 1929به چنین عبارت حقوقی غیر الزامآوری تبدیل شد. نکته قابل توجه دیگری که در این تغییر وجود دارد و کمتر بدان پرداخته شده این است که قطعنامه 1929ناظر به: «موشکهایی بود که قادر به حمل سلاح هسته ای» بودند اما در قطعنامه 2231این عبارت نیز به: «موشکهای طراحی شده برای...» تبدیل شد. به عبارت دیگر بر اساس قطعنامه جدید که حاصل تلاش تیم مذاکرهکننده در شرایط سخت دوران مذاکرات بود، حتی اگر موشکی توانایی حمل کلاهک را داشته باشد اما در کلاس موشکهایی که برای این منظور طراحی شدهاند، نباشد بازهم مشمول تحریم نیست چه برسد به اینکه بدانیم در این صورت هم قطعنامه جدید صرفاً درخواستی غیر الزام آور است. بجز این نباید از یاد برد که عبارت: «همه اقدامهای لازم» در قطعنامه 1929 -که معطوف به همه گزینههای روی میز به عنوان مجازات تخطی ایران از مفاد قطعنامه بود- در قطعنامه 2231بالمآل حذف شد و از همه مهمتر اینکه موضوعیت محوری : «موشکهای بالستیک» با جابهجایی از متن اصلی به ضمیمه B قطعنامه عملاً به حاشیه رفت.
این همه نکته بینی و ظرافت که کارشناسان متعهد کشورمان بهدور از هیاهو و باوجود برخی نامهربانیها در نظر گرفتند و موفق به گنجاندن آن در متون مهم حقوقی شدند، این روزها و در جریان آزمایشهای دفاعی موشکی سپاه، کارآمدی خود را نشان داد بااین همه اما از زمان تصویب قطعنامهها و لغو تحریمها، برخی بیانصافانه همه این جزئیات و دستاوردها را نادیده گرفتند و چنین القا کردند که قطعنامه 2231، تداوم محدودیتهای پیشین است و انگشت اتهام را به سمت دولت گرفتند. برای نمونه عباس عراقچی در مصاحبه با خبر نیمروز شبکه اول سیما گفته بود «شورای امنیت موضوع محدودیت در فعالیتهای موشکی را نه تحت ماده 41 و نه فصل هفت بیان نمیکند و فقط به عنوان یک خواسته آن را مطرح میکند. این قطعنامه با همه مواردی که در آن است و محدودیتهایش مرزبندی مشخصی با توافق دارد اگر درباره مواردی در قطعنامه باشد که در توافق نباشد نقض آنها توسط ایران نقض توافق به حساب نمیآید.»این سخن عباس عراقچی اما بارها و بارها از سوی برخی سایتها مورد تردید قرار گرفت چنانکه یکی از این سایتها چند روز پیش از برگزاری جلسه نافرجام اخیر شورای امنیت نوشت: «در خصوص بند 7 اجرایی از قطعنامه 2231، هر چند مذاکرهکنندگان ایرانی خشنود هستند که با وجود آنکه کل بیانیه ذیل ماده 41 از فصل هفتم منشور سازمان ملل آمده و نقض آن مساوی با تهدید صلح و امنیت جهانی است، توانستهاند موضوع موشکهای بالستیک را در این بند با لفظ called upon (فراخوانده میشوند) استثنا کنند، اما به نظر میرسد با این دوگانگی دست امریکا و متحدانش برای تفسیر به رأی بازگذاشته شده است.
نباید فراموش کرد ایران توافق را با 5 عضو دائم شورای امنیت یا بهتر بگوییم از ما بهتران جهان امضا کرده، کسانی که همواره در لابیگری در مجامع خود ساخته بینالمللی دست برتر را داشتهاند و با لابی قدرت و ثروت توانستهاند آرای ظالمانهای علیه همه کشورهای مختلف جهان صادر کنند. و اکنون نیز به وسیله قطعنامه شورای امنیت ملزم به اجرای چیزی شده که به طور قطع عدم اجرای آن در شرایطی که یک طرف دعوا و قاضی آن واحد هستند برای ایران ارزان تمام نخواهد شد.»
استفاده از عبارت: «از ما بهتران» در مورد قدرتهای جهانی بویژه امریکا و تردید در منقحترین بیانات و مستدلترین سخنانی که اعضای برجسته تیم مذاکرات هستهای کشورمان مطرح کردهاند، در حالی مورد استفاده قرار میگیرد که این جریان همچنان عبارت «کدخدا» را بدون اشاره به مقدمه و مؤخره آن، دستاویز حملات خود علیه دولت و رویکرد تنش زدایانه آن میکنند بدون در نظر گرفتن این واقعیت که ناکامی موافقان تحریم در جلسه اخیر شورای امنیت تأکید دوبارهای بر توان کارشناسان داخلی و کارآمدی رویکرد تعاملی دستگاه سیاست خارجی است.
بنابراین میتوان ادعا کرد که بینتیجه ماندن جلسه شورای امنیت، بار دیگر ثابت میکند بدبینی و قدرناشناسی نسبت به کارگزاران سیاست خارجی کشورمان و تأکید اشتباه بر اینکه «قطعنامههای جدید مانع انجام آزمایش موشکی ایران است» تا چه حد با غرور ملی و منافع ملی کشورمان زاویه دارد آن هم در شرایطی که کشورهایی، آزمایشهای موشکی اخیر ایران را ناقض قطعنامه 2231 نمیدانند و جلسه شورای امنیت نیز بواسطه نبود مبانی حقوقی به جایی نمیرسد.
***************************************
روزنامه جام جم **
اَبَررسانه در سال 94 / دکتر مراد عنادی
واپسین روزهای سال 94 در حال سپری شدن است و این مجالی است تا نگاهی کوتاه و گذرا داشته باشیم به مسیری که رسانه ملی پیمود.
سازمان صدا و سیما به عنوان قرارگاه مقدم جنگ نرم در سال 94 با چالشها و مشکلات متنوع و مستمری دست و پنجه نرم کرد که برخی از آنها از جنس اقتصاد یعنی بودجه و برخی دیگر از جنس هجمه رسانهای در قالب عملیات روانی بود. هجمههایی که طراحان آنها با تخریب، تیتر زرد و شایعهسازیهای پیاپی سعی میکردند به مرجعیت رسانه ملی در عرصه رقابت رسانهای آسیب زده از ابررسانه، فرورسانه بسازند.
به عبارتی تخریبکنندگان صدا و سیما میکوشیدند با درگیر کردن رسانه ملی در چند جبهه، توان آن را فرسایش داده، در نتیجه از میزان اثرگذاری رادیو و تلویزیون بکاهند. در سبد شایعات طراحان عملیات روانی همه نوع کالایی پیدا میشد؛ از شایعه ممنوعالتصویری و ممنوعالکار شدن هنرمندان و مجریان گرفته تا آنتن خالی تلویزیون و دروغپردازی درباره رئیس رسانه ملی و اختلاف بین معاونان سازمان صدا و سیما.
دامن زدن به این شایعات و حمله به صدا و سیما به هر بهانه و با هر ادبیاتی در حالی بود که همین مدعیان که در بوق میدمیدند صدا و سیما مخاطب ندارد و در هیاهوی شبکههای اجتماعی و فضای مجازی غرق شده است، برای حضور در برنامههای رسانه ملی به هر اهرمی متوسل میشدند و از اینکه تصویر آنها چند ثانیه کمتر پخش شده، مسئولان رادیو و تلویزیون را به باد انتقاد میگرفتند. درست همینجاست که به پارادوکس تخریبکنندگان رسانه ملی میتوان پی برد؛ چراکه اگر به تعبیر آنها صدا و سیما مخاطب ندارد پس چرا حضور در برنامههای آن این قدر برایشان مهم است و نسبت به کم و زیاد شدن تصاویر و مصاحبههای خود حساسیت نشان میدهند. به این ترتیب ضمن اعتراف به اینکه هر روز بر تعداد رقبای رسانه ملی اعم از شبکههای ماهوارهای، شبکههای اجتماعی، فضای مجازی و مطبوعات افزوده میشود و از این منظر صدا و سیما کارزار سختتری را پیش رو دارد، اما واقعیت این است که رسانه ملی همچنان ابررسانه است و ضریب اثرگذاری بالای آن بر کسی پوشیده نیست. در واقع با چنین جایگاه و در سایه تلاش خانواده بزرگ رسانه ملی در سال 94، این رسانه موفق شد بر چالشهای فرارو غلبه یافته با نیرویی مضاعف و برنامههایی متنوع و جذاب برای عملیاتی ساختن انتظارات و منویات رهبر معظم انقلاب و جذب هرچه بیشتر مخاطبان آماده قدم نهادن به سال جدید شود.
***************************************
روزنامه وطن امروز **
شغلهای پیادهراه!/مهدی جابری
امسال دستفروشها نشانه خوبی هستند برای سنجش صحت و سقم آمارهای شفاهی که درباره اشتغالزایی ارائه میشود، چرا که «کف خیابان» گویای واقعیتهای موجود جامعه است و میتوان از این طریق، آنچه را در خانهها و زندگی مردم اتفاق میافتد لمس کرد. پیادهراههای سراسر کشور این روزها بار اضافی و سنگین ناشی از بیکاری و نبود ثبات شغلی را به دوش میکشند! هر وجب از پیادهراهها، منبعی برای درآمد یک خانواده است و آنهایی که امیدی به تدبیر در حوزه اقتصاد و اشتغال کشور ندارند، دست به دامان سنگفرشهای کج و معوج، موزاییکهای شکسته و آسفالتهای رنگ و رو رفته شدهاند تا شاید بتوانند گلیم خاکی و ساده خود را از این اوضاع پسابرجامی و پساتحریمی بیرون بکشند.
حضور دستفروشها در روزهای آخر سال 1394 برخلاف مدت مشابه در سالهای گذشته آنقدر پررنگ است که شهرداریها و نهادهای اجتماعی را برای ساماندهی و رسیدگی به این وضعیت با مشکل، محدودیت و البته تردید مواجه کرده است و بسیاری از شهرداریهای کشور ترجیح دادهاند که مواجهه بهتر و نرمتری با این شرایط داشته باشند، چراکه آنها میدانند که از طرفی توان مردم برای خرید از فروشگاهها کاهش یافته و چارهای جز خرید از دستفروشها ندارند و از سوی دیگر، دستفروشها برای ادامه حیات اقتصادی در این اوضاع و احوال ناگزیر از حضور در پیادهراه و حاشیه خیابان هستند.
در چنین شرایطی کمتر کسی پیدا میشود که از تضییع حقوق شهروندی توسط دستفروشها سخن بگوید. این حرفها زمانی خریدار دارد که سفرهها خالی نباشد. اکنون دغدغه اصلی بسیاری از مردم، نان است و آنها در این اندیشهاند که در نخستین تعطیلات نوروزی پسابرجامی و پس از آن همه سیمانکاری و بتنریزی، حالا نانشان آجر نشود!
امسال فریادهای «آتش زدم به مالم» دستفروشها آنقدر بلند است که مجالی برای ارائه آمار غیرواقعی و ساختگی از رونق اقتصادی و اشتغالزایی باقی نمیماند؛ حتی کاسبهای بازاری و مغازهدارها هم که از پایین بودن قدرت خرید مردم گلایهمندند و آن را موجب زیان خود میدانند این روزها زرق و برق فروشگاهشان را رها کرده و راهی «کف خیابان» شدهاند تا آن چیزهایی را که نمیتوانند زیر نور مهتابی ودر افق روشن خیالی بفروشند، در تاریکی پیادهراه «آب کنند». بنابراین صدها هزار دستفروش و شاید یک میلیون و 170 هزار فروشنده و دستفروش، هفتههای آخر سال را فرصت مناسبی برای یک «اشتغال موقت پیادهراهی» میدانند. حضور پررنگ دستفروشها و نیز استقبال گسترده مردم از آنها نشان میدهد بازار کسب و کار پایدار و اشتغال ثابت خراب است، همچنین میتوان به این نتیجه رسید که درصد قابل توجهی از جامعه توان مالی کافی برای قدم گذاشتن به فروشگاههای کوچک و بزرگ ندارند و ترجیح میدهند عصرهنگام و شبانگاه در شلوغی و تاریکی پیادهراه خرید کنند. بهتر است برخی مدیران دولتی نیز به احترام آنچه این روزها در حاشیه خیابانها و پیادهراههای کشور جریان دارد، قدری از موضع بالای خود پایین بیایند و پیام نمادین «مردمان پیاده» را بشنوند. این مردم برای شعارهای توخالی و آمار دروغ سوت و کف نمیزنند و در این بازار خراب و آشفته، چک سفیدامضا به دست هیچکس نمیدهند، چراکه هنوز چک «بنفشامضا»ی آنها پاس نشده است!
آری! بازار در اسفند 1394 باز هم یک قدم به عقب گذاشته است. مایحتاج مردم در پشت ویترینهای تزیین شده و رنگارنگ خریدار ندارد و هرکس که قصد فروش دارد باید بساط خود را کف خیابان پهن کند و از مرکبِ قیمتهای بالا پیاده شود. پیام بازار امروز این است: تعطیل است، مردم قدرت خرید ندارند.
با من پیاده حرف بزن، بیدروغ و رنگ؛
با من که در جهنم بازار سوختم
گفتی چه قدر شغل؟! یکی را به من بده...
آن شب هزار چشم به آمار دوختم
من دوره گرد و دستفروشم، و یک پدر
تا پای جان، تمام خودم را فروختم
***************************************